همایش “کتابخانههای عمومی و جذب مخاطب”
نگاهی به همایش ملی کتابخانههای عمومی: عوامل و موانع جذب و توسعه مخاطب – 5 و 6 اسفند 1394: اهواز
در پژوهشهای مختلف کاهش شدید خواندن در میان تمام اقشار به اثبات رسیده و نگرانیها در این خصوص در سالهای اخیر افزایش یافته است. کاهش خواندن و کتابخوانی در دهههای اخیر در چندین پژوهش در کشورهای مختلف مستند شده است (گریسولد[1] و دیگران، 2005، کنولست و ون دن بروک[2]، 2003؛ کنولست و کاری کامپ[3]، 1998؛ تیونن[4]، 2004). البته پژوهشهایی هم وجود داشته (برای مثال، وارد، ساترتون، السن و چانگ[5]، 2004) که توانستند نشان دهند کاهش زمان اختصاص یافته برای خواندن، رویکرد بین المللی رایجی نیست. علیرغم کاهش تمایل به خواندن، ارزش خواندن روند نزولی نداشته است. علاوه بر این، خواندن کتاب شاید به عنوان قابل تحسینترین شکل خواندن نسبت به خواندن روزنامه و مجلات ارزیابی می شود. بر اساس برخی مطالعات، بیش از 60 درصد مردم گزارش کردند که خواندن کتاب بسیار ارزشمندتر از تماشای تلویزیون است (گریسولد و دیگران، 2005).
لذا میتوان گفت علیرغم کاهش سطح خواندن و به ویژه خواندن کتاب در سطح بین المللی، خواندن ارزش ذاتی خود را حفظ کرده است؛ و امروزه خواندن از شاخصهای رشد و توسعه هر ملتی محسوب میشود و میزان خواندن نقش مهمی در پیشرفت و توسعه جامعه دارد. با اعلام سال کتاب بینالمللی، ترویج عادت خواندن در دستور کار یونسکو قرارگرفته است. یکی از موضوعات این سال، ترویج عادت خواندن بوده است (بامبرگر، 1975). برای تداوم این دستور کار، یونسکو 23 آوریل هرسال را بهعنوان روز جهانی کتاب نامگذاری کرد. اعلامیه سال 2011 “ادای احترام جهانی به کتابها و مؤلفان، تشویق همه و بهویژه جوانان به کشف لذت خواندن” بود که نشاندهنده اهتمام جهانی به توسعه و ترویج خواندن است.
خواندن ازاینجهت برای افراد ضروری است که بتوانند دانش و آگاهی خود را نسبت دیگر فرهنگها و روشهای تفکر افزایش دهند. میالرت[6] (1975) خاطرنشان میکند که خواندن گسترده، خواندن زیاد و فرا رفتن از خواندن پایه و اساسی، رشد شخصی، اخلاقی و فکری خوانندگان را پرورش میدهد. خواندن همچنین منبع الهامبخش، سرگرمی و بینش دهنده نسبت به خود و دیگران است. وی تأکید میکند اگر خوانندگان خواندن را در طول اوقات فراغتشان انتخاب کنند و اگر خواندن به یک عادت مادامالعمر تبدیل شود این مزایا میتوانند بهصورت حداکثری انباشته شود (راترانا[7]، 2012).
توسعه و ترویج این خوب اجتماعی یعنی خواندن، که حتی افرادی هم که نمیخوانند برای آن ارزش فوقالعادهای قائل هستند، مستلزم همگامی، همراهی و برنامهریزی نهادها و دستگاههای متولی امر خواندن است. درواقع توسعه و ترویج خواندن موضوعی چندوجهی است که سطحهای چندگانهای از خرد تا کلان را در برمیگیرد. بامبرگر[8] (1975) تأکید میکند توسعه خواندن مستمر و عادات خواندن فرایند مستمری است که در خانه شروع میشود، بهطور نظامند در مدرسه بهبود مییابد و بعدها از طریق تأثیرات فضاهای فرهنگی عمومی و تلاش آگاهانه آموزش عمومی و کتابخانههای عمومی تحقق مییابد. از این گفته بامبرگر اینطور استنباط میشود که حداقل چهار نهاد مهم خانواده، مدرسه، کتابخانههای عمومی و سایر رسانههای جمعی در توسعه و ترویج خواندن نقش اساسی دارند. در این گزارش به بررسی نقش نهاد سوم یعنی کتابخانههای عمومی خواهم پرداخت و نقاط قوت و ضعف این نهاد که ماحصل همایش ملی کتابخانههای عمومی عوامل و موانع جذب و توسعه مخاطب است ارائه خواهد شد.
در کشور ما در نهاد خانواده، فرآیند خواندن در اجتماعی سازی کودکان نقش مهمی بازی نمیکند و سهم خواندن و کتاب در خانوادهها در میان سایر مصارف فرهنگی ناچیز است. مدارس ما نیز تحت حاکمیت متون درسی و کمکدرسی هستند و خواندنِ بیشتر اصولاً توصیه نمیشود. از طرفی مشارکت خانواده- مدرسه، که عنصر مهمی در تقویت خواندن در دانش آموزان است بهواسطه ضعف این دو نهاد عموماً شکل نمیگیرد. رسانههای جمعی نیز در صورت عدم هماهنگی با سایر نهادها ممکن است سبب ناکارآمدی سایر نهادهای ترویج خواندن گردد. در شرایط فعلی رسانههای جمعی اغلب بهگونهای عمل میکنند که کودکان و نوجوانان بیشتر نسبت به رسانههای الکترونیکی سرگرمکننده توجه نشان میدهند تا مطالعه. درواقع درصورتیکه همه رسانهها (چاپی و صوتی و تصویری) در ترویج خواندن بهصورت هماهنگ عمل نکنند ممکن است نهتنها به ترویج خواندن کمک نمیکنند بلکه منجر به کاهش خواندن ازنظر کمّی خواهند شد. لذا در کشور ما از میان چهار ضلع اصلی مربع ترویج خواندن، به نظر میرسد که تنها نهاد متولی توسعه و ترویج خواندن کتابخانههای عمومی هستند. کتابخانههایی که باید تلاش کنند که جور رفقای ناهماهنگ و ناساز خود را نیز بکشد! اما خود درگیر مسائل و مشکلات فراوانی هستند.
یکی از کارویژههای کتابخانههای عمومی در جوامع مختلف ترویج خواندن است (گیل، 2001، نقل در محبوب، 1391). از طرفی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، در سالهای اخیر، مأموریت جدیدی با عنوان «مدیریت مطالعه مردم» برای خود تعریف کرده و اخیراً دبیر کل این نهاد سال 1395 را سال خواندن نامگذاری کرده است. اما، تجزیهوتحلیل میزان مراجعه و تعداد امانت در کتابخانههای عمومی کشور در سالهای اخیر شیب کاهشی شدیدی را نشان میدهد. تحلیل آمار اعضای کتابخانههای عمومی کشور نیز نشاندهندهٔ کاهش تعداد اعضاء است. آمارها حاکی از آن است که میزان استقبال از کتابخانههای عمومی متناسب با رشد شاخصهای زیرساختی و افزایش تعداد کتابخانههای عمومی نبوده است (کوهی رستمی، 1394). با توجه به وضعیت سایر نهادها یعنی، خانواده، مدرسه و رسانهها در ترویج خواندن و تحلیل این شاخصهای کتابخانههای عمومی، با ناامیدی باید بگویم وضع خواندن و بهویژه خواندن کتاب در کشور ما در وضع مناسبی نیست! هرچند بخشی از این نابسامانی عدم فرهنگسازی در خانه و مدرسه و کوتاهی رسانهها است و کتابخانههای عمومی بهتنهایی نمیتوانند به ترویج همهجانبه خواندن در کشور بپردازد، اما این نگرانی ما را بر آن داشت که در همایشی ملی به بررسی عوامل و موانع جذب و توسعه مخاطب در کتابخانههای عمومی بپردازیم.
با این اوصاف از اردیبهشت 1394 فراخوان اولین همایش ملی کتابخانههای عمومی: عوامل و موانع جذب و توسعه مخاطب با همکاری اداره کل کتابخانههای عمومی استان خوزستان و انجمن کتابداری و اطلاعرسانی شاخه خوزستان در اهواز پایتخت کتاب ایران در سال 1394 اطلاعرسانی عمومی شد. همایش با استقبال خوب جامعه علمی علم اطلاعات و دانش شناسی و کتابداران و بهویژه کتابداران کتابخانههای عمومی روبرو شد و نزدیک به 200 عنوان مقاله، ایده خلاقانه و تجربههای موفق به دبیرخانه همایش ارسال شد. درنهایت، تعداد 20 عنوان مقاله و 4 ایده و تجربه، ارائه شفاهی؛ 18 عنوان مقاله بهصورت چاپ در مجموعه مقالات همایش و 36 عنوان مقاله و ایده و تجربه نیز جهت ارائه بهصورت پوستر توسط کمیته علمی انتخاب شد. چنانچه بخواهم نتایج مقالات ارائهشده را جمعبندی کنم، میتوان به دودسته عوامل جذب و توسعه مخاطب و موانع جذب و توسعه مخاطب در کتابخانههای عمومی اشاره کرد که در ادامه به مهمترین عواملی که تأثیر مستقیمی بر خواندن و ترویج خواندن در کتابخانههای عمومی دارند اشاره میکنم:
الف: عوامل مؤثر برجذب مخاطب در کتابخانههای عمومی
– افزایش سهولت دسترسی به منابع کتابخانه از طریق بررسی روشهای متعدد دستیابی و شیوههای تحویل منبع؛
– تقویت و پالایش وبسایتها و توسعه مجموعه دیجیتالی؛
– روزآمدسازی و تطابق بیشتر خدمات کتابخانه با نیازهای روز مردم جامعه؛
– ایجاد تمایز، برنامهریزی و ارائه خدمات مناسب با گروههای سنی مختلف مراجعان؛
– توجه جدی به بخش کودک؛
– مجموعهسازی بر اساس نیاز، تقاضا و نظرات مخاطبین؛
– احداث ساختمان کتابخانه در مناطق مناسب شهری و روستایی (مکانیابی مناسب)؛
– پایبندی بهنظام آراستگی محیط کار و تلاش برای دلپذیرتر کردن فضای کتابخانه؛
– استفاده از بستر شبکههای اجتماعی بهویژه شبکههای اجتماعی موبایلی؛
– بازاریابی خدمات و امکانات کتابخانههای عمومی؛
– آموزش مهارتهای برقراری ارتباط به کتابداران؛
– راهاندازی کارزارهای تبلیغاتی در رسانهها؛
– و …..
ب) موانع جذب و توسعه مخاطب
– ضعف کتابخانههای موجود ازلحاظ تنوع کمیت و کیفیت کتب و نشریات؛
– عدم تناسب کتب و نشریات کتابخانههای عمومی باذوق و سلیقه عموم مردم؛
– ضعف ارتباط کتابخانهها بادانش آموزان، دانشجویان، خانوادهها، رسانهها و اقشار مختلف جامعه؛
– عدم وضعیت مالی نامناسب کتابخانهها و عدم اجرای قانون نیم درصد شهرداریها؛
– غیراستاندارد بودن فضای داخلی کتابخانهها؛
– عدم بهکارگیری فنون و روشهای عملی در جلب و جذب خوانندگان بالقوه کتاب؛
– نارسایی فضا و مجموعه و عدم انسجام آنها؛
– وجود شکاف میان انتظارات کاربران و خدمات کتابخانه؛
– بهروز نبودن منابع؛
– آلودگی، آشفتگی، انباشتگی و فرسودگی منابع؛
– عدم دسترسی کتابخانههای عمومی به پایگاهها و شبکههای اطلاعاتی؛
– بالاتر بودن دانش فناوری مخاطبان از کتابخانه؛
– عدم هماهنگی کتابخانه با کانالهای اطلاعاتی جدید؛
– عدم شناخت کافی از جامعه؛
– و …… (عصاره و کوهی رستمی، 1394).
بهطورکلی میتوان گفت که کتابخانههای عمومی جهت ترویج خواندن و عملکرد مثبت بهعنوان یکنهاد اجتماعی حداقل در موارد ذیل بایستی بازنگری اساسی ایجاد نمایند:
– فضای مناسب: چه فضای داخلی و چه فضای بیرونی کتابخانههای عمومی کشور نیازمند بازنگری جدی و اساسی است. فضای فعلی اکثر کتابخانههای عمومی جذابیت لازم را ندارد.
– مجموعه مناسب: یکی از مشکلات اساسی کتابخانههای عمومی کشور این است که منابع متناسب با نیاز مردم گردآوری نشده است. عدم استفاده از 70 درصد منابع موجود در کتابخانههای عمومی کشور خود دلیلی بر این مدعاست. از طرفی تأکید و تمرکز بر مجموعهسازی منابع چاپی یکی دیگر از مشکلات کتابخانههای عمومی است. امروزه دیگر خواندن، تنها خواندن منابع سنتی نیست و کتابخانههای عمومی در حال حاضر فقط منابع برای خواندن سنتی را در مخازن خود دارند.
– مقررات مناسب: یکی از مهمترین چالشهای کتابخانههای عمومی قانون نیم درصد شهرداریهاست که عدم الزام شهرداریها به پرداخت این حق مشکلات فراوانی را برای جذب و توسعه مخاطب فراهم کرده است.
– ارتباط مناسب: محبوس بودن کتابها و کتابداران در فضای فیزیکی کتابخانه و عدم برقراری ارتباط مناسب با جامعه بیرون از کتابخانهها یکی از مهمترین چالشهای کتابخانههای عمومی کشور است. برقراری ارتباط مناسب با جامعه و ایفای نقش واسطه اطلاعاتی یا مشاوره خواندن برای ایجاد ارتباط قوی با جامعه استفادهکننده و حتی غیر کاربران کتابخانههای عمومی برای توسعه و ترویج خواندن بسیار مهم و ضروری به نظر میرسد.
باوجود نگرانیها در خصوص میزان خواندن، تاریخ خواندن نشاندهنده آن است که خواندن و خوانندگان انعطافپذیر و مبتکر هستند. آنچه جای نگرانی دارد این نیست که خواندن به یک حوزه عمل ضعیف شده و حاشیهای تبدیل خواهد شد، بلکه این است که مسیرهای رشد کتابداری و خواندن در قرن 21 پر نوسان خواهد بود. همانطور که پیترز[9] (2009) میگوید: ما نیاز داریم که به نیازها و خواستههای خوانندگان توجه کنیم. ما بایستی به مطالعه عادات خواندن ادامه دهیم، سپس مجموعههای محتوایی، سیستمها و خدماتمان را مجدداً طراحی نماییم تا به مردم کمک کنیم تا تجربه خواندنشان را بهبود و افزایش دهند.
همانطور که گفته شد یکی از کارویژههای کتابخانههای عمومی ترویج خواندن است و در سالهای اخیر در کشورمان کتابخانههای عمومی، مدیریت مطالعه (خواندن) مردم را جزء وظایف ذاتی خود دانستهاند. تحولات آینده کتاب و خواندن متأثر از متغیرهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و فنآوری است. توسعه فنآوری اطلاعات، تحولات جامعه و تأثیرات آن بر کتابخانههای عمومی بایستی موجب تغییر در رفتار آینده سیاستگزاران، مدیران و کتابداران گردد.
از سوی دیگر همانطور که میبینیم در دنیای جدید، مفهوم اطلاعات بر شکل فیزیکی ارجحیت دارد و خواندن در تمامی اشکال صورت میگیرد، لذا کتابخانههای عمومی بایستی ملاحظات زیر را موردتوجه قرار دهند:
– آینده بهطورکلی درباره سیستمهای کتابخانهای منبع باز و دسترسی و تحویل آنلاین است. لذا در کنار منابع چاپی بهویژه کتاب، منابع الکترونیکی در کتابخانههای عمومی بایستی موردتوجه قرار گیرند.
– دیجیتالسازی منابع محلی یک فرصت کلیدی است و باید خدمات کتابخانه را به خارج از ساختمان، مکانی که مردم در خدمات دادههای آنلاین هستند منتقل کنیم.
– کتابداران بایستی بهعنوان تسهیلکننده و مشاور بین منابع اطلاعاتی و کاربران عمل کنند.
– تجمع نهادهای حرفهای ضروری است- شاید بازتولید حرفه، آن چیزی است که واقعاً موردنیاز کتابخانههای عمومی است.
– کتابداران و متولیان کتابخانههای عمومی بایستی نگرشهای ذهنی خود را برای کسب یک رویکرد مشتری محور تغییر دهند- عشق به کتابها دیگر کافی نیست.
– اگر اکنون کودکان را بهعنوان کاربران در نظر نگیریم، 20 سال دیگر چیزی بهعنوان گروه کاربران کتابخانههای عمومی نخواهیم داشت. کلید موفقیت، جذب استعدادهای جدید است.
– کتابخانههای عمومی نیاز دارند تا پویاتر باشند؛ با تغییرات همگام شوند؛ و جایگاه خود را بهعنوان فراهم آورندگان اطلاعات حفظ کنند (کوهی رستمی، 1393).
منابع
عصاره، فریده؛ کوهی رستمی، منصور (1394). مجموعه مقالات و سخنرانیهای همایش ملی کتابخانههای عمومی عوامل و موانع جذب و توسعه مخاطب. تهران: انتشارات پیام حنان.
کوهی رستمی، منصور (1394). صدای اعتراضی که هیچگاه شنیده نشد!». سخن هفته لیزنا، شماره ۲۳۴. ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴.
محبوب، سیامک (1391). کتابخانههای عمومی و سرانهٔ مطالعه. تحقیقات اطلاعرسانی و کتابخانههای عمومی. 18 (1)، 117-133.
Bamberger, R. (1975). Promoting the reading habit. Paris: UNESCO.
Griswold, Wendy; McDonnell, Terry and Wright, Nathan (2005). Reading and the Reader Class in the twenty- first century. Annual Review of Sociology, 31, 127–41.
Knulst, Wim and Den Broek, Anderias (2003). The readership of the books in times of de-reading, poetics 31, 213-233.
Knulst W, Kraaykamp G. 1997. The decline of reading: leisure reading trends in the Netherlands\ (1955–1995). Neth. J. Soc. Sci. 33:130–150.
Piters, Tom (2009). The future of the reading. Library Journal, 18-22.
Ruterana, Pierre Canisius (2012). The making of a reading society: Developing a Culture of Reading in Rwanda. Linköping, Linköping University.
Toivonen, T. (1992). The melting away of class differences? Consumption differences between employee groups in Finland 1995- 1985. Social indicator Research, 26, 277-302.
Warde, A; Southerton, D; Olsen, W; Shu-Li, C (2004). The changing organization of everyday life in UK: Evidence from time use surveys 1975-2000. Paper presented in ESA sociology of consumption workshop. Copenhagen, August 26- 28.
[1] Griswold
[2] Knulst and Den Broek
[3] Knulst and Kraaykamp
[4] Toivonen
[5] Warde, Southerton, Olsen and Cheng
[6] Mialaret
[7] Ruterana
[8] Bamberger
[9]Piters
منصور کوهی رستمی
با تشکر از جناب آقای رضا خسروی کارشناس ارشد علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه فردوسی مشهد برای پیرایش این مطلب