نشریه الکترونیکی شناسه

ISSN: 2538-5534​

منضبط و سختگیر، اما انعطاف پذیر و مهربان

Fattah 01i issu07

منضبط و سختگیر، اما انعطاف پذیر و مهربان سال 1362 از دانشگاه تهران به دانشگاه فردوسی مشهد منتقل شدم. با توجه به علاقه‌ام به فعالیت‌های علمی، به‌ویژه در قلمرو سازمان‌دهی اطلاعات، تلاش می‌کردم پویا باشم و آثاری را برای استفاده دیگران تولید کنم. در آن سال‌ها، هنوز دانشی تخصصی کسب نکرده بودم که بروندادش را […]

آقای 23

pazooki issu01

آقای 23 دم دمای غروب است که مرد جوانی وارد کتابخانه می‌شود و به سمت میز کتابدار می‌آید. ظاهری آراسته و لبخندی بر گوشۀ لب دارد که او را متشخص‌تر نشان می‌دهد. می‌گوید: «می‌خواستم عضو کتابخانه شوم». نگاهی به ساعت می‌اندازم چیزی تا اتمام مدت زمان کاری نمانده اما به خودم می‌گویم اضافه شدن یک […]

دوچرخه های طلایی

pazooki issu01

دوچرخه های طلایی صبح اول وقت در حال ورود اطلاعات اعضای کتابخانه بودم که آقای جاافتاده‌ای وارد کتابخانه شد. او را نمی‌شناختم اما از سلام و علیک گرمی که کرد مشخص بود که از مشتریان کتابخانه است. سراغ مسئول کتابخانه را گرفت. گفتم برای کاری رفته‌اند بیرون. پرسید: شما تازه به این کتابخانه آمده‌اید؟ من […]

کتـابدارتِـراپی

pazooki issu01

کتـابدارتِـراپی «در میان اعضاء کتابخانه افرادی پیدا می‌شوند که رو‌به‌رو شدن با آنها برای کتابدار یک فرصت خاص است. باید قدر این فرصت‌ها که خیلی راهگشا و کار راه‌انداز است را دانست». این جملات را بارها از همکار باسابقه‌مان شنیده بودم و منِ کم‌سابقه مترصد فرصتی بودم که یکی از این فرصت‌ها را در ازای […]

چشمهایش!

sadeghi issu03

چشمهایش! هفته‌های اولی بود که بعد از 4 سال کار در یک کتابخانه تخصصی با مراجعان محدود، وارد مجموعه کتابخانه دانشگاهی شده بودم. آن هم دانشکده ریاضی که همیشه از درسش و اسمش وحشت و نفرت داشتم! گرچه رسماً استخدام شده بودم، اما زیاد خوشحال نبودم چون همه چیز برایم گنگ و مبهم بود و […]

یک جرعه کتاب (خاطره)

pazook1i issu08

یک جرعه کتاب (خاطره) دقایق پایانی ساعت کار کتابخانه در غروبی سرد و زمستانی است. آسمان به قرمزی می زند و برف سنگینی می‌بارد. از آن هواها که بیش از هر چیز ترس و تنهایی را القاء می‌کند. سرمای سوزناکی از درز پنجره داخل می‌شود. جز برفی انبوه و مه غلیظی که به قرمزی می […]

دو خاطره: در جستجوی رسالت گمشده یک کتابدار

Anismiri issu06

دو خاطره: در جستجوی رسالت گمشده یک کتابدار خاطره اول: از آن دست مراجعه‌کنندگانی بود كه در هر هفته حداقل يك بار او را می‌دیدیم می‌دانستم دانشجوي رشته حقوق است و تقریباً هميشه همراه کتاب‌های حقوق كتابي در مورد گل‌های آپارتماني،‌‌فرنگی، گل رز و …كتابي را به امانت می‌گرفت و بارها او را در كتابخانه […]

یادی از آن روزها … (یک قدم پس از نقد)

Akbari issu06

یادی از آن روزها … (یک قدم پس از نقد) روزهای آخر سال 85 بود، سیزدهم اسفندماه. سرمای زمستان کم‌کم جای خود را به هوای مطبوع بهاری می‌داد. ادکا اولین تجربه‌های خودش را داشت اجرایی می‌کرد، قرار بود آن روز اولین بحث آزاد ادکا با عنوان “انجمن کتابداری و اطلاع‌رسانی ایران” برگزار شود. دل تو […]

هرگز نمیرد آن‌که دلش زنده شد به عشق

naseri issu07

هرگز نمیرد آن‌که دلش زنده شد به عشق به بهشت‌زهرای تهران که پا می­گذاری، قسمت هنرمندان و نام‌­آوران قطعه 88 و 255 حس و حال خاصی دارد. انگار آن‌جا بوی معرفت می‌دهد بویی شبیه انسانیت و جوانمردی… احساس غریبی نمی­کنی. احساس می­‌کنی سال­‌های سال است همه آن‌ها را می‌­شناسی. در دل هر یک از این […]

سمفونی‌ای که نوازنده‌اش استاد حری بود

Pashazade issu07

سمفونی‌ای که نوازنده‌اش استاد حری بود طبق معمول ایمیل‌های روزانه خود را چک می­کردم، ماشاالله تمامی نداشت. به‌خصوص پیام‌های گروه بحث­‌های مختلف کتابداری که از وقتی پا به عرصه کتابداری گذاشته‌‌ام مثل سایه دنبالم می‌آیند!. البته دنبال که چه عرض کنم ایمیل­‌های گروهی جایشان بالای سر ما بچه­‌های کتابداری است. البته اگر منصفانه بگویم، این […]