مقدمه
جامعهی اطلاعاتی امروز با چنان سرعتی داده تولید و بازنشر میکند که «زمان تأمل» در فرایند ادراک حقیقت بهطور چشمگیری کاهش یافته است (Ball, ۲۰۱۷؛ McIntyre, ۲۰۱۸). ظهور رسانههای اجتماعی، هوش مصنوعی و الگوریتمهای شخصیسازی، شناخت را از یک کنش تحلیلی به واکنشی عاطفی فروکاستهاند. در این میان، تابآوری شناختی ـ یعنی توان ایستادگی در برابر اغتشاش دادهها ـ به عاملی کلیدی در حفظ استقلال فکری انسان تبدیل شده است (Schmid, ۲۰۲۲).
مبانی نظری
در علوم رفتاری، تابآوری به توان سازگاری در برابر فشارها و تغییرات محیطی اطلاق میشود (Roberts et al., ۲۰۱۵). در فضای دیجیتال، این مفهوم به سطح شناختی و اخلاقی ارتقا یافته و «تابآوری دیجیتال» نام گرفته است؛ به معنای بازسازی توان قضاوت، تمرکز و تشخیص در شرایط اشباع اطلاعاتی (Heeks & Ospina, ۲۰۱۸؛ Müller et al., ۲۰۱۳).
پژوهشهای جدید بر پیوند همافزای میان سواد رسانهای و تابآوری دیجیتال تأکید دارند (McDougall, ۲۰۱۹؛ Hong & Kim, ۲۰۲۰). آموزش مهارتهای تحلیل و اعتبارسنجی دادهها در محیط دانشگاه، مقاومت دانشجویان در برابر اطلاعات نادرست را افزایش میدهد (Pennycook et al., ۲۰۲۱؛ Marten, ۲۰۲۵). از منظر معرفتشناسی معاصر نیز، توان داوری در عصر پساحقیقت نوعی کنش اخلاقی به شمار میآید (Austin, ۲۰۲۴).
بحث و تحلیل
در بستر رسانههای شبکهای، حقیقت به پدیدهای چندلایه و متکثر تبدیل شده است. «اتاقهای پژواک» و الگوریتمهای تقویتکنندهی سوگیری شناختی، کاربران را در حبابی از دادههای همسو محبوس میسازند (Lee & Chen, ۲۰۲۳). حاصل این روند، گسست میان داده و داوری است؛ دادهها بیوقفه تولید میشوند، اما توان قضاوت دربارهی صحت و اهمیت آنها رو به زوال میرود.
در چنین فضایی، تابآوری دیجیتال صرفاً مهارتی فنی نیست، بلکه فضیلتی شناختی ـ اخلاقی است: توانایی بازداشتن ذهن از واکنش فوری، و حفظ فاصلهی انتقادی از دادهها (Jolls, ۲۰۲۲؛ Parker, ۲۰۲۴). از این منظر، دانشگاه بهعنوان نهادی معرفتی، مسیولیت دارد بستری برای تمرین تأمل، گفتوگوی آزاد و تصحیح سوگیریهای شناختی فراهم آورد (NUS Centre, ۲۰۲۳).
مسیولیت و چالشهای دانشجویان در عصر آشوب اطلاعاتی
در روزگار کنونی، دانشجویان در نقطهی تلاقی علم و رسانه ایستادهاند. آنان از یکسو مخاطب مستقیم حجم عظیمی از محتوای دیجیتالاند و از سوی دیگر در فرایند تولید و تفسیر دانش نقش دارند. این دوگانگی، مسیولیتی تازه برای نسل دانشگاهی ایجاد کرده است.
مسیلهی اصلی امروز، نه صرفاً یافتن حقیقت، بلکه یادگیریِ زیستن در تردید است. در جهانی که مرز میان تحلیل و تبلیغ محو شده و احساس جای حقیقت را گرفته است، دانشجویان باید توان تمییز میان داده و داوری را در خود نهادینه کنند (Fararu, ۲۰۲۰؛ Azadkarsho, ۲۰۲۵).
به تعبیر آرنت (۱۹۶۷)، رسالت دانشگاه و دانشجو پاسداری از «فضای عمومیِ حقیقت» است؛ فضایی که در آن، اندیشیدن پیش از قضاوت نشانهی شجاعت است نه تأخیر. از این دیدگاه، تابآوری دانشجویانه به معنای مقاومت در برابر وسوسهی واکنش سریع و بازگشت به اخلاق سنجشگرانه در برابر نظام اطلاعرسانی شتابزده است (McGranahan, ۲۰۱۷).
این رسالت را میتوان در سه محور اصلی خلاصه کرد:
خودانتقادی شناختی: پرهیز از پذیرش یا بازنشر بیتأمل دادهها و تقویت سواد رسانهای تحلیلی؛
مشارکت گفتوگویی: ارتقای گفتوگوهای میانرشتهای برای بازسازی درک جمعی از حقیقت؛
اخلاق دانشگاهی دیجیتال: رعایت اصول استناد، دقت علمی و مسیولیت در کاربرد دانش در محیطهای آنلاین.
بدینترتیب، دانشجوی امروزی نهتنها مصرفکنندهی داده، بلکه نگهبان داوری است؛ صدایی میان هیاهوی بیپایان اطلاعات که با تفکر نقادانه، از عقلانیت در برابر آشوب محافظت میکند.
بحث و نتیجهگیری
تابآوری دیجیتال در عصر پساحقیقت مفهومی چندبعدی است که باید در کنار سواد رسانهای و تفکر انتقادی بهعنوان مهارت حیاتی زندگی مدرن در برنامههای دانشگاهی گنجانده شود. دانشجو، با پرورش داوری مستقل و پایبندی به اخلاق حقیقت، نهتنها خود را از تلاطم دادهها مصون میدارد، بلکه با کنش آگاهانه در عرصهی دانش، سنگری تازه برای پاسداری از حقیقت برپا میکند.
منابع
Austin, E. W. (۲۰۲۴). Media literacy theory of change and the message interpretation process model. Communication Theory, ۳۴(۴), ۱۶۷–۱۸۹.
Azadkarsho, M. (۲۰۲۵). Post-truth and the role of digital media. Retrieved from https://azadkarsho.ir
Ball, J. (۲۰۱۷). Post-truth: How bullshit conquered the world. Biteback Publishing.
Chen, L., & Lee, M. (۲۰۲۳). Building digital information resilience in a post-truth world. NUS Research Programme.
Fararu. (۲۰۲۰). Crisis of scientific credibility in the post-truth era. Fararu Analytical Review.
Heeks, R., & Ospina, A. V. (۲۰۱۸). Conceptualizing digital resilience: Learning, diversity, and flexibility. Information Systems Journal, ۲۸(۴).
Hong, S., & Kim, T. (۲۰۲۰). Media literacy and resilient information systems. Journal of Media Studies, ۳۶(۲).
Jolls, T. (۲۰۲۲). Building resiliency: Media literacy as a strategic defense strategy for the transatlantic space. ERYICA Policy Report.
Marten, P. L. (۲۰۲۵). Building resilience against online misinformation: A teacher-led training approach. Computers in Human Behavior.
McDougall, J. (۲۰۱۹). Media literacy versus digital skills: Rethinking critical engagement. European Journal of Communication, ۳۴(۶).
McGranahan, C. (۲۰۱۷). An anthropology of lying: Post-truth, fake news, and the anthropology of the present. Cultural Anthropology, ۳۲(۲).
McIntyre, L. (۲۰۱۸). Post-truth. MIT Press.
Müller, B., Roberts, C., & Pocetta, M. (۲۰۱۳). Resilience theory and digital systems. Technological Forecasting and Social Change, ۸۰(۳).
NUS Centre for Information Resilience. (۲۰۲۳). Building digital literacy for resilient societies. Singapore.
Parker, J. (۲۰۲۴). The role of higher education in the post-truth era. Journal of Higher Education Policy, ۴۸(۲).
Pennycook, G., Lee, J., & Rand, D. (۲۰۲۱). Fighting misinformation on social media through digital literacy interventions. Nature Human Behaviour, ۵(۷).
Roberts, C., Müller, B., & Pocetta, M. (۲۰۱۵). Resilience: From adaptation to transformation. Resilience: International Policies, Practices and Discourses, ۳(۴).
Schmid, S. (۲۰۲۲). Digital resilience in dealing with misinformation on social media. Journal of Information Systems Research, ۲۹(۳).

یک پاسخ
طرح مسئلهی تابآوری دیجیتال در پیوند با چالشهای عصر پساحقیقت، رویکردی ارزشمند و زمانهشناسانه است. تأکید این مقاله بر ابعاد روانشناختی و اخلاقی مواجهه با دادههای متراکم و روایتهای متضاد، ضرورت بازاندیشی در شیوههای تربیت دانشگاهی را برجسته میکند. توجه به توسعهی مهارتهای حقیقتجویی، سواد رسانهای پیشرفته و تقویت داوری انتقادی میتواند مسیر پایدارتری برای حضور آگاهانهی دانشجویان در زیست دیجیتال فراهم کند.