در گفتگو با دکتر رضایی شریف آبادی: از مافیا تا مافیها در انجمن!
جناب آقای دکتر سعید رضایی شریف آبادی، رئیس کنونی انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران و استاد گروه کتابداری و اطلاعرسانی در دانشگاه الزهراء (س) هستند. ایشان كارشناسي كتابداري خود را در سال 1363 از دانشگاه علامه طباطبايي و كارشناسي ارشد كتابداري و اطلاعرسانیشان را در سال 1369 از دانشگاه تهران اخذ کردند. همچنین ایشان دكتراي كتابداري و اطلاعرسانی را در سال 1376 از دانشگاه نيوساوت ولز- سيدني استراليا دریافت نمودند. با ایشان درباره ساختار مطلوب انجمن، کارکرد شاخه های انجمن، انجمن صنفی و … گفتگو پرداخته ایم.
پازوکی- همانگونه که مستحضر هستید نشریه شناسه، نشریه تخصصی انجمن شاخه خراسان است. خط مشی این مجله در هر شماره، پرداختن به یک موضوع خاص و ضروری در رشته است. این شماره، در رابطه با انجمن (مانند تاریخچه، فعالیتها، چشمانداز و مسائل مرتبط دیگر) است. مصاحبه من با شما بیشتر درباره ساختار فعلی و کنونی انجمن است. به عنوان اولین سؤال، نظر شما درباره نقش و جایگاه انجمنهای علمی در توسعه کشور چیست؟
انجمنها محل اجتماع، هم فکری، برنامهریزی و آموزش افراد در یک حوزه خاص علمی یا تخصصی، حرفهای هستند. موارد بیانشده زمانی پررنگ تر میشوند که به بحث خرد جمعی اعتقاد داشته باشیم. جمع بهتر از یک فرد میتواند نظر بدهد و این در تمام ردههای جامعه میتواند مصداق داشته باشد. به عنوان نمونه، در یک خانواده پدرسالار یا مادر سالار قطعاً کمتر از یک خانوادهای که با همفکری یکدیگر کارها را پیش میبرند پدر و مادر در کارهای فرزندان دخالت میکنند.. اجتماعات بیانشده میتوانند جامعه دانشگاهی، سیاستمداران، و متخصصان یک حوزه باشند؛ در همین راستا، انجمنهای علمی میتوانند نقش داشته باشند. آنها در واقع محل اجتماع افراد متخصص و دانشآموختگان یک حوزه خاص هستند، بنابراین میتوانند نقش پررنگ و تأثیرگذاری داشته باشند.
پازوکی- شما در این مسیر برای رسیدن به اهداف بیانشده، قائل به وظیفهای برای اعضای انجمن هستید؟ یعنی اعضاء را تا چه حد برای رسیدن به اهدافی که در این مسیر برای انجمن متصور شده میدانید؟
اعضای انجمن یعنی تشکلی که همه افراد میتوانند اعضای بالقوه انجمن باشند. به عنوان مثال هنگامی که از انجمن کتابداری و اطلاعرسانی نامبرده میشود، یعنی تمام دانشآموختگان رشته کتابداری و اطلاعرسانی (که امروز با نام اطلاعات و دانششناسی شناخته میشود)؛ تمام کارکنان فعال در کتابخانهها، متخصصان این حوزه یا مشاغل و صنوف مرتبط با این حوزه مدنظر هستند. برای مثال کسانی که در حوزه نرمافزارهای کتابخانهای کار میکنند اگرچه فارغالتحصیل این رشته نیستند اما عمده فعالیتهای خود را در این حوزه انجام میدهند، همچنین کسانی که در حوزه نسخ خطی، آرشیو یا موزه کار میکنند با این حوزه در تعامل هستند. به همین دلیل آنها هم جزء اعضای بالقوه انجمن به شما میآیند. بر اساس تعریف گفتهشده، اعضای بالقوه انجمن کتابداری و اطلاعرسانی شاید دهها هزار نفر باشد. اگر قرار است انجمن علمی کتابداری و اطلاعرسانی نقش تعیینکننده در سرنوشت و توسعه کشور از جنبههای فرهنگی و سایر جنبهها داشته باشد بدین معنا است که باید اعضای بیشتری همانند اعضای هیئتعلمی، متخصصان، کتابداران و بقیه مشاغل به صورت جدی درگیر موضوع باشند؛ در این وضعیت است که میتوان مدعی شد که اگر قسمت مرتبط با مأموریت کتابداران در توسعه کشور را به آنها سپرد میتوانند به خوبی نقش ایفا کنند. چنین حالتی در سطوح پایین تر هم حکمفرما است. برای نمونه اگر امروز کتابخانه ملی از انجمن درخواستی دارد، تنها اعضای هیئتمدیره (به دلیل مشغلههای فردی و حرفهای) نمیتوانند به این درخواست لبیک بگویند و سایر اعضاء بیتفاوت باشند. بنابراین بنده معتقد هستم انجمن میتواند نقش تعیینکنندهای داشته باشد به شرطی که ما کتابداران و اعضاء (چه اعضایی که امروز فعال هستند چه کسانی که به طور بالقوه عضو هستند)، مأموریت خود را جدی بگیریم و در این مسیر گام برداریم.
پازوکی- با توجه به مواردی که فرمودید به نظر میرسد نگاه حداکثری به عضویت دارید؛ یعنی افراد را فارغ از اینکه عضو جامعه حرفهای به صورت مستقیم (دانشجو یا دانشآموخته) باشند یا نه، جزء انجمن میدانید. حال علیرغم این تأکید، به نظر میرسد مشارکت آن چنان که باید و شاید نیست. آیا شما نبود مشارکت اعضاء را میپذیرید و اگر موافق هستید فکر میکنید دلیل آن چیست یا ضعف در کجاست؟
متأسفانه قبول دارم؛ با توجه به تعداد دانشآموختگان و تعداد افرادی که در حوزه ما فعالیت میکنند (به عنوان نمونه 5 هزار نفر در کتابخانههای عمومی) مشارکت اندک است. حتی اعضای هیئتعلمی نیز همکاری کمی با انجمن دارند (5 درصد اعضای هیئتعلمی). بخش عمده عدم همکاری از سوی کسانی است که باید خود نسبت به حرفهشان حساسیت داشته باشند. انجمن کتابداری و اطلاعرسانی سابقهای 50 ساله دارد که بخشی از عمر فعالیتهای انجمن به پیش از انقلاب تا اوایل انقلاب بر میگردد. اکنون نیز در دوره پنجم انجمن فعلی هستیم یعنی بیش از 13، 14 سال از عمر انجمن گذشته است. از اینرو نمیتوان به عنوان دانشآموخته رشته یا کتابدار اظهار بیاطلاعی کرد. به طور کلی خود افراد هم باید حساسیتی نسبت به انجمن نشان بدهند. بر اساس پیش گفتهها، من هردو قسمت را مقصر جایگاه فعلی انجمن میدانم. اما نکته قابل اشاره دیگر این است که بعضی از انتظاراتی که از انجمن دارند از جمله پیگیریهای صنفی، جزو مأموریتها و وظایف انجمن که ماهیتی علمی دارد نیست.
پازوکی- به نکته مهمی اشاره فرمودید. یکی از دغدغههای کتابداران، مسائل صنفی است. دغدغههای صنفی بارها مطرحشدهاند و به خاطر ساختار و ماهیت کلی انجمن، پاسخ مناسبی از سوی انجمن دراینباره داده نشده است. سؤال اینجاست که آیا شما اصلاً این موضوع را عاملی موثر در کاهش تعداد اعضا میدانید؟ یا به نظر شما تأثیری بر شمار اعضاء و مشارکت آنها ندارد؟ با توجه به فعالیتهای دوره قبل از انقلاب انجمن،. آیا در آن زمان هم مشارکت فعال، بدین دلیل بوده است که چنین ساختاری وجود نداشته یا در حال حاضر جنبه صنفی بودن مطرح شده است؟
در آن زمان نیز موضوعات صنفی همانند امروز مورد بحث بود. انجمن، نهادی علمی است که از وزارت علوم مجوز دارد، اگر قرار بود انجمن صنفی صرف باشد باید از وزارت کشور این مجوز گرفته میشد و مانند بسیاری از انجمنهایی که امروزه وجود دارند به مسائل صنفی میپرداخت. در واقع صنف کتابداران تشکیل میشد. اما انجمن علمی تقاضاها و خواستههای صنفی افراد را هم در قالب فعالیتهای علمی باید پیگیری کند. در حال حاضر، انجمن علمی کتابداری و اطلاعرسانی فعالیتهای صنفی را نیز در کارنامه خویش دارد مانند زمانی که پست کتابدار از آموزش و پرورش حذف شد، انجمن با وزیر آموزش و پرورش وقت و رئیسجمهور درباره دلایل علمی مخاطراتی که این حذف دارد نامهنگاری انجام داد. اما این موارد در حد یک توصیه و مشاوره است. باید به این نکته اشاره مضاعف داشت که هر انجمنی دارای جایگاه مشاوره است مانند بحث ادغام نهاد کتابخانههای عمومی و کتابخانه ملی که انجمن باید نظر علمی خودش را ابراز کند.
پازوکی- به نظر شما، همین «علمی بودن» باعث افتراق جامعه دانشگاهی و حرفهای و پایین آمدن مشارکت نشده است؟
باز تاکید میکنم انجمن ماهیتی علمی دارد و مجوز فعالیتش را از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری گرفته است نه وزارت کشور و این موضوعی است که هم کتابداران و هم اعضای هیئتعلمی و هم سایر متخصصان و صاحبنظران به آن واقفاند. پس فکر نمیکنم چنین موضوعی باعث مشارکت کم از انتظار باشد.
پازوکی- یعنی انتظار ما از انجمن زیاد است؟
نه! ببینید در مورد مثال آخر، اگر کتابداری از کتابدارهای نهاد از انجمن دلگیر باشد که با توجه به حقوق پایین کتابدار در نهاد چرا مانع از ادغام شدید، باید عرض کنم انجمن نمیتواند فقط جنبه دستمزد و حقوق را در نظر بگیرد. انجمن به مأموریت هر سازمانی توجه میکند بنابراین در مورد این مسائل مقاومت میکند. در مورد دیگر مانند آزمون دکتری و مشکلات برگزاری آن (نبود استاندارد و معیار مناسب) انجمن با وزارتخانه متبوع نامهنگاری میکند و وزیر علوم به کمیته برنامهریزی علوم برای بررسی ارجاع میدهد. این موارد هم میتواند جنبه علمی داشته باشند و هم جنبه صنفی.
پازوکی- علمی بودن را دقیقاً چه کسانی مشخص میکنند؟ اعضای هیئتمدیره؟
خیر، کمیتههای موجود و فعالیتهای در حال انجام به سمت و سوی علمی میروند. اگر کمیته انتشارات فعال باشد قطعاً نویسندهای که بخواهد کتابی تألیف کند درصدد است که در کنار نشانه یا لوگوی ناشری خاص، نشانه یا لوگوی انجمن هم درج شود. همچنین اگر بخش آموزش فعال باشد سازمانهای متقاضی به سراغ انجمن میآیند. در اینجا میتوان شرط کرد که گواهی صادره شخصی نباشد و گواهی از طرف انجمن کتابداری و اطلاعرسانی خواهد بود. انجمن در صورت وجود ارتباطات خوب با کمیتههای برنامهریزی برای صدور مجوز دورههای ارشد و دکتری میتواند عهدهدار ارزیابی این دورهها باشد. کمیتههای انجمن مأموریتهای علمی دارند و اگر قرار باشد در رابطه با یک موضوع صنفی یا حرفهای (در قالب مأموریتهای کمیتهها) موضعگیری بکنند آن را به صورت علمی انجام میدهند. چنین کمیتههایی کار خود را درست انجام خواهند داد. بر همین اساس افرادی که در کمیتهها هستند، افرادی باید باشند که از نظر دیگران مشروعیت داشته باشند و در جاهای مختلف مثلاً دانشگاهها و گروههای آموزشی و سیستم ارتقاء، تأثیرگذار باشد.
پازوکی- آقای دکتر به نکتهای چالشی اشاره فرمودید. گروههای آموزشی از عوامل مهم در تشویق یا ترغیب برای فعالیت به شمار می روند. نمونههای فراوانی در این رابطه را میشود بیان کرد. در برخی از گروهها، به افرادی که سابقه انجمن داشتهاند یا فعالیت انجمنی می کردهاند و از چنین فعالیتهایی دفاع میکنند عناوینی چون اعضاء باند و لابی یا حتی مافیای انجمن خطاب کردهاند. بر همین اساس باید گفت که نه تنها تشویق بلکه برای دانشجویان پویا و پرتلاش در انجمن دید تحقیر و بیارزش شماری فعالیتها را توسعه دادهاند. آیا شما با وضعیتهای پیش گفته موافق هستید؟ به نظر شما چنین وضعیتی از کجا نشأت میگیرد و آیا انجمن در این رابطه اقدامات و واکنشهایی انجام داده یا خیر؟
متأسفانه بیتوجهی به انجمن و گاهی مانعشدن، در بعضی از گروههای آموزشی وجود داشته است. اما باید به همکاران محترم خود عرض کنم که انجمن متعلق به همه است. اگر امروز فردی مانند من به سراغ انجمن میآید و سعی در پیش برد فعالیتهای انجمن دارد بر اساس میل شخصی نیست. همگان میتوانند شهادت دهند که من با اصرار و تاکید دوستان به سراغ انجمن آمدم. بنابراین فرض اینکه عدهای خاص وارد انجمن میشود از اساس اشتباه است.
بارها شاهد بودهام که افرادی (مثل دکتر فتاحی) با هزینه شخصی در جلسات شرکت میکنند (حتی بدون دریافت حق جلسه و تأمین هزینه رفتوآمد). و یا حتی کارگاههای آموزشی که برگزار میکردند به اسم انجمن، درآمد حاصل از کارگاه رو به حساب انجمن واریز میکردند. این یعنی حرفهای بودن و حرفهای عمل کردن و دلسوزی برای رشته و حرفه بدون چشمداشت. اینها به نظر من نوعی بهانهجویی است برای پا پس کشیدن و تنبلی کردن و اینگونه نق زدنها و بهانهجوییها جای تأسف دارد. شکی نیست که انجمن ضعفهایی دارد. هیچکس منکر این موضوع نیست. خوب، بسمالله! پا پیش بگذارید و سهمی در رفع مشکل و ارتقای جایگاه و گسترش فعالیتهای انجمن داشته باشید!
من باور دارم دانشجویانی که در این جامعه به موازات تحصیل خود، در فعالیتهای اجتماعی مانند عضویت در انجمن، برگزاری همایشها، نشستهای تخصصی و سایر فعالیتهای اجتماعی شرکت میکنند موفق تر هستند. در همین قسمت من از اعضای محترم هیئتعلمی خواهش میکنم که در وهله نخست در انجمن مشارکت کنند و پس از آن اگر کسی مانع فعالیت (مانند عضویت به عنوان هیئتمدیره) آنها در انجمن شد گزارش بدهند. خوشبختانه انتخابات دوره ششم هیئتمدیره انجمن را پیش روی داریم. من از هم اکنون همه همکاران خودم را دعوت میکنم که وارد انتخابات انجمن بشوند و مشارکت کنند. هیچ باند، گروه یا دستهای وجود ندارد. هنگامی صحبت از باند یا مافیا پیش میآید که نفع مادی و مالی مانند یک طرح میلیاردی وجود داشته باشد که در انجمن اینگونه نیست.
پازوکی- برخی میگویند که ارتقاءها، روابط، انتشار مقالات برخی از نمودهای اینگونه دستهبندیهاست؛ شما این موارد را تأیید میکنید؟
باور من این نیست و آن را قبول ندارم. باید باورمان باشد که انجمن یعنی کسانی که به صورت حرفهای در حال فکر کردن در مورد مسائل حرفه و رشته هستند تا به جلو حرکت کنیم.
شاید هم گاهی وقتها ما ظرفیت انتقادپذیری را نداریم به این معنا که انجمن اگر مشارکت کنند امروز یک عده بیاند مشارکت کنند در انتخابات انجمن فردا به من رضایی که در دانشگاه الزهرا فعالیت میکنم به خودم، به گروهم، به دانشکدهام انتقاد کنند به من بربخورد و انجمن را زیر سؤال ببرم ولی باید باورمان باشد که انجمن یعنی کسانی که آمدند اونجا حرفهای دارند فکر میکنند و کمک میکنند به این که حرفه به جلو بیفتد.
پازوکی- بله در مقابل این ادعا عدهای هم این عقیده را دارند که به هر حال این بار کتابداری باید به دوش عدهای باشد، حالا اگر این افراد در جاهای مختلف مدام اسمشان دیده میشود مثلاً نام دکتر رضایی شریف آبادی یا دکتر فتاحی و دیگران مدام اسمشان در جاهای مختلف برده میشود (در مجلات، همایشها، داوری پایاننامهها، گروههای آموزشی، انجمن و …) این دلیل نیست که اینها مافیایی دارند که این کار را برایشان انجام میدهد. بلکه به این دلیل است که افراد دیگر یا پا پیش نگذاشتند یا با این کیفیت انجام ندادند. و معتقدند دیگران هم اگر مایلاند بیاند این کارها را انجام بدهند. در واقع به این چالش دعوت میشوند! نظر شما چیست؟
بله، ببینید. راحتترین واکنش این است که بیتفاوت باشیم! هر کسی باید فعالیت خود را انجام دهد و به قولی گلیم خود را از آب بیرون بکشد؛ ما همکارانی داریم که عمداً خود را از اینگونه فعالیتها کنار کشیدهاند و به فکر خود هستند و کارهای خود را بیدغدغه، راحت و آسوده انجام میدهند. این وضعیت برای جامعه حرفهای (برای اعضای هیئتعلمی و نه برای کتابداران) ما خوب نیست.
من مثالی میآورم که بسیار شاخص است، خانم خراسانچی در کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد در حال فعالیت هستند و یک سری نوآوریها را در حوزه کتابخانه عمومی انجام میدهند. آیا درست است که بگوییم این کارها را برای این که در خبرها باشند یا برای مطرح کردن خود یا برای امتیازگیری از کسی یا جایی انجام میدهد. ایشان کتابداری علاقهمند، دلسوز و عاشق حرفهاش است و به همین دلیل کار میکند. حال اگر اسمش در خبرها هم میآید، بیاید! اکنون با پیشقدم شدن و فعالیت خوب اعضاء محترم هیئتعلمی در سراسر ایران خوشبختانه ده، دوازده شاخه انجمن وجود دارد و فرصت فعالیت برای همه هست. این که بیتفاوت بنشینیم و بگوییم مافیاست سادهانگارانهترین برداشت و برخورد است. انجمنها در تمام دنیا میتوانند در تصمیمگیریهای حیاتی در همه امور نفوذ زیادی داشته باشند. اگر قرار بر سکوت همگان باشد گویا باید این گرد را روی همه مردگان ریخت. افراد باید این موقعیت را درک و به رسیدن به این جایگاه کمک کنند زیرا به نفع همه است. انجمن باید چنین جایگاهی داشته باشد و این جایگاه برایشان مسلم باشد.
پازوکی- گویا این برداشت و این تصویر مثبتی که نسبت به انجمنهای علمی و نقششان فرمودید در دولت جدید پررنگ تر شده است. یعنی شخصاً آقای رئیسجمهور به نقش انجمنهای علمی اشاره مستقیم کرده و آنها را به مشارکت در فعالیتهای حرفه و رشته دعوت کردهاند. این رویکرد را میتوان فرصت جدید برای انجمنها قلمداد کرد. با توجه به این امر شما چه فرصتها و موقعیتی برای انجمن در نظر دارید؟ و چه تمهیداتی برای بهره بردن از این فرصت اندیشیدهاید.
بله؛ اشاره دقیقی فرمودید. ببینید همان زمانی که آقای دکتر روحانی انتخاب شدند، قبل از اینکه کار خود را شروع کنند روسای انجمنهای علمی خدمت ایشان بودند. همان تأکیدهایی که شما فرمودید در آن جلسه هم مطرح شد. فضای ایجادشده در این یک سال و اندی از مسئولیتیشان به نظرم توپ را به میدان انجمنها انداخته است؛ یعنی هر انجمنی که بخواهد در حوزه و حرفه علمی خودش فعالیت کند، بخواهد سرنوشتساز یا تعیین کننده باشد مانعی وجود ندارد.
از گزارشهایی که توسط کمسیون انجمنهای علمی کشور و انجمن کتابداری و اطلاعرسانی هم دریافت میشود، این فضای جدید کاملاً قابل احساس است. برخی انجمنها به خوبی توانستند جایگاه خود را در سطح ملی و در سطح بینالمللی از طریق برقراری با انجمنهای علمی سایر کشورها ارتقاء بخشند و برای نمونه همایشهای بینالمللی برگزار کنند. انجمن ما نیز میتواند در این فضا حرکت کند. در انجمن کتابداری و اطلاعرسانی یک سری کارها در دوره چهارم شروع شد و در ادامه در دوره پنجم ارزیابی گروههای آموزشی آغاز شد و در حال تکمیل آن هستیم. این امر خوشبختانه مورد حمایت آقای دکتر مهراد که رئیس کمیته برنامهریزی علم اطلاعات و دانش شناسی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری هستند نیز قرار گرفته است. همچنین جلساتی را با سردبیران نشریات برگزار کردهایم. چنین مواردی فضای مطلوب را نشان میدهند که باید از آن استفاده کنیم.
پازوکی- همین فعالیتهایی که فرمودید در انجمن موجب کسب ارتقاء درجه انجمن در وزارت علوم شده است؟
کمسیون انجمنهای علمی کشور معیارهایی را برای ارزیابی عملکرد انجمنها تعیین کرده است. خوشبختانه در دوره جدید فردی به نام آقای مسعودی فعالیت دارند که ایشان ارزیاب (ارزیاب مدل EFQ برای بخش صنعتی) هستند، بنابراین همان فعالیتهایی که در گذشته نیز وجود داشته را توانستهایم به نوعی هدایت و گزارش خوبی را تهیه کنیم. گاهی برخی فعالیتها صورت میگیرد ولی گزارش، ناقص انجام میشود. اما اکنون در این مسئله به صورت جهتدار حرکت میکنیم. امروز، انجمن کتابداری و اطلاعرسانی شاخههای فراوانی دارد که بسیاری از آنها فعال هستند و برخی از شاخهها نیز همسنگ یا حتی جلوتر از گروه اصلی انجمن هستند. حتی برخی از شاخهها جلوتر از مرکز حرکت میکنند. همین فعالیتها وقتی تجمیع شوند باعث حرکت رو به جلوی انجمن خواهند شد. در گذشته شاید گزارشهای شاخهها به خوبی منعکس نمیشد یا ارتباطی بین مرکز و آن شاخهها وجود نداشت ولی امروزه خوشبختانه این اتفاق رخ داده و نتیجهبخش هم بوده است.
پازوکی- یکی دیگر از مواردی که میخواستم در مورد آن توضیح بفرمایید بحث شاخههای استانی است. یکی از انتقادهایی که در انجمن طرح میشود کارکرد انجمن در مواجهه با شاخههای استانی است. برخی حتی ادعا میکنند که انجمن کل عملاً در سطح یک شاخه (شاخه تهران) عمل میکند نه به عنوان نهاد مرکزی و سیاستگذار.
این انتقاد و انتظار تا حدودی به جاست. یعنی شاخهها حق دارند این انتظار را از انجمن داشته باشند که سیاست گزاری کلان را انجام دهد نه به عنوان شاخه فعالیت کند. ولی مشکلاتی هم در سر راه وجود دارد. مشکل کنونی این است که افراد (کتابداران، متخصصان و اعضای هیئتعلمی) مستقر در تهران که انتظار می رود حضور فعال تری برای همکاری با انجمن داشته باشند، فعالیتی انجام نمیدهند و گاهی همان طور که اشاره کردید انجمن و اعضاء آن را متهم میکنند. یعنی نه تنها کاری نمیکنند بلکه با اتهامات و انتقادهای ناروا سعی دارند تا فعالیت انجمن را کند کنند؛ اما باور انجمن این است که باید در سطح کلان کار را به پیش ببرد. برای نیل به آن باید فضا و بودجه انجمن در نظر گرفته شود. برای کارهای کلان، بودجه نیز باید کلان باشد. به تبع مرکز، شاخهها با همین مشکلات مواجه هستند. شاخهها از فعالیتهایی که میکنند در آمدهای ناچیزی را به دست میآورند. بودجهای که کمسیون نشریات به انجمن میدهد بودجهای نیست که بتوان بر اساس آن برنامهریزی کرد یعنی برنامهریزی که هماهنگی مورد انتظار شاخهها را به وجود بیاورد. به عنوان مثال اگر انجمن بخواهد در سال دو نشست مشترک با اعضای هیئتمدیره شاخهها بگذارد تمام بودجه انجمن یعنی تمام بودجهای که وزارت علوم در اختیار انجمن میگزارد از بین می رود. در کنار همه اینها انجمن باید به فکر باشد که حداقل به یک نفر به عنوان کارمندی که در دفتر انجمن کار میکند (که همواره داوطلبانه نیست) حقوق بدهد. در همین حال اگر نشست مشترک بیانشده هم برگزار نشود، حقوق کارشناس دفتر انجمن تقریباً تمام بودجه را جذب میکند. با این حال انجمن در کنار چنین محدودیتهای همیشگی، امیدوار است با کمک مجلس (بر اساس قولها و عدههای دادهشده به انجمنهای علمی) یا با کمک نهادهای موجود راهی بیابد که بودجه مناسب با فعالیتهای خود را دریافت کند. پس از آن میتوان متصور شد که توسعه شاخهها به سمت و سوی برنامههای کلان انجمن کتابداری و اطلاعرسانی یا سایر انجمنها پیش برود.
پازوکی- نظر شما در مورد تأمین هزینههای انجمن و وضعیت مالی انجمن چیست؟ آیا مبلغی که در انجمن هزینه میشود با درآمد و وظایف آن همخوانی دارد؟ آیا بررسی ای در این زمینه صورت گرفته است؟
بررسی صورت نگرفته، اما اعضای هیئتمدیره بر این باورند که وجود حداقل یک کارمند ثابت ضروری و مورد نیاز انجمن است. امروز اگر فردی مثل خانم یوسفی در دفتر انجمن فعالیت میکنند حداقل اتفاقی که صورت میگیرد حضور دائم ایشان برای ارتباط با اعضاء، ارتباط با شاخهها، تهیه گزارشهای انجمن و پیگیری تصمیمات انجمن است. جمع تمام این موارد عملکردی میشود که در نهایت به وزارت علوم گزارش خواهد شد. بنابراین حداقل حضور خانم یوسفی باعث میشود که این ارتباطها به صورت منظمی برقرار شوند. هرچند کل بودجه از وزارت علوم صرف این کار میشود. اما این تنها بودجه انجمن نیست. انجمن طرح پژوهشی، کارگاه آموزشی و محلهای درآمد دیگری نیز دارد. با این حال عرضم این است که نتیجه حضور حداقل یک فرد در انجمن و پیگیریها و ارتباطهایی که دیگران با انجمن برقرار میکنند باعث میشود که گزارشها به وزارت علوم ارسال و از طریق ایشان پیگیری صورت گیرد. پر واضح است که تغییر در رتبه انجمن میتواند نتیجه آن باشد، البته باید متذکر شوم که این امر تنها به نتیجه فعالیت وی برنمیگردد بلکه نتیجه فعالیت دیگران است که ایشان هم در گزارش آن به وزارت علوم سهیم هستند.
پازوکی- یکی دیگر از مسائلی که در ارتباط با انجمن مطرح میشود این هست که افرادی که در انجمن مسئولیت دارند از نظر اجرایی دارای قدرت بالایی هستند و این امر در رأی آوردنشان تأثیر داشته است. یعنی افراد وقتی میخواستند رأی بدهند به عنوان مثال انتظار داشتند این افراد با توجه به موقعیت دولتی یا منصب اجرایی که دارند گره ای از کار باز کنند اما مشغلههای کاری زیاد این افراد باعث میشود آنچنان که باید برای انجمن وقت نگذارند و کاری از پیش نبرند. نظر شما چیست؟
ببینید این امر از جنبهای میتواند درست باشد اما واقعیت این است که انجمنهای علمی از متخصصان، دانشجویان، و اعضای هیئتعلمی حوزهای تخصصی تشکیلشدهاند. امروز وقتی که به فعالیتها یا شرح زندگی علمی بسیاری از دولتمردان و وکلای مجلس بنگرید متوجه میشوید که آنها در یک حوزه خاص کارمی کنند و در سوابقشان فعالیتهای انجمنی وجود دارد. به همین دلیل نمیتوان گفت که حضور چنین افرادی یک نقطهضعف برای انجمن است. بالأخره انجمنها باید در سطح جامعه یا در سطح ملی فعالیت بکنند. من فکر میکنم که باید بعضی از این افراد در انجمن حضورداشته باشند تا هم انجمن شأنیت پیدا کند و هم فضاهای لازم در اختیار انجمن قرار بگیرد. امروز اگر انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران در کتابخانه ملی جایگاه و فضای مناسبی دارد -که تعداد فراوانی از سیصد و ده انجمن علمی فعال امروز از آن برخوردار نیستند یا بابت آن هزینه پرداخت میکنند و اجاره میدهند به دلیل حضور آقای دکتر خسروی در انجمن است.
پازوکی- و شما این اثربخشی را قبول دارید؟
میتواند تأثیرگذار باشد. برای استفاده از سالنهای اجتماعات سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران هزینههای زیادی از دیگران دریافت میشود اما اگر امروز انجمن بخواهد همایشی برگزار کند این امکانات به رایگان در اختیار انجمنها قرار میگیرند. با این حال من ضرورتی نمیبینم که همه اعضای هیئتمدیره دارای مناصب بالا و وابستگیهای سازمانی خاصی باشند. اگر چنین وضعیتی حاکم شود با شما موافق هستم که کار به خوبی پیش نخواهد رفت. الآن در هیئت امنای بسیاری از مؤسسات فرهنگی یا دانشگاهها اسامی پرطمطراقی وجود دارد ولی جمع کردن همه آنها پشت یک میز کار دشواری است یا حتی مثلاً در بخش خصوصی، بعضی از شرکتها را میبینیم که تمام افراد شاخص هستند و شاید یک بار هم دور یک میز جمع نشوند. این روش، انجمنی نیست و طی طریق در این مسیر راه خوبی برای انجمنها نخواهد بود. به همین دلیل از دوره اول انجمن تا امروز میبینید که در بین هیئتمدیره، کتابدار، دانشجو و عضو هیئتعلمی در کنار هم تلاش داشتهاند تا امور را پیش ببرند و امیدشان این است که دیگران هم به آنها بپیوندند.
پازوکی- تحلیل شما از تغییر عنوان رشته و ارتباط آن با انجمن چگونه است؟ آیا این امر، تداخلی در فعالیتهای انجمن ایجاد نمیکند؟
علت تغییر اسم مراحل خاصی بود که شاید چند دهه توسط دانشجویان مطرح میشد و بعد از طرق مختلف مانند نظرخواهی بررسیهایی انجام شد و نهایتاً در کمیته برنامهریزی وزارت علم طرح گردید. در آنجا در بین سه، چهار اسمی که بعد از نظرخواهیها به دست آمده بود به این نتیجه رسیدیم که شاید همان گرایشی که در دنیا برای کتابداری و اطلاعرسانی در حال رخ دادن است یعنی حرکت به سمت اطلاعات را ما نیز باید پیروی کنیم. انجمن مخالف تغییر نام نیست یعنی علت اینکه امروز هم با عنوان انجمن کتابداری و اطلاعرسانی نامبرده میشود فقط مسائل قانونی است که باید مجمع عمومی دیگری برگزار شود. بدین صورت که در مجمع عمومی که انتخابات برگزار میشود این اسم به رأی گذاشته و بعد در سطح شرکتها نام جدید ثبت گردد و نام پیشین تغییر کند. این فرآیند زمان بر است، به همین دلیل امروز از انجمن کتابداری و اطلاعرسانی اسم میبریم.
پازوکی- آیا انجمن دیگری که وظایف، کارکرد، ساختار و فعالیتهایی تحت لوای علم اطلاعات و دانش شناسی داشته باشد لازم نیست؟
خیر. توجه کنید تعریفی که ما امروز از کتابداری داریم با تعریفی که 50 یا 100 سال قبل داشتیم کاملاً متفاوت است. به دلیل نفوذی که فناوری اطلاعات در همه حوزههای دانشی یا حتی در زندگی روزمره داشته و باعث تغییرات شده، شاید کتابداری امروز هم درصدد است که در این فضا قرار بگیرد. برای نمونه تا دیروز بحث از مجموعهسازی داشتیم اما امروز فضای اشتراک منابع را جزو وظایف قرار میدهیم و مثالهای دیگر که از این دست هستند؛ کتابداری امروز هم یعنی سروکار داشتن با اطلاعات در محملهای مختلف. اگر انجمنی مستقل به نام علم اطلاعات و دانش شناسی داشته باشیم و انجمنی به اسم کتابداری و اطلاعرسانی، هردو یک مأموریت دارند ولی با دو اسم متفاوت.
نکته دیگر آن که، همان طور که انجمن کتابداری و اطلاعرسانی میتواند زیرشاخهها و کمیتههای تخصصی متفاوت داشته باشد در صورتی که نام انجمن تغییر کند نیز میتوان کمیتههای مختلف را متصور شد به عنوان مثال کمیته علم سنجی، کمیته نسخ خطی، کمیته دانشنامه نگاری و… . اگر فعالیت این کمیتهها زیاد باشد که باعث شود آنها ماهیتاً شکل انجمن داشته باشند، انجمن مستقل میشوند. به عنوان مثال اگر امروز بخواهیم کمیتهای به نام کمیته آرشیو داران یا آرشیوی داشته باشیم، این کمیته فردا میتواند به یک انجمن تبدیل شود.
پازوکی- یکی از دغدغههای انجمن، مخصوصاً در شاخهها بحث عضویت است. چندی قبل خبرهایی رسید که صدور کارت عضویت منتفی شده است. و قرار شده به یک پایگاه آنلاین، خلاصه شود و عضویتها به صورت متمرکز در آن ثبت شود و کارت عضویتی هم وجود ندارد. به نظر شما این امر چه از نظر اجرایی و چه از نظر مالی به سود شاخههاست؟
دیدگاه من این است که انجمن و شاخههایش یکی هستند. اگر بخواهیم این امر را در جامعه تعمیم دهیم باید در نرمافزاری هم که در فضای مجازی وجود دارد یکپارچگی ببینیم. به همین دلیل انجمن هر روز در حال تغییر نرمافزار و وبسایت خود است تا به وضع مطلوب برسد، یعنی بین عضویت اعضاء در تهران یا در آذربایجان شرقی یا در مشهد یا سایر شاخهها تفاوت وجود ندارد. از این طریق همه آنها میتوانند در واقع از امکانات -اگر وجود دارد- استفاده بکنند. زیرا همگی عضو انجمن هستند و اینکه در کجا باشند مهم نیست. به علاوه تا جایی که من اطلاع دارم الآن اختیار عضوگیری و تمدید عضویت تا این لحظه که در حال صحبت هستیم در اختیار شاخهها است.
پازوکی- یعنی بودجه آن در اختیار خود شاخه قرار میگیرد؟
آن بودجه به هر حال جزو بودجه خود شاخه است. درصد ناچیزی را برای انجمن در نظر میگیریم که باز برای فعالیتهای خود انجمن است. با این حال بیشترین بودجه انجمن در اختیار شاخهها است.
پازوکی- به عنوان سؤال آخر. از نظر شما مهمترین چالش فعلی انجمن یا مهمترین دغدغهای انجمن دوره چهارم چیست؟ و برای رفع آن چه راهکارهایی در دست اجرا یا در نظر است؟
از نظر من مهمترین دغدغه، مشارکت کم اعضای هیئتعلمی است. به عنوان یک عضو هیئتعلمی دانشگاه انتظار من این است که همکاران بیشتر مشارکت کنند چون هر عضو هیئتعلمی یا هر استاد دانشگاه میتواند عده ایاز حرفهمندان، متخصصان، و دانشجویان را به انجمن علاقهمند یا اینکه جلوی علاقه آنها را بگیرد. بنابراین اگر قرار است انجمن وجود داشته و تأثیرگذار باشد مشارکت بیشتر اعضای هیئتعلمی در درجه اول و بعد متخصصان را طلب میکند. علاوه بر آن نباید تنها عملکردها را دید و نقد کرد، باید وارد فعالیتها یا به عبارتی وارد گود شد و ببینیم که چه کمکی میتوان انجام داد. بعضیها فقط موعظه گر و انتقادکننده هستند. انجمن متعلق به همه است؛ من به یاد دارم که در 16، 17 سالی که انجمن نداشتیم در هر نشست یا همایش و در هر مکان که بیش از 5 نفر کتابدار بودند یکی میگفت چرا انجمن وجود ندارد. حال انجمن داریم و این انجمن قرار است تأثیرگذار باشد، چرا مشارکت ندارید و چرا منافع شخصی را به منافع گروهی ترجیح میدهید. انجمن یک فضای باز و متعلق به همه است. هر زمان هم کسانی دست به کار شدند و پا در میدان عمل گذاشتند در واقع لطف کرده و به افرادی که الآن مشغول هستند یاری میرسانند. به نیابت از همه این دوستان عرض میکنم، چون از روز تأسیس انجمن تا امروز به عنوان هیئت مؤسسان درگیر انجمن بودهاند و از جزئیات و پیچیدگیها آگاه هستند، مطمئن هستم این دوستان فقط از سر دلسوزی و علاقهای که دارند کارهای انجمن را انجام میدهند و هیچ منفعتی جز دلسوزی و علاقه در کار نیست.
*با سپاس از مهدی زاهدی نوقابی (دانشجوی دکترای علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه فردوسی) به خاطر همفکری در شکل گیری و تدوین مصاحبه و سپاس از اسراء زره ساز (دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد) به خاطر پیاده سازی مصاحبه