چهارمین برنامه زنده آموزشی: پیشینه تحقیق و ساختار آن در پایان‌نامه

 

چهارمین برنامه زنده آموزشی: قطب‌نمای آموزشی

عنوان: پیشینه تحقیق و ساختار آن در پایان‌نامه

مدرس:آقای دکتر مهدی محمدی، دانشیار دانشگاه قم و رئیس انجمن کتابداری و اطلاع‌رسانی ایران (شاخه قم)

تاریخ: روز پنج شنبه، 15 خرداد 1399

ساعت: 21 الی 23 در صفحه اینستاگرام انجمن کتابداری و اطلاع‌رسانی ایران

مجری کارشناس: خانم دکتر میترا صمیعی، عضو هئیت علمی دانشگاه علامه طباطبائی و عضو هیئت مدیره و مسئول کمیته آموزش انجمن علمی کتابداری و اطلاع‌رسانی ایران

 

 

 

111

 

بخش نخست:

میترا صمیعی: سلام عرض می‌کنم خدمت همه دوستان عزیز وبزرگوارانی که در چهارمین لایو آموزشی انجمن شرکت کردند. عنوان لایو آموزشی انجمن (( قطب‌نمای آموزش)) هست؛ هر دو هفته یکبار روزهای سه شنبه از ساعت 21 الی 23 در صفحه اینستاگرام انجمن برگزار می شودکه امروز پنج شنبه مورخ 15 خرداد ماه 1399 چهارمین قطب‌نمای آموزش را در خدمت آقای دکتر مهدی محمدی، دانشیار دانشگاه قم و رئیس انجمن کتابداری و اطلاع‌رسانی ایران ( شاخه قم) هستیم. موضوعی که ایشان درباره آن می‌خواهند صحبت کنند، “پیشینه تحقیق و ساختار آن در پایان‌نامه” هست.

بسیاری از دانشجویان تصور می کنند که پیشینه تحقیق یکی از بخش‌های بی اهمیت  در پایان‌نامه ها هست و متاسفانه خیلی از دانشجویان نگارش  و گردآوری پیشینه تحقیق را در پایان‌نامه ها را جدی نمی‌گیرند؛ در صورتی که یکی از بخش‌های مهم هر پایان‌نامه ای، مرور نوشتار و نگارش صحیح پیشینه های‌ تحقیق است. زیرا که پژوهشگر باید مطلع شود که قبل از ایشان در موضوع تحقیق انتخابی ایشان  چه فعالیت‌ها و پژوهش‌هایی انجام گرفته است.گرداوری پیشینه های داخلی و خارجی چگونه باید انجام شود وترتیب آوردن این پیشینه ها چگونه است و با چه سبکی باید در پایان نامه ها این پیشینه ها را بیان کنیم.پیشینه های پژوهش فقط محدود به فصل دوم پایان نامه نیست و پژوهشگر در فصل پنچم پایان نامه زمانی که به بحث و نتیجه گیری می پردازد به پیشینه ها برای مقایسه با نتایج پژوهش نیاز دارد. بنابراین اگر پیشینه‌های پژوهش را به درستی تدوین نکند و به درستی چمع بندی انجام ندهد ،در فصل پنجم هم دچار مشکل خواهد شد.

امروز ما در خدمت آقای دکتر محمدی هستیم. ایشان یکی از متخصصان علوم اطلاعات و کتابداری هستند، فردی فعال و کوشا که الان هم ریاست انجمن علمی کتابداری و اطلاع رسانی شاخه قم را عهده دار هستند. ایشان همکلاسی من در دوره دکتری بودند و همواره در کلاس درس نیز پرسش های چالشی مطرح می کردند و کلاس درس را به فضای بحث و تبادل نظر مبدل می ساختند. از همان زمان خاطرم هست که آقای دکتر همزمان در دوره تحصیل، به تدریس درس روش تحقیق مشغول بودند و در کلاس درس امان با سرکار خانم دکتر حریری ،سوالات بسیار دقیق و چالشی مطرح می کردند و کلاس درس را به چالش می کشاندند. مطمئن هستم که این لایو آموزشی  با روحیه ای که از ایشان سراغ دارم می تواند برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی،  اساتید و پژوهشگران بسیار مفید و کاربردی باشد. من خیلی وقت شما را نمی گیرم و لایو آموزشی را به آقای دکتر محمدی می سپارم.همانند روال لایوهای قبلی ،کامنت‌ها و سؤالات خود را می‌توانید ارسال بکنید و آقای دکتر بعد از فرمایشات خود، پاسخ خواهند داد.

دکتر محمدی: خداوند منان را شاکر هستم که به من توفیقی داد خود را در جمع صمیمی دوستان و اساتید عزیز ببینم. اجازه بدهید ابتدای کلاس و بحث را با حدیثی از حضرت رسول (ص) شروع کنم که کلاس را بر این حدیث نبوی مزین بکنیم. حضرت یک جمله‌ زیبایی دارند و می‌فرمایند که ((اگر یک روز بیاید و من در آن روز بر دانش خود نیافزایم، طلوع خورشید در آن روز بر من نامبارک باشد)). امیدوارم که امروز من بتوانم بر دانش خود از فضل و کرامت شما عزیزان اضافه بکنم و ان‌شاءالله من هم مطالبی را خدمت شما عزیزان داشته باشم. در ابتدا لازم می‌دانم که از محضر عزیزان و دوستان خود در انجمن کتابداری و اطلاع‌رسانی ایران، آقای دکتر زره‌ساز عزیز که همیشه همراه ما هستند؛ خانم دکتر خراسانچی خیلی زحمت کشیدند و به ویژه خانم دکتر صمیعی همکلاس و دوست بسیار عزیز که خیلی اظهار لطف کردند و من شایسته تعریف‌هایی که ایشان فرمودند، نیستم و ایشان نسبت به بنده محبت دارند. من از همه عزیزان در انجمن، اعضای هیئت‌علمی کتابداری و اطلاع‌رسانی ایران تشکر می‌کنم.

اجازه بدهید به رسم ادب یادی از اساتید دوران خود بکنم؛ اگر من امروز به عنوان یک معلم روش تحقیق با شما صحبت می‌کنم؛ مدیون عزیزانی هستم که به من یاد دادند و من از آن‌ها یاد گرفتم. سرور عزیز و استاد بزرگوارم جناب آقای دکتر تسبیحی از دانشگاه تبریز، استاد روش تحقیق من در مقطع کارشناسی بودند. من در دوره کارشناسی ارشد از محضر خدا رحمت کند استاد بزرگوار جناب آقای دکتر حری کسب فیض کردم و از ایشان آموختم و در دوره دکتری هم شاگرد خانم دکتر حریری بودم؛ که خانم دکتر فرمودند بسیار لذت بردیم و از کلاس ایشان استفاده کردیم. از دانشجویان عزیزم در این دوره‌های مختلف تشکر می‌کنم که به من اجازه تمرین و تمرین، تمرین درس روش تحقیق را در دوره‌های مختلف دادند که امروز به یک‌سری از تجربیات رسیدم و از همه عزیزانی که در این جلسه حضور دارند معذرت‌خواهی می‌کنم؛ اگر برخی از مطالب برای آن‌ها تکراری است. اما ابتدای جلسه از دانشجویان عزیز و سروران شرکت‌کننده در این جلسه عذرخواهی می‌کنم؛ چون این نوع درس‌ها مثل روش تحقیق عملی و کاربردی است و ما باید برخی از چیزها را نمایش بدهیم، اما در لایو این امکان وجود ندارد. امیدوارم این فضا مناسب بشود و همکاران من در انجمن بتوانند کلاس‌های حضوری را برگزار بکنند و ما از نزدیک در خدمت دانشجویان عزیز باشیم و اگر مواردی باشد با همدیگر عملاً تجربه و تمرین بکنیم. به رسم ادب من از تمام اساتیدی که در این جلسه تشریف دارند، رخصت می‌طلبم و از این که اجازه دادند من امروز در محضر آن عزیزان تمرین دبیری بکنم، عذرخواهی می‌کنم.

خانم دکتر به خوبی اول قضیه اشاره کردند؛ ما بحث پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان‌نامه را به نظر می‌آید که اصلاً جدی نمی‌گیریم یا خیلی جدی نمی‌گیریم. بسیاری از مشکلاتی که به خوبی اشاره کردند در مسیر راه برای ما به وجود می‌آید؛ ما بعداً متوجه می‌شویم که این جا را کم گذاشته بودیم و اگر این جا را درست نوشته بودیم، آن مشکلات پیش نمی‌آمد. در این کلاس ما این دوره تجربیات عملی بیشتر منتقل خواهد شد، عذرخواهی می‌کنم که این‌ها را خدمت شما خواهم گفت. اول عرایض خود بگویم خوش به سعادت آن دانشجویان عزیزی که امروز در این کارگاه شرکت کردند، چرا؟ یادش بخیر من سال 75 از پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود دفاع کردم. سال 75 که من دفاع کردم آن زمان بحث آی‌اس‌آی[1] نبود؛ مجلات علمی- پژوهشی نبود؛ مجلات علمی- ترویجی و این کیفیت نبود؛ من آن زمان دو مقاله از پایان‌نامه خود چاپ کردم. همکاری به نام دکتر سلیمانی دارم که از دوره کاردانی با ما بودند و دوره دکتری فقط یک سال جلوتر از من بودند و الان در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان هستند. به من گفتند: که چرا دست از سر این پایان‌نامه برنمیداری؟ این ور میچلونی یک مقاله و آن ور میچلونی یک مقاله دیگر، این پایان‌نامه را رها کن و من آن زمان فکر می‌کردم که اشتباه می‌کنم و راست می‌گوید دیگر بیشتر از این نباید پایان‌نامه را بچلونم و رها کردم؛ دو مقاله چاپ کردم و تمام. اما سال 84، دقیقاً نه سال بعد با آقای دکتر فتاحی که خدا همیشه ایشان را سلامت بدارد؛ تازه از استرالیا برگشته بودند و خیلی رفرش[2]  مثل همیشه و الان هم رفرش هستند؛ سال 84 ایشان یک دوره‌ای کارگاه یک روزه بابت پیشینه تحقیق گذاشتند. این که می‌گویم شما امروز خوشحالید یا خوشبخت هستید از این قصه که اهمیت ماجرا برای شما روشن شده است. آقای دکتر آن جا فرمودند که هر پایان‌نامه‌ای که دفاع می‌شود؛ هر طرح پژوهشی که اجراء می‌شود؛ حداقل ظرفیت چاپ سه مقاله را دارد. یکی از مقالاتی که شما می‌توانید چاپ بکنید؛ بحث پیشینه پژوهش است. یعنی یک مقاله کاملاً آماده است و شما این مقاله را می‌توانید از این جا چاپ بکنید و من به یاد دارم که خود ایشان مقاله پایان‌نامه دکتری خود را که در Library review چاپ کرده بود؛ در اختیار ما گذاشت و ما مقاله ایشان را دیدیم. آن جا من متوجه شدم که ای دل غافل باید این قسمت را هم میچلوندم و یک مقاله از این قسمت چاپ می‌کردم؛ انگار من نمی‌دانستم و این کار را نکرده بودم. اما چون نه سال از این ماجرا گذشته بود؛ یک مقدار بیات شده بود و دیگر این کار را نکردم. اما در دوره دکتری این امکان را از دست ندادم و هفت تا مقاله از پایان‌نامه دکتری من چاپ شد و یک مقاله از پیشینه تحقیق چاپ کردم و ابتدای ساکن هم این مقاله را به زبان انگلیسی در   Library review چاپ کردم و بعد تا ایران آمدیم؛ یک مقدار بازنگری کردیم؛ دستی سر و روی آن کشیده شد و با یک جامعه بیشتر در تحقیقات کتابخانه‌های عمومی منتشر شد. اگر به شما می‌گویم که امروز خوشبخت هستید به خاطر این که این ماجرا برای شما بسیار پر اهمیت است که شما در این لایو شرکت کردید و سعی می‌کنید به این ماجرا دقت بکنید. یک مقدار هم از خوشبختی شما بگویم که اگر شما پشت سر من را ملاحظه بکنید؛ دو قفسه بالایی کتاب‌های روش تحقیق است که من مرتب از این‌ها استفاده می‌کنم.

ما در رشته خود دو کتاب داریم که یکی متعلق به کریشان کومار هست؛ ترجمه خانم رهادوست و آقای دکتر خسروی هست و یکی هم متعلق به پاول هست؛ که خانم دکتر حریری ترجمه کردند. اگر شما این دو کتاب را ملاحظه بفرمایید؛ متاسفانه به بخش پیشینه‌های تحقیق چندان توجه نشده است. شاید بگویم اصلاً مطلبی وجود ندارد و اگر وجود دارد؛  بسیار گذرا از آن گذشته شده است. اما خوشبختانه کتاب‌های دیگری منتشر شدند که به این قصه پرداختند. پس اولین نکته را داشته باشید اگر این بحث را جدی بگیرید؛ این جا یک مقاله خوابیده است. دوستانی که عاشق کارهای پژوهشی هستند؛ خیلی راحت از قسمت پیشینه می‌توانند مقاله چاپ کنند. من یک مختصر فصل‌های پایان‌نامه را در رشته ما که علوم اجتماعی بیان کنم؛ پایان‌نامه‌ها در پنج فصل تقسیم می‌شود:

  • فصل اول را به عنوان کلیات تحقیق در نظر می‌گیریم و در آن جا مقدمه، بیان مسئله، اهمیت و ضرورت، اهداف تحقیق، سؤالات تحقیق، فرضیه‌های تحقیق و تعریف مفاهیم و اصطلاحات تحقیق را داریم.
  • عنوان فصل دوم مبانی نظری و پیشینه تحقیق هست که شامل دو بخش است: 1- بخش مبانی نظری 2- بخش پیشینه تحقیق، که پیشینه تحقیق را معمولاً در داخل کشور و در خارج کشور بررسی می‌کنند.
  • عنوان فصل سوم روش‌شناسی تحقیق هست که شامل روش تحقیق، جامعه تحقیق، نمونه و شیوه نمونه‌گیری، ابزار گردآوری داده‌ها و روایی و پایایی ابزار و شیوه‌های تجزیه و تحلیل داده‌ها را داریم.
  • فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده‌ها می‌شود.
  • عنوان فصل پنجم بحث و نتیجه‌گیری است که شما درباره یافته‌های پژوهش بحث می‌کنید و نتیجه‌گیری و پیشنهاد می‌دهید؛ که پیشنهادات شما برای این مشکلاتی که شناسایی کردید، چه هست؟ منابع را معرفی می‌کنید و پیوست‌ها.

این یک مختصر از پنج فصل اصلی پایان‌نامه است. البته ما این جا احتمالاً مهمان‌هایی از رشته‌های دیگر هم داریم؛ مثل رشته‌های فلسفه، الهیات، حقوق معمولاً پایان‌نامه این رشته‌ها در سه فصل نوشته می‌شود. آن‌ها در بحث مقدمه به بحث پیشینه پژوهش اشاره می‌کنند و رد می‌شوند و شاید به آن ساختاری که ما داریم خیلی توجه نمی‌کنند. ولی پایان‌نامه رشته‌های علوم‌تربیتی، روانشناسی، تربیت‌بدنی، حسابداری، اقتصاد معمولاً در پنج فصل تدوین می‌شود.

در فصل چهار یکی از کارکردهای پیشینه تحقیق این است که شما یافته‌ها را پیوند بزنید و من مجبور بودم که ساختار این پنج فصل را خدمت شما عرض بکنم. اما موضوع بحث اصلی ما فصل دوم هست؛ عنوان فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه‌های تحقیق است که شامل دو قسمت: 1- بخش اول مبانی نظری 2- بخش دوم پیشینه‌های تحقیق.

اما مبانی نظری چه هست و به چه چیزی گفته می‌شود؟ مبانی نظری کلیه مطالب مربوط به موضوع تحقیق در این جا آورده می‌شود. مثال، نعریف موضوع چه هست؟ کارکرد آن چیست؟ اهداف آن چه هست؟ وظایف آن چه هست؟ تقسیم‌بندی‌های مختلفی که از این موضوع شده از دیدگاه اندیشمندان مختلف چه هست؟ و هر کدام از این تقسیم‌بندی‌ها بعد از مطرح شدن یا این نظریه‌هایی که از سوی اساتید و اندیشمندان مطرح شده، هر کدام از این اندیشه‌ها بعد از مطرح شدن خودشان چه تغییرات و تحولاتی را در موضوع به وجود آوردند، این جا آورده می‌شود. ساده‌تر یک مثال بزنم؛ اگر من برای اولین بار با یک موضوعی آشنا بشوم و تا به حال هیچ برخوردی با این موضوع نداشتم؛ برای اولین بار برای من یک پایان‌نامه‌ای را می‌آوردند و می‌گویند شما این را داوری بکنید؛ زمانی که من این موضوع را می‌خوانم مبانی نظری شما باید من را کاملاً از ابتدا تا به انتها که این موضوع چه هست؟ به چه چیزی می‌پردازد؟ چگونه مطالعه می‌کند؟ چه تقسیم‌بندی‌هایی دارد؟ چه کارکردی دارد؟ هدف و وظیفه آن چه هست؟ و چه دیدگاه‌هایی در این موضوع وجود دارد؟ بیان کند و من با موضوع کاملاً آشنا می‌شوم؛ اگر من کاملاً غریبه با موضوع باشم.

در مرحله دوم وارد بخش بعدی یعنی بحث پیشینه‌های تحقیق می‌شویم. شما زمانی که موضوع را برای من کاملاً تبیین کردید که این موضوع چه هست؟ حالا می‌گویید که راجع به این موضوع تحقیق، چه تحقیق‌هایی صورت گرفته است. آن‌ها را از ابتدا مطرح می‌کنید و چه تفاوتی تحقیق من با این تحقیق‌ها دارد. یعنی جایگاه تحقیق من در بین تحقیقاتی که این همه صورت گرفته، کجا است؟ این هم بخش پیشینه تحقیق می‌شود. ساده‌تر پیشینه تحقیق به من می‌گوید چه کسی یا چه کسانی در چه زمانی با چه روشی؟ با چه هدفی؟ با چه ابزاری؟ با چه جامعه‌ای؟ روی چه نمونه‌ای؟ و با چه ابزارهایی این تحقیق را انجام دادند و مهمتر از همه این‌ها به چه نتایجی رسیدند؟ به طوری که من باید کامل این‌ها را بخوانم ببینم این تحقیقات صورت گرفته به این‌ها رسیدند، این‌ها را هم بررسی کردند و خلاء‌های موجود هم این‌ها است که من باید به این‌ها بپردازم. پس با ساختار فصل دوم هم آشنا شدیم؛ حالا وارد پیشینه‌ها می‌شویم.

 البته اول عرایضم را با نام این اصطلاح شروع بکنم، با چه نامی؟ معمولاً در کتاب‌های روش تحقیق ما الفاظ مختلفی را دیدیم در ترمولوژی این واژه  بعضی از کتاب‌ها از واژه ادبیات موضوع استفاده کردند؛ بعضی از کتاب‌ها از پیشینه تحقیق استفاده کردند؛ برخی از کتاب‌ها مثل کتاب خانم دکتر پریرخ و آقای دکتر فتاحی از واژه مرور نوشتارها استفاده کردند. البته بنده معتقد هستم که پیشینه‌های تحقیق یا مرور نوشتارها واژه‌های مناسبی هستند. هر چند آقای دکتر یزدان منصوریان هم در کتاب روش تحقیق خودش پیشنهاد می‌کند که از واژه پیشینه‌های تحقیق استفاده بکنیم از ادبیات تحقیق یک مقدار عام‌تر است و بیشتر بر بحث مبانی نظری دلالت می‌کند. یعنی اگر مبانی نظری را ما به عنوان ادبیات موضوع مطرح بکنیم خیلی بیراهه نرفتیم. هر چند در آن جا هم یک تفاوتی وجود د ارد که در برخی از پایان‌نامه‌ها براساس مدل مفهومی یا مبانی نظری یا چارچوب مفهومی کار می‌کنند، آن جا هم این واژه را به کار می‌گیرند که بعضاً مدل مفهومی یا چارچوب نظری می‌گویند. اسم آن را خود من در پایان‌نامه دانشجویان می‌گویم که مبانی نظری و پیشینه‌های تحقیق بنویسند؛ پس من اسم پیشینه‌ها را صلاح می‌دانم.

تعریف پیشینه تحقیق چیست؟

کسب آگاهی از سوابق موضوع و کلیه تحقیقاتی که در این ارتباط صورت گرفته است ما پیشینه تحقیق می‌گوییم. حالا این کسب آگاهی باعث می‌شود که من نسبت به موضوع خود حقایق بیشتری را به دست بیاورم و مهمتر از آن با روش‌های جدید آشنا بشوم که بسیار مهم است.

هدف از پیشینه‌های تحقیق چه هست؟

اگر کلاس فیزیکی داشتیم با ماژیک قرمز بالای تابلو همیشه می‌نویسم که هدف این بخش و آن بالا می‌نویسم که ((برقراری پیوند بین یافته‌های پژوهش خود با پیشینه‌های پژوهش‌های معرفی شده در پیشینه تحقیق)) و دور این نوشته را یک خط می‌کشم و تا آخر کلاس این نوشته روی تابلو دارم و به دانشجویان می‌گویم که آن را پاک نکنید؛ چون آخر سر با آن کار داریم. پس هدف ((برقراری پیوند بین یافته‌های پژوهش خود و یافته‌های پژوهش‌های معرفی شده در پیشینه تحقیق)) است. حالا این برقراری ارتباط چگونه اتفاق خواهد افتاد؟

 ادامه بحث به این‌ها اشاره خواهم کرد. همین جا به یک جمله اشاره بکنم که در بسیاری از کتاب‌ها از جمله کتاب دکتر فتاحی و خانم دکتر پریرخ اشاره می‌کند که ناتوانی در برقراری چنین ارتباطی باعث به هدر رفتن هزینه، نیروی انسانی و تمام زحماتی که کشیدید، هست. یعنی دوستان عزیز اگر شما بخش مرور پیشینه‌ها را داشته باشید؛ اما نتوانید این ارتباط را بین این‌ها برقرار بکنید؛ مثل این است که این بخش را نداشتید. که در قسمت بعدی اشاره خواهم کرد.

چرا بخش مرور پیشینه‌ها بسیار مهم و ضروری هست؟

من یک بار از واژه بسیار استفاده می‌کنم؛ ولی خواهش می‌کنم که شما چندین بار بسیار، بسیار، بسیار بنویسید. چون هسته اصلی در این جا نهفته می‌شود، چرا؟ برای این که برخی از متخصصین معتقد هستند که این فصل از پایان‌نامه شما نشانه‌ای از چگونگی مهارت و احاطه شما بر موضوع تحقیق است. یعنی دقیقاً این جا به شما نشان می‌دهد که شما چه قدر به ماجرا مسلط هستید و کاملاً این ماجرا را به خوبی دنبال می‌کنید.

دقت کنید که مرور پیشینه‌ها خلاصه پژوهش‌های قبلی نیست. این که شما بنویسید مثلاً آقای دکتر فتاحی در سال 1391 در یک پژوهش پیمایشی به منظور بررسی مشکلات سازماندهی و ذخیره، بازیابی پژوهشی را این چنین انجام دادند و به این نتیجه رسیدند، خلاصه تحقیق دکتر فتاحی را می‌نویسید، اما این برای ما هدف نهایی نیست. درست است که ما خلاصه پژوهش‌های دکتر فتاحی را می‌آوریم؛ اما هدف ما این است که آن تحقیقات را تک‌تک ارزیابی کنیم و ارتباط آن تحقیقات را با خودشان و با موضوع تحقیق خود مطرح خواهیم کرد که اشاره خواهم کرد.

آقای دکتر فتاحی و خانم دکتر پریرخ اشاره می‌کنند و می‌گویند که بخش پیشینه‌های تحقیقی که در یک اثر نوشته می‌شود، شاخص داوری هست. یعنی چه؟ یعنی اگر خانم دکتر صمیعی داور پایان‌نامه حضرتعالی هستند و من پایان‌نامه خود را دادم که استاد این را مطالعه بکنید؛ زمانی که ایشان پایان‌نامه من را مطالعه می‌کنند و بخش مرور پیشینه‌ها را مطالعه می‌کنند؛ اگر ببینند که بخش مرور پیشینه‌های من از جامعیت، عمق، انسجام، دقت و تحلیل‌های قوی داشته باشد؛ این نشان می‌دهد که پایان‌نامه در تمامی فصول خودش از چنین جامعیت، عمق، انسجام، دقت و تحلیل‌های قوی برخوردار هست. یعنی چه؟ یعنی خود به خود یک انرژی مثبت از این پایان‌نامه به داور شما ساطع می‌شود که این کار فوق‌العاده است و عالی نوشته شده است. محقق خیلی نسبت به این پیشینه‌های پژوهشی دقت کرده است. اما چطور ممکن است؟ در تاریخ هست می‌گویند که رضا خان یک بار بالای سر یک ارتشی رفت بعد آن جا گفتند که قربان آن چیزی که شما می‌دهید و به دست ما می‌رسد، کم به دست ما می‌رسد. می‌گویند رضا خان یک گلوله برف را برداشت و داد به نفر بعدی و به او گفت این را به نفر بعدی بدهد و نفر بعدی بدهد به نفر بعدی تا آن نفر آخری رسیده بود این گلوله برف بسیار ریز و کوچک بود و ذوب شده بود. رضا خان گفت ببینید من اول آن قدر بزرگ دادم تا دست به دست می‌شود و به دست شما می‌رسد؛ این قدر ذوب می‌شود و کوچک می‌شود و به شما کم می‌رسد.

در تحقیق ما دقیقاً نکته برعکس اتفاق می‌افتد، یعنی چه؟ یعنی شما زمانی که اولین تحقیق را شروع به مطالعه کردن می‌کنید و بعد استفاده می‌کنید یک ذره از آن می‌گیرید؛ تحقیق دوم را استفاده می‌کنید یک ذره دیگر می‌گیرید؛ تحقیق سوم استفاده می‌کنید؛ یک ذره دیگر می‌گیرید و این یک ذره، ذره، ذره‌ها جمع می‌شود و زمانی که به آخر می‌رسد؛ آن جا یک گلوله بسیار بزرگ و بسیار قوی، تنومند می‌شود. به همین خاطر هست که ما می‌گوییم این اتفاق می‌افتد، چگونه؟ در کلاس حضوری من همیشه سه نفر دانشجو را رو به روی من می‌ایستند و به آن‌ها می‌گویم که دفتر خود را هم این‌گونه دست خود بگیرید و خود من که رو به روی آن‌ها حرکت می‌کنم به آن‌ها می‌گویم که این محقق جدید هست؛ وقتی محقق جدید می‌خواهد حرکت بکند رو به روی خود تحقیقات جدیدی را می‌بیند؛ آن تحقیق را باید بخواند، علم، زیبایی، دقت، هنر، دانش، تخصص موجود در این پایان‌نامه را جذب بکند و از آن عبور بکند و به سراغ پایان‌نامه دوم برود. در پایان‌نامه دوم دانش، علم، هنر، تخصص، زیبایی‌ها و تحلیل‌ها را بگیرید، کسب بکنید و از آن عبور بکنید و بعد به نفر سوم و نفر بعدی می‌رسم. همیشه به دوستان می‌گویم اگر این تعداد عبور کرده‌های من بیشتر بشود، چه اتفاقی می‌افتد؟ می‌گویند خیلی عالی می‌شود. اما چرا خانم دکتر ما الان پایان‌نامه‌ها را می‌خوانیم بعد می‌بینیم که ده، بیست تا پیشینه را هم معرفی کرده ولی پایان‌نامه بسیار ضعیف است؛ حتی ما اجازه دفاع هم نمی‌دهیم و می‌گویم این پایان‌نامه از نظر من اجازه دفاع ندارد. چگونه اتفاق می‌افتد؟ و ممکن شما بگویید که این بیست تا پیشینه معرفی کرده و شما که می‌گویید پیشینه‌ها باعث غنای پایان‌نامه‌ها می‌شود، چرا این‌گونه از آب درآمدند؟ به خاطر این که الان پایگاه‌هایی مثل نورمگز[3]، مگ‌ایران[4]، سید[5] و غیره حالا در خارجی‌ها امرالد[6] و ساینس دایرکت[7]، محقق چکیده آن پژوهش را از این پایگاه‌ها کپی می‌کند و به پایان‌نامه خودش انتقال می‌دهد و به رفرنس‌های[8] خودش هم اضافه می‌کند و می‌گوید که من پیشینه تحقیق دارم. شما به من بفرمایید اگر من این کار را انجام دادم از این پیشینه تحقیق چه علمی، چه تخصصی، چه زیبایی، چه تحلیلی در موضوع پایان‌نامه من انتقال داده شده است؟

در کلاس بارها اتفاق افتاده است که دانشجو بیست تا پایان‌نامه را در پیشینه ردیف می‌کند؛ ولی من به او ثابت می‌کنم که این پیشینه‌ها را فقط و فقط در پیشینه‌های پژوهش استفاده کرده است و در جای دیگر استفاده نکرده است. الان بحث کامپیوتر شما فایل ورد (Word) را به من می‌دهید؛ زمانی که می‌نویسید زین‌العابدینی 1391، یک دکمه Cltrl+F می‌زنم و زین‌العابدینی را چک می‌کنم. می‌بینم که اولین بار در پیشینه قرار گرفت و دومین بار در رفرنس، منابع و مأخذ قرار گرفت. چطور ممکن است که تحقیق آقای زین‌العابدینی هیچ چیز در تحقیق شما اضافه نکرد. ما در ادامه بحث خواهیم گفت که پیشینه‌های تحقیق چه کمک‌هایی به ما خواهند کرد؟ من بیست و یک کمک را یادداشت کردم که به آن‌ها اشاره خواهم کرد. فقط این موضوع را از این بابت گفتم که چطور پیشینه‌های تحقیق به عنوان شاخص داوری مطرح می‌شوند و انرژی مثبت به داورها می‌دهند که از پایان‌نامه حضرتعالی عبور کنند یا به کوچکترین کلمه دقت لازم را داشته باشند.

اما این قسمت برای من چه مزیت‌هایی را دارد؟ یا چه کمک‌هایی خواهد داشت؟ اولاً این سؤال را پاسخ بدهید:

در هنگامی که پیشینه‌ها را جستجو می‌کنید، چه تحقیقاتی را باید بیاوریم و چه تحقیقاتی را نباید بیاوریم؟ زمانی که شما جستجو می‌کنید با دو نوع از پیشینه‌ها رو به رو می‌شوید:

  • یک‌سری پیشینه‌هایی هستند که ارتباط مستقیم و کامل با کار شما دارند.
  • پیشینه‌هایی هستند که ارتباط کمتر با موضوع تحقیق شما دارند.

حالا اگر محققی نوشت که براساس جستجوهایی که با کلیدواژه‌‌های فلان، فلان در پایگاه‌های فلان، فلان جستجو کردم و متاسفانه پژوهشی در این ارتباط پیدا نکردم. خانم دکتر شما از دانشجو قبول می‌کنید؟ من که به هیچ وجه قبول نکردم. تا همچین حالتی را می‌بیند من می‌گویم دانشجوی عزیز من فکر می‌کنم که شما هم کارمند هستید، هم دانشجو، هم مادر یا پدر هستید، مسئولیت‌های سنگین دارید، فرصت ندارید روی این موضوع کار بکنید. بعد دانشجو مرخصی یک ماه، دو ماه می‌گیرد و بعد از دو ماه می‌گوید که چیزی پیدا نکردم و مرخصی هم گرفته بودم و کاملاً وقت خود را وقف پایان‌نامه کرده بودم. گفتم: ببخشید من فکر می‌کنم که شما در جستجو مشکل دارید. جستجو شما مشکل دارد که نمی‌توانید منابع را پیدا بکنید. دانشجو در کارگاه ایرانداک، آرموک و غیره شرکت می‌کند و به من می‌گوید استاد ده تا کارگاه هم شرکت کردم و چیزی پیدا نکردم. به او می‌گویم دوست عزیز فکر می‌کنم کلیدواژه‌هایی که انتخاب می‌کنید غلط است. اصلاً زیر بار نمی‌روم که پیشینه وجود ندارد. اما چطور این محقق می‌تواند با زبان بی‌زبانی برای محمدی بگوید که من کاملاً وقت دارم؛ جستجو هم یاد دارم؛ کلیدواژه‌ها هم به درستی انتخاب شده است؛ اما مطلبی وجود ندارد که من پیدا بکنم. چرا از من نمی‌پذیرید؟ من در کلاس همیشه این را می‌گویم آن انتهای پیشینه که ساختار آن را به شما خواهم گفت، نتیجه‌گیری که وجود دارد آن جا می‌گویم که این‌گونه بنویسید؛ بعد این جا شما باید به دسته دوم پناه ببرید.

یعنی اگر از دسته تحقیقات کاملاً مرتبط پیشینه‌ای را پیدا نکردید به تحقیقات دسته دوم پناه می‌برید؛ به آن‌هایی که ارتباط کمتری وجود دارد؛ آن‌ها را کامل معرفی می‌کنید و بعد از معرفی آخر سر در جمع‌بندی می‌نویسید همانطور که پیشینه‌های نوشته شده نشان می‌دهد در این خصوص تحقیقات متعددی صورت گرفته است اما هرکدام از این تحقیقات از این زاویه نگاه کرده است؛ اما نوع نگاهی که مد نظر رساله حاضر هست در پیشینه‌های ذکر شده دیده نشد و می‌توان گفت که این پژوهش آغازگر این نوع تحقیقات می‌باشد. آن جا شما با زبان بی‌زبانی به محمدی می‌گویید که اگر من جستجو یاد ندارم؛  پس این‌ها را چه کسی پیدا کرده است؟ اگر کلیدواژه‌های من اشتباه بود؛ چرا این‌ها پیدا شدند؟ بعد آن جا تازه به محمدی می‌گویید که شما به احترام این پایان‌نامه من که آغازگر این تحقیقات هست باید کلاه خود را هم به احترام بردارید؛ این آغازگر ماجرا هست. با نوشتن این که پیشینه‌ای یافت نشد؛ هیچکس از شما نمی‌پذیرد. اما با این گونه نوشتن کاملاً همه می‌پذیرند که شما کاملاً دقت کردید و جستجوهای خوبی هم صورت گرفته است؛ اما مطلبی کاملاً مرتبط وجود ندارد. پس ما دو نوع از این تحقیقات را جستجو خواهیم کرد. البته اولویت اول ما کاملاً مرتبط‌ها هست؛ چون که پژوهش‌های کاملاً مرتبطی را پیدا کردید نقش و سهم تحقیق حضرتعالی در توسعه دانش آن حوزه بیشتر خواهد بود؛ ولی اگر کمتر مرتبط باشد یک مقدار مشکلاتی را برای شما خواهد داشت.

اما ببینیم که این بخش برای ما چه کمک‌هایی را خواهد کرد؟ کمک‌هایی که برای  این قسمت وجود دارد را من در دو بخش تقسیم‌بندی کردم:

  • یک‌سری کمک‌هایی که در اصول برای ما انجام می‌دهد؛ یعنی در بخش‌های اصلی پایان‌نامه به من کمک خواهد کرد. یکی از آن‌ها بحث انتخاب موضوع است که مهمترین اصل است. یعنی شما زمانی که پیشینه‌ها را بررسی بکنید؛ جرقه‌ای که به ذهن شما زده شده است که این موضوع را انتخاب بکنید و پیشینه‌ها را جستجو می‌کنید متوجه می‌شوید که این موضوع کاملاً کار شده است یا دیگر نیازی نیست که کار بشود. به همین خاطر شما از خیر این موضوع می‌گذرید و این موضوع را انتخاب نمی‌کنید.
  • کمک دوم که به شما می‌کند کمک به محدود کردن موضوع است. فرض بر این بگیرید که مثلاً در مورد خدمات کتابخانه‌ها برای کودکان و نوجوانان پژوهش‌های متعددی صورت گرفته است. اما بر میزان رضایتمندی کاربران از این خدمات ارائه شده پژوهش کمتری وجود دارد؛ پس شما پژوهش خود را در این قسمت محدود می‌کنید و دیگر به بخش‌های بعدی یعنی خدمات کتابخانه‌ها به کودکان و نوجوانان نمی‌پردازید؛ بلکه به بحث رضایتمندی کاربران از خدمات ارائه شده محدود می‌کنید. پس کمک دوم بحث محدود کردن موضوع تحقیق است
  • سومی کمک به نوشتن بخش بیان مسئله است. یعنی در قسمت بیان مسئله آقای دکتر نوروزی به خوبی در لایو دوم اشاره کرده بودند که در بخش بیان مسئله، محقق سه چیز را می‌نویسد:
  • مسئله اصلی تحقیق من چیست؟
  • مسئله اصلی تحقیق من از چه اهمیتی برخوردار است؟
  • جایگاه این تحقیق در ایران، در وضعیت کنونی کجا است؟

این‌ها را شما از پیشینه‌های مطالعه شده می‌توانید بگیرید که این موضوع در ایران از چه جایگاهی برخوردار است و اگر شما این پیشینه‌ها را مطالعه نکنید، نمی‌توانید به آن قسمت پاسخ بدهید. پس کمک سومی که برای ما انجام می‌دهد در بیان مسئله تحقیق به من کمک خواهد کرد. حتی آقای دکتر اشاره کرد که حتماً باید مستند باشد و سند هم برای آن ارائه بکند.

  • کمک کردن به نوشتن اهداف، سؤالات و فرضیه‌های تحقیق است. زمانی که شما پیشینه‌ها را می‌خوانید متوجه می‌شوید که مثلاً فلان محقق در ارزیابی تحقیق‌ها، در ارزیابی تحلیل استنادی که انجام داده بود، نیم عمر منابع را هم در نظر گرفته بود، شما هم نیم عمر منابع را در تحقیق خود ملاحظه می‌کنید. شما متوجه می‌شوید که آن محقق در تحلیل‌های استنادی مثلاً خوداستنادی را هم در نظر گرفته بود، شما هم خوداستنادی را در نظر می‌گیرید. پس خود این‌ها برای شما اهداف را تعیین می‌کند و سؤالات از روی اهداف نوشته می‌شود و بعد فرضیه‌ها و خیلی به شما کمک می‌کند.
  • کمک به شناسایی روش تحقیق است. وقتی پیشینه‌ها را معرفی می‌کنید حتماً باید روش تحقیق قید بشود که فلانی در پژوهش فلان با استفاده از روش فلان این جا روش را قید می‌کنید. بارها برای من اتفاق افتاده است؛ مثال بزنم که خانم حاجیلی راجع به تحلیل وب‌سایت نشریات پژوهشی کار می‌کردند و بعد در پیشینه تحقیق اشاره کرده بود که آقای دکتر زین‌العابدینی، آقای علی‌بیگ و یکی از دانشجویان یک تحقیقی روی وب‌سایت‌ها انجام دادند؛ زمانی که من آن پیشینه را خواندم متوجه شدم که آن‌ها از این روش استفاده کردند. فصل سوم کار دانشجوی خود را که خواندم آن جا اشاره کرده بود که این تحقیق از روش فلان استفاده کرده است، من همان جا دور آن خط کشیدم و یک کامنت نوشتم که تحقیق آقای زین‌العابدینی و علی‌بیگ از روش فلان استفاده کرده بودند و شما از روش فلان استفاده کردید، تفاوت این روش‌ها را با هم مقایسه می‌کنید که چرا این روش‌ها متفاوت است. بعد از این که دانشجو جستجو انجام داده بود گفتند که استاد من اشتباه کرده بودم. پس شما شناخت بهتر و بیشتری را نسبت به روش‌ها به دست می‌آورید و اگر روش اشتباه باشد آن روش را انتخاب و اصلاح خواهید کرد.

اما پیشینه تحقیق یک‌سری کمک‌های جانبی هم به شما می‌کند، کمک‌های جانبی چه هستند؟

  • افراد هسته برای این پژوهش را معرفی می‌کند. مثلاً اگر من روی کتابخانه‌های دیجیتال تحقیق می‌کنم؛ روی ذخیره و بازیابی کتابخانه‌های دیجیتال کار می‌کنم؛ می‌بینیم که آقای دکتر علیپور، آقای دکتر یعقوب نوروزی، خانم دکتر میترا صمیعی، آقای دکتر مهدی طاهری هستند؛ من این آدم‌ها را که می‌بینم برای من مسجل می‌شود که این‌ها متخصص این حوزه هستند و من هم از خانم صمیعی چهار تا مقاله در این زمینه دیدم؛ پس ایشان برای این حوزه یک آدم هسته هستند. می‌توانم با ایشان ارتباط برقرار بکنم؛ نظر ایشان را جویا بشوم؛ از ایشان خواهش کنم که به من مشاوره بدهد؛ کار من را ببیند و نظر بدهد. پس معرفی افراد هسته هم بسیار مهم است.
  • کمک به شناسایی منابع هسته است. الان اگر ما بحث‌های علم‌سنجی را انجام می‌دهیم؛ پایان‌نامه خانم دکتر عصاره جزو منابع هسته است. اگر شما روی نقشه علم کار می‌کنید؛ نقشه علم و فناوری دکتر احسان محمدی که در دوره ارشد نوشته بود، جزو منابع هسته است. اگر رفتار اطلاع‌یابی را کار می‌کنید؛ کتاب آقای دکتر داورپناه جزو منابع هسته است که باید حتماً شما آن را ببینید. به همین خاطر معرفی منابع هسته و شناسایی این منابع به شما کمک خواهد کرد.

اما این چگونه اتفاق خواهد افتاد؟ آخرین مقاله‌ای که از من امروز روی سایت مجله علوم و فنون مدیریت اطلاعات قرار گرفت که می‌توانید آن جا این مقاله را ببینید؛ یک مقاله‌ای نوشته شده است به عنوان تحقیقات تحلیل محتوا در حوزه علم اطلاعات و دانش‌شناسی، من چگونه به این مقاله رسیدم؟ در هر موضوعی شما می‌خواهید تحقیقی را انجام بدهید؛ شما یک تحقیقی را که امروز، یعنی جدید جدید ما الان در سال 99 هستیم، تلاش می‌کنیم یک تحقیقی که در سال 99 منتشر شده است را پیدا بکنیم؛ اگر سال 99 مقاله‌ای نبود، سال 98 را پیدا بکنید. یعنی به نظر شما این جدیدترین منبعی هست که در این حوزه منتشر شده است. وقتی آن را پیدا کردید به پیشینه‌ها و رفرنس‌ها در انتهای منبع دقت بکنید و از آن جا منابع را شناسایی بکنید. زمانی که منابع را پیدا کردید، پیشینه‌ها را دقت کردید، رفرنس‌ها را دقت کردید، پیگیری کردید به یک تحقیقی می‌رسید که برای اولین بار هست که این موضوع در آن جا طرح می‌شود و شما ریشه موضوع را می‌گیرید. این کاری بود که آقای دکتر حری در تحلیل استنادی به آن اشاره کرده بود. به همین خاطر شما زمانی که منابع را مطالعه می‌کنید و پیشینه‌ها و رفرنس‌ها را پیگیری بکنید، دقیقاً به منابع هسته می‌رسید.

  • کمک بعدی، مقایسه پژوهش خود با پژوهش دیگران است. که این را شما در نتیجه‌گیری بخش پیشینه هم باید اشاره بکنید که جایگاه تحقیق خودتان در مقایسه با تحقیق‌های قبلی کجا هست؟
  • کمک دیگر که بسیار مهم است، کمک به شخص جهت تبدیل شدن به عنوان یک شخص صاحب‌نظر در این حوزه است. این جا یک نکته روانشناسی را خدمت دوستان و دانشجویان عزیزی که در این جمع هستند، عرض بکنم. بعضی وقت‌ها دیدید که در جلسه دفاع چه قدر استرس دارید؛ البته قبول دارم جلسه دفاع خود به خود استرس را بالا می‌برد، اما چرا شما آن جا استرس را بیشتر دارید؟ بعد فکر می‌کنید و می‌گویید که داور پایان‌نامه من که خانم دکتر صمیعی است، داور بعدی دکتر علیپور است و هر کدام از این‌ها برای خود یک صاحب‌نظر هستند، من چه کار خواهم کرد؟ ولی من همیشه به دانشجویان خود می‌گویم باور بفرمایید که شما در آن موضوعی که پایان‌نامه خود را نوشتید، صاحب‌نظرترین شخص هستید که از من استاد جلوتر هستید. شما برای نوشتن آن پایان‌نامه حداقل صد تا رفرنس خواندید که من نخواندم. پس شما می‌توانید در این زمینه از من صاحب‌نظرتر باشید. اما چرا شما من را قوی‌تر می‌بینید؟ ما یک تجربیاتی را هم داریم و اساتید از تجربیات خودشان استفاده می‌کنند، از علم خودشان در روش‌شناسی و در تحقیق استفاده می‌کنند، یک ایرادهایی را هم برای شما می‌گیرند. اما در آن موضوع شما می‌توانید صاحب‌نظر باشید. البته این هم ربطی به مقطع دکتری، ارشد و کارشناسی ندارد.

یک خاطره‌ای را برای دوستان عرض بکنم؛ یادش بخیر همایش دوم ادبیات کودک به شیراز رفته بودم، یک دختر خانمی از دانشگاه مازندران یک مقاله‌ای تحت عنوان ((کاریکلماتور پرویز شاپور)) بررسی کرده بود. پرویز شاپور همسر فروغ فرخزاد بود و یک فرزندی هم داشتند و بعد طلاق گرفته بودند، ایشان قشنگ مطرح کرده بود. و یکی از محققین و استادها هم نشسته بودند و ایشان هم کارشناسی ادبیات دانشگاه مازندران بودند. مقاله خود را مطرح کردند و یک استادی سؤال کرد که خانم این آقا یک مدت با خانم فروغ فرخزاد ازدواج کرده بودند؛ فروغ بر روی او تأثیر گذاشته بود؟ می‌دانید چگونه جواب داد؟ فوق‌العاده قشنگ گفت: بله، سؤال خوبی را مطرح کردید. این پاسخ یکی از مقاله‎های من است که من دقیقاً در مقاله خود که در مجله دانشگاه مازندران چاپ شده است، آن جا به این سؤال پاسخ دادم. خواهش می‌کنم که مقاله من را بخوانید. حالا جالب این جا است یکی از اساتید آن جا بلند شدند و گفتند که خانم شما که می‌گویید آقای شاپور این‌گونه بودند؛ شاپور یک چنین جمله‌ای دارد این چگونه با آن همخوانی دارد؟ ایشان گفت: که شاپور همچین جمله‌ای ندارد. دانشجو گفت که من تمام آثار شاپور را خواندم و تمام مطالب مربوط به شاپور را مطالعه کردم و امکان ندارد که این جمله متعلق به شاپور باشد و این استاد هر چه اصرار کرد، دانشجو نپذیرفت. آخر جلسه من دیدم که آقای دکتر کاووس حسنعلی که استاد تمام دانشگاه شیراز است بلند شد و سرپا این دانشجو را تشویق کرد. گفت: من لذت بردم که یک دانشجو به این میزان به موضوع خود مسلط باشد. یک دانشجو کارشناسی بود و حالا شما که دفاع می‌کنید کارشناسی ارشد هستید، پس شما صاحب‌نظر هستید و می‌توانید این قدر محکم حرف بزنید.

بخش دوم لایو:

 

دکتر محمدی: سلام مجدد عرض می‌کنم و به جناب دکتر خسروی و تمام اساتیدی که در این جمع هستند، خیر مقدم می‌گویم. پس آخرین کمکی که بخش پیشینه‌ها انجام می‌دهد کمک به ارائه مطلب است. این که شما چگونه پایان‌نامه یا مطلب خود را ارائه بدهید؛ باز هم من شما را به آخرین مقاله‌ای که منتشر شده ارجاع می‌دهم. یک تحلیل محتوایی انجام شده و یک تحلیل محتوا را در خارج دیده بودم که خیلی جالب انجام داده بود. ما همیشه یک جدول می‌کشیم یا یک نمودار می‌کشیم و می‌گوییم که این‌گونه بودند؛ ولی من در این کار یک نوع روش خاصی را دیده بودم که در کار خود از آن استفاده کردم و اگر دوستان به آن مراجعه بکنند، متوجه می‌شوند که مراد ما از استفاده کردن روش‌های مختلف چه هست؟

 اما ما برای این که پیشینه‌ها را توصیف بکنیم، در بخش مرور پیشینه‌ها دو تا مسئله را توجه خواهید کرد:

  • ما در مورد هر پیشینه چه اطلاعاتی باید بدهیم و چه قدر اطلاعات بدهیم؟
  • بخش مرور پیشینه‌های ما در پایان‌نامه باید دارای چه ساختاری باشد؟

بخش اول کار را خدمت شما توضیح می‌دهم ما برای این که پیشینه‌ها را معرفی بکنیم و هر پیشینه را که معرفی بکنیم؛ سه نوع رویکرد وجود دارد. در کتاب مرور پیشینه‌ها خانم دکتر پریرخ به خوبی بیان کرده است. سه رویکرد وجود دارد:

  • رویکرد توصیفی: یعنی این که شما پیشینه‌ای را که معرفی می‌کنید؛ از آن پیشینه روش، هدف و یافته‌ها را بگویید. یعنی پیشینه‌ای را که معرفی می‌کنید این سه تا مطلب جزو ضروریات است و حتماً باید این‌ها را بگویید: 1- زمینه موضوعی یا هدف 2- روش 3- یافته‌ها، این‌ها حتماً باید گفته بشود. البته باز این جا دکتر توصیه می‌کند و می‌گوید این روش حداقلی است و در این روش باقی نمانید و از آن عبور بکنید.
  • رویکرد تحلیلی: این رویکرد علمی‌تر و روش‌مندتر است. شما در آن جا زمینه موضوعی یا هدف، روش، یافته‌ها که گفتیم حداقلی است آن‌ها را می‌گویید. شما چه کار می‌کنید؟ جامعه، نمونه، ابزار و شیوه نمونه‌گیری، آزمون‌هایی که استفاده کرده را بیان می‌کنید، طبق آن پیشینه که معرفی می‌کنید.
  • رویکرد انتقادی: محققان معتقد هستند که رویکرد انتقادی مکمل رویکرد تحلیلی هست. یعنی ضمن این که زمینه موضوعی و هدف، روش، جامعه، ابزار، نمونه، شیوه نمونه‌گیری و یافته‌ها را می‌گویند؛ اگر در هر کدام از این‌ها در آن پیشینه‌ای که من مطالعه کردم ایراد و ضعف‌هایی وجود داشته باشد؛ ضعف‌ها را هم مطرح می‌کند و شما آن کار را نقد هم می‌کنید.

الان این سؤال مطرح می‌شود که کدام محقق می‌تواند از رویکرد سوم استفاده بکند؟

محققی می‌تواند از رویکرد سوم استفاده بکند که دو تا خصیصه داشته باشد:

  • نسبت به موضوع تحقیق خود کاملاً مسلط باشد.
  • روش تحقیق یاد داشته باشد.

مثلاً اگر در این جا محقق گفته است من برای نمونه‌گیری از شیوه نمونه‌گیری تصادفی استفاده کردم، این باید بداند که روش نمونه‌گیری تصادفی چه هست؟ با روش نمونه‌گیری غیرتصادفی چه تفاوت‌هایی دارد؟ کجا استفاده می‌شود؟ اگر شما این‌ها را ندانید، نمی‌توانید نقد و بررسی بکنید؛ پس حتماً باید این قسمت را هم بدانید. در مورد هر پیشینه این سه رویکرد وجود دارد و توصیه ما این است که دانشجویان دکتری حتماً باید از رویکرد انتقادی استفاده بکنند، ولی دانشجویان کارشناسی ارشد حداقل باید از رویکرد تحلیلی استفاده بکنند و در این حد باقی بمانند.

بخش دوم این هست که بخش پیشینه پژوهش در تحقیق شما چه ساختاری داشته باشد؟ ساختار پیشینه پژوهش سه قسمت باید داشته باشد. این که شما در مقاله یا در پایان‌نامه تیتر می‌گذارید: پیشینه پژوهش و بعد می‌نویسید مثلاً فرض کنید: علیپور حافظی، 1391 این کار به دو دلیل اشتباه است:

  • یک دلیل روش نگارشی و ساختاری است. نظر مرحوم دکتر حری بر این بود که یک نوشته تحقیقی تمام اجزاء آن باید با همدیگر ارتباط داشته باشند. یعنی سطر اول با سطر دوم کاملاً با هم مرتبط باشند؛ سطر سوم با سطر دوم مرتبط باشد؛ اگر یک سطری را تایپیست فراموش کرده باشد و تایپ نکرده باشد، خواننده باید کامل متوجه بشود و در سطح میانی پاراگراف‌ها و در سطح کلان صفحات بود. به همین خاطر است که زمانی شما پیشینه پژوهش تیتر می‌زنید و سطر دوم علیپور حافظی، 1391 می‌نویسید؛ بین سطر اول و سطر دوم هیچ پیوندی وجود ندارد. من می‌توانم این را کات بکنم و چند سطر بعد ببرم و خواننده اصلاً متوجه نمی‌شود و نقص ویرایشی وجود دارد.
  • نقص دوم بحث روش تحقیق است که توصیه می‌کنند بخش روش تحقیق و پیشینه پژوهش ما باید این سه تا ساختار را داشته باشد:
  • یک مقدمه داشته باشد. یعنی زمانی که پیشینه پژوهش را تیتر می‌زنید؛ این جا شما یک مقدمه داشته باشید. در مقدمه چه خواهیم گفت: در مقدمه آقای دکتر می‌گویند یک پاراگراف آن جا مطلب بنویسید؛ یک پاراگراف هم متشکل از چهار، پنج جمله است. به همین خاطر می‌گوید یک جمله راجع به موضوع تحقیق بنویسید؛ یکی، دو جمله درباره اهمیت تحقیق بنویسید و چندین جمله درباره وضعیت پژوهش‌های آن حوزه بنویسید. پس این مقدمه‌ای که شما خواهید داشت باید این سه مورد را داشته باشد:
  • موضوع تحقیق
  • اهمیت تحقیق
  • وضعیت پژوهش‌های حوزه
  • بعد پیشینه‌ها را معرفی می‌کنید که در این کتاب بدنه گفته است. پیشینه‌ها را شما به دو شیوه می‌توانید معرفی بکنید:
  • یک شیوه که معمولاً می‌بینید و با آن آشنا هستید؛ شیوه تنظیم براساس تاریخ نشر اثر است. حالا این جا بحث وجود دارد و برخی‌ها می‌گویند که از قدیم به جدید بروید و برخی‌ها معتقدند از جدیدترین پیشینه به قدیم بروند، یعنی اول 98 را معرفی کنید بعد 97 تا آخر آن قدیمی‌ها را معرفی بکنید. پس این هم یک نوع روش است که می‌توانید استفاده بکنید.
  • اما جالب این جا هست که در روش دومی که وجود دارد پیشنهاد می‌کنم که اگر پیشینه‌هایی که شما معرفی می‌کنید بیشتر هست، آن زمان تاریخ معرفی کردن پیشینه چه کمکی به خواننده خواهد کرد؟ اصلاً توصیه نمی‌شود که آن جا شما از روش تاریخی استفاده بکنید؛ بلکه توصیه می‌کنیم از روش دسته‌بندی موضوعی استفاده بکنید. مثلاً تحقیقاتی را که به شیوه ارزیابی ذخیره و بازیابی یا مدل‌های ذخیره و بازیابی پرداختند که این‌ها شامل فلانی، فلانی و فلانی هستند، دسته دوم تحقیقاتی هستند که استانداردهای ذخیره و بازیابی را مطرح کردند، سوم تحقیقاتی هستند که چگونگی تبدیل استانداردها را مطرح کردند. این‌گونه باعث می‌شود که محقق یک شناختی پیدا بکند. نمونه این کار را من در مقاله تحلیل استنادی انجام دادم و تحقیقات را به سه دسته تقسیم کردم:
  • آن‌هایی که به تحلیل استنادی پایان‌نامه‌ها پرداختند.
  • آن‌هایی که به مقالات مجلات پرداختند.
  • آن‌هایی که یک دسته هستند.

البته هر دسته را در دل خودش می‌توانید نظم تاریخی را رعایت بکنید.

 اما آن بحث آخر که بحث نتیجه‌گیری کار است؛ مهمترین قسمت بخش مرور پیشینه‌های ما بحث نتیجه‌گیری است. شما نتیجه‌گیری که در این قسمت انجام می‌دهید، آن نتیجه‌گیری شما باید خلاءهای پژوهشی را نشان بدهد؛ یعنی اگر محمدی موضوع پایان‌نامه‌اش را تا به امروز انتخاب نکرده است با دیدن یا خواندن بخش نتیجه‌گیری پژوهش حضرتعالی بتواند موضوع تحقیق خودش را انتخاب بکند. نتیجه‌گیری بسیار مهم است؛ حتی آقای دکتر فتاحی و خانم دکتر پریرخ اشاره کردند، فقدان چنین نتیجه‌گیری نشانه ضعف پژوهشگر هست که نتوانسته کار خودش را پیوند برقرار بکند.

اما آخرین موردی را که می‌خواهم به شما بگویم این هست که وقتی پیشینه‌های خود را نوشتید، آخر کار است و می‌خواهید یک نتیجه‌گیری بکنید که چگونه این قسمت را نوشتید آیا خوب است یا بد؟ آن جا چند تا معیار ارزیابی گفتند. اساتید و داوران کارهای شما را بر این اساس داوری می‌کنند؛ بخش مرور پیشینه‌های شما را بر این اساس داوری می‌کنند:

  • جستجو هر چه منابع مرتبط‌تر؛ یعنی داور نگاه می‌کند اگر منابع مرتبطی با موضوع باشد، این یک امتیاز مثبت برای آن پایان‌نامه و اثر است.
  • جستجو منابع اصلی؛ اگر شما از مدل پارسونز استفاده کردید، آن مدل را باید از خود اثر محقق استفاده کنید و به ترجمه‌های آن نباید مراجعه بکنید. چون ممکن است در ترجمه محقق بخشی را خوب نفهمیده باشد و خوب ترجمه نکرده است یا برخی قسمت‌ها را نفهمیده است و حذف کرده، پس به اصل منبع مراجع می‌کنید.
  • سومین مورد منابع معتبر هست. اگر من پیشینه تحقیق و پایان‌نامه دکتری شما را ببینم؛ اگر مقالات مجلات با ضریب تأثیر بالا رفرنس‌ها را ببینم که شما از این‌ها استفاده کردید، این‌ها منابع معتبر را برای شما نشان می‌دهند.
  • جستجوی منابع جدیدتر؛ یعنی الان که سال 99 هستیم پس باید در مرور پیشینه‌های ما سال 99 باشد؛ هر چند به برکت پایگاه‌های اطلاعاتی شما می‌توانید به مقاله‌های منتشر نشده هم اشاره بکنید که نمونه این را دیدید در منابع خارجی Imprint می‌نویسیم و در منابع فارسی از واژه‌های زودآیند استفاده می‌کنند و همه مجلات هم مقالات در حال انتشار را گذاشتند و شما می‌توانید از این‌ها استفاده بکنید. اگر من پایان‌نامه‌ای را امروز که سال 99 هستیم مطالعه می‌کنم؛ اگر آن پایان‌نامه آخرین تحقیقی را که معرفی کرده سال 96 باشد؛ این نشان می‌دهد که سه سال فاصله وجود دارد و معنای سه سال این هست که یا در این سه سال هیچ تحقیقی منتشر نشده است که همچین چیزی نمی‌تواند مصداق داشته باشد یا این که منتشر شده و شما مشاهده نکردید، این محتمل‌تر است.

آقای دکتر منصوریان در کتاب خودش یک نکته جالبی را اشاره می‌کند؛ در کتاب مبانی نگارش علمی در هر قسمت که می‌رسد یک سؤال‌هایی را مطرح می‌کند. به این جا که رسیدید به این سؤال‌ها درباره نوشته خودتان پاسخ بدهید و ببینید که آیا شما این‌ها را دارید یا نه؟ ایشان این سؤال‌ها را نوشتند و گفتند به این‌ها پاسخ بدهید:

  • آیا در پایگاه‌های اصلی رشته خود جستجو کرده‌اید؟
  • آیا راهبردهای جستجو شما جامعیت لازم را داشته است؟
  • آیا بهترین کلیدواژه‌ها را در اصطلاحنامه‌ها انتخاب کردید؟
  • آیا نتایج بازیابی را نقادانه ارزیابی کردید؟
  • آیا در مرور پیشینه‌ها رویکرد تحلیلی یا انتقادی داشتید؟
  • آیا پیوند مناسبی میان منابع مورد بررسی با کار خود شما وجود دارد یا نه؟
  • آیا نتیجه‌گیری شما خلاء‌های پژوهشی را مشخص می‌کند یا نه؟
  • آیا می‌توانید تصویری از روند حاکم بر حوزه در کشور را نشان بدهید؟
  • آیا پیشینه پژوهش شما جامعیت و انسجام لازم را داشته است؟

آقای دکتر منصوریان این‌ها را در آن کتابی که سال 92 منتشر شده نوشته است. یک کتابی هم جدید آقای دکتر خنیفر از دانشگاه تهران منتشرکرده، اصول و مبانی مقاله‌نویسی ایشان در آن جا این سه، چهار بند هم اضافه کرده است که من خدمت شما می‌گویم:

  • آیا پیوند موضوع مقاله یا سابقه پژوهشی آن به روشنی ترسیم شده است؟
  • آیا منابع هسته در موضوع تحقیق مورد استناد قرار گرفته است؟
  • تا چه حد خواننده می‌تواند با منابع مرتبط با موضوع از طریق این نوشته آشنا بشود؟
  • آیا روایت تضمین پیشینه از قدیمی‌ترین به جدید یا جدیدترین به قدیم؛ یعنی انسجام و نظم خاص را داشته است یا نداشته است؟

آخرین مطلب را بگویم یک بحثی هم احتمالاً در بین سؤالات دوستان هست مبنی بر این که اندازه بخش پیشینه تحقیق ما چه قدر باشد؟ یعنی ما چند تا پیشینه را معرفی بکنیم بهتر است؟ در مطالعاتی که من در این قصه داشتم؛ جالب هست که ریکارد یک کتابی راجع به روش تحقیق در حوزه کتابداری دارد که آقای فرشید دانش از همکاران ما این کتاب را ترجمه کرده است؛ ایشان این جمله را دارد و می‌گوید انتظار این است که در پژوهش سطح عالی هیچ مورد مهمی از مطالب حذف نگردد؛ زیرا هرگونه حذفی از این دست احتمال کسب موفقیت را با خطر مواجه می‌کند. بعد ایشان جمله‌ای دارد و می‌گوید که انتظار می‌رود پایان‌نامه‌های دوره فوق‌لیسانس عمده کارهای انجام شده را نمایش بدهد و تحقیقات دوره لیسانس، شاخص‌ترین تحقیقات را در این حوزه مطرح بکند. اما از این که جلوتر بروم کتاب آقای دکتر طیبی و آقای دلگشا کتابی در زمینه روش تحقیق و پایان‌نامه‌نویسی دارند، یک جدولی را در این کتاب ارائه کردند و در آن جدول اشاره کردند گفتند که دامنه تحقیقاتی که ما معرفی می‌کنیم چه قدر باشد؟ و حد متوسط چه قدر باشد؟ این جدول بسیار خوبی است. در این کتاب نوشته که در حوزه علوم‌انسانی دامنه تحقیقاتی را که معرفی می‌کنید بین بیست تا پانصد و چهل تا باید باشد؛ حد متوسط صد و هفتاد تا باید باشد؛ در کارشناسی ارشد در علوم اجتماعی بین بیست تا دویست و بیست تحقیق، متوسط نود و سه تحقیق را معرفی کنید. علوم بهداشتی بین بیست و هشت تا دویست و پانزده اثر و حد متوسط صد تا، علوم طبیعی بین شانزده تا صد و چهل و میانگین نود و شش تحقیق را معرفی کنند. مهندسی‌ها بین بیست تا صد و پنجاه و شش و میانگین هفتاد تا باشد. یعنی در رشته ما علوم اجتماعی میانگین نود و سه تحقیق در رشته کارشناسی ارشد گفته و این متوسط‌ها در دوره دکتری در علوم انسانی سیصد و هشتاد تا، در علوم اجتماعی سیصد و بیست تا، در علوم بهداشتی دویست، در علوم طبیعی صد و هفتاد و دو و در مهندسی صد و ده تا پیشینه هست که من خواستم این را هم خدمت شما بگویم که احتمالاً در لابه لای سؤال‌ها بود. خانم دکتر من در خدمت شما هستم.

دکتر صمیعی: خیلی ممنون آقای دکتر، مثل همیشه عالی بود و خود من بسیار استفاده کردم به ویژه بخش آمار شما از تحقیقات و کتابی که در آخر معرفی کردید، خیلی جالب بود.تقاضا دارم عنوان کتاب را یکبار دیگر بیان کنید.

دکتر محمدی: این کتاب خیلی خوبی است و ویرایش جدید هم منتشر شده و جالب این است که از پروپزال، چاپ و پایان‌نامه همه در آن هست.

دکترصمیعی: خیلی کامل و جامع همه مطالب را مطرح کردید و خیلی لایو خوبی بود و قسمت پیشینه را کاملاً تدریس کردید و من که خیلی استفاده کردم. تعداد زیادی سؤال آمده است و البته خیلی از سؤالات را آقای دکتر توضیح دادند؛ از همکار بسیار خوبم جناب آقای دکتر زره ساز که در حین تدریس شما به حاضرین پاسخ می دادند سپاسگزاری می کنم .آقای دکتر همه حاضرین تقاضای تکرار نام کتاب معرفی شده را دارند ؟

دکتر محمدی: عنوان کتاب (( تدوین پایان‌نامه، رساله، طرح پژوهشی و مقاله علمی)) هست و نویسنده کتاب دکتر سید جمال‌الدین طبیبی، محمدرضا ملکی و بهرام دلگشایی از انتشارات فردوس هست که این اثر را چاپ کردند و آن کتابی هم که آقای دکتر فرشید دانش ترجمه کرده است (( روش‌های پژوهش در علم اطلاعات)) هست؛ البته همکلاس خوب من هم آقای دکتر موسوی چلک هم کتاب جدید روش تحقیق را به همراه دانشجویانش نوشتند و البته من هنوز آن را نتوانستم به دست بیاورم؛ احتمالاً خیلی از زیبایی‌ها در آن اثر هست و من از آقای دکتر موسوی عذرخواهی می‌کنم کوتاهی من را ببخشند که به عنوان یک معلم حتماً باید آن اثر را می‌خواندم و امروز برای دانشجویانم ارائه می‌کردم.

بخش پرسش و پاسخ

 

دکتر صمیعی: من اگر اجازه بدهید سؤالات را بخوانم. آیا در مبانی نظری باید از روش قیاسی استفاده بکنیم و در پیشینه‌های تحقیق از روش استقرایی استفاده بکنیم؟ البته فکر کنم این را توضیح دادید.

دکتر محمدی: بله این را توضیح دادم

دکترصمیعی: گفتند اگر پیشینه تحقیق نتوانستیم به دست بیاوریم باید این مسئله را چگونه مطرح بکنیم؟

دکتر محمدی: اتفاقاً خانم دکتر همین کتاب آقای طیبی این را گفته که اگر کلیدواژه اصلی شما چیزی نداشت، یک لایه بیرون بیایید و لایه عام‌تر را بگیرید و اگر آن جا هم چیزی پیدا نکرد یک لایه دیگر بیرون بیایید؛ یعنی خیلی پوسته را عام‌تر بگیرید تا پژوهش‌های مرتبط را پیدا بکنید.

دکتر صمیعی: فرق منابع مرتبط و اصلی چه هست و اگر می‌شود نمونه بیاورید؟

دکتر محمدی: شما در مورد یک موضوعی تحقیق دارید انجام می‌دهید؛ اگر در مورد مثلاً فرض کنید استانداردهای ذخیره و بازیابی در ارزیابی وب‌سایت‌ها هست، اگر یک موقع دیدید که موضوع تحقیق کاملاً مشابه در ارزیابی وب‌سایت‌ها از این مدل استفاده کردند، کاملاً مرتبط با پژوهش شما هست که منبع کاملاً مرتبط می‌شود. اما برخی وقت‌ها مثلاً در ارزیابی وب‌سایت‌های کتابخانه‌هایی که مدنظر ما هست مطلبی را پیدا نکردیم؛ اما ارزیابی مجلات وب‌سایت‌ها کار شده و آن تحقیق برای من به عنوان یک تحقیق یک لایه عام‌تر هست. مثلاً شما ارزیابی وب‌سایت‌های کتابخانه‌های دانشگاهی چیزی را پیدا نکردید و یک لایه عام‌تر وب‌سایت‌های دانشگاه‌ها را در نظر گرفتید؛ یا وب‌سایت‌های مجلات را در نظر گرفتید.

دکترصمیعی: بعضی از موضوعات هستند که در زمینه آن موضوع کار پژوهشی زیادی انجام شده است و انتخاب از بین این پیشینه‌ها خیلی دشوار است، پژوهشگر باید چه کار کند؟

دکتر محمدی: من اول عرایض خود خدمت دوستان عرض کردم که شما خوشبخترین آدم‌ها هستید که امروز در این لایوها این نشست‌ها را برگزار می‌کنید، به خاطر این است و جالب است که تمام این کتاب‌های روش تحقیق من امروز جملات را یادداشت می‌کردم برای من خیلی تکان‌دهنده بود که اصلاً این‌ها این قدر نگران بودند که من یک تحقیقی را جا بگذارم و به آن اشاره نکنم؛ خیلی تأکید دارند که همه پژوهش‌ها گفته بشود…

دکتر صمیعی: عذرخواهی می‌کنم همین فردی که سؤال را مطرح کردند؛ نمونه سواد اطلاعاتی را گفتند…

دکتر محمدی: اتفاقاً این دوست ما که روی سواد اطلاعاتی کار می‌کند من به این دانشجو حتماً توصیه می‌کنم که با خانم صدیقه خلیلی یک کتابداری که در شمال کار می‌کند و در تنکابن ارشد گرفته است؛ این فراتحلیل تحقیق سواد اطلاعاتی را  انجام داده است. قبل از ایشان خانم طباطبایی تمام تحقیقات مربوط به سواد اطلاعاتی را جمع‌آوری کرده و مقاله را چاپ کرده بود. در حوزه سواد اطلاعاتی تحقیق بسیار زیاد است و به خاطر همین می‌گویم که این دانشجو اصلاً از سیر تاریخی استفاده نکند؛ اگر این دانشجو از دسته‌بندی‌های موضوعی استفاده بکند؛ تمام این تحقیقات را در دوازده دسته تقسیم‌بندی می‌کند:

  • تحقیقاتی که به مبانی نظریه سواد اطلاعاتی پرداختند.
  • تحقیقاتی که به سنجش و اندازه‌گیری سواد اطلاعاتی گروه‌های خاص پرداختند. مقاله خانم شیوا یاری که در ایرانداک کار شده در آن جا می‌بیند که چه قدر زیبا یک مقاله فراتحلیل یا مرور سیستماتیک یا تحلیل تحقیق‌ها مقاله خلق می‌شود و به خاطر همین به آن دانشجو پیشنهاد می‌کنم که اگر از دسته‌بندی‌های موضوعی استفاده بکند؛ متوجه می‌شود که یک خدمت شایانی به آن کار انجام می‌دهند.

دکتر صمیعی: سؤال دیگری مطرح شده در خصوص نحوه نوشتن مدل مفهومی ،که البته بحث امروز ما نیست و آیا مربوط به فصل دوم نیست؟

دکتر محمدی: بله مربوط به فصل دوم است.

دکتر صمیعی: الان بحث ما این نیست و این که چگونه به این مدل مفهومی برسیم خود این موضوع یک لایو می‌طلبد؛ ولی راجع به این قضیه من مهمانی را خواهم داشت و ایشان آن لایو را آموزش می‌دهند.یک سؤال دیگر گفتند تفاوت در سبک پیشینه‌نویسی در مقاله و پایان‌نامه چگونه است؟

دکتر محمدی: آن کاری که شما در پایان‌نامه انجام می‌دهید چون پایان‌نامه یک ساختار مشخصی دارد و شما یک قسمتی تحت عنوان پیشینه‌های پژوهش دارید و آن جا این پژوهش‌ها را معرفی می‌کنید؛ اما در قصه مقاله‌ای که شما می‌نویسید اکثر مقاله‌ها امروزه از روش IMRAD استفاده می‌کنند که اولین حرف I (Introduction) مقدمه، M (Methods) روش‌شناسی، R (Results) نتایج و A یعنی And، D (Discussion) بحث هست. به همین خاطر در مقاله‌ها از شما می‌خواهند که یک بخشی به نام مقدمه داشته باشید و در مقدمه شما مطالب مربوط به مقدمه، بیان مسئله، اهمیت تحقیق، اهداف، سؤال‌ها و حتی پیشینه‌ها را در مقدمه ذکر می‌کنید؛ مثلاً می‌گویید در این پژوهش این سؤال‌ها مدنظر گرفته شده بود؛ راجع به این حوزه تحقیقات متعددی صورت گرفته و به چند مورد از آن‌ها اشاره می‌کنیم و بعد پیشینه‌ها را معرفی می‌کنید. اما در مورد نوع معرفی که چه مقدار و چه اطلاعاتی بدهیم هیچ تفاوتی وجود ندارد؛ فقط تفاوت در حجم است. در مقاله شما فقط با بیست صفحه رو به رو هستید و خیلی فشرده باید پیشینه را بگویید و مجبور هستید برخی از قسمت‌ها را حذف بکنید که این یک تفاوت عمده بین مقاله و پایان‌نامه است.

دکتر صمیعی: میانگین تعداد پیشینه‌هایی که فرمودید برای پایان‌نامه هست این تعداد در پروپزال دکتری برای رشته علوم اجتماعی چه قدر هست؟

دکتر محمدی: در پروپزال تعداد باید کمتر باشد؛ البته این را هم اشاره بکنم که در برخی از دانشگاه‌های خارجی پروپزال را از دانشجو آخر کار می‌خواهند؛ یعنی دانشجو کل کار را انجام داده و خیلی پیش رفته است چون پژوهش‌محور هستند آخر سر پروپزال را می‌گیرند و به همین خاطر پروپزال و پایان‌نامه از نظر ساختار با هم هیچ تفاوتی ندارند و فقط تفاوت در حجم و عمق است. شما در پروپزال دیگر نمی‌توانید سیصد و هشت تا پیشینه را معرفی بکنید. پیشینه‌های اصلی، معمولاً می‌گویند پیشینه‌های ده سال اخیر را مطرح بکنید.

دکتر صمیعی: کتاب روش تحقیق مناسب در رشته علوم‌تربیتی می‌شناسید که به ما معرفی کنید؟

دکتر محمدی: در حوزه علوم‌تربیتی کتاب خانم دکتر زهره سرمد، دکتر عباس بازرگان و دکتر حجازی (( روش‌های تحقیق در علوم رفتاری)) این را بیشتر استفاده می‌کنند. یک کتاب دیگر هم که آقای رمضان حسن‌زاده و عنوان آن هم (( روش تحقیق د رعلوم رفتاری)) هست که تأکید ایشان هم بیشتر بر حوزه علوم‌تربیتی هست. آقای دکتر علی دلاور که رشته ایشان سنجش هست هم در زمینه علوم تربیتی بسیار کار کردند.

دکتر صمیعی: برای رشته‌های علوم پایه هم کتاب شاخصی را می‌شناسید که معرفی کنید؟

دکتر محمدی: رشته‌هایی مثل فیزیک و شیمی را تا به حال سراغ آن‌ها نرفتم. و یک مقدار هم آن‌ها با ما متفاوت هستند و من در علوم پایه برای میکروبیولوژی تدریس داشتم؛ ولی برای ریاضی، فیزیک سعادت نداشتم و کتاب خاصی الان مدنظر ندارم.

دکتر صمیعی: رشته ما چون علوم انسانی است و خود من هم الان حضور ذهن در مهندسی و علوم پایه ندارم.

دکتر محمدی: کتاب دو جلدی که پرسیدند توصیه می‌کنید؛ آن کتاب دو جلدی متعلق به آقای دکتر ساروخانی هست و در حوزه علوم اجتماهی هست و بیشتر تأکید روی روش تحقیق کیفی تا کمی، یک مقدار متفاوت هست و احتمالاً دوستان ما در حوزه علم اطلاعات با این اثر کمتر بتوانند ارتباط برقرار بکنند. اگر خواستار تحقیق کیفی هم باشید، کتاب (( اصول و روش پژوهش‌های کیفی)) که خانم دکتر حریری نوشتند بهتر می‌تواند کمک بکند.

دکتر صمیعی: البته یک کتاب هم در حوزه تحقیق کیفی اخیراً آقای دکتر ابراهیم افشار زنجانی ترجمه کردند.

دکتر محمدی: کتاب اصول و مبانی روش‌های پژوهش کیفی هست، جلد اول است و جلد دوم اصول و مبانی روش‌های تحقیق کیفی آقای دکتر  خنیفر کار کردند؛ استاد دانشگاه تهران و سال 98 منتشر شده است. خیلی قشنگ یک به یک روش‌ها را توضیح داده است و ویژگی‌ها، مزایا، معایب قشنگ توضیح داده است و مثال‌های عینی هم آورده است. آقای دکتر خنیفر هم قبلاً یک کتابی تحت عنوان (( روش‌های تحقیق کیفی)) ترجمه کرده بود. کتاب آقای دکتر افشار را متاسفانه امسال نمایشگاه کتاب را در اردیبهشت ماه نداشتیم و نتوانستم این کتاب را تهیه بکنم.

دکتر صمیعی: آقای دکتر زره‌ساز هم این را به ما یادآوری کردند که مقاله (( شکاف دانش و نحوه نگارش پیشینه)) خانم دکتر نظری که خود من در درس‌های روش تحقیق معمولاً به دانشجویان توصیه می‌کنم که این مقاله را بخوانند و مقاله بسیار خوبی هست.آقای دکتر اگر نکته‌ای دارید بفرمایید؟

دکتر محمدی: تنها نکته‌ای که می‌توانم برای دوستان دانشجو بگویم این است که عزیزان ما الان بیشترین مشکل را در پایان‌نامه‌ها در فصل چهار و پنج داریم؛ یعنی دانشجو زمانی که کار را شروع می‌کند فصل یک، دو و سه را به خوبی می‌نویسد و خودش زحمت می‌کشد تمام کارها را انجام می‌دهد، پرسشنامه را هم آماده می‌کند و توزیع می‌کند، می‌گیرد و بعد متوجه می‌شود که نوشتن تجزیه و تحلیل آماری توسط مشاور آماری و نوشتن فصل چهار و پنج، دوست ما یک لحظه خوشحال می‌شود که خیلی خوب است من فصل یک و دو و سه را نوشتم؛ داده‌ها را جمع‌آوری کردم و این مشاور آماری هم فصل چهار و پنج را می‌نویسد و به من تحویل می‌دهد. من وقت دفاع بگیرم و دیگر نیازی نیست که کاری بکنم. این مشاور آماری فقط می‌نویسد که براساس داده‌های آماری پاسخ داده شده 43% درصد زن و 57% درصد مرد بودند، اما چرا 43% درصد زن و 57% درصد مرد بودند را نمی‌گوید و به چرایی نمی‌پردازد. چون آن بنده خدا متخصص نیست که به چرایی بپردازد و ایشان پیشینه‌ها را نخوانده است که بداند مشکل کجا بوده است؟ محقق بوده که این همه مطالعه کرده؛ پس اگر فصل چهار شما را یک مشاور آماری می‌نویسد، شما باید آن فصل را مجدد براساس اهداف کار بازنویسی کنید و جالب این جا است که من همیشه می‌گویم فصل پنج بازی گل طلایی است یعنی محقق ما آن قدر دویده است، خسته شده ولی از این سمت می‌داند که باید گلی زده بشود که زده نشده است و یک فصلی به عنوان فصل پنج باید باشد، ولی هنوز ننوشته است و آن جا که خیلی خسته است با کوچکترین گلی که می‌خورد بازی را می‌بازد. دقیقاً این جا همان قصه هست و فصل پنج را با کمال خستگی می‌نویسد و توضیح فصل چهار هست فقط می‌گوید 43% درصد زن و 57% درصد مرد بودند؛ اما به چرایی‌ها نمی‌پردازد.

خواهش من از دوستان این هست که در فصل پنج محقق باید سه چیز را بگوید:

  • یافته‌های تحقیق چه بوده است؟ یافته تحقیق این بود که 43% درصد زن و 57% درصد مرد بود.
  • نکته دوم که باید در فصل پنج بگوید چرا این یافته به دست آمد؟ چرا 43% درصد زن و 57% درصد مرد بودند؟ و چرا زنان کمتر مشارکت می‌کنند؟
  • نکته سوم پیوند یافته‌ها با پیشینه تحقیق است. یعنی شما باید بگویید این مورد فقط مختص به تحقیق من نیست و خانم دکترصمیعی هم در سال 95 به این نتیجه رسیده بود و استناد را به ایشان بدهند. پیوندها را اگر بین یافته‌های پژوهش با یافته‌های خانم دکتر صمیعی همخوانی وجود دارد باید اشاره بکنید که در این بخش از یافته‎‌ها بین یافته‌های پژوهش و یافته‌های پژوهش خانم دکتر صمیعی همخوانی دیده شد و اگر همخوانی دیده نشد باید بگویید در این بخش از یافته ها بین یافته‌های پژوهش و یافته‌های پژوهش خانم صمیعی همخوانی دیده نشد و این جا باید دلیل هم بگویید که چرا همخوانی دیده نشد؟

به همین خاطر از دوستان خواهش می‌کنم که فصل چهار را یک بار دیگر از اول خودشان بنویسند و فصل پنج را با فراغ بال تحلیل بکنند و ما متاسفانه در مقالات تحلیل نمی‌بینیم، اکثراً توصیف هستند که به یافته‌ها اشاره می‌کنند.

دکتر صمیعی: خیلی ممنون مطالب بسیار خوب و ارزنده‌ای را در نشست پیشینه تحقیق مطرح کردید و خود من خیلی استفاده کردم و از اساتید محترمی که در لایو شرکت داشتند آقای دکتر خسروی استاد خود من و رئیس انجمن کتابداری و اطلاع‌رسانی ایران و بسیاری از اساتید دانشگاه قم و اساتید دانشگاه‌های دیگر، دانشجویان تحصیلات تکمیلی، آقای دکتر زره‌ساز از اعضای هیئت مدیره انجمن و تمام کسانی که در این لایو حضور داشتند خیلی تشکر می‌کنم . از  آقای دکتر محمدی همکلاسی دوره دکتری و دانشیار دانشگاه قم بسیار سپاسگزارم که پذیرفتند که میهمان لایو آموزشی ما باشند. خدا نگهدار.

پایان.

  1. ISI
  2. Refresh
  3. noormags.ir
  4. magiran.com
  5. sid.ir
  6. Emrald
  7. Sciencedirect
  8. Refrence

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *