فرار از مسئولیت مشارکت اجتماعی یا ناامیدی از مزایای عضویت در انجمن؟: نگاهی به فراز و فرود مشارکت در فعالیتهای انجمن
نگاهی به وضعیت کنونی فعالیتهای اجتماعی علاقمندان در انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران نشاندهنده یک اتفاق مهم و تأثیرگذاری است که رخ داده است. از این جهت صفت مثبت یا منفی برای آن ذکر نمیکنم که شاید نتوان به درستی، خوبی یا بد بودن این اتفاق را به قضاوت نشست. با این حال، استفاده نکردن از عینک بدبینی و نادیده گرفتن عینک خوشبینی هم نمیتواند تفاوتی در اصل قضیه داشته باشد: مشارکت در فعالیتهای داوطلبانه، حمایتگر و تأثیرگذار در رشته و حرفه از جمله در انجمن کتابداری و اطلاعرسانی کمرنگ است! این کاهش مشارکت، مقوله تازهای نیست که از شنیدن آن تعجب کنیم، اما پدیدهای مهم است که پیامدهای بسیاری برای همه ما (متخصصان، حرفهمندان، اعضای هیئت علمی، دانشجویان و …) دارد. کمترین پیامد این پدیده، از دست رفتن مزایایی است که برای محقق شدن آنها زحمتهای فراوانی در طول عمر 15 ساله انجمن کشیده شده است. شواهد این پدیده را میتوان از هشدارهای اعضای هیئتمدیره انجمن نسبت به مشارکت پایین افراد در همایشها و همچنین از افت میزان عضویت افراد در انجمن پیگیری کرد.
با این حال نباید از یک مسئله غافل شد: کاهش مشارکت اجتماعی در انجمن در یک بستر بزرگتر اجتماعی در حال رخ دادن است که باید با نگاهی جامعتر، این بافت را هم ترسیم کرد. به عبارت دیگر به نظر میرسد که این عدم مشارکت به برخی عوامل اجتماعی هم وابسته است که بررسی آنها نیازمند پژوهش و بررسیهایی علمی در این زمینه است. اما به طور کلی میتوان دو مورد از دلایل مهم عدم مشارکت واقعی و پایدار در فعالیتهای انجمن را به شرح زیر مطرح کرد:
فرار از مسئولیت مشارکت اجتماعی و ناامیدی از کارکردهای موثر و مثبت انجمن
تجربه نشان داده که انجمنها و کارهای گروهی همیشه با نیرویی عظیم شروع به کارکردهاند اما در گذر زمان، با کاهش تعداد افراد مشارکتجو در گذر زمان ادامه یافته و در نهایت افراد معدودی باقیماندهاند که سنگینی کارها بر دوش آنها قرار داشته است. هرچند بر این باورم که برای انجام کارهای مهم و بزرگ “یک مرد جنگی به از صد هزار” است! ولی نباید از تأثیر مشارکتهای اجتماعی افراد در پیشبرد اهداف انجمن به سادگی گذشت. شاید بتوان حضور افراد تأثیرگذار در انجمن و همچنین مشارکت اجتماعی همگانی را با دو مفهوم مدیریتی کارایی و اثربخشی مشابه دانست. اگر حضور افراد تأثیرگذار و پرکار در انجمن را نشانگر نیروهای کارآمد بدانیم که “کارها را، به درستی انجام میدهند” در این صورت زمینه ارتقاء کارایی انجمن را فراهم کردهایم. اما اگر به تعداد افرادی که در کارهای مشارکتی با انجمن همکاری میکنند، بیفزاییم، در این صورت “کار درست را انجام دادهایم” و بنابراین با افزایش اثربخشی زمینه ارتقاء عملکرد انجمن را نیز فراهم کردهایم. به نظرم، افراد کارآمد (که باعث افزایش کارایی سازمانها و انجمنها میشوند) همیشه در جامعه حضور دارند اما اگر زمینه افزایش اثربخشی را فراهم کنیم-که این کار بیشتر با اهداف انجمن همخوانی دارد- در این صورت بستر مناسبی را برای رشد پایدار انجمنها پایهریزی کردهایم. البته نباید تصور کرد که تنها افزایش یکی از این دو (کارایی یا اثربخشی) میتواند به بهرهوری مطلوب در انجمن منجر شود، بلکه این دو، همچون بالهای یک پرندهاند که ضعف یکی، پیامدهای ناگواری برای آن پرنده در پی دارد: سقوط!. بنا بر آنچه در بالا گفته شد، دو عامل مهمی که باعث میشوند افراد از مشارکت با انجمن سر باز بزنند و در نتیجه باعث کاهش اثربخشی فعالیتهای انجمن شوند در قالب دو گزاره پیش گفته قابل مطرح است.
فرار از مشارکت اجتماعی: فرار بهتر از قرار!
مشارکت در فعالیتهای انجمن، انگیزههای گوناگونی میتواند داشته باشد: از خود یابی و خود شکوفایی گرفته تا ارتقاء مهارتهای گروهی همچون تصمیمگیری گروهی صحیح، مشارکت همافزا، افزایش دانش و خرد جمعی، ارتقاء موقعیتشناسی؛ کسب موقعیتها و فرصتهای اجتماعی همچون شهرت، اعتبار و موقعیت اجتماعی؛ ارتقاء توانمندیهای فردی همچون اعتمادبهنفس، کارآمدی و حس رضایت از خود و … . با وجود این، طبیعی است هرگونه مشارکت اجتماعی هزینههایی (مادی و معنوی) را نیز برای فرد مشارکتجو در بر داشته باشد که لازم است مورد اشاره قرار گیرد. وجود این هزینهها تا اندازهای باعث میشوند افراد دست از مشارکت اجتماعی بردارند و به نوعی با “بیتفاوتی” نسبت به اوضاع موجود برای خود و دیگران، در بهترین شرایط تنها به “انتقاد بدون عمل” دست بزنند. باید باور داشت که بسیاری از تغییرهای بزرگ از جنبشهایی کوچک آغاز میشوند که پیامدهای شگفتانگیزی برای همه دارند. نمونه این کار را میتوان در گروه بحث کتابداری و اطلاعرسانی (فردوسی و ایرانکیس) و پایهریزی دوباره انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران و شاخههای انجمن پیگیری کرد که پیامدهای مثبت زیادی برای همگان فراهم کرده است. با آگاهی از این قضیه که انجمن مزایای حرفهای و صنفی فراوانی برای همگان دارد این سؤال پیش میآید چرا شیبِ کاهشی فرار از مشارکت اجتماعی (مانند مشارکت با انجمن) هنوز به سمت دامنه آن تُند است؟
اگر نگاهی ریشهای تر به این قضیه داشته باشیم، میتوان گفت این فرار از مشارکت اجتماعی برخاسته از “عدم آگاهی” از مزایای سازمانهای مردم نهاد (همچون انجمن) است. طبیعی است این عدم آگاهی به خودی خود زاده نمیشود و معلول علت دیگری است: “عدم انعکاس و اطلاعرسانی صحیح کارکردها و مزایای واقعی انجمن”. امام علی (ع) میفرماید “مردم دشمن چیزی هستند که (آن را) نمیدانند (نمیشناسند)”. این عدم آگاهی و عدم شناخت را باید به شکلی جبران کرد یا برطرف نمود. پرسشی که مطرح میشود ساده است و کوتاه: “چگونه؟” و پاسخی سادهتر: “از طریق بزرگان رشته”. چگونه انتظار داریم دانشجویان تازهوارد، بدون آنکه ببینند، بشنوند یا احساس کنند که اساتیدشان در فعالیتهای اجتماعی و فوقبرنامه آموزشی-پژوهشی خود، دوشادوش سایر دانشجویان در برنامههای انجمن مشارکت فعال دارند، به این کار مهم ترغیب شود؟ چنین انتظاری دور از انتظار است! هرچند افراد باید این آموزشها و آگاهیها را سالها پیشتر در فعالیتهای گروهی در مدرسهها آموخته باشند، اما این چرخه -که اگر ادامه یابد تا ابد معیوب خواهد ماند- باید به شکلی شکسته شود. با این حال لازم است به عامل دیگری نیز اشاره کرد که ناامیدی افراد از مزایایی است که انجمن برای جامعه دارد.
ناامیدی از مزایای انجمن: چه سود اگر پول نبود؟!
شاید بدترین نگاهی که میتوان به مشارکت در فعالیتهای انجمن داشت این است که منفعت مادی زودبازده و فوری را از انجمن طلب کنیم. این ملاحظات کاسبکارانه که بلای جان بسیاری از مشارکتهای اجتماعی است، در کوچهبازارها، بارها شنیده شده است که: “اگر این وقت را صرف کار دیگری میکردم شاید دو یا چند برابر، پول بیشتری دریافت میکردم”! به جرئت میتوان گفت اثری از این نگاه سودانگارانه در دلها، افکار و دیدگاههای هیچیک از افرادی که در کارهای مشارکتی و اجتماعی فعالیت میکنند، نمیتوان دید. البته باید اشاره کرد که مزایای مادی هم در اثر مشارکت برای افراد در آینده وجود خواهد داشت، اما صادقانه باید گفت این مقدار چیزی نیست که با آن بتوان دلخوش کرد و حتی این مزیت را میتوان در حد صفر در نظر گرفت. اما مزایای دیگری که مشارکت با انجمن را دربر میگیرد و بسیار پررنگتر، بیشتر و از همه مهمتر، جاودانهتر است، جنبه معنوی است. برخی از دوستانی را سراغ دارم که به سبب انجام فعالیت در کارهای مشارکتی و انجمنی، اشتهاری بیش از شهرت علمی و دانشگاهی خود به دست آوردهاند. طبیعی است، همین شهرت، مزایای مادی دیگری را هم در آینده برای افراد به دنبال خواهد داشت.
حال اگر به سبب ناآگاهی از مزایای واقعی پیوستن به انجمن و یا ناامیدی از مزایای این انجمنها، فرد رهتوشهای برای حال و آینده خود برنمیچیند، نباید انتظار داشت شخصیت تکاملیافتهتری را در او ببینیم. اما گاهی اوقات، دلایل دیگری نیز سبب رویگردانی افراد از انجمن میشود و مانع بزرگی در پیوستن آنها (به ویژه دانشجویان تازهکار) به انجمن به شمار میآید. یکی از آنها که متأسفانه در میان برخی از اعضای فعال انجمن هم دیده میشود تمامیتخواهی یا به عبارت سادهتر، نادیده گرفتن شرایط، توانمندیهای کنونی، ویژگیها و ضعفهای (احتمالی) افراد تازهکاری است که سرشار از حس یادگیری و آموختن هستند. در این قضیه حتی توانمندیهای بالقوه افراد نیز کمتر مورد توجه قرار میگیرد. گاه، برخی از این افراد علاقمند را بسیار توانمند، باهوش موفق میبینم ولی افسوس رفتار نادرست و نابجای ما، تأثیر بسیار زیادی در آینده همکاری آنها با انجمنها دارد. گویا هنوز انجمن به عنوان نمادی از پذیرش خرد جمعی، مشارکت اجتماعی و احترام متقابل به درستی درک نشده است. اینجاست که ناامیدی از مزایای انجمن برای افراد تازهکار بیش از پیش نمایان و به مانعی بزرگ برای راهیابی افراد علاقمند به انجمن تبدیل میشود. البته ناگفته پیداست هر فردی باهر شرایطی نمیتواند و نباید به جایگاهی درخور در فعالیتهای انجمن دست پیدا کند و برخی ویژگیها همچون پشتکار، صبر، استقامت، خلاقیت و … از ملزومات اساسی و مهم کار با انجمن است.
با این حال، برای جمعبندی مطالب گفتهشده میتوان پیشنهادهایی را مطرح کرد که برای افزایش مشارکت اجتماعی و آگاهی از مزایای انجمن قابلاجراست؛
- در فعالیتهای انجمن، به دانشجویان (به ویژه تازهکارها) مسئولیتهایی (هرچند کوچک) بسپاریم تا افرادی مسئول، متعهد و علاقمند پرورش دهیم؛
- به علاقمندان یادآور شویم که پس از ما، کار انجمن باید به دست آنها سپرده شود تا این چرخه برای همه افراد علاقمند تکرار شود؛
- نمونههایی از افراد سرشناس رشته که با انجمنها همکاری فعالانهای دارند به علاقمندان ارائه کنیم تا دانشجویان بدانند چه افرادی سرآمدان مشارکت اجتماعی در جامعه خود هستند؛
- با علاقمندان درباره مزایا، دشواریها و چالشهای مشارکت اجتماعی سخن بگوییم تا اگر در این راه تردیدهایی دارند، بتوانند از این تردیدها عبور کنند؛
- به عنوان حرفهمندان، علاقمندان، مدیران، اعضای هیئتعلمی، متخصصان و … تلاش کنیم تا هر گونه که امکانپذیر است افرادی را به این علاقمندان بیفزاییم. به شرطی که خود از علاقمندان واقعی انجمن باشیم؛
- با علاقمندان درباره مزایای واقعی همکاری با انجمن سخن بگوییم و از آنها بخواهیم، مزایای مادی فوری، کوتاه مدت و غیر هدفمند مورد نظر خود را با مزایای معنوی بلندمدت، هدفمند و راهبردیتر جایگزین کنند؛
- تلاش کنیم افراد علاقمند به مشارکت با انجمن را بشناسیم، به آنها اعتماد کنیم، اعتمادبهنفس آنها را بیشتر کنیم و نخواهیم تنها همچون ما باشند.