در گفتگو با دکتر جمالی مهمویی: فرمالیسم، ضعف اساسی در داوری مجله های تخصصی رشته است

در گفتگو با دکتر جمالی مهمویی: فرمالیسم، ضعف اساسی در داوری مجله های تخصصی رشته است سخن گفتن از داوری و چگونگی آن در مجله های داخلی و بین المللی از جهت مقایسه و بررسی پیشرفتهای این موضوعِ مهم، بسیار ضروری است. بر این اساس گفتگویی داریم با دکتر حمید رضا جمالی مهمویی، دانشیار گروه […]
در گفتگو با دکتر منصوریان: با تغییر عنوان رشته، آینده حرفهای و دامنه شغلی باید چگونه باشد؟

در گفتگو با دکتر منصوریان: با تغییر عنوان رشته، آینده حرفهای و دامنه شغلی باید چگونه باشد؟ با دکتر یزدان منصوریان، دانشیار دانشگاه خوارزمی، میتوان از طریق یادداشتهایش در “مجله الکترونیکی عطف” یا با مرور نوشتههایش در “سخن هفته لیزنا” از نزدیک آشنا شد. نظراتش را بیپیرایه، ساده و با پشتوانهای غنی از شعر شاعران […]
در گفتگو با آقای فرامرز مسعودی: از ارتقاء درجه انجمن تا کسب جایگاه حقیقی

در گفتگو با آقای فرامرز مسعودی: از ارتقاء درجه انجمن تا کسب جایگاه حقیقی جناب آقای فرامرز مسعودی کارشناسی ارشد خود را در رشته کتابداری و اطلاعرسانی از دانشگاه تهران دریافت کرده و در حال حاضر مسیول بخش نظامهای نوین مدیریت شرکت ملی فولاد ایران است. از آنجا که وی عضو هییت مدیره و مسیول […]
در گفتگو با دکتر ابراهیم افشار زنجانی: دیدبانی؛ کارکرد فراموش شده انجمن

در گفتگو با دکتر ابراهیم افشار زنجانی: دیدبانی؛ کارکرد فراموش شده انجمن جناب آقای دکتر ابراهیم افشار زنجانی عضو هییتعلمی گروه کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاه اصفهان و همچنین یکی از اعضای هییت مدیره انجمن شاخه اصفهان بوده اند. ایشان یکی از ده نفر دانشجویان دکترای دانشگاه نیوساوث ولز استرالیا بودند که در حمایت از بازگشایی […]
درگفتگو با دکتر رحمتالله فتاحی: ریشه عدم مشارکت فعال در انجمن، در فردگرایی ما نهفته است

درگفتگو با دکتر رحمتالله فتاحی: ریشه عدم مشارکت فعال در انجمن، در فردگرایی ما نهفته است جناب آقای دکتر رحمتالله فتاحی استاد علوم کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاه فردوسی مشهد است، از سال ۱۳۸۳ الی ۱۳۸۵ به عنوان نایب رییس انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران و از سال ۱۳۸۶ الی ۱۳۸۸ به عنوان رییس انجمن کتابداری […]
در گفتگو با وفا قبادپور: یادی از دکتر حری برای تشکیل حلقه “ماد”

در گفتگو با وفا قبادپور: یادی از دکتر حری برای تشکیل حلقه “ماد” به بهانه تشکیل اولین جلسه حلقه ماد نشریه شناسه مصاحبهای را با وفا قبادپور، دبیر نشست حلقه ماد ترتیب داده است. در این مصاحبه، نقش شادروان استاد حری در شکلگیری و استمرار حلقه مطالعاتی ماد مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته است. […]
در گفتگو با دکتر نشاط: انتشار مقاله های نظری در مجله های رشته بسیار ضروری است

در گفتگو با دکتر نشاط: انتشار مقاله های نظری در مجله های رشته بسیار ضروری است مجله اطلاعشناسی، مجلهای آشنا برای استادان، اعضای هییت علمی و دانشجویان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی است. مقالههای نظری و بنیادی منتشر شده در این مجله علمی-پژوهشی سهم بسزایی در تقویت بنیانهای علمی رشته داشته است. این فصلنامه […]
کتابخانه به مثابه یک نمایشگاه هنری

کتابخانه به مثابه یک نمایشگاه هنری گفتگو با مُنا بادامچیزاده به بهانه برگزاری نمایشگاه نقاشی در کتابخانه ایرانداک[۱] در تاریخ ۲۰ آذرماه ۱۳۹۵، نشستی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) برگزار شد که در آن مفهومی با عنوان “کتابخانه به مثابه یک مکان” مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در همین راستا، در این […]
نگاهی به محتوای مدرسه تابستانی خواندن – بخش نخست

نگاهی به محتوای مدرسه تابستانی خواندن – بخش نخست «تجربیات موفق ترویج خواندن در جهان» از دکتر محمد حسین دیانی مقایسهی فعالیتهای فرهنگی که کتابخوانی هم جزیی از آن به حساب میآید به دلیل تفاوتهای فرهنگی بسیار زیادی که در مجموعه ارزشهای اجتماعی و قواعد اجتماعی که بر اساس ارزشها شکل میگیرند و فعالیتهایی که […]
توپ و توت

توپ و توت چندی قبل نهاد کتابخانههای عمومی تعدادی بادکنک که آرم نهاد روی آنها درجشده را به کتابخانهها فرستاد. بهانه خوبی بود تا بچههایی که همراه پدر و مادرشان به کتابخانه میآیند را سرگرم کنیم. هرچند گاه دردسرهای خودش را دارد… خانم جوانی همراه با پسربچۀ کوچکش وارد کتابخانه شد. توجهم بیشتر جلب شد […]
منضبط و سختگیر، اما انعطاف پذیر و مهربان

منضبط و سختگیر، اما انعطاف پذیر و مهربان سال ۱۳۶۲ از دانشگاه تهران به دانشگاه فردوسی مشهد منتقل شدم. با توجه به علاقهام به فعالیتهای علمی، بهویژه در قلمرو سازماندهی اطلاعات، تلاش میکردم پویا باشم و آثاری را برای استفاده دیگران تولید کنم. در آن سالها، هنوز دانشی تخصصی کسب نکرده بودم که بروندادش را […]
آقای 23

آقای ۲۳ دم دمای غروب است که مرد جوانی وارد کتابخانه میشود و به سمت میز کتابدار میآید. ظاهری آراسته و لبخندی بر گوشۀ لب دارد که او را متشخصتر نشان میدهد. میگوید: «میخواستم عضو کتابخانه شوم». نگاهی به ساعت میاندازم چیزی تا اتمام مدت زمان کاری نمانده اما به خودم میگویم اضافه شدن یک […]
دوچرخه های طلایی

دوچرخه های طلایی صبح اول وقت در حال ورود اطلاعات اعضای کتابخانه بودم که آقای جاافتادهای وارد کتابخانه شد. او را نمیشناختم اما از سلام و علیک گرمی که کرد مشخص بود که از مشتریان کتابخانه است. سراغ مسیول کتابخانه را گرفت. گفتم برای کاری رفتهاند بیرون. پرسید: شما تازه به این کتابخانه آمدهاید؟ من […]
کتـابدارتِـراپی

کتـابدارتِـراپی «در میان اعضاء کتابخانه افرادی پیدا میشوند که روبهرو شدن با آنها برای کتابدار یک فرصت خاص است. باید قدر این فرصتها که خیلی راهگشا و کار راهانداز است را دانست». این جملات را بارها از همکار باسابقهمان شنیده بودم و منِ کمسابقه مترصد فرصتی بودم که یکی از این فرصتها را در ازای […]
چشمهایش!

چشمهایش! هفتههای اولی بود که بعد از ۴ سال کار در یک کتابخانه تخصصی با مراجعان محدود، وارد مجموعه کتابخانه دانشگاهی شده بودم. آن هم دانشکده ریاضی که همیشه از درسش و اسمش وحشت و نفرت داشتم! گرچه رسماً استخدام شده بودم، اما زیاد خوشحال نبودم چون همه چیز برایم گنگ و مبهم بود و […]
یک جرعه کتاب (خاطره)

یک جرعه کتاب (خاطره) دقایق پایانی ساعت کار کتابخانه در غروبی سرد و زمستانی است. آسمان به قرمزی می زند و برف سنگینی میبارد. از آن هواها که بیش از هر چیز ترس و تنهایی را القاء میکند. سرمای سوزناکی از درز پنجره داخل میشود. جز برفی انبوه و مه غلیظی که به قرمزی می […]
دو خاطره: در جستجوی رسالت گمشده یک کتابدار

دو خاطره: در جستجوی رسالت گمشده یک کتابدار خاطره اول: از آن دست مراجعهکنندگانی بود که در هر هفته حداقل یک بار او را میدیدیم میدانستم دانشجوی رشته حقوق است و تقریباً همیشه همراه کتابهای حقوق کتابی در مورد گلهای آپارتمانی،فرنگی، گل رز و …کتابی را به امانت میگرفت و بارها او را در کتابخانه […]
یادی از آن روزها … (یک قدم پس از نقد)

یادی از آن روزها … (یک قدم پس از نقد) روزهای آخر سال ۸۵ بود، سیزدهم اسفندماه. سرمای زمستان کمکم جای خود را به هوای مطبوع بهاری میداد. ادکا اولین تجربههای خودش را داشت اجرایی میکرد، قرار بود آن روز اولین بحث آزاد ادکا با عنوان “انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران” برگزار شود. دل تو […]
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق به بهشتزهرای تهران که پا میگذاری، قسمت هنرمندان و نامآوران قطعه ۸۸ و ۲۵۵ حس و حال خاصی دارد. انگار آنجا بوی معرفت میدهد بویی شبیه انسانیت و جوانمردی… احساس غریبی نمیکنی. احساس میکنی سالهای سال است همه آنها را میشناسی. در دل هر یک از این […]
سمفونیای که نوازندهاش استاد حری بود

سمفونیای که نوازندهاش استاد حری بود طبق معمول ایمیلهای روزانه خود را چک میکردم، ماشاالله تمامی نداشت. بهخصوص پیامهای گروه بحثهای مختلف کتابداری که از وقتی پا به عرصه کتابداری گذاشتهام مثل سایه دنبالم میآیند!. البته دنبال که چه عرض کنم ایمیلهای گروهی جایشان بالای سر ما بچههای کتابداری است. البته اگر منصفانه بگویم، این […]
خاطراتی اندک، اما خوشایند از دکتر عباس حری دارم

خاطراتی اندک، اما خوشایند از دکتر عباس حری دارم برش اول: در مقطع فوقلیسانس با خواندن تعداد محدودی از مقالات و کتابهای حوزه، با نام دکتر “عباس حری” آشنا شدم. در آن زمان برای جستجوی منابع مرتبط با پایاننامه خود به “چکیدهنامه پایاننامههای کتابداری و اطلاعرسانی” و مقایسه مدخلهای قابلتوجه در مقابل نام عباس حری، […]
استادی که من میشناختم: آ …ز…ا….د را میگویم ….. بهراستی آزاد بود!

استادی که من میشناختم: آ …ز…ا….د را میگویم ….. بهراستی آزاد بود! قامتی استوار داشت و خم شدنش را یکبار بیشتر ندیدم؛ آنهم روزی که برای بوسیدن دست استادش پوری سلطانی خم شد[۱]. سخن گفتنش لحنی خاص داشت؛ محکم، با ادبیاتی درست. اوایل حدود بیست و اندی سال پیش، وقتی جوجه دانشجو خطاب میشدم، هنگام […]
گر سنگ از این حدیث بنالد، عجب مدار…

گر سنگ از این حدیث بنالد، عجب مدار… «یا کمیل! آرام باش تا شهره نشوی؛ خود را نهان کن تا نامت نبرند؛ بیاموز تا عالم شوی؛ لب فرو بند تا سالم مانی؛ اگر خدا دینش را به تو بشناساند، چه باک که مردم را نشناسی یا آنها تو را نشناسند (تحف العقول، ص ۲۴۲). همیشه […]
دو ملاقات

دو ملاقات دانشجوی کارشناسی بودم، آن روزها بیش از آنکه به فکر درس و کلاس باشم به فکر فعالیتهای جانبی بودم. ایده ایجاد اتحادیه دانشجویان کتابداری تازه شکلگرفته بود و برخی دوستان در این زمینه چند جلسهای را هم برگزار کرده بودند. یادم میآید من تازه به جمع این دوستان اضافهشده بودم. قرار بود با […]
بهتر از حری!

بهتر از حری! برگ اول، امروز ۱۰ اردیبهشت ۹۴ گاهگاهی دلم که میگیرد، دفتر خاطراتم را ورق میزنم و نوشتههای قدیمی را مرور میکنم. برخی خاطرات سالهای ۸۳ تا ۸۵ بازندگی دانشجوییام در دانشگاه تهران عجین شده است و لابهلای برگهها، نشان از استادی است که شاگردش بودن، فرصت گرانبهایی بود؛ زندهیاد دکتر عباس حری […]
بوسه بر پیشانی

بوسه بر پیشانی شاید من تنها فردی باشم که دکتر حری بر پیشانیاش بوسه زده است. داستان ازاینقرار است: هنگامیکه دکتر آزاد، همکار و دوست دیرینهام، که مدتها در یک اتاق در دانشکده همنشین بودیم درگذشت (۲۹ اسفند ۱۳۸۸)، من در سفر نوروزی بودم و این خبر ناگوار را تلفنی از دکتر دیانی شنیدم. شوربختانه […]
چند خاطره از استاد آزاد: سه فلش بک + یک افتخار + یک حسرت (به یاد دکتر آزاد)

چند خاطره از استاد آزاد: سه فلش بک + یک افتخار + یک حسرت (به یاد دکتر آزاد) ۱) بستنی نونی (دوره لیسانس، بستنی اصل طلاب) (صفا، صمیمیت، شوخطبعی)/ ۲) مراسم بزرگداشت (احترام به استاد و بزرگی) (احترام به خانواده، احترام به پیشکسوت)/ ۳) همایش کتابخانههای آموزشگاهی (هماتاقی) (بی غل و غش، وفاداری) /۴) دستخط […]
در حاشیه مراسم بزرگداشت دکتر عباس حری در 27 فروردین 1393/ مشهد

در حاشیه مراسم بزرگداشت دکتر عباس حری در ۲۷ فروردین ۱۳۹۳/ مشهد بیست و هفتم فروردینماه ۱۳۹۳، مراسم بزرگداشت دکتر حری در مشهد برگزار شد. قصد ندارم که از این مراسم بگویم چراکه بیتردید گزارش مراسم را خواندهاید و تصاویر را هم دیدهاید. حضور تکتک افراد بیانگر میزان احترام به انسانیت و ارزش والای او […]
به یاد استاد عزیزم دکتر عباس حرّی

به یاد استاد عزیزم دکتر عباس حرّی نخستین بار مرحوم دکتر عباس حرّی را در دوره کارشناسی در دانشگاه شیراز، زمانی که برای سخنرانی تشریف آورده بودند، زیارت کردم و همانجا در دل آرزوی شاگردی ایشان را نمودم. یک سال بعد یعنی در پاییز ۱۳۷۷، این افتخار در درس «روش تحقیق» در دوره کارشناسی ارشد […]
چگونگی شناسایی فرصتها و انتخاب بهترین موقعیتهای رسیدن به موفقیت

چگونگی شناسایی فرصتها و انتخاب بهترین موقعیتهای رسیدن به موفقیت با توجه به کاربردی بودن رشتهی علم اطلاعات و دانششناسی و توانمندیهای بسیاری که دانشجویان این رشته کسب میکنند داشتن انگیزه و استفاده از فرصتها و تبدیل آنها به موفقیتها یکی از جاذبههای این رشته است. تجربیات متفاوتی از توانمندیهایی که در این رشته به […]