در گفتگو با دکتر فرج پهلو: انتشار مجله ها بصورت الکترونیکی، تبدیل تهدید به فرصت است
مجله مطالعات کتابداری و علم اطلاعات، مجلهای مهم برای استادان، اعضای هیئت علمی و دانشجویان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی است. مقالههای پژوهشی منتشر شده در این مجله علمی-پژوهشی سهم مهمی در تقویت بنیانهای علمی رشته به عنوان قطب علمی مدیریت دانش داشته است. این فصلنامه زیر نظر دانشگاه شهید چمران اهواز منتشر می شود و از مجله علوم تربیتی و روانشناسی این دانشگاه مجزا شده است. بر همین اساس گفتگویی با سردبیر این مجله، جناب آقای دکتر عبدالحسین فرج پهلو داشتیم که بصورت غیر حضوری و با ارسال پرسشها به ایشان انجام شده است.
لطفاً مختصری در مورد مجله مطالعات کتابداری و علم اطلاعات توضیح دهید.
مجله مطالعات کتابداری و علم اطلاعات با این قصد که محملی تخصصی برای انتشار ایدهها، اندیشهها و نظریههای حوزه کتابداری و علم اطلاعات در کشور، و محلی برای تبادلنظرهای محققین و متخصصین این حوزه باشد، از سال 1386 از مجله دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران منشعب شد. هسته اولیه هیئت تحریریه این مجله را چهار تن از اساتید علم اطلاعات و دانش شناسی دانشکده مورد اشاره تشکیل داد و بقیه اعضا را چند تن از اساتید برجسته حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی کشور از دانشگاههای فردوسی مشهد، شیراز و الزهرا (س) تشکیل دادهاند. در آغاز فعالیت این مجله به صورت فصلنامه منتشر شد، اما همان طور که بعداً توضیح داده خواهد شد، به دو فصلنامه تبدیل شد.
دو فصلنامه مطالعات کتابداری و علم اطلاعات با چه هدف، برنامهها و سیاستهایی شروع به کارکرد؟
این مجله به عنوان ارگان علمی گروه علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، باهدف نشر عقاید و نظریهها و نتایج تحقیقات متخصصین و صاحبنظران و محققین حوزه علوم کتابداری و اطلاعرسانی و دانش شناسی در سطح کشور آغاز به کارکرد. سیاست کلی این مجله این است که تولیدات ارزشمند علمی دست اول را از هر فرد و موسسهای در چارچوب موضوعی مجله در اسرع وقت منتشر نماید. در این راستا برنامههای اصلی این مجله عبارتاند از:
حفظ مسئولیت پاسخ به نیازهای اطلاعاتی محققین و دست اندرکاران حوزه علوم کتابداری و اطلاعرسانی با انتشار مقالاتی که حاصل تحقیقات و بررسیهای جدید در این حوزه عمومی باشند، ضمن پایبندی به ضوابط و مقررات مجلات علمی – پژوهشی مصوب کمسیون نشریات علمی کشور؛
کمک به گسترش ایدههای نو در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی و زیرشاخههای آن؛
کمک به توسعه نظریهها و انعکاس تجربیات علمی و پژوهشی در حوزه مدیریت دانش
آیا به اهداف مورد نظر مجله نزدیک شده و به آنها دست پیداکردهاید؟ چه دلایلی باعث شد این مجله دو فصلنامه شود؟
میدانیم که در هر کاری، وقتی که برنامهریزیشده و هدفگذاری میشود، هنگامی به هدف میرسیم یا به آن نزدیک میشویم که ابزار و وسایل لازم مهیا شده و اقداماتی که در برنامه پیشبینیشده به موقع صورت گرفته باشد. در اینجا لازم است اذعان شود که علیرغم آمادگی بسیار خوب مجموعهی مدیریت و هیئت تحریریه و نیز همهی حمایتهای معنوی مسئولین دانشکده و دانشگاه، متأسفانه به علت تنگناهای مادی و نیروی انسانی، به ویژه پس از وضع تحریمها، رسیدن به اهداف با دشواریهای عدیدهای روبرو شد. لاجرم به خاطر جلوگیری از توقف فعالیت مجله و جبران برخی تنگناها، هیئتمدیره مجله و کادر کارشناسی آن ناچار شد با صرف وقت و انرژی فوقالعادهای که به مراتب بیش از حد وظیفه آنان بود، تا حدود زیادی مجله را در مسیر خود نگه داشته و آن را به اهدافش نزدیک کنند. همان طور که میدانید، این مجله فعالیت خود را به عنوان فصلنامه آغاز کرد اما در میانه راه، بیشتر به علت همان مشکلاتی که اشاره شد، ناچار شد به دو فصلنامه تغییر کند.
نظرتان در مورد حذف نشریههای چاپی و انتشار نشریههای الکترونیکی چیست؟ چرا این مجله (همانند سایر مجلهها) به صورت الکترونیکی منتشر نمیشود؟
از نظر اینجانب، میتوان گفت حرکتی که اخیراً در راستای انتشار مجلات به صورت الکترونیکی شروعشده و حذف شکل کاغذی مجلات، نوعی اقدام هوشمندانه است که در راستای تبدیل یک تهدید به فرصت صورت گرفته است زیرا، از یکسو جامعه با تهدید کمبود کاغذ و افزایش هزینههای چاپ روبرو است، و از سوی دیگر، همپایی با دنیای مدرن و استفاده از امکانات نوین، به ویژه اینترنت و انتشار نشریات الکترونیکی یکی از اهداف همه مجلات و دست اندرکاران بوده است که حرکت به سوی آن چند صباحی است که آغاز شده بود. شرایط دشوار پیشآمده موجب شد رفتن به سمت هدف اخیر سرعت بیشتری بگیرد و به شکلی همهگیر و جدیتری دنبال شود. این راهی است که خواه نا خواه پیش پای همه نشریات کشور است و هرکس زودتر وارد این راه شد، با موفقیت بیشتری مواجه خواهد شد. اما بدیهی است ورود به این راه پیش از هر چیزی به زیرساختهای خود نیاز دارد. مجله مطالعات کتابداری و علم اطلاعات نیز به این امر واقف است و انتشار الکترونیکی مجله را در دستور کار خود دارد. در حال حاضر در حال آماده سازی امکانات نرمافزاری و اطلاعات اولیه هستیم که انشاء الله به محض اتمام این مرحله امور مجله و انتشار آن به صورت الکترونیکی دنبال خواهد شد. البته ناگفته نماند که در این فاصله نهایت کوشش خود را به عمل آوردهایم که با ارسال و قرار دادن فایل مقالات بر روی سایت مگیران و نیز پایگاه نشریات مرکز آی اس سی، تا حدودی این کمبود جبران شود.
با توجه به تغییر نام رشته چه دورنمایی را از نظر محتوایی برای این مجله در نظر دارید؟ آیا تغییر در این زمینه را ضروری میدانید؟
پاسخ قسمت دوم سؤال شما مثبت است. تغییر نام رشته در واقع به دنبال تغییر محتوای آن صورت گرفت. مدتها بود که به اقتضای نیازهای روز این حرفه و حوزه سرفصلها بازنگری شده و تغییر یافته بود و حرکتهای تازهای در راستای تأسیس رشتهها و گرایشهای جدیدی صورت گرفته بود که هدف آنها بهروز کردن محتوای رشته بود. این اقدامات تا جایی پیشرفت که دیده میشد عنوان «کتابداری» دیگر گویای این محتوای متفاوت نیست و لازم بود عنوان مناسبی تعیین شود که سرانجام این تغییر صورت گرفت. این از یکسو، از سوی دیگر، تقریباً به طور همزمان، باز هم به اقتضای نیازهای روز منطقه و رشته، به همت اعضای هیئتعلمی گروه علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز و همکاری و همیاری تعدادی از برجستهترین اساتید این رشته در ایران، قطب علمی «مدیریت دانش» در گروه دایر شد و مجوز فعالیت گرفت. ایجاد این قطب و برنامههای متعالی آن نیازمند این بوده است که ارگان علمی و انتشاراتی در خور و مناسبی در خدمت آن باشد. لذا از همین رو، احساس میشود که لازم است با متناسبسازی و ایجاد چرخشی در اهداف و برنامههای مجله مطالعات کتابداری و علم اطلاعات، این مجله به صورتی در آید که پاسخگوی نیازهای جدید قطب مدیریت دانش و دست اندرکاران و مخاطبین آن نیز باشد. بنابراین، احساس میشود که به هردو دلیلی که ذکر شد، لازم است تغییراتی در خط مشی و عملکرد مجله به وجود آید. و اما نکته حائز اهمیتی که باید به آن توجه داشت این است که با وجود این تغییرات، نباید فراموش کرد که هم در نظر و هم در عمل، کتابداری و اطلاعرسانی چیزی نیست که پایان یافته باشد. هنوز کتابخانههای ما با استفاده از منابع و خدماتی که ویژهی حوزهای به نام کتابداری است فعالیت میکنند و مراجعین نیز هنوز در کنار نیازهای اطلاعاتی و خدماتی نوین، همچنان نیازمند خدمات سنتی کتابداری و اطلاعرسانی هستند و باید به این نیازها پاسخ داد و در مورد آنها مطالعه و تحقیق کرد. این است که گمان نمیکنم که رویکرد جدید مجله به معنی ترک رویکردهای گذشته آن باشد، بلکه، به قول مرحوم ایرج افشار، «موج نو و دریای سنت» به موازات یکدیگر به حرکت خود ادامه میدهند.
با توجه به عدم انتشار این مجله به صورت الکترونیکی، انتظار می رود از توزیع مناسبی برخوردار باشد، اما اینگونه نیست. دلیل این امر چیست؟
علت این نقیصه بیشتر در دو عامل نهفته است: مشکلات مالی و مسائل سازمانی. مشکلات مالی که اظهر من الشمس است و ذکر آنها تکرار مکررات است. در رابطه با مسائل سازمانی، منظور جایگاه مجله در سازمان مادر هم از نظر رسمی و هم از نظر فیزیکی است. این مجله قانونا زیر پوشش دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران قرار دارد و منطقاً محل دفتر آن نیز می باید در این دانشکده باشد. اما به لحاظ کمبود جا، و برای کمک به کاهش مشکلات دانشکده، توافق به عمل آمد که دفتر مجله به ساختمان کتابخانه مرکزی دانشگاه منتقل شود. این امر باعث شده است که از یکسو، این دفتر به علت بعد مسافت، عملاً نتواند از خدمات نیروهای انسانی موجود در دانشکده استفاده کند؛ و از سوی دیگر، کتابخانه مرکزی نیز چون قانوناً تعهدی در قبال این مجله ندارد، از نظر خدماتی به این دفتر پوشش نمیدهد. علاوه بر این، نه خود دفتر مجله نیز امکانات مالی مستقلی برای جذب نیروهای انسانی اعم از کارشناسی یا خدماتی دارد، و نه از نظر مقررات فعلی دانشگاه، میتواند از طریق دانشگاه به جذب نیرو بپردازد. این است که در برهههایی بعضی از کارها بیجهت گره خورده و پیش نمیرود. توزیع مجله و امور خدماتی دفتر مجله از مصادیق بارز این مسئله هستند. حالا خود حدیث مفصل بخوانید از این مجمل. البته امیدواریم که با اتخاذ تمهیداتی با استفاده از مقررات جدیدی که وزارت علوم وضع کرده و مجوزهایی که در رابطه با اخذ حق انتشار مقاله از نویسندگان صادر کرده است، بتوانیم بخشی از مشکلات مالی را از این طریق حل کنیم.
چرا از بسترهای الکترونیکی موجود مانند تهیه وبلاگ برای این مجله استفاده نمیشود؟
همان طور که در بالا اشارهشده، قرار گرفتن این مجله روی سایت اینترنتی مجلات از طریق پورتال دانشگاه شهید چمران در دستور کار قرار دارد و به زودی تحقق مییابد. در خصوص ایجاد وبلاگ، تا کنون برنامه ای نداشتهایم، اما ایده بسیار خوبی است که در صورت فراهم آمدن شرایط و امکانات پرسنلی، خوب است که انجام شود.
با توجه به اینکه قطب علمی مدیریت دانش در گروه اهواز است، انتظار می رود این مجله به صورت تخصصی به این حوزه بپردازد، اما اینگونه نیست. دلیل آن چیست؟
همان طور که در بالا اشارهشده، مجله مطالعات کتابداری و علم اطلاعات با ایده و اهداف دیگری شروع به کارکرد. توجه به دانش و مدیریت دانش و سازوکارهای آن موضوعی است که این مجله جدیداً با آن روبرو شده و به زودی میرود که در محتوای خود بیشتر به آن بپردازد.
گاه شاهد عدم یکدستی در نحوه نگارش مقالههای انتشاریافته در این مجله هستیم. آیا سبک مشخصی را برای نگارش مقالهها تعیین کردهاید؟
این هم از آن موضوعاتی است که متأسفانه تحت تأثیر کمبودهای مجله قرار دارد. میدانیم که هر مجلهای برای یکدست کردن شیوه نگارش و انشای مقالات از یک سر ویراستار استفاده میکند. در حال حاضر، از خود نویسندگان مقالات خواسته میشود اشکالات موجود در متن مقاله خود را برطرف کنند. برای حفظ یکدستی در نگارش، نظارت بر این امر فعلاً به عهده سردبیر است و در بسیاری از موارد، حتی اِعمال اصلاحات را سردبیر مجله در حد بضاعت خودش انجام میدهد. زیرا جذب یک فرد خبره و تأمین مالی این فعالیت در حال حاضر از امکانات محدود مجله خارج است. بدیهی است به محض اینکه مشکلات موجود در تأمین منابع مالی مرتفع شود، در این رابطه نیز اقدام فوری به عمل خواهد آمد.
چه پیشنهادی برای شکلگیری و یا فعالیت موفقیتآمیز نشریاتی مانند شناسه دارید؟
از نظر اینجانب نشریاتی مانند شناسه جایگاه مهمی در جامعهی علمی دارند. به ویژه در شرایط کشور ما که به دلایل موجود و شرایط بعضاً کاذب هر نشریهای سعی میکند مرتبه «علمی- پژوهشی» را کسب کند، تقریباً محملی برای انتقال و انتشار افکار و اندیشههای «غیر علمی – پژوهشی» (با معیارهای موجود) وجود ندارد. این در حالی است که از سوی دیگر، جامعه روز بروز بیشتر به سوی تبدیلشده به یک جامعه اطلاعاتی به پیش میرود. اینجا یک تعارض نامطلوب وجود دارد. از یکسو، نیاز به ارتباطات بین آحاد جامعه و استفاده هرچه بیشتر از رسانهها و شبکههای اجتماعی روز بروز بیشتر میشود، از سوی دیگر، مجلات تخصصی و علمی به دلیل اینکه علمی- پژوهشی هستند، مجاز به انتشار مطالبی که در تعریف یک مقاله علمی- پژوهشی نمیگنجند، نیستند. در این میان جای رسانههایی که بتوانند زبان گویا و واسطهی انتقال اطلاعات علمی عمومی و تبادلنظر بین افراد جامعهی علمی ولی به زبان خودمانی باشند، خالی است. به نظر من برای این منظور، نشریاتی مانند شناسه بسیار مفید هستند به خوبی میتوانند این خلأ را پر کنند. و اما برای اینکه اینگونه نشریات با موفقیت بیشتری عمل کنند، لازم است که هم جامعه مخاطب، این نشریات را از آن خود بدانند، و هم اینکه به نوعی به آن وابسته شوند. یعنی اینکه لازم است نویسندگان این نشریه عموم افراد جامعه باشند و این افراد بتوانند علایق و دغدغههای خودشان را در این اینجا منتشر کرده و با جامعه در میان بگذارند. از سوی دیگر، با اتخاذ خط مشیها و تدابیری میتوان به نحوی عمل کرد که مخاطبین این نشریه وابستگی بیشتری به آن پیدا کنند به این معنی که مثلاً به ارگان و ابزاری برای انتشار اطلاعات حیاتی و مورد نیاز شغلی خوانندگان تبدیل شود به نحوی که ناچار باشند برای کسب اطلاعات مورد نیازشان حتماً به این نشریه مراجعه کنند. البته این فقط یک مثال است و به قول معروف در مثل مناقشه نیست. شکی نیست که از ارائه این مثال صرفاً وجه مثبت و سازنده مد نظر بوده است و لاغیر.