ماهیت سواد اطلاعاتی و انواع سواد در عصر اطلاعات

ماهیت سواد اطلاعاتی و انواع سواد در عصر اطلاعات

1. مقدمه

فناوری اطلاعات مفهوم سواد را تغییر داده است. در پنج سال گذشته بیش از چهار هزار مقاله مربوط به سواد و فناوری‌های رقومی منتشرشده است (جستجو در پایگاه اسکوپوس، تاریخ جستجو: 5 مرداد 96)، به‌طوری‌که هر یک از مقالات به مفاهیم خاصی از سواد و ابعاد آن پرداخته‌اند. در برخی مقالات به انواع مختلف سواد شامل طیفی از سواد رایانه‌ای، سواد اطلاعاتی و سواد دیجیتالی[2] تا سواد چندرسانه‌ای، چندسوادی، فراسواد، سواد چندحالتی، سواد چندفرهنگی، سواد چندزبانی و سواد انتقادی[3] اشاره‌ کرده‌اند. به‌نظر می‌رسد که این فهرست نام‌گذاری پدیده سواد تمامی نداشته باشد. از سوی دیگر مفاهیم سواد و انواع سواد نیز به‌طور روزافزونی در حال پیچیده شدن است و هر مفهوم در بافت خاص خود توسعه‌یافته است. بی‌شک سوادهای بی‌شمار و مختلفی در آینده در حال ظهور است که برای همه ما پیچیده و گیج‌کننده خواهد بود.

درگذشته تلاش‌های بسیاری برای طبقه‌­بندی سواد از جنبه‌های مختلف صورت گرفته است (برای مثال مک کلور، 1994؛ اسپیتزر و همکاران، 1998؛ بادن، 2001؛ ساولینن، 2002؛ لانسدل و مک کوری، 2004؛ ادیسون و مایرز، 2013)[4]؛ اما بسیاری از این طبقه‌بندی‌ها، به‌استثنای چارچوب ایجادشده از سوی ادیسون و مایرز (2013) از سواد اطلاعاتی، هم‌اکنون منسوخ‌ شده‌اند. تقریباً غیرممکن است که نظامی از طبقه‌بندی کامل و جامعی از انواع سواد به دلیل ماهیت پویای آن ایجاد کنیم. سوادهای نوظهور تبدیل به جدید، سوادهای جدید تبدیل به قدیمی و سوادهای قدیمی نیز با ویژگی‌ها و مناسبت‌های جدید به‌طور پیوسته افزایش می‌یابند، به‌طوری‌که مجموعه‌های جدید سواد می‌توانند گفتمان جدیدی را برای درک ماهیت آشوبگرش باز کند.

 به نظر می‌رسد با پیچیده­‌تر شدن جهان و تغییرات مداوم آن، نیاز به آگاهی دقیق از ماهیت سواد و طبقه‌بندی آن‌ که دربرگیرنده تمامی این تغییرات باشد و دیدگاه جامع‌تری به این مقوله دهد ضروری است. هدف کلی این مقاله بحث در مورد سه دسته جدید از سواد شامل سوادهای نوزاد، سوادهای تغییر شکل یافته و سوادهای فرامردمی است. در ادامه به تعریف سواد اطلاعاتی، بافت و مفهوم سوادهای جدید و انواع سوادها در عصر اطلاعات خواهیم پرداخت.

 07032016 1457320073 254499400 180242 02032016 1456880425 849989898 net1

2.تعریف سواد اطلاعاتی

  اصطلاح سواد اطلاعاتی و باسواد اطلاعاتی از سوی زوركووسكي[5] (1974) ساخته شد که اشاره به افرادی دارد که قادر به حل مساله اطلاعاتی خود با استفاده از منابع اطلاعاتی و فناوری مرتبط هستند. پینتو، کوردین و دایز[6] (2010) اشاره می‌کنند که سواد اطلاعاتی در طول نیمه دوم قرن بیستم موردتوجه پژوهشگران قرار گرفت و از دهه 1980 به بعد توجه بیشتری به آن شد. به تحولات حوزه سواد اطلاعاتی در آثار متنوعی پرداخته‌ شده که در این میان اثر جانسون[7] و همکاران (2012)، از میان سایر آثار موجود به دلیل پرداختن دقیق به این موضوع قابل‌توجه است. اثر زوركووسكي لحظه تکوین سواد اطلاعاتی بود. رویکرد او به‌طور منطقی سواد اطلاعاتی را به‌عنوان یک هدف برنامه‌ریزی‌شده تفسیر می‌کند و کتابخانه‌ها و کتابداران را در مرکز این تلاش قرار می‌دهد.

  ظهور پایگاه‌های اطلاعاتی کتابشناختی دوره جدیدی از پژوهش‌ها به وجود آورد به‌طوری‌که استفاده از پایگاه اطلاعاتی اولیه نیاز به دانش فنی پیشرفته‌ای داشت که اغلب و تنها توسط کتابداران انجام می‌شد. این نقش میانجی­‌گری با ظهور سی‌دی‌رام‌ها در دهه 1980 کاهش یافت و درنهایت با ورود ابزارهای رسانه‌های اجتماعی از بین رفت. بعدها با تغییرات اساسی در ابزارهای جستجو، آشنایی با روش‌های جدید جستجو ضروری شد و بدون آن، کاربران بی‌سواد تلقی می‌شدند. پس با این شرایط، آموزش ضروری بود. زمانی‌که پایگاه‌های اطلاعاتی برای غیرمتخصصان جستجوپذیر و کاربردپذیر شد، نقش کتابداران به‌عنوان مربیان مهارت‌های پژوهشی تثبیت شد و نقش مفهوم سواد اطلاعاتی در نظر و عمل به‌وضوح تصریح شد. ظهور استانداردهای سواد اطلاعاتی آسی‌ار‌ال در سال 2000 گام مهمی بود، به‌طوری‌که از این استاندارد برای نشان دادن تمام پیچیدگی‌های سواد اطلاعاتی و اهداف قابل‌دسترس آن استفاده شد. در این فاصله، اطلاع‌جویی به یک فعالیت روزانه تبدیل شد و گوگلینگ[8]» با بسامد باورنکردنی مورداستفاده قرار گرفت. در بافت کلی‌تر، می‌توان گفت که افزایش منابع موجود نه‌تنها موجب تغییرات در شیوه‌های مدیریت مجموعه منابع شد، بلکه نیاز به سواد اطلاعاتی را نیز افزایش داد (پالمر و جلفند[9]، 2013).

  در طول سال‌ها از سوی پژوهشگران مختلف، سواد اطلاعاتی از جنبه‌های مختلف توصیف و تعریف شد. بوخورست[10] (2003) سواد اطلاعاتی را:

  1. استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در بازیابی و اشاعه اطلاعات؛
  2. توانایی یافتن و استفاده از اطلاعات در منابع اطلاعاتی؛
  3. فرایند شناخت نیاز اطلاعاتی، جستجو، ارزیابی و استفاده از اطلاعات برای کسب یا گسترش دانش تعریف کرد.

ازنظر او سومین توصیف جامع‌ترین توصیف است، چون دربرگیرنده فناوری اطلاعات و ارتباطات و مفهوم منابع اطلاعاتی است (بوخورست، 2003).

جانسون و وبر[11] (2003) تعاریف و اهداف زیر را از سواد اطلاعاتی ارائه می‌دهند:

  سواد اطلاعاتی اقتباسی از رفتار اطلاعاتی مناسب است، برای به دست آوردن اطلاعات از هر مجرایی یا رسانه‌ای، اطلاعاتی که با نیاز اطلاعاتی منطبق است، همراه با ارزیابی منتقدانه اطلاعات و استفاده عاقلانه و اخلاقی از اطلاعات در جامعه.

  همچنین آن‌ها چهار هدف اصلی سواد اطلاعاتی را در جامعه اطلاعاتی به‌صورت زیر شناسایی کردند:

  • سواد اطلاعاتی برای شهروندی، شامل آزادی دسترسی و استفاده انتقادی از داده و اطلاعات؛
  • سواد اطلاعاتی برای رشد اقتصادی که با استفاده خلاقانه و عمیق از اطلاعات و دانش موجب توسعه شرکت‌های موجود و جدید می‌شود؛
  • سواد اطلاعاتی برای کارآمدی؛ و
  • سواد اطلاعاتی برای خلاقیت و رشد فردی که به تحقق تمام اهداف بالا کمک می‌کند.

  شاید شناخته‌شده‌ترین و پذیرفته‌ترین تعریف از سواد اطلاعاتی از سوی انجمن کتابداران آمریکا بیان شد. آن‌ها اظهار کردند که افراد باسواد اطلاعاتی قادر به تشخیص نیاز اطلاعاتی خود هستند. همچنین قادرند اطلاعات را شناسایی، مکان‌یابی و ارزیابی و از آن برای حل مسائل خاص استفاده کنند (ای ال ای[12]، 1989(. به‌نظر می‌رسد این تعریف پراستفاده‌ترین و توسعه‌یافته‌ترین تعاریف در میان سایر تعاریف است.

   با توجه به مطالب بالا می‌توان چنین استنباط کرد که افراد باسواد اطلاعاتی:

  کسانی هستند که یاد گرفته‌اند چگونه یاد بگیرند. چون می‌دانند، چگونه اطلاعات سازمان‌دهی و بازیابی می‌شود و چگونه از اطلاعات به‌گونه‌ای استفاده کنند تا دیگران نیز بتوانند از آن بیاموزند. آن‌ها افرادی هستند که برای یادگیری مادام‌العمر آماده‌اند و همواره می‌توانند اطلاعات موردنیاز خود را برای هر وظیفه یا تصمیم در دست به دست آورند.

  1. 3.بافت و مفهوم سوادهای جدید

  مفاهیم و معناهای مختلفی از واژه سواد متأثر از ارزش‌های فرهنگی، اهداف نهادی آموزشی، بافت سیاسی ایدئولوژیک، اقتصادی و بالأخص نظریه‌های آموزشی در طول تاریخ شکل‌گرفته‌اند که این واژه را تبدیل به مفهومی چندوجهی و پویا کرده‌اند. مفاهیم مرتبط با مقوله سواد، از مفهوم ساده توانایی خواندن و نوشتن آغازشده و طیف گسترده‌ای از مفاهیم و تعاریف را در طول تاریخ این مفهوم به شکل امروزی‌اش شکل داده‌اند؛ منجمله توانایی برتر شناختی، مهارت ذهنی، آگاهی نقادانه، فرآیند یادگیری و به‌مثابه متن (گرنفیل و بلوم[13] 2012). این تعاریف که در سال 2006 در گزارش یونسکو منتشر شده‌اند (استریت[14] 2005)، به شکلی نشان‌دهنده انگارهای مختلف نظری است که مفهوم سواد را به شکل‌های گوناگون تبیین کرده و توسعه داده است (نقل از شیخان، 1396).

  لیوینگستون، ون کاورینگ و دیومین[15] (2008) اهداف سواد را ترویج دموکراسی، مشارکت و شهروندی فعال؛ کمک به اقتصاددانشی و رقابت در اقتصاد اطلاعاتی؛ و حمایت از یادگیری مادام‌العمر و فردی بیان می‌کنند. آن‌ها اضافه می‌کنند که افراد باسواد اطلاعاتی و رسانه‌ای نه‌تنها احتمال دارد که اطلاعات بیشتری را به دست آورند، بلکه قادرند انتخاب‌های مناسبی از طیف وسیعی از پیشنهادهایی که برای مصرف‌کننده وجود دارد انجام دهند.

  مفهوم سوادهای جدید از مطالعات سواد جدید[16] گرفته شد، مجموعه آثاری که به مطالعه سواد نه به‌عنوان موضوع سنجش یا مهارت، بلکه به‌عنوان یک عمل اجتماعی که از یک بافت تا بافت دیگر متفاوت است، توجه می‌کند (استریت[17]، 2008). او در ادامه بیان می‌کند (استریت،1984)، سواد به‌عنوان یک عمل اجتماعی و به‌عنوان مفاهیم خواندن و نوشتن درک می‌شود. این ماهیت اجتماعی سواد توسط جانسون (2011) به‌صورت زیر بیان‌شده است:

  مفهوم سواد که نتیجه‌گذار از فناوری اطلاعات است، در هرزمانی تغییر می‌کند. باسواد بودن به معنی دانستن اینکه چگونه با اسمتان امضاء کنید است. ازنقطه‌نظر دیگر به معنای توانایی خواندن و نوشتن لاتین است. امروزه باسواد بودن، به معنای توانایی خواندن و درک یک روزنامه در زبان مادری‌تان است.

  در سال 2005 شاهد دو مفهوم سواد چندرسانه‌ای[18] و فراسواد[19] هستیم. «سواد چندرسانه‌ای» از ساختاری یکپارچه تشکیل‌شده و از مجموعه‌سازی، تولید و به اشتراک‌گذاری دانش در جوامع مشارکتی پیوسته پشتیبانی می‌کند و «فراسواد» به ترویج تفکر انتقادی و همکاری در عصر رقومی با ایجاد چارچوبی جامع برای مشارکت مؤثر در رسانه‌های اجتماعی و جوامع پیوسته توجه می‌کند (کولتای، اسپیرانس و کاروالیکس[20]، 2015).

  ریدلی[21] (2012) چشم‌انداز آینده را پساسواد نامید و آن را به‌عنوان «وضعیتی که خواندن و نوشتن، دیگر ابزار ارتباطی غالب نیست» بیان کرد، درحالیکه کرس[22] (2003) از اشیای بصری بجای حروف و صفحه‌نمایش‌ها به‌جای کتاب‌ها صحبت می‌کند. رینی[23]، مدیر پروژه اینترنت پیو[24]، شش نوع از سواد جدید را در یک سخنرانی توصیف می‌کند:

* سواد گرافیکی: تفکر بصری و تسلط بر زبان روی صفحه و نمایش بصری اطلاعات

* سواد راهبری: یادگیری از طریق یک محیط غیرخطی و فرامتنی که می‌تواند سازمان‌دهی نشده باشد.

* سواد بافتی: مشاهده پیوندهای میان قطعات داده و اطلاعات در یک فرارسانه

* سواد تمرکز: تجربه تأمل و تفکر عمیق و لذت بردن از اوقات فراغت و افکار پوچ

* سواد شکاکیت: یادگیری برای ارزیابی اطلاعات و نحوه ارزیابی درستی و منبع آن

* سواد شخصی: (درک موجودیت رقومی و ردپای رقومی؛ مدیریت حریم خصوصی و ارائه خودتان)

  اسناولی و کوپر[25] (1997) 34 اصطلاح سواد را شامل سواد کشاورزی، سواد سینمایی، سواد رقص، سواد جغرافیایی، سواد حقوقی، سواد شغلی و … شناسایی کردند و بادن (2001) در پراستنادترین بررسی‌هایش، شش اصطلاح پراستفاده در ارتباط باسواد اطلاعاتی که اغلب مترادف یکدیگرند برمی‌شمارد که شامل 1) سواد رایانه مترادف باسواد ای‌اتی، سواد فناوری اطلاعاتی و سواد الکترونیکی؛ 2) سواد اطلاعاتی الکترونیکی؛ 3) سواد کتابخانه‌ای؛ 4) سواد رسانه‌ای؛ 5) سواد شبکه مترادف باسواد اینترنت، فراسواد؛ 6) سواد رقومی مترادف باسواد اطلاعاتی رقومی

  به‌این‌ترتیب، سواد جدید با فناوری‌های جدید گره‌خورده است. این واقعیت که باسواد بودن هرچند داشتن دانش و تحصیل‌کرده بودن را تائید می‌کند، اما دارای مرزی با ماهیت دوگانه است که اینترنت و دیگر انواع فناوری اطلاعات و ارتباطات، ماهیت خواندن، نوشتن و ارتباط را دوباره تعریف می‌کنند. در سال‌های آینده برای بهره‌برداری از پتانسیل فناوری اطلاعات و ارتباطات نیاز به تعریف سوادهای جدید است و مسئولیت ما این است که سوادهای جدید را درون برنامه‌های درسی مناسب ادغام کنیم (آی آر ای[26]، 2009).

  خلاصه اینکه با در نظر گرفتن مفهوم اشاره[27] که توسط زبان شناسان برای تعریف کلماتی که معنای آن‌ها با تغییر بافت به‌سرعت تغییر می‌کند، می‌توان گفت معنای سواد تبدیل به اشاره‌شده است، زیرا عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات به‌سرعت در حال تغییر است. داشتن سواد در جهانی که در درجه اول با استفاده از فن‌آوری‌های کتاب شناخته شد، اطمینان نمی‌دهد که امروز کاملاً باسوادیم. آینده با فناوری‌های جدیدتری که هنوز ظاهر نشده‌اند تعریف می‌شود (لو[28] و همکاران، 2013).

  1. به‌منظور درک بهتر انواع سوادها و دست یافتن به یک دیدگاه طبقه‌بندی شده از سوادها در عصر حاضر، آن‌ها را در سه دسته سوادهای نوزاد[29]، سوادهای تغییر شکل یافته[30] و سوادهای فرامردمی[31] (کارویلکس[32]، 2014) قرار داده‌ایم که در ادامه تشریح خواهیم کرد.
  1. 1)سوادهای نوزاد
  • سواد مالی: یکی از سوادهای پیشرو سواد مالی بود که دربردارنده مفاهیمی از نوع آگاهی‌های مالی، دانش و علم در خصوص محصول‌های مالی و موسسه‌های مالی و یا مفاهیمی چون مهارت‌های مالی مانند توانایی محاسبه پرداخت بهره و به‌طورکلی توانایی مالی در خصوص مدیریت پول و برنامه‌ریزی مالی باشد؛ اگرچه در عمل این مفاهیم باهم هم‌پوشانی دارند و مشترک هستند (دیانتی و حنیفه زاده، 1394).

  هیلی[33](2010) سواد مالی را به توانایی تصمیم‌گیری آگاهانه در مورد نحوه استفاده و مدیریت پول و تراکنش‌های مالی خود به‌صورت برخط (آنلاین) و شامل صرفه‌جویی در هزینه‌ها، بانکداری، بودجه­‌بندی، راهنمایی خرید هوشمند، درک نوع وام و اعتبارات و نحوه مدیریت بدهی، سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی مالی، انتخاب برنامه‌های مناسب تلفن همراه، اجتناب از کلاه‌برداری‌ها و خرابکاری‌ها و اصول اولیه در مورد بیمه و بازنشستگی بیان می‌کند.

  همچنین سازمان همکاری اقتصادی و توسعه جهانی سواد مالی را این‌گونه تعریف کرده است: سواد مالی عبارت از دانش و درک مفاهیم و مخاطرات مالی و مهارت‌ها، انگیزش و اطمینان برای به‌کاربستن چنین دانش و درکی، به‌منظور اتخاذ تصمیم‌های اثربخش در طیفی از زمینه‌های مالی برای بهبود رفاه مالی افراد و جامعه و همچنین برای توانمندسازی در جهت مشارکت در زندگی اقتصادی است. درهرحال تعاریف متعددی از سواد مالی ارائه‌شده است که طیفی از داشتن دانشی از مفاهیم مالی تا توانایی برنامه‌ریزی مالی برای نیازهای آینده را در برمی‌گیرد (نقل ازاسلامی بیدگلی وکریم خانی، 1394).

  • سواد حقوقی و روانشناسی: سواد حقوقی به‌عنوان سواد معمولی رقومی که وکلا و دانشجویان دانشکده حقوق (مارگولیس و موری[34]، 2012) باید بدانند متولد شد و سواد روانشناسی نیز به‌ویژه برای دانشجویان، به‌عنوان برخورداری از دانش عمومی درباره اصطلاحات و مفاهیم اساسی روانشناسی (بانیو[35]، 1990) ظهور کرد. چند سال بعد، این مفهوم به شهروندان باسواد حقوقی و روانشناسی گسترش یافت (دان[36]، 2013، تیلور، هالمی و میر[37]، 2011). در حال حاضر برای هر شهروند اینترنتی (نیتیزن)[38] حائز اهمیت است تا با موضوعات حساس حقوقی و روان­شناختی که بازندگی روزمره او در ارتباط است آگاه باشد و اطلاعات مرتبط را از مجراهای اطلاعاتی صحیح جستجو، بازیابی و درک کند.
  • سواد سلامت: انفجار صفحات اطلاعات بهداشتی برای بیماران و پزشکان و نیز سایر ابزارها و برنامه‌های کاربردی سلامت روان (بهرمن[39]، 2012) باعث تغییر از آگاهی از سلامت به سواد سلامت شد و این نشانگر گامی روبه‌جلو بود.

  سواد سلامت به میزان توانایی افراد در به دست آوردن، تحلیل کردن و فهمیدن اطلاعات و خدمات اولیه بهداشتیکه به آن نیاز دارند تا بتوانند در مورد مسائل مربوط به‌سلامتی خود مشارکت داشته و تصمیم‌های درستی را اتخاذ کنند؛ اما باید توجه داشت که سواد سلامت مفهومی فراتر از توانایی‌های فردی یک شخص است. سواد سلامت به توانایی‌ها، سلایق و انتظارات تهیه‌کنندگاناطلاعات و مراقبت‌های مربوط به‌سلامت مانند پزشکان، پرستاران، رسانه‌ها و بسیاری دیگر از افراد نیز ارتباط دارد. از دیدگاه کلی‌تر می‌توان توانایی‌های لازم در کسب سواد سلامت را به سه گروه به ترتیب زیر تقسیم‌بندی کرد: توانایی خواندن برگه‌های رضایت‌نامه، برچسب‌ها و پیوست‌های مربوط به داروها و سایر اطلاعات نوشتاری مربوط به حوزه‌های سلامت و بهداشت؛ توانایی درک اطلاعات نوشتاری و شفاهی که از طرف پزشک، پرستار، داروساز و بیمه‌گر به فرد ارائه می‌شود؛ و توانایی عمل کردن بر اساس دستورالعمل‌های مربوط به برنامه‌های دارویی و مراقبت‌های پزشکی (کیک بوش[40]، 2001).

خلاصه اینکه سواد سلامت را به معناي ظرفيت افراد براي به دست آوردن، پردازش و درك اطلاعات سلامت و خدمات اساسي موردنیاز براي تصميمات مناسب جهت مراقبت از سلامت تعريف کرد.

  • سواد آینده[41]: مفهوم سواد آینده در ابتدا به‌طور مستقیم به ارتقاء مجموعه مهارت‌های سیاست‌مداران (میلر[42]، 2011) در مورد برنامه‌ریزی آینده مرتبط بود. نظام‌ها و مدل‌های پیشنهادی سواد آینده، من‌جمله فنون سناریوسازی، می‌تواند به همه کمک کند تا تصمیمات بهتری در مورد آینده بگیرند و از آینده درست استفاده کنند. همچنین میلر (2011) در یادداشت کوتاهی با عنوان یونسکو پیشگام سواد آینده چنین می‌گوید:

  آیا از آینده استفاده می‌کنید؟ در مورد آن فکر کنید منظور از «استفاده از آینده» چیست؟ اگر شما قصد دارید برای قهوه خوردن با دوستانتان برنامه‌ریزی کنید یا زمانی که به سرکار خود می‌روید، چتر خود را به همراه بردارید، درواقع شما در حال استفاده از آینده هستید. به دلیل آنکه این تصویری است که شما در مورد آنچه ممکن است اتفاق بیفتد، اختراع کرده‌اید و انتخاب‌های شما را در حال حاضر شکل می‌دهد. تنها کاری که می‌شود این است که اکثر مردم در مورد اینکه چرا و چگونه از آینده استفاده می‌کنند فکر نمی‌کنند. آن‌ها فقط آن را انجام می‌دهند. بااین‌حال همه می‌دانند که آینده مهم است. در مورد آینده تغییر آب‌وهوا نگران هستیم. امیدواریم فردا صلح‌آمیز و با آرامش باشد و اکنون خواهان آموزش بهتر و مراقبت‌های بهداشتی هستیم.

  تنها مشکل این است که تعداد کمی از مردم فکر می‌کنند که آینده چه چیزی است و چگونه باید آن را برای یک کار خاص استفاده کرد. سواد آینده یک قابلیت است، مانند سواد خواندن و یا مفهوم توسعه‌یافته توسط آمارتا سن و مارتا ناس بیوم[43]، یعنی توانایی تجربه کردن آزادی. هنگامی‌که فردی باسواد آینده است، می‌دانند چگونه از آینده برای غلبه بر چالش‌های خاص کمک بگیرند و از روش‌ها و ابزارهایی مناسب استفاده کند. درست مانند یک نجار که می‌داند اگر می‌خواهند میخکی را بکوبد، بهتر است از یک چکش بجای یک پیچ‌گوشتی استفاده کند. امروزه، بسیاری از مردم از دانش عملی در مورد چگونگی استفاده از آینده برخوردار نیستند. شاید عجیب‌وغریب باشد که بگوییم، تقریباً همه، حتی نوزادان، همیشه از آینده استفاده می‌کنند، اما درباره قابلیت‌های آن بسیار کم می‌دانند. یونسکو، به‌عنوان یک‌ راه‌حل یک آزمایشگاه پیشرفته ایده‌ها همانند آزمایشگاه‌های شیمی یا روانشناسی تأسیس کرد تا نشان دهد مردم در سراسر جهان از استفاده از آینده چه می‌دانند.

  آزمایشگاه سواد آینده[44] یک روش‌شناختی نوآورانه اقدام پژوهی و یادگیری عمل است که به افراد امکان می‌دهد تا دلایل استفاده از آینده و نحوه استفاده از آن را کشف و به اشتراک بگذارند. شرکت‌کنندگان در این آزمایشگاه می‌توانند راه‌حل‌های جدیدی را بیابند، طیف گسترده‌ای از فرضیه‌ها را آزمایش کنند و در مورداستفاده از آینده برای بهبود جهانشان یاد بگیرند. در آزمایشگاه سواد آینده افراد توانایی استفاده از آینده به روش‌های جدید و مؤثر را دارند.

خلاصه اینکه سواد آینده قابلیت استفاده از آینده است.

  1. 2)سوادهای تغییر شکل یافته

دومین گروه از سوادهای نوظهور متشکل از نسخه‌های بهبودیافته و تغییریافته شکل‌های اولیه سواد، به دنبال تغییرات ذاتی و اساسی در حوزه‌های معین آن بود که در زیر به آن پرداخته می‌شود:

  • سواد بصری[45]، سواد بصری به مهارت انسانی در فهم و ترجمه تصویر اطلاق می‌شود؛ به‌عبارت‌دیگر توانایی تفسیر، ترجمه و معناسازی اطلاعات ارائه‌شده به شکل تصویراست. سواد بصری مجموعه توانایی‌هایی است که فرد را قادر می‌سازد به شیوه‌ای اثربخش به یافتن، تفسیر، ارزیابی، به‌کارگیری و خلق تصاویر و رسانه‌های بصری اقدام کند. مهارت‌های سواد بصری، یادگیرنده را برای درک تحلیل اجزای بافتاری، فرهنگی، اخلاقی، زیباشناختی و فنی ملازم با تولید و کاربرد مواد بصری مجهز می‌کند (قاسمی، 1385).

  البته این درک عموماً از نوع آگاهانه است و گونه‌های مختلف بازنمایی تصویری[46] و قواعد بصری برای درک عملکرد و معنی آن‌ها، در حیطه دانش سواد بصری قرار می‌گیرد. بازنمایی بصری توسط بالچین و کولمن[47] (1965) به‌عنوان نمایشی از توانایی‌های بصری فضایی ساخته شد که به‌عنوان توانایی درک و ارائه اطلاعات در قالب طرح‌ها، عکس‌ها، گراف‌ها، نقشه‌ها، برنامه‌ها، نمودارها، گراف‌ها و دیگر فرمت‌های غیر متنی و دوبعدی. اقتصاد مدرن به‌طور فزاینده‌ای بر روی گرافیک برای برقراری ارتباط با اطلاعات وابسته است. پیشرفت در فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات و فنون مصورسازی اهمیت دسترسی و استفاده از گرافیک، بازنمایی بصری اطلاعات را افزایش داده است. به‌طوری‌که مفهوم بازنمایی بصری (الدریج و شپارد[48]، 2000)، به‌طور فزاینده‌ای تبدیل به مفهوم بازنمایی بصری اطلاعات[49] و بخشی از سواد طراحی عام شد (هلر[50]، 2014). خلاصه اینکه بازنمایی تصویری اطلاعات، تبدیل اطلاعات در قالب عکس، طرح، نمودار، نقشه و هرگونه اشکال تصویری که بتواند به درک مطلب کمک کند اطلاق می‌شود.

  • سواد بازی به واژگان دانشگاهیان و معلمان وارد شد تا به بازی جوانان به‌طورجدی … تجزیه‌وتحلیل بازی‌ها و دنیای بازی‌ها به‌عنوان متن توجه شود (بیویس[51] و همکاران، 2012). چند سال بعد، بازی‌های جدی به بخش جدایی‌ناپذیری از محیط‌های یادگیری تبدیل شد. مفهوم بازی انگاری[52] شکل گرفت که به استفاده از تفکر بازی و مکانیک بازی در بافت‌هایی که ماهیت بازی ندارد اطلاق می‌شود. به عبارتی بازی انگاری استفاده از خصوصیت‌ها و تفکرات بازی گونه است در زمینه‌هایی که ماهیت بازی ندارند. انگار کردن کار به بازی یا بازی‌انگاری را می‌توان مفهومی قدیمی دانست که چند سالی است دیدگاهی علمی و منسجم گرفته است (دیتردینگ[53] و همکاران، 2011). مفهوم اولیه بازی‌انگاری استفاده کردن از انگیزاننده‌های طبیعی برای به حرکت درآوردن مخاطب است. ازآنجاکه یکی از انگیزاننده‌های جذاب برای انسان تفریح و بازی است، این نقطه را می‌توان همان نقطه آغازین مفهوم بازی‌انگاری دانست. مفهوم بازی‌انگاری را هم‌اکنون می‌توان در بسیاری از زمینه‌های تجاری و محصولات، آموزش‌های اجتماعی، پزشکی، درمان اختلالات فکر و ذهنی، درمان فراموشی و یا حتی آموزش‌های نظامی مشاهده کرد و چیزی که در همه آن‌ها مشترک است سعی در افزایش یادگیری و درگیر ساختن کاربر با محصول است (زیچرمن، 2011؛ هوتاری و هماری، 2012)[54]. در حقیقت، از بازی‌انگاری می‌توان جهت ایجاد جذابیت در یادگیری، انجام فرایندهای تکراری و یا کارهای غیر جذاب برای مقاصد غیربازی‌گونه استفاده کرد و این خاصیت را می‌توان مهم‌ترین دلیل فراگیری این زمینه جدید در عرصه‌های مختلف دانست. نحوه ایجاد محیط بازی خاص، نحوه ترکیب کار با بازی، نحوه ایجاد انگیزه، توجه و مدیریت زمان – این‌ها مسائل اصلی سواد بازی انگاری آینده یعنی بازی نمایی[55]است.
  • سواد مشارکتی: دنیای بی‌نظیر رسانه‌های اجتماعی توانایی جدیدی در فضاهای عمومی و نیمه‌عمومی ایجاد کرده است که شامل سواد مشارکتی است. میلیون‌ها نفر تبدیل به شهروندان اینترنتی فعال در انجمن‌های اجتماعی، گروه‌های هم علاقه و سراچه‌های اجتماعی شده‌اند. بحث‌ها در سواد مشارکتی به‌شدت به‌کارگیری هوش در عمل و در زندگی واقعی برای موفقیت در این فضای پرهیاهو تأکید می‌کند. به‌طوریکه اقدامات عملی در اجتماع، مجموعه سواد جدیدی یعنی هوش عملی[56] را ایجاد می‌کند (نقل ازکولتای، اسپیرانس و کاروالیکس، 2015).

   هوش عملی عبارت است از به‌کارگیری هوش در عمل و در زندگی واقعی. مدارس به باسوادسازی تأکید فراوانی دارند، اما به پرورش هوش‌عملی کمتر توجه می‌شود. باید توجه داشت قسمتی از زندگی واقعیت کوشش برای کسب و تحصیل است. توجه به فرایندهای چون استدلال کردن، قضاوت کردن، مقایسه کردن و مقابله کردن نظریه‌های گوناگون، توجه به ابعاد مساله و چالش‌های علمی و هوشمندانه به زندگی نظری و دانشگاهی مربوط می‌گردند. بخش دیگر زندگی، موفقیت در زندگی واقعی، توجه به آداب معاشرت با دیگران، معاملات و … (خدایاری و شکوهی یکتا، 1384) و همچنین توانایی تنظیم دستورالعمل‌ها، برنامه‌ریزی راهبردی، مدیریت اختلافات و وظایف اشتراک‌گذاری است که هوش عملی را تشکیل می‌دهند.

  • سواد رسانه‌ای: سواد رسانه‌ای اغلب در کنار سواد اطلاعاتی بیان می‌شود. پاتر (2004) سواد رسانه‌ای را مجموعه‌ای از چشم اندازه است که ما به‌طور فعالانه برای قرار گرفتن در معرض رسانه از آن‌ها بهره‌برداری می‌کنیم تا معنای پیام‌هایی را که با آن‌ها مواجه می‌شویم تفسیر کنیم. یک فرد باسواد رسانه‌ای قادر خواهد بود هم رسانه‌های الکترونیکی و هم رسانه‌های چاپی را تولید، تحلیل و ارزیابی و رمزگشایی کند. هدف اساسی سواد رسانه‌ای خودمختاری انتقادی در رابطه با تمامی انواع رسانه‌ها است. در آموزش سواد رسانه‌ای، تأکید بیشتر بر روی مواردی همچون آگاه‌سازی شهروندان، اظهار و تقدیر زیبایی‌شناختی، پشتیبانی اجتماعی، عزت‌نفس و صلاحیت مصرف‌کنندگان است (آفدرهید[57]،1992).

  تعریف دیگری از سواد رسانه‌ای از سوی چندین سازمان اتحادیه اروپا ارائه‌شده است که بر جنبه‌های انتقادی تأکید دارد: سواد رسانه‌ای به‌طورکلی به توانایی دسترسی به رسانه‌ها تعریف می‌شود و به‌طور انتقادی جنبه‌های مختلف رسانه‌ها و محتوای رسانه‌ها و رسانه‌ها را ارزیابی می‌کند و ارتباطات را در بافت‌های مختلف ایجاد می‌کند (اتحادیه اروپا[58]، 2007).

   در سواد اطلاعاتی، اشیاء اصلی اطلاعاتی نشریات داوری شده و ارزیابی‌شده، مانند کتاب‌ها و مجلات علمی هستند. در مقابل، سواد رسانه‌ای بر رسانه‌های جمعی مانند روزنامه‌ها و تلویزیون تأکید دارد که به دلیل تولید سریع اعتبار کمتری دارند (لائو[59]، 2013). سواد رسانه‌ای و سواد اطلاعاتی تا حدی باهم همپوشانی دارند و مکمل یکدیگرند و هر دو اساساً باهدف پرورش مهارت‌های مشابه (لئو، 2013) هستند.

  سواد اطلاعاتی و سواد رسانه‌ای اخیراً با یکدیگر تحت مفهوم سواد رسانه‌ها و اطلاعاتی بیان می‌شود. سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی شامل دانش، نگرش‌ها و مجموع مهارت‌های موردنیاز برای دانستن اینکه چه زمانی و چه اطلاعاتی نیاز است؛ کجا و چگونه این اطلاعات به دست می‌آید، چگونه آن را ارزیابی انتقادی و آن را پس از دسترسی سازمان‌دهی کنیم؛ از آن اخلاقی استفاده کنیم (ایفلا، 2011) است. بیانیه مسکو درباره فرد باسواد رسانه‌ای و اطلاعاتی اضافه می‌کند که افراد باسواد رسانه‌ای و اطلاعاتی می‌دانند و می‌توانند از رسانه‌های گوناگون، منابع اطلاعاتی و کانال‌های مختلف در زندگی خصوصی، حرفه‌ای و عمومی خود استفاده کنند (ایفلا، 2012).

  • سواد علمی: شامل آشنایی با روش‌ها، رویکردها، نگرش‌ها و مهارت‌های مربوط به تفکر علمی و انجام پژوهش‌ها است. همچنین می‌توان اضافه کرد که فرد باسواد علمی، قادر به درک مقالات نشریات و تشخیص اعتبار آن‌ها نیز هست (ان ای اس[60]، 1996)
  • سواد داده‌ها: مفهوم سواد داده‌ها مفهوم جدیدی نیست. با این‌ حال، نقش‌های جدید و نوظهور به میزان قابل‌توجهی بر ماهیت آن تأثیر گذاشته است. عدم شفافیت مرزهای بین اطلاعات و داده نیز تأثیر تعیین‌کننده‌ای داشته است (اشنایدر[61]، 2013).

سواد داده‌ها، افراد را به دسترسی، تفسیر، ارزیابی انتقادی، مدیریت، کنترل و استفاده اخلاقی از داده‌ها قادر می‌سازد.

  ماندینچ و گومر[62] (2013، ص 30) سواد داده را به‌عنوان «توانایی» درک و استفاده از داده‌ها به‌طور مؤثر برای تصمیم‌گیری «تعریف می‌کنند. آن‌ها اضافه می‌کنند که آن مجموعه مهارت تخصصی و پایگاه دانش است که ما را قادر می‌سازد تا داده‌ها را به اطلاعات و درنهایت به دانش عملی تبدیل کند. مهارت‌های سواد داده‌ها شامل دانستن چگونگی شناسایی، جمع‌آوری، سازمان‌دهی، تجزیه‌وتحلیل، خلاصه و اولویت‌بندی داده‌ها است. سواد داده به‌عنوان «قابلیت در گردآوری، پیوند، سازمان‌دهی و توسعه دانش و بینش از داده‌های خام (نقل از (کارویلکس، 2014) خویشاوند آن، سواد آماری (به‌عنوان توانایی درک و ارزیابی آمارها از محیط رسانه‌ای و درک ارتباط آن در تمام جنبه‌های زندگی) است. در چند سال گذشته، به لطف داده‌های باز، داده‌های پیوندی، تولد روزنامه‌نگاری داده‌ها و علم داده‌ها به طرز عجیبی، شاهد ظهور داده‌های حجیم با منابع عظیم و گوناگون پشت آن هستیم که این داده درک عمیقی از بافتی که در آن داده‌ها ایجاد شده است می‌کند…

  • سواد رقومی: هدف هر دو سواد اطلاعاتی و سواد رقومی همیشه یکسان است، یعنی اطلاعات. با این‌ حال، سواد اطلاعاتی توانایی‌ها و مهارت‌های مربوط به یافتن، بازیابی، تجزیه‌وتحلیل و استفاده از اطلاعات را بیان می‌کند. در مقابل، سواد رقومی نه‌تنها بر خلق اطلاعات تأکید دارد بلکه بر استفاده از فناوری رقومی نیز توجه می‌کند (کویین و دیگنارو[63]، 2010).

  مفهوم سواد رقومی از سوی گیلستر[64] (1997) معرفی شد و نشان‌دهنده توانایی خواندن و درک فرامتن‌ها بود (بادن[65]، 2001). گیلستر (1997) سواد رقومی را به‌عنوان توانایی درک و استفاده از اطلاعات از منابع مختلف رقومی توضیح داد. او چهار مهارت اصلی سواد رقومی را شامل جستجو در اینترنت؛ راهبری فرامتن؛ ساختن دانش؛ و ارزیابی محتوای بیان کرد.

  تعریف مارتین[66] (2006) از سواد رقومی بر معنای وسیع و نقش رسانه‌ها تأکید دارد. سواد رقومی آگاهی، نگرش و توانایی افراد برای استفاده مناسب از ابزار و امکانات رقومی برای شناسایی، دسترسی، مدیریت، ادغام، ارزیابی، تجزیه‌وتحلیل و ترکیب منابع رقومی، ایجاد دانش جدید، ایجاد افسردگی رسانه‌ها و برقراری ارتباط با دیگران درزمینهٔ مای خاص شرایط زندگی، به‌منظور فعال ساختن فعالیت اجتماعی؛ ودرک این روند…

  خلاصه اینکه سواد رقومی شامل توانایی خواندن و تفسیر رسانه‌ها و استفاده از اطلاعات در فرمت‌های مختلف در طیف گسترده زمانی. همچنین قادر به عملکرد مؤثر در انجام وظایف در یک محیط رقومی است (ویلسون و همکاران، 2011).

  1. 3)سوادهای فرامردمی

  عصر بعدی فرهنگ، متعلق به کیفیت جدیدی از جهان رقومی یعنی درون‌انگاره اینترنت همه‌چیز[67] است. اینترنت همه‌چیز به هر نوع ارتباطات یا تعاملاتی که از جانب کاربر صورت می‌گیرند و به یکپارچگی جهانی دستگاه‌های متصل ارتباط می‌یابند، گفته می‌شوند. مفهوم اینترنت همه‌چیز را برخی به مرحله چهارم اینترنت تعبیر می‌کنند. یکی از شرکت‌هایی که به‌طور تخصصی روی مفهوم اینترنت اشیاء کار می‌کند و به‌نوعی این مفهوم را ابداع کرده است شرکت سیسکو است که به‌واسطه محصول شبکه هوشمند خود به‌طور متمرکز روی اینترنت همه‌ چیز کار می‌کند. سیسکو این مفهوم را به‌نوعی همکاری و ارتباطات بلندمدت می‌داند. درواقع مزایای اینترنت همه‌ چیز ناشی از اثر ترکیبی این ارتباطات و ارزشی است که این ارتباطات روزافزون به‌واسطه ملحق شدن همه‌چیز به شبکه ایجاد می‌کنند.

  نسل بعدی شبکه‌ها به‌نوعی اینترنت همه‌چیز را شکل می‌دهد. این شبکه به‌واسطه ترکیب اشیا با فرایندها و با تحولات کسب‌وکارها و افراد حاصل می‌شود. حاصل جمع این موارد بهره‌وری‌های بالا و ارقام مالی است که هوش از سر می‌برد (شرع پسند، 1395).

  اینترنت همه‌ چیز را می‌توان در چارچوب چهارعنصر یا ستون تعریف کرد که ارتباطات در چارچوب این شبکه را مرتبط‌تر و ارزشمندتر نسبت به قبل انجام دهد و آن را به‌نوعی از اینترنت اشیا فراتر و متمایز می‌کنند. این چهارستون تشکیل‌دهنده مفهوم افراد، فرایندها، داده‌ها و اشیاء هستند. اطلاعات از طریق این چهارعنصر ارتباطات مبتنی بر اینترنت همه‌چیز منجر به تصمیم‌گیری و اقداماتی می‌شود که قابلیت‌های جدید، تجربه غنی‌تر و فرصت‌های اقتصادی غیرمنتظره‌ای را برای افراد، کسب‌وکارها و کشورها ایجاد می‌کنند. تعاملات بین عناصر یا ستون‌های اینترنت همه‌چیز ارزش اطلاعات جدید را آشکار می‌کنند. این عناصر به‌گونه‌ای باهم تعامل دارند که سه اتصال اصلی را در محیط اینترنت همه‌چیز ایجاد می‌کنند: افراد با افراد در ارتباط هستند، ماشین‌ها با افراد در ارتباط هستند و ماشین‌ها با ماشین‌ها در ارتباط هستند (شرع پسند، 1395).

  خلاصه اینکه «اینترنت همه‌چیز» یک محیط پیچیده و نمادین است و همان‌طورکه مارک پیس[68] پیش‌بینی کرد: ما در آستانه یک دوران کاملاً جدید هستیم که در آن شکل جدیدی از ارتباطات – فراتر از هر یک از ما، دربرگیرنده همه ما – ما را تبدیل به افراد فرامردمی کرده است. شهروند آنلاین معمولی، فرامردمی است که با الگوهای تعامل جدید، تحت رابط‌های طراحی‌شده، ابزارها و سیستم‌های پس‌زمینه (ازجمله سخت‌افزار، نرم‌افزار) فعالیت می‌کند و ارتباط برقرار می‌کند. در فضای اینترنت همه‌چیز باسواد کسی است که از سوادفرامردمی برخوردار است و خود را با روال‌های جدید ارتباط و تعامل با جهان هم‌ساز کرده است (نقل از (کارویلکس، 2014).

5.نتیجه‌گیری

  مفاهیم و معناهای مختلفی از واژه سواد متأثر از ارزش‌های فرهنگی، اهداف نهادی آموزشی، بافت سیاسی ایدئولوژیک، اقتصادی و بالأخص نظریه‌های آموزشی در طول تاریخ شکل‌گرفته‌اند که این واژه را تبدیل به مفهومی چندوجهی و پویا کرده‌اند. در این مقاله به سه دسته جدید از سواد شامل سوادهای نوزاد، سوادهای تغییر شکل یافته و سوادهای فرامردمی پرداخته شده است. بسیار مهم است که با قواعد بازی آینده و با شکل‌های جدید سواد، آشنا و هم‌ساز شویم. جمله مشهور آلن کی در مورد آینده این است که برای ساختن آینده بهترین راه آماده شدن در برابر آن است. سواد جدید با فناوری‌های جدید گره‌خورده است. این واقعیت که باسواد بودن هرچند داشتن دانش و تحصیل‌کرده بودن را تائید می‌کند، اما دارای مرزی با ماهیت دوگانه است که فناوری اطلاعات و ارتباطات، ماهیت آن را تعریف می‌کند. بدین ترتیب، در سال‌های آینده برای بهره‌برداری از پتانسیل فناوری اطلاعات و ارتباطات نیاز به تعریف سوادهای جدید هستیم.

6.ماخذ

  • اسلامی بیدگلی وکریم خانی (1394). چیستی، ضرورت و تعریف سواد مالی. بازیابی شده: http://asremali.ir/fa/news/2464، تاریخ دسترسی 28 مرداد 96.
  • خدایاری فرد، محمد و شکوهی یکتا، محسن (1384). تشخیص و درمان مشکلات روانشناختی کودکان و نوجوانان. تهران: یسطرون.
  • دیانتیدیلمی، زهرا، حنیفه‌زاده،محمد (1394)، بررســی وضعیت ســواد مالی خانواده‌هــای تهرانی و عوامل مرتبط با آن، دانــش مالی تحلیل اوراق بهادار، دوره 8 ،شماره 26 ،صفحه 139-1.
  • شرع پسند، محمدرضا، 1395().اینترنت همه‌چیز(Internet of Everything) چیست؟ بازیابی شده: https://chegane.com/%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AA%D8%B1%D9%86%D8%AA-%D9%87%D9%85%D9%87-%DA%86%DB%8C%D8%B2(Internet-of-Everything)-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F/731تاریخ دسترسی 28 مرداد 96.
  • شیخان، مهسا(1396). سواد چیست؟ مقدمه ای بر مطالعات انسان شناسی سواد. بازیابی شده: http://anthropologyandculture.com/fa/easyblog/2499 تاریخ دسترسی 28 مرداد 96.
  • ·قاسمی، علی حسین (1385) استانداردقابلیتهايسوادبصريبرايآموزشعالی، انجمنکتابخانه هايدانشکدهايوپژوهشی، مصوبهیئتمدیرةانجمنکتابخانههايدانشکدهايوپژوهشی،اکتبر 2011. فصلنامه علوم و فناوری اطلاعات. دوره 21، شماره 4: 97-119.

 Addison, C. and Meyers, E. (2013), “Perspectives on information literacy: a framework for conceptual understanding”, Information Research, Vol. 18 No. 3, available at: www. informationr.net/ir/18-3/colis/paperC27.html#.VSUL3eGGPqU (accessed 19August 2017).

Aldrich, F., & Sheppard, L. (2000). Graphicacy: the fourth R? Primary Science Review, 64, 8–11.

Aufderheide, P. (1992). Media literacy. A report of the national leadership conference on media literacy. Washington, DC: Aspen Institute. Avalable at: http://www.medialit.org/reading_room/article356.html. (Accessed 19August 2017).

Balchin W and Coleman W (1965) Graphicacy should be theFourth Ace in the Pack, Times Educational Supplement, November 5, 3 (1), 23-28

Bawden, D. (2001), “Information and digital literacies: a review of concepts”, Journal of Documentation, Vol. 57 No. 2, pp. 218-259.

Beavis, C., OMara, J., & McNeice, L. (Eds.), (2012). Digital games: Literacy in action. Cambridge, MA: Wakefield Press.

Behrman, D. (2012). A health expert at your fingertips—the latest medical apps. The Telegraph. Avaliable at: http://www.telegraph.co.uk/health/9621612/A-health-expertat- your-fingertips-the-latest-medical-apps.html. (Accessed 19August 2017).

Boekhorst, A. (2003). Becoming information literate in the Netherlands. Library Review, 52(7), 298–309.

Boneau, C. A. (1990). Psychological literacy: A first approximation. American Psychologist, 45(7), 891. 

Deterding, S., Dixon, D., Khaled, R., & Nacke, L. (2011). From game design elements to gamefulness: Defining gamification. In Proceedings of the 15th international academic MindTrek conference: Envisioning future media environments (pp. 9–15). New York, NY: ACM.

Dunn, D. (2011). The psychologically literate citizen: Foundations and global perspectives. Oxford: Oxford University Press.

Gilster, P. (1997). Digital literacy. New York: Wiley

Grenfell, M. & Bloome, D

Healey, J. (2010). Financial literacy. Thirroul, NSW: The Spinney Press

Heller, S. (2014). Design literacy: Understanding graphic design (3rd ed.). New York, NY: Allworth Press

Huotari, K. & Hamari, J. (2012). “Defining Gamification – A Service Marketing Perspective”. Proceedings of the 16th International Academic MindTrek Conference 2012, Tampere, Finland, October 3–5

Johnson, A. M., Sproles, C., Detmering, R., & English, J. (2012). Library instruction and information literacy 2011. Reference Services Review, 40(4), 601–703.

Johnson, C. A. (2011). The information diet: A case for conscious consumption. Sebastopol, CA: O’Reilly

Johnston, B., & Webber, S. (2003). Information literacy in higher education: A review and case study. Studies in Higher Education, 28(3), 335–352.

Karvalics, L. Z. (2014). Emerging New Information Literacies – a Conceptual Outlook In: Kurbanoğlu, Serap et al. (eds): Information Literacy. Lifelong Learning and Digital Citizenship in the 21st Century Second European Conference, ECIL 2014, Dubrovnik, Croatia, October 20-23, 2014. Proceedings Springer (Communications in Computer and Information Science), 2014 pp. 37-46.

Kickbush, I. (2001). Health literacyL Addressing the health and education devide. Oxford university press

Koltay, T., Spiranec, Research 2.0 and the Future of Information Literacy. New York: Elseiver

Lau, J. (2013). Conceptual relationship of information literacy and media literacy. In Conceptual relationship of information literacy and media literacy in knowledge societies (pp. 76–91). Paris: UNESCO.

Leu, D. J., Kinzer, C. K., Coiro, J., Castek, J., & Henry, L. A. (2013). New literacies: A dual level theory of the changing nature of literacy, instruction, and assessment. In D. E. Alvermann, N. J. Unrau, & R. B. Ruddell (Eds.), Theoretical models and processes of reading (6th ed.)(pp. 1151–1180). Newark, DE: International Reading Association. Avaliable at: http://www.reading.org/Libraries/books/IRA-710-chapter42.pdf. (Accessed 19August 2017).

Livingstone, S., van Couvering, E. J., & Thumin, N. (2008). Converging traditions of research on media and information literacies: Disciplinary and methodological issues. In D. J. Leu, et al. (Eds.), Handbook of research on new literacies (pp. 103–132). Hillsdale, NJ: Lawrence Erlbaum Associates.

Lonsdale, M. and McCurry, D. (2004), Literacy in the New Millennium, NCVER, Adelaide

Mair, C., Taylor, J., & Hulme, J. (2013). An introductory guide to psychological literacy and psychologically literate citizenship. Heslington: The Higher Education Academy.

Mandinach, E. B., & Gummer, E. S. (2013). A systemic view of implementing data literacy in educator preparation. Educational Researcher, 42(1), 30–37.

Margolis, E., & Murray, K. E. (2012). Say goodbye to the books: Information literacy as the new legal research paradigm. University of Dayton Law Review, 38(1), 117.

Martin, A. (2006). Literacies for the digital age. In A. Martin & D. Madigan (Eds.), Digital literacies for learning (pp. 3–25). London: Facet

McClure, C.R. (1994), “Network literacy: a role for libraries?” Information Technology and Libraries, Vol. 13 No. 2, pp. 115-125

Miller, R.: Futures Literacy – Embracing Complexity and Using the Future. Ethos (10) 23–28 (2011)

Palmer, C., & Gelfand, J. (2013). Weaving scholarly communication and information literacy: Strategies for incorporating both threads in academic library outreach. In S. Davis-Kah & M. K. Hensley (Eds.), Common ground at the nexus of information literacy and scholarly communication (pp. 1–24). Chicago, IL: Association of College and Research Libraries.

Pinto, M., Cordón, J. A., & Diaz, R. G. (2010). Thirty years of information literacy (1977-2007): A terminological, conceptual and statistical analysis. Journal of Librarianship and Information Science, 42(1), 3–19.

Potter, W. J. (2004). Argument for the need for a cognitive theory of media literacy. American Behavioral Scientist, 48(2), 266–272

Qin, J., & D’Ignazio, J. (2010). Lessons learned from a two-year experience in science data literacy education. In: Proceedings of the 31st annual IATUL conference, 20-24 June 2010. 2,

Rainie, L.: How Libraries can Survive in the New Media Ecosystem HELIN Library Consortium (2009), Avaliable at: http://www.pewinternet.org/2009/01/14/howlibraries-cansurvive-in-the-new-media-ecosystem-2/ (accessed 19August 2017).

Ridley, M. (2012). Beyond literacy: Exploring a post-literate future. Avaliable at: http://www.beyondliteracy.com/.(accessed 19August 2017)

Savolainen, R. (2002), “Network competence and information seeking on the Internet: from definitions towards a social cognitive model”, Journal of Documentation, Vol. 58 No. 2, pp. 211-226.

Schneider, R. (2013). Research data literacy. In S. Kurbanoglu, et al. (Eds.), worldwide commonalities and challenges in information literacy research and practice (pp. 134–140). Cham: Springer International.

Snavely, L., & Cooper, N. (1997). The information literacy debate. Journal of Academic Librarianship, 23(1), 7–14

Spitzer, K., Eisenberg, M.B. and Lowe, C.A. (1998), Information Literacy: Essential skills for the Information Age, Syracuse University, New York, NY.

Street, B. (1984). Literacy in theory and practice. Cambridge: Cambridge University Press

Street, B. (2005). Understanding and Defining Literacy. UNESCO Reports

Street, B. (2008). New literacies, new times: Developments in literacy studies. In B. V. Street & N. H. Hornberger (Eds.), Encyclopedia of language and education (pp. 418–431). New York: Springer.

Wilson, C., Grizzle, A., Tuazon, R., Akyempong, K., & Cheung, C. K. (2011). Media and information literacy curriculum for teachers. Paris: United Nations Educational, Scientific and Cultural Organization. Avaliable at: http://www.unesco.org/new/fileadmin/MULTIMEDIA/HQ/CI/CI/pdf/media_and_information_literacy_curriculum_for_teachers_en.pdf. (Accessed 19August 2017).

Zichermann, G. & Cunningham, C. (2011). “Introduction”. Gamification by Design: Implementing Game Mechanics in Web and Mobile Apps (1st ed.). Sebastopol, California: O’Reilly Media.

Zurkowski, P. (1974). The information service environment: Relationships and priorities. Washington, DC: National Commission on Libraries and Information Science.


[1] دکتری علم اطلاعات و دانش شناسی، Maryasadi2008@gmail.com

[2] – Computer literacy, Information literacy, digital literacy

[3] – Transliteracy, multiple literacy, metaliteracy, multimodal literacy, multicultural literacy, multilingual literacy, critical literacy

[4] – McClure, Spitzer, Bawden, Savolainen, Lonsdale and McCurry, Addison and Meyers

[5] – Zurkowski

[6] Pinto, Cordon, and Diaz

[7] – Johnson

[8] – Goolging

[9] – Palmer & Gelfand

[10] – Boekhorst

[11] – Johnston & Webber

[12] – ALA

[13] – Grenfell& Bloome

[14] -Street

[15]– Livingstone, van Couvering, and Thumin

[16] – New Literacy Studies

[17] – Street

[18] – Transliteracy

[19] – metaliteracy

[20] – Koltay, Spiranec, and Karvalics

[21] – Ridley

[22] – Kress

[23] – Rainie

[24] – Pew

[25] – Snavely and Cooper

[26] – IRA

[27] – deixis

[28] -Leu

[29] – newborn literacies

[30] – transforming literacies

[31] – hyperpeople literacies

[32] – Karvalics

[33] – Healey

[34] – Margolis & Murray

[35] – Boneau

[36] – Dunn

[37] – Mair، Taylor & Hulme

[38] – Netizen

[39] – Behrman

[40] – Kickbush

[41] – Futures Literacy

[42] – Miller

[43] – Amartya Sen & Martha Nussbaum

[44] – Futures Literacy Laboratories (FLL)

[45] – Visual literacy

[46]– graphicacy

[47] – Balchin & Coleman

[48] – Aldrich & Sheppard

[49]– infographicacy

[50] – Heller

[51] – Beavis

[52] – gamification

[53] – Deterding

[54] – Zicherman, Houtari & Hamari

[55] – gamificacy

[56] – Operacy

[57] – Aufderheide

[58] -EP

[59] – Lau

[60] – NAS

[61] – Schneider

[62] – Mandinach & Gummer

[63] – Qin & D’Ignazio

[64] – Gilster

[65] – Bawden

[66] – Martin

[67] – Internet of Everything (IoE)

[68] – Mark Pesce

دکتر مریم اسدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *