سواد اطلاعاتی از نگاه یک مدیر با تجربه: مصاحبه با سرکار خانم پروانه مدیر امانی مدرس موفق سواد اطلاعاتی
مصاحبهکنندگان: دکتر رحمان معرفت[1]، آتوسا شیدفر[2]، فهیمه علیرضایی[3]
پیش درآمد
پروانه مدیرامانی کارشناس ارشد علم اطلاعات و دانششناسی از دانشگاه علوم پزشکی ایران است. وی مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه تهران اخذ کرده است. بیش از 28 سال سابقه کار در کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی تخصصی پزشکي داخل کشور و نیز کتابخانهی دانشگاه پزشکی ایالت کارولینای جنوبی آمریکا، در کنار پرداختن به حوزهی سواد اطلاعاتی، شهرتی چشمگیر به خانم مدیرامانی داده است. این شهرت عمدتا به واسطهی برگزاری دورههاي آموزشي مختلف و منظم در قالب کلاس و کارگاه در حوزهی سواد اطلاعاتی همچون کارگاه شیوه جستجوي علمي، آشنايي با منابع مبتني بر شواهد در حوزهی پزشکي، نگارش مقالات علمي، کارگاه نرمافزارهاي مدیریت مراجع، آشنايي با منابع اطلاعرساني علوم زيست پزشكي، ابزارهاي علمسنجي و نظاير آن برای ایشان بهدست آمده است. او شیوهی کار با سرعنوانهای موضوعی پزشکی “مش”، ردهبندی پزشکی “ان ال ام” و پایگاه اطلاعاتی “مدلاین” را در دورههای کوتاه مدت آموزشی کتابخانهی دانشگاه پزشکی کارولینای جنوبی و کتابخانهی ملی پزشکی آمریکا (ان ال ام) آموخته است.
در طی دورهی حرفهای وی، اثر کاربردی و ارزشمندی نیز با نام “راهنمای بهرهگیری از ابزارهای فهرست نویسی موضوعی، ردهبندی و نمایهسازی در کتابخانههای علوم پزشکی”، از ایشان تالیف و منتشر شده که از منابع مطالعه رشته نیز میباشد. ایشان دارای سابقهی تدریس در كارگاههاي آموزشي هفتگيآشنايي با منابع الكترونيكي و مهارتهاي اطلاعيابي در محیط وب در كتابخانهی مركزي دانشگاه علوم پزشکي مشهداز سال 1380 تاكنون میباشند. آموزش رسمی و مستمر “آشنایی با منابع اطلاعاتی پزشكي و شيوههاي جستجوي علمي” در دورههای توانمندسازی اعضای هیئت علمی و دانشجويان تحصيلات تکميلي دانشگاه علوم پزشکي مشهدو هدایت و مشاوره براي تحقیق و مروری بر مطالعات در علوم بالینی و پایه، از جمله فعالیتهای روزمرهی ایشان میباشد.
همکاری مستمر با انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران و نشستهای تخصصی کنگره سالانه متخصصان علوم اطلاعات بهعنوان عضو کمیتهی علمی و دبیر نشست، همكاري علمي با معاونت پژوهشي كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران در خصوص تاليف و ترجمه مقالههای متعدد چاپ شده در دائرهالمعارف كتابداري و اطلاعرساني كشور از 1377 تاكنون، داوري مقالات ارسالي از فصلنامه “مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات” كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران و مجله علمی-پژوهشی آینده آموزش پزشکی و عضو هیات تحریریه دو فصلنامه علمسنجی کاسپین، همچنین عضويت در شوراي تخصصي و سياستگذاري كتابخانههاي دانشگاه علوم پزشکی مشهد، تهيه محتوا و طراحي وبسايت كتابخانه مركزي دانشگاه، طراحی و تولید محتوا و عرضه درس مجازی ” اینترنت در پزشکی” و ” آشنایی با پایگاههای اطلاعاتی” در سامانه آموزش مجازی دانشگاه از جمله فعالیتهای تاثیرگذار ایشان است.
ایشان همچنین تجربههای حرفهای خود را در قالب سخنرانیها و مقالههای متعددی عرضه و به قلم درآوردهاند که از جمله میتوان به کنشپژوهی در کتابداری و اطلاعرسانی: کاوشی مستمر بین نظر و کنش؛ جریان کنونی اطلاعات و “سازماندهی و پردازش” کاربردی و موثر اطلاعات: رویکردی تحلیلی و آسیبشناسانه، كتابخانه ديجيتال پزشكي ایران و استانداردهاي آموزش مهارتهاي اطلاعيابي مبتني بر وب، ابزارهاي گوناگون جستجوي مدلاين در محيط وب، گامي به سوي سوادآموزي اطلاعاتي: ارزيابي يك تجربه آموزشي؛ تلاش براي توليد دانش سازماني: تجربه تشكيل شوراي تخصصي و سياستگذاري كتابخانههاي دانشگاه علوم پزشكي مشهد و پژوهشي پيرامون برنامهريزي راهبردي در كتابخانههاي دانشگاهي: رويكردي براي افزايش بهرهوري و مواردی دیگر اشاره کرد. مدیر امانی از جمله مدیرانی است که میتوان از سخنانش کولهباری از تجربه برای نسل جوان و دانشجویان تشنه تجربه بهدست آورد.
در درس “آموزش سواد اطلاعاتی” یکی از تمرینهایی که دانشجویان این درس میتوانند انجام دهند بهرهمندی از تجربه افراد موفق در حوزه سواد اطلاعاتی است. بر همین اساس در نیمسال اول 1395، مصاحبه مذکور با یکی از چهرههای موفق در حوزه سواد اطلاعاتی بهعنوان یکی از تمرینهای دو تن از دانشجویان علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه سمنان در نظر گرفته و اجرا شد. آنچه در ادامه میآید ماحصل این تمرین است.
üBottom of Form
سرکار خانم مدیر امانی، یکی از انگیزههای ما برای انجام این مصاحبه، کارگاههای سواد اطلاعاتی برگزار شده در سازمان متبوع شماست، لطفاً اگر امکان دارد دربارهی چگونگی شکلگیری این کارگاه و ایده اصلی راهاندازی این کارگاهها برایمان بگویید.
ایده و شکلگیری راهاندازی کارگاههای سواد اطلاعاتی در سازمانی که کار میکنم از یک پژوهش در سال 1379 آغاز شد. من همیشه خدای را شاکرم که با انسانهای فرهیخته و عالمی در مسیرهایی از زندگیام روبهرو شدم و از آنها بسیار آموختم. خانم دکتر مهری پریرخ استاد گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه فردوسی مشهد در همان سال قصد انجام پژوهشی پیرامون شناسایی عوامل تاثیرگذار در برنامه ریزی راهبردی بهمنظور گسترش خدمات اطلاعرسانی و افزایش بهرهوری از آن در کتابخانههای دانشگاهی داشتند که تا آن زمان دربارهی آن هیچ تحقیق جدی صورت نگرفته بود. مکان مطالعه ایشان کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود و به این ترتیب بود که با هدایت ایشان و در کنار ایشان پژوهشی را آغاز کردم. در فرایند پژوهش و با توجه به استانداردهای مدون و معیارهای تعیین شده، الگوی “عناصر تاثیرگذار در برنامهریزی راهبردی کتابخانههای دانشگاهی” طراحی و پیشنهاد شد. اعضای هیئت علمی و دستیاران تخصصی دانشگاه گروههای شرکت کننده در این پژوهش بودند. از جمله نتایج مهمی که از پاسخهای دو گروه دخیل در این پژوهش حاصل شد، نبود امکان دسترسی به اینترنت و نیز لزوم تقویت فعالیتهای آموزشی کتابخانهها است. در همان زمان هم به خاطرم هست که راهکارهای مربوط به برنامهریزی سوم توسعه در وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی برای ضرورت فراهم کردن تسهیلات و امکانات مناسب برای رشد و تعالی علمی و پژوهشی دانشجویان و اعضای هیئت علمی را نیز بررسی کردیم. چون یکی از راهکارهای عرضه شده، طراحی و اجرای آموزش مداوم برای کارکنان و استفاده کنندگان و تجهیز کتابخانهها به امکانات لازم برای دسترسی به اطلاعات بود.
دربارهی موضوع سواد اطلاعاتی چه دیدگاهی دارید؟ واقعاً چقدر این موضوع برای کشور اهمیت دارد؟
با وجودیکه بسیار در این موضوع شنیده و خواندهایم، هنوز مفهوم “سواد اطلاعاتی” برای برخی از افراد ناشناخته و گنگ است. اما ضرورتی است که باید در هر سازمان توسط حرفهایها عملیاتی شود بهگونهای که با کاربریهای اطلاعات در هر شکل و قالب و برای اهداف مختلف حرفهای و آموزشی و پژوهشی آشنا شوند و مهمتر اینکه مادامالعمر توانمند شوند و براساس کاوش و بهکارگیری اطلاعات درست تصمیمگیری کنند. جامعه تخصصی امروز سواد اطلاعاتی را طلب میکند. به این مفهوم که به این موضوع بهمنزلهی یک فرایند مداوم و روند فکری در زندگی حرفهای خود نگاه کند. خوشبختانه آثار خوب و ارزشمندی دربارهی اصول نظری و شیوه پیادهسازی این موضوع در کشور تدوین و منتشر شده، واحد درسی مرتبط با این موضوع در رشته علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاههای مختلف کشور عرضه و تدریس میشود. اما برای اجرای عملی برنامهی مستمر آموزشی برای تربیت (باسوادان اطلاعاتی) تمرین و پشتکار نیاز است. اگر بپذیریم که کسب مهارتهای اطلاعاتی، قوه خلاقیت را پرورش میدهد و به دانستههای فرد معنا و جهت میدهد، پس نمیتوانیم به آن بی توجه باشیم. مثلا در برنامهریزی درسی سازمان آموزش و پرورش برای پرورش خلاقیت و افق علمی دانشآموزان این مبحث را میتوان پیادهسازی کرد. بهطوریکه، دانشآموز پس از پایان دوران دبیرستان، برای ورود به دنیای حرفهای و تخصصی پیشآگاهی دانشی و پژوهشی خوبی خواهد داشت و از حالت کلیشهای خارج میشود، چون مهارتهای پایه را آموخته است.
آیا امکان دارد مختصری دربارهی فعالیتهای روزانه توضیح دهید تا با فعالیتهای یک مدیر توانمند در حوزه سواد اطلاعاتی بیشتر آشنا شویم.
در محیط و حوزهای که کار میکنم بهویژه در چند سال اخیر مصادیق متنوع و کاربردی در زمینهی آموزش سواد یا مهارتهای اطلاعاتی عرصه پزشکی ایجاد شدهاند. مفاهیمی نظیر (کتابدار بالینی ) و (کتابدار پژوهشی). بر پایه همین مصادیق و مفاهیم، شیوههای کسب سواد اطلاعاتی تخصصی، مطرح و به مرحله اجرا درآمده است. اگر بر این باوریم که بهعنوان یک حرفهای در علم اطلاعات و دانششناسی، اطلاعات، کاربر و کاربریهای اطلاعات را بهخوبی میشناسیم و دانش تحلیل و کاوش نیازهای اطلاعاتی استفاده کننده را در حیطه کاری و دانشی کتابداران میدانیم، پس فعالیتهای روزانهی یک مدیر کتابخانه دانشگاهی در حوزه سواد اطلاعاتی کاملا آشکار است. در کتابخانه مرکزی دانشگاهی که کار میکنم، با تدوین یک برنامه منسجم راهبردی پنج ساله و برنامه عملیاتی آن، که زیر مجموعهای از برنامه کلان حوزه معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه و در نهایت برنامه راهبردی دانشگاه و اهداف کلان وزارت بهداشت، در واقع نقشه راه موجود است. وظیفه منِ مدیر کتابخانه است که جایگاه حرفهایام را در این برنامه کلان پیدا کنم، مسئولیتپذیر باشم و غرولند و گله را هم کم کنم.
چالشهای روزانهای که یک مدیر در این حوزه دارد، چگونه آموزش دادن نیست بلکه جا انداختن ضرورت این مفهوم در کل سازمان است. ما در دانشگاه از چند مسیر در حال حرکت هستیم، یک مسیر تعریف دروس مرتبط با توانمندسازی کارشناسان کتابخانهها و برنامهریزی برای برپایی دورهها با پوشش و چارچوب مدون (آموزش کارکنان)؛ مسیر دیگر همکاری مستمر با مدیریت امور هیات علمی دانشگاه در برنامه مدون (توانمندسازی علمی و پژوهشی اعضای هیات علمی) و عرضه آموزشهای هدفمند برای استفاده موثر از اطلاعات و ابزارهای علمی چه در قالب مجازی یا حضوری؛ در عین حال و همزمان، تدریس واحد درسی مصوب وزارت بهداشت با عنوان: سیستمهای اطلاعرسانی پزشکی به دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه در طول سال و برگزاری هفتگی کارگاههای آموزشی مهارتهای اطلاعیابی کتابخانه مرکزی دانشگاه که از سال 1380 تاکنون با همکاری کارشناسان زبده رشته انجام میشود.
یکی از چالشهای فارغ التحصیلان علم اطلاعات، بازار کار است، آیا سواد اطلاعاتی میتواند در این حوزه یعنی ایجاد کار و فرصت کاری به آنها کمک نماید؟ چگونه؟
قبول دارم که یکی از چالشهای اصلی فارغ التحصیلان این رشته بازار کار است اما این واقعیت را نیز مشاهده میکنم که غالب آموختههای تازه فارغ التحصیلان، حرفهای و بازارکار پسند نیست. بهصورتی حرفهای در حوزه سواد اطلاعاتی وارد شدن هم نیاز به تواناییهای ارتباطی قوی و هم دانش و قدرت تحلیل و موشکافی لازم دارد. سواد اطلاعاتی فرصت کاری ایجاد میکند به شرطی که فرد آمادگی و پذیرش و مسئولیتپذیری کارکردن حرفهای را در خود ایجاد کند، سازمان و مخاطبان آن را بشناسد و هرقدمی که برمیدارد با این اعتقاد باشد که خودش هم درحال رشد و بالندگی است. بی تردید هر چه مطالعه و کاوش و دانش نظری و عملی منِ فارغ التحصیل بیشتر باشد، توانمندتر و ورزیدهتر در عرصه سواد اطلاعاتی عمل میکنم.
نظر شما دربارهی چالشهای ارائه سواد اطلاعاتی در دانشگاههای کشور چیست؟
ماموریت و رسالت اصلی دانشگاه، تربیت دانش آموختگانی کارآمد، خلاق و مجهز به دانش روز و توانا در عرصه پژوهش و آموزش است. دانش، محور اصلي نيروي كار و تولید در عصر حاضر است. افزایش منابع اطلاعاتی از یک سو و روند سریع کهنه شدن دانش از سوی دیگر، چالشهایی را برای دانشجو و هیات علمی ایجاد کرده، به زبانی ساده، در دریای پهناور و بی حد و مرز اطلاعات امروز سرگردانند و مسیر درست ارزیابی و استفاده موثر از اطلاعات موجود را نمیدانند. حضورکتابدارانی با دانش و ماهر در دانشگاهها و مراکز آموزشی که در شیوههای اطلاعيابي و تحلیل و ترکیب نتایج، هم خلاق باشد و هم دارای مهارتهای خوب ارتباطی، کم است و این مهمترین چالش ارائه سواد اطلاعاتی موثر است. این کتابدار توانا باید قادر باشد مدیران ارشد دانشگاه را برای راهاندازی دورههای آموزشی مرتبط با سواد اطلاعاتی قانع کند. یعنی نقش کلیدی کتابدار دانشگاهی را در برآورده کردن اهداف آموزشی-پژوهشی سازمان بهخوبی در عمل نشان دهد نه فقط با سخنوری و سمینارهای بی حاصل.
آیا سواد اطلاعاتی و کارگاههایی که برگزار کردهاید در موفقیت شما بهعنوان یک مدیر در مدیریت کتابخانهها نقش داشته است؟ لطفا به صورت مصداقی مثالهایی بزنید.
پس از گذشت نزدیک به 28 سال سابقه کار در کتابخانه و حدود پانزده سال برنامهریزی و آموزش در حیطه سواد اطلاعاتی و نیز اداره کتابخانه، نقش (سواد اطلاعاتی) و (مدیریت کتابخانه) را بسیار پررنگ میدانم که ابعاد و جوانب متنوعی هم دارد. مهمترینش شناخت دقیقتر زبان (واژگان)، سطح دانش و نیاز اطلاعاتی مخاطبان سازمانی است که در آن کار میکنم. معمولا ما کتابدارها عادت میکنیم که به زبان و واژگان خود صحبت کنیم و گله هم داریم که چرا مخاطب ما متوجه منظور ما نمیشود! مثلا من که در یک دانشگاه علوم پزشکی کار میکنم بدیهی است که مخاطبم دانشجو و هیات علمی رشتههای مختلف پزشکی است پس اگر قصدم اینست که خدمات مناسب نیاز اطلاعاتی به آنها عرضه کنم پس هم اصطلاحات پزشکی را باید بشناسم و هم منابع اطلاعاتی این حوزه را.
مصداق دیگر از حضور مستمر و تدریسم در کارگاهها، شناسايي تدریجی و روشنگرانه نقاط قوت و ضعف و کمبود هم شرکت کنندگان و هم مدرسین و هم مجموعه ابزارها و منابع کتابخانههای دانشگاه است. چون با شناخت مشکلات و گرههای آموزشی و اطلاعاتی موجود، استراتژیهای هدفمندی را برای توانمندسازی آموزشی سطوح مختلف دانشجو و هیات علمی در زمان تدوین برنامه عملیاتی کتابخانه مرکزی و نیز برنامه پنج سال راهبردی کتابخانههای دانشگاه میتوان گنجاند. طراحی و تهیه محتوای وب سایت کتابخانههای دانشگاهی یکی دیگر از ابزارهای مدیریتی جذاب بهویژه در حیطه مدیریت دانش است که هرچه مهارتهای ارتباطی کتابدار-آموزشگر در کارگاهها و دورههای آموزشی سواد اطلاعاتی قویتر شود، دقیقتر و هدفمندتر به تهیه محتوا و طراحی وبسایت یک کتابخانه دانشگاهی میپردازد.
مهمترین نگرانی شما دربارهی سواد اطلاعاتی در موسسه متبوع خودتان و نیز در کشور چیست؟
نگرانی بگویم یا چالش نمیدانم، كاربردي كردن دانش و اطلاعات یا به عبارتی قابل فهمتر كردن دلایل برگزاری دورههای آموزشی مرتبط با سواد اطلاعاتی است. اكنون با توجه به فرايند رو به رشد جهاني شدن، کشور ما نیز در معرض رقابت در عرصه افزایش آمار تولیدات علمی قرار گرفته است. در چنين شرايطي آموزش شناخت و تشخیص نياز اطلاعاتي، توانایی ارزيابي اطلاعات به دست آمده و تفکیک اطلاعات مناسب از اطلاعات نامناسب در جهت پژوهشهای پرثمر و هدفمند، از جمله دغدغههاي متخصصان حوزه سواد اطلاعاتي است. اگر سواد اطلاعاتی را از نقطه نظر مدیریت دانش بنگریم، شناخت دانش و اطلاعات موجود در هر تخصصی و در هر سازمانی بسیار بااهمیت است. پس اگر تلاش و تاکیدهای برنامههای آموزشی هر سازمانی به سمت فراهم کردن محیط مناسبی برای اشتراك دانش تخصصی پژوهشگران با يكديگر باشد، این آموزشها تاثیری ماندگارتر خواهد داشت. شاید بیشترین نگرانی سازمانها در کشور، مشكلات ساختاري نظیر قوانين و مقررات آموزشی است كه هنوز به شكل منسجمي آموزش ضمن خدمت و يادگيري سازماني مبتنی بر دانش روز را در برنامههاي خود پيشبيني نكردهاند. البته همانطوریکه قبلا نیز اشاره کردم، خوشبختانه در دانشگاه علوم پزشکی مشهد، با برنامههای قابل انعطاف و تخصصی “آموزش کارکنان” و “توانمندسازی هیات علمی” و “آموزش تحصیلات تکمیلی” دانشگاه که امیدوارم مستمر و منظم باشد، این نگرانی وجود ندارد.
چه پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت سواد اطلاعاتی در کشور دارید؟
اگر به مقوله “سواد اطلاعاتی” صرفا با دیدگاه مهارتی نگریسته شود، بهبودی رخ نمیدهد، اما اگر یادگیری مادامالعمر، تسهیل پرورش خلاقیت و افزایش قدرت تحلیل علمی و تفکر انتقادی را هدف قرار دهیم، امید است وضعیت کند فعلی روندی رو به بهبود بیابد.
بیتردید دانشآموزان نیز در دنیای امروز به آشنایی با مهارتهای تحقیق کتابخانهای، مهارتهای شیوه جستجوی علمی در محیط وب و مهارتهای ارزشیابی اطلاعات نیاز دارند. اگر در برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش، ادغام برنامههای سواد اطلاعاتی حداقل در سطح دبیرستان جدی گرفته شود، امید به بهبودی در استراتژیهای تحقیق در مدارس هم هست. مشارکت گروهها و زیر مجموعههای مختلف در یک سازمان هم یکی از راهکارهای بهبود وضعیت سواد اطلاعاتی درکشور است. بطوریکه مثلا در یک دانشکده، تدوین برنامه آموزشی و اجرای آن بهطور مشترک و قانونمند با نظارت امور آموزش دانشکده و کتابخانه باشد.
از تجربههای جالب و شیرین خود در برگزاری کارگاههای سواد اطلاعاتی لطفا خوانندگان ما را نیز مستفیض نمایید؟
چقدر این پویایی و زنده بودن حرفه را دوست دارم بهویژه در برگزاری کارگاهها در طول این سالها خاطره و تجربه زیاد است. یکی از بازخوردهای بسیار آموزنده و فرحبخش این کارگاهها، بهویژه کارگاههایی که از سوی آموزش مداوم دانشگاه و با نظارت و اجرای کتابخانه مرکزی برای پزشکان سطح شهر مشهد اجرا میشد، استقبال بسیار خوب و مراجعه مکرر پزشکان به کتابخانه مرکزی برای جستجویهای علمی و درخواست برای تکرار کارگاهها بود. یکی از متخصصان قدیمی شرکت کننده، با وجودیکه در روزهای اول کارگاه برای کار با رایانه مشکل داشت، پس از چندی به کتابخانه مرکزی مراجعه کرد و با چنان شور و شوقی بیان میکرد که تشویق شده برای مطب خود، رایانهای با تمام ملزومات نظیر چاپگر و غیره خریداری کند و برای هر بیمار، فایلی ایجاد کرده و کلیه سوابق او را نگهداری میکند و با کمک وبسایتهای (آموزش به بیمار) مطالب مفیدی را برای آنها ترجمه و در اختیارشان قرار میدهد. این فرد و بسیاری دیگر از پزشکان عمومی و متخصص سطح شهر از مراجعین اصلی و مستمر کتابخانه مرکزی دانشگاه هستند.
سبک شما در برگزاری کارگاههای سواد اطلاعاتی چیست؟ یعنی منظورم این است که آیا سبک یا روش خاصی در برگزاری کارگاههای سواد اطلاعاتی دارید؟
کم و کیف سبک برگزاری کارگاههای سواد اطلاعاتی همیشه برایم بسیار جذاب و پرچالش است. همیشه با تعریف و نوع ارائه دو مفهوم (سواد) و (اطلاعات) در برنامه و طراحی کارگاه گروههای مختلف مدتی در کلنجار هستم. تفاوت مخاطب و مهارتهای افراد شرکت کننده در موقعیتهای یادگیری، بحث و تبادل نظر و حل تمرینها در برنامهریزی کارگاهها بسیار زمانبر است. با این پیش زمینه که هدف از برگزاری این کارگاهها بر سه اصل استوار است: اول، توانمندسازی در شناسایی اطلاعات مورد نیاز، دوم، توانمندسازی در ارزیابی یا پالایش نتایج، سوم، تقویت برقراری ارتباط با اطلاعات کسب شده و مهارت بکارگیری آن در مسیر پژوهش. از اینرو، فواصل زمانی برگزاری کارگاه بایستی منظم و مستمر باشد که تلاش کردیم در این پانزده سال این استمرار را حفظ کنیم چون برخی بازخوردها را با گذشت زمان دریافت میکنیم، درتدریس از همکاری کتابدار، پزشک و متخصص رایانه همزمان استفاده میشود، به این دلیل که ما زیر پوشش یک مرکز دانشگاهی کار میکنیم و معتقد به همکاری گروهی و اشتراک و تبادل دانش نیز هستیم و به یقین هرچه کارها در قالب مشارکتی انجام شود، بازده نیز افزایش مییابد و دیگر اینکه حتیالامکان کارگاهها را نیز از نظر سطح سواد و مهارت شرکت کنندگان تفکیک میکنیم. برحسب موضوع کارگاه، درمواقعی شرکتکنندگان را به گروههای مختلف تقسیم میکنیم و تکلیفی نظیر معرفی یک منبع علمی با کل ویژگیهایش به آنها داده میشود و زمانی نیز برای تبادل تجربهها بهصورت گفتوگو اختصاص میدهیم. از همه مهمتر ارتباط مستمریست که پس از پایان کارگاهها با شرکت کنندگان چه حضوری و چه از طریق پست الکترونیک و تلفن برقرار میکنیم.
چه پیشنهاد یا توصیهای برای دانشجویان علم اطلاعات و دانششناسی به خصوص مخاطبان نشریه دارید؟
شاید مهمترین درسی که از فعالیتهای حرفهای کسب کردهام، اینست که باید تلاش کنم/ فرصتها را بیابم/ چشمهایم را باز باز کنم/ رویاپرداز نباشم/ شکست را بپذیرم/ گام به گام پیش روم، پرواز به چه کارم میآید. پایم بر روی زمین است از این خاک بر آمدم و از همین خاک نیرو میگیرم. امروز بر این باورم که کیفیت ماندن مهمتر است تا کمیت. به نسل جوان دانشجو در این رشته عرض میکنم، اگر روحیه اجتماعی دارید و به خدمت رساندن و کارآفرینی و همکاری و کار گروهی علاقه دارید، در این رشته بمانید؛ اگر فردی هستید پرسشگر و دارای روحیه دانشخواهی و کاوش و کشف، در این رشته بمانید، اگر صبر و شکیبایی برای همراهی و همگامی با مراجعهکننده و درک و فهم او برای عرضه خدمت را در خود سراغ دارید، در این رشته بمانید. اگر میخواهید همیشه روزآمد باشید و در محیطی حرفهای تلاش کنید در این رشته بمانید. اما اگر هیچ یک از خصوصیاتی که گفته شد را در خود نمیبینید، در این رشته نمانید. چون در دنیای حرفهای ما کتابداران دیگر سکون و رخوت و بیحوصلگی جایی و مکانی ندارد. این حرفه، به علاقه و عشق، حضور واقعی و بلادرنگ و شور و کاوشی حرفهای، نیاز دارد.
در پایان از اینکه در این مصاحبه شرکت کردهاید بسیار سپاسگزارم و ضمن تشکر مجدد از سرکار عالی میخواهم اگر مطلبی یا نکتهای مرتبط با سواد اطلاعاتی باقی مانده است که بنده در این مصاحبه به آن اشاره نکردهام، بیان نمایید.
بسیار سپاسگزارم از دستاندرکاران این نشریه وزین که برای مصاحبه از یک کتابدار دعوت کردند. سخن گفتن براي دانشجو بسيار لذت بخش و نوید بخش است وگرنه فعاليتهاي من فقط از روي عشق به اين حرفه مقدس بوده و هست. روزگارتان خوش، دلتان پراميد، آرامشتان پايدار.
[1] . عضو هیات علمی گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه سمنان
[2] . دانشجوی کارشناسی علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه سمنان
[3] . دانشجوی کارشناسی علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه سمنان