
این روی سکه، آن روی سکه
این روی سکه، آن روی سکه 1 لیلی وکیلی کارشناس ارشد مدیریت اطلاعات دانشگاه شهید بهشتی، مسئول اجرایی کتابخانههای مجتمع بیمارستانی امام خمینی تهران این روی سکه
گذشته، چراغ راه آینده است
این روی سکه، آن روی سکه 1 لیلی وکیلی کارشناس ارشد مدیریت اطلاعات دانشگاه شهید بهشتی، مسئول اجرایی کتابخانههای مجتمع بیمارستانی امام خمینی تهران این روی سکه
خاطرات صددرصد واقعی یک کتابدار پسا برگهدانی خاطره اول امروز کل شیفتم را از اول تا آخر وقت، فقط به کسانی که در بازگشت کتاب تأخیر دارند زنگ زدم.
اخراجیها ظهر داغ تابستان، عرقریزی و دویدن برای رسیدن به محل کار و شلوغی و ترافیک اطراف کتابخانه، به اندازۀ کافی خُلقم را تنگ کرده بود. هنوز پایم را داخل
توپ و توت چندی قبل نهاد کتابخانههای عمومی تعدادی بادکنک که آرم نهاد روی آنها درجشده را به کتابخانهها فرستاد. بهانه خوبی بود تا بچههایی که همراه پدر و مادرشان
منضبط و سختگیر، اما انعطاف پذیر و مهربان سال 1362 از دانشگاه تهران به دانشگاه فردوسی مشهد منتقل شدم. با توجه به علاقهام به فعالیتهای علمی، بهویژه در قلمرو سازماندهی
آقای 23 دم دمای غروب است که مرد جوانی وارد کتابخانه میشود و به سمت میز کتابدار میآید. ظاهری آراسته و لبخندی بر گوشۀ لب دارد که او را متشخصتر
دوچرخه های طلایی صبح اول وقت در حال ورود اطلاعات اعضای کتابخانه بودم که آقای جاافتادهای وارد کتابخانه شد. او را نمیشناختم اما از سلام و علیک گرمی که کرد
کتـابدارتِـراپی «در میان اعضاء کتابخانه افرادی پیدا میشوند که روبهرو شدن با آنها برای کتابدار یک فرصت خاص است. باید قدر این فرصتها که خیلی راهگشا و کار راهانداز است
چشمهایش! هفتههای اولی بود که بعد از 4 سال کار در یک کتابخانه تخصصی با مراجعان محدود، وارد مجموعه کتابخانه دانشگاهی شده بودم. آن هم دانشکده ریاضی که همیشه از
یک جرعه کتاب (خاطره) دقایق پایانی ساعت کار کتابخانه در غروبی سرد و زمستانی است. آسمان به قرمزی می زند و برف سنگینی میبارد. از آن هواها که بیش از