در گفتگو با دکتر صنعت جو: تغییر عنوان رشته و تغییر در سرفصلها و دروس آن باید چگونه باشد؟
معرفی
دکتر اعظم صنعت جو دارای مدرک کارشناسی کتابداری از دانشگاه فردوسی مشهد، کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی از دانشگاه فردوسی مشهد و دکترای کتابداری و اطلاع رسانی از دانشگاه سلطنتی علوم کتابداری و اطلاع رسانی دانمارک است. از سوابق تدریس ایشان می توان به تدریس، در دوره های آموزشی کوتاه مدت در مرکز آموزش عالی شهید هاشمی نژاد و نیز مرکز آموزش مدیریت دولتی خراسان به صورت حق التدریس و تدریس دروس سازماندهی، ذخیره و بازیابی در دوران تحصیل در دانمارک اشاره نمود. ايشان هم اكنون مديريت گروه كتابداري را بر عهده دارند و از این رو در زمینه تغییر عنوان کتابداری و اطلاع رسانی و تغییر در سرفصل های علم اطلاعات و دانش شناسی با ایشان به گفتگو پرداختیم.
1. برای ورود به این بحث (سرفصل آموزشی رشته)، خواهشمندم ابتدا درباره پیوند رشته و حرفه در سرفصلهای آموزشی رشتههای گوناگون سخن بگویید. به عبارت دیگر پیوند رشته و حرفه (بهویژه برای رشتههایی همچون علم اطلاعات و دانششناسی که هم جنبه حرفهای و هم آموزشی دارد) بهطور کلی بایدچگونه باشد؟
تجلیگاه هر رشته دانشگاهی در حرفه است. بدون در نظر گرفتن مشخصههای حرفه و نیازهای حرفهای در جامعه نمیتوان به آموزش و تربیت نیروی انسانی متخصص پرداخت. رشته دانششناسی با دانش مدون سروکار دارد، دانشی کسبشده از جامعه، اندیشههای مضبوط شده افراد و سازماندهی این دانش و بعد دسترسپذیری و اشاعه این دانش به افراد جامعه. بنابراین ارتباط تنگاتنگ آنچه که بایستی آموزش داده شود و آن گونه که باید در جامعه عمل شود در واقع نشاندهنده پیوند ناگسستنی رشته و حرفه است. سرفصلهایی که در ابتدا برای هر رشته دانشگاهی تدوین میشود از بستر حرفه در همان زمان تدوین گرفته میشود، اما مشکل اینجا است که جامعه با سرعت بسیار زیادی به دلیل تأثیرپذیری از عوامل بسیاری تغییر میکند اما مواد آموزشی رشته ایستا باقی میماند در نتیجه شکاف میان رشته و حرفه روزبهروز عمیق تر میشود.
2. با توجه به حذف مقطع کاردانی در رشته (به نوعی فلسفه وجودی آن، پرورش حرفهمندان متخصص برای کتابخانهها -کاردانها- بود) و حذف کتابدار آموزشگاهی (که به نوعی زیربنای حرفهای رشته را هدف گرفت) چه ضربهای به حرفه وارد شد؟
یکی از زنگ خطرها در کشور ما، پایین بودن نرخ مطالعه است که به منظور ارتقاء آن در سالهای اخیر تلاشهایی از سوی سازمانهای ذیربط صورت گرفته است. اما در کنار آن پست کتابدار و کتابخانههای آموزشگاهی که نقطه ثقل ارتقاء سطح مطالعه است فراموششده و متأسفانه کنار گذاشته شده است. اهمیت کتابخانههای آموزشگاهی در ایجاد و تثبیت عادت به مطالعه که بایستی از دوران کودکی شروع شود، بر کسی پوشیده نیست. با توجه به اهمیت و ظرافت این کتابخانه در این امر مهم، وجود فرد متخصص که بایستی علاوه بر مهارتهای کتابداری از مهارتهای ارتباطی و روانشناسی کودک و نوجوان نیز مطلع باشد ضروری است، چرا که با جامعه کاربرانی سر و کار دارد که نیازها و ویژگیهای بسیار متنوع و پیچیدهای دارند. با توجه به این اهمیت ذکرشده، یعنی سر و کار داشتن با جامعه متنوع و پیچیده با نیازهای اطلاعاتی متفاوت و نیز اهمیتی که این جامعه در ارتقاء فرهنگ مطالعه دارند، حذف کتابدار آموزشگاهی فاجعهای بس اسفناک است. در جامعه دانایی محور که بر پایه یادگیری انفرادی و مستقل بنا شده است، کتابخانه و وجود کتابدار متخصص از ضروریات اولیه و بدیهی است و در این صورت حذف کتابدار از کتابخانههای آموزشگاهی به معنی حذف زیربنا برای تحقق این جامعه است. امید است که با تلاشهای انجمن حرفهای کتابداری و اطلاعرسانی و توجه مسئولین به این مهم اهتمام ویژهای جهت رونق افزایی کتابخانههای آموزشگاهی و تربیت و جذب کتابداران متخصص کتابخانههای آموزشگاهی شود. خوشبختانه از نظر آموزشی کتابخانه آموزشگاهی یکی از گرایشهای مصوب این رشته است که میتوان نیروی متخصص کتابخانهها را تأمین کرد.
3. با در نظر گرفتن رشته و حرفه در علم اطلاعات و دانش شناسی،وضعیت سرفصلهای آموزشی رشته را در پرورش حرفهمندان را پیش از تغییر عنوان چگونه ارزیابی میکنید. آیا سرفصل آموزشی رشته توانسته بود از نیازهای حرفهای رشته پشتیبانی کند؟
همانگونه که قبلاً اشاره شد، آموزش بایستی متناسب با نیاز روز جامعه باشد، در غیر این صورت مفید نخواهد ببود. سرفصلهای قبلی تدوینشده برای این رشته که متأسفانه برای چندین سال نیز تدریس میشد، متناسب با خواستهها و نیاز جامعه نبود. شاید یکی از بزرگترین آفتهایی که آسیبهایی را به رشته زده این عدم تناسب بوده است. خوشبختانه باهمت همکاران محترم در کمیته برنامهریزی درسی وزارت علوم و نیز گروههای آموزشی، این سرفصلها با نیازهای حرفه در جامعه همسوتر شد که با تغییر نامه رشته نیز تناسب آن نیز بیشتر شد. هر چند که اگر واقعگرا باشیم هنوز هم فاصله بین حرفه و آموزش در رشته وجود دارد که بایستی در این زمینه تلاش نمود . بهر حال در مجموع باهر نامی که به این رشته داده شود ماهیت آن تغییر نمیپذیرد. اما آنچه در وهله اول اهمیت قرار دارد، تناسب آموزش و حرفه است. اگر آنچه که آموزش دادهشده در جامعه نمود عینی و کاربرد نداشته باشد نام رشته هم بیارزش خواهد شد. آنچه که به یک رشته اعتبار میبخشد کاربرد پذیر نمودن آموزش در بستر جامعه است. در این صورت است که هر نامی که به رشته داده شود ارزشمند خواهد بود.
4. وضعیت حال حاضر سرفصل را تا چه اندازه با تغییر نام به علم اطلاعات و دانش شناسی متناسب میدانید. با این تغییر، آیا نیازی به تغییر اساسی در سرفصل آموزشی رشته خواهد بود تا حرفهمندان کارآمدتری پرورش دهیم؟
اگر چه تغییراتی در سرفصل دروس انجامشده و درسهایی اضافه و یا حذفشدهاند، اما هنوز هم نیازمند به تغییراتی است. این تغییرات هم به لحاظ نام و مهمتر به لحاظ نیازهای حرفهای و دانشی است که از یک دانشآموخته این رشته انتظار می رود. همانگونه که میدانید فناوریهای اطلاعاتی ماهیت این رشته را از ابعاد گوناگون متحول کرده است. سرفصل دروس نیز همگام با این تحولات باید به دانش افزایی در دانشجویان بپردازد. بنابراین جایگاه دروسی نظیر کتابخانههای دیجتالی، برنامهنویسی مقدماتی، شبکهسازی، نرم افزارهای کاربردی نظیر نرمافزارهای تولید محتوا و یا مدیریت محتوا، نظریهای ارتباطی و اطلاعاتی و نظایر اینها در این رشته خالی است. این در حالی است که محتوای بسیاری از دروس این حوزه با دیگر همپوشانی دارد، از قبیل پایگاههای اطلاعاتی و مراجع الکترونیکی و…. بنابراین بازنگری اساسی بر پایه بازخوردهای گروههای آموزشی نیازی ضروری است. سال گذشته از سوی گروه آموزشی مشهد بر اساس یک جمعبندی از نظرات اعضاء محترم گروه، پیشنهادهایی برای کمیته محترم درسی به منظور هماهنگی بیشتر عنوان رشته با محتوا که همان سرفصل دروس است ارسال گردید .
5. به نظر میرسد جنبه نظری رشته در تغییر نام بیشتر از جنبه حرفهای رشته تقویت شده است. آیا با این دیدگاه موافقید؟ اگر نظر شما مثبت است، چه تغییراتی باید در سرفصل آموزشی ایجاد شود تا جنبههای حرفهای نیز در همین راستا تقویت گردد؟
بله تا حدودی درست است. اگر از درون رشته آن را تحلیل کنیم اینگونه نیست اما یکی از دلایل اصلی تغییر نام اعتبار بخشی به رشته در جامعه متناسب با ارزشهای رشته بود. اما به دلیل ملموس نبودن کاربرد عینی ماهیت رشته در عنوان، نباید انتظار داشت جامعه آن را همانگونه که ما آن را درک کردهایم بشناسد و بپذیرد. مشکل اینجا است که برای درک جامعه از رشته شما آن را با کتابداری توصیف میکنید و این مسئلهساز است و باز ضربه دیگری به پیکر این رشته وارد میآورد. از سوی دیگر هنوز هم در سرفصلهای آموزشی باید تغییرات زیادی متناسب با نام رشته داده شود.گواه این امر ورودیهای کارشناسی امسال بودند. متأسفانه از ابتدای سال تا کنون چند نفر در گروه دانشگاه فردوسی تقاضای تغییر رشته دادهاند چرا که درسهایی را تجربه کردهاند که ماهیت کتابداری سنتی داشته است نه علم اطلاعات و دانش شناسی. دانشجوی علم اطلاعات و دانش شناسی هستند اما بر سر کلاس مبانی کتابداری مینشینند و تاریخچه کتابداری سنتی را مرور میکنند.
6. تصویب گرایشهای مختلف آموزشی در مقاطع مختلف کارشناسی (1 گرایش)، ارشد (بیش از 8 گرایش) و دکترا (2 گرایش) که به همت کمیته برنامهریزی وزارت علوم انجام شده است، چه تأثیری در بعد حرفهای گذاشته است؟ آیا این تأثیر مثبت بوده است یا نیازمندیهای دیگری را طلب میکند؟
ضمن سپاس از اعضاء محترم کمیته برنامهریزی درسی که با دقت نظر و توجه ویژه گرایشهایی را مصوب نمودهاند که متناسب با نیازهای جامعه و خصوصاً یک جامعه دانشمحور است. قطعاً تصویب این گرایشها متناسب با نیاز حرفهای بوده است اما نکته قابل تأمل، وجود جایگاه حرفهای و شغلی برای دانشآموختگان این گرایشها است. در حال حاضر برای برخی گرایشها بازار کاری وجود ندارد. این بدان معنی نیست که به این گرایشها نیازی نیست، اتفاقاً نیاز به این گرایشها زیاد است اما در حال حاضر متأسفانه بستر شغلی برای آنها فراهم نشده است. به عنوان مثال گرایش کتابخانههای آموزشگاهی که به تربیت نیروی انسانی متخصص برای کتابخانههای آموزشگاهی میپردازد بسیار مطلوب است چرا که این کتابخانهها به نیروهای متخصصی که آموزشهایی برای جامعهای که قرار است به آن خدمت کنند خواهند دید. اما در جامعهای که نقش کتابخانههای آموزشگاهی در حال حاضر بسیار کمرنگ است و پست کتابدار آموزشگاهی حذف شده است آموزش و تربیت نیروی متخصص به دلیل عدم وجود جایگاه حرفهای در حال حاضر ضرورتی ندارد. بنابراین باید به موازات تصویب این گرایشها که در یک جامعه دانشمحور میتواند بسیار کاربرد داشته باشد و نیاز است، نیازمند فراهم آوردن بستری مناسب در بطن جامعه است تا در نتیجه نیروی متخصصی تربیت کرد که جایگاه حرفهای برای او در جامعه فراهم باشد. البته از این نکته نیز نباید غافل شد که تصویب این گرایشها خود در فراهم آوردن این بستر نمی توانسته بی تأثیر باشد اما نیازمند فراهم آوردن زیرساختهای فرهنگی فعالیتهای حرفهای به منظور توجیه ضرورت آن در جامعه است.
7. شادروان دکتر حری در گفتگویی در کتاب ماه (در سال 1388) به فرهنگی اشارهکردهاند که در آن”راه اشتغال از دانشگاه میگذرد”. با وجود رشد قارچ گونه گروههای آموزشی (به ویژه در مقطع دکترا) نظر جنابعالی درباره تغییر در سرفصل تحصیلات تکمیلی (به ویژه دکترا) و همسویی آن با حرفه چیست؟
در حال حاضر تصور بر این است که هر دانشآموخته دکترا، یک عضو هیئتعلمی بالقوه است که باید در دانشگاه مشغول به تحقیق و تدریس شود. غافل از آنکه بسیاری از آسیبهایی که در بعد خدمات اطلاعرسانی در جامعه داریم ناشی از عدم بهکارگیری متخصص در پستهایی است که با اطلاعات و دانش سروکار دارد. پهنه خدمت یک دکترای کتابداری در دوران حاضر که جوامع دانشمحور شدهاند بسیار وسیع است که فعالیت آموزشی در دانشگاه تنها یکی از آنها است. هر چند که عوامل بسیاری در جذب و بهکارگیری متخصص یا دانشآموختگان ارشد و دکتری این رشته در فعالیتهای مرتبط با اطلاعات در جامعه سر و کار دارد، اما از تأثیری که آموزشها در دوران تحصیل و سرفصلهای آموزشی نیز دارند نباید غافل شد. هدف غایی دوره دکترا تربیت صاحبنظر در یک جنبه تخصصی علم است و قطعاً شناسایی نظریهها و نظریهپردازی اهمیت دارد اما یک نظریه زمانی ارزشمند است که بتوان آن را در عمل بکار گرفت و همچنین یک نظریه خوب از عمل بر میخیزد. لذا از آنجا که منصه ظهور و بروز دانش هر دکترای علم اطلاعات و دانش شناسی که در این حوزه صاحبنظر شده است باید در عمل در تمام ابعاد اطلاعاتی جامعه باشد، در سرفصلها و در کل آموزش این مقطع نیز باید به این اصل اساسی توجه شود.
8. آیا همه مسائل و مشکلات مربوط به حرفه در بهبود سرفصل آموزشی رشته در مقاطع مختلف تحصیلی خلاصه میشود؟ چه راهکارهایی را پیشنهاد میکنید؟
قطعاً خیر و همانگونه که اشاره شد، عوامل بسیاری در بهبود حرفه دخیل هستند که یکی از آنها سرفصلهای آموزشی است. در این مصاحبه تاکید بر سرفصلهای آموزشی است حال آنکه همیشه سرفصل نقطه پیکان آموزش نیست. موثر بودن آموزش خود به عوامل زیادی بستگی دارد که سرفصل یکی از آنها است. نحوه و موقعیت و شرایط تدریس، آموزشهای عملی و نحوه اجرای آنها، عینی نمودن آموزشها و… از زمره عوامل دیگر آموزشی است که بی تأثیر نیستند.
در بهبود جایگاه حرفه، فعالیتهای انجمن حرفهای کتابداری به دلیل ارتباط با اجتماع و تأثیر بر خرد جمعی نقشی حائز اهمیت و ویژه دارد. در کشورهای پیشرفته انجمنهای کتابداری پا به پای آموزش دانشگاهی، به آموزش، پژوهش و برگزاری همایش و… پرداختهاند. در ایران نیز هر چند ه انجمن کتابداری ایران و خصوصاً شاخههای استانی و از جمله شاخه خراسان فعال بودهاند اما با توجه به نیاز به ارتقاء حرفه و ضعفها و کمبودها، باید این فعالیتها تشدید شود.
همچنین در ارتقاء حرفه،نقش چشمگیر کتابداران فعال و نه منفعل، با انجام فعالیتهای خلاقانه،افزایش یادگیری مستمر در بهبود مهارتهای متناسب با نیازهای حرفه و…ارتقاء جایگاه مطالعه در جامعه با اتخاذ سیاستها و راهکارها از سوی نهادهای ذیربط از جمله عوامل تأثیرگذار است.
9. آیا نهاد وابستگی رشته (به کتابخانهها) پس از تغییر نام همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند و در سرفصل آموزشی رشته چه تغییراتی باید ایجاد شود تا این نهاد وابستگی به سوی وضعیتی فراتر از وابستگی نهادی حرکت کند؟
کتابخانه نمود عینی آموزشهای رشته علم اطلاعات و دانش شناسی است چرا که مرکز تمام فعالیتهای کتابداری از زمان شناسایی، نیازسنجی تا سازماندهی و اشاعه و دسترسپذیر سازی است و این تاکید نمیتواند ضعف و یا نکته منفی باشد. ضعف در این است که تنها نمود عینی رشته در جامعه به کتابخانه محدود شود آن هم زمانی که به واسطه رشد چشمگیر دنیای نرمافزاری و فناوریها و گسترش جامعه مجازی و تولیدکنندگان تجاری اطلاعات و نیز تأثیرپذیری تمام ابعاد اجتماع از اطلاعات باشد که در نتیجه جایگاه حرفهای رشته به واسطه موارد ذکرشده بسیار وسیع باشد. هر جائیکه به طور ملموس و غیر ملموس با اطلاعات سروکار دارد نمود حرفهای رشته نیز در آنجا هست. بدین منظور رسالت ما به عنوان تربیتکنندگان متخصصین و نیروی انسانی ماهر، توجه به تمام نمودهای حرفهای رشته است بطوریکه تنها به آموزش به منظور خدمت در کتابخانهها اکتفا نکنیم . هر چند که توجه به کتابخانه ضروری است اما کافی نیست. این امر خود بر ارتقاء جایگاه حرفه تأثیرگذار است.
10. در پایان اینکه، با توجه به تغییر نام رشته، سرفصل آموزشی مطلوب که از حرفه پشتیبانی کند باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ در این میان وظیفه استادان، اعضای هیئتعلمی و اعضای کمیته برنامهریزی وزارت علوم چیست؟
در هر رشته دانشگاهی سرفصل باید متناسب با نیازهای روز جامعه باشد. روزآمدسازی متناسب با نیاز جامعه، توجه به مکانها چه مجازی و غیرمجازی که جایگاه حرفهای دانشآموختگان است و در نظر گرفتن ویژگیها و نیازهای آنها، از ضروریات در سرفصلهای درسی است. بدین منظور دانش و مهارت دانشآموختگان به عنوان خروجی بایستی با نیاز بازار کار مقایسه شود و با شناسایی نقاط ضعف در سرفصلها تغییراتی داد. تحقیق بر روی دانشآموختگان شاغل و سنجش تناسب دانستهها با نیازهای حرفهای در جامعه و کاربردی بودن دانستهها نیز میتواند نمایانگر مطلوبیت و یا عدم مطلوبیت سرفصلها باشد. متأسفانه برخی استادان به دلیل مشغلههای کاری و نیز درگیر شدن صرف در آموزش، با حرفه ارتباط بسیار ناچیز و اندکی دارند. حال آنکه با ارتباط پر رنگ در اجتماع نظیر حضور در کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی، همایشها و در مجموع ارتباط با کتابداران و دانشآموختگان، برگزاری نشست با دانشآموختگان و کارفرمایان دانشآموختگان میتوان وضعیت روشنی از حرفه کسب کرد و به طور واقعبینانه تری به آموزشی پرداخت که ارتباط تنگاتنگی با حرفه دارد. درک نیازها، چالشها و ارائه راهکارها و پیشنهادها که در نتیجه این تعامل با دانش جویان، دانشآموختگان و کارفرمایان و سازمانهای استخدامکننده کتابداران حاصل میشود بایستی به طور مطلوبی به کمیته برنامهریزی درسی وزارت علوم منعکس گردد تا در سرفصلها اعمال شود. این یک ارتباط چند سویه ضروری است که متأسفانه به دلیل مشغلههای کاری، اعضاء هیئتعلمی از آن غافل شدهاند.