حال خواندن
لحظهای گوشـی نمیافتد زمین از دســت من چونکه در وایــبر و یا لایــنم و یا گوگــل پــــلاس!
یــا که باشــم در تلــگرام و اینســتا دائــمـاً در پی چک کردن عکس و مُـد و شـکل و لـبــــاس!
یـا که دارم صـد پـیام از جـی اِفـانِ دلـبــرم یـا کـه در حــال تمـاســم، یا که در ردِّ تمـــــاس!
یـا کـه مشـغولم به بـازی کِلَـش یا که به پــو یا که در چـــت هستم و مشغول صحبت یا که لاس!
استـراحـت میکنـم، فکـرم ولـی با آرزوست! آرزو دارم روم روزی به خــــارج، لاس وگـــــــاس
!
آرزو دارم شوم از مــــایـــهداران خفــــــن! جیبـــــــم اما خـــالی و باشـم حسابی آس و پاس!
در تمـــام زندگی باشـــد هنرهایم همـیـــن! اهـــل کار خَـــز نمیباشــم که باشــم بــــاکلاس!
دسـت من هرگز کتابــی را نبینی، گرچـه که مـدرک ارشــد گرفتــــم عاقـــبت با التـــــماس!
بیخودی زحمت نده خود را! نمیخوانم کتاب! حـال خوانـدن در وجــودم مـــرده گویـــا از اساس