نظری به رویکردهای توسعه فرهنگ مطالعه ایران

نظری به رویکردهای توسعه فرهنگ مطالعه ایران

چنانچه نظری به نوشتار مقوله فرهنگ مطالعه در ایران شود، دو روبكرد برای توسعه فرهنگ مطالعه به چشم مي‏ خورد یکی رویکرد مکانیکی(تحلیلی) و دیگر رویکرد سیستمی. در رویکرد مکانیکی عقيده بر اين است كه با شناخت اجزاء يك شيء، مي‏توان به ماهيت و ويژگي‏هاي آن پي برد. به عبارت ديگر شناخت اجزاء، شرط لازم و كافي براي شناخت ماهيت و ويژگي‏ها و رفتار موضوع يا شيء مورد نظر است. در واقع در این بينش روابط بين اجزاي موضوع يا شيء مورد مطالعه، رابطه‏اي ساده، خطي و يك طرفه است. اما در رویکرد سيستمي براي شناخت يك موجود يا مجموعه به جاي اين كه آن را به اجزاء و عناصرش تجزيه کنند، آن را جزيي از كل بزرگتر در نظر گرفته و با توجه به نقشي كه در كل بزرگتر ايفاء مي ‏كند به شناخت آن پرداخته مي‏شود. در اين نگرش، براي شناخت مجموعه يا موجود مورد نظر به اجزاء و روابط بين اجزاي آن از يكسو و به رابطه مجموعه يا موجود با محيط يا كل بزرگتري كه آن را در برمي‏ گيرد، ازسوي ديگر توجه مي‏ شود. در چنين نگرشي مجموعه مورد بررسي يك «سيستم» خوانده مي‏ شود. به عنوان مثال، عملكرد خدمتگزار مدرسه بر فعّاليت و رفتار آموزشي مدرسه اثر مي‏ گذارد ولي اثرگذاري آن بر كل مدرسه از طريق اثرگذاري بر امور رفاهي و نظافتي صورت مي‏ گيرد (بني اسدي،1385 به نقل از ایکاف[1]).

اصولا در نظام اجتماعی، هر پدیده اجتماعی متأثر از نظام درونی و نظام کلان اجتماعی آن است و این. ساختارهای اجتماعی است که بر چگونگی و روند توسعه یا واماندگی هر پدیده اجتماعی تأثیر دارد. مطالعه نیز به عنوان يك رفتار فرهنگي و پدیده اجتماعی متاثر از ساختارهای اجتماعی است. با این پیش‏ فرض، امر مطالعه یک پدیده اجتماعی مجّرد و ذهنی نیست که بتوان آن را بدون توجه به سایر پدیده‏ های اجتماعی به صورت مجزّا مورد بررسی قرار داد. در واقع فرهنگ مطالعه به عنوان جزئی از یک ساختار اجتماعی فرهنگ جامعه است و فرهنگ جامعه بر مطالعه به مثابه یک پدیده اجتماعی اشراف دارد و آن را تحت تأثیر خود قرار می‏ دهد. بنابر این، با وجود چنین رابطه ای بین فرهنگ مطالعه و فرهنگ جامعه ضرورت می یابد برای بررسی و تبیین عمیق وضعیت مطالعه جامعه، ابعاد مختلف آن اعم از اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي آن جامعه در حوزه مورد مطالعه بررسی شود تا درک و شناختی جامعي نسبت به موضوع به وجود آید. اگر مشاهده می ‏شود در یک جامعه ‏ای مطالعه رونق و جلوه دارد بدون شک ریشه‏ های چنین رفتار اجتماعی به نظام‏هاي كلان آن جامعه مربوط می‏ شود.

در رویکرد سيستمي علاوه بر این كه فرهنگ مطالعه جزئی از سیستم فرهنگ جامعه محسوب مي‏شود، فرهنگ مطالعه نیز به عنوان يك «سيستم اجتماعي» در نظر گرفته مي‏ شود. در واقع ضمن آنكه برای فرهنگ اجزا و عناصري قائل است، آن را متأثر از يك نظام كل به نام فرهنگ جامعه نیز فرض می‏ کند. حسب رویکرد سیستمی است که براي بررسي تكامل و توسعه فرهنگ مطالعه تمامي مؤلفه ‏هاي اصلي و فرعي و ارتباطات آنها به عنوان مجموعه اي كه با هم در تعاملند و تأثير گذارند، توجه شود. به طور مثال اگر صرفا به ایجاد کتابخانه به عنوان یکی از جلوه‏ های عینی فرهنگ مطالعه بسنده ‏شود آیا فرهنگ مطالعه جامعه توسعه می‏ یابد؟ همانطور که در اغلب کتابخانه ‏های عمومی ایران مشاهده می ‏شود، مراجعان آنها بیشتر برای مطالعه کتابهای درسی از فضای کتابخانه استفاده می‏کنند تا مطالعه کتابهای کتابخانه. این رویه باعث شده ‏است که صرفا کتابخانه‏ ها عملکرد بالاي بدون اثربخشي داشته ‏باشند. از سوي ديگر چنانچه به ارزش‏ آفريني براي ترغيب جامعه به مطالعه بدون توجه به محدوديتهاي كتابخانه‏ اي بپردازيم، پيامد آن چيزي جز دلزدگي و فرار از مطالعه به علت كمبود و محدوديت‏ هاي كتابخانه نخواهد بود. بنابر این در کنار ایجاد و توسعه کتابخانه‏ ها لازم است قواعد و شرایطی وجود داشته باشد تا افراد جامعه، خود را نیازمند مطالعه بدانند، يعني سازوکاری باشد که افراد برای دستیابی به مراتب علمی، اجتماعی نیازمند ارتقای آگاهی و دانش خود باشند. همان‏گونه كه صرف باور جامعه به اين كه مطالعه امری مفیدی است، جامعه ما به افرادی با مطالعه تبدیل نخواهندکرد. به موازات تلاش براي ارتقاي جايگاه ارزشي مطالعه در ميان جامعه، باید قواعدی برای نفع رساني به افراد اهل مطالعه، وضع شود و در كنار آن فضا و امکانات لازم نیز فراهم باشد، تا این مجموعه به عنوان یک نظام، از کارآیی لازم برای توسعه فرهنگ مطالعه برخوردار باشد. از آنجایي‏ که میان عوامل فرهنگ مطالعه نوعی پویایی درونی و منطقی ساختاری وجود دارد، هر عاملی به به عوامل دیگر وابسته است. به طور نمونه اگر شبکه‏ های فعّال پخش کتاب وجود نداشته باشند، تولید شمارگان بالاي کتاب چه فایده‏ ای دارد؟ وقتی که کتابخوان واقعي كمتر پيدا مي‏َ شود، توسعه مجموعه بدون نياز‏هاي اطلاعاتي مخاطبان در کتابخانه‏ ها به چه کار می‏آید؟

در مقابل در رویکرد مکانیکی نگاهی محدود و خُرد به فرهنگ مطالعه دارد و صرفا به یک یا چند عامل آن توجه می‏کند. نتایج اتخاد این رویکرد حتی اگر در سطح وسیعی هم اجرا شود، بیشتر جنبه تبلیغی دارد و تأثیر سطحی بر ارتقای فرهنگ مطالعه خواهدگذاشت. ناگفته پیداست چنانکه توسعه فرهنگ مطالعه بدون پشتوانه ساختاری و از ارزش‏های نهادینه‏ شده تهی باشد، زود هم رنگ می ‏بازد. از این رو، بررسی فرهنگ مطالعه به عنوان يك پديده اجتماعي نيازمند يك رویکرد سيستمي است. این رویکرد است كه مي ‏تواند با نگاه همه جانبه و فراگير به مقوله فرهنگ مطالعه، توسعه متوازن، پايدار و اثربخش را براي «فرهنگ مطالعه» فراهم كند.

بني اسدي، محمد حسين (1385). نگاهي به روش و نگرش سيستمي در حل مسائل سيتسمهاي فرهنگي-اجتماعي. دو ماهنامه چشم انداز ايران.ش.38 (تير و مرداد). ص28-36.

[1]ckoff

دکتر محمود سالاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *