بمب اطلاعات و لذت خواندن

بمب اطلاعات و لذت خواندن

در عصر حاضر، حجم زیادی از اطلاعات در دسترس عموم مردم قرار دارد. فن‌آوری اطلاعات به‌ویژه اینترنت یکی از عوامل مهم و مؤثر در افزایش کمّی اطلاعات قابل‌دسترس است. ازاین‌رو این انتظار وجود دارد که مردم به دلیل فراهم شدن قابلیت دسترسی به حجم انبوهی از اطلاعات، از سطح آگاهی و قابلیت‌های فهم بیشتری نسبت به پیشینیان خود برخوردار باشند. این انتظار البته انتظاری معقول و تا حدود زیادی نیز محقق شده است. با این ‌حال، چنانچه وضعیت موجود را به ‌خوبی رصد کنیم با چالش‌های دیگری نیز مواجه می‌شویم که انسان امروزی را از تعمّق و درک درست و همچنین لذت‌ خواندن باز می‌دارد.

 

برای توصیف وضعیت فعلی تولید اطلاعات در متون، از تعابیر مختلفی استفاده ‌شده است. یکی از این عبارت‌ها که ممکن است برای بسیاری آشنا جلوه کند، تعبیر «انفجار اطلاعات» است. انفجار اطلاعات تعبیری نازیبا برای توصیف وضعیتی است که فن‌آوری اطلاعات برای ما به ارمغان آورده است. البته باید این نکته را متذکر شد که اگرچه فن‌آوری‌های‌ نوظهور، دریچه جدید و اسرارآمیزی را در برابر انسان گشوده است، اما هر پدیده‌ای در کنار مزایا و منافعش می‌تواند نقش تخریب‌گر و ویرانگری را نیز ایفاء کند. این همان نقشی است که برخی از نویسندگان همچون پل ویریلیو[1] بدان پرداخته‌اند. این نویسنده برای نخستین بار مفهومی را با عنوان «بمب اطلاعات» مطرح کرد. همۀ ما هنگامی‌که نام بمب را می‌شنویم، اغلب به یاد جنگ، کشتار، تخریب، ویرانی و یا حتی بمب اتم و بمب هیدروژنی و موارد مشابه می‌افتیم. اما بمب اطلاعات مفهوم جدیدی است که تاکنون به گوش ما نخورده بود. از دیدگاه ویریلیو، فن‌آوری اطلاعات در عصر حاضر ساحت علم را به اشغال خود درآورده و علم تولیدی امروزی علمی فن‌بنیاد و فزونی‌خواه است. در این دیدگاه، اینترنت جهان را به یک منطقه بدون مرز تبدیل کرده است که تحت تأثیر فن‌آوری‌های شبکه محور قرار دارد. این فن‌آوری‌ها چنان زمینه تولید و اشاعه اطلاعات را تسهیل کرده‌ که گاه حالت تخریبی و بمب‌گونه می‌تواند به خود بگیرد. اما این تخریب‌ها در چه سطح و گستره‌ای می‌تواند رخ بدهد موضوع این نوشته نیست اما آنچه می‌تواند قابل تآمل باشد وسعت تخریبی است که می‌تواند برای حس‌لذت‌طلبی ناشی از دریافت و درک اطلاعات دلخواه برای انسان پدید آورد

.

قابل ‌انکار نیست که انسان امروزی برای گذران زندگی خود به‌صورت مداوم به اطلاعات مختلف نیاز دارد. گزینش، سازمان‌دهی و به‌کارگیری اطلاعات متناسب برای پیش بردن مطلوب جنبه‌های مختلف زندگی به معضلی قابل‌ توجه تبدیل ‌شده است. انسان امروزی به دنبال کسب مهارت‌ها و دریافت آموزش‌هایی به‌منظور رفع این معضل است. از سوی دیگر، فن‌آوری اطلاعات سبب تسهیل فرایند نظارت دوربرد و جریان‌سازی‌های اطلاعاتی به‌منظور تأثیرگذاری بر جریان‌های محلی، منطقه‌ای و جهانی شده است. همچنین این تأثیرگذاری بر شئون مختلف یک انسان حتی رفتار و سبک و سیاق خواندن وی نیز تأثیر قابل ‌ملاحظه‌ای گذاشته است. رسانه‌های مختلفی نیز برای ارائه اطلاعات به مردم پدید آمده‌اند و امروزه همانند گذشته‌های دور، کتاب عمده‌ترین رسانه انتقال اطلاعات به مردم به شمار نمی‌آید، هرچند که اهمیت خود را دارا است. در چنین فضائی، مردم با انبوهی از اطلاعات سرازیر شده از رسانه‌ها و ابزارهای فن‌آورانه مواجه می‌باشند و ازاین‌رو، اغلب در تعامل با چنین وضعیتی دچار انفعال می‌گردند. این انفعال همان انفعالی است که نویسندگانی همچون نیکلاس کار[2] از آن یادکرده و نسبت به آن هشدار داده‌اند. این نویسندگان معتقدند که اینترنت و سایر فن‌آوری‌های مرتبط بر ساختار و شیوۀ تفکر بشر به‌صورت عام و بر شیوۀ مطالعه، نگارش و تعامل با دیگران به‌صورت خاص، تأثیر منفی گذاشته است. مردم به‌صورت عام دیگر حوصلۀ خواندن متن‌ها و کتاب‌های طولانی را ندارند و علاقه دارند تا به شکلی سریع و سطحی، حجم بیشتری از اطلاعات دریافتی را مرور کنند. در این شرایط، آن‌ها زمان و فرصت لازم را برای تجزیه ‌و تحلیل درست اطلاعات مرور شده در اختیار ندارند و از این ‌رو، به‌نوعی سطحی‌نگری دچار شده‌اند. به‌عبارت‌دیگر، حجم زیاد انتشارات و اطلاعات عرضه ‌شده، مردم را به ‌نوعی کلافه کرده است و به آن‌ها بیشتر احساس ناتوانی برای مهار وضعیت بغرنج موجود را القاء می‌کند. حال با توجه به این شرایط پیچیده و ناامیدکننده، این پرسش پدید می‌آید که در چنین محیطی تکلیف مفهومی چون «لذت خواندن» چه می‌شود و چه بلائی بر سر آن نازل می‌گردد؟

انسان نیاز دارد که در کنار تلاش برای دریافت و به‌کارگیری اطلاعات برای رفع چالش‌های زندگی و به‌منظور رفع نیازهای روحی و روانی خود به درک لذت‌بخشی از تجربه‌های حسّی و ذاتی دیگران در نیل به حقیقت و زیبایی برسد. این درک لذت‌بخش تنها از طریق صرف وقت مناسب و در بستر آرامشی دلخواه و از طریق مطالعه و دریافت اطلاعات مرتبط به‌دست می‌آید. امروزه همۀ ما بر سر سفرۀ پررنگ و لعابی از اطلاعات مهمان هستیم که فن‌آوری برایمان چیده است. درک لذت، هنگامی به‌صورت کامل و مطلوب حاصل خواهد شد که با آرامش و طمأنینه بتوان بر سر این سفره رنگارنگ، مزۀ اطلاعات خاصی را به‌صورت کامل در ذهن و جانمان چشید و از آن بهره برد. حال‌ آنکه اغلب مردم عادت کرده‌اند که بر سر این سفرۀ دلفریب، با سرعت زیاد و از ترس از دست دادن نعمت‌های فراهم ‌شده، ناخنکی مختصر به اطلاعات رنگارنگ موجود بزنند و درنهایت بدون حصول لذت کافی به سوءهاضمه اطلاعاتی مبتلا شوند. به‌ عبارت ‌دیگر، سوءهاضمه اطلاعاتی همان مشکل رایج در میان مردم عصر حاضر است که درنتیجه همین شتاب‌زدگی و سطحی‌نگری مفرط در عرصه مدیریت فرایند دریافت و تجزیه ‌و تحلیل کامل اطلاعات بدان دچار شده‌اند. این سوءهاضمه می‌تواند منجر به ‌نوعی واپس‌گرائی مدرن و دل‌زدگی از دنیای اطلاعات و حتی بی‌تمایلی به مطالعه و دنیای خواندن شود. این پدیده می‌تواند زمینه روشن شدن بمب ساعتی شود که انفجار آن اثرات تخریبی و باورنکردنی در جامعۀ بشری خواهد گذاشت.

پس از درک این هشدار مهم، توصیه‌ای که می‌توان ارائه کرد آن است که به مبادی و مبانی خویش بازگردیم و تلاش کنیم با توجه به ظرفیت محدودی که برای دریافت و تجزیه‌ و تحلیل اطلاعات داریم، قابلیت‌ها و مهارت‌هایمان را در این زمینه ارتقاء بخشیم. در چنین شرایطی می‌بایست به ورودی‌های خودمان بیش‌ازپیش حساس باشیم تا با نگرشی درست، قادر شویم جریان گاه تخریبی اطلاعات را مهار کرده و به درکی لذت‌بخش برسیم. ورودی‌هایمان باید به‌گونه‌ای تنظیم شوند که ورود هدفمند اطلاعات همراه با درگیر کردن تمام حس‌های لذت‌آفرین باشد و درک زیبایی از تعامل با اطلاعات به ما ببخشد. این ‌همه تنها در سایه کسب مهارت‌ها و آموزش‌هایی است که در رشته علم اطلاعات و دانش‌شناسی از آن با عنوان سواد اطلاعاتی یاد می‌کنیم. به‌عبارت‌دیگر، در چنین فضائی چارۀ دیگری به‌جز تلاش روزافزون برای یادگیری و ارتقاء قابلیت‌ها و مهارت‌های اطلاعاتی خود نداریم و این‌گونه است که می‌توانیم از تعامل هدفمندمان با اطلاعات لذت ببریم.

[1]ویریلیو، پل (1393). بمب اطلاعات. مترج محمدحسین خطیبی بایگی. تهران: انتشارات امیرکبیر.

[2]نیکلاس کار یک نویسنده شناخته‌شده درزمینهٔ فناوری و فرهنگ است که کتاب‌هایش به بیش از ۲۵ زبان زنده دنیا ترجمه‌شده است. کتاب جدیدش با عنوان «زندان شیشه‌ای: کامپیوترها چطور در حال تغییر دادن ما هستند؟» به وابستگی شخصی، اجتماعی و اقتصادی ما به کامپیوترها، نرم‌افزارها و ربات‌ها می‌پردازد. نیویورک تایمز خواندن این کتاب را ضروری دانسته و وال استریت ژورنال هم صفت دلپذیر را به این کتاب نسبت داده است. کتاب «اینترنت با مغز ما چه می‌کند» نوشته نیکلاس کار، یکی از فینالیست‌های جایزه پولیتزر سال ۲۰۱۱ بوده. این کتاب پر فروش، می‌پردازد به تأثیر اینترنت و کامپیوتر روی مغز ما انسان‌ها و نقشی که رسانه‌ها و دیگر فناوری‌ها روی شکل‌گیری طرز فکر ما داشته است. نیکلاس کار تا به‌ حال برای خیلی از روزنامه‌ها و مجلات مطرح دنیا مقاله نوشته است که از آن جمله می‌توان به آتلانتیک، وال استریت ژورنال و نیویورک تایمز اشاره کرد. مشخصات کتاب ایشان: کار، نیکلاس (1393). کم ‌عمق‌ها: اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟. مترجم امیر سپهرام. تهران: انتشارات مازیار.

دکتر محمد زره‌ساز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *