کارزار سواد اطلاعاتی: تعهدی برای داشتن زندگی باکیفیت
زمانیکه پیشنهاد اختصاص یک شماره از نشریه الکترونیکی شناسه به موضوع «سواد اطلاعاتی» را به شورای سیاستگذاری نشریه ارائه کردم، برخی از اساتید و همکاران معتقد بودند که در این حوزه، کار زیادی انجام شده و ممکن است محتوای این شماره به نوعی تکرار مکررات باشد. در پاسخ به این بزرگواران یادآور شدم که در حوزه علم اطلاعات و دانششناسی چند موضوع بسیار مهم را میتوان نام برد که به نوعی «مزیت رقابتی» برای رشته و بدنۀ حرفه ما پدید میآورند. یکی از مهمترین این موضوعات، سواد اطلاعاتی است که با وجود تولید و انتشار آثار ارزنده، برگزاری چندین همایش و سخنرانی علمی و همچنین برنامهریزی و مدیریت دورههای آموزشی رسمی دانشگاهی و همچنین سازمانی و کارگاههای آموزشی کتابخانهای و غیر از آن، با این حال جای کار بسیاری برای اشاعه و کاربردپذیری در سطح جامعه دارد.
شاید در آن هنگام که زورکوفسکی[2] در گزارشش به «کمیتۀ ملی علوم کتابداری و اطلاعرسانی[3]» در سال 1974، عبارت «سواد اطلاعاتی» را پیشنهاد میکرد، خود نیز پیشبینی نمیکرد که این مفهوم بهعنوان یکی از مهمترین مفاهیم حوزه علم اطلاعات جایگاه خود را در متون آموزشی و پژوهشی پیدا کند. این اهمیت بدان حد بوده که نهادهای بینالمللی همچون یونسکو و ایفلا نیز بدان توجه ویژهای داشته و فعالیتهای زیادی را در این زمینه شکل داده و به سامان رساندهاند. حال ممکن است این سؤال پیش بیاید که با وجود این همه متون تولید شده و فعالیتهای صورت گرفته در راستای ترویج سواد اطلاعاتی، چرا در این زمینه هنوز احساس کمبود میشود؟ و فعالیتهای راهبردی و عملیاتی درخوری در این رابطه به چشم نمیخورد؟ در این رابطه لازم است پیش از ورود به بحث اصلی و پاسخ دادن به سؤال فوق، به چند برداشت و باور نادرست در رابطه با سواد اطلاعاتی اشاره کنم.
نخستین باور و برداشت اشتباه آن است که سواد اطلاعاتی با توجه به قابلیتها و کارکردهایش برای جستجو و شناسایی منابع اطلاعاتی و همچنین اطلاعات علمی تنها به دانشآموزان، دانشجویان، معلمان و اساتید دانشگاه مرتبط میشود. حجم عمدهای از متون تخصصی و همچنین اقدامهای عملیاتی و آموزشی در این زمینه نیز در رابطه با همین اقشار و برای محیطهای آموزشی تهیه و ارائه شده است. حال آنکه با توجه به تعاریف ارائه شده برای سواد اطلاعاتی و برداشتهای مختلفی که در این زمینه وجود دارد، این مفهوم قابلیت طرح برای کل اعضای یک جامعه را دارا است. امروزه همه اعضای جامعه به آموختن سواد نوشتن، خواندن و محاسبه کردن نیاز دارند. به همین میزان و برای حضور موفق و داشتن زندگی باکیفیت در جامعهای که اطلاعات نقش اساسی و تعیینکننده در جنبههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایفاء میکند، فراگرفتن سواد اطلاعاتی یک ضرورت اجتنابناپذیر است. امروزه همه اعضای جامعه کم و بیش به سواد اطلاعاتی نیاز دارند؛ افرادی که دارای توانایی و مهارت لازم برای مدیریت اطلاعات شخصی و همچنین ارزیابی و بهکارگیری درست اطلاعات به منظور تصمیمگیری و انجام اقدامات درست در زندگی خصوصی و حرفهای خود را دارا هستند به طور قطع موفقتر و کامرواتر از دیگران خواهند بود.
باور و برداشت دیگری که در رابطه با سواد اطلاعاتی به طور معمول وجود دارد، توجه به آموزش رسمی این دانش و مهارت به دانشجویان یکی دو رشته دانشگاهی از جمله علم اطلاعات و علوم تربیتی و یا ارائه آموزشهای غیررسمی کتابخانهای به داوطلبان است. به نظر میرسد امروزه نیاز به ارائه آموزشهای رسمی سواد اطلاعاتی به همه دانشآموزان، معلمان، دانشجویان و اساتید رشتههای مختلف وجود دارد. البته این آموزشها میبایست با توجه به سطح دانش و نیازهای فراگیران، سطحبندی و تحت تأثیر بافتهای آموزشی و پژوهشی آنها باشد. در حال حاضر درسی در آموزش و پرورش با عنوان «سواد رسانهای» برای دانشآموزان پایه دهم پیشبینی شده است. این اقدام پسندیده در حالی رخ داده که جای خالی درس «سواد اطلاعاتی» در میان درسهای دانشآموزان کاملا احساس میشود. همچنین در اغلب رشتههای دانشگاهی و در سطوح مختلف، درسهایی همچون درس آمار و یا درسهای مشابه دیگر ارائه میشود. جای خالی درس سواد اطلاعاتی در میان این نوع از درسهای ضروری برای آمادهسازی دانشجویان به منظور انجام فعالیتهای حرفهای، آموزشی و پژوهشی کاملا احساس میشود.
باور و برداشت دیگر آن است که همه کتابداران و یا شاغلان فعال در محیطهای کتابخانهای توانایی ارائه همه سطوح آموزشهای سواد اطلاعاتی را دارند. در حال حاضر نیاز به توجه بیشتری به مباحث سواد اطلاعاتی در سرفصلهای دوره کارشناسی و مقاطع تحصیلات تکمیلی رشته علم اطلاعات و دانششناسی احساس میشود و حتی میتوان با توجه به اهمیت موضوع، گرایشهای خاص سواد اطلاعاتی برای مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری تعریف و به تصویب رساند. بدین ترتیب شاهد تربیت دانشآموختگانی با تواناییهای آموزشی بیشتر و باکیفیتتر در حوزه سواد اطلاعاتی خواهیم بود. از سوی دیگر، برنامههای آموزشی سواد اطلاعاتی میبایست دارای سطحبندی کیفی باشند. بر اساس این سطحبندی، در هر دوره با توجه به سطح کیفی آن، به آموزشگرانی با دانشها و تواناییهای متفاوت نیاز خواهد بود.
با توجه به واقعیتهای ذکر شده باید تصریح کرد که ضرورت آموزش سواد اطلاعاتی هنوز هم برای همه مدیران و تصمیمگیران به طور کامل روشن نشده است. همچنین سطوح مختلف آموزش سواد اطلاعاتی برای اعضای مختلف جامعه میبایست بازتعریف و عملیاتی شود. در سطح عامتر و در زمانیکه صحبت از دولت الکترونیکی و ضرورت تربیت شهروندان آگاه و پویا مطرح میشود، آموزش سواد اطلاعاتی میبایست به عنوان یکی از فعالیتهای مهم شهرداریها و سایر نهادهای مسئول تلقی گردد. امروزه ممکن است خسارتهای ناشی از فقدان سواد اطلاعاتی در زندگی شخصی یک فرد و همچنین در اجتماع به روشنی و به سرعت مشخص نگردد. اما هدررفت فرصتها و نداشتن توانایی و مهارت لازم برای جستوجو و بهکارگیری منابع اطلاعاتی مناسب و ارزیابی دقیق اطلاعات و همچنین پرورش نیافتن جنبه انتقادی دستگاه تفکر سبب خواهد شد ضرر و زیان مادی و معنوی زیادی به اشخاص و اجتماع وارد آید. بنابراین عرصه سواد اطلاعاتی میبایست به عنوان یک کارزار بزرگ جهت کسب دانشها و مهارتهای لازم به منظور داشتن زندگی باکیفیت و همچنین خودتوانمندسازی در عصر اطلاعات مطرح شود. به عبارت دیگر، در این کارزار میبایست هدف آن باشد که به منظور مبارزه با موانع موجود بر سر راه یک زندگی با کیفیت در جامعه وابسته به اطلاعات، افراد آن جامعه به دانش و مهارتهای سواد اطلاعاتی مجهز شوند. همچنین در این کارزار، مروجان و مبلغان سواد اطلاعاتی، متخصصان حوزه علم اطلاعات و دانششناسی و کتابداران هستند که به صورت تاریخی مسئولیت مجهز کردن اعضای جامعه به اطلاعات موردنیاز خود را برعهده داشتهاند. یکی از مراکز مهم ارائه این آموزشها، مدارس و وزارت آموزش و پرورش است. امروزه اغلب اعضای جامعه دارای تحصیلات دبستانی و دبیرستانی هستند. آموزش و پروش این فرصت را دارد که با ایجاد و تعریف یک نظام آموزشی مسئلهمحور، زمینه ارائه آموزشهای سواد اطلاعاتی را فراهم کند. در یک نظام آموزشی مسئلهمحور، این مسئلهها هستند که آموزش را شکل داده و هدایت میکنند. در چنین نظامی، معلم به عنوان تکگو و متکلم و دانشآموز به عنوان یک یادگیرندۀ منفعل نیستند بلکه معلم (آموزشگر) به عنوان یک راهنما، مسئلههای واقعیِ مطرح در جهان هستی را بیان کرده و از دانشآموزان میخواهد به مدد سواد اطلاعاتی و با بهرهگیری از منابع اطلاعاتی مختلف، برای مسئلههای طرح شده پاسخهایی بیایند و آنگاه با کمک خود دانشآموزان جمعبندی لازم را برای هر یک از مسئلهها خواهد داشت. در چنین نظامی، کتابخانهها در دل کلاسها شکل میگیرند و تقویت میشوند و کتابداران آموزشگاهی به عنوان آموزشگران سواد اطلاعاتی و مشاوران اطلاعاتی دانشآموزان، نقش مهمی را در فرایند تعلیم و تربیت آنها ایفاء خواهند کرد. در دانشگاهها و آموزش عالی نیز این نوع آموزشها در سطوحی بالاتر میتواند ادامه پیدا کند.
با چنین دیدگاهی تلاش شد تا فراخوانی برای ویژهنامه «سواد اطلاعاتی» نشریه الکترونیکی انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران (شناسه) آماده شود. این فراخوان اطلاعرسانی و مطالب درخوری از دوستان دریافت شد. همچنین تلاش شد تا با یکی از معاونین وزارت آموزش و پرورش مصاحبهای انجام شود که متأسفانه به دلیل تداخل زمانی با فرایند تشکیل کابینه میسر نشد. تلاش برای مصاحبه با سایر کارشناسان آگاه در وزارت آموزش و پرورش نیز به دلیل مخالفت آنها بینتیجه ماند. با این حال، در این شماره با سه نفر از صاحبنظران حوزه سواد اطلاعاتی یعنی سرکار خانم دکتر مریم نظری (متخصص و پژوهشگر حوزه سواد اطلاعاتی)، سرکار خانم پروانه مدیرامانی (فعال در حوزه آموزش سواد اطلاعاتی) و جناب آقای دکتر محمدصادق افراسیابی (صاحبنظر و پژوهشگر حوزه سواد رسانهای) مصاحبههای مفصلی انجام گرفت. تلاش بر این بود تا از زوایای جدیدی به چالشها و فرصتهای پدید آمده در حوزه سواد اطلاعاتی در جامعه امروزی پرداخته شود. در این مسیر، همکاران بیادعای نشریه همانند همیشه یاریگر ما بودند که جا دارد از تکتک آنان قدردانی کنم. همچنین به دلیل هک شدن وبسایت نشریه مجبور شدیم بار دیگر آن را تعویض کنیم. در این مسیر، جناب آقای نعیمآبادی (مدیر فنی) و همکارانشان و سرکار خانم رحیمی (مدیر اجرایی و کارشناس فنی وبسایت) تلاش زیادی کردند که از آنها صمیمانه سپاسگزاری میکنم.
در پایان از همه عزیزان و صاحبنظران استدعا دارم تا با ارائه نقطهنظرهای خود در رابطه با این ویژهنامه و همچنین در رابطه با وضعیت کیفی نشریه، ما را در این مسیر پر پیچ و خم، یاریرسان باشند.
دکتر محمد زرهساز
[2] Zurkowski
[3] National Commission on Libraries and Information Science