تغییر نام رشته: نظری بر پژوهش ها و دیدگاه اعضای هیأت علمی

تغییر نام رشته: نظری بر پژوهش ها و دیدگاه اعضای هیأت علمی

چكيده

 تغییر بخشی از زندگی انسان است. این تغییر در همه جوانب زندگی رخ می‌دهد که یکی از آنها، تغییر و دگرگونی در حوزه‌های علمی است. تغییر نام یا عنوان رشته که به تازگی از “کتابداری و اطلاع‌رسانی” به “علم اطلاعات و دانش‌شناسی” صورت پذیرفته است نیز در همین راستا انجام گرفته است. بر همین اساس می‌توان با بررسی پژوهش‌ها و دیدگاه‌‌هایی که در این زمینه منتشر شده است، چارچوبی برای پیگیری و مقایسه این نتایج و دیدگاه‌ها فراهم آورد. این نوشتار بر آن است تا با مروری اجمالی بر پژوهش‌ها یا مقاله‌هایی که در این زمینه در ایران انجام شده است، تصویری کلی از آنچه اعضای هیئت علمی به منزله پیشکسوتان و راهبران حرفه مطرح کرده‌اند، ایجاد نماید. این کار با مروری اجمالی و تلخیصی از دیدگاه‌های استادان و اعضای هیئت علمی که در خبرگزاری‌ها، گروه‌های بحث الکترونیکی و وب‌سایت‌ها منتشر شده است، تصویری کلی از این دیدگاه‌ها انجام گرفته است. در پایان با نتیجه‌گیری کلی از این دیدگاه‌ها و پژوهش‌ها، توصیه‌هایی برای جامعه علمی درباره فعالیت‌های مورد انتظار پس از این تغییر ارائه می‌گردد.

مقدمه

تغییر، بخشی از زندگی انسان است. خواهاین تغییر در روشِ راه رفتن، غذا خوردن، لباس پوشیدن، سخن گفتن،‌ تفکر یا سبک زندگی باشد یا تغییر در عادت‌ها و رفتارها و حتی نام‌هایی که به آن عادت کرده‌ایم و یادآور خاطره‌های خوب و بد سالیان گذشته است. هراکلیتوس[1] (540-480 ق.م.) سالها پیش معتقد بود: “تنها چیزی که همیشگی است، تغییر است”. همانگونه تافلر[2] (1928) نیز با بیان این مطلب که “تغییر، فرآیندی است که در آن، آینده به زندگی ما حجوم می‌آورد” می‌گوید،گاهی هراس از اینکه پس از این تغییر، چه پیامد خوشایند یا ناخوشایندی برای ما رخ می‌دهد، بیش از خودِ تغییر برای انسان‌ها آزار دهنده است. براستی دغدغه‌ها و مسئولیت‌ها، کاستی‌ها و فزونی‌ها، اوج‌ها و فرودها، و حتی موهبت‌ها و مزیت‌های ناشی از تغییر، و خلاء درکی درست و یقین‌گونه از آن، تنش‌آفرین است. تغییر همیشه با مقاومت همراه است و بایستی پیامدهای احتمالی آن را در نظر داشت و با آگاهی به سراغ این تغییرها رفته و خود را برای تغییری در پس تغییر کنونی آماده ساخت. باید پذیرفت که این تغییرها برای همه چیزهایی که در اطراف ما هستند، رخ می‌دهد.

یکی از این تغییرها، تغییر در محیط علمی و حوزه‌هایی است که به آن محیط مرتبط می‌شود که می‌توان آن‌ را در بستری وسیع‌تر یا ویژه مورد بررسی قرار داد. از دیدگاه و بافتی جهان شمول و بنیادین می‌توان این تغییرها را به‌لحاظ ماهیتِ حوزه موضوعی (بین‌رشته‌ای[3]، میان‌رشته‌ای[4]، چند رشته‌ای[5] و گفتمان دانشی [6] و … بین حوزه‌های گوناگون علمی، ‌میزان و چگونگی تغییر در بنیان‌های علمی، ظهور تحولات چشمگیر و تأثیرگذار (چاپ، رایانه و شبکه) و … مورد توجه قرار داد. می‌توانیم این تغییر را به‌لحاظ دیدگاهی ویژه، موردی و مصداقی نیز بنگریم، می‌توان با توجه به شرایط علمی یک جامعه و میزان گسترش و دگرگونی علمی آن، زیرساخت‌های دانشی و فنی، نگرش‌ها و دیدگاه‌های اندیشمندان و متخصصان …این تغییرها را مورد بررسی قرار داد.

شاید بتوان تغییری که امروزه برای نام یا عنوان رشته از “کتابداری و اطلاع‌رسانی” به “علم اطلاعات و دانش‌شناسی” رخ داده است را نیز فارغ از درستی یا نادرستی، ضرورت و عدم ضرورت، چیستی و چرایی آن از دو دیدگاه بنیادی و مصداقی مورد بررسی و توجه قرار داد. البته بررسی این تغییر از دیدگاه نخست بسیار دشوار بوده و نیازمند پژوهشی عمیق و ریشه‌دار است که دربرگیرنده نگاهی‌ ترکیبی از رشته ‌مورد بررسی، برنامه‌ریزی آموزشی و فلسفه علم است. اما از دیدگاه مصداقی تغییر نام یا عنوان رشته را می‌توان از جهت شرایط، نیازمندی‌ها و پیشینه‌ مربوطه مورد توجه قرار داد که از درون پژوهش‌ها و دیدگاه‌های موجود در این زمینه استخراج و مورد بررسی قرار گرفته است. این نوشتار بر آن است تا با نگاهی کل‌نگر به پژوهش‌ها یا مقاله‌هایی که در این زمینه منتشر شده است به بررسی دیدگاه‌هایی بپردازد که در چند ماه اخیر در خبرگزاری‌ها، گروه‌های بحث الکترونیکی[7] و وب‌سایت‌ها توسط اعضای هیأت علمی گروه‌های آموزشی رشته در ایران مطرح شده است.

01 change

برای اینکه بتوانیم نگاهی دقیق‌تر به این تغییر داشته باشیم باید پیش‌زمینه‌ها، دلایل و توجیه‌هایی که در زمینه‌ساز چنین تصمیمی شده است را نیز مدنظر قرار دهیم. توجه به پیش‌زمینه‌هایی که شکل‌دهنده چنین دیدگاه‌ها و خواسته‌هایی از این طیف گسترده‌ای ازجامعه علمی کشور شده است، می‌تواند یاریگر تحلیل و جمع‌بندی مناسب برای حال و آینده باشد. بنظر می‌رسد، یکی از اساسی‌ترین پیش‌زمینه‌هایی که باعث شکل‌گیری تصویری نادرست و مبهمی گردد که در ذهن جامعه (علمی و عمومی) کشور رسوخ پیدا کرده، چیزی است که افشار (1386) در “نسبت میان علم، خدمت و فن” مطرح کرده و این تصویر آینه‌واری را از واقعیت پیش‌روی رشته و از زبانِ بی‌زبان کاربران و استفاده‌کنندگان می‌نمایاند.

يكي از بحث‌هاي رايج در ميان كتابداران و دانشجويان و مدرسان كتابداري، موضوع علم يا فن بودن اين رشته بوده است. اين بحث با دغدغة ايشان در مورد جايگاه اجتماعي كتابداران و نارضايتي از «ناشناخته بودن رشته در سطح جامعه «آميخته شده است. دانشجويان ما گاه و بيگاه لزوم تغيير نام رشته را مطرح مي‌سازند و دانش آموختگان، بويژه اعضاي هيئت علمي كتابداري كه شأن دانشگاهي و اجتماعي‌شان را به اين رشته وابسته مي‌بينند، اصرار دارند حرفه خود را با عبارتي جز «علوم كتابداري و اطلاع رساني» بنامند. به گمان من، در بحث چيستي كتابداري جاي دغدغة ديگري خالي است و آن كتابداري به مثابه خدمت است. مطرح نشدن اين دغدغه را مي‌توان نشانه يك اشكال در تفكر حاكم در اين رشته در كشور ما دانست: سردمداران و رهبران فكري- دانشگاهيان و نويسندگان اين رشته- ظاهراً فراموش كرده‌اند كه اين رشته در درجه نخست براي خدمتگزاري به جامعه شكل گرفته است.

وی در نوشتار خود تلاش دارد به جامعه علمی کشور این دیدگاه راتسری دهد که به حکم پذیرش از طرف جامعه و مقبولیت اجتماعی و از طریق ایجاد تصویری مناسب با خدمتگزاری مناسب به آنها، می‌توان نیاز به تغییرِ نام را جایگزین”تغییر مرام” کرد. وی با هشدار به جامعه علمی می‌افزاید:

بي‌راه نيست اگر ادعا كنيم كتابداري ما از لحاظ فناوري، قرن بيستمي و از لحاظ علمي، دعوي جاه طلبي قرن بيست يكمي دارد، اما به گواه قفسه‌هاي بسته كتابخانه‌هاي آن، ساعات كار محدود، محدوديت امانت، كاركنان فاقد مهارت‌هاي ارتباطي، در قرون گذشته به سر مي‌برد. اين فاصله بويژه نزد كساني كه تجربه كار يا استفادة ممتد از خدمات كتابخانه‌اي در كشورهاي ديگر را دارند، بيشتر آشكار است. اين نكته، خلائي است كه غفلت از آن را نسلهاي آينده بر ما نخواهند بخشيد”

واقع‌بینانه اینکه دستیابی به چنین امری، نیازمند تغییر در فرهنگ حاکم داشته که ریشه‌ای عمیق دارد و اصلاح آن نیازمند زمان و تلاشی مجاهدانه استبا این‌حال بنظر می‌رسد فرهنگ حاکم را نمی‌توان به کاری دشوار ترغیب کرد و بایستی به دنبال دلایلی بود که برای تغییر نام می‌توان ارائه کرد. دلایل وتوجیه‌هایی که برای چنین تغییری توسط یکی از اعضای کمیته برنامه‌ریزی وزارت علوم[8]مطرح شده است می‌تواند روشنگر باشد، چرا که این افراد بعنوان تصمیم‌گیران اصلی رشته در نظر گرفته می‌شوند. دلایل این تغییر نام و دیدگاه جمعی افرادی که تشکیل دهنده اعضای کمیته هستند در متن نامه‌ای که این کمیته تهیه کرده، آمده است و می‌تواند تا اندازه‌ای در تحلیلی مناسب یاری‌گر این نوشتار باشد. آنها در متن نامه‌ای دلایل این تغییر نام یا عنوان را اینگونه بیان کرده‌اند:

1. تغییر و تحولات جاری و تأثیر آن بر رشته: تأثیر برخی حوزه‌ها بویژه فناوری اطلاعات و ارتباطات؛

2. تغییرات اساسی در برنامه‌های درسی: بازنگری در برنامه کارشناسی و تصویب گرایش‌های جدید؛

3. افزایش انتشارات نوین با موضوعات مترقی: طیف متعددی از نشریات گوناگون در حال انتشار؛

4. تعداد عناوین همایش‌های تخصصی: برگزاری همایش‌ها و کارگاه‌های متعدد در سال‌های اخیر.؛

5. تغییر در بازار کار: تغییر در شرایط کاری و ورود نظام‌های اطلاعاتی به سازمان‌ها؛

6. تحولات در کشورهای مختلف: بازنگری در عنوان رشته در کشورهای دیگر؛

7. تغییر عنوان به منزله یک اقدام معمول: تکامل عنوان رشته بعنوان امری طبیعی؛

8. مشکل زبان-معناشناختی عنوان سابق: گویا نبودن واژه‌های عنوان برای جامعه به لحاظ ماهیت و درک کارکردهای حرفه.

تاثیر فناوری اطلاعات بر تغییر و دگرگونی کنونی و تغییرات بنیادین در برنامه‌های درس رشته جزء مواردی محسوب می‌شوند که همگان بر وجود آن آگاهی دارند. تعداد مجله‌های علمی رشته نیز که چندین سال است با تصاعد هندسی به حدود 14 مجله علمی پژوهشی و چند نشریه علمی-ترویجی رسیده و تعداد همایش‌های تخصصی برگزار شده و نیز تعداد و گستردگی موضوعی کارگاههای آموزشی برگزار شده بسیار قابل توجه است[9]. برای بررسی “تغییر در بازار کار” و “وجود مشکلات زبان-معناشناختی” ذکر شده نمی‌توان به درستی اظهار نظر کرد چرا که نمی‌توان آنها را در پژوهشی مورد بررسی قرار داد. با این‌حال “تحولات مربوط به نام در کشورهای گوناگون” و “تغییر نام به‌منزله یک اقدام معمول” را می‌توان از دل پژوهش‌هایی که تابحال انجام شده است مورد توجه قرار داد.

نگاهی بر پژوهش‌ها

برخلاف تمایل فزاینده و غیرمشمول زمانِ جامعه علمی مبنی بر تغییر نام، پژوهش‌های اندکی در ایران درباره تغییرِ نام یا عنوان رشته صورت پذیرفته است. نگاهی کلی به این پژوهش‌ها می‌تواند ما را در شناخت بهتر نتایج پژوهش‌ها و یافته‌های آن پژوهشگران درباره تغییر نام یاری نماید. نخستین پژوهش انجام شده به سال 1377 باز می‌گردد که در آن سعادت (1377) در يك نظرسنجي، از 80 نفر دانشجويان كارشناسي كتابداري واطلاع‌رساني دانشگاه فردوسي مشهد، وضعيت رشته كتابداري بخصوص نام اين رشته را مورد بررسي قرار داد. يافته‌های این پژوهش نشان داد حدود 89% دانشجويان اين نام را مناسب ندانسته و خواهان تغيير آن بوده و 5/46% آنها معتقد بودند درك جامعه نسبت به مفهوم اصلي اين رشته از طريق نام آن كاملاً اشتباه است. بيگدلي و آبام  (1382)نیز در پژوهش دیگری در دانشگاه شهيد چمران اهواز، دیدگاه نزدیک به 90 درصدی دانشجويان را گزارش کرد که خواهان تغيير نام اين رشته بودند. چند سال بعد تركيان‌تبار (1386) با بررسی دیدگاه دانشجويان دانشگاه آزاد با در نظر داشتن تأثیرهای ناشي از تغيير نام اين رشته بر نگرش دانشجويان و پويايي رشته دیدگاه نزدیک به سه چهارم (1/73 درصد) دانشجويان را مبنی بر تأثیر تغيير نام بر پويايي رشته گزارش کرد. البته علي محمدي و سجادي (2007) نیز در پژوهشی که به بررسی دانشگاه‌های اروپایی و امریکایی اختصاص یافت، گرایش 5/98 درصدی این دانشگاه‌ها را گزارش کرد که به‌دنبال نامی جديد جايگزين نام سنتي هستند. ساروخاني (1388) به سنجش ميزان علاقه‌مندي دانشجويان دانشگاه تربيت معلم تهران به ادامه تحصيل در مقطع كارشناسي ارشد پرداخت که در آن بیشتر جامعه این پژوهش خواستار تغيير نام به گزینه‌ای بامعناتر بودند.حسن‌زاده و غيوري (1389) نیز در پژوهش خود ديدگاه جامعه تخصصي رشته درباره تغيير در عنوان، محتوا و آموزش رشته را مورد بررسی قرار دادند که نشانگر اهمیت و اولویت بیشتر تغییر در نام بود. داورپناه، فتاحي و خسروي (1388) نیز در پژوهش خود از جامعة علمی رشته، درباره تغییر نام نظرخواهی کردند که با موافقت 84 درصدی جامعه و همچنین تأکید بر تغييرات جدي در محتواي برنامه‌هاي آموزشي همراه بود. در پایان نیزآتش‌پور، سلیمان‌زاده نجفی و ملک احمدی (1390) با بررسی دانشگاه‌هاي سه قاره اروپا، آمريكا و استراليا رایج‌ترین نام را علوم كتابداري و اطلاع‌رساني با حدود 30 درصد گزارش کردند.

 جدول شماره 1: پژوهش‌های انجام شده در زمینه تغییر نام رشته

Table 1 البته بایستی دو مقاله‌ای که توسط فدايي (1386؛ 1388)،دو مقاله‌ای که توسط حیدری (1388؛ 1389)، مقاله‌های جوکار و حمدی‌پور (1380) و بیگدلی و حمدی‌پور (1391)، و فتاحی (1391) را نیز که در زمینه تغییر نام و برنامه منتشر شده است را نیز به این پژوهش‌ها افزود که به دلیل ماهیت مروری برخی از این مقاله‌هاو سخن سردبیر،اشاره ضمنی به تغییر نام و تأکید بر برنامه آموزشی رشته و همچنین عدم بررسی نتایجدر جامعه‌ای ویژه از بررسی در این نوشته خودداری می‌گردد.

نگاهی کلی به پژوهش‌هایی که انجام شده است نشان می‌دهد تا بحال 8 پژوهشدر این زمینه صورت پذیرفته که دو پژوهش مربوط به بررسی دانشگاه‌های خارجی ( نگاه به بیرون) و 6 پژوهش دیگر نیز به بررسی انتظارات و دیدگاه اعضای جامعه (نگاه به درون) پرداخته است که جامعه پژوهشی 2 مورد از این 6 پژوهش، کلیه اعضای رشته و 4 پژوهش نیز دانشجویان، جامعه هدف پژوهش را تشکیل داده است.همانگونه که در جدول شماره 1 می‌توان مشاهده کرد، اولین پژوهش مربوط به سعادت (1377) می‌باشد که زمینه انجام پژوهش درباره‌ی تغییر نام را فراهم ساخته و آخرین پژوهش نیز پژوهشی است که آتش‌پور، سلیمان‌زاده نجفی و ملک احمدی (1390) انجام داده‌اند. آنچه از جامعه پژوهشی این پژوهش‌ها (بویژه پژوهش‌های داخلی) بر می‌آید این است که با در نظر گرفتن مشابهت نسبی نتایج این پژوهش‌ها، 4 پژوهش نتایج خود را از محتوای دیدگاه دانشجویان استخراج کرده‌اند و 2 پژوهش نیز نگاهی همه جانبه داشته و کتابداران و اعضای هیئت علمی نیز در این زمینه نظرخواهی کرده‌اند. اینکه آیا دانشجویان می‌توانند نظر صائب و درستی درباره تغییر نام داشته باشند، یک مسئله و اینکه این نام بایستی نظر آنها را جلب نماید مسئله‌ی دیگری است که دو جنبه متفاوت این تغییر را نشان می‌دهد.آنچه مجموع نتایج این پژوهش‌ها نشان می‌دهد دیدگاه اکثریت قریب به اتفاق دانشجویان، کتابداران و استادان بر تغییر نام تأکید دارد و این چیزی نیست که بتوان آن را انکار کرد. 2 پژوهش دیگری که نگاه به بیرون از جامعه علمی کشور داشته‌اند نیز حاکی از تغییر در برخی از کشورهای اروپایی و امریکایی مورد بررسی دارد. پژوهش‌های انجام شده تنها به نگاهی درون رشته‌ای بسنده کرده‌اند و پژوهشی در دست نیست (یا حداقل نگارنده این نوشتار به آن دست نیافته است) که دلایل اصلی و آفریننده این تغییر را به درستی کشف، و پیوند و ارتباط آن را با تغییر نام آشکار نماید.اما بررسی اینکه آیا دیدگاه اکثر استادان و اعضای هیئت علمی هم بر همین یافته‌ها صحه می‌گذارد، قضیه‌ای است که در بخش بعدی این نوشته صورت می‌پذیرد.

دیدگاه اعضای هیئت علمی

موضوع تغییر نام یا تغییر عنوان به دهه 1340 باز می‌گردد.به ظاهر، نخستين‌بار هوشنگ ابرامي (1356) بحث تعيين نامي جديد (دانش‌شناسی) براي اين رشته را آغاز كرد. ايفلا نیز با پانزده سال تأخير، موضوع را در قالبي وسيع‌تر و با عنوان منزلت اجتماعي دنبال نمود (در داورپناه، فتاحی و خسروی،(1388). با در نظر داشتن این نکته، شناسایی و استخراج دیدگاه همه استادان و اعضای هیئت علمی درباره تغییر نام اگر نگوئیم غیرممکن، حداقل دشوار است و استخراج آنها بهتلاش بسیار زیادی نیازمند است. با اینحال دیدگاه استادان و اعضای هیئت علمی را می‌توان از خبرگزاری‌ها، گروه‌بحث و وب‌سایت‌ها پیگیری کرد که حدود 3 سال گذشته اتفاق افتاده است. البته این دیدگاه‌ها، اظهارنظرهایی است بصورت رسمی انجام شده و مطالب آن در فضای شبکه منتشر شده است. از آنجا که طبیعی بنظر می‌رسد استخراج دیدگاه همه اعضای هیئت علمی و استادان امکانپذیر نمی‌باشد، با اینحالدر این نوشته تلاش شده این دیدگاه‌ها تاحدامکان استخراج و مورد بررسی واقع گردد

جدول شماره 2: اظهارنظرهای استادان و اعضای هیئت علمی درباره تغییر نام رشته (به ترتیب حروف الفبا

Table 2

[1].بدلیل صائب بودن نظر آقای سید ابراهیم عمرانی و همچنین جایگاه و تأثیر وی در رشته، دیدگاه‌های ایشان به این گروه از اعضای هیئت علمی اضافه شده است

با نگاهی کلی به بافت و فحوای کلامی که در آن استادان و اعضای هیئت علمی درباره تغییر نام سخن رانده‌اند، در یک جمله دیدگاه این افراد تلخیص گردید. با مروری بر اسامی این افراد مشخص می‌شود که دانشگاه‌های تهران و فردوسی با بیشترین (3 نفر)، دانشگاه‌های خوارزمی، شهید چمران، آزاد واحد علوم تحقیقات و کتابخانه ملی (2 نفر) و سایر دانشگاه‌ها و پژوهشگاه (1 نفر) در این زمینه اظهار نظر کرده‌اند که در مجموع دیدگاه 24 عضو هیئت علمی مورد شناسایی و تلخیص قرار گرفت.باید توجه داشت برخی از دیدگاه‌ها پیش و برخی نیز پس از تغییر نام انجام شده است[11]. اما با بررسی کلی دیدگاه استادان و اعضای هیئت علمی می‌توان موافقت ضمنی بیشتر آنها را در زمینه تغییر نام دریافت. برخی از آنها نام‌هایی را پیشنهاد کرده‌اند و یا نام کنونی را مناسب‌تر دانسته‌اند و یا اینکه جامعه علمی را به تلاش بیشتر در زمینه تثبیت این نام توصیه کرده‌اند.با درنظر گرفتن این نکته که از اعضای 11 نفره کمیته برنامه‌ریزی وزارت علوم، نظر 9 نفر از آنها (جدول شماره 2) آمده و همچنان که مهراد(1391) موافقت حداکثری اعضای کمیته را در تغییر نام به نام جدید اعلام کرد، بنابراین می‌توان گفت فحوای کلام یا دیدگاه بیشتر (اگر نگوئیم همه) استادان و اعضای هیئت علمی مبنی بر تغییر نام مثبت بوده است.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری:

باید در نظر داشت فارغ از ریشه‌ها و انگیزه‌های درونی و بنیادی این تغییر، دیدگاه حاکم بر جامعه علمی رشته،دیدگاهی مبنی بر تغییر نام بوده و درخواست جمعی استادان، دانشجویان، متخصصان و حرفه‌مندان بر این امر حکایت داشته است. اکنون، پس از مدت طولانی چهل و چند ساله (از میانه‌ی دهه 1340 تا ابتدای دهه 1390)، خواسته‌ بیشتر دانشجویان، متخصصان رشته و اعضای هیئت علمی رشته محقق شده و بالاخره نام رشته تغییر کرده و به تصویب وزارت علوم رسیده است. آنچه در بافت سخنان و دیدگاه برخی از اعضای هیئت علمی و به احتمال جامعه علمی وجود دارد،مخالفت صریح یا ضمنی با تغییر نام را می‌توان دید، اما دیگر رخصتی برای مطرح شدن وجود ندارد.در این میان برخی از اعضای هیئت علمی نیزپیش از انتخاب نام معتقد بودند، نام انتخاب شده باید همانند چتری دربرگیرنده یا نمایانگر همه جنبه‌های رشته باشد. اینکه این نام می‌تواند همه (دانشجویان، متخصصان، اعضای هیئت علمی، کاربران و همه دانشگاهیان) را خوشنود کند، یا اینکه برازنده فعالیت‌ها و اهداف متخصصان رشته هست یا نیست، و یا اینکه نخست باید محتوای آموزشی تغییر می‌کرد و پس از آن نام تغییر می‌کرد، جای بحث داشته، دارد و خواهد داشت. اما مروری کلی و جامع بر پژوهشها و دیدگاه‌ها در این زمینه حاکی از این امر است که:

دیدگاه و خواسته بیشتر جامعه علمی رشته بر تغییر نام بوده است و تنها چگونگی و نام مناسب آن بحث‌هایی را بوجود آورده است که به نظر پس از تصویب و اعلام آن به وزارت علوم بی‌فایده و کم اهمیت است و به تاریخ شفاهی و مکتوب رشته پیوسته است.

*همگان بر اهمیت تغییر در محتوای آموزشی رشته، تغییر و روزآمدی منابع آموزشی و دانشِ استادان تأکید دارند که بدون شک مهمترین امر است که بایستی از این پس در دستور کار انجمن علمی و کمیته برنامه‌ریزی قرار گیرد.

*بایستی تلاش کرد تا خدمات ارائه شده توسط متخصصان و حرفه‌مندان را بعنوان مسئله بسیار مهم و وجهه بیرونی رشته در مقبولیت اجتماعی در نظر داشته و برای تقویت آن همت گمارد، تا روزی به فکر تغییر نام تغییر یافته کنونی نباشیم، چرا که بسیاری از برداشت‌های نادرست از نام پیشین برخاسته از ضعف در ارائه خدمات مناسب به جامعه بوده است.

*بایستی تلاش کرد در راستای بهبود مستمر خدمات، افق جدیدی در زمینه بازار کار برای رشته آفرید که بنظر می‌رسد مسئولیت انجمن‌ها، کمیته‌ی برنامه‌ریزی و پس از آن، استادان و اعضای هیئت علمی است. این کار را می‌توان در قالب کارگاه‌ها و همایش‌هایی از قبیل کارآفرینی (که هم‌اکنون در دست اجراست) و همچنین تغییر ماهوی و کاربردی در محتوای برنامه‌های آموزشی جستجو کرد.

  تغییر نام رشته‌ها در همه کشورها و همه جوامع علمی اتفاق می‌افتد ولی اینکه هر جامعه‌ای چگونه از این فرصت استفاده می‌کنند و از آن برای گسترش علمی یک رشته استفاده *  می‌کند،مسئله‌ای اساسی است

  • منابع:

1. آتش‌پور، بهاره، نيره السادات سليمان زاده نجفي و پريسا ملك احمدي(1390). آيا لازم است نام رشته كتابداري و اطلاع‌رساني در ايران تغيير كند؟(يك بررسي تطبيقي). فصلنامه کتابداری و اطلاع‌رسانی، شماره 4 (56)، دوره 14.

2. افشار زنجانی، ابراهیم (1386). سرسخن: نسبت ميان خدمت، فن و علم. فصلنامه کتابداری و اطلاع‌رسانی، شماره 3 (39)، دوره10.

3. افشار زنجانی، ابراهیم (1388). رشته كتابداري؛ تغيير محتوا مهمتر از تغيير نام. خبرگزاری ایبنا، http://www.ibna.ir/vdcc1mq1.2bqos8laa2.html

4. بیگدلی، زاهد و افشین حمدی‌پور، زود آیند. تحلیل محتوایی برنامه آموزشی دوره کارشناسی کتابداری و اطلاع‌رسانی مصوب سال‌های 1375 و 1388پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات.

5. بيگدلي، زاهد و زويا آبام (1382). «عوامل در انتخاب رشته تحصيلي و تغيير نگرش دانشجويان كتابداري و روانشناسي باليني در دانشگاه شهيد چمران اهواز». فصلنامه كتابداري و اطلاع‌رساني. دوره6. شماره2. ص47-66.

6. پریرخ، مهری (1390). تعلل در تغییر نام رشته کتابداری خوشایند نیست. خبرگزاری لیزنا  http://www.lisna.ir/talk/1390-04-14-14-50-23

7. تركيان‌تبار، منصور (1386). «عوامل مؤثر بر گرايش به رشته كتابداري و اطلاع‌رساني در بين دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي».فصلنامه كتاب. شماره69. بهار. ص118-107.

8. جلالی دیزجی، علی (1391). “دانش‌شناسی” می‌تواند اعتبار علمی، عمق محتوایی و جایگاه رشته را بالا برد. خبرگزاری لیزناhttp://www.lisna.ir/talk

 9. جوکار، عبدالرسول و افشین حمدی‌پور (1380). نیاز به تحول در برنامه‌های درسی کارشناس کتابداری و اطلاع‌رسانی. کتابداری و اطلاع‌رسانی، 4 ؛ 25-9.

10. حریری، نجلا (1391). عنوان جدید رشته کتابداری باعث افزایش انگیزه دانشجویان می‌شود. خبرگزاری لیزنا، http://www.lisna.ir/talk

11. حسن‌زاده، محمد و غيوري، زينب (1388). ديدگاه جامعه كتابداري و اطلاع‌رساني در خصوص تغيير در محتوا، آموزش و عنوان رشته. تحقیقات اطلاع‌رسانی و کتابخانه‌های عمومی، فصلنامه علمی-پژوهشی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، دوره 16، شماره 3، پیاپی 62. ص. 85-59.

12. حمیدی، علی (1391). بعضی ها “کتابدار” می مانندhttp://www2.atfmag.info/1391/04/11.

13. حیدری، غلام (1388). بازنگری در تعریف کتابداری و اطلاع‌رسانی. فصلنامه کتاب. شماره 78، ص. 52-27.

14. حیدری، غلام (1389). تغییر نام و محتوای آموزشی حوزه کتابداری و علم اطلاعات بر اساس مفهوم هسته این حوزه و پارادایم غالب عصر حاضر: تدوین چارچوبی برای تفکر. مجله مطالعات کتابداری و علم اطلاعات، دوره سوم، سال هفدهم، شماره 6، ص. 156-135.

15. داورپناه، محمدرضا؛ رحمت‌الله فتاحي و عبدالرسول خسروي (1388) نظرسنجي از جامعه كتابداري و اطلاع‌رساني پيرامون نام رشته و احتمال بازنگري در آن. اطلاع‌شناسي. 3 (24). تابستان. ص 3-32 .

16. دیانی، محمد حسین (1391). نگاهی مثبت به مسیر تازه حرفه: علم اطلاعات و دانش گستری، http://dayani.profcms.um.ac.ir

17. دیانی، محمد حسین (1391). تغییر نام رشته، گام نهادن در مسیر بی هویت سازی، http://www.lisnews.ir

18. رضایی شریف‌آبادی (1391). همه باید تلاش کنند تا نام جدید «علم اطلاعات و دانش‌شناسی» به خوبی جایگزین نام قبلی شود، http://www.lisna.ir/talk

19. ساروخاني، زهرا (1388). سنجش ميزان علاقه‌مندي دانشجويان كتابداري و اطلاع‌رساني دانشگاه تربيت معلم تهران براي ادامه تحصيل در مقطع كارشناسي ارشد اين رشته. پايان‌نامه كارشناسي ارشد كتابداري و اطلاع‌رساني. تهراندانشگاه تربيت معلم.

20. سعادت، عليرضا (1377). مفهوم و جامعيت عنوان كتابداري براي معرفي حرفه. پيام كتابخانه. دوره8. شماره4. ص91-104.

21. سلطانی، پوراندخت (1391). بعضی ها “کتابدار” می مانند، http://www2.atfmag.info/1391/04/11

22. شاهبداغی، اعظم (1391). تعیین درجه ی درستی عنوان جدید رشته. خبرگزاری لیزنا http://www.lisna.ir/away

23. صدیق بهزادی، ماندانا (1391). ‌دیدگاه دکتر صدیق بهزادی درخصوص تغییرنام کتابداری. خبرگزاری لیزنا،  http://www.lisna.ir/talk

24. علیمحمدی، داریوش (1391). علم اطلاعات و دانش شناسی !؟‌ خبرگزاری لیزنا،  http://www.lisna.ir/note

25. علیمحمدی، داریوش (1391). نام رشته را عوض کردید؛ با نام برنامه‌های آموزشی چه می‌کنید؟http://www2.atfmag.info/1391/04/11/change-nam

26. عمرانی، ابراهیم (1391). رشته كتابداري؛ تغيير محتوا مهم تر از تغيير نام. خبرگزاری لیزنا، http://www.ibna.ir/vdcc1mq1.2bqos8laa2.html

27. عمرانی، ابراهیم (1391). روزی خواهد رسید که همه راضی باشند؟. خبرگزاری لیزنا، http://www.lisna.ir/note

28. فتاحی، رحمت‌الله (1391). نام جديد رشته كتابداري بايد چترگونه همه گرایش‌های آن را دربرگیرد. خبرگزاری لیزنا، http://www.lisna.ir/talk/1390-02-23-08-21-25/itemid-0

29. فتاحی، رحمت‌الله (1391). تغییر نام رشته کتابداری و اطلاع‌رسانی. پژوهشنامه کتابداری و اطلاع‌رسانی، شماره 2، دوره 1، ص. 9-11.

30. فدايي، غلامرضا (1386). كتابداري و اطلاع‌رساني: در جستجوي هويتي نو. فصلنامه كتاب، 72، زمستان. ص175-192.

31. فدایی، غلامرضا (1388). آيا كتابداري و اطلاع‌رساني فقط منتظر تغيير نام است؟ فصلنامه پيام كتابخانه. شماره57، تابستان. ص11-33.

32. فدایی عراقی، غلامرضا (1389). مفهوم کتابداری برگرفته از نیاز انسان به بازیابی اطلاعات است. خبرگزاری لیزنا،http://www.lisna.ir/main/1389-04-13-06-44-56

33. فرج‌پهلو، عبدالحسین (1391). نام «علم اطلاعات و دانش‌شناسی» با محتوای رشته در شرایط فعلی همخوانی بیشتری دارد. خبرگزاری لیزنا، http://www.lisna.ir

34. کوکبی، مرتضی (1390) تغيير اسم رشته: نيازمند حركتي از پايين به بالا. خبرگزاری لیزنا، http://www.lisna.ir/note/1390-02-11-13-55-20

35. کوکبی، مرتضی (1391). نام کتابداری و اطلاع‌رسانی مدتها بود که با محتوای رشته همخوانی نداشت. خبرگزاری لیزنا، http://www.lisna.ir/talk

36. مهراد، جعفر (1391). سرانجام نام رشته كتابداري تغيير يافت: “علم اطلاعات و دانش شناسي”. خبرگزاری لیزنا، http://www.lisna.ir/talk

37. مهراد، جعفر (1391). عزم راسخ کمیته برنامه‌ریزی کتابداری برای تغییر نام رشته. خبرگزاری لیزنا، http://www.lisna.ir/talk/1391-01-28-03-47-21

38. نوروزی، علیرضا (1390). رشته كتابداري؛ تغيير محتوا مهم‌تر از تغيير نام، http://www.ibna.ir/vdcc1mq1.2bqos8laa2.html

39. Alimohammadi, Dariush; Mahshid Sajjadi (2007). What our schools are named? An investigation among information leaders. The Journal of information and Knowledge Management Systems. 37 (4): p.532-546.

[1]Heraclitus

[2]Toffler

[3] Intradisciplinary

[4] Interdisciplinary

[5] Multidisciplinary

[6] Knowledge Discourse

[7]اظهارنظرهای بسیاری از سوی استادان و اعضای هیأت علمی در گروه بحث دانشگاه فردوسی مشهد و ایران‌کیس انجام شده است که بازیابی و تحلیل آنها، خود پژوهش دیگری را می‌طلبد. بنابراین، برای این گروه، تنها اظهارنظرهایی که در این زمینه و پس از تغییر نام صورت پذیرفته است مورد توجه قرار گرفته است.

[8]اعضای این کمیته عبارتند از: دکتر جعفر مهراد، دکتر عباس حری، دکتر رحمت‌الله فتاحی، دکتر غلامرضا فدایی، دکتر عبدالحسین فرج‌پهلو، دکتر سعید رضایی شریف‌آبادی، دکتر احمد شعبانی، دکتر فریبرز خسروی، دکتر عبدالرضا نوروزی چاکلی، دکتر محمد حسن‌زاده، و دکتر یزدان منصوریان

[9] http://www.lisna.ir/away/1391-05-13-10-05-20

[10]بدلیل صائب بودن نظر آقای سید ابراهیم عمرانی و همچنین جایگاه و تأثیر وی در رشته، دیدگاه‌های ایشان به این گروه از اعضای هیئت علمی اضافه شده است.

[11]تغییر نام از “کتابداری و اطلاع‌رسانی” به “علم اطلاعات و دانش‌شناسی” در تاریخ 28/6/1391 در خبرگزاری لیزنا منتشر شد.http://www.lisna.ir/talk

رضا رجبعلی بگلو، مسعود شفیعی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *