جنون کتابخوانی
از قدیم و ندیم گفته اند دیوانگی هم برای خودش عالمی دارد. آن هم چه عالمی؟ دبش!…
دیوانه شو تا جهان به کامت بشود انس و پری و حور غلامت بشود
البته دیوانگی انواع و اقسام مختلفی دارد. از آن جمله:
* جنون: حالت شدید دیوانگی که معمولا غیر قابل کنترل است؛
* دیوانگی مزمن: نوعی دیوانگی که مدت زمان زیادی از آن گذشته و امید چندانی به بهبود آن وجود ندارد؛
* دیوانگی آنی: نوعی دیوانگی که لحظه ای و آنی رخ می دهد و پس از مدتی بهبودی حاصل می شود.
دیوانگان نیز به دو نوع اصلی و انواع و اقسام فرعی تری تقسیم می شوند. دو نوع اصلی دیوانگان عبارتند از:
* دیوانگان مادرزادی
* دیوانگان عاقل نما
دیوانگان مادرزادی “خل بچه” بوده و کلا در این عالم سیر و سلوک نمی کنند و دنیای آنها با دنیای ما بسیار متفاوت است.
دیوانگان عاقل نما دیوانگانی هستند که ظاهری عاقل و اندیشمند دارند ولی افعال دیوانه واری از آنها سر می زند. این نوع دیوانگان خود به اقسام و انواع مختلفی تقسیم می شوند که تنها به چند نمونه اشاره می کنم. قابل ذکر است که دیوانگی این عزیزان اغلب در رابطه با مسائل منفی و شیطانی رخ می دهد. از آن جمله :
* دیوانگان ثروت؛
* دیوانگان و عاشقان قدرت؛ (این دو گروه را می توان همان باندهای قدرت و ثروت معروف! در نظر گرفت)
* دیوانگان شهوت؛
* دیوانگان مدرک تحصیلی (کسانی که سیکل و دیپلم هم ندارند ولی دوست دارند خود را دکتر بنامند!)
* دیوانگان سخنرانی و مصاحبه (علاقه دارند راجع به هر چیزی در جهان خلقت سخنرانی و اعلام نظر نمایند!)
* دیوانگان مردم آزاری
* دیوانگان پلی استیشن (این گروه دیوانه بازیهای رایانه ای و پلی استیشن هستند!)
* دیوانگان طنزنویسی (که این گروه بسیار خطرناک تر از سایر گروه ها هستند و باید از این گروه واقعا ترسید!)
* و الی ماشاء الله دیوانه متنوع و متلون که جای معرفی آنها در این مقوله کوتاه نمی گنجد….
حال با توجه به توضیحات فوق به تفسیر جنون کتابخوانی می پردازیم :
جنون کتابخوانی حالت دیوانگی شدید غیرقابل کنترلی بوده که راجع به پدیده ای اتفاقا مثبت یعنی کتابخوانی رخ می داده است. دلیل استفاده از افعال گذشته در تفسیر این حالت آن است که امروزه به هیچ وجه شاهد رخ دادن این ناهنجاری نبوده و این حالت در گذشته های دور مشاهده می شده است. امروزه با اختراع تلویزیون، ماهواره، کامپیوتر، اینترنت و افزایش ازدواج و همسرگزینی جلوی این بیماری خطرناک گرفته شده است و بسیاری از جوانان بحمدالله از خطر جنون کتابخوانی مصون گشته اند.
اما مبتلایان به جنون کتابخوانی چه ویژگیهایی داشته اند:
* اغلب آنها به کرم کتاب و یا کتاب خوار نیز مشهور بودند؛
* اغلب دارای موهای پریشان ایستاده سیخ سیخی و ریش پرفسوری پرپشت بودند؛
* نمره عینک بسیار بالائی داشته بدانگونه که گمان می شد دو ته استکان به دیدگان خویش آویخته اند؛
* هیچکدام مزدوج نگشته و از نعمت همسر مهربان خوش صحبت و پرچانه محروم بودند؛
* به جای انجام ورزش کوهنوردی، علاقه وافری به انجام ورزش قفسه نوردی داشتند بدانگونه که برخی از آنها به لقب اسپایدرمن قفسه های کتابخانه مفتخر می گشتند؛
* میانه خوبی با قشر کتابدار نداشته و آنها را دشمنان خونی و جد اندر جدی خویش می پنداشتند و کار آنها را تنها این می دانستند که نگذارند به معشوق و محبوبشان یعنی کتاب برسند؛
* ایشان اغلب عادت داشتند که عوض آنکه ساعت مچی خود را به دستشان کنند در ظرف آب جوش به جای تخم مرغ می جوشاندند؛
* بسیار کم صحبت بوده بدانگونه که هر ده سال جمله ای از ایشان شنیده می شد؛
* گاهی مواردی از این گروه مشاهده می شد که دیگران آن را اکتشاف و اختراع می نامیدند که این موارد هم خدا را شکر با انقراض این گروه از دیوانگان تقریبا منقرض شده است.
الغرض جا دارد که خدا را شکر کنیم که این نوع از جنون و دیوانگی که همانند آنفلونزای خوکی و پرندگان و جنون گاوی خطرناک بوده امروزه ریشه کن گشته و ما همگی به لطف تکنولوژیهای جدید و تنبلی ذاتی خودمان، کتاب نخوان و سر و مر و گنده به حیات خویش ادامه می دهیم!…