علم گر دست نا اهلش بود علم نبود عاقبت رنجی بود
الهام یلوه و افسانه یلوه
دانشجویان کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه قم
این روزها تیتر اول همه خبرهای جهان با جملهای شروع میشود که واژه کرونا درآن خودنمایی میکند. به این پدیده از جنبههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و حتی طنز پرداخته میشود و همه ما چه درفضای مجازی و چه ازطریق گیرندههای صوتی و تصویری خبرهای مربوط به آن را دنبال میکنیم. آنچه که در لابه لای این اخبار ذهن را به خود مشغول میکند، واژه پرتکرار کرونا نیست، بلکه واژهای است به نام علم، که متأثر از این ویروس، خواسته یا ناخواسته مورد هجمه قرارگرفته و احتمال آزمایشگاهی بودن این ویروس یکی از احتمالات مطرح شده توسط صاحبنظران در علوم زیست فناوری است. این ادعا بدون شک علم را مورد بازخواست قرار میدهد. از آنجایی که اظهارنظر کردن در این مورد نیازمند تخصص و آگاهی کافی است، طبیعتاً ورود به آن خارج از عقل سلیم است، ولی این سؤال را به ذهن متبادر میکند که آیا علم در اختیار نااهلان قرار گرفته است که همچنان شاهد فجایع مرگبارتری نسبت به گذشته در جهان هستیم؟
علم به معنای همه دانش مدون بشری است، که هرچند با تفاوت، علم نامیده میشود (مصباح یزدی، 1366، ج1، ص63)؛ ﭼﺮا ﻛﻪ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻋﻠﻢ ﺑﻪ رشته ﺧﺎصی اﺧﺘﺼﺎص ﻧﺪاﺷﺘﻪ، ﻫﻢ درﻋﻠﻮم ﺗﺠﺮبی و ﻫﻢ در ﻋﻠﻮمﻧﻈﺮی ﺻﻮرت میﮔﻴﺮد (ﺻﺒﻮری،1384، ﻧﻘﻞ از: زﻟفی ﮔﻞ وﻛﺒﺎﻧی ﺑﺨﺘﻴﺎری،«ﻣﺼﺎدﻳﻖ ﺗﻮﻟﻴـﺪ ﻋﻠﻢ: ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی اﻧﺘﺨﺎب واﻧﺘﺨﺎب ﺷﺎﺧﺺها»1387،ص2). اگر این علم به دست انسانی از نسل قابیل افتاده و زمین را جولانگاه زیاده خواهیهای خود قرار دهد، آلوده به بیاخلاقی شده و به پشتوانه همین بیاخلاقی بر انسانی که به اعتبار علم پاک و اخلاقمدار میتواند به تعالی روح و جسم برسد، سیطره مییابد. اخلاق طبق واژهنامه وبستر، مریام و دایرهالمعارف بریتانیا، به مجموعهای از دستورالعملها و قوانین درباره آن چه صحیح و غلط، بد وخوب است و آنچه که باید و نباید انجام پذیرد اطلاق میشود. ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻋﻠﻢ ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻲ اﺳﺖ ارادی، اﺧﺘﻴﺎری و آﮔﺎﻫﺎﻧﻪ. ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ دﻟﻴﻞ ﻣﻰﺗﻮاﻧﺪ ﺟﻬﺖﮔﻴﺮیﻫﺎى اﺧﻼﻗﻰ، ﻏﻴﺮاﺧﻼﻗﻰ و ﺿﺪاﺧﻼﻗﻲ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. داﻧﺸﻤﻨﺪ میﺗﻮاﻧﺪ در ﻣﻮﺿﻌﻲ ﺧﺼﻤﺎﻧﻪ ﺑﺎ ﺟﺎﻣﻌﺔ اﻧﺴﺎنی ﻧﺘﻴجه ﺗﻼش ﺧﻮد را ﺑﺮای آﻓﺮﻳﻨﺶ رﻧﺞ ﺑﻴﺸﺘﺮ اﻧﺴﺎنﻫﺎ ﺑﻪ ﻛﺎرﮔﻴﺮد؛ ﻫﻤﺎن ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ میﺗﻮاﻧﺪ از ﺣﺎﺻﻞ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﺧﻮد در راه رﻓﺎه و آﺳﺎﻳﺶ و ﺳﻼﻣﺖ و ﺳﻌﺎدت اﻧﺴﺎن استفاده کند (جباران،1390). بنابراین میتوان گفت که اخلاق بیان کننده این است که انسان در برابر انسان چگونه رفتاری داشته باشد، که حیات و کرامت انسانی در خطر نابودی قرار نگیرد. البته نباید نقش علم اخلاقمدار را در توسعه جهان هستی و کمک به بشریت نادیده گرفت، اما وقتی به یکباره عالم هستی از علمی که به بیراهه کشیده میشود، متأثر میشود و انسان را به ورطه مرگ میکشاند، و فجایع غیراخلاقی و غیرانسانی با نام علم رخ میدهد، اینجاست که علم معصومیت خود را از دست رفته میبیند. علمی که میتواند مرهمی باشد بر دردها، ابزاری باشد برای راحتی و آرامش و در خدمت حیات بشر و نزدیک کردن انسانها با هر زبان، دین، نژاد و ملیت برای همدل و همراه کردن آنها برای نیل به انسانیت و پیشرفت، میتواند دستخوش بیاخلاقی شود و این را تاریخ بارها به خود دیده است. شاید یادآوری ساخت بمب هستهای توسط رابرت اوپنهایمر و آلبرت انیشتین که در سال 1939 میلادی که با آغاز جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد، و درهیروشیما و بعد ناکازاکی مرگ صدها هزار نفر را رقم زد، و ساخت دینامیت توسط آلفرد نوبل که انسانهای زیادی را به کام مرگ کشید و خیلی از کسانی که طلایه دار این راه بوده اند و در این مجال نمیگنجد، مبین این باشد که علم اگر آلوده به بیاخلاقی شود و در دست نااهلان دست به دست شود، مستعد این خواهد بود که برگی از دفتر تاریخ زیستن بشریت را بر روی این کره خاکی با بیرحمانهترین و غیرانسانیترین اعمال به رشته تحریر درآورد. آنچه که انسان امروز به آن نیازمند است، این است که، علم به عنوان یک زبان مشترک در میان دانشمندان و محققان که اخلاق را سرلوحه کار خود قرار میدهند در خدمت بشریت به راه خود ادامه داده و آلوده به بیاخلاقی نشود. توقع زیادی نیست، که علم به دست اهلش بیافتد، چون ذات انسان انتظاری جز این ندارد که علم یاریگر او باشد برای بقا و زیستن، آن هم در آرامشی که او را به سعادت برساند.
در هر عصری، زندگی انسان با پیدایش فناوریها از جنبههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، زیست محیطی دستخوش تحولات عدیدهای میشود که این تحولات گاهی برای او سودمند و گاهی زیانبار است. قرن بیست و یکم را قرن فناوری زیستی نامیدهاند، و نظر به اینکه علم بدون در نظر گرفتن اخلاق پیامدهای تلخ و تاسف انگیزی را برای بشر به ارمغان میآورد، لازم است که در کنار مطالب گوناگون زیستشناسی با مباحث اخلاقی که به وسیله دانش زیست شناسی به چالش کشیده میشود و نیز با بیم و هراسهایی که این فناوری ایجاد میکند و همچنین امیدهایی که این فناوری برای زندگی بهتر فراهم میسازد، آشنا شویم و توسعه این فنآوریها به گونهای باشد که درخدمت انسان باشد نه این که انسان برده این فن آوریها گردد (احمدی و همکاران،1392). بنابراین بازهم اخلاق در این جا نمود پیدا میکند و با نام اخلاقزیستی همراه با پیشرفت انسان در علوم زیستشناسی و پزشکی پای به عرصه وجود میگذارد. در این حالت، بیش از پیش وجود اخلاق در کنار علم و فناوریهای وابسته به آن احساس میشود؛ چرا که هدف، انسان است و انسان تنها موجودی بر روی این کره خاکی است که واژهای به نام اخلاق را به دلیل داشتن فهم وشعور درک میکند. انسانی که در گذر زمان بارها هم طعم علم اخلاق مدار را چشیده و هم طعم تلخ علمی را چشیده که بلای جانش شده است. وقتی که از علم در هر زمینهای سخن به میان میآید، باید پیرو قواعد و اصولی بود که علم موجود را بتوان در مسیر درست هدایت کرد و پایه و اساس این قواعد و اصول همان اخلاقی است که علم را پالایش میکند، و با توجه به اینکه اخلاق زیستی نیز، یک علم است، مانند علوم دیگر از اصول و مبانی مشخصی پیروی میکند، که مختص به قوم و سرزمین خاصی نیست، از جمله این اصول: اصل عدم تبهکاری و زیان نرساندن، اصل اجتناب از پژوهش مخفی، اصل مسئولیت حرفهای، اصل حقیقت گویی، اصل سودمندی، اصل منفعتخواهی، اصل عدالت …. (نیکراد،1393). در اینجا به اقتضای بحث تنها به تعریف اصول عدم تبهکاری و زیان نرساندن و ا اجتناب از پژوهشهای مخفی بسنده میکنیم.
اصل عدم تبهکاری و زیان نرساندن: به این مفهوم است که هر پژوهشی که در ارتباط با انسان و محیط زیستن او انجام میشود منجر به زیان رساندن به انسان و محیط زیست او نشود.
اصل اجتناب از پژوهش مخفی: به این موضوع اشاره دارد که هرگونه پژوهشی که بر روی انسان و یا محیط زیستن او انجام میشود باید آشکار باشد و به طور دقیق و به دور از پنهان کاری به جهانیان گزارش شود. البته می توان برای جلوگیری از فاش شدن ابزار علمی مجاز اعلام نتیجه آن را با جلب رضایت مقامات ذی صلاح به بعد از نهاییشدن پژوهش موکول کرد (نیکراد،1393) و این که یک دانشمند و محقق بتواند به این اصول پایبند باشد، به سلامت روانی او بر میگردد که چه اندازه نوعدوست و متعهد است تا علمی را که به عنوان ابزار در اختیار دارد در جهت خدمت به بشریت به کار گیرد. شاید بارها این جمله را شنیده باشید که یک چاقو ابزاری است که در دستان یک پزشک می تواند نجات دهنده یک انسان باشد و در دستان یک قاتل جان یک انسان را بگیرد. بنابراین در نظامهای آموزشی و پژوهشی دنیا اگر جایگاه اخلاق به عنوان جزء لاینفکی در تولید علم به خوبی مشخص شود، جویندگان دانش، علمی را فرا خواهند گرفت که تنها ابزاری است در جهت کمک به بشریت و ارتقای شرافت انسانی. این مهم به دست نخواهد آمد مگر با آموزش صحیح توسط عالمان و دانشمندان اخلاق مداری که زمام امور را به دست نااهلان و عالم نمایان بی اخلاق ندهند و هدف خود را بر این پایه بنیان کنند که علم خیرخواه انسان باشد نه نابودگر وی و برای رسیدن به این هدف، آموزش توأم با اخلاق مداری را سرلوحه آموزش خود قرار دهند.
در تقویم جهانی، یونسکو که به عنوان معتبرترین سازمان آموزشی و فرهنگی در جهان است، روز 10نوامبر را به عنوان روز جهانی«علم در خدمت صلح و توسعه» نامگذاری کرد. از مهمترین اهداف یونسکو جهت نامگذاری این روز به نام «روز علم»، بهرهمندی جوامع از آثار مثبت علم، فناوری و نوآوری درزندگی روزمره مردم، صلح و توسعه، ایجاد فضایی برای تبادل اطلاعات پیرامون تأثیرات آن برزندگی مردم و معرفی برخی موقعیتهای جدید برای بالا بردن کیفیت زندگی مردم بود. همچنین فرصتی باشد که علم را جهت ساختن جهانی بهتر بکار گیرند. در ادامه در یک برنامه بلند مدت ده ساله اهداف دیگری نیز تعریف شد. به همین دلیل همه ساله بر روی یکی از اهداف تعریف شده تمرکز و همچنین شعاری برای این روز در هرسال انتخاب میشود. با نامگذاری آن سال به نام این اهداف، به نوعی کشورها تشویق میشوند تا برنامههای آموزشی خود را در راستای رسیدن به این اهداف پیش ببرند. شعار روز جهانی علم در سال 2019 میلادی «علم برای همه : هیچ کس را جا نمیگذارد» انتخاب شد، که وقتی این شعار را خواندیم انتخاب کننده این شعار را تحسین کردیم، اما زمان زیادی نگذشت که زیبایی این مفهوم در ذهنمان جای خود را به این سؤال داد، که آیا علمی که در دهه دوم قرن 20 برای همه : هیچ کس را جا نمیگذارد ممکن است چنین علمی باشد که بشر را با یک بیماری ناشناخته بنام COVID 19 به کام مرگ بکشاند. با این احتمال باید به دنبال پادزهر اخلاق برای علم بود و همانند انتشار سریع این ویروس به انتشار اخلاق برای نجات علم همت گمارد. اخلاق مختص به دین خاص، نژاد خاص، و ملیت خاصی نیست بلکه حالتی درونی در وجود هر انسان است که بازدارنده وی از اعمال ضد انسانی است و میتوان گفت که در این راستا رسالت دانشمندان و عالمان در مسیر پر فراز و نشیب کسب علم از دو جنبه قابل تأمل است: یکی تعلیم وتدریس علم همراه با اخلاق که ضامن اصالت و سلامت علم میشود و همت جهانی را میطلبد، و دیگری مقابله با ناهنجاریهایی است که هر از گاهی گریبانگیر علم میشود و حیات انسان را به مخاطره میاندازد. این جنبه را در شرایط امروز برای مقابله و از بین بردن ویروس کرونا از جانب دانشمندان و متخصصین شاهد هستیم.
سخن کوتاه اینکه علمی که بیماری میزاید آن هم یک بیماری که جهان از آن در امان نخواهد بود، علمی است مخرب و زاییده یک ذهن و روان بیمار، که در دستان نااهلان رقص مرگ را به نظاره نشستهاند، و تنها باید امیدوار بود که دانشمندان و محققان اخلاقمدار بتوانند در برابر این نااهلان بیاخلاق، قد علم کرده و نقشههای شوم آنان را نقش برآب کنند و معصومیت از دست رفته این ابزار ارزشمند را باز گردانند تا جهان باز هم روی آرامش را ببیند. هرچند که این پایان ماجرا نخواهد بود…
منابع و مأخذ:
احمدی، ناصر؛ معاوی، رضا؛ معاوی، راضی؛ گودرزی، مهدی؛ رضایی، سعید(1392). شبیهسازی یک دخالت و یا یک علم نو. ارائه شده در دومین همایش بررسی ضوابط شرعی در پزشکی. ص349-390.
جباران، محمدرضا(1390). ﺿﺮورت اﺧﻼق ﻣﺪاري در ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻋﻠﻢ ﺑﺎ ﺗﻜﻴﻪ ﺑﺮ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﺧﻼق اﺳﻼﻣﻲ16. فصلنامه علمی پژوهشی قبسات.16، 155-176
صبوری، علی اکبر؛ فصلنامه سیاست علمی و پژوهشی رهیافت، 27، 226-235 نقل از امینی،علیرضا؛«میزگرد»؛ مجله پژوهش و حوزه، ش12 زمستان 81، ص8.
مصباح ﻳﺰدي، ﻣﺤﻤﺪﺗﻘﻲ؛ آﻣﻮزش ﻓﻠﺴﻔﻪ. ﭼﺎپ دوم، ﺗﻬـﺮان: ﺳﺎزﻣﺎن ﺗﺒﻠﻴﻐﺎت اﺳﻼﻣﻲ،1366.
زلفیگل، محمدعلی و کیانی بختیاری، ابوالفضل(1387). مصادیق تولید علم: شاخصهای انتخاب و انتخاب شاخصها؛ نشر آی. آر پی.دی.اف
نیکراد، امید(1393).اخلاق زیستی. بازیابی10 فروردین 1399، از
Ethics. Merriam Webster online. Dictionary Merriam Webster Inc. 2012.
Ethics. Encyclopedia Britannica online. Encyclopedia Britannica Inc. 2012.
http://www.britannica.com/EBcheked/topic/19402 3/ethics (accessed in 2012)