گزارش تحلیلی اولین همایش ملی خواندن
چکیده:
برگزاری اولین همایش ملی خواندن حاصل تلاش افراد زیادی است که در مدت بیش از یک سال برای آن برنامهریزی و کار اجرایی صورت گرفت. افزون بر حدود 200 نویسنده، بیش از 40 نفر داور و 30 نفر عوامل اجرایی در این فعالیت علمی مشارکت داشتند. بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران به دلایل مختلف نتوانستند در این همایش حضور یابند. همچنین، اکثر کسانی که در همایش حضور داشتند، به دلیل فشردگی برنامهها و ماهیت همایش، تنها بخشی از واقعیتهای همایش را دریافت کردند.
اولین همایش ملی خواندن در 28 و 29 آبان ماه 1394 با مشارکت نهاد کتابخانههای عمومی کشور و استان کردستان و دانشگاه کردستان، در تالار مولوی دانشگاه کردستان برگزار شد. این گزارش در سه بخش مقدمه، بخش توصیف همایش و بخش دستاوردهای همایش آمادهشده است. امید است خوانندگان را تشویق نماید از متن کامل مجموعه مقالات و سخنرانیها استفاده نمایند.
مقدمه
انسان بهواسطه تبادل اندیشهها خردمند میشود و تبادل اندیشه با استفاده از زبان ممکن میگردد و رفتار خواندن ابزار بهرهگرفتن از زبان نوشتاری است. نوشته دربرگیرنده میراث غنی قرنها تلاش فکری بشریت است. به همین دلیل، جامعه انسانی را از توجه جدی به ایجاد، توسعه و نهادینه کردن رفتار خواندن گریزی نیست.
برای داشتن جامعهای پویا و دانشمدار و داشتن انسانهایی منطقی و بردبار، استفاده از تجارب پیشینیان اندیشمند و انتقال تجارب آنان راهی پذیرفتهشده است. این مهم تنها با خواندن ممکن میگردد. شاید به همین دلایل است که برخی جوامع که بیشتر میخوانند، از جوامعی که کمتر میخوانند، در ذهن آدم خردمندتر و بافرهنگ تلقی میگردد.
در جامعه ما قضاوت عامه (اعم از مسئولین و پژوهشگران، معلمان و استادان و مردم عادی) بر این است که میزان خواندن ما ایرانیان پایین است. این نشان از وجود این واقعیت است که رفتار خواندن مردم (با هر سطح علمی و با هر طبقه اجتماعی) متناسب با انتظار ما نیست و باید بیشتر بخوانیم.
اما به نظر میرسد که بهصورت بنیادی به دنبال شناسایی، ماهیت و هستی خواندن و روش بررسی امور مربوط به خواندن (ازجمله نیازسنجی مهارتهای خواندن موردنیاز جامعه، آموزشگران این مهارتها، مراحل آموزش، محتوای آموزشی موردنیاز، روشها و بافت موردنیاز برای آموزش آنها) نبودهایم.
اولین همایش ملی خواندن با شعار “تلاش برای شناخت همهجانبه خواندن” تلاش نمود با شناسایی و معرفی تمامی حوزههای کلان مرتبط با خواندن و دستهبندی آنها در قالب نه محور، پژوهشگران، نویسندگان، استادان، دانشجویان و سازمانهای مرتبط با خواندن را تشویق به اندیشیدن، پژوهش و نگارش درباره خواندن نماید. حاصل این تلاش یکساله تولید 7 سخنرانی کلیدی، 44 مقاله و 29 پوستر است که در 6 بخش دستهبندی و در مجموعه مقالات منتشر شد و از طریق پایگاه مقالات همایشهای مرکز منطقهای اطلاعرسانی علوم و فناوری شیراز قابلدسترس است. مقایسه عناوین بخشهای مجموعه مقالات با محورهای همایش بیانگر آن است که در برخی محورهای معرفیشده (مانند لایههای مدیریتی و خواندن، نهضت سوادآموزی و خواندن، صنعت نشر و خواندن)، مقالهای دریافت یا پذیرفتهنشده است.
در صورت داشتن نظرات کلی مربوط به امور همایش، بسیار خرسند خواهیم شد اگر با آدرس دبیرخانه همایش به نشانی readingconfuok@gmail.com مکاتبه فرمایید.
اولین همایش ملی خواندن به روایت عدد و نمودار
همانطور که در اخبار مربوط به همایش از طریق لیزنا اعلام شد، در مرحله اول 310 چکیده دریافت شد، در مرحله دوم حدود 180 مقاله به دبیرخانه رسید از آن تعداد حدود 160 مورد مناسب داوری تشخیص داده شد. و درنهایت مقالات پذیرفتهشده در سه جدول (اصلاحات جزئی، اصلاحات اساسی، و پوستر) اعلام شد. درنهایت 44 مقاله و 29 پوستر توسط نویسندگان اصلاح شد و برای سخنرانی، چاپ و ارائه بهصورت پوستر آماده شد. افزون بر اینها 7 سخنران کلیدی دعوتشده به همایش با همکاری و دلسوزی ستودنی، متن سخنرانیها را بهصورت مقاله تهیه نمودند که آمار توصیفی زیر بر اساس 80 مقاله (شامل سخنران کلیدی، ارائه شفاهی، چاپ مقاله، چاپ پوستر) است که در مجموعه مقالات و سخنرانیها منتشرشده است.
همانطور که در جدول 1 مشاهده میشود هیچ مقالهای در سه محور دوم، ششم و هشتم در این همایش ارائه یا پذیرفته نشد. درباره آموزش بزرگسالان (محور ششم) دو نوشته به دبیرخانه واصل شد که با رأی داوران پذیرفته نشدند. اما در دو محور “خواندن و لایههای مدیریتی” و “صنعت نشر و خواندن” هیچ مقالهای به دبیرخانه ارسال نشد. محور دوم، خواندن و لایههای مدیریتی، با مطرح کردن موضوعهایی مانند ارزشها، باورها، آدابورسوم، قوانین و مقررات، مجریان، نقش احزاب سیاسی، آزادی بیان، و انجمنهای غیردولتی تلاش نمود موانع و مشکلات مدیریتی را در زمینه خواندن به بحث بگذارد. همچنین، محور هشتم، صنعت نشر و خواندن، تلاش داشت با معرفی موضوعهایی مانند نقش نویسندگان، ناشران، قیمت، نمایشگاههای کتاب، توزیع، تیراژ، درآمد، تنوع انتشارات، و ممیزی برای پژوهش جامعه را به بحث درباره وضعیت نشر کنونی و چشمانداز آینده آن و توجه به آن بهعنوان یکی از مؤلفههای مؤثر در خواندن تشویق نماید. اما این تلاش حاصلی دربر نداشت.
نمودار 1 نسبت تراکم نویسندگان در شش محور همایش را نشان میدهد. با نگاه به این نمودار مشخص میشود که میزان همکاری نویسندگان در برخی محورها (مانند نظام آموزشوپرورش و خواندن، خواندن و محیط دیجیتالی، خواندن و نهادهای فرهنگی) بیشتر بوده است.
نمودار 1. تراکم نویسندگان نسبت به تعداد مقالات در محورها
نمودار 2 وضعیت پراکندگی نویسندگان در سطح استانهای کشور را نشان میدهد. نویسندگان از 17 استان کشور در این همایش شرکت داشتهاند. همانطور که نمودار 2 نشان میدهد، استانهای تهران، کردستان، فارس، خراسان رضوی، و اصفهانی بیشترین شرکتکننده داشته است
نمودار 2: پراکندگی جغرافیایی نویسندگان اولین همایش ملی خواندن
مرتبه علمی نویسندگان در جدول زیر نشان دادهشده است. یکسوم نویسندگان دارای مدرک دکترا هستند. که 41 نفر استادیار، 6 نفر دانشیار، و 5 نفر استاد هستند. همچنین، 19 نفر (18/12 درصد) نویسندگان دانشجوی دکترا هستند و 63 نفر (38/40 درصد) دانشجوی ارشد یا دارای مدرک ارشد هستند. و حدود 14 درصد مدرک کارشناسی داشتهاند
رشته تحصیلی نویسندگان از پراکندگی نامتوازنی برخوردار بود. اگرچه جامعه پژوهشگر مخاطب مسئله خواندن گسترده است و انتظار میرفت از رشتههایی مانند زبانشناسی و تدریس زبان (فارسی، انگلیسی، عربی و …)، جامعهشناسی، روانشناسی، علوم تربیتی، علم اطلاعات و دانششناسی نویسندگان به این همایش توجه نمایند، اما جدول زیر نشان میدهد که بیشترین توجه به این کنفرانس از سوی فارغالتحصیلان علم اطلاعات و دانش شناسی و کارمندان کتابخانهها صورت گرفته است.
این نکته بیانگر آن است که برای همایشهای بعدی تلاش بیشتری برای اطلاعرسانی فراخوان همایش در میان رشتههای مرتبط دیگر نیز صورت گیرد.
همانطور که جدول 4 نشان میدهد نویسندگان از سازمانهای نهاد کتابخانههای عمومی (با 16 درصد)، دانشگاه کردستان (با 8 درصد)، آموزشوپرورش (با 7 درصد) بیشترین شرکتکنندگان را به خود اختصاص دادهاند. اما افزون بر اینها از 39 سازمان یا دانشگاه دیگر نیز نویسندگان مقاله ارائه نمودهاند.
دستاوردهای اولین همایش ملی خواندن
در این قسمت خلاصهای از مهمترین محتوای تولیدشده ارائه میشود تا زمینه آشنایی خوانندگان با مباحث علمی ارائهشده در کنفرانس فراهم گردد. علاقهمندان میتوانند متن کامل مقالات را از پایگاه همایشها در سایت مرکز منطقهای اطلاعرسانی علوم و فناوری شیراز دریافت نمایند.
بخش سخنرانان کلیدی
مقاله “ارزش خواندن به زبان فیلسوفان کوچک” حاصل کاری پژوهشی است که دکتر مهری پریرخ و بهار قادری قلعه نو بهصورت تحلیل گفتمان با 12 کودک و نوجوان کتابخوان انجام دادهاند. یافتههای آنها نشان میدهد که خواندن داستان و صحبت کردن درباره آنها سبب ایجاد مهارتهایی میشود که در “نظریه ذهن” مطرحشده است. مهارتهای نظریه ذهن عبارتاند از شناخت باورها و احساسات دیگران و خود، توانایی پیشبینی پیامدها، تفکر تحلیلی و انتقادی. افزون بر این، یافتههای آنها نشان داد که فعالیتهای صورت گرفته توسط کودکان در کانون پرورش فکری کودک و نوجوان در ترویج مطالعه و نیز پرورش مهارتهای فکری کودکان و نوجوانان و رشد اجتماعی آنان مؤثر است.
سخنران کلیدی بعدی تحت عنوان “باور به ارزشمندی خواندن: از نگاه فلسفی تا چالش در فهم ارزشمندی خواندن برای زندگی بهتر” تلاش نمود رابطه دوسویه و مستقیم میان جهانبینی و خواندن و ساختن زیربنای سعادت در زندگی از طریق خواندن را تشریح نماید. دکتر رحمتالله فتاحی، استاد بازنشسته دانشگاه فردوسی مشهد معتقد است که “شکلگیری تدریجی جهانبینی یا نگاه فلسفی انسان میتواند ناشی از خواندن باشد. این شکلگیری وابسته به چه خواندن و چگونه خواندن است. جهانبینی و نگاه فلسفی به خواندن تأثیر زیادی بر گزینش انسانها نسبت به آنچه میخوانند و آنچه درک میکنند دارد.” به باور وی” هنوز بخش عمدهای از افراد جامعه به ارزش و تأثیر متقابل این دو در تحقق سعادت خود و جامعه پی نبردهاند.” و تأکید نمود که “یکی از عوامل کم خوانی و نخواندن و نیز عدم باور به ارزشمندی کتاب، ریشه در نوع نگاه و جهانبینی انسانها دارد.” وی ضمن بیان خصوصیات کتاب بهعنوان یک موجود و یک هستی که میتواند معناها و مفاهیم را برای شکل دادن شناخت و ارتقای معرفت به انسان منتقل نماید، توصیه نمود که باید از دوران کودکی و با آموزش مفاهیم فلسفی به کودکان گامهای بنیادی را برداشت و مبنای ایجاد خوانندگان مادامالعمر را پیریزی نمود.
دکتر مقصود فراستخواه، دانشیار مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، یکی از سخنرانان کلیدی بود که عمل خواندن را بهمثابه کنشی ارتباطی، تفهمی و انتقادی موردبحث قرار داد و رفتارهای مرسوم خواندن در نظام دانشگاهی ایران را تشریح و تحلیل نمود. به باور وی”عمل خواندن ما را از ناشنوایی و بیدرکیِ جهانی و توهم دانایی یکجانبۀ فردی به درمیآورد و در افق آگاهیهای سرشار و مشاع بشری و میان ذهنی قرار میدهد.” و اشاره میکند که “عمل خواندن در نظام دانشگاهی ما بحثانگیز شده است.” وی تلاش نمود “ظرفیتها و محدودیتهای اشکال مختلف خواندن برای تأمل در نظام دانشگاهی ایران” را بررسی نماید. دکتر فراستخواه خواندن را در سه سطح (کانون فعالیت، سطح معرفتی و سطح هنجاری) دستهبندی نمود. و در سطح اول”خوانش اسکولاستیک را با وضعیتی که خواننده بهمثابه سوژه به عرصه میآید” مقایسه نمود. در سطح دوم بهمرور “خوانشهای ابزاری، ارتباطی و تفهمی، تأویلی و تحلیلی؛ به ظرفیتهای خوانش انتقادی مانند تحلیل نشانهشناسی، تحلیل گفتمان، رمزگشایی و واسازی” پرداخت. در سطح سوم، فضیلتهای خواندن را مرور نموده و در پایان بر این مهم تأکید نمود که در نظام دانشگاهی کنونی جریان غالب خوانش اسکولاستیک است و فرهنگ نقد و گفتگو ضعیف است و توجه به کژ رفتاریهای علمی و یافتن راهحل برای اصلاح آنها را مهم دانست.
اسماعيل يوردشاهيان، عضو هیئتعلمی پژوهشی دانشکده پزشکی اروميه، دکترای پژوهشی روانشناسی اجتماعی، شاعر و نویسنده سخنرانی خود را با عنوان “مرگ متن: مفهوم متن و هنر خوانش متن که نهایت آن زیبائیست و مرگ متن (رسالهای در تئوری مرگ متن)” ارائه نمود. وی تلاش نموده است خواندن متن را ازنظر هستیشناسی موردبحث قرار دهد. به همین دلیل، تعاریفی از لحن، خوانش متن، زبان ارائه کرده است و تأثیر آنها بر تعامل معنا در هنگام خواندن را همراه با مثال و بیان تجارب خود توضیح داده است.
“نگاههایی متفاوت از نگاه سنتی به آموزش هنرهای خواندن” عنوان سخنرانی دکتر علی حسینی خواه، عضو هیئتعلمی گروه مطالعات برنامه درسی دانشگاه خوارزمی بود. وی بر ضرورت آموزش درست و بهموقع مجموعه مهارتهای خواندن، نوشتن، گوش دادن، صحبت کردن و سواد بصری بهعنوان مهارتهای پایه زبان تأکید نمود و آنها را قابلیتهایی برای آغاز کردن و بهپیش بردن همه ابعاد زندگی (شخصی/علمی/شغلی) دانست. به باور ایشان آموزش درست هنرهای زبان، دو کارکرد دارد: الف- کارکرد نزدیک: منظور آموختن مهارتهای پایه زبان است. ب- کارکرد دور: کمک زبان به یادگیری و فهم بهتر سایر موضوعات درسی است. اگر سطح تواناییهای زبانی فراگیر، مطلوب و در حد کفایت نباشد، در مواجه با سایر موضوعات درسی نیز دچار ترس و مشکل خواهد شد. سپس، دکتر حسینی خواه اشاره نمود که “مهارت خواندن دارای جایگاه ویژهای است، بهگونهای که شعار فدراسیون معلمان امریکا بدان اشاره میکند: آموزش خواندن، علم پرتاب است: سکوی پرتاب دانشآموز در سایر دروس و در سایر پایهها و مقاطع تحصیلی است. میتوان از شعاع این شعار فراتر رفت و مدعی شد که خواندن، سکوی پرتاب در زندگی است.” وی برای تشریح دیدگاه خود به تشریح سه نگاه متفاوت کلاسیک، تخیلی و شهودی به آموزش هنرهای زبان، بهویژه مهارت خواندن پرداخت. و بر اثرگذاری بیشتر نگاه شهودی تأکید نمود.
دکتر عبدالعظیم کریمی، مدیر ملی مطالعات بینالمللی تیمز و پرلز در ایران، در سخنرانی خود با عنوان ” بررسي عوامل مؤثر بر ارتقا سواد خواندن دانشآموزان (بر اساس نتايج مطالعات پرلز)” به تبیین نقش عوامل خانه، مدرسه، دانشآموز و معلم در روند ارتقا سواد خواندن دانشآموزان پرداخت و ضمن مرور دادهها و يافتههاي مطالعه بينالمللي پيشرفت سواد خواندن (پرلز)، که در میان دانشآموزان پايه چهارم ابتدايي در سالهای 2001، 2006 و 2011 صورت گرفته است، اشاره نمود که “يافتههاي ملي و بينالمللي در اين مطالعات نشان ميدهد مهمترين عوامل تقويت سواد خواندن دانشآموزان، فرهنگ خانواده ازنظر نگرش به مطالعه و ارزش دادن به كتاب و کتابخوانی است. پسازآن، خودپنداره و نگرش دانشآموزان به خواندن، ویژگیهای معلم و مدرسه نيز در تعامل با زمينههاي خانوداگي و اجتماعي سهم مهمي در بهبود سواد خواندن دارد. نتايج اين تحقيق و كاربست راهكارهاي برخاسته از آن ميتواند روند عملكرد سواد خواندن دانشآموزان را در سطوح مختلف (خانواده، مدرسه و معلمان) تحت تأثیر قرار دهد.”
” اهمیت تربیت نیروی انسانی در تربیتمعلم” عنوان آخرین سخنرانی بود که توسط آقای جمشید یغموری، معلم بازنشسته و مدیر موفق دانشسرای مقدماتی شهید باهنر سقز – در اواخر دهه 1370 و اوایل دهه 1380 – ارائه شد. وی ضمن بیان تجارب زیسته، راهکارهای مدیریتی برای ارتقای جایگاه دانشآموز معلمان، و تلاش برای کمک به رشد شخصیت حرفهای، ایجاد اعتمادبهنفس و خودباوری و شناخت جایگاه معلمی دانشآموز معلمان، و مرور میزان موفقیت فارغالتحصیلان آن مرکز در محل کار، ادامه تحصیل و الگو بودن بهعنوان آثار آشکار اقدامات مدیریتی در آن مرکز، یادآور شد که تربیتمعلم کارآمد یکی از راههای ترویج مهارت خواندن است و باید اینگونه مراکز بر اساس نیاز به تربیت نیروی انسانی لازم بپردازد، نه از راه جذب نیروهایی که درزمینهٔ تربیت و آموزش دانش آموزان هیچگونه آموزشی ندیدهاند و زمینههای فکری و رفتاری مناسب در آنها ایجاد نشده است.
بخش ارائههای شفاهی
در این بخش، ابتدا دکتر نسرین فقیه ملک مرزبان، عضو هیئتعلمی دانشگاه الزهرا، در مقالهای با عنوان “احساس خواندن در تعامل با متون جذاب و هنرمندانه” تلاش نمود نویسندگان را متوجه این نکته کند که متن باید حاوی ویژگیهای خاصی باشد تا خواننده را به خود جذب نماید. وی که با استفاده از نظریه استاک ول به تحلیل یک غزل سعدی پرداخت، نشان داد که بافت نحوی و درگیری ذهنی خواننده، تصاویر و آرایههای ادبی از مهمترین زمینههای احساس خواندن به شمار میروند. در خواندن متون هنری، روح و روان خواننده و در متون ادبی، عاطفۀ خواننده بیش از هرچیز با متن در تعامل قرار میگیرد. وی بحث نمود که متون متفاوت، مراکز ارجاعی مختلف دارند و رابطۀ جهانهای محتمل و جهان متن منحصر به متن است.
شبکههای اجتماعی بستری مناسب برای ایجاد ارتباط در بین قشرهای مختلف هم علاقه است. جستجوی راهکارهای ارائه اطلاعات درست و مناسب برای منابع خواندن و پرسش درباره میزان بهرهگیری از قابلیتهای این محیط درزمینهٔ ترویج خواندن دغدغهای بهجا به نظر میرسد. دکتر شعله ارسطوپور و دکتر فاطمه احمدی نسب به “بررسی میزان اطلاعدهی شبکهها و ابزارهای اجتماعی و نقش آنها در تشویق به خواندن” پرداختند و با “موردکاوی 10 اثر برجسته ادبی داخلی و خارجی شامل دنکیشوت، زندگی و عقاید تریسترام شندی، دیوید کاپرفیلد، رابینسون کروزو، و بلندیهای بادگیر در سطح جهانی و 5 اثر ایرانی درخت انجیر معابد، کلیدر، بوف کور، شوهر آهو خانم، و شازده احتجاب) در سه محیط گودریدز، شبکه کتابخوانان حرفهای ایران و ویکیپدیا” به این نتیجه رسیدند که تولید محتوای کمککننده به تصمیمگیری در خصوص آغاز به خواندن یک اثر فارسی در سطح شبکهها و ابزارهای اجتماعی در مقایسه با آثار خارجی ضعیف است.
دو دبیر آموزشوپرورش شهرستان مهاباد (لیلا اشکوتی، کارشناس ارشد برنامهریزی درسی و محمود احمدنژاد، کارشناس ارشد مدیریت آموزشی) سطح دشواری خوانایی کتاب فارسی پایه چهارم را براساس تکنیکهای خوانایی مک لافین و فرای مورد ارزیابی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که ” دشواری متن در سطح بالاتری از پایهی چهارم ابتدایی قرار دارد و اصل ساده بهدشواری در تنظیم محتوای مطالب کتاب رعایت نشده است. همچنین، قدرت خوانایی، سطح کلاسی و سطح سنی مطالب نسبت به کلاس چهارم تناسب ندارد.”
دو کتابدار شاغل در نهاد کتابخانههای عمومی استان اصفهان، اعظم بیگ لو و ملیحه سلیمیان که هر دو کارشناس ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی هستند، به بررسی “نقش خانواده بر خواندن نوجوانان عضو کتابخانههای عمومی فولادشهر” پرداختند و به این نتیجه رسیدند که رابطه مستقیمی بین وضعیت اجتماعی، اقتصادی، جایگاه کتابخانه در خانواده، نگرش والدین نسبت به خواندن، تعاملات والدین با فرزندان نوجوان و رفتار هدفمند خواندن والدین با میزان و رفتار خواندن نوجوانان وجود دارد.
آزاد مهر دانش فاطمیه، کارشناس ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی باراهنمایی دکتر محسن زینالعابدینی، هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، محتوای کتابهای مرجع کودکان و نوجوانان را در زمینه نگارش زندگینامهها که محتوای اطلاعاتی مهمی برای بچهها میباشد بهصورت تطبیقی موردبررسی قرار داده است. آنان ضمن بررسی 432 مدخل زندگینامه موجود در سه دایرهالمعارف کودکان و نوجوانان “فرهنگنامۀ کودکان و نوجوانان”، “دایرهالمعارف پیوسته کودکان بریتانیکا”و “دایرهالمعارف پیوسته علمی کودکان و نوجوانان” به این نتیجه رسیدند که “در مؤلفههای مورد ارزیابی (ساختار، نگارش) فرهنگنامه کودکان و نوجوانان رتبه اول را هم به لحاظ فراوانی حضور معیارها و هم به لحاظ کیفیت معیارهای موردبررسی داشته است. فرهنگنامه کودکان و نوجوانان و دایرهالمعارف پیوسته کودکان بریتانیکا دارای سطح نگارش ساده و متناسب با گروه سنی مخاطبان هستند. فرهنگنامه کودکان و نوجوانان درمجموع از وضعیت بهتر و مطلوبتری به لحاظ تعداد عناصر اطلاعاتی ساختاری موجود در مدخلهای موردمطالعه برخوردار است ولی پایینترین رتبه را ازنظر شمول تعداد معیارهای ساختاری دایرهالمعارف دارد. در نقطه مقابل، دو دایرهالمعارف پیوسته کودکان بریتانیکا و دایرهالمعارف پیوسته علمی کودکان و نوجوانان دارای بالاترین رتبه ازنظر شمول تعداد معیارهای کلی ساختاری هستند.
“بررسی تأثیر آموزش برنامۀ فلسفه برای کودکان بر رشد مهارت خواندن دانشآموزان سوم ابتدایی شهرستان بجنورد” عنوان مقالهای است که توسط مریم عفتی کلاته، دانشجوی دکترای فلسفه تعلیم و تربیت و یحیی قائدی، عضو هیئتعلمی دانشگاه خوارزمی ارائه شد. آنان باهدف بررسی تأثیر اجراي برنامۀ فلسفه براي کودکان بر رشد مهارتهای خواندن دانشآموزان سوم ابتدایی بجنورد به روش نیمهتجربی پژوهش خود را انجام دادند و یافتههای آنان نشان داد که اجراى برنامۀ فلسفه براي کودکان بر رشد مهارتهای خواندن دانشآموزان کلاس سوم دبستان تأثير مثبت داشته است.
ارتقاي مهارت خواندن در دانشآموزان بهعنوان يكي از عوامل مؤثر در پيشرفت تحصيلي فرض شده است. با تأييد اين فرضيه، ميتوان با ايجاد ساختارهايي در نظام آموزشي كه مهارتهاي خواندن را افزايش داده و از آن حمايت ميكنند، زمينه را براي پيشرفت در ديگر دروس و بهطورکلی، پيشرفت تحصيلي فراهم نمود. ازاینرو دکتر سید مهدی حسینی، عضو هیئتعلمی دانشگاه کردستان و سمیه نعمتی، فوق لیسان مدیریت آموزشی، به بررسی رابطه مهارتهای خواندن و موفقیت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی پرداختند. آنان با بررسی رابطه نمرات نهایی (آزمونهای هماهنگ) سه درس زبان فارسی، تعلیمات اجتماعی و معارف اسلامی بهعنوان ملاک مهارت در خواندن و سه درس ریاضی، فیزیک، و شیمی بهعنوان ملاک موفقیت تحصیلی به این نتیجه رسیدند که دانشآموزانی که در دروس خواندن نمرات بالاتری کسب کردهاند، در دروس علمی مربوط به موفقیت تحصیلی نیز موفقتر بودهاند.
دکتر حسن مقدس زاده، دکتر محمدرضا قانع و دکتر هاجر صفاهیه، اعضای هیئتعلمی مرکز منطقهای اطلاعرسانی علوم و فناوری شیراز با نظرسنجی از 248 عضو هیئتعلمی دانشگاه شیراز درباره مزایا و معایب مطالعه در محیطهای چاپی و دیجیتالی، این دو محیط را باهم مقایسه نمودند و به این نتیجه رسیدند که جامعه آزمودنی برای انجام کارهای پژوهشی و علمی خود بیشتر از منابع دیجیتالی و برای انتشار آثار علمی بیشتر از منابع چاپی استفاده میکنند. یکی از بهترین مزایای منابع دیجیتالی در مقایسه با منابع چاپی ازنظر آنها، امکان خواندن مطالب بهصورت انتخابی و همچنین امکان خواندن غیرخطی مطالب در منابع دیجیتالی دانستهاند. اعضای هیئتعلمی از هر دو نوع منابع چاپی و دیجیتالی برای مقاصد مختلفی استفاده کرده و هردوی این منابع در جای خود از اهمیت ویژهای برای آنها برخوردارند. ازاینرو باید کتابخانههای دانشگاهی با تأمین منابع اطلاعاتی به هر دو شکل و دسترسپذیر کردن آنها بتوانند نیازهای اطلاعاتی اعضای هیئتعلمی را فراهم نمایند.
“بررسی رویکرد محتوایی کتابهای درسی دوره دبستان به مقولههای مرتبط با خواندن” عنوان تلاش پژوهشی قاسم موحدیان، دانشجوی دکترای علم اطلاعات و دانششناسی و گیتی شاهمحمدی، ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی است. آنان استدلال نمودند که” کتابهاي درسي ابزار اصلي فرايند ياددهي – يادگيري در نظام آموزشوپرورش ايران هستند و به سبب تکيه معلمان و دانشآموزان بر اين کتابها و تأثیرگذاری بر دانشآموزان از اهميت فراواني برخوردار بوده و ميتوانند نقش بسزايي در پرورش عادت خواندن و ترويج آن ايفا نمايند.” آنان با بررسي چگونگي توجه کتابهاي درسي به مقولهها و مفاهيم مرتبط با خواندن و شناسايي نقاط قوت و ضعف اين کتابها از منظر خواندن که به روش تحليل محتواي کيفي با رويکرد استقرايي روی تمام کتابهاي درسي مقطع ابتدايي آموزشوپرورش ايران (مقطع اول تا مقطع ششم) انجام دادند، شش طبقه اصلي را شناسايي نموده و مقولهها و مفاهيم مرتبط با اين طبقات به تفکيک در جدولهايي همراه با شواهد واقعي از اين مقولهها ارائه نمودند. اين طبقهها عبارتاند از: بازگویی تجربه خواندن، – خواندن در خانواده – کتاب خواندن مشاهیر و دانشمندان – آموزش مرجع، اطلاعیابی و بهرهگیری از منابع اطلاعاتی – منابع و متون خواندن – مزیت خواندن – کتابخانه، کتابفروشی و نمایشگاه کتاب. آنان دریافتند که از منظر خواندن، رويکرد غالب کتابها توصيفي و غيراقناعي است. همچنين مقولات مطرحشده از جامعيت لازم برخوردار نیستند و برخي مفاهيم مربوط به خواندن بسيار اندک موردتوجه قرارگرفتهاند. خواندن در محيط مجازي و کسب مهارت در خواندن از مقولاتي هستند که در اين کتابها مغفول ماندهاند.
رشته علم اطلاعات و دانششناسی (کتابداری و اطلاعرسانی سابق) بهعنوان حوزهای که افراد متخصص برای خدمت در کتابخانهها را تربیت مینماید، یکی از رسالتهای خویش را ترویج خواندن در میان جامعه میداند. به همین دلیل میزان توجه به بنیادهای نظری و پژوهشهای تجربی خواندن در متون این حوزه میتواند اهمیت ویژهای داشته باشد. با همین استدلال دکتر سودابه نوذری، عضو هیئتعلمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و زهرا تهوری، کارشناس مسئول اداره کل سازمان اسناد و کتابخانه ملی به بررسی جایگاه خواندن در متون این حوزه پرداختند. آنان با تحلیل محتوای پژوهشهای تولیدشده توسط کتابداران ایرانی به زبان فارسی در قالب کتاب، پایان-نامه و مقاله که موضوعات حوزه كتابداري و اطلاعرساني را تعیین و مقولهبندي کردهاند، دریافتند که خواندن و مفاهیم مرتبط با آن بهندرت موضوع پژوهش قرارگرفته است و تنها 4 درصد از کل نوشتارها در حوزه کتابداری و اطلاعرسانی مرتبط با خواندن است.
حمید پیمانی و دلنشین دانایی دو دانشجوی مقطع دکترای دانشگاه خوارزمی با بررسی نرمافزارهای موبایلی قابلنصب روی اندروید و پرطرفدار کتابخوان فارسیزبان با استفاده از اصول دهگانه نیلسن، نقاط قوت و ضعف آنها را با استفاده از چکلیست ارزیابی نمودند. پژوهش آنها نشان داد شاخصهای «همسانی و استانداردها» و «کمک به کاربران در شناسایی خطا» بیشتر و شاخصهای «استفاده از راهنما» و «کنترل و آزادی کاربر» کمتر موردتوجه بوده است. نرمافزارهای فیدیبو و طاقچه بالاترین امتیاز و نرمافزار جِیبوک پایینترین امتیاز را در این ارزیابی به دست آوردند. به باور آنان، نرمافزارهای کتابخوان فارسی درزمینهٔ شخصیسازی، کنترل کاربر روی نرم-افزار، راهنمایی و شفافیت وضعیت حق مؤلف نیاز به بهبود دارند و این مؤلفهها ممکن است در اقبال به این کتابخوانها و میزان استفاده از آنها تأثیرگذار باشد.
محمد رحمانپور، دانشجوی دکترای برنامه درسی دانشگاه اصفهان خواندن به زبان مادری را بهعنوان مسئله یا حق به پشتوانه دیدگاه پائولو فریره توضیح داده است و برنامه درسی پیشنهادی خود را برای تدریس به زبانهای اول و دوم در مدارس مناطق دوزبانه ارائه نموده است. وی بحث نمود که چنانچه زبان مادری در حاشیه زبان رسمی قرار گیرد، به یک مسئله تبدیل میگردد. اما اگر خواندن به زبان مادری مورداحترام و اهمیت قرار گیرد و فراگیری آن در نظام تعلیم و تربیت رسمی و یا غیررسمی ترویج یابد، میتواند از حالت چالش خارج و بهعنوان حق طبیعی اقلیتهای دوزبانه تلقی گردد. برنامه درسی پیشنهادی، ضمن اهمیت و ارج نهادن به زبان دوم یا رسمی، تقویت مهارت خواندن به زبان مادری را در اولویت قرار میدهد و دارای اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی- یادگیری، و روشهای ارزشیابی خاصی برای دستیابی به رسالت مذکور میباشد.
وقتی پدیدهای مانند خواندن موضوع بررسی قرار بگیرد، طبیعی است که اولین سؤالی که در ذهن انسان شکل میگیرد درباره ماهیت این پدیده باشد. خواندن چیست؟ خواندن از دیدگاه نروبیولوژی (زیستشناسی عصبی) عبارت است از برقراری ارتباط با ناحیه زبان در لب سمت چپ مغز از طریق عصب بینایی. عصبشناسان معتقدند که سلولهای مغزی مختص خواندن از همان بدو پیدایش انسان یعنی چند صد هزار سال پیش وجود داشتهاند، درحالیکه سلولهای شبکهای خاص نوشتن بعداً در مغز پدیدار شدهاند. یعنی فقط چند هزار سال پیش. پس چگونه مغز انسان قادر به خواندن است؟ ارتباط میان ناحیه بینایی با ناحیه زبان چگونه برقرار میشود؟ مراحل خواندن در مسیر بینایی مغز کدماند؟ اینها بخشی از پرسشهایی هستند که دوئـن در کتاب نرونهای خواندن به آنها پاسخ میگوید. تحقیقات نشان میدهند که این قابلیت که از بدو تولد تا پنجسالگی در انسان پدید میآید بهشدت متأثر از شناخت او از واجهای زبان است بهطوریکه هرچه توانایی کودک در استفاده آگاهانه از واجها بیشتر باشد به همان نسبت خواندن را سریعتر میآموزد. تحقیقاتی که در سال 1990 از طریق پرتونگاری MRI روی مغز کودک انجام شد، نشان داد که از سن 7 سالگی شبکه طبیعی خواندن شروع به فعالیت میکند و مطالعه طولی روی صد بچه نشان داد که هرچه پیشرفت کودک در خواندن بیشتر میشود، به همان نسبت فعالیت منطقه OTV در نیمکره چپ مغز نیز افزایش مییابد. این بخشی از خلاصه کتاب نرونهای خواندن است که توسط دکتر پریوش صفا، عضو هیئتعلمی دانشگاه تربیت مدرس در این همایش ارائه گردید.
استفاده از ردیاب چشمی برای بررسی وضعیت حرکات چشم هنگام خواندن متن چندان موردتوجه پژوهشگران ایران نبوده است، آشنایی با این ابزار و انواع امکانات آن، ممکن است زمینه انجام پژوهشهای کاربردی را مهیا سازد. مهدی زاهدی، دانشجوی دکترای علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه فردوسی با ارائه مقالهای با عنوان “ردیاب/حرکات چشمی، دروازهای برای سنجش خواندن” تلاش نمود ضمن معرفی دستگاه ردیاب حرکات چشم، زمینههای پژوهش خواندن را از طریق این دستگاه به جامعه فارس زبان بشناساند. وی بر این باور است که کاربرد روش ردیابی چشم در حوزه خواندن، بهعنوان یک روش مستدل و قابلاثبات، در کشورهای پیشرفته بسیار رایج است و آشنایی با این ابزار پژوهشگران حوزه خواندن را با جدیدترین روندهای مطالعات شناختی خواندن و روانشناسی زبان آشنا میکند.
مقالات و پوسترهای پذیرفتهشده برای چاپ در مجموعه مقالات
افزون بر مقالات بخش ارائه شفاهی که در دو روز بهصورت سخنرانی و پنل برگزار شد، تعداد 30 مقاله با حجم 15 صفحه و 29 پوستر با حجم 8 صفحه برای چاپ در مجموعه مقالات پذیرفته شد.
سید مهدی حسینی
برای مشاهده گالری تصاویر اولین همایش ملی خواندن کلیک کنید.
با تشکر از آقای مهدی زاهدی نوقابی دانشجوی دکتری علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه فردوسی مشهد برای پیرایش مطلب
[1] American Federation of Teacher’s (AFT(
[2] Teaching Reading Is Rocket Science
[3] Dehaene, Stanislas (2007) Les neurones de la lecture. Odile Jacob pub.