نشریه الکترونیکی شناسه

ISSN: 2538-5534​

تاب‌آوری دیجیتال، مهارتی نوین برای مدیریت فشار های شناختی و هیجانی در فضای مجازی

چکیده

تاب‌آوری دیجیتال شامل توانایی هدایت و رفع چالش‌های دیجیتالی به‌ویژه در محیط‌های آموزشی یا زندگی روزمره مردمی است. این شامل درک خطرات، کسب مهارت‌ها و انطباق رفتارها برای ارتقای ایمنی و رفاه است. برای حفظ تاب‌آوری دیجیتالی، زیرساخت‌های اطلاعاتی باید فراتر از بهره‌وری تکامل یابند و طراحی مبتنی بر هوش انسانی را در دستور کار قرار دهند. این امر شامل بازاندیشی در معماری‌ها برای تعبیه ویژگی‌های ارتقاءدهنده تاب‌آوری، مانند شفافیت الگوریتمی، حریم خصوصی از طریق طراحی و رابط‌های کاربری تطبیقی است تا بتواند استرس کاربران را تشخیص داده و کاهش دهد. تحقیقات امنیت سایبری از زیرساخت‌هایی حمایت می‌کند که از تاب‌آوری عاطفی و روانی پشتیبانی می‌کنند، از جمله پروتکل‌های ارتباطی که سوءتفاهم را کاهش می‌دهند و ابزارهایی را برای تجسم ریسک های مرتبط ارائه می کند. بدین منظور پیشنهاد می شود که طراحی مجدد پلتفرم‌ها برای تشویق تعاملات مثبت و محدود کردن قرار گرفتن در معرض محتواهای مضر فضای مجازی انجام گیرد. در عصر حاضر با افزایش وابستگی دیجیتالی افراد، گنجاندن تاب‌آوری دیجیتالی در سیاست‌گذاری‌ها، رویه‌های سازمانی و رفتار شخصی، برای جوامع آینده ضروری است. در این جستار سعی شده است مفهوم تاب آوری دیجیتالی از جنبه های روانشناختی، آموزشی و پژوهشی برای مدیریت فشار های شناختی و هیجانی افراد در فضای مجازی بررسی و تحلیل شود.

مقدمه

انسان امروز نه از کمبود اطلاعات، بلکه از وفور طاقت فرسای آن رنج می برد. ذهن ما در معرض سیلی از داده ها، روایت ها و تحلیل های متناقض است که فرصت کافی برای پردازش دقیق آن ها ندارد. در نتیجه، برای فرار از سردرگمی، به میانبرهای ذهنی پناه می بریم؛ احساس را جایگزین سنجش می کنیم، سرعت را بر دقت ترجیح می دهیم، و گاه فقط برای عقب نماندن از دیگران، خبری را بازنشر می کنیم که از درستی آن اطمینان نداریم.

به همین دلیل، هرچه فشار اطلاعاتی و اجتماعی بیشتر می شود، تفکر نقادانه کاهش می یابد و فضای مجازی از محیطی برای آگاهی به صحنه ای برای اضطراب و واکنش های هیجانی تبدیل می شود. در این وضعیت، مسئله فقط فقدان سواد اطلاعاتی و رسانه ای نیست، بلکه بحران تاب آوری دیجیتالی است. تاب آوری دیجیتالی، توانایی ذهنی و روانی فرد برای حفظ تعادل در برابر هجوم اطلاعات، داده، فشار اجتماعی و هیجانات آنلاین است. کاربر تاب آور پیش از هر واکنش یا بازنشر، چند ثانیه مکث می کند، منبع را می سنجد و استقلال فکری خود را حفظ می کند. اما کاربران فاقد این مهارت، به ویژه در موقعیت های بحرانی، سریع تر دچار اضطراب شناختی می شوند و برای رهایی از فشار روانی، دست به بازنشر بدون فکر محتوا می زنند. تاب‌آوری دیجیتال به عنوان یک مهارت حیاتی برای پیمایش فشارهای شناختی و عاطفی فضای مجازی در حال گسترش است و برای رسیدن به این مهم، بازنگری ضروری در زیرساخت‌های اطلاعاتی سنتی را نیز در بر می گیرد.

تاب آوری دیجیتالی چیست؟

تاب‌آوری دیجیتالی به عنوان توانایی پیش‌بینی، پاسخگویی و توانایی رفع اختلالات یا چالش‌ها در محیط‌های آنلاین، از جمله حملات سایبری و استرس زا تعریف می‌شود. همچنین تاب‌آوری دیجیتالی را به عنوان آگاهی، مهارت‌ها، چابکی و اعتماد به نفس ضروری برای استفاده توانمند و سازگار از فناوری‌های جدید تعریف می کنند که به افراد این امکان را می‌دهد تحولات دیجیتالی را هدایت کنند، به چالش‌های نوظهور رسیدگی کنند و به عنوان شرکت‌کنندگان فعال در جامعه و اقتصاد باقی بمانند. این مفهوم شامل توانایی های زیر است:

 

توسعه تاب‌آوری دیجیتال، افراد و سازمان‌ها را قادر می‌سازد تا نشانه‌های اختلال دیجیتال را شناسایی کنند، از اثرات آن جلوگیری یا آن را کاهش دهند و از مشارکت مداوم در عملکردهای حیاتی اطمینان حاصل کنند.

مدیریت فشارهای شناختی و عاطفی در فضای مجازی

اثرات روانی فضای مجازی، از جمله اتصال مداوم به اینترنت و تهدیدات سایبری، اغلب به صورت افزایش بار شناختی، اضطراب و پریشانی عاطفی ظاهر می‌شوند. ارتباطات دیجیتالی مداوم و شیوه های فریبکارانه تولید محتواهای دیجیتالی جذاب، افراد را اغواکرده، تمرکز و تفکر تحلیلی افراد را مختل و در تصمیم‌گیری درست اختلال ایجاد کند. علاوه بر این، حملات سایبری و آزار و اذیت آنلاین، آسیب‌پذیری افراد را در برابر آسیب‌های روانی افزایش داده و بر نیاز به استراتژی‌هایی برای آموزش بهزیستی عاطفی و تعامل دیجیتالی را تأکید می‌کند.
مولفه‌های کلیدی روان‌شناختی تاب‌آوری دیجیتال شامل مجموعه‌ای از توانایی‌های شناختی، عاطفی و اجتماعی است که افراد را قادر می‌سازد تا با ناملایمات مقابله کرده و در محیط‌های دیجیتالی شکوفا شوند. این مولفه ها عبارتند از:

تنظیم و کنترل عواطف: شامل توانایی تشخیص، درک و تعدیل پاسخ‌های عاطفی فرد به عوامل استرس‌زای دیجیتالی و مدیریت و تعادل بین پاسخ های عاطفی دیجیتالی فرد است. افرادی که می‌توانند تلاطم‌های عاطفی را مدیریت کنند، بهتر می‌توانند سازگار شوند و تعامل مثبت آنلاین را حفظ کنند.

انعطاف پذیری شناختی: این به ظرفیت تغییر دیدگاه‌ها، تطبیق تفکر با اطلاعات جدید، ایجاد راه‌حل‌های جایگزین تحت فشار و اقدامات در برابر چالش های دیجیتالی اشاره دارد. انعطاف‌پذیری شناختی از حل مسئله در طول اختلالات سریع دیجیتال پشتیبانی می‌کند و به افراد کمک می‌کند تا چالش‌ها را به طور سازنده تفسیر کنند، که به تاب‌آوری روان‌شناختی کمک می‌کند.

اعتماد به نفس در مدیریت محیط‌های دیجیتالی: یک عنصر کلیدی، اعتماد به نفس در مدیریت محیط‌های دیجیتالی است. اعتقاد به توانایی فرد در پیمایش ابزارهای دیجیتالی، سازگاری با پلتفرم‌های جدید و غلبه بر موانع. خودکارآمدی باعث مقابله فعال و پشتکار حتی در مواجهه با مشکلات فناوری می‌شود.

مهربانی با خود در طول شکست‌ها: عمل حفظ مهربانی با خود در طول شکست‌ها یا ناملایمات آنلاین، با رفاه و تاب‌آوری دیجیتالی بیشتر مرتبط است. این امر افراد را قادر می‌سازد تا از شکست‌ها درس بگیرند به جای اینکه تحت تأثیر آنها قرار گیرند.

حمایت اجتماعی و ارتباط با شبکه های اجتماعی: استفاده از شبکه‌های اجتماعی برای کاهش استرس دیجیتالی و آمادگی برای جستجوی حمایت، بارها نشان داده شده است که اثر استرس دیجیتالی را کاهش می‌دهد. خودکارآمدی تعامل اجتماعی — اعتماد به نفس در ایجاد روابط دیجیتال— به طور مستقیم تاب‌آوری را افزایش می‌دهد.

حل مسئله و راهبردهای مقابله فعال دیجیتالی: افراد دارای تاب‌آوری دیجیتالی قوی تمایل دارند به مقابله فعال بپردازند، با استفاده از استراتژی‌هایی مانند جستجوی اطلاعات، رفع مشکلات و ایجاد راه‌حل‌های عملی برای تهدیدهای دیجیتالی.

آگاهی از لحظه حال، تحلیل انتقادی رفتار: تمرین ذهن‌آگاهی—آگاهی از لحظه حال و تأمل غیرقضاوت‌گرایانه—با سازگاری دیجیتال بهتر و مدیریت استرس مرتبط است. تمرین تأملی همچنین به تنظیم عادات و رفتار دیجیتالی برای رفاه بلندمدت کمک می‌کند.

این عناصر روان‌شناختی برای تقویت تاب‌آوری دیجیتال اساسی هستند و کاربران را قادر می‌سازند تا در زمینه‌های فضای مجازی به سرعت در حال تحول، شکوفا شوند و رفاه خود را حفظ کنند. جامعه ای که تنها بر کنترل و پالایش تکیه کند، در برابر بحران های اطلاعاتی ناتوان می ماند. اما جامعه ای که شهروندان خود را برای مواجهه ی نقادانه با داده ها آماده می کند، به تدریج به بلوغ دیجیتالی می رسد. ما نمی توانیم دسترسی مردم به اطلاعات را کاملاکنترل کنیم، اما می توانیم مهارت تشخیص، مکث و تأمل را آموزش دهیم.

 

تاب آوری دیجیتالی در دانشگاه ها

ظهور هوش مصنوعی مولد، باعث ایجاد تغییرات اساسی در نحوه ایجاد، مدیریت و انتشار دانش در مراکز آموزش عالی شده است. برای دانشجویانی که در رشته‌ علم اطلاعات و دانش شناسی در مقطع تحصیلات تکمیلی هستند – رشته‌ ای که ذاتاً با سازماندهی، بازیابی و استفاده از اطلاعات مرتبط است – این تحول و تغییر بسیار عمیق تر است. هوش مصنوعی باعث تحول در شیوه‌های آموزشی، تحقیقات دانشگاهی، راهبردهای ارزیابی و حتی فرآیندهای اداری دانشگاه ها شده است و نقش پر رنگی در پیشرفت فرآیندهای آموزشی در آموزش عالی را دارد. مدل سنتی تدوین پایان‌نامه و رساله، که برای قرن‌ها نسبتاً بدون تغییر باقی مانده بود، اکنون با ابزارهای هوشمندی روبرو شده است که قادر به تولید نثر منسجم دانشگاهی، انجام بررسی متون( مرور نظامند)، تجزیه و تحلیل داده‌ها( فصل 4 پایان نامه ها) و حتی پیشنهاد چارچوب‌های نظری در عرض چند ثانیه هستند. نود و پنج درصد از دانشجویان دانشگاهی به طور مرتب از سال ۲۰۲۴ تاکنون از چت بات ها و ابزارهای هوش مصنوعی در تحصیلات خود استفاده می کنند و دانشجویان به کاربران قدرتمند این ابزارهای هوشمند تبدیل شده‌اند.

با تکثیر ابزارهای هوش مصنوعی مانند ChatGPT, Cloude، Gemini، Grok و پلتفرم‌های تخصصی، چشم‌انداز تدوین پایان‌نامه و رساله تغییر یافته است و تاب‌آوری دانشجویان تحصیلات تکمیلی را  از جنبه هایی چون حفظ استقامت تحصیلی، انگیزه و انعطاف‌پذیری شناختی در مواجهه با این تغییر را به چالش می‌کشند. تاب‌آوری در این زمینه چندوجهی است و ابعاد عاطفی، شناختی و انطباقی را در بر می‌گیرد. نظریه خودتعیینی بیان می‌کند که خودمختاری، شایستگی و ارتباط، کلیدهای انگیزه درونی هستند، که هوش مصنوعی می‌تواند از طریق پشتیبانی شخصی‌سازی‌شده آن را تقویت کند یا از طریق اتکای بیش از حد، آن را تضعیف کند. نظریه یادگیری ساخت‌گرا بر این تاکید دارد که دانش به طور فعال از طریق تعامل بین استاد و دانشجو ساخته می‌شود، جایی که هوش مصنوعی به عنوان یک واسط ماشینی عمل می‌کند و در صورت استفاده نادرست، خلاقیت، تفکر انتقادی، تفکر تحلیلی دانشجویان را به چالش می کشد. با این حال، این پذیرش سؤالاتی را مطرح می‌کند: آیا هوش مصنوعی دانشجویان را قادر می‌سازد تا در زیست بوم های پیچیده داده و اطلاعات، پایگاه های اطلاعاتی تخصصی، به سرعت جستجو کرده و به منابع بسیار و محتواهای علمی مناسب دسترسی یابد؟، یا مهارت‌های اساسی آنها از جمله مهارت های ویژه دستیابی به اطلاعات، پرسشگری انتقادی، تجزیه و تحلیل های مفهومی و کاربردی که برای دانشجویان ضروری است، از بین می رود؟

نقش دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی چیست؟

دانشگاه ها و مراکزآموزش عالی مسئولیت مهمی در تضمین این موضوع دارند، ضروری است تلاش کنند تا فناوری های نوظهور به ویژه هوش مصنوعی، آموزش تحصیلات تکمیلی به ویژه دکترا را بهبود ببخشند نه اینکه سطح علمی مقاطع دکتری را تضعیف کنند. تحقیقات نشان می‌دهد که اگردانشگاه ها بتوانند چالش‌های مربوط به استفاده منصفانه و ایمن از هوش مصنوعی را برطرف کنند، هوش مصنوعی می‌تواند آموزش را برای همه جذاب‌تر، در دسترس‌تر و موثرتر کند. این امر مستلزم اقدامات کلیدی در ابعاد مختلف است: اولاً، دانشگاه ها باید سیاست‌های روشن و منطقی در مورد استفاده از هوش مصنوعی در انجام پژوهش های دانشگاهی تدوین کنند. این سیاست‌ها باید بین شیوه‌های قابل قبول و غیرقابل قبول تمایز قائل شوند و در عین حال نقش مشروعی را که هوش مصنوعی می‌تواند در حمایت از پژوهش ایفا کند، تصدیق کنند. اینکه کلا استفاده از هوش مصنوعی در انجام پژوهش های علمی ممنوع شود بسیاری از مزایای بالقوه هوش مصنوعی را از دست می دهیم. بنابراین طبق دستور العملی که بنیاد ملی علم ایران به منظور استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی در پژوهش به تمام دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی و پژوهشی ابلاغ کرد، باید از مزایای این فناوری استفاده نمود. ثانیاً، موسسات باید آموزش و پشتیبانی برای توسعه سواد هوش مصنوعی ارائه دهند. این شامل کارگاه‌هایی در مورد استفاده موثر و اخلاقی از هوش مصنوعی، منابعی برای ارزیابی ابزارهای هوش مصنوعی و راهنمایی در مورد حفظ یکپارچگی علمی ضمن استفاده از قابلیت‌های هوش مصنوعی است. چنین حمایتی باید فعالانه باشد و به دانشجویان کمک کند تا از ابتدا شیوه‌های خوبی را توسعه دهند، نه اینکه فقط زمانی که مشکلاتی پیش آمد، مداخله کنند.

ثالثاً، دانشگاه ها باید به پیامدهای برابری استفاده و بهره برداری از ابزارهای هوش مصنوعی رسیدگی کنند و عدالت دسترسی یکسان برای همه دانشجویان را فراهم کنند. این گونه نباشد که دانشجویانی که هزینه پرداخت ابزارهای پیچیده‌تر هوش مصنوعی را دارند به این ابزارها دسترسی پیدا کنند. بهترین گزینه این است که کتابخانه مرکزی دانشگاه ها بودجه ای را برای اشتراک و خرید این ابزارهای پیشرفته هوش مصنوعی و فناوری ها اختصاص دهند تا همه دانشجویان بتواند از این فناوری ها به طور یکسان بهره مند شوند. رابعاً، دانشگاه ها باید تحقیق و گفتگو در مورد نقش هوش مصنوعی در آموزش عالی را ترویج کنند. این شامل حمایت از پژوهش‌هایی است که اثرات آموزشی هوش مصنوعی را بررسی می‌کنند، ایجاد گروه های اجتماعی برای اساتید و دانشجویان برای به اشتراک گذاشتن تجربیات و بهترین شیوه‌ها، در مورد هوش مصنوعی در پژوهش های دانشگاهی است.
در نهایت، دانشگاه ها باید در توسعه دانش و مهارت های فناورانه اساتید سرمایه‌گذاری کنند تا آنها بتوانند در حین راهنمایی و مشاوره رساله ها، بتوانند راهنمایی آگاهانه‌ای در مورد استفاده از هوش مصنوعی ارائه دهند. اساتیدی که با قابلیت‌ها و محدودیت‌های هوش مصنوعی آشنا نیستند، نمی‌توانند به طور موثر دانشجویانی را که در حال استفاده از این ابزارها هستند را هدایت کنند. آموزش و توسعه حرفه‌ای باید به اساتید کمک کند تا فناوری‌های فعلی هوش مصنوعی را به خوبی شناخته و درک کنند، استفاده های نادرست از فناوری هوش مصنوعی را تشخیص دهند.

تاب آوری دیجیتالی دانشجویان

قرار گرفتن مداوم در معرض فناوری های دیجیتالی می‌تواند منجر به اضطراب، ناامیدی و کاهش خلاقیت شود، زیرا مغز با جریان‌های داده پردازش‌نشده دست و پنجه نرم می‌کند. تاب‌آوری دیجیتال به عنوان سپری برای مقابله با این اثرات عمل می‌کند و به طور بالقوه خطر مشکلات سلامت روان مانند فرسودگی شغلی یا فشار ناشی از اخبار جعلی را کاهش می‌دهد. تاب‌آوری تحصیلی با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی را می‌توان به عنوان توانایی دانشجویان در حفظ یکپارچگی علمی، توسعه تخصص واقعی و تولید مشارکت‌های اصیل در دانش با استفاده مؤثر از ابزارهای فناورانه تعریف کرد. این مسئله فراتر از صرفاً سازگاری با آن است بلکه شامل یادگیری مستمر و انطباق‌پذیری با آن است. در نهایت، این خود دانشجویان هستند که مسئولیت اصلی تاب‌آوری و رشد علمی خود را بر عهده دارند. در حالی که حمایت نهادی و راهنمایی اساتید بسیار مهم است، ولی هیچ وقت حمایت خارجی نمی‌تواند جایگزین تعهد خود دانشجویان به یکپارچگی فکری و یادگیری واقعی شود.
دانشجویان باید آگاهی از الگوهای استفاده خود از هوش مصنوعی را در خود پرورش دهند. این امر نیازمند خوداندیشی صادقانه است: آیا من از هوش مصنوعی استفاده می‌کنم زیرا واقعاً کارم را بهبود می‌بخشد، یا به این دلیل که از چالش‌های فکری اجتناب می‌کنم؟ آیا مالکیت ایده‌های خود را حفظ می‌کنم، یا به محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی وابسته می‌شوم؟ آیا شایستگی‌هایی را که برای شغل آینده‌ام نیاز دارم توسعه می‌دهم، یا میانبرهایی را انتخاب می‌کنم که من را خام و بی سواد می‌گذارند؟. دانشجویان باید فعالانه به دنبال توسعه درک عمیق از محتوا به جای تکمیل سطحی بخش های تجزیه و تحلیل یافته ها باشند. هنگامی که هوش مصنوعی یک چارچوب پژوهش یا تحلیل از سوالات پژوهش تولید می‌کند، دانشجویان باید برای درک واقعی آن،  با زیر سوال بردن سوالات و فرضیه های آن و تفکر و تامل در آن تحلیل ها، وقت بگذارند. هدف فقط ارائه یک پایان‌نامه کامل برای گرفتن نمره و گذراندن واحدهای پایان نامه نیست، بلکه فارغ التحصیل شدن با عنوان ” دکتر” با تخصص واقعی و اعتماد به نفس در توانایی‌های علمی و تخصصی رشته تحصیلی است. در نهایت، دانشجویان با استفاده صحیح از فناوری های نوین و هوش مصنوعی در انجام پژوهش، می توانند یک فرصت یادگیری ارزشمندی را تجربه کنند. دانشجویان در واقع تاب‌آوری نشان می‌دهند، اگرچه این تاب‌آوری اشکال گوناگونی به خود می‌گیرد.

برخی از دانشجویان، استراتژی‌های پیچیده‌ای برای ادغام انتقادی هوش مصنوعی توسعه می‌دهند و ضمن بهره‌گیری از قابلیت‌های فناوری، مالکیت فکری خود را حفظ می‌کنند. برخی دیگر با تنش‌های بین کارایی و عمق، راحتی و یکپارچگی، نوآوری و سنت دست و پنجه نرم می‌کنند. سطح تاب‌آوری بر اساس ویژگی‌های فردی، حمایت نهادی، راهنمایی اساتید و چالش‌های خاصی که دانشجویان با آن مواجه می‌شوند، متفاوت است. تاب‌آوری یک ویژگی دودویی نیست که دانشجویان یا آن را دارند یا ندارند، بلکه فرآیندی مستمر از سازگاری، یادگیری و رشد است.

نتیجه گیری

تاب‌آوری دیجیتال یک مهارت چند رشته‌ای نوظهور است که افراد و سازمان‌ها را برای مدیریت فشارهای شناختی و عاطفی در فضای مجازی مجهز می‌کند. این امر مستلزم یادگیری فردی مداوم، توسعه هوش هیجانی و طراحی مجدد زیرساخت‌های اطلاعاتی برای تقویت رفاه فنی و روانی-اجتماعی است. زیرساخت‌های تاب‌آور باید از راه‌حل‌های پراکنده فراتر رفته و ثبات را برای قابلیت‌های اصلی در اولویت قرار دهند، در عین حال انطباق‌پذیری را برای خواسته‌های دیجیتال به سرعت در حال تغییر، فعال کنند. با افزایش وابستگی دیجیتال، جاسازی تاب‌آوری دیجیتال در سیاست، عملکرد سازمانی و رفتار شخصی برای جوامع آماده آینده ضروری است.

برای ساختن تاب آوری دیجیتال، لازم است مربیان و سیاست گذاران پذیرش آگاهانه ی ناتوانی در کنترل کامل فضای دیجیتال را بپذیرند. به باور آنان، رویکردهای کنترل گرایانه – مانند فیلترینگ یا محدودسازی دسترسی – فقط مهارت سازگاری را از کاربران می گیرند. نوجوانان و کاربران باید بیاموزند چگونه با خطر روبه‌رو شوند، نه اینکه از آن پنهان بمانند. به بیان دیگر، تاب آوری دیجیتال از مسیر اعتماد، آموزش و تجربه ی هدایت شده می گذرد، نه از مسیر نظارت و حذف. در دانشجویان دانشگاه ها، تاب‌آوری دانشجویان در مواجهه با تغییرات ناشی از هوش مصنوعی در نهایت به این بستگی دارد که آیا آنها می‌توانند آنچه را که در مورد پژوهش ضروری است یعنی (تفکر انتقادی، یکپارچگی فکری، مشارکت اصیل ) ضمن انطباق با واقعیت‌های فناوری جدید، حفظ کنند یا خیر. این کار ساده‌ای نیست، اما دقیقاً همان چالش پیچیده‌ای است که دانشجویان باید در مقطع دکتری و انجام پایان نامه های خود برای آن آماده باشند. کسانی که با موفقیت آن را پشت سر می‌گذارند، نه تنها با پایان‌نامه‌های تکمیل‌شده، بلکه با درک پیچیده‌ای از همکاری انسان و هوش مصنوعی روبرو می شوند. برای عبور از این وضعیت، چند مسیر کلیدی وجود دارد:

 

گسترش استفاده از فضاهای مجازی، مستلزم تجدید نظر در زیرساخت‌های اطلاعاتی در سازمان‌ها و جامعه است. مدل‌های زیرساختی سنتی، عمدتاً بر در دسترس بودن و زمان دسترسی متمرکز هستند، نمی تواند به الزامات مورد نیاز تاب آوری دیجیتالی در عصر جدید بپردازند، بنابراین برای حفظ تاب‌آوری دیجیتالی، لازم است که زیرساخت‌های اطلاعاتی فراتر از بهره‌وری تکامل یابند و طراحی آنها مبتنی بر هوش انسانی باشد. این امر مستلزم بازاندیشی در معماری‌های اطلاعاتی و مدل های داده ای برای تعبیه ویژگی‌های ارتقاءدهنده تاب‌آوری، مانند شفافیت الگوریتمی، حفظ حریم خصوصی از طریق طراحی رابط‌های کاربری مناسب است که بتواند استرس کاربر را تشخیص داده و کاهش دهند تا کاربران در زمان درست تصمیم گرفته و اطلاعات صحیح و غیر صحیح را تشخیص دهند.در مجموع، تاب‌آوری دیجیتال نه تنها یک استراتژی محافظتی در برابر اختلالات فنی است، بلکه مجموعه‌ای از مهارت‌ها برای مدیریت فشارهای شناختی و عاطفی در دنیای فوق‌العاده متصل است. با تشدید خواسته‌های فضای مجازی، تقویت تاب‌آوری دیجیتال و بازاندیشی در زیرساخت‌های اطلاعاتی برای سازمان‌ها و افرادی که مایل به پیشرفت در عصر دیجیتال هستند، حیاتی خواهد بود.

 

 

منابع استفاده شده

Almulla, M.O., Alismail, A.M., Mahama, I. et al. Resilience as a predictor of internet addictive behaviours: a study among Ghanaian and Saudi samples using structural equation modelling approach. BMC Psychol 13, 77 (2025). https://doi.org/10.1186/s40359-025-02383-y

 

Bigelow, S.J.(2025). What is digital resilience? Definition, strategy and use cases, Available for https://www.techtarget.com/searchdatabackup/definition/What-is-digital-resilience

Botha, M. (2025). Empowering Digital Resilience: Strategies for Success through ePortfolios, Open Education Alberta,  Available for https://pressbooks.openeducationalberta.ca/digital-resilience-eportfolios/chapter/01/

Diamond, A. (2013). Executive Functions, Annual Review of Psychology, Vol. 64:135-168, https://doi.org/10.1146/annurev-psych-113011-143750

Fatima,  F., Hyatt, J.C., Ur Rehman, S., De La Cruz, E., Nadella, G.S. , Meduri, K. (2024).Resilience and risk management in cybersecurity: A grounded theory study of emotional, psychological, and organizational dynamics, Journal of Economy and Technology, vol.2, 247-257, https://doi.org/10.1016/j.ject.2024.08.004

Hu R, Gao Q, Hu R, Liu G and Zhang L (2025) The relationship between digital technostress and cyber moral disengagement among college students: a moderated mediation model of psychological resilience, self-efficacy, and online self-control. Front. Psychol. 16:1706794. doi: 10.3389/fpsyg.2025.1706794

 Karimi , T. (2025). Digital Resilience: A Psychological Shield in the Age of Information Abundance, Available for https://en.khanahouse.ir/digital-resilience-a-psychological-shield-in-the-age-of-information-abundance/

Korkmaz Z, Çiçek İ, Buluş M, Şanlı ME, Yıldırım M. The Role of Resilience in the Relationship Between Cyberbullying and Depression, Anxiety, and Stress in Adolescents. Brain Behav. 2025 Oct;15(10):e70916. doi: 10.1002/brb3.70916.

Lee, K., & Hancock, J. (2023). Digital resilience: a superpower to address digital dangers. ProFuturo Education, profuturo, Available for https://profuturo.education/en/observatory/21st-century-skills/digital-resilience-a-superpower-to-address-digital-dangers/

Li F, Ma Q, Yang C and Zhong M (2025) Investigating key elements of digital resilience among nursing undergraduates: a qualitative study. Front. Med. 11:1452580. doi: 10.3389/fmed.2024.1452580

 Panda, C. ,  Soller, H. (2024). Rethinking conventional wisdom: Future of digital tech infrastructure, McKinsey & Company, Available for https://www.mckinsey.com/capabilities/tech-and-ai/our-insights/tech-forward/rethinking-conventional-wisdom-future-of-digital-tech-infrastructure

Schäfer SK, von Boros L, Schaubruch LM, Kunzler AM, Lindner S, Koehler F, Werner T, Zappalà F, Helmreich I, Wessa M, Lieb K, Tüscher O. Digital interventions to promote psychological resilience: a systematic review and meta-analysis. NPJ Digit Med. 2024 Feb 8;7(1):30. doi: 10.1038/s41746-024-01017-8, Available for https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC10853230/

TES. (2025). What is digital resilience?, Available for  https://www.tes.com/for-schools/blog/article/what-digital-resilience

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *