ارتباطات علمی در فضای مجازی؛ ضرورت حضور پژوهشگران در وب اجتماعی
چکیده
در دنیای مجازی امروز ابزارهای بسیاری برای تسهیل ارتباطات علمی به وجود آمدهاند. این ابزارها تبادل علمی را فارغ از محدودیتهای زمان و مکان و بصورت تعاملی امکانپذیر نموده و بنابراین مبادله دانش را از سلسله اطلاعات خطی به شبکه ارتباطی تعاملی متحول نمودهاند. شبکههای اجتماعی علمی و پروفایلهای پژوهشی در زمره مهمترین ابزارهای ارتباطات علمی هستند. عضویت در شبکه های اجتماعی علمی مزایایی هم چون شناخته شدن، خوانش و استناد بیشتر به مقالات، به روز بودن با حوزه علمی، آگاهی از فعالیتهای دیگر پژوهشگران و استفاده از تجارب آنها، گسترش همکاریهای علمی و آگاهی از فرصت های شغلی است. دو شبکه معروف اجتماعی علمی ریسرچ گیت و آکادمیا هستند. پروفایل های پژوهشگران سامانه هایی برای دانشگاهیان، پژوهشگران و نویسندگان و از ابزارهای ارتباط علمی در دنیای امروز هستند. این پروفایل ها حاوی اطلاعات شخصی این افراد مانند نام و نام خانوادگی، وابستگی سازمانی و نیز فهرست آثار علمی آن ها می باشند و به منزله یک کارنامه یا رزومه علمی هستند. علاوه بر آن برخی از این سامانه ها به هر نویسنده، یک کد منحصر به فرد اختصاص می دهند که باعث تمایز وی از دیگر اشخاص با نام های مشابه می شود. برخی از این سامانه ها شاخص های علم سنجی نویسندگان (مانند اچ ایندکس) را نیز ارائه می دهند. از آنجا که در سالهای اخیر شاخص علمسنجی جدیدی به نام آلتمتریکس به وجود آمده است که برخلاف معیارهای قبلی فقط بر اساس استناد نیست بلکه میزان خوانش و حضور و توجه به مقاله در فضای مجازی نیز برای سنجش تأثیر پژوهشی آن سنجیده میشود، حضور در فضای مجازی و وب اجتماعی باعث ارتقای رتبه علمی نویسندگان و پژوهشگران میشود و بنابراین لازم است پژوهشگران حضور در این فضا را جدی بگیرند.
مقدمه
ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﻋﻠﻤﻲ ﻳﻜﻲ از اﻧﻮاع ارﺗﺒﺎﻃﺎت اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻃﻲ آن، ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان و داﻧﺸﻤﻨﺪان ﺣﻮزهﻫﺎي ﻋﻠﻤﻲ ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﭘﺲ از ﺗﻮﻟﻴﺪ آﺛﺎر ﻋﻠﻤﻲ، ﺑﻪ اﻧﺘﻘﺎل آن ﺑﻪ ﺳﺎﻳﺮ ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان ﻣﻲﭘﺮدازﻧﺪ. نوشتن و انتشار مجرای اصلی ارتباط علمی است. ابن خلدون نوشتن را تبدیل دانش شخصی به دانش اجتماعی میداند (حری، ۱۳۷۲). طبق نظر زایمن (نقل در داورپناه، ۱۳۸۶) تا اندیشهای مکتوب نشود و در معرض نقد و داوری قرار نگیرد به مرتبه علمیت نخواهد رسید. بنابراین، ارتباطات علمی معمولا به فرایندهای مرتبط با انتشار علمی اطلاق میشود. فعالیت علمی هر دانشمند زمانی هویت و اهمیت مییابد که به جامعه علمی عرضه و در آثار و مطالعات دیگران متجلی شود و با تحلیلهای فردی دیگران درآمیزد تا سرانجام بر ذخیرههای دانش افزوده گردد؛ بنابراین ارتباط اساس و ماهیت علم است. (داورپناه، ۱۳۸۶). نیوتن میگوید: اگر من بیشتر دیدهام به خاطر آن است که بر شانه غولها ایستادهام.
داورپناه (۱۳۸۶) کارکردهای زیر را برای ارتباطات علمی برمیشمارد:
– تهیه پاسخ برای پرسشهای معین؛ کمک به دانشمندان برای همگام شدن با پیشرفتهای جدید در رشته؛ کمک به دانشمندان برای شناخت و فهم یک رشته جدید؛ شناخت جریانهای اصلی در رشته و پی بردن به میزان اهمیت کار خویش؛ بررسی اعتبار اطلاعات با کمک شواهد تکمیلی؛ کسب دیدگاه جدید با وسعت بخشیدن به دامنه علاقه و توجه؛ و دریافت بازخورد درباره آثار علمی خویش.
امروزه ارتباطات علمی دربرگیرنده کل فرایند علمی از انجام پژوهش تا مدیریت دادهها، تصمیمگیری درباره انتخاب یکی از گزینههای انتشار، حق مؤلف، داوری متون علمی، توزیع، دسترس پذیری و به اشتراک گذاری تولیدات علمی و نگهداری آنها برای آیندگان است (ویکیپدیا،1397)
تاریخچه ارتباطات علمی
ارتباطات علمی سابقهای دیرینه و قدیمی دارد و به مرور زمان ابزارها، روشها و شیوههای آن نیز تحول یافته است. دکتر داورپناه (1386) در کتاب ارتباطات علمی سیر ارتباطات علمی را به صورت زیر ارائه داده است:
انتشار یافتهها در نشریات علمی از مرسومترین روشهای ارتباط علمی است. مجلات علمی از اولین محملهای رسمی ارتباطات علمی بوده و هنوز هم مهمترین کانال ارتباط علمی هستند. اولین مجله علمی در قرن هفدهم میلادی پا به عرصه وجود گذاشت.
ارتباطات علمی در دنیای وب 2.0
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﺤﻮﻻت اﺧﻴﺮ در ﻋﺮﺻﻪ ﻓﻨﺎوري اﻃﻼﻋﺎت و ارﺗﺒﺎﻃﺎت، ﻣﺠﺮاﻫﺎي ارﺗﺒﺎﻃﻲ اﻧﺴﺎنﻫﺎ اﺷﻜﺎل و اﺑﻌﺎد ﺗﺎزهﺗﺮي ﺑﻪ ﺧﻮد ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﻓﺮآﻳﻨﺪ ﺗﻮزﻳﻊ، اﻧﺘﻘﺎل و ﺑﻪ اﺷﺘﺮاكﮔﺬاري اﻃﻼﻋﺎت و داﻧﺶ ﺗﺴﻬﻴﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ. اینترنت تحول عظیمی در ارتباطات علمی به وجود آورده است. وب 1 یک طرفه و ایستا بود، وبی که فقط افرادی که دانش و مهارت وب را داشتند، میتوانستند وب سایت ایجاد کنند و محتوایی را در وب قرار دهند. افراد عادی فقط میتوانستند مطالب را بخوانند اما تولید محتوا در وب 2 خاص کاربران ویژهای که مهارت برنامهنویسی در وب دارند نیست، بلکه همه می توانند تولید کننده باشند. وب2، وبی پویاست بدین صورت که استفاده کننده و خواننده، خود، می تواند تولید کننده محتوا باشد. وبلاگها، شبکههای اجتماعی، ویکیپدیا، سایتهای اشتراک عکس (مثل فلیکر) و فیلم (مثل یوتیوب) از مثالهای بارز وب دو هستند. میتوان در ویکیپدیا درباره یک مطلب نوشت یا مطالب دیگران را ویرایش و تکمیل کرد و یا می توان در وبلاگ شخصی خود تجارب را با دیگران به اشتراک گذاشته و نیز درباره مطالب دیگران نظر داد. شبکه های اجتماعی از مثال های بارز وب 2 است.
اصطلاح وب دو ابتدا توسط تیم اورایلی[1] در سال 2003 به وجود آمد و سپس در نخستین کنفرانس وب دو در سال 2004 به عنوان واژهای جدید در ادبیات مطرح شد. وب دو ناظر بر فناورریهایی است كه چند ويژگي مشترك دارند: كاربران را قادر ميسازند تا مصرفكننده صرف اطلاعات نباشند و خود نيز در توليد محتواي اينترنت نقش داشته باشند؛ مشاركتهاي گروهي و توليد محتواي گروهي را ممكن ساختهاند؛ به طور عمده رايگان هستند؛ استفاده از آنها ساده است و نياز به دانش فني خاصي ندارد.
به خاطر ويژگيهاي اشاره شده استفاده از اين فناوريها روز به روز فراگيرتر ميشوند و در حوزههاي مختلف با اهداف متفاوت به كار گرفته ميشوند. اصطلاحاتي مانند كتابخانه دو[2] كه ناظر بر استفاده از اين فناوريها در كتابخانههاست، پزشكي دو[3] كه به كاربرد آنها در حوزه پزشكي ميپردازد؛ آموزش دو[4] كه ناظر به استفاده از آنها در آموزش است و بسياري حوزههاي ديگر که با پسوند دو در سالهاي اخير باب شده است (صرافزاده، حاضری و علوی، 1391). علم دو[5] نیز ناظر بر استفاده از فناوریهای وب دویی در علم است.
وب دو در ارتباطات علمی نیز تحول عظیمی به وجود آورده است. به طوری که امروزه میبینیم که برای هر مرحله از فرآیند انتشار علمی، ابزارهای سیاری وجود دارد و انتشار رسمی به صورت کتاب و مقاله فقط یکی از انواع ارتباط علمی است. پژوهشگران میتوانند در توییتر[6] و مندلی[7] مقالات مورد نظرتان را با دیگران به اشتراک بگذارند؛ با فیگشیر[8] دادههای پژوهشی را به اشتراک بگذارند؛ در گوگل اسکالر[9] و ارکید[10] می توانند پروفایل پژوهشی خود را ایجاد کرده و فهرست آثار خود را قرار دهند؛ می توانند در شبکه های اجتماعی علمی با دیگر محققان که در حوزه علمی آنها هستند، ارتباط برقرار کرده و به تبادل نظر با آنها بپردازید.
ابزارهایی که نام برده شد فقط و فقط بخش کوچکی از هزاران ابزار وب دویی هستند که امروزه برای ارتباط علمی وجود دارند. نمودار زیر[11] برخی دیگر از این ابزارها را که در هر مرحله از فرایند پژوهش کاربرد دارند به تصویر کشیده است.
شبکه های اجتماعی علمی
شبکههای اجتماعی زیرمجموعه فناوریهای وب دویی هستند که ارتباطات افراد را با اهداف مختلف تسهیل میکنند. برخی از انواع این شبکهها مثل فیسبوک و گوگلپلاس عمومی هستند و معمولا برای ارتباط با دوستان و فامیل مورد استفاده قرار میگیرند و برخی دیگر حول موضوعات خاصی ایجاد شدهاند. به طور مثال لینکدین شبکه اجتماعی مخصوص مشاغل و کسب و کارهای حرفه ای است و یا گودریدز یک شبکه اجتماعی کتابخوانی است که مخصوص رد و بدل کردن نظرات خوانندگان در مورد کتابی که میخوانند است . مشخصه بارز شبکههای اجتماعی این است که کاربران را قادر میسازد که خود را توصیف کنند و مثلا بگویند که علاقمندیهایشان چیست و اینکه دوست چه کسانی هستند. این شبکهها روابط آفلاین را حفظ کرده و روابط جدید آنلاین ایجاد میکنند (صرافزاده و علوی، 1393)
تمرکز شبکههای اجتماعی علمی بر علم و پژوهش و انتشارات علمی است. به طور مثال در یک شبکه اجتماعی علمی مثل ریسرچ گیت میتوان مقالهای که اخیرا منتشر شده است به اشتراک گذاشت و یا درباره مقالات دیگران نظر داد. به طور کلی میتوان گفت که شبکههای اجتماعی علمی شبیه شبکههای اجتماعی عمومی مثل فیسبوک هستند با این تفاوت که روابط افراد و اطلاعات رد و بدل شده از نوع علمی-پژوهشی است. مثلا بهجای عکس و فیلمهای شخصی، مقالات و آثار بارگذاری میشوند. معروفترین شبکههای اجتماعی علمی ریسرچگیت[12] و آکادمیا[13] هستند.
نتایج پژوهش مينوچا[14] و پتره[15] (2012) نشان میدهد که محققان، زندگی شخصی و حرفهای خود را در رسانههای اجتماعی متمایز میکنند، به طوری که درخواست همتایان حرفهای خود جهت برقراری ارتباط در محيطهایی مانند فيسبوک را رد کرده یا نادیده میگيرند و به جای آن از شبکههای اجتماعی مانند اکادميا جهت برقراری ارتباط با آنها استفاده میکنند.
دانشمندان در سرتاسر دنیا از کدام ابزارهای ارتباط علمی استفاده میکنند؟
در سال 2014 نشریه نیچر که یکی از معتبرترین نشریات علمی است نتایج پژوهشی را منتشر کرد که با هدف بررسی ابزارهای ارتباط علمی مورد استفاده دانشمندان و پژوهشگران انجام شده بود (ون نوردن[16]، 2014). یافتههای این پژوهش در دو نمودار ذیل خلاصه شدهاند. همانطور که دیده میشود گوگل اسکالر در صدر قرار دارد، ریسرچ گیت، لینکداین و بقیه شبکههای اجتماعی در رده های بعدی قرار گرفتهاند. البته از نظر میزان استفاده از این ابزارها، بین محققان رشتههای علوم و مهندسی و علوم اجتماعی و انسانی و هنر وجود دارد. به طور مثال ریسرچگیت که یک شبکه اجتماعی علمی است نزد محققان گروه اول در رتبه دوم است در حالیکه برای گروه دوم در رتبه چهارم است. همچنین، فیسبوک که یک شبکه اجتماعی عمومی است برای گروه علوم اجتماعی و انسانی و هنر در رتبه دوم است.
چرا باید پژوهشگران در شبکه های اجتماعی علمی حضور داشته باشند؟
شاید این سؤال پیش بیاید که پژوهشگران که همواره از کمبود وقت رنج میبرند چرا باید برای حضور در شبکههای اجتماعی هم وقت بگذارند؟ باید گفت اگر در گذشته، انتشار یک مقاله یا کتاب پایان راه بود، امروزه آغاز راه است و برای دیده شدن و خوانده شدن آن باید حضوری فعال در وب داشت. حجم مقالات منتشره در دنیای امروز به حدی است که پژوهشگران فرصت مرور همه مجلات حوزه تخصصی خود را ندارند و بنابراین بسیاری از مقالات از تیررس مخاطبان بالقوه خود دور میماند. قرار دادن مقالات در وب اجتماعی باعث بیشتر دیده شدن آنها میشود. علاوه بر آن، هزینه گزاف دسترسی به مقالات نشریات علمی که به حبس علم توسط ناشران تجاری انجامیده است، مانع دسترسی به مقالات علمی شده است. پژوهشگران نتایج پژوهشهای خود را منتشر میکنند تا خوانده شده و در معرض نقد و داوری دیگران قرار بگیرد. عدم دسترسی به مقالات بخصوص در کشورهایی که استطاعت مالی برای اشتراک پایگاههای اطلاعاتی وجود ندارد مانع جدی برای خوانده شدن آنهاست. در شبکه های اجتماعی علمی میتوان تمام متن مقالات منتشر شده را البته با اجازه ناشر[17] به صورت دسترسی آزاد در اختیار همگان قرار داد. وقتی مقالات بهصورت رایگان در اختیار دیگر افراد قرار بگیرد، باعث خوانده شدن بیشتر، دانلود و استناد بیشتر میشود که در نتیجه باعث افزایش رتبه علمی نویسندگان آنها میشود. پژوهشهای متعددی نشان دادهاند که حضور پژوهشگران در وب اجتماعی به افزایش خوانش و استناد به آثار آنان منجر شده است. نتیجه پژوهشی نشان داده است که متخصصان سلامت روان مقاله ای را که به رایگان در دسترس است دو برابر بیشتر احتمال دارد بخوانند. نتیجه پژوهش مشابه دیگری نشان داده است مقالاتی که به صورت دسترسی آزاد منتشر می شوند سه برابر بیشتر از مقالات غیر دسترسی آزاد استناد میگیرند. همچنین ضریب دسترسی به مقالات از طریق موتورهای جستجو با به اشتراک گذاشتن فایل تمام متن مقالات منتشر شده به صورت دسترسی آزاد افزایش مییابد. نتایج پژوهشی (جمالی و نبوی، 2015) نشان داده است که ده درصد از لینک به تمام متن مقالات در گوگل اسکالر که یک موتور کاوش علمی است مربوط به ریسرچ گیت بودهاند.
دلیل دیگری که اهمیت حضور پژوهشگران در شبکههای اجتماعی را نشان میدهد، رتبهبندی علمی کشورها و سازمانها و مراکز پژوهشی بر اساس شاخصهای علمسنجی است که تا حد زیادی بستگی به میزان تأثیر پژوهشی آثار منتشر شده آنان دارد و تأثیر پژوهشی نیز بر اساس میزان خوانش و استناد به آثار سنجش میشود. پژوهشگران حقوق میگیرند که پژوهش کنند و ارتقای آنان و امتیازی که از محل کار خود میگیرند تا حد زیادی بستگی به رتبه علمی آنان دارد. هر چه آثار منتشر شده بیشتر مورد استفاده قرار گیرد، استناد شود و به کار برده شود اعتبار علمی پژوهشگران و محل کارشان بیشتر ارتقا مییابد. علاوه بر خوانش و استناد بیشتر به آثار، موارد ذیل را هم میتوان به عنوان مزایای حضور در شبکههای اجتماعی علمی ذکر کرد:
- ارتقای شهرت علمی: یکی از اندیشمندان میگوید که اگر برای سیاستمداران قدرت و برای تاجران ثروت مهم باشد برای افراد علمی شهرت مهم است. حضور در وب اجتمایع سبب میشود که افراد بیشتر دیده شوند و همین کمک میکند که شهرت علمی آنها ارتقا پیدا کند.
- شناخته شدن محققان جوان و تازه کار: افرادی که در ابتدای کار پژوهشی هستند و هنوز در دنیای علمی خیلی شناخته نشدهاند میتوانند با فعالیت در شبکههای اجتماعی، خودشان را به دیگر پژوهشگران بشناسانند.
- داشتن یک رزومه آنلاین: به طور معمول، در شبکههای اجتماعی علمی لازم است اطلاعاتی مانند تحصیلات، تجارب کاری و فهرست آثار را در پروفایل گنجاند. این اطلاعات میتوانند نقش یک رزومه آنلاین را برای افراد داشته باشند. دیری است که گنجاندن لینک شبکههای اجتماعی که افراد در آنها عضو هستند پای ثابت رزومه و حتی امضای ایمیل افراد شده است و برای کسب اطلاعات بیشتر دیگران را به آنها سوق میدهند.
- آگاهی از فرصتهای شغلی: یکی از امکاناتی که همه این شبکهها دارند این است که کارفرمایان شغلها را آنجا تبلیغ و آگهی میکنند و افراد هم میتوانند آن شغلها را مورد جستوجو قرار دهند و یا خودِ شبکههای اجتماعی علمی با توجه به آن تجارب و مهارت و دانشی که افراد دارند، به آنها شغل پیشنهاد میدهند.
- به روز بودن با حوزه پژوهشی: حضور در شبکههای اجتماعی علمی سبب میشود که افراد از جریان شتابان علم عقب نمانند. اگر در گذشته باید مقالهای منتشر میشد تا از روندهای جاری علمی اطلاع حاصل شود، امروزه افراد، طرحهای پژوهشی در حال انجام خود را در شبکههای اجتماعی معرفی میکنند که سبب میشود قبل از انتشار نتایج پژوهشها دیگران بدانند که چه فعالیتهای علمی در حال انجام است.
- آگاهی از فعالیت های پژوهشی دیگر محققان: اگر در گذشته افراد در کنج اتاق یا آزمایشگاه و در عزلت خود میخوانند و مینوشتند و پژوهش میکردند، امروزه به مدد شبکههای اجتماعی میتوان فعالیتهای علمی دیگر پژوهشگران در حوزه موضوعی خود را دنبال نمود.
- گسترش همکاری علمی: سهولت ارتباط با دیگر پژوهشگران در شبکههای اجتماعی علمی سبب گسترش همکاریهای علمی میشود. ون نوردن[18] (2014) در مقاله خود نمونهای از این همکاریهای علمی را که از طریق ریسرچگیت امکانپذیر شده است شرح میدهد. در این مقاله گفته شده در سال 2011، امانوئل نومکا نادی که دانشجوی دکترای میکروبشناسی در نیجریه بود برای انجام آزمایشاتی که باید برای پایاننامه خود انجام میداد به مشکل برخورد چرا که تجهیزات لازم برای این آزمایشها را در اختیار نداشت. برای همین به ریسرچ گیت روی آورد و چند ایمیل به پژوهشگران مرتبط با پژوهش خود فرستاد تا اینکه یک متخصص ژنتیک در ایتالیا به نام اورازی رومئو به وی جواب داده و یک همکاری بین المللی شکل گرفت. طی سه سال، دو دانشمند با هم روی عفونت های قارچی در آفریقا کار کردند. نادی نمونه هایش را برای رومئو در دانشگاه مسینا برای تحلیل می فرستاد و آنها هرگز دیدار حضوری نداشتند.
- رصد خوانش و استناد به مقالات: یکی از امکاناتی که شبکههای اجتماعی علمی به افراد میدهند این است که رصد کنند که تولیدات علمیشان چقدر خوانده، استناد، و یا دانلود شده حتی اینکه چقدر پروفایلشان دیده شده است. با اهمیتی که امروزه سنجش فعالیتهای علمی پیدا کرده برای پژوهشگران مهم است که دائم وضعیتشان را از لحاظ علمی رصد کنند.
- پرسش و پاسخهای علمی: در شبکههای اجتماعی علمی، افراد میتوانند سوال بپرسند و به سوالات دیگران پاسخ دهند. جالب است که ریسرچگیت به محققان برای این پرسش و پاسخها امتیاز داده و رتبه آر.جی [19]آنها را ارتقا میدهد.
- بارگذاری همه انواع تولیدات علمی و حتی مقالات منتشر نشده: در شبکههای اجتماعی علمی میتوان علاوه بر مقالات و دیگر آثار منتشر شده، فيلم، تصاوير، مقالات منتشر نشده، داده های پژوهشی، اسلایدهای پاورپوینت، گزارشهای فنی، گزارش ثبت اختراع و …را نیز قرار داد. این قابلیت به پژوهشگران کمک میکند که یک بانک اطلاعاتی از تمام آثار علمی خود در فضای آنلاین داشته باشند و آنها را در معرض دید همگان قرار دهند.
ارتقای رتبه آلتمتریکس با حضور در شبکههای اجتماعی
آلتمتریکس[20] که در فارسی به سنجههای جایگزین ترجمه شده است ﺑﺮاي اوﻟﻴﻦ ﺑﺎر در ﺳﺎل 2010 ﺗﻮﺳﻂ ﭘﺮﻳﻢ داﻧﺸﺠﻮي دﻛﺘﺮاي ﻋﻠﻢ اﻃﻼﻋﺎت در داﻧﺸﮕﺎه ﻛﺎروﻟﻴﻨﺎي ﺷﻤﺎﻟﻲ3 ﻣﻄﺮح ﺷﺪ. آلتمتریکس یک روش علم سنجی نوین بر پایه وب اجتماعی است. در نظامهای سنتی علمسنجی نظیر آنچه گارفیلد در آی.اس.آی بنیان نهاد، معیار اصلی سنجش رتبه علمی، میزان استناد به آثار است. یکی از انتقادات بر این نظام این است که برخی مقالات ممکن است بندرت مورد استناد واقع شوند اما بسیار خوانده شوند و این خوانشها در سنجش علمی به کلی نادیده گرفته میشوند.
در آلتمتریکس که به عنوان مکملی برای روشهای سنتی علمسنجی است، نه تنها میزان استناد، بلکه ﺗﻌﺪاد ﻣﺪارك ﺑﻪ اﺷﺘﺮاك ﮔﺬاﺷﺘﻪ ﺷﺪه در رﺳﺎﻧﻪﻫﺎي اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﺗﻌﺪاد دﻓﻌﺎﺗﻲ ﻛﻪ اﻳﻦ ﻣﺪارك ﻣﺸﺎﻫﺪه7، ﻧﺸﺎﻧﻪﮔﺬاري8، ﺑﺎرﮔﺬاري9، ﻻﻳﻚ10، ﻛﻠﻴﻚ11، اﺷﺘﺮاك12 ﻳﺎ اﺳﺘﻨﺎد13 ﺷﺪه، ﺗﻌﺪاد ﻧﻈﺮاﺗﻲ14 ﻛﻪ ﻣﺪارك ﺑﻪ اﺷﺘﺮاك ﮔﺬاﺷﺘﻪ ﺷﺪه درﻳﺎﻓﺖ ﻛﺮده و ﻳﺎ ﺗﻌﺪاد اﻓﺮادي ﻛﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎي ﻳﻚ ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮ را ﭘﻴﮕﻴﺮي ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ15 و میزان مطرح شدن مقاله در وبلاگها، توییتر، شبکه های اجتماعی و فروم ها هم در نظر گرفته می شود. با این روش جدید اندازه گیری تاثیر علمی، رسانه های اجتماعی اهمیت جدیدی در ارتباطات علمی یافته اند چرا که حضور در وب می تواند رتبه آلتمتریکس پژوهشگران را افزایش می دهد.
انتقاد دیگری که بر نظامهای سنتی علمسنجی وارد کردهاند به روز نبودن آن است. وقتی مقالهای منتشر میشود زمان می برد تا توسط یک نویسنده دیگر مورد استفاده و استناد قرار گیرد اما آلتمتریکس بهروز است. یعنی به محض اینکه مقالهای منتشر شود در یک وبلاگ و شبکه اجتماعی مطرح شده، لایک یا کامنتی بگیرد همه اینها در سنجش آلتمتریکس مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین سنجش به روز یکی دیگر از امتیازات آلتمتریکس نسبت به روشهای علم سنجی سنتی مبتنی بر استناد است.
رتبه آلتمتریکس مقالهای در پایگاه اطلاعاتی وایلی را در ذیل مشاهده کنید. مقابل علامت Am است که مخفف آلتمتریکس است، عدد 127 آمده است که نشان میدهد رتبه آلتمتریکس این مقاله 127 است. با کلیک روی آن اطلاعاتی ظاهر میشود که نشان میدهد این رتبه چگونه کسب شده است. همانطور که مهیبینید در ده تا وبلاگ مطرح شده و 300نفر در مندلی و 5 نفر در citeULIKE آن را خواندهاند و … و معدل اینها 127 شده است.
باید به این نکته نیز اشاره شود که هر شبکه اجتماعی علمی برای خود یک معیار برای رتبه بندی و سنجش پژوهشگران عضو در شبکه دارد. به عنوان مثال شاخص آر.جی شاخص علمسنجی ریسرچ گیت میباشد.
پروفایل های پژوهشگران
پروفایل علمی برای پژوهشگران به منزله یک کارنامه یا رزومه علمی پژوهشی یا سلفی علمی است. در این پروفایل ها پژوهشگران باید ثبت نام کنند، اکانت خود را ایجاد نمایند، وابستگی سازمانی خود را قید نموده و مقالات و دیگر آثار خود را ثبت کنند. این سامانه ها (بجز گوگل اسکالر) با اختصاص یک کد منحصر به فرد به هر نویسنده از انتساب هویت های اشتباهی به افراد جلوگیری می کنند. این سامانه ها (بجز ارکید) شاخص های علم سنجی را رصد می کنند. مهمترین این سامانهها عبارتند از:
- Google Scholar Citations
- ResearcherID (متعلق به شرکت کلریویت آنلالیتیکس یا همان آی.اس.آی)
- Scopus AuthorID
- Google Scholar Citations
- ORCID
چرا شناسه یا کد اختصاصی برای پژوهشگران؟
تورستن رمییر در مقاله خود می نویسد که از او به عنوان سخنران کلیدی در یک کنفرانس روانشناسی دعوت به عمل آمده بود. در حالی که او هرگز در حوزه روانشناسی فعالیتی نداشته است اما برگزار کنندگان کنفرانس او را با شخص دیگری که اسم و فامیلش دقیقا مانند او بود اشتباه گرفته بودند. در فیلم مکس هم میبینیم که بجای مجید کسرایی موسیقیدان معروف، هم نام او که یک خواننده بازاری است به ایران دعوت می شود. اختصاص یک کد منحصر به فرد به پژوهشگران و نویسندگان مزایای زیر را در بر دارد:
الف. حل مشکل ابهامات و تشابهات اسامی نویسندگان
یکی از چالشهای نویسندگان داشتن نامهای مشابه با دیگر نویسندگان است که ممکن است باعث انتساب هویتهای اشتباه به آنها شود. اختصاص یک کد اختصاصی و منحصر به فرد به هر نویسنده وی را از دیگران متمایز میکند.
ب. حل مشکل اسامی یکسان و مشابه
ممکن است دو یا چند نفر حتی در یک موسسه و دانشگاه اسامی یکسان داشته باشند و تمایز آنها از یکدیگر سخت می شود. نام های خانوادگی چون Williams و Johnson در آمریکا بسیار رایج هستند. این اشخاص اگر نام های کوچک رایج مثل Mary یا James داشته باشند تشخیص آنها از دیگر هم نامهایشان بسیار دشوار می شود. جستجوی یک نام و نام خانوادگی رایج مثل Weizhe Hong بیش از ده هزار رکورد را بازیابی می کند. چالش تشخیص افراد از یکدیگر با نام های مشابه می تواند برای پژوهشگران و دانشگاهیان که اعتبار علمی شان بر اساس نوشته هایشان است بسیار آزاردهنده باشد. چالش اسامی مشابه وقتی بیشتر برجسته میشود که بدانیم 85 درصد مردم چین یعنی 1.1 بیلیون نفر فقط 129 نام خانوادگی دارند؛ تقریبا یک سوم کره ای ها نام خانوادگی شان یکی از این هاست: Kim, Lee, Park و 40 درصد ویتنامی ها نام خانوادگی شان Nguyen است. اختصاص یک کد منحصر به فرد باعث تمایز افراد هم نام میشود همانطور که کد ملی این کار را انجام میدهد.
ج. غلبه بر چالش نگارش متفاوت نام و نام خانوادگی
نام نویسنده ممکن است به شکل های مختلف نوشته شده باشد. بطور مثال David Byrne, D.Byrne, David Walter Byrne, D.W. Byrne. اسامی آسیایی نه تنها با مشکل نامهای خانوادگی یکسان روبرو هستند بلکه برگردان اسامی آنها به انگلیسی با املاهای متفاوت نیز مشکل زاست. اسامی به زبان فارسی نیز ممکن است با املاهای مختلف انگلیسی نوشته شوند. به طور مثال نوروزی به اشکال ذیل نوشته می شود: Noruzi, Nowruzi, Noroozi. علاوه بر این، افراد ممکن است تغییر نام یا نام خانوادگی داشته باشند. مثلا در برخی کشورها، زنان پس از ازدواج نام خانوادگی خود را به نام خانوادگی همسر تغییر می دهند.
کدهای اختصاصی نویسندگان، تمام آثار یک فرد را که تحت نامهای مختلف منتشر شده است یک جا گرد می آورد. بنابراین نیاز است که پژوهشگران ایرانی نیز در این سامانهها عضو شده و برای خود پروفایل ایجاد کنند.
فهرست منابع
- Van Noorden, R. (2014). Online collaboration: Scientists and the social network. Nature news, 512(7513), 126.
- Minocha, S., & Petre, M. (2012). Handbook of social media for researchers and supervisors. Available at: http://oro.open.ac.uk/34271/1/Vitae-Innovate-Open-University-Social-Media-Handbook-2012.pdf
- Van Noorden, R. (2014). Online collaboration: Scientists and the social network. Nature news, 512(7513), 126.
- Jamali, H. R., & Nabavi, M. (2015). Open access and sources of full-text articles in Google Scholar in different subject fields. Scientometrics, 105(3), 1635-1651.
- صرافزاده، مریم و سهیلا علوی (1393). جایگاه شبکههای اجتماعی آنلاین در میان دانشجویان کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی. تعامل انسان و اطلاعات، 1(1): 56-44.
- داورپناه، محمدرضا (۱۳۸۶). ارتباط علمی، نیاز اطلاعاتی و رفتار اطلاع یابی. تهران: چاپار.
- محمدی، اکرم (1386). «تأثیر ارتباطات علمی بر تولید دانش». جامعهشناسی ایران (۵۲–۷۵).
- ارتباطات علمی، ویکی پدیا، دسترسی از:
[1]. Tim O’Reilly
[2]. Library 2.0
[3]. Medicine 2.0
[4]. Education 2.0
[5]. Science 2.0
[6] Twitter
[7] Mendeley
[8] FigShare
[9] Google Scholar
[10] ORCID
[11] منبع نمودار:
Zhu, L. (2015, March 25). About scholarly communication. Retrieved from https://osc.cam.ac.uk/about-scholarly-communication
[12] ResearchGate
[13] Academia.edu
[14] Minocha
[15] Petre
[16] Van Noorden
- [17] برای بررسی اجازه ناشر میتوان نام ناشر یا نشریهای که مقاله مدنظر در آن منتشر شده است را در وبسایت Sherpa Romeo: http://www.sherpa.ac.uk/romeo/index.php جستجو کرد تا مشخص شود که آیا نویسنده مجاز است مقاله خود را در وبسایت شخصی یا شبکههای اجتماعی بارگذاری کند. شرپا رومئو یک بانک اطلاعاتی از سیاست های حق مولف ناشران و اطلاعاتی درباره خود آرشیوی است و ناشران را در دسته بندی های رنگی قرار داده است تا هویت آن ها به آسانی مشخص شود.
- Green: ناشرانی که سیاست های آن ها آرشیو نسخه قبل و بعد از انتشار مقاله را اجازه می دهد.
- Blue:: ناشرانی که به آرشیو کردن نسخه نهایی بعد از داوری مقالات مجوز می دهند.
- Yellow: ناشرانی که به آرشیو کردن نسخه قبل از انتشار مقالات (نسخه قبل از داوری) مجوز می دهند.
- White: ناشرانی که هیچ نسخه ای از مقاله را اجازه نمی دهند که نویسنده آرشیو کند.
[18] Van Noorden
[19] شاخص آر.جی یا RG score رتبه ای است که ریسرچگیت به محققان عضو خود بر اساس میزان فعالیت آنها و تعداد و میزان استناد و خوانش و …آثار میدهد.
[20] Altmetrics
دکترمریم صرافزاده (عضو هیأت علمی گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه تهران m.sarrafzadeh@ut.ac.ir)
نرگس شیخ ( دانشجوی کارشناسی ارشد کتابخانههای دیجیتالی دانشگاه تهران n.sheikh254@gmail.com)