قطبنمای آموزش (6)
عنوان: مهارتهای سخنرانی در جلسات دفاعیه پایاننامهها
ویژه پژوهشگران و دانشجویان تحصیلات تکمیلی در ایام کرونا
مهمان نشست: دکتر مریم صرافزاده، عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران، پژوهشگر دانشگاه چارلزاستوارت استرالیا
مجری کارشناس: دکتر میترا صمیعی، عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی و مسئول کمیته آموزش انجمن علمی کتابداری و اطلاعرسانی ایران
پیادهساز: اسراء زرهساز
تاریخ: سهشنبه، 10 تیر 1399
ساعت: 16 الی 18
بخش نخست:
دکتر صمیعی: سلام عرض میکنم، لایو ششم انجمن علمی کتابداری و اطلاعرسانی ایران را آغاز میکنیم. خدمت خانم دکتر صرافزاده سلام عرض میکنم و انشاءالله که تصویر و صوت ایشان را با هم داشته باشیم و اینترنت یاری بکند. متاسفانه تصویر نیست و فقط صدا هست؛ به نظرم همینگونه ادامه بدهیم. یک مقدمهای رابگویم و بعد سخنان خانم دکتر را بشنویم.
خدمت همه دوستانی که به لایو ما پیوستند، سلام عرض میکنم. امروز در خدمت سرکار خانم دکتر مریم صرافزاده هستیم و خیلی من ناراحت هستم که تصویر ایشان را نداریم. چون از راه دور هستند و اینترنت ایران هم ضعیف است، شاید به این دلیل باشد که ما تصویر را نداریم. موضوع ما قطبنمای آموزش، شماره شش را تاریخ 10 تیر، سهشنبه: ساعت 16 الی 18 به وقت تهران و به وقت استرالیا 21 الی 23 برگزار میکنیم. عنوانی که قرار است راجع به آن بحث بشود، مهارتهای سخنرانی در جلسات دفاعیه پایاننامهها هست. تا الان ما شش لایو را برگزار کردیم و در کنار آن کارگاههای آموزشی روش تحقیق را داشتیم و تا کنون در خصوص کلیات تحقیق و یا همان فصل یک پایاننامه صحبت کردیم. موضوعی که خانم دکتر میخواهند به آن بپردازند، بسیار مهم است. از این لحاظ که گاهی اوقات دانشجو تمام زمان خود را میگذارد و کاملاً با استاد راهنما و مشاور تعامل دارد و پایاننامه خوبی را تدوین میکند؛ ولی در زمان ارائه، ایونت خیلی خوبی ندارد و خیلی خوب نمیتواند سخنرانی کند یا زحماتی که کشیده را ارائه بدهد. مهارت سخنرانی در جلسات دفاع بسیار مهم است؛ چون میتواند بر روی استاد راهنما و مشاور و بیشتر از همه داور خیلی تأثیرگذار باشد. خیلی مصدع اوقات نمیشوم و جلسه را به خانم دکتر میسپارم. خانم دکتر صرافزاده، عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران و پژوهشگر در دانشگاه چارلزاستوارت استرالیا هستند و لطفکردند، پذیرفتند که امروز ما در خدمت ایشان باشیم.
دکتر صرافزاده: به نام خداوند بخشنده مهربان، خوشحالم که در خدمت همه شما عزیزان هستم و از انجمن کتابداری و شخص خانم که این فرصت را به من دادند، خیلی ممنون هستم. موضوع مهارتهای سخنرانی دو، سه سالی هست که در کلاسهای خود معمولاً آموزش میدهم و علت آن این بود که ارائه کلاسی بچهها خوب نبود و در دفاع هم خوب ظاهر نمیشدند و آن همه زحمتی که برای پایاننامه خود میکشیدند، درخور آن زحمات نمیتوانستند ارائه خوبی داشته باشند. مهارتهای سخنرانی که در کلاسها آموزش دادم، فیدبک خوبی گرفتم و هم ارائه کلاسی خیلی بهتر شد و هم دفاعهای موفقتری ما داشتیم. امیدوارم که برای حضار امروز هم مفید باشد.
شما هم حتماً از آن دسته افرادی هستید که دوست ندارید زمانی که در جلسه دفاع نتیجه زحماتتان را ارائه میدهید، یک عده چرت بزنند و سر یک عده در گوشی باشد و خدای نکرده برخی با خشم به شما نگاه بکنند. چه کار باید بکنیم که ارائههای ما آنقدر جذاب باشد که همه مشتاقانه گوش بدهند؟
- آمادگی و تمرین
نکته اصلی آمادگی و تمرین است. هر چه بیشتر تمرین بکنید؛ ارائه بهتری خواهید داشت. حداقل یک هفته قبل از دفاع اسلایدها و همه مطالب را آماده بکنید. اسلایدها را برای اساتید خود بفرستید تا نظر بدهند و از دوستان خود نظر بخواهید. بعد متن را کامل حفظ کنید؛ میگویند چرچیل کلمه به کلمه سخنرانیهای خود را حفظ بوده است و برای همین یکی از سخنرانهای معروف دنیا هست. برایان تریسی هم میگوید: نود درصد از موفقیت او به عنوان سخنران مـتأثر از این است که چگونه آماده میشوید؟ و کیفیت آمادگی شما چگونه است؟ هر چه بیشتر برنامهریزی کنید و آماده بشوید، زمانی که میخواهید سخنرانی کنید، اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت. وقتی که چندین بار تمرین کرده باشید، جلوی حضار که میایستید احساس میکنید که فوقالعاده قدرتمند و آرام هستید. خود تریسی میگوید که یکی از سخنرانیهایش را پنجاه بار تکرار کرده بود تا تسلط کافی داشته باشد.
- فیلمبرداری یا صدابرداری ارائه در حین تمرین
کار دیگری که میتوانید انجام بدهید زمانی که تمرین میکنید؛ ارائه خود را حین تمرین فیلمبرداری یا صدابرداری کنید یا اگر فردی را دارید؛ دوست، همکلاسی، اعضای خانواده میتوانند ارائه تمرینی شما را گوش بدهند و ضعفها را به شما گوشزد بکنند، خیلی خوب است. فیلم ارائه خود را هم که ببینید، اعتماد به نفس شما افزایش پیدا میکند.
یک نکتهای که هست گاهی اوقات صدای ضبط شده را که گوش میدهیم، واقعاً آن صدا را دوست نداریم. نمیدانم برای شما پیش آمده است یا نه؟ خود من فیلمهای ضبط شدهام را اصلاً دوست ندارم که گوش بدهم؛ علت هم این است که وقتی صدای ضبط شده را گوش میدهیم، صدا انگار بیروح و بیجان است. چون تا به حال ما صدا را از طریق جمجمه میشنیدیم که پرطنین بود؛ اما زمانی که صدا وارد هوا میشود براثر اصطکاک و مقاومت هوا مقدار زیادی از انرژی آن گرفته میشود و صدای خود را بیاحساس میشنویم. بنابراین نگران نباشید یک حس طبیعی است و صدای شما مشکلی ندارد.
- کمگویی و گزیدهگویی
یک نکته دیگر در ارائه موفق، کمگویی و گزیدهگویی است. من یکسری از دانشجوها را دیدم که خیلی روی مقدمات ایست میکنند؛ یعنی نکات بدیهی و کلیشهای را که همه میدانند در مقدمه میگنجانند. بهتر است که از ابتدا سر اصل مطلب بروید. مخاطبین شما میخواهند دانش نویی از جلسه دفاع شما بگیرند؛ نه مطالب تکراری. پیشینهها را لازم نیست یک به یک ذکر کنید؛ یکی از مواردی که خیلی در جلسات دفاع حوصله آدم را سر میبرد. سه، چهار تا از مرتبطترینها و جدیدترینها، جالبترینها را گلچین کنید. همه جداول و نتایج را هم نیاورید؛ این جا هم بهترین و جالبترین نتایج را گلچین کنید. در مورد جداول یک نکتهای را به شما خواهم گفت.
برخیها ارائه خوابآور دارند؛ انشاءالله که این نشست کمکی بشود برای آنها که بهتر بشوند. در مورد مدیریت زمان هم یک نکته بگویم که معمولاً برای دفاع بیست دقیقه بیشتر زمان ندارید و برخی از دانشگاهها کمتر از این زمان میدهند؛ بنابراین بهتر است که از همه قسمتهای پایاننامه گلچین کنید و بهترینها را بیاورید.
- حذف تیکهکلامها
} دقیقه 45 صدا قطع شد{ عباراتی مانند” درواقع، به اصطلاح، به قول معروف، همانطور که میدانید” به اینها جا پرکن میگویند؛ کلماتی هستند که در گفتگوهای روزمره از آنها استفاده میکنیم و گاهی وقتها که ذهن ما نمیتواند واژه مناسب را بیاورد از آنها استفاده میکنیم و کمکم تبدیل به عادت میشوند و در ضمیر ناخودآگاه ما ضبط و ثبت میشوند. برای حذف این تیکه کلامها صدای خود را که ضبط کردید؛ گوش بدهید و ببینید چه تیکه کلامی بیشتر استفاده میکنید و سعی کنید که آن را حذف کنید؛ چون کیفیت ارائه شما را پایین میآورد.
- مدیریت زمان
یک نکته دیگر در مدیریت زمان، وقتی که در دفاع وقت کم آوردید؛ سرعت خود را زیاد نکنید تا همه مطالب را پوشش بدهید. از قبل درباره آن چه که میتوانید صرفنظر کنید، فکر کرده باشید و زمانی که وقت کم آوردید، دقیقاً بدانید که کدام اسلایدها اهمیت کمتری دارند و میتوانید از آن اسلایدها بگذرید.
- آراستگی ظاهری
آراستگی ظاهری که خوشبختانه جوانان امروز در این زمینه نیاز به هیچ توصیهای ندارند و ظاهرها همه قشنگ، شیک و تمیز هستند. خیلی لازم نیست که لباس شما آن چنانی باشد؛ یک مقدار از سطح معمولی بالاتر باشد، بهتر است. الان اکثر ارائهها آنلاین شده است و شاید زحمت شما از این لحاظ کمتر باشد.
- زبان بدن
نکته خیلی مهم دیگر قدرت زبان بدن است. حرکات شما، نگاه شما، خود اینها یک کانال ارتباطی و یک پیامرسان است و خیلی مهم است که روی این موضوع دقت داشته باشید. به یاد دارم که یک مدرس مهمان سر کلاس خود داشتم که خیلی خانم فرهیختهای بودند و مطالبی که میگفتند فوقالعاده بود؛ ولی متوجه میشدم که بچهها یکی یکی خوابشان میبرد و از کلاس خارج میشوند با این که واقعاً محتوا عالی بود. علتش هم این بود که این خانم از ابتدا تا انتها بیحرکت روی صندلی نشسته بودند و با یک لحن یکنواخت و آرام پیش میرفت که در حوصله جوانان امروز نمیگنجد. 55 درصد از یک پیام توسط زبان بدن منتقل میشود که خیلی درصد بالایی است. 38 درصد توسط شیوه بیان کلمات و فقط 7 درصد به وسیله خود کلمات منتقل میشود. علتش هم این است که تعداد اعصابی که میان چشم و مغز هست، بیست و دو برابر بیشتر از اعصاب مغز و گوش است.
حتماً سخنرانیهای تِد را دیدید؛ سخنرانیها را از نظر اشارات و حرکات بدن تحلیل کردند. متوجه شدند که محبوبترین سخنرانان تِد با کلمات و دستهای خود حرف میزنند. کمترین طرفداران به طور میانگین از دویست و هفتاد و دو حرکت دست در طول هجده دقیقه صحبت استفاده کرده بودند و محبوبترین آنها به طور میانگین از چهارصد و پنجاه و شش حرکت دست استفاده کرده بودند و دقیقاً دو برابر است. سخنرانان آنها را حتماً دیدید که راه میروند و دستهایشان را در هوا تکان میدهند و اصلاً یک جا نمیایستند. یک دلیلی که تأکید میشود حرکت کنید؛ البته الان ارائهها بیشتر مجازی و آنلاین شده است و امکان حرکت را گرفته است ولی شاید قدرت مانور با دستها را همچنان داشته باشید. چشم وقتی یک نقطهای را به طور ثابت نگاه میکند، ماهیچهها خسته میشوند و انسان خوابش میگیرد. اما زمانی که حرکت میکنید چون چشم مخاطب هم به دنبال شما حرکت میکند، این اتفاق نمیافتد.
باز از نکتههایی که در مورد زبان بدن هست، صاف بایستید. صاف ایستادن هم کمک میکند که بهتر به نظر بیایید و هم صدای شما رساتر به گوش حضار برسد. گفتیم که بیحرکت نایستید اما رژه هم نروید؛ حرکت معقولانهای باشد. به مخاطب خود پشت نکنید. متاسفانه من در کنفرانسها دیدم که اسلایدها روی صفحه هست و آن خانم یا آقای سخنران به همه مخاطبین پشت میکند و از روی اسلاید میخواند که خیلی حرکت اشتباهی است.
- چهره متبسم یا گشادهرو
چهره شما متبسم و باز باشد، چهره عبوس مخاطبان را فراری میدهد. رفتار شما اگر خشک و رسمی باشد، مانع ارتباط میشود. بعضی از حرکات هم در سخنرانی درست نیست؛ مثل حالت شستن یا فشردن دستها انگار که نشانه ناامیدی است. هنگامی که تپق زدید، لبخند بزنید. اینگونه مخاطبان خود را هم سرحال میآورید به جای این که استرس بگیرید، بخندید. تلفظ یک کلمه را ممکن است که اشتباه بگویید و همان جا خنده خیلی جو را عوض میکند.
- ارتباط چشمی با مخاطب
ارتباط چشمی با مخاطب که این هم بیشتر در ارائههای حضوری است. یکی از اشتباهات رایج در جلسات دفاع دانشجو مخاطبینی که هستند حالا دوستان، همکلاسیها، خانواده سر جلسه دفاع آمدند و آنها را اصلاً نگاه نمیکنند و تمام مدت سمت استادها را نگاه میکنند. درست نیست و شما باید به همه اطراف سالن و به همه مخاطبان نگاه کنید و با آنها ارتباط چشمی برقرار کنید. ارتباط چشمی باید بین سه تا پنج ثانیه باشد؛ نگاه کردن افراطی و حالت خیره هم طرف را معذب میکند. حداقل 90 درصد از زمان سخنرانی را به چشمان مخاطبان نگاه کنید و این تماس چشمی باعث ارتباط عاطفی مخاطبان با شما میشود و آنها روی صحبتهای شما بیشتر تمرکز میکنند. اگر تماس چشمی تمرکز شما را به هم میزند، پیشانی یا فاصله بین دو تا مخاطب را نگاه بکنید.
- روخوانی از روی اسلایدها ممنوع!
یکی دیگر از اشتباهات خیلی رایج، خواندن از روی اسلایدها است. روخوانی از اسلایدها ممنوع! مگر این که مجبور باشید؛ مثلاً بخواهید عین یک جمله نویسنده یا نقلقول را بیاورید. روخوانی از روی اسلاید ارتباط بین گوینده و مخاطب را مخدوش میکند و مانع تماس چشمی میشود و حالت محاوره صحبت را از بین میبرد. قشنگ نیست، خود مخاطبان میتوانند از روی اسلایدها بخوانند؛ شما چرا باید این کار را انجام بدهید! زمانی که میگوییم نود درصد از زمان ارائه را باید به مخاطب نگاه بکنید، روخوانی این را از بین میبرد و امکانپذیر نیست.
- نحوه بیان
نحوه بیان، آن چیزی که میگویید آن قدر مهم نیست که چگونه آن را میگویید؛ اثر هر گفتاری بیشتر متکی بر نحوه بیان آن است تا محتوا و ارزش مطلب. الان در ذهن خود فکر بکنید، از این سخنرانیهایی که در رادیو و تلویزیون دیدید یا در سخنرانیهای ارزشی دیدید با کدام یک بیشتر توانستید ارتباط برقرار کنید؟ چه نوع سخنرانی بیشتر شما را جذب کرده است؟ مطمئناً سخنرانیهایی بوده که فراز و فرود در صحبت داشتند. آنهایی که خیلی شمرده و آرام و یکنواخت صحبت میکنند، مخاطب را خسته میکنند.
کتابی صحبت نکنید! محاورهای صحبت کنید. انگار که مخاطب روبهروی شما نشسته است و غیر رسمی با هم صحبت میکنید. ولی در محاورهای هم حواستان باشد؛ برخی در ارائه خود مثلاً کلمه میباشد را به میباشه تبدیل میکند تا محاورهای باشد و این درست نیست.
صحبت کردن با چه سرعتی مناسب است؟ با سرعت صد کلمه در دقیقه، اگر به صد و پنجاه، دویست کلمه در دقیقه برسد، درک مطلب مشکل میشود. نه آهسته صحبت کنید که مخاطبین خسته بشوند و نه تند صحبت کنید که کسی متوجه نشود.
پر انرژی و با هیجان صحبت کنید. دیل کارنگی در کتاب«آیین سخنرانی» میگوید: انرژی مثل آهنربا است، دارای قوه جاذبه است و افراد را به سوی خود میکشاند. خیلی خوب است پایاننامهای را که برای آن زحمت کشیدید، در عمل هم نشان بدهید که چه مقدار برای آن ارزش قائل هستید و چه قدر کار ارزشمندی است. این را با پر انرژی و با هیجان صحبت کردن میتوانید منتقل بکنید. برای این که بتوانید پر انرژی باشید باید با مطالب ارتباط برقرار بکنید و خود شما از قبل به این نتیجه برسید که مطالب آنقدر مهم است که لازم باشد مخاطبان درباره آن بدانند و توجه کنند.
- شروع جلسه دفاع با یک سؤال، شعر، نقلقول و آمار مرتبط با موضوع
نکته خیلی مهم شروع دفاع است. اکثراً اسلاید عنوان روی صفحه هست و عنوان پایاننامه را میخوانند، اسم اساتید را میگویند و دنبال بقیه ارائه میروند. ولی خیلی خوب است که ما در ابتدا برای مخاطبین انگیزه و علاقه ایجاد کنیم. برای این موضوع چه کار بکنیم؟ جلسه دفاع را با یک سؤال، یک شعر، نقلقول مرتبط یا یک آمار تعجب برانگیز و مرتبط با موضوع پایاننامه شروع کنید؛ مثلاً یک پایاننامه درباره نشریات جعلی است که کلی پول از نویسنده میگیرند و مقاله را چاپ میکنند، اما مجله ارزش علمی ندارد. یک دانشجو درباره نشریات جعلی تحقیق کرده است؛ خیلی خوب است که در ابتدای ارائه برای این که توجه مخاطبین را جلب کند و اهمیت موضوع را متذکر بشود، شاید در حد یک دقیقه هم طول نکشد؛ میدانستید که از ایرانیها تا به حال بیش از ده هزار مقاله در نشریات جعلی چاپ شده است؟ همین یک آمار اهمیت موضوع پایاننامه را مشخص میکند. بعد از آن دانشجو تا حدی میتواند خیالش راحت باشد که توجه مخاطب را گرفته است یا یک فیلم خیلی کوتاه، یک تصویر جالب یا غافلگیرکننده که مرتبط با دفاع است، جلسه را شروع کند.
- با شوخطبعی آغاز کنید!
در صورت امکان با شوخطبعی شروع کنید. سخنرانهای تِد را دیدید که چه قدر مردم را میخندانند و حتی سخنرانیهای علمی که شرکت میکنید ما فکر میکنیم خیلی باید ساپورت داده و رسمی باشیم؛ در صورتی که میتوانیم با یک شوخی مرتبط با پایاننامه یا پژوهش شروع کنیم یا میتوانید با داستان انتخاب کردن موضوع پایاننامه شروع کنید؛ من اول میخواهم به شما بگویم که چگونه شد سراغ این موضوع برای پایاننامه رفتم؟ فکر نکنید که وقت کم میآورید، از آن مطالب خستهکننده بگذرید.
- شروع با یک تصویر
برای آغاز میتوانید از یک تصویر شروع کنید. قدرت تصویر آنقدر هست که یک ضربالمثل معروف به زبان انگلیسی هست که میگوید: « یک تصویر به اندازه هزار کلمه یا بیش از هزار کلمه ارزش دارد» به این علت که تقریباً نصف مغز انسان به عنوان منابعی برای پردازش تصاویر و بینایی تکامل یافته است. حتماً شنیدید ما وقتی یکسری اطلاعات را میشنویم فقط 10درصد آن را سه روز بعد به یاد میآوریم؛ اما اگر به همان اطلاعات یک تصویر اضافه کنیم، 65 درصد اطلاعات سه روز دیگر به خاطر ما میآید. وقتی تصویر اضافه میشود، 10درصد به 65 درصد تبدیل میشود. مثلاً یک جدول خیلی کوچک شرکت واتساپ را با ترکیش ایرلاین از نظر سال تأسیس، تعداد کارکنان، ارزش بازار، داراییها، عملیات مقایسه کرده است و دیده که واتساپ که قدمت آن شصت سال کمتر از ترکیش ایرلاین است، تعداد کارکنان آن پنجاه و پنج نفر است در صورتی که ترکیش ایرلاین شصت و سه هزار نفر است، درآمد آن کلی بیشتر از آن شرکت هواپیمایی است. یک دانشجو که میخواهد تأثیر فناوری اطلاعات را روی کسبوکار، درآمد داشته باشد با این جدول کوچک خیلی سریع مخاطب را به اهمیت موضوع متذکر میشود.
- اضافه کردن چاشنی اطلاعات عمومی یا عکس به اسلایدها
به اسلایدهای دفاع چاشنی اضافه کنید. اسلایدهای دفاع خیلی خشک و بیروح هستند؛ چون دانشجوها فکر میکنند باید فقط اطلاعات علمی و پژوهشی را بیاورند و از اطلاعات عمومی که موضوع را ملموستر و مهمتر جلوه میدهند، غافل میشوند. پیشنهادهایی که خود من به دانشجویانی که با من پایاننامه داشتند، این جا یک نمونههایی را میآورم. مثلاً موضوع پایاننامه یکی از دانشجویان مکان سوم بود؛ کتابخانههای عمومی ایران چه قدر نقش مکان سومی را دارند؟ مکان سوم را خلاصه بگویم که از یک اندیشمند گرفته شده که میگوید: «مکان اول برای انسانها خانه؛ مکان دوم کار و تحصیل و مکان سوم هم مکانی برای ارتباطات اجتماعی؛ مثل کافیشاپها، مساجد، مکانهایی که مردم آن جا میتوانند ارتباطات غیررسمی داشته باشند.» میگویند برای این که یک جامعهای سالم باشد و ارتباطات اجتماعی سالم داشته باشد؛ باید تا آن جایی که ممکن است از این مکان سوم بیشتر داشته باشد. به این دانشجو گفتم که در اسلایدها دو، سه تا عکس از جاهایی که میشود به آنها مکان سوم اطلاق کرد، بگذار تا ارائه مفهومیتر و جذابتر باشد. یا موضوع یکی دیگر از دانشجویان« جریمه دیرکرد کتاب در کتابخانهها» بود؛ به او گفتم کتابخانههای خارجی یک کمپینهای گذاشتند که مثلاً به جای جریمه نقدی، موادغذایی برای فقیرها اهداء کنید؛ یک اسکرینشات از این صفحه بگیرید و در ارائه بگذار تا نشان بدهید جریمه نقدی دیرکرد کتاب خیلی در دنیا مقبول نیست. بسته به موضوع، عکسها و موضوعات دیگر اضافه کرد. من یادی بکنم از آموزشهای خانم دکتر نظری که وقتی ایشان به جستجوهای علمی اشاره میکنند، این نکته را میگویند که استادان شما میگویند فقط از اطلاعات و مقالات علمی و پژوهشی در پایاننامهها استفاده بکنید؛ درصورتی که برای شروع شاید لازم باشد شما همان گوگل را جستجو کنید که ابعاد موضوع، چالشهای موضوع دست شما بیاید و برای چاشنی اطلاعات عمومی کاربرد دارد. مثلاً یکی درمورد ساعت کار کتابخانهها تحقیق دارد؛ اسکرینشات یکی از خبرها که مثلاً در کتابخانه ملی صندلیها همان ساعات اول صبح پر شدند.
- داشتن اعتماد به نفس
اعتماد به نفس داشته باشید. شکستهنفسی نکنید و بگویید این کاری نبود که من بتوانم از پس آن بربیایم، بالاخره یک تلاشی کردیم. شکستهنفسی در جلسات دفاع نداشته باشید؛ چون آن زمان نگاه داوران به شما همین میشود که شما برای این کار پایاننامه ضعیف بودید. به خودتان مرتب بگویید که کار ارزشمندی انجام دادید که شایسته ارائه عالی است. هیچ کس ضربان قلب شما را نگرفته است که متوجه بشود استرس دارید یا نه؟ بنابراین وانمود کنید که اعتماد به نفس و شهامت بالایی دارید؛ حتی اگر اینطور نیست.
- استفاده از تکنیک داستانگویی
اگر متوجه شدیم که ما به خوبی ارائه میدهیم؛ ولی اساتید با هم حرف میزنند و حواسشان به ما نیست و از آن طرف برای مخاطبان بحث خیلی جالب نیست، ما توجه مخاطب را خیلی طولانیمدت نمیتوانیم داشته باشیم. من سرکلاسها همیشه به بچهها میگویم همین که من به جاده خاکی میزنم، حواسها به کلاس برمیگردد. اگر متوجه بشوم که حواسشان نیست یک خاطرهای، موضوعی که مرتبط با درس هم باشد میگویم و حواسها دوباره برمیگردد. شما هم میتوانید از این تکنیک داستانگویی استفاده کنید. زمانی که متوجه شدید حواسها پرت است؛ مثلاً ماجرایی که در گردآوری دادهها داشتید؛ مثلاً مخاطب یکی از دانشجویان من اساتید بودند، پرسشنامهها را هر چه قدر آنلاین فرستاد با ایمیل و شبکههای اجتماعی همکاری نکردند؛ در نهایت پرینت گرفت و به اتاق اساتید برد که یکی از اساتید خیلی شیک و مجلسی از اتاق خودش با عصبانیت این دانشجو را بیرون کرده بود. البته انشاءالله داستانهای شما خوب باشد و غمانگیز نباشد. یک چند تا داستان متناسب با موضوع دفاع داشته باشید تا در چنین وضعیتهایی استفاده بکنید.
چگونه به پرسشهای داوران پاسخ بدهیم؟
اولاً اگر سؤالی را متوجه نشدید از خودتان حدس نزنید و از داوران بخواهید که سؤال را تکرار بکنند. همزمان که سؤال تکرار میشود به جواب هم فکر کنید. اگر سؤال خوبی بود این را بگویید که سؤال خوبی پرسیدید. برای پاسخ دادن هم مکث کنید؛ البته مکث بیشتر از پنج ثانیه نشود تا افکار خود را جمع کنید و منسجمتر صحبت بکنید. مکث به مخاطبان این پیام را میدهد که دانشجو سنجیده سخن گفته است و قبل از سخن گفتن هم فکر میکند.
- اسلایدها
به بحث اسلایدها میرسیم؛ نکته خیلی مهم این است که اسلاید برای رئوس مطالب است نه کل مطالب. سر جلسه دفاع میروم و میبینم که دانشجو از قسمت بیان مسئله پایاننامه کپی کرده، یک صفحه کامل ریز به ریز مطلب هست. اسلاید فقط برای این است که رشته کلام از دست ما در نرود و همینطور مخاطب ما بداند که کجای داستان هست؟ قرار نیست که ما کل مطلب را در اسلاید بیاوریم. بنابراین اسلایدها باید خلاصه و ساده باشند. مطالبی که علاوه بر آن رئوس مطالب میخواهیم بگوییم در قسمت یادداشتهای اسلاید بگذاریم. بهترین حالت چهار کلمه در خط افقی و شش سطر عمودی هست. تا آن جایی که ممکن اگر متن در اسلایدها کم باشد، خیلی جذابتر است. شما چرا صفحه اول گوگل را دوست دارید؟ یک صفحهای که زمینه آن بیشتر سفید است و یک گوگل رنگی با یک کادری که شما میتوانید در آن کلمات جستجو را انتقال بدهید. گوگل بعد از پژوهش رفتارهای انسانها به این نتیجه رسیده است که باید صفحه سایت ساده باشد؛ باید تعداد کلمات کمی داخل آن باشد، برای اسلایدها هم این قانون است. خیلیها میپرسند که چند تا اسلاید میتوانیم داشته باشیم؟ بستگی به زمان شما دارد؛ برای دفاع بیست دقیقهای حداکثر بیست اسلاید درنظر بگیرید.
برای فونت هم 32 تا 40 مناسب عنوان اسلاید است؛ برای فونت اسلاید هم 28 تا 36 مناسب است. تنوع رنگ اسلایدها را به سه رنگ محدود کنید؛ رنگینکمانی، رنگهای مختلف را داخل اسلایدها قرار ندهید. قلم نازنین مناسب نمایش روی پرده نیست و از قلمهایی مثل داما، ترافیک و کودک استفاده کنید و از یک قلم یکسان استفاده کنید و این گونه نباشد که در یکی از اسلایدها قلم نازنین و در یکی دیگر قلم کودک باشد از یک قلم یکسان در کلیه اسلایدها استفاده کنید.
جداول، برخی جداول شلوغ پایاننامه را در اسلایدها میآورند که درست نیست. اولاً همه جدولها را لازم نیست که در اسلاید بیاورید و مهمترین یافتهها را بیاورید و تعداد ستونها را تا آن جایی که ممکن است کم بکنید، که اسلاید شما جذابتر بشود. اسلایدهایی که خیلی عدد و رقم داخل آن هست، مخاطب را فراری میدهد.
- اضطراب سخنرانی
به بحث شیرین اضطراب سخنرانی میرسیم. تقریباً همه افراد قبل از سخنرانی یک میزانی از استرس را تجربه میکنند. تغییرات فیزیولوژیکی که حاصل این استرس است؛ میتواند دلدردهای عصبی، تعرق زیاد، لرزش دستوپا و همینطور تپش قلب باشد که کاملاً طبیعی هست.میگویند که 52 درصد از بزرگسالان از صحبت کردن در جمع بیش از مرگ میترسند؛ ببینید چه قدر کار سختی است. یکی از سخنرانهای معروف میگوید که همیشه دوست دارم قبل از سخنرانی یکی من را بکشد؛ این قدر که اضطراب دارم. اما ما میتوانیم این اضطراب را مدیریت بکنیم؛ چه راهکارهایی برای مدیریت کردن اضطراب هست؟
- آمادگی و تسلط کامل بر مطالب هست؛ شما وقتی تمام مطالب را کاملاً حفظ کرده باشید و کاملاً آمادگی داشته باشید، اضطراب کمتر میشود.
- استراحت کافی قبل از سخنرانی؛ شب قبل از ارائه یک خواب خوب داشته باشید.
- نفسهای عمیق برای غلبه بر اضطراب خیلی مفید است.
- افزایش استرس، موجب تنش و انقباض عضلات میشود که در نتیجه انرژی عصبی در دستوپا جمع میشود؛ این انرژی آزاد نشده است که موجب لرزش دستوپاها میشود. یکی از راهکارها برای آزادسازی این تنش، منقبض و رها کردن عضلات است. حرکت کردن هم یکی از روشها است و زمانی که حرکت داشته باشید انرژی زائد رها میشود و از استرس شما کم میشود.
- از روشهای دیگر برای غلبه بر اضطراب، با خودتان در دل خود تکرار کنید که من خودم را دوست دارم. این جمله تأثیر شگفتانگیزی در افزایش اعتماد به نفس و کاهش ترس دارد. زمانی که میگویید من میتوانم، پیامهای منفی را حذف میکنید و ترس خود را دور میریزید.
- تصویر ذهنی مثبت، یکی از روشهای رفع اضطراب است. قبل از ارائه خودتان را مجسم کنید که آرام، مطمئن و خندان ایستادید و برای حضار سخنرانی میکنید و تجسم کنید که حضار به شما لبخند میزنند و از ارائه شما لذت میبرند. ذهن ما تفاوت بین تخیل و واقعیت را نمیتواند تشخیص بدهد؛ بنابراین ذهن ناخودآگاه تصاویر ذهنی را باور میکند و به عنوان دستور میپذیرد.
- تنفس عمیق هم میتواند به این شکل باشد، حبس دم و بازدم و برای هر مرحله، هفت شماره بشمارید. حبس دم هفت شماره و بازدم هم هفت شماره بشمارید و این را قبل از دفاع میتوانید داشته باشید. زمانی که نفس عمیق میکشید و آن را نگاه میدارید، سری به آلفای ذهنتان میزنید که تفکر شما را روشن میکند و اعصاب شما را آرام میکند و خودتان را آماده خوب سخن گفتن میکنید.
- انگشتهای پای خود را تکان بدهید؛ داخل کفش هست و کسی نمیبیند، حضار متوجه نمیشوند. این کار باعث میشود که شما مثبتاندیشتر و مشتاقتر بشوید؛ لبخند بزنید و احساس شادی به شما دست بدهد. اعمال احساسات را میآفرینند همانطور که احساسات خالق اعمال هستند. پس با همین کار کوچک تکان دادن انگشتان پا میتوانید به طور مصنوعی هم که شده شاد بشوید.
- شانههایتان را بچرخانید. قبل از دفاع یا قبل از هر سخنرانی بخش اعظم فشار روی کمر و شانهها وارد میشود. شانههایتان را چند بار بچرخانید تا خودتان را آرام کنید.
- دستهایتان را شل کنید، تکان بدهید؛ انگار که میخواهید آب را از انگشتان خود بتکانید. این عمل هم باعث تخلیه فشار روانی و استرس میشود.
- پایان خوب
یک پایان به یادماندنی، معمولاً اسلاید آخر چه هست؟ دانشجویان مینویسند سپاس از توجه شما یا با سپاس از اساتید راهنما، داور، مشاور… ولی اسلاید آخر بیش از هر قسمت دیگری در ذهن میماند و بیشتر از هر اسلاید دیگری روی صفحه میماند؛ بنابراین خیلی خوب است که ما اطلاعات ارزشمندتری را داخل آن قرار بدهیم. میتواند یک عکس یا اینفوگرافی مرتبط با نتایج ما باشد؛ میتواند یک نقلقول یا شعر مرتبط با نتایج و موضوع پژوهش ما باشد. یکی از دانشجوها برای پایاننامه خودش با دانشآموزها مصاحبه کرده بود؛ برخی از دانشآموزان مطالب خیلی جالبی را گفته بودند و به آن دانشجو گفتم که برخی از جملههای این دانشآموزان را در اسلاید آخر برای مخاطبین بگذار، مطمئناً جالب میشود.
از کجا ایده بگیریم؟
میتوانید سخنرانیهای تِد را نگاه بکنید؛ یک مقدار با شیوه سخنرانی آشنا بشوید و به شما ایده میدهد. برای ساخت اسلایدها میتوانید از اسلاید شِیر کمک بگیرید. در جلسات دفاع پایاننامه دوستان و همکلاسیهایتان شرکت کنید؛ الان هم به صورت مجازی میتوانید به آنها بگویید که لینک را برای شما بفرستند و شرکت میکنید تا هم ایده بگیرید و شاید ترس شما هم بریزد و بیشتر با آداب و رسوم دفاع آشنا میشوید. من یک دانشجویی داشتم که هیچ جلسه دفاعیهای را شرکت نکرده بود و اصلاً چیزی نمیدانست. روز قبل از دفاع تازه از من میپرسید که برای پذیرایی من باید چه بیاورم؟ حالا خدا را شکر این پذیرایی در ارائههای مجازی نیست و یک باری هم از لحاظ هزینهای از روی دوش دانشجویان برداشته شد؛ به او گفتم معمولاً میوه، شیرینی میدهند و زمانی که جلسه دفاع رفتم، متوجه شدم که همه پذیرایی گوشه سالن گذاشته است؛ در صورتی که عرف این بود که روی میز اساتید قرار بدهند. خلاصه یک چند تا جلسه دفاعیه را شرکت میکنید تا یک چیزهایی دست شما بیاید. اگر سؤالی هست من در خدمت شما هستم.
پرسش و پاسخ
دکتر صمیعی: خانم دکتر خیلی ممنونم، عالی بود و من نکات را یادداشت میکردم. مطالب بسیار خوبی را برای موضوع مهارتهای سخنرانی در جلسه دفاع بیان کردید و فکر میکنم دانشجویان و اساتیدی که در نشست حضور داشتند هم استفاده کردند. در خلال صحبتهای شما یک چند تا سؤال آمد که آنقدر شیرین و زیبا صحبت میکردید، خود من لذت بردم و اصلاً دوست نداشتم که سخنان شما تمام بشود. یک سؤالی که پرسیده شد این است که آیا برای بیان پیشینه میشود تحلیلی هم از آنها ارائه کرد؟ چون ما در پیشینهها معمولاً میگوییم که خیلی خلاصه باشد؛ نام فرد، عنوان و سال، خیلی گذرا دانشجو از آن بگذرد چون فرصت نیست. سؤالی که شده این است که میشود تحلیلی از پیشینهها ارائه کرد یا نه؟
دکتر صرافزاده: بله بهتر این است که در پیشینه به جای این که توصیفی بگوییم فلان پژوهشگر در فلان سال این موضوع را تحقیق کرده و به این نتیجه رسیده است؛ بهتر این است که به شیوه تحلیلی ارائه بدهیم. در جلسه دفاع هم میشود بعد از این که مهمترین پیشینهها را ذکر کردید، یک جمعبندی داشته باشید تا آن پیشینههایی که فرصت نشده در جلسه دفاع به خاطر کمبود وقت بیاورید در آن جمعبندی بهگونهای به آنها پرداخته میشود و ایده بسیار خوبی هست. آقای دکتر فتاحی و خانم دکتر پریرخ در کتاب «مرور نوشتار» عنوان میکنند که پیشینهنویسی سه تا حالت دارد: 1- توصیفی 2- تحلیلی 3- رویکرد انتقادی و مثالهای قشنگی آوردند که خوب است به این کتاب مراجعه بشود. اگر دانشجویی این توانایی را در خودش میبیند، خیلی بهتر است تا در یک پاراگراف هر پژوهش را به صورت مستقل اشاره بکنیم.
دکتر صمیعی: یکی از دانشجویان گفتند که من دانشجوی خود شما در دانشگاه تهران بودم و از وقتی که با شما کلاس داشتیم و این مهارتهای سخنرانی را برای ما تدریس کردید، دیگر برای سخنرانی و ارائههای کلاسی هیچ استرسی نداریم. خود من هم خیلی استفاده کردم و مطمئن هستم تمام دانشجویانی که در جمع هستند با این مواردی که خانم دکتر گفتند؛ انشاءالله از این به بعد ما پاورپوینتها و ارائههای خوبی داشته باشیم. به قول آقای دکتر اصنافی سر ارائه دانشجوها خوابمان نگیرد و مدام به آنها نگوییم که این را نمیخواهد بگویید و خود دانشجو مدیریت بکند و نیازی نباشد که استاد راهنما دائماً کنترلش بکند و به او بگوید که این اسلاید رد کند، خلاصهتر بگوید. البته ما استادانی هم داریم که خودشان یک مقدمه طولانی صحبت میکنند و دانشجو هم که صحبت میکند به او تذکر نمیدهند.
دکتر صرافزاده: این موضوع را گفتید یک خاطرهای به یاد من آمد. دانشجویی ما داشتیم که در قسمت مقدماتی اسلایدهای پایاننامه مانده بود و من به او گفتم که به قسمت روش پژوهش برود و شاید هفت، هشت دقیقه طول کشید؛ چون ایشان یادداشتهایش روی کاغذ نوشته بود، کاری که متاسفانه اکثر دانشجوها انجام میدهند. یادداشتهایی که برای اسلایدها دارند روی کاغذ مینویسند و کلی در آن یادداشتها گشت تا ببیند یادداشتهای مربوط به روشتحقیق کجا هستند. به همین دلیل ما همیشه میگوییم از قسمت یادداشت اسلایدها استفاده بکنید، هم برای شما ماندگار است و در ورژنهای پاورپوینت 2016 به بعد شما میتوانید به گونهای تنظیم بکنید که یادداشتها را خود شما در صفحه لپتاپ ببینید و مخاطبین روی اسکرین نبینند. این نکته را فراموش کرده بودم که بگویم میتوانند یادداشتها را هنگام ارائه کنار خودشان روی صفحه لپتاپ داشته باشند.
دکتر صمیعی: خیلی ممنون، یک سؤالی پرسیدند که میزان دخالت اساتید راهنما و مشاور در پاسخ پرسشهای داوران چگونه باید باشد؟
دکتر صرافزاده: به طور قطع نمیشود پاسخ داد که مثلاً این قدر درصد باید باشد. برای خود من جاهایی هست که پاسخ را میدانم ولی دانشجو انگار آن موقع استرس دارد و نمیتواند حق مطلب را اداء بکند، خود من به او کمک میکنم. به هرحال کمک اساتید راهنما و مشاور باید باشد؛ مگر این که نکتهای را داور ایراد بگیرد که قبلاً اساتید راهنما و مشاور گوشزد کرده بودند ولی دانشجو گوش نداده بود، دیگر غیرقابل دفاع میشود.
دکتر صمیعی: یک نکته دیگری که هست این که در جلسات دفاع زمانی که داور شروع به پرسیدن سؤال از دانشجو میکند یا مواردی را به دانشجو متذکر میشود، دانشجو یک حالت رفتاری مقابله با داور میگیرد و با داور گارد میگیرد و همان لحظه شروع به پاسخگویی میکند که درست نیست. مواردی من اگر دانشجو چنین رفتاری داشته باشد به او میگویم سکوت کند، موارد را بنویسد و بعد اجازه بگیرد، پاسخ بدهد. در اینگونه موارد نظر شما چه هست و چه پیشنهادی را میدهید؟
من همیشه به دانشجویان خود میگویم که حتی اگر داور سؤالاتی را میپرسد که عادلانه نیست؛ ولی شما باید این را درنظر بگیرید که داور هم عضو تیم پژوهش است. داور را به این دلیل گذاشتند تا مواردی را که استاد راهنما یا مشاور از زیر چشم آنها رد شده یا دانشجو متوجه نشده است، داور یک تذکری میدهد برای این که کار بهتر بشود و هیچ مقابله یا غرضورزی در کار نیست و فقط برای بهتر شدن کار شما داور در تیم پژوهش قرار میدهند. در این گونه موارد تکلیف چه هست؟ که الان آقای دکتر زرهساز گفتند که من در جاهایی دیدم که استاد راهنما فقط در حالت صحبت و پاسخگویی است و دانشجو ساکت ایستاده است؛ دقیقاً من هم دیدم که گفتم به دانشجو اجازه بدهید که پاسخ بدهد. دانشجو اگر کار را انجام داده است باید آنقدر بر کار خودش مسلط باشد تا پاسخ بدهد. استاد مشاور و راهنما نباید با داور مقابله کنند و پاسخ همدیگر را بدهند. نظر شما چه هست؟
دکتر صرافزاده: البته من برعکس این را دیدم، انگار که یک چیزی بین بچهها جا افتاده است که هر چه داور گفت، بگویید چشم درست است و من این را اصلاح میکنم؛ درصورتی که داور هم ممکن یک نکتههایی را به اشتباه قضاوت بکند. ولی معمولاً بین دانشجوها جا افتاده است برای این که نمرهات کم نشود، هر چه که گفتند شما بگویید که درست است. درست این است که به سؤال گوش بدهد، یادداشت کند و اگر دفاعی دارد انجام بدهد و اگر دفاعی هم ندارد اعلام کند که بله شما درست میگویید و این جزو ضعفهای کار من هست. به نظر من این اشتباه است که فقط استاد راهنما دفاع کند و به قول شما کار را خود دانشجو انجام داده است و مسئولیت دفاع با خود دانشجو هست. گاهی اوقات ممکن مواردی پیش بیاید نه به صورت افراطی، احساس کند که دانشجو به خاطر استرس یا برخی شخصیتها خیلی خاص هستند که دانشجو آنقدر مظلوم است و میدانیم که خیلی خوب کار کرده است ولی نمیتواند پاسخ را به درستی بدهد؛ آن جا استاد راهنما میتواند به دانشجو کمک بکند و برای داور توضیح بدهد.
دکتر صمیعی: کاملاً درست است و باید استاد راهنما به جا از دانشجو دفاع کند. یک مورد هم دانشجو نوشته بود مواردی هم هست که استاد راهنما سکوت مطلق است و هیچ حرفی نمیزند و پاسخی نمیدهد. اینگونه هم خوب نیست و استاد راهنما باید از دانشجو دفاع بکند؛ زمانی که من ببینم دانشجو زحمت کشیده و تلاش کرده است، حتماً باید از دانشجو دفاع کرد.
دکتر صرافزاده: این هم یک نکتهای که درست فرمودید، زمانی که میدانیم دانشجو تلاش کرده و زحمت کشیده است؛ واقعاً شما دوست دارید که از آن دانشجو دفاع بکنید. ولی یک مواقعی هست که خود شما به ضعف کار دانشجو اذعان دارید و خدای نکرده شک دارید که آیا واقعاً خودش انجام داده است یا نه؟ این جلوی دفاع ما را از دانشجو میگیرد.
دکتر صمیعی: کاملاً درست است و یا مواردی را استاد راهنما به دانشجو میگوید و توجه نمیکند، به غلط آن موارد را تکرار میکند و این نکتهای است که دانشجوها باید توجه بکنند. استاد زمانی که مواردی را مطرح میکند خِیر آن دانشجو را میخواهد تا کمترین اشکال در کار او باشد. یک سؤال آمده است که به نظر میرسد اخلاق داوری در جلسات دفاع باید داوری بشود؛ چون دیده شده است که برخی از داوران علمی قصد به زیرسؤال بردن فلسفه پژوهش انجام شده را دارند و بعضاً بحثهای ناخوشایندی بیان میشود.
دکتر صرافزاده: بله، گاهاً پیش آمده است که کل پژوهش به طورکلی زیر سؤال بردند و گفتند که نیازی نبوده این پژوهش انجام بشود و اگر واقعاً دلایل آنها توجیه داشته باشد و منطقی باشد، باید پذیرفت. اما گاهی اوقات یک تسویهحسابهایی از همین مسئله اخلاق داوری هست که با اغراض شخصی صورت میگیرد که موارد آن کم است و فقط دانشجو قربانی این اختلافات میشود.
بخش دوم لایو:
دکتر صمیعی: مجدد سلام عرض میکنم، بخش دوم لایو را شروع کردیم. انشاءالله که در لایو دوم تصویر خانم دکتر مریم صرافزاده، عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران و پژوهشگر دانشگاه چارلزاستوارت استرالیا را داشته باشیم. مطالبی که ایشان ارائه کردند در خصوص مهارتهای سخنرانی در جلسات دفاع که مطالب بسیار خوب و کاربردی را مطرح کردند. خیلی حیف شد باز هم تصویر نیست.
دکتر صرافزاده: خب داشتیم میگفتیم که در جلسات دفاع این مشکلات هست و گاهیاوقات داورها گیر الکی میدهند و خود من در یک جلسه دفاع شاهد بودم که حتی نکات مثبت پایاننامه را داور منفی تعبیر میکرد و زیرسؤال میبرد. متاسفانه این اتفاقها میافتد و دعا کنید که دیگر حذف بشود و استاد راهنماها در این مواقع بتوانند دفاع خوبی از دانشجو داشته باشند.
دکتر صمیعی: انشاءالله من هم آن نکتهای را که گفتید تجربه کردم، دقیقاً زحماتی که دانشجو کشیده بود و با اساتید خارجی ارتباط برقرار کرده بود، کلی دوندگی و دانشجوی قوی بود که حتی به خاطر نوع کارش مجبور شد که یک ترم اضافهتر بماند و آن کار را انجام بدهد و واقعاً کار میکرد. در حدی بود که استاد راهنما و مشاور پیش دانشجو کم آورده بودند، داور خیلی بیانصافی کرد و نکات مثبت پایاننامه را هم منفی کرد به طوری که دانشجو بعد از دفاع گریه میکرد که چرا این استاد نکات مثبت کار من را ندید؟! و خیلی از ایرادها بیجهت بود.
دکتر صرافزاده: نکات منفی را باید بگویند تا علم بداند پژوهشها بدون فیدبک گرفتن، رشد نمیکند. ولی خوب است که نکات مثبت هم گفته بشود و برای زحمتی که دانشجو کشیده است ارزش قائل بشویم. خود من زمانی که نقش داور را به عهده دارم اول از نکات مثبت شروع میکنم، دانشجو یک مقدار خوشحال میشود و لبخند روی لب او میآید و بعد میگویم در کنار این نکات مثبت، یکسری نکات منفی هم بوده که لازم است گفته بشود.
آقای دکتر شرایط دفاع در فضای مجازی من امروز برای اولین بار یک دفاع مجازی را شرکت کردم؛ شاید اگر تکنولوژی یاری بکند مسائل و مشکلات آن کمتر از دفاعهای حضوری باشد. شاید استرس دانشجو کمتر باشد و به نظر من آمد که راحتتر است. اما چالش تکنولوژی است؛ مثلاً امروز صدای استاد راهنما نمیآمد یا صدای داور قطع میشد؛ تصویر دانشجو قطع میشد و یک چند تا اشکال را دیدم و شاید تنها چالش آن تکنولوژی باشد که باید خوب عمل بکند. تماس چشمی با مخاطب این جا دانشجو باید سعی کند که به دوربین نگاه بکند که تماس چشمی برقرار بشود به جای این که به لپتاپ و اسلایدها نگاه بکند. لحن صحبت کردن و فراز و فرود صدا همه اینها در فضای مجازی هم صدق میکند. اسلایدهای خلوت و جذاب داشته باشد.
دکتر صمیعی: یک سؤال هم آمده که در ایام کرونا که کلاسها و جلسات دفاع مجازی شده است؛ چگونه میتوانیم ارائه خوبی داشته باشیم؟ که فکر میکنم آن فردی که این سؤال را مطرح کرد، پاسخ را دریافت کرد. یک سؤال دیگر گفتند که گاهی داور سؤال یا نکتهای را مطرح میکند که اصلاً مرتبط با بحث نیست. من این را توضیح بدهم که مواردی پیش میآید که داور را یک فردی میگذارند که در آن حوزه تخصص ندارد و گاهیاوقات موضوعاتی را مطرح میکند که اصلاً مرتبط با بحث نیست. نظر شخصی من این است که به خاطر احترام استاد بودن آن فرد دانشجو باید سکوت بکند؛ یعنی حتی اگر متوجه شد در آن حوزه استاد تخصص ندارد به نظر من نباید خیلی کشش بدهد و یا حتی پاسخ بدهد: چیزی که من گفتم، شما متوجه نشدید و منظور این بوده است؛ خیلی مؤدبانه سکوت کند.
دکتر صرافزاده: سیاست خود دانشجو را میرساند که این جا چگونه مسئله را مدیریت بکند که هم حرف خودش را زده باشد و هم به استاد برنخورد و به روی خودش بیاورد که شما در این زمینه تخصص ندارید. میشود گفت در رشته ما این مدلی است؛ بضاعت علمی من تا این حد بوده است با یک جملات قشنگ پاسخ را بدهد تا با احترام باشد. مثلاً اگر درست متوجه سؤال شما شده باشم اینطوری است ولی کار ما در پایاننامه روی این قضیه تمرکز داده شده بود.
پرسیدند چرا در بعضی از دفاعیات جای استاد راهنما و داور عوض میشود؟ این هم از عجایب جلسات دفاع است.
دکتر صمیعی: استاد راهنما از دانشجو سؤال میکند و فکر کنم همان فرد گفتند که مگر میشود که استاد راهنما به جای داور از من سؤال بکند؟
دکتر صرافزاده: این را شنیده بودم و تا به حال خود من با این موضوع مواجه نشدم. ولی شنیدم که تعداد دانشجویان استاد آن قدر زیاد است که حتی یک بار هم پایاننامهها را نمیخواند و اصلاً در جریان کار نیست و بدون این که حواسش باشد استاد راهنما است از دانشجو سر جلسه دفاع سؤال میپرسد. خدا را شکر سهمیه پایاننامهها را برای اساتید کم کردند و انشاءالله بتوانند وقت بیشتری بگذارند.
دکتر صمیعی: یک مورد دیگر که سؤال کردند گاهی اوقات مشکلاتی مثل قطع برق و خرابی پروژکتور یا نکتهای که الان شما گفتید صدای استاد راهنما یا مشاور در جلسات دفاع مجازی قطع میشود. در چنین مواقعی دانشجو دچار استرس میشود و چگونه میتواند این قضیه را مدیریت بکند؟
دکتر صرافزاده: در جلسات حضوری ما همیشه باید چنین مسائلی را از قبل پیشبینی بکنیم؛ مثلاً به این فکر کنید که برق قطع بشود، اسلایدها را روی گوشی خودتان هم داشته باشید و بتوانید از آن جا ادامه بدهید یا این که از اسلایدها پرینت بگیرید و داشته باشید. چون بیشتر برقی که ما میخواهیم این است که لپتاپ و دستگاه پروژکتور روشن باشد. حالا که مجازی شده است معمولاً همه سیستمهای مجازی یک بخش پشتیبانی دارند و من امروز متوجه شدم برای رفع این مشکل با آقای توکلی که در بخش آموزش مجازی دانشکده ما هستند از ایشان کمک خواستند و مشکل حل شد. دانشجو اصلاً به خودش استرس راه ندهد.
دکتر صمیعی: یک نکته دیگر که سؤال کردند گاهیاوقات دانشجو پاسخ یک سؤالی را که داور میپرسد، نمیداند. آیا در این قبیل موارد اشکال ندارد که به استاد راهنما ارجاع بدهیم و آیا وجه خوبی دارد یا نه؟ در اینگونه موارد چه باید بکنیم؟
دکتر صرافزاده: از آن جایی که استاد راهنما ممکن جوابی نداشته باشد و باعث بشود حس خوبی به استاد راهنما دست ندهد؛ شاید بهتر باشد بگوید من جواب این سؤال را نمیدانم و اگر استاد راهنما خودش صلاح بداند و جواب را بداند وارد گود میشود. به نظر من این که به استاد راهنما پاسخ را پاس بدهد، شاید درست نباشد و قرار نیست که جواب همه سؤالات را داشته باشیم.
دکتر صمیعی: بله قرار نیست هر چه که استاد مطرح کرد، شما پاسخ بدهید. یک سؤال پرسیدند که الان معلوم نیست کسانی که در شهریور ماه دفاع دارند، حضوری یا مجازی است؟ ما حتی نمیدانیم که سال آینده دانشگاه به چه صورتی است؟ مجازی یا حضوری هست و کلاسها در دانشگاه چگونه میخواهد برگزار بشود و جلسات دفاع را هم نمیدانیم.
دکتر صرافزاده: استنباط من این است همچنان مجازی خواهد بود؛ حداقل دفاعهای شهریور ماه حالا ترم پاییز را نمیدانم که چه اتفاقی میافتد. یک آییننامهای چند روز پیش میخواندم و نوشته بود تا آن جا که امکان دارد کلاسها به صورت آنلاین برگزار بشود؛ به جز کلاسهایی که حالت عملی و آزمایشگاهی دارد. اگر سیاست آموزش عالی این باشد به احتمال قوی شهریور ماه دفاعها مجازی است و به نظر من خیلی خوب هم انجام میشود.
دکتر صمیعی: حتی کلاسهای آنلاین که برگزار شد به نظر من خیلی عالی بود؛ درسی هم که به صورت عملی داشتم خیلی راحت وبکم را روشن میکردم و دانشجو را میدیدم و دانشجو هم من را میدید و با هم تعامل داشتیم؛ کار عملی انجام میگرفت و کلاس بسیار خوب و جذابی برگزار شد. حتی من یک کلاسی داشتم که شیوههای جستجو بود و ما قشنگ میتوانستیم وارد وب بشویم و جستجو میکردم، دانشجوها میدیدند و همزمان با من آنها سرچ میکردند. ما یک تعدادی را داشتیم که از شهرستانهای دور بودند؛ امکانات اینترنت نداشتند اما باز هم مشکلی نداشتند.
دکتر صرافزاده: انشاءالله که زیرساختها درست باشد و دانشجوی ما به خاطر این که در یک روستا یا شهرستان کوچک است؛ به خاطر این که یک گوشی هوشمند ندارد؛ به خاطر این که پردازشگر گوشی قوی نیست به این خاطر از آموزش محروم نشود. به نظر من یک همتی میطلبد که دولت یک تسهیلاتی برای دانشجویان قائل بشود؛ حالا لپتاپ یا گوشی هوشمند به صورت قسطی شده یا رایگان بدهد که شاید رویایی به نظر بیاید. ولی به نظر من اگر بخواهیم به این سمت حرکت کنیم اول باید اینها فراهم بشود؛ اینترنت رایگان در اختیار دانشجو قرار داده بشود. خیلی ناراحت میشدم که مثلاً دوست خود من مکه معلم کلاس دوم دبستان است میگفت؛ دانشآموز من میگوید که در خانه فقط گوشی پدر من خوب است که باید صبر کنم پدرم شب از سرکار برگردد تا بتوانم گوشی او را بگیرم و از درسهای شما استفاده بکنم. خیلی از این داستانها بود که آدم را متأثر میکرد که زیرساختها درست نیست و ما بچهها را به سمت آموزش آنلاین سوق دادیم.
دکتر صمیعی: بله، کاملاً درست است و نکته بسیار خوبی را گفتید؛ انشاءالله که زیرساختها فراهم بشود.
دکتر صرافزاده: خود من کلاسهای مجازی را چون امکانات سامانه آموزش مجازی خوب نبود، خیلی دوست نداشتم. تعامل بچهها در حد صفحه چت بود که وقتی فارسی تایپ میکردند، همه فونتها را برعکس میکرد؛ صدا و تصویر بچهها را من نداشتم؛ سر جلسه امتحان پایانترم تازه میفهمیدم این فلانی است و واقعاً سخت بود. اگر دانشجو را از قبل دیده باشید؛ برقراری ارتباط راحتتر است. خود من همیشه وبکم را روشن میگذاشتم و این تنها راه ارتباطی من با دانشجو بود، با این که چشمانم خسته میشد چون دائم باید به وبکم نگاه بکنم؛ ولی گفتم بگذار تصویر باشد تا ارتباط بهتر برقرار بشود.
دکتر صمیعی: یک سؤال مطرح کردند که مراحل اداری ثبت پروپزال چگونه است؟ در هر دانشگاهی متفاوت است. دانشگاه تهران یک اصول دارد؛ دانشگاه علامه یکسری مراحل و دانشگاه شاهد و خوارزمی مراحل دیگر و همه اینها باید متناسب با آن دانشگاه باشد؛ ولی در گروه ما دانشگاه طباطبایی همه این مراحل اداری را به صورت یک فلوچارت تهیه کردیم و در اختیار دانشجو قرار دادیم که طبق آن فلوچارت میتواند آن مراحل را طی بکند.
آقای دکتر زرهساز گفتند که کمی از تجربه آموزش و دفاع در استرالیا در دوران کرونا بفرمایید؟
دکتر صرافزاده: آقای دکتر این جا اصلاً جلسه دفاع از پایاننامه وجود ندارد. پایاننامه که تکمیل شد برای دو استاد داور خارج از دانشگاه میفرستند که بخوانند و نظر بدهند؛ حالا پاسخ آنها میتواند این باشد که بدون هیچ اصلاحاتی قابل قبول است؛ یا این که بگویند اصلاحات جزئی یا کلی نیاز دارد و اگر نظرات دو داور با هم متفاوت بود به یک داور سوم پایاننامه را میدهند که بخواند. بنابراین کرونا هیچ مشکلی برای جلسات دفاع ایجاد نکرد. آموزشها خیلی روی روال است و از سامانههای ایلرنینگ استفاده میکنند و به نظر من کاملاً آمادگی داشتند؛ چون سالها بخشی از آموزش این جا به صورت آنلاین هست، بنابراین سریع خودشان را با شرایط جدید تطبیق دادند. از آموزش مدرسهای چون دخترم این جا مدرسه میرود، شاید بتوانم نکتههایی را بگویم؛ آموزش مدرسهای تجربه آنلاین را نداشتند. ولی مدرسه هم خیلی سریع خودش را تطبیق داد؛ بررسی کردند که متوجه بشوند دانشآموزها همه دسترسی به لپتاپ و اینترنت دارند؟ بعد کار را با برنامه گوگل میت شروع کردند که معلم میآمد و درس را ارائه میداد و صفحه چت هم بود؛ بچهها میتوانستند صحبت بکنند و امکان تعامل صوتی و تصویری بود. معلمها گاهاً برای تکمیل برخی از درسها به ویدیوهای یوتیوب ارجاع میدادند یا یک میزهای آنلاین را برگزار میکردند. به نظر من برای کشورهای انگلیسی زبان، آموزش آنلاین لغزش چندانی را ایجاد نمیکند؛ برای این که آنها به دریایی از منابع اطلاعاتی به زبان انگلیسی دسترسی دارند و بچهها مشکل زبان ندارند. محتوا به زبان فارسی در رشتههای ما کم است؛ میخواستم از منابع انگلیسی استفاده کنم بچهها سریع میگفتند که ما نمیفهمیم و انگلیسی یاد نداریم. این جا مشکلی نیست و کار معلم بیشتر هدایت آموزش است. پنج دقیقه صحبت میکند به فرض درس تاریخ حالا جنگ جهانی دوم است و میگوید بچهها این فیلم را با هم ببینیم که مثلاً نقش ژاپن در جنگجهانی دوم چه بود؟ فیلم را میبینند و بعد براساس فیلم یکسری سؤال به آنها میدهد که باید به آن سؤالها جواب بدهند.
دکتر صمیعی: خیلی نکته خوبی را مطرح کردید و ما متاسفانه مشکل زبانی باعث میشود که خیلی از تکنولوژیها عقب بمانیم و نتوانیم از آنها استفاده بکنیم. پرسیدند که چگونه میتوانیم برای فاند اقدام بکنیم؟
دکتر صرافزاده: در دانشگاه تهران یک مبلغ مختصری فکر کنم صدوپنجاه، دویست هزار تومان بعد از این که پایاننامه دفاع میشد به دانشجو میدادند و خیلی مبلغ کمی بود. فاند به خصوص مگر این که استاد از گرنت خودش یک مبلغی را برای دانشجو اختصاص بدهد؛ اگر وسیله، ابزار، کتاب خاصی میخواهد و باید از آمازون به فرض تهیه بشود. دانشگاههای مختلف سیاستهای خاص خودشان را دارند.
دکتر صمیعی: فرد دیگری گفتند که کاش قبل از جلسه دفاع یک جلسه پیشدفاع باشد که خیلی کمککننده است. برای دانشجویان دکتری یک جلسه پیشدفاع هست؛ ولی برای دانشجویان ارشد فکر میکنم خیلی وقتگیر است و فکر نمیکنم ضرورتی داشته باشد.
دکتر صرافزاده: به خاطر هماهنگیهای زیادی که باید صورت بگیرد، کلی مشکل هست. چون بچهها معمولاً دقیقه نود دفاع میکنند و در این زمان کوتاه برنامهریزی کردن سخت است. اما اگر دوستانشان وقت داشته باشند یا اساتیدی حاضر باشند که وقت بگذارند، جلوی آنها ارائه خودشان را امتحان کنند.
خدمات پذیرایی را که گفتند دانشگاه تهران ممنوع کرده است و فقط بچهها آب میتوانند بیاورند؛ ولی برخی از دانشگاهها همچنان به روال قدیم پذیراییهای مفصلی داشتند و به نظر من نباید این هزینه را روی دوش دانشجو گذاشت. باید فرهنگسازی کنیم که این پذیرایی نباشد.
دکتر صمیعی: دانشگاه تهران کار بسیار خوبی میکند و من حتماً به دانشگاه علامه پیشنهاد میدهم؛ خود من مخالف این پذیراییها هستم چون هم وقتگیر است و برای دانشجو هم هزینه دارد. چیز دیگری که باب شده است، هدیه خریدن است و اگر اینها نباشد خیلی بهتر است. خود من تمایل ندارم؛ ولی دانشجو هدیه میآورد و در دانشگاه یک فایلی دارم که هدیه بچهها را آن جا گذاشتم. البته دانشجو لطف دارد و محبت خودش را میخواهد به استاد ابراز کند؛ اما من همیشه به دانشجویان میگویم که من استاد وظیفهام است اگر استاد راهنما هستم باید راهنمایی بکنم؛ اگر مشاور هستم باید مشاوره بدهم و اگر داور هستم باید داوری کنم؛ اگر چه این دلیل نمیشود که دانشجو یک زمانی بیاحترامی بکند و بگوید شما استاد راهنما هستید و باید در خدمت من باشید و هر زمانی که خواست تماس بگیرد، نباید در این حد باشد. به هرحال استاد راهنما و مشاور در خدمت دانشجو هستند و ما وظایف دانشگاهی خود را انجام میدهیم.
دکتر صرافزاده: کاملاً موافقم، دو تا نکته این جا بگویم دانشگاه تهران که پذیرایی را ممنوع کرد؛ ولی خود دانشگاه زمان دفاع که میشود یک جایی را برای پذیرایی از اساتیدی که در جلسه دفاع هستند، دارد و اساتید میتوانند در آن اتاق از خودشان پذیرایی کنند. نکته دیگر که خیلی خوب اشاره کردید ارتباط با استاد راهنما و مشاور است که لازم است دانشجویان عزیز توجه بکنند؛ مثلاً دیروقت یک پیام میفرستد و با صدای پیامک از خواب میپرید یا این که من دانشجویی داشتم این حرکت او من را اذیت میکرد؛ به فرض فصل اول پایاننامهاش را برای من ایمیل میکرد، بلافاصله به من پیامک میداد که استاد من فصل یک را برای شما ایمیل کردم و هنوز من پیامک را نخواندم در واتساپ و تلگرام به من پیام میداد و من به او گفتم: که چرا من را با این همه پیام بمباران میکنی؟! ایمیل زدید و من ایمیل شما را میبینم؛ من فقط استاد راهنمای شما نیستم.کارهای دیگر هم دارم دو، سه روز به من فرصت بده اگر ایمیل را جواب ندادم، آن وقت یک پیامک یادآوری بزنید. شاید ایمیل شما را ندیده باشم، شاید خوانده باشم و وقت نکردم که به شما جواب بدهم. این مسائل ارتباطی خیلی لازم است که بچهها درنظر بگیرند.
دکتر صمیعی: کاملاً درست است، چون خیلی موارد برای خود من پیش آمده است که دانشجو فکر میکند که استاد همین یک دانشجو را دارد و نمیداند که در طول ترم ممکن ما از دانشگاههای مختلف پایاننامه داشته باشیم و فقط یک دانشجو نیست، چندین دانشجو هستند. گاهبیگاه تماس میگیرند؛ پیام میدهند و در همان لحظه میخواهند که جواب بگیرند. آداب را باید رعایت بکنند و به وقت استاد، چون دانشگاه کار استاد است. یعنی شما یک دوره دو یا سه ساله تحصیل میکنید؛ ولی ما دائماً این مراحل را در طول سال طی میکنیم و این نکتهای است که باید ما را هم در نظر بگیرند.
راجع به مجوز درباره مقاله گفتند یک مقدار توضیح بدهید که البته من فکر میکنم چاپ مقاله برای این که مجوز دفاع بدهند فقط برای دانشجویان دکتری است و برای ارشد نیست.
دکتر صرافزاده: در این مورد هم فکر کنم سیاست دانشگاهها متفاوت باشد؛ در دانشگاه تهران قبلاً برای دوره ارشد هم بود ولی الان این قانون را برداشتند. الان همین که دانشجو یک مقالهای را از روی پایاننامه بنویسد و به استاد راهنما تحویل بدهد، کافی است و نمره مقاله را میگیرد.
نوشتند که برخی اساتید چند ماه طول میکشد تا جواب ایمیل را بدهند. چند ماه که غیرمنطقی است ولی خود من به دانشجویان میگویم سعی کنید که در طول هفته برای من ایمیل بفرستید. فکر کنید دانشجو چهارشنبه شب به من ایمیل میداد که پایاننامه من را بخوانید؛ پنجشنبه، جمعه آخر هفته است و آدم میخواهد در خدمت خانواده باشد و باید صبر کند شروع هفته کاری بشود و بعد پاسخ بگیرد. آخر هفتهها را انتظار نداشته باشند که جواب ایمیل بگیرند؛ ولی آن چند ماه منطقی نیست.
دکتر صمیعی: آقای دکتر بگلو گفتند که کلاً دانشجویان استفاده از شبکههای اجتماعی را به همه کانالهای ارتباطی ترجیح میدهند.
دکتر صرافزاده: این هم یک مشکل بزرگی است. من یک ترم سعی کردم که بچهها را به ایمیل عادت بدهم و در اتاق خود هم یک برگه زدم که به پیامهای رسیده شده در شبکههای اجتماعی پاسخ نمیدهم. چون دانشجو در واتساپ یا تلگرام پیام میفرستاد و به محض این که تیک میخورد که این پیام را دیدید، منتظر جواب بود. از این طرف هم چون سؤال دانشجو نیاز به فکر و تحقیق داشت و نمیتوانید به سرعت جواب بدهید و از طرفی نگران بودید که پیامهای دیگر مرتب میآید و ممکن که یادتان برود. شبکههای اجتماعی یک فضای تفننی و سرگرمی است و فضای جدی نیست. خود من همیشه ترجیح میدهم که کارهای علمی و دانشجویی همیشه از طریق ایمیل باشد. فایلی را فرستادند من در لپتاپ باز میکنم؛ چون شبکههای اجتماعی معمولاً روی گوشی دارم و در گوشی خیلی از کارهایی که آدم با لپتاپ انجام میدهد در گوشی انجام دادن آن کارها سخت است و در لپتاپ راحت فایل را میبینم؛ ذخیره میکنم و روی آن کامنت میگذارم؛ اصطلاحات را انجام میدهم و خیلی برای من راحتتر است و سابقه مکاتبات در ایمیل حفظ میشود. یکی از مشکلات بچهها در ایمیلنگاری این است که به فرض یک ایمیل برای من فرستاده است و من پاسخ دادم؛ دوباره میخواهد ایمیل قبلی را جواب بدهد یک ایمیل جدید میزند و من اصلاً نمیدانم که موضوع چه بوده است؟ و سابقه آن مکاتبه از دست میرود.
دکتر صمیعی: آقای دکتر اصنافی گفتند که بعد از تصویب پروپزال دانشجویان موظف هستند که گزارش پیشرفت به حضور بقیه داشته باشند.
دکتر صرافزاده: یک امتیاز خیلی بزرگ این است که دانشجو رها نمیشود و یکباره متوجه میشود که یک ماه بیشتر فرصت ندارد و نتواند کار خوبی را تحویل بدهد. من همیشه این جمله را شنیدم که این دانشجوی خوبی بود و سر کلاس عملکرد خوبی داشت؛ چرا پایاننامهاش اینگونه شد؟ دانشجوهای ما چون همیشه عادت داشتند یک امتحانی باشد، برای پایاننامه که چند ماه رها میشوند، خیلیها فراموش میکنند که اصلاً پایاننامهای بوده است. ولی این جلسات گزارش پیشرفت که آقای دکتر اصنافی گفتند خیلی خوب است و در مسیر آنها را نگه میدارد.
دکتر صمیعی: این که بقیه در جریان روند پیشرفت کار دانشجو قرار بگیرند، خیلی خوب است و اشکالات گفته میشود و فکر میکنم در جلسه دفاع دانشجو با اعتماد به نفس بیشتری شرکت میکند. آقای دکتر بگلو گفتند که درباره غیبت کبری دانشجویان هم تجربه خود را بگویید؟}خنده{
دکتر صرافزاده: خیلی سخت است و خیلی از دانشجویان را من دیدم که بیخیال گرفتن فوقلیسانس شدند و حتی دکتری به خاطر این که رها کردند و دنبال یک کار دیگر رفتند یا ازدواج کردند از ذهن آنها افتاده است. خود من همچین دانشجوهایی را نداشتم ولی همکاران را دیدم که خیلی از این قضیه ناراحت هستند و میگویند به دانشجو زنگ هم میزنیم، جواب تلفن را نمیدهد؛ جواب ایمیل را نمیدهد. به نظر من وقتی دانشجو تصمیم گرفته است که روی پایاننامهاش کار نکند، تصمیم خودش است و ما چه قدر میتوانیم دنبال او باشیم؟ حالا برای دانشجویانی که به قول آقای دکتر غیبتکبری دارند ما خیلی مشکل داشتیم؛ اگر دانشجو بخواهد بیخیال کارشناسیارشد بشود این قضیه جدا است؛ ولی گاهاً هفته آخر شهریور یک متنی را که اصلاً اسم آن را نمیشد پایاننامه گذاشت تحویل میدادند و فرصتی نبود که ما بخوانیم.
کاری که معاون آموزشی جدید دانشگاه کرد و یک مقدار به درست شدن این قضیه کمک کرد؛ از ابتدا تا انتهای شهریور زمانبندی مشخص شده است که هر دانشجویی چه زمانی از قبل خودشان تعیین میکنند و به دانشجو هم اطلاع میدهند و یک مقدار این زمانبندیها بهتر شده است که ما را در آن استرس زمانی قرار ندهند که ای وای من! اگر این هفته دفاع نکنم ترم بعد محروم از تحصیل میشوم و سنوات میخورم. این حربه دانشجویان بود که ما را در فشار زمان بیاندازند و استاد هم میگفت نکند که من مانع بشوم و بعد عذاب وجدان بگیرم؛ حالا هر طور شده دفاع بکند که واقعاً درست نیست.
دکتر صمیعی: گفتند که اساتید ما خیلی دقیق هستند و ما پروپزال را دوبار برای داوری فرستادیم و پس از تائید متن دفاع انجام شد و به هیچوجه اساتید ما چنین نوشتهها و دفاعی را قبول ندارند. یک دانشجوی دیگر گفته است که ما به خاطر مشکلات مالی مجبور هستیم که به سرکار برویم و همین که سرگرم کار میشویم از درس بازمیمانیم. درست است دانشجویانی که مشکل غیبتکبری را داشتند، همین دانشجویانی بودند که سرکار میرفتند؛ ولی این را هم بگویم که کنار آنها ما دانشجویانی داشتیم که سرکار میرفتند و سروقت هم دفاع میکردند و بهترین پایاننامه را مینوشتند، من این را قبول ندارم.
دکتر صرافزاده: بحث مدیریت زمان است. همانطور که فرمودید، دانشجویان من که متاهل و شاغل بودند خیلی بهتر با برنامه پیش میرفتند و نسبت به دانشجویانی که مجرد و شاغل نبودند، خیلی به موقع دفاع کردند. باید یک مقدار روی بحث مدیریت زمان کار کنند؛ چون به هرحال پذیرفتند که کار بکنند و درس هم بخوانند. شاید ساعتهای آخر هفتهها را یا این که از خواب خودشان کم کنند یا از زمانی که در شبکههای اجتماعی دارند، بگذرند.
دکتر صمیعی: سؤال پرسیدند که شما ریشه ضعف سخنرانیها را در چه میدانید؟ آیا آموزش نادرست ریشه این مشکل هست؟
دکتر صرافزاده: یک بخش بزرگی از آن آموزش نادرست است. من این را از روی تجربه میگویم چون میدیدم که دانشجویان هنگام ارائههای کلاسی خیلی اشکال دارند؛ مثلاً از روی اسلایدها میخواندند؛ اسلایدها شلوغ بود؛ مثال یا مصداق نداشت؛ آمارهایی که میآوردند خیلی قدیمی بود. آموزش مهارتهای سخنرانی را که در کلاسها شروع کردم واقعاً ارائهها متحول شد و خیلی تغییرات را متوجه شدم. حتی از دانشجوها فیدبک میگرفتم که استادهای کلاسهای دیگر هم گفتند: مثلاً چهقدر اسلایدها قشنگ بود و ارائه خوب بود. شاید یک بخش مهمی آموزش باشد و لازم است که از مدرسه مهارتهای سخنرانی، ارائه و اسلایدسازی آموزش داده بشود. یک بخشی هم محتوا؛ یعنی مواد اولیه سخنرانی درست نباشد. زمانی که بنیان درست نباشد، شما هرچه قدر اسلایدها را زیبا کنید وقتی محتوا ضعیف است کاری نمیشود کرد. به نظر من آموزش باعث میشود که دانشجوها محتوای بهتری هم برای کارهایشان انتخاب کنند.
دکتر صمیعی: خیلی ممنونم، این که گفتید از مدرسه باید شروع بشود، الان مدارس در تهران یا شهرهای بزرگ بهگونهای است که دانشآموز از همان ابتدا دروس کامپیوتر هم جزو دروس موظف وارد شده است؛ مثلاً به دختر من کامپیوتر را از ابتدا از ویندوز آموزش دادند و سوم ابتدایی بود که تهیه پاورپوینت را به او آموزش دادند و دائماً سرکلاس ارائه دارند.
دکتر صرافزاده: متاسفانه تعداد مدارسی که در ایران این مهارتها را آموزش میدهند، خیلی محدود است.
دکتر صمیعی: همین را میخواستم بگویم که کامپیوتر هست و خیلی خوب کامپیوتر را یاد میگیرند. گاهیاوقات من و همسرم مشکلی داریم از دخترم میپرسیم؛ یعنی این قدر خوب تکنولوژی را یاد گرفته است. اما برای سخنرانی معلم به او نمیگوید که چگونه باید ارائه بدهید؟ مثلاً نکاتی که الان شما توضیح دادید؛ زبان بدن، چگونه باید به مخاطب نگاه بکنید؟ اینها را آموزش نمیدهند و این وظیفه معلم است…
دکتر صرافزاده: مسئله این است که خود معلم شاید آموزش ندیده باشد و مشکلات زیربنایی زیاد داریم. چند درصد از معلمها کلاسهایی دارند که بچهها مشتاقانه گوش بدهند؟ اکثر بچههای ما سرکلاسها چُرت میزنند؛ چون معلم فن بیان ندارد و خیلی با صدای آرام و یکنواخت صحبت میکند و سر کلاس حرکت نمیکند، سر میز بچهها نمیرود. تدریس خود معلمها ناموفق است و جذاب نیست.
دکتر صمیعی: یک فردی گفتند که کاش در نظام آموزشی کشور چند واحد درباره آیین سخنرانی بود. پیشنهاد و توصیه خوبی است.
دکتر صرافزاده: پیشنهاد خوبی است ولی من این جا میخواهم یک نکته را بگویم؛ الان یادگیری خیلی راحت شده است و اگر شخص خودش بخواهد کار باکیفیتی انجام بدهد، میتواند به دنبالش برود. تفاوت دانشجوها اینگونه مشخص میشود که دوست دارد کارش خوب باشد و به او یاد ندادند. یک چند تا جستجو در اینترنت به عنوان مهارتهای سخنرانی انجام میدهد؛ اینقدر آموزشهای مختلف هست که واقعاً در این دوره ما باید یادگیرندههای مستقل باشیم. چون خیلی چیزها است که در کلاسها به ما یاد نمیدهند و خیلی چیزها نظام آموزشی به ما یاد نمیدهد؛ اگر بخواهیم آموزشها در اختیار ما هست و میتوانیم استفاده بکنیم و کیفیت کارها را بالاتر ببریم. یک سِرچ ساده گاهی اوقات آدم را به آن چه که میخواهد میرساند؛ به شرط این که واقعاً بخواهیم.
دکتر صمیعی: در خصوص بازار کار سؤال پرسیده بودند که در حوزه بحث امروز ما نیست. پرسیدند بازار کار علمسنجی چگونه است؟ و پیشنهاد شما برای انتخاب گرایش در مقطع ارشد چه هست؟ کدام گرایش رشته را ما انتخاب بکنیم؟
دکتر صرافزاده: بازار کار علمسنجی میتواند در معاونتپژوهشیهای دانشگاه باشد که کار علمسنجی معمولاً انجام میدهند و یک خوبی که علمسنجی دارد این است که اگر شما جایی هم استخدام نشدید، میتوانید به صورت آزاد کار بکنید. مثلاً الان شما میبینید کاری که باید اساتید انجام بدهند این است که مشاهدهپذیری مقالات خود را بالا ببرند؛ مثلاً مقالات را در لینکدین بگذارند یا در یک وبلاگی درباره آن صحبت بکنند؛ در فهرست منابع پستهای ویکیپدیا، توئیتر، فیسبوک، خیلی ابزارهای پژوهشی زیاد شده است که از طریق این ابزار مشاهدهپذیری مقالات بالا میبرند. چرا که این ارتقاء مشاهدهپذیری در نهایت سبب میشود که مقاله استناد بیشتری بگیرد؛ بیشتر خوانده بشود و اعتبار استاد یا پژوهشگر بالا میرود. اساتید دانشگاه معمولاً سرشان خیلی شلوغ است و این آخرین اولویت آنها است؛ اما بچههای علمسنجی میتوانند خودشان به اساتید درخواست بدهند و این کار را برای آنها انجام بدهند و این یکی از موارد بازار کار آنها است. به نظر من از این کار استقبال هم بشود و در ابتدا سراغ اساتیدی بروند که آنها را میشناسند و کار دانشجو را قبول دارند و کمکم کار خود را گسترش بدهند. آقای دکتر نادر آلابراهیم که من صفحه ایشان را در لینکدین دنبال میکنم و در یکی از کارگاههای ایشان شرکت کردم بیشتر در این زمینهها آموزش میدهند و میتوانید استفاده بکنید؛ اسلایدهایشان به صورت رایگان در اینترنت هست. علمسنجی زمینه کار متنوع و زیادی دارد؛ مثل این که شما گزارشهای تولید علم، گزارشهای استنادی استخراج بکنید و برای دانشگاهها پروژهای کار بکنید. به نظر من اگر استخدام هم نشدید، میتوانید اینگونه تاحدی مشغول باشید و این یک بازار کار جدیدی است که شما باید ایجاد بکنید که به اساتید پیشنهاد بدهید این کار را برای آنها انجام بدهید.
این که چه گرایشی بهتر است؟ بستگی دارد شما اگر کتابخانههای عمومی کار میکنید؛ گرایش کتابخانه عمومی بیشتر مفید است. اگر شاغل هستید باید ببینید کدام گرایش به محیط کار شما مرتبطتر است و علاقه هم شرط است. این که کدام دانشگاه و کدام شهر میخواهید بروید و آن شهر و دانشگاه چه گرایشهایی دارد. در این مورد یک نسخه واحد نمیشود برای همه پیچید.
دکتر صمیعی: خیلی ممنون خانم دکتر از پاسخگوییتان و از لایو بسیار خوبی که برای ما برگزار کردید؛ مطالب بسیار خوب و کاربردی مطرح کردید. لطف کردید از راه دور پذیرفتید که در لایو ما شرکت کردید. از تمام اساتید محترم و تمام دانشجویان تحصیلات تکمیلی و تمام متخصصان رشته که در این لایو شرکت داشتند، سپاسگزار هستم. خانم دکتر اگر صحبتی دارید بفرمایید تا بعد ما لایو را به اتمام برسانیم.
دکتر صرافزاده: خیلی خوشحال شدم که در خدمت شما و بقیه عزیزان بودم. شرمنده هستم که تصویر نبود و به صورت ایمیلی هم اگر سؤالی داشته باشند در خدمت شما دوستان هستم و برای همگی آرزوی موفقیت دارم.
خدانگهدار.