در گفتگو با دکتر نوروزی: بین مجله های دسترسی آزاد و سایر مجله های علمی جدالی وجود ندارد
مجله وبولوژی (Webology) اولین مجله الکترونیکی و دسترسی آزاد به زبان انگلیسی در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی است. این مجله که از سال 2004 به بعد منتشر میشود دربرگیرنده مقالههایی در زمینه وب است. این مجله دسترسی آزاد، در نمایههای شناخته شده و متعددی از جمله اسکوپوس، ابسکو، لیزا، لیستا، اولریخ و … نمایه میشود که نشان از اهمیت و جایگاه این مجله در میان پایگاههای علمی جهانی است. بر همین اساس گفتگویی با سردبیر این مجله، جناب آقای دکتر علیرضا نوروزی داشتیم که بصورت غیرحضوری و با ارسال پرسشها به ایشان انجام شده است.
کمی درباره مجله “وبولوژی” با خوانندگان شناسه سخن بگویید. آیا مفهوم و نام مجله “وبولوژی” (وبشناسی) تحت تأثیر مفهوم مطرحشده توسط مرحوم دکتر حری (Informology یا اطلاع شناسی) است؟
پیش از هر چیز خدمت شما و تمامی خوانندگان محترم نشریه شناسه عرض سلام، ادب و احترام دارم. ایده اولیه مجله وبولوژی (وبشناسی) به اواخر سال 2003 و اویل سال 2004 برمیگردد زمانی که تازه روی موضوع پایاننامه دکترای خود در حوزه «وبسنجی» مطالعه و پژوهش را آغاز کردم. وبشناسی به عنوان برابر نهاده پارسی برای واژه انگلیسی “Webology” و واژه فرانسوی “Webologie” انتخاب شده است. از لحاظ لغوی «وبشناسی» از دو واژه وب “Web” و پسوند «شناسی» به عنوان برابر نهاده “Logia” یونانی، “Logie” فرانسوی، یا “Logy” انگلیسی، تشکیل شده است. وبشناسی در اصطلاح یعنی علم وب. به عبارت دیگر، وبشناسی علمی است که به مطالعه جنبههای گوناگون پدیده وب جهانگستر (تولید، ذخیره، نمایهسازی، جستجو، بازیابی و اشاعه اطلاعات در محیط وب، تجارت و بازاریابی از طریق وب، تأثیرهای علمی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی وب، و غیره) میپردازد. در راستای مطالعه و شناسایی جنبههای گوناگون وب، در ایران مجله وبشناسی راهاندازی شده است.
بی شک ایده و اندیشه «اطلاع شناسی» استاد بزرگوارم مرحوم دکتر حری و به ویژه نام بی همتای مجله «اطلاع شناسی» در انتخاب نام مجله «وبشناسی» تأثیرگذار بود. در واقع، بافاصله اندکی از راهاندازی مجله «اطلاع شناسی»، ایده راهاندازی مجلهای انگلیسیزبان به ذهن من رسید، ولی میخواستم نام آن در سطح ملی و بینالمللی تک باشد و نامش مشابه داخلی و خارجی نداشته باشد. روی این قضیه خیلی فکر کردم و با توجه به حوزه مطالعاتی دوره دانشجویی در مقطع دکترا یعنی «وب سنجی» تصمیم گرفتم که عنوان مجله اعم از «وب سنجی» باشد و در واقع آن را هم در خود پوشش دهد. این بود که تصمیم گرفتم در نهایت نام آن را «وبشناسی» یا «وبولوژی» بگذارم. از آنجا که مرحوم دکتر حری در دانشگاه تهران خدمت میکردند و قرار بود که بعد از اتمام تحصیلات حقیر هم سعادت همجواری ایشان را داشته باشم؛ لذا تصمیم قطعی گرفتم که این مجله نباید فارسی باشد تا با مجله اطلاع شناسی دچار مشکل جذب مقاله و … نباشیم. همان زمان میدانستم که انتشار یک مجله انگلیسیزبان برای من که قرار بود در یک کشور غیر انگلیسیزبان تحصیل کنم، مشکلاتی خواهد داشت؛ ولی با تمام این مشکلات تصمیم گرفتم که با همکاری و همراهی دوستان خوبم یعنی دکتر حمیدرضا جمالی و دکتر سعید اسدی کار را آغاز کنم. در آن زمان فرض را بر این گذاشتم که قرار است در آینده به گروه کتابداری دانشگاه تهران برگردم، جایی که دانشجوی دکترا دارد و اگر هر دانشجوی دکترا در سال یک مقاله برای مجله تهیه کند و همکاران سازمانی و ملی هم همکاری کنند؛ در نتیجه، مجله برای دریافت مقاله مشکلی نخواهد داشت. البته متأسفانه بعدها این فرض باطل شد و متوجه شدم که همکاران ایرانی به بهانه ارتقاء و ترفیع و آییننامههای وزارتی ترجیح میدهند که در مجلههایی غیر ایرانی مقاله چاپ کنند؛ گویی آن ضرب المثل قدیمی صحت دارد: «مرغ همسایه غاز است». به هر حال، اینک نزدیک ده سال از انتشار این مجله میگذرد و در سطح بینالمللی در حوزه کتابداری شناخته شده است. در سطح ملی نیز به خاطر حضور مجله در نمایهنامههای بینالمللی و تخصصی از نظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی معتبر است.
چقدر سایر مجلههای دسترسی آزاد ایرانی در رشتههای دیگر را میشناسید؟ آیا “وبولوژی” اولین مجله دسترسی آزاد ایران است؟ به نظر شما مجلههای دسترسی آزاد در ایران از چه وضعیتی برخوردارند؟
خیلی از مجلههای دسترسی آزاد در ایران و جهان را میشناسم و با راهنمای مجلههای دسترسی آزاد جهان (DOAJ) از همان سالهای آغاز به کار آشنایی کامل دارم. من نمیتوانم ادعا کنم که مجله وبشناسی نخستین مجله دسترسی آزاد در ایران است؛ ولی بدون شک جزو پیشگامان مجلههای دسترسی آزاد در ایران است. راهنمای مجلههای دسترسی آزاد جهان آمار جالبی را ارائه مینماید و ایران در این آمار جایگاه خوب و بالایی دارد و جزء پانزده کشوری است که تعدادمجلههای دسترسی آزاد آن بالاست(منبع: http://www.doaj.org/doaj?func=byCountry&uiLanguage=en). این پایگاه از سال 2005 شروع به نمایهسازی مجلههای دسترسی آزاد ایران کرد. از آنجا که مجله وبشناسی در سال 2004 اعتبار علمی کافی برای ورود به این پایگاه نداشت (تعداد استناد، اعضای هیئت تحریریه بینالمللی و …)، در نتیجه یکسال بعد در سال 2005 وارد این پایگاه شد. آمار این پایگاه نشان میدهد که در سال 2005 فقط پنج مجله ایرانی وارد آن شدند، از این پنج مجله چهار مجله به صورت کاغذی نیز منتشر میشدند و همزمان یا با تأخیر نسخه الکترونیکی خود را روی وب نیز میگذاشتند؛ ولی از این میان تنها مجلهای که کاملاً الکترونیکی و دسترسی آزاد باشد، وبشناسی است. با این حال، باز هم عرض میکنم که ادعایی ندارم که این نخستین مجله دسترسی آزاد ایران است؛ ولی یکی از پیشگامان ادامهدهنده جنبش دسترسی آزاد در ایران است. خوشبختانه جنبش جهانی دسترسی آزاد به لطف اینترنت و وب از همان سالهای آغاز به کارش در ایران نیز مورد توجه قرار گرفت و دانشگاههای علوم پزشکی تهران و دانشگاه تهران اغلب مجلههای خود را دسترسی آزاد کردند.
در مورد قسمت دوم پرسش باید عرض شود که نشر مجله در ایران بیشتر دولتی (دانشگاهی و انجمنی) است و کمتر ناشران خصوصی وارد این حوزه میشوند؛ زیرا حوزه نشر مجله سودآور نیست و چه بسا ناشران دانشگاهی و انجمنهای ایرانی قادر به فروش تمامی نسخههای چاپی و کاغذی مجلههای خود نیستند. اتفاقاً با چنین تجربه و آگاهی و برای گسترش جنبش دسترسی آزاد در سال 1384 و 1385 به نگارش مقالهای با عنوان «مجلههاي دسترسي آزاد و نقش آنها در گسترش دانش و پيشرفت علمي ايران» اقدام کردم که در مجله رهیافت شماره سی و هشت منتشر شده است. قابلذکر است که دانشگاهها و انجمنهای علمی که امکانات مالی و زیرساختهای اینترنتی لازم را دارند همزمان اقدام به انتشار مجلههای خود به صورت چاپی و الکترونیکی در قالب دسترسی آزاد مینمایند. بنابراین، مجلههایی که حمایت مالی و سازمانی دارند مشکلی ندارند.
آینده مجلههای دسترسی آزاد را چگونه میبینید؟ آیا نوعی جدالی پیدا یا پنهان بین اینگونه مجلهها و سایر مجلههای علمی وجود دارد؟ پیشبینی شما از این جدال چیست و کدامیک پیروز میشوند؟
من فکر نمیکنم که جدالی بین مجلههای دسترسی آزاد و مجلههای چاپی باشد. بلکه هر کدام راه خود را در پیش خواهند گرفت. مجلههایی که توسط انجمنها و دانشگاهها منتشر میشوند برای حفظ آبرو و اعتبار دانشگاه و انجمن از حمایت مالی و سازمانی برخوردار خواهند بود و به حیات خود ادامه خواهند داد. اما مجلههایی که توسط ناشران خصوصی منتشر میشوند با یک سری تغییر رویهها و رویکردهای بازاریابی همچنان به صورت اشتراکی و آبونمانی میمانند. برای نمونه، اغلب ناشران بینالمللی مانند الزویر و امرالد پذیرفتهاند که نسخه پیش چاپ مقاله توسط نویسنده در واسپارگاههای ملی و سازمانی به صورت خود آرشیوی گذاشته شود. برخی از ناشران هم رویکرد «نویسنده پرداخت» را پذیرفتهاند به این صورت که اگر نویسنده مقاله بپذیرد که هزینههای چاپ مقالهاش را بپردازد، آن مقاله به صورت دسترسی آزاد منتشر میشود. البته فقط نویسندگانی که مقاله برگرفتهشده از طرح پژوهشی آنهاست و از حمایت مالی سازمانی برخوردارند میتوانند این هزینههای چند هزار دلاری را بپردازند.
در مورد نمایه شدن “وبولوژی” در برخی نمایهنامهها (از جمله Scopus, EBSCO, LISA, LISTA, Ulrich’s, etc) توضیح بفرمایید. آیا همه مجلههای دسترسی آزاد چنین وضعیتی دارند؟
برای نمایهسازی یک مجله در پایگاههای اطلاعاتی خارجی باید زحمت زیادی کشید. بایستی حداقل استانداردهای مدنظر تدوینکنندگان پایگاههای اطلاعاتی رعایت شود (انتشار به موقع، داشتن استناد کافی از سوی سایر مجلهها، داشتن اعضای هیئت تحریریه بینالمللی، جهانشمول بودن دامنه موضوعی آن، داشتن نویسندگان خارجی و …). همچنین بایستی هر سال فرمهای تمدید نمایهسازی را تکمیل کرد و امور اداری لازم را انجام داد. هر مجلهای که استانداردهای لازم را رعایت کند میتواند در پایگاههای اطلاعاتی نمایهسازی شود.
اهداف شما از ایجاد این مجله دسترسی آزاد چه بوده است؟ به نظر شما “وبولوژی” تا چه اندازه در دستیابی به اهدافی که از قبل تعیین کردهاید موفق بوده است؟ دلیل موفقیت یا عدم موفقیت “وبولوژی” چیست؟
هر مجلهای که نام یک علم یا یک حوزه علمی جدید را با خود میآورد، در نهایت آن علم یا حوزه علمی را در جامعه بنیان میگذارد و بسط و گسترش میدهد. هدف بلندمدت من این بود که علم جدید «وبشناسی» یا «علم وب» نیز بنیانگذاری شود و جایگاه ایران در علم اطلاعات و دانش شناسی (کتابداری و اطلاعرسانی) در سطح بینالمللی نشان داده شود و ما ایرانیها هم بتوانیم بگوییم که ما هم حرف برای گفتن داریم و به توسعه این علم در سطح منطقه و جهان کمک کنیم.
در همان سالهای اولیه راهاندازی مجله نامههای تشویقی زیادی از طرف خارجیها دریافت کردم که تبریک میگفتند که چنین مجلهای آن هم از طرف یک کشور در حال توسعه به نام ایران منتشر میشود. برخی از انگلیسیها و آمریکاییها هم خوشحال نبودند که ایرانیها ایده یک علم جدید «وبشناسی» یا «علم وب» را مطرح نمایند. گروههای بحث خارجی و وبلاگها و نوشتهها را مرتب دنبال میکنم. دو سال بعد از مجله وبشناسی، یعنی در سال 2006 دانشگاه ام.آی.تی. اعلام کرد که با همکاری کنسرسیوم جهانی وب و دانشگاه سودهامپتون انگلستان تصمیم دارند که دوره «علم وب» (Web science) راهاندازی نمایند که در مورد آن اطلاع چندانی قابلدسترس نیست. اما گروه پژوهشی با نام (Web Science Research Initiative) تأسیس کردند که بعدها با نام (Web Science Trust) به نشانی (www.webscience.org) به کار خود ادامه داد و هر سال یک همایش بینالمللی در مورد «علم وب» برگزار مینماید. موضوع علم وب برای برخی از انجمنهای بینالمللی جذاب بود به طوری که انجمن سلطنتی انگلستان (The Royal Society) در شماره ویژه مجله (Philosophical Transactions of the Royal Society A) به معرفی علم وب پرداخت؛ موجود در: http://rsta.royalsocietypublishing.org/content/371/1987.toc
زمانی که مجله وبشناسی را راهاندازی کردم به اهداف و مسائل جانبی زیادی فکر کرده بودم و روی خیلی از افراد و سازمانها حساب بازکرده بودم (به عنوان مثال: روی حمایت علمی و معنوی همکاران ایرانی و دانشجویان دکترای ایرانی برای نوشتن مقاله حساب زیادی بازکرده بودم ولی متأسفانه اینطور نشد).
به طور خلاصه میتوان گفت که بخشی از اهداف ما از انتشار این مجله در راستای توسعه علمی رشته و کشور برآورده شده است. بر اساس آمارهای پایگاههای اطلاعاتی مثل اسکوپوس، سایمگو (SC Imago) و غیره این مجله به نام کشور عزیزمان ایران در میان صد مجله برتر کتابداری و اطلاعرسانی دنیاست، و در منطقه خاورمیانه نیز جزو معدود مجلههای انگلیسیزبان دسترسی آزاد در حوزه کتابداری است.
درباره ناشر “وبولوژی” (مرکز منطقهای علم و فناوری اطلاعات) کمی توضیح بدهید. این مرکز از چه سالی به حمایت از “وبولوژی” پرداختند؟
سال 1389 جناب آقای دکتر جعفر مهرداد ریاست محترم مرکز منطقهای اطلاعرسانی علوم و فناوری در جلسه سردبیران مجلات کتابداری ایران در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران قبول فرمودند که بر اساس قرارداد فی مابین مجله وبشناسی را مورد حمایت مالی قرار دهند و در ازای آن نام آن مرکز محترم به عنوان ناشر مجله ذکر گردد. متأسفانه آن مرکز محترم تا این تاریخ هیچگونه حمایت مالی نکرده است و اینک سه سال از ذکر نام آن مرکز به عنوان ناشر مجله میگذرد. بنابراین، در هنگام روزآمدسازی آتی وبگاه نام ناشر اصلاح خواهد شد. از چندین مرکز اطلاعرسانی ایرانی و خارجی تقاضای حمایت مالی کردم؛ ولی هیچکدام حاضر به حمایت نشدند. تاکنون بار مالی مجله را خودم بر دوش کشیدم. در نظر دارم که درمانگاه اطلاعات ایران را دوباره فعال کنم و یا اینکه یک بنگاه انتشاراتی تأسیس نمایم. در این حالت دیگر نیازی به حمایت مالی سایر سازمانها نخواهیم داشت.
لطفاً کمی درباره فرایند داوری در “وبولوژی” توضیح بفرمایید. داوران ایرانی (حدود 13 داور از میان 131 داور) در مقایسه با داوران خارجی به لحاظ کیفیت، تجربه و نحوه داوری از چه سطحی برخوردارند؟
فرایند داوری مجله به این صورت است که پس از دریافت مقاله، بررسی اولیه روی مقاله صورت میگیرد که آیا مقاله اعتبار و ارزش علمی دارد؟ آیا ایده مطرحشده جدید است؟ آیا ارزش چاپ دارد؟ و در نهایت آیا نویسنده مقاله مرتکب سرقت ادبی نشده است؟ قابلذکر است که هفتاد درصد مقالهها به خاطر سرقت ادبی در همین مرحله رد میشوند. سی درصد باقیمانده پس از بررسی اولیه برای سه داور ارسال میگردد، اگر از میان سه داور حداقل دو نفر رأی به پذیرش مقاله بدهند، آن مقاله پذیرفته میشود و اگر دو داور رأی به رد مقاله بدهند، آن مقاله رد میشود. ولی پذیرش یا رد مقاله همیشه به این سادگی نیست. مواردی پیش میآید که انصافاً داور سوم که مخالف یا موافق است، حرف علمی و نقد علمی را او انجام داده است و دو داور دیگر، کلیگویی کردهاند و قبول و رد مقاله در واقع، مبنای علمی نداشته است. لذا در پذیرش یا رد مقاله، بیشتر به نقد و نظر داور یا داورانی که علمیتر سخن گفتهاند توجه میشود.
تمامی داوران و اعضای هیئت تحریریه ایرانی و خارجی در این سالها زحمات زیادی کشیدند و بدون حمایتهای بیدریغ آنان امکان ادامه نشر مجله وبشناسی نبوده و نخواهد بود. بنابراین، همین جا از همه آنان تشکر و قدردانی میکنم. در مورد سطح داوری داوران کشورهای مختلف باید عرض کنم که سطح داوریِ داوران آمریکایی، کانادایی، استرالیایی و انگلیسی قابلمقایسه با سطح داوران دیگر کشورها نیست. چون اینها انگلیسیزبان هستند. در نتیجه، سریعتر و صریحتر در مورد مقاله نظر میدهند.
در مورد پذیرش همکاری سایر علاقمندان داخلی رشته به داوری چه نظری دارید؟ آیا داوران را خودتان انتخاب میکنید؟
مجله وبشناسی صفحه فراخوان داور دارد. در نتیجه هر از گاهی، افرادی از کشورهای مختلف تقاضای عضویت در اعضای هیئت داوران مینمایند. تقاضای عضویت داوری افراد بررسی میشود و یکی دو هفته بعد از داور خواسته میشود که یک مقاله برای مجله داوری نماید. اگر داوری، سطحی و غیر دقیق باشد، نام آن فرد به هیئت داوران اضافه نمیشود؛ زیرا برخی افراد فقط برای اینکه نامشان در سیاهه داوران مجلههای مختلف بیاید درخواست عضویت میکنند. اما اگر نقد و داوری آن داور علمی و ارزشمند باشد، نام وی به اعضای هیئت داوران اضافه میشود. اگر یک داور، حداکثر دو بار، تقاضای داوری را بیپاسخ بگذارد، نام او از اعضای هیئت داوران حذف میگردد. البته گاهی مقالهای دریافت میشود که خارج از حوزه داوران مجله است یا به اندازه کافی در آن حوزه موضوعی داور نداریم، در این حالت از نویسنده خواسته میشود که دو یا سه داور معرفی نماید؛ و یا در گوگل جستجو میکنیم و نویسندگانی که پیشتر در آن حوزه اثری منتشر کردهاند را به عنوان داور انتخاب مینماییم.
آیا مقالههای ارسالی به “وبولوژی” سفارشی است؟ یعنی آیا گاهی از اختیارات سردبیری برای برخی قالههای ایرانیان یا سایر پژوهشگران استفاده میکنید؟
مقالههای مجله وبشناسی سفارشی نیستند؛ و از اختیارات سردبیری به نفع هیچ نویسندهای استفاده نمیشود. وبشناسی، یک مجله علمی است؛ لذا بایستی معیارهای علمی در نظر گرفته شود. نظر داوران بر نظر سردبیر مرجح و مقدم است. در تمام این سالها فقط یکبار برخلاف نظر داوران عمل کردهام و به قولی وتو کردم؛ و آن در مورد مقالهای با عنوان (Library 2.0 theory: Web 2.0 and its implications for libraries) بود. در سال 2006 بر این باور بودم که این مقاله آینده خوبی خواهد داشت و پیشبینی بنده درست بود. به روایت گوگل پژوهشگر آن مقاله اینک 348 استناد در میان آثار علمی دنیا دارد. در همه موارد، نظر داوران را مطالعه کرده و بعد بر اساس سرجمع نظر داوران تصمیم گرفته میشود. به طور کلی میتوان گفت که بیش از 90 درصد موارد، نظر داوران در مورد پذیرش یا رد یک مقاله مورد تأیید است.
با چه مشکلات و مسائل مالی یا مدیریتی به خاطر انتشار مجله روبرو بودهاید؟ برای نمونه برای چند سال (2004-2008) مجله به صورت فصلنامه منتشر شد و پس از آن به صورت شش ماه یک بار؟ آیا این تصمیم، به خاطر عدم وجود مقالههای مناسب گرفته شد؟
بزرگترین مشکل مجله وبشناسی در طی این سالها فقدان حمایت مالی بوده است و از اینکه تاکنون موفق نشدم برای آن از جایی حمایت مالی بگیرم، ناخرسندم. افرادی که یک مجله، گروه یا نهادی را بنیان میگذارند، همواره دوست دارند که بعد از آنها افرادی باشند که آن فکر و اندیشه را ادامه دهند. لذا از اینکه در این ده سال نتوانستم از جانب سازمانهای مختلف ایرانی و خارجی برای مجله حمایت مالی کسب کنم خوشحال نیستم؛ اما با سازمانهای زیادی مکاتبه کردم و باز هم تلاش خواهم کرد.
در مورد بخش دوم پرسش شما باید عرض شود که سه عامل یعنی: عدم حمایت مالی، عدم دریافت مقاله مناسب، و گرفتاریهای اداری و فشارهای روحی که همکاران در دانشگاه تهران برای من پیش آوردند که نباید روی وبگاه مجله بنویسید عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران و باید از تمام پایگاههای اطلاعاتی خارجی بخواهید که نام دانشگاه تهران را حذف کند؛ مرا به سمتی پیش برد که مجله وبشناسی را به خاطر همکاران تعطیل کنم. اما در نهایت به خود گفتم: تعطیلی مجله یعنی شکست من و این دقیقاً همان چیزی است که آنان میخواهند و نباید به خواسته آنان تن در داد. لذا در آن برهه زمانی سعی کردم که بحران را به گونه دیگری مدیریت کنم و برای اینکه مشکل کمبود مقاله جبران شود و فرصت رسیدگی به مجله و اچ.تی.ام.ال. کردن مقالهها را داشته باشم، آن را به صورت دو شماره در سال درآوردم. فکر میکنم که در آن برهه زمانی بهترین تصمیمی که میتوانستم برای ادامه انتشار مجله بگیرم این بود.
آیا “وبولوژی” با مسائلی از جمله سرقت ادبی، داوری ضعیف، کیفیت و تعداد پایین مقالههای دریافتی و مواردی از این دست روبرو بودهاید؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، برای پرهیز از این مشکلات چه راهکارهایی را بکار گرفتهاید؟
این مجله تاکنون با اتهام سرقت ادبی از جانب سازمان یا شخص ثالث روبه رو نبوده است. به دیگر سخن، برای اینکه با این مشکل مواجه نشود، سعی بر آن است که مقالههای دریافتی اول بررسی شوند که آیا حاوی سرقت ادبی هستند یا خیر. اگر مقالهای حاوی مطالب یا پاراگرافهای کپی شده بدون ذکر منبع باشد، توسط دفتر مجله پیش از داوری رد میشود. گاهی هم داوران پس از مطالعه متوجه میشوند که بحثی کپی غیرمستقیم است و یا مطلب و اندیشهای بدون ذکر منبع بازنویسی شده است. بنابراین، اگر مقالهای حاوی سرقت ادبی باشد، در هر مرحلهای که باشد رد میشود و نام نویسندگان آن در لیست سیاه مجله قرار میگیرند. در برخی موارد نیز که میزان سرقت ادبی یا سرقت اندیشه، اندک است؛ درخواست تجدیدنظر و ویرایش و ذکر منبع داده میشود.
در مورد کمبود مقاله دریافتی قابلیادآوری است که از زمانی که مجله به صورت دو شماره در سال منتشر میشود، مشکل دریافت مقاله ندارد. در مورد داوری ضعیف هم باید عرض شود که از آنجا که هر مقاله به منظور داوری تخصصی برای سه نفر ارسال میگردد، لذا اگر حداقل دو داور نظر بدهند، میتوان در مورد چاپ یا عدم چاپ آن تصمیم گرفت.
به نظر شما چقدر از جامعه ایرانی علم اطلاعات و دانش شناسی، “وبولوژی” را میشناسند؟ ضریب تأثیر وبی (WIF) و ضریب تأثیر غیر وبی (IF) “وبولوژی” چقدر است؟ ارزیابی شما از میزان بازدید از “وبولوژی” چیست؟
بازدید ماهانه مجله رضایتبخش است، گاهی ده هزار بازدیدکننده در ماه دارد. با توجه به اینکه آخرین شماره منتشرشده در این مجله از طریق گروههای بحث، شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، دلیشز، و غیره به اطلاع علاقهمندان و مشترکین مجله رسانده میشود؛ لذا جامعه ایرانی و خارجی علاقهمند، با این مجله آشنا هستند. امروزه ضریب تأثیرگذاری وبگاه یک مجله یا سازمان به راحتی قابلمحاسبه و ارزیابی نیست. برای اینکه بدانیم که وبگاه این مجله چند بار در صفحههای وب ذکر شده است یا فلان مقاله در کجا مورد بحث و استناد قرار گرفته است، از دستور جستجوی زیر و یا جستجو با نشانی کامل مقاله استفاده میکنیم. نتایج گوگل نشان میدهد که آدرس وبگاه این مجله حداقل ده هزار مرتبه در صفحههای وب ذکر شده است.
“Webology.ir” OR “Webology.org“
در مورد ضریب تأثیرگذاری استنادی و پژوهشی مجله، باید گفت که میزان استنادهای دریافتی در کتابها، مقالهها، پایاننامهها و حتی پروانههای ثبت اختراع خارجی رضایتبخش است. برای کسب اطلاع بیشتر در مورد میزان استناد به این مجله به جدول زیر نگاه شود
No. of Citations |
Database |
1281 |
Google Scholar |
940 |
Google Books |
7 |
نرمافزار هارزینگ مبتنی بر پژوهشگر گوگل اطلاعات خوبی در مورد تعداد کل استنادها، تعداد استناد به نسبت هر سال / مقاله، شاخص هرش و … ارائه مینماید.
در پایان اگر بخواهید پژوهشگران ایرانی را به انتشار مقالههای خود در “وبولوژی” ترغیب کنید، چه چیزی میگویید؟
مجله وبشناسی به عنوان یک مجله ایرانی، در خدمت ایرانیان است. خوشحال میشویم که هموطنان به این مجله وطنی توجه نمایند و مقالههای ارزشمند خود در زمینه وب و اینترنت، فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و مباحث نظری و عملی در حوزه اطلاعات و ارتباطات را برای انتشار در این مجله ارسال نمایند. تقاضایی که از دوستان دارم این است که مقاله «مطالعه موردی» محلی و سازمانی که دامنه موضوعی آن جهانشمول نیست و در سطح بینالمللی خواننده نخواهد داشت را برای مجلههای بینالمللی و از جمله مجله وبشناسی ارسال ننمایند؛ زیرا اغلب اینگونه مطالعات از سوی داوران خارجی رد میشود. در عوض آثاری را بفرستند که در سطح بینالمللی خواننده داشته باشد و موضوع آن جهانشمول باشد.
در پایان لازم میدانم از اعضای هیئت تحریریه مجله به ویژه دوست دانشمندم جناب آقای دکتر حمیدرضا جمالی مهموئی تشکر و قدردانی نمایم که در طی این سالها کمکهای فراوانی به مجله کردند.