نشریه الکترونیکی شناسه

ISSN: 2538-5534​

به کجا می‎رویم؟ نقدی بر گرایش به انتشار مقاله ISI در ایران

kiyani issu03

به کجا می‎رویم؟ نقدی بر گرایش به انتشار مقاله ISI در ایران

چند سالی هست که در حوزۀ دانش و پژوهش کشور ما، امری معمول و شایع در همه جای دنیا، اهمیتی فوق‌العاده و استثنایی یافته و اگر از این وضعیت هیجانی گذر کنیم، چه بسا در آیندۀ نزدیک مایه خُسران و موجب بحران شود. بسیاری تصور می‌کنند که تنها راه پیشرفت علمی کشور، انتشار مقاله‌ها در نمایه‌های بین‌المللی، بویژه مجله‌های نمایه‌شده در ISIاست، اما افرادی نیز وجود دارند که ISIرا ملاک اصلی پیشرفت علمی نمی‌دانند. مخالفت‌ها و موافقت‌ها با نگارش مقاله درISI از زمانی اهمیت بیشتری پیدا کرد که نمایه‌سازی مقاله‌ها درISI یکی از معیارهای مهم در آیین‌نامه ارتقای اعضای هیات علمی شد[۳] و به احتمال فراوان همین باعث گرایش اساسی پژوهشگران به انتشار مقاله در این مجله‌ها شد. براساس این آیین‌نامه به نویسنده مقاله پاداش مالی قابل توجهی داده می‌شد، در عین حال نشر این گونه مقاله‌ها در ارزیابی امتیازهای مربوط به ارتقای علمی اعضای هییت علمی، وزن قابل توجهی یافت.

 اگر چه هم‌اکنون آیین‌نامه ارتقا بازنگری شده[۴] و ارایه طرح‌های کاربردی و کرسی‌های نظریه‌پردازی، ثبت اختراع، کسب رتبه در جشنواره‌های ملی و بین‌المللی مرتبط با حوزه تخصصی، و انتشار مقاله در ISC (پایگاه استنادی علوم جهان اسلام) نیز جزیی از این ارتقا محسوب می‌شوند، اما همچنان مخالفان و موافقان باISI بر سر عقاید خود پافشاری می‌کنند. طیف متنوع چهره‌هایی که در مخالفت با رسمیت یافتن چنین ملاکی در صحنه حاضر شدند قابل است؛ از دکتر رضا داوری[۵] (۱۳۸۷)، دکتر محمدحسین دیانی (۱۳۸۹) و دکتر مهدی گلشنی (۱۳۸۵) تا دکتر نعمت‌الله فاضلی (۱۳۸۶) و مهندس عباس جاسبی (۱۳۹۰)، در مقابل موافقان بسیاری درباره ادعای رشد علم بر اساس تعداد مقاله‌های منتشر شدهISI و تعداد استناد‌های این مقاله‌ها به نگارش‌مقاله‌روی آورده‌اند که شاخص‌ترین این افراد دکتر محمدعلی زلفی‌گل (۱۳۹۲) است. شاید ضروری باشد تا نگاهی به این وضعیت داشته باشیم و به این پرسش اساسی بپردازیم که کدام یک از طرفین این چالش درست می‌گویند: آیا میزان فعالیت پژوهشی و علمی یک عضو هیأت علمی را می‌توان به کمک میزان نشر مقاله‌ها خارجی وی محک زد یا خیر؟ آیا افزایش مقاله‌های ایرانیان در مجله‌های علمی خارجی نشان‌دهنده رشد مناسب و هدفمند علم در ایران است؟ هر دو پرسش درباره جایگاه نشر مقاله خارجی است.

دکتر محمدحسین دیانی[۶] (۱۳۸۰) در نوشته‌ای کوتاه با نام «کوچ اندیشه‌ها»، معایب اجرای آیین‌نامه ارتقا را شرح داد و تصریح کرد که «هر اقدام تشویقی باید رشد، بالندگی، سرزندگی و پویا شدن مراکز تحقیقاتی داخلی و منابع تبادلات اطلاعات علمی را ابتدا در داخل و سپس در خارج از ایران به دنبال داشته باشد». وی بیان داشت که به اندیشه‌هایی روی بیاوریم که بنیادهای تولید و اشاعه دانش را در داخل کشور تقویت می‌کند و جایگاه ایران را در سهم دانش جهانی ارتقا می‌بخشد.

نوع رویکرد موجود به بالا بردن تولید علم در ایران، بویژه تأکید بر افزایش تعداد مقاله‌های چاپ شده در مجله‌های مورد تأیید موسسه ISIمورد انتقاد بسیاری از صاحب‌نظران در برخی کشورها و از جمله ایران قرار گرفته است (فتاحی، ۱۳۹۰). نافذترین افراد مخالف این ادعا، دکتر رضا داوری اردکانی است که «وصیت‌نامه علمی» خود را به این موضوع اختصاص داد. وی این رویکرد را نامناسب تشخیص داده و می‌گوید: «حرفى نیست، مقاله‌نویسى در مجله‌هاى ISIرا تشویق کنیم، اما الزام دانشمندان به این کار و موکول کردن ارتقا در مراتب دانشگاهى به داشتن مقاله در ISIنشانه خوبى نیست و شاید با روح علم ناسازگار باشد».

دکتر داوری اردکانی (۱۳۸۷) در کتابی تحت عنوان «علم و سیاست‌های آموزشی–پژوهشی» در زمینه برداشت‌های سطحی از مفهوم تولید علم هشدار داد. وی بر این باور است که: «از حدود پنجاه سال پیش که مسیله پژوهش در کشور ما مطرح شده است، پیشرفت علم را در ظاهرترین صورت آن یعنی در افزایش تعداد مقاله‌ها دیده­اند و این کم اعتبارترین شاخص و ملاک را ملاک مطلق و قطعی پیشرفت علم تلقی کرده­اند. البته تعداد مقاله‌ها و کتاب‌ها اگر دقیق و تحقیقی باشد نشانه پیشرفت علم است، اما وقتی این نشانه یعنی افزایش تعداد مقاله‌ها، جای علم و پیشرفت آن را می­گیرد یا اصل اساسی سیاست علم می‌شود، می­توان گفت که ترتیب و نظام جهان علم چنان‌که باید درک نشده ­است و نظم و برنامه پژوهش وجود ندارد». وی همچنین اعتقاد دارد «از جهت وقوعی، قضیه معکوس است یعنی تا علم و نظم علمی نباشد، مقاله‌های خوب و دقیق و تحقیقی کافی نوشته نمی­شود. می­گویند دانشگاه و پژوهشگاه داریم و کسانی در آنجاها پژوهش می­کنند و مقاله می‌نویسند پس می­توان آنها را تشویق و وادار کرد که بیشتر پژوهش کنند و بنویسند و به این ترتیب تعداد مقاله‌ها افزایش می­یابد و علم پیش می­رود ولی این تلقی مکانیکی که از ده‌ها سال پیش تنها اصل و ره­آموز علمِ کشور بوده هیچ معجزه­ای نکرده و گشایشی از آن حاصل نشده ­است». وی توسعه علمی حاصل از این رویکرد را توهمی بیش نمی‌داند و با اشاره به لزوم توجه به علوم انسانی در تدوین سیاست علم می‌افزاید «یکی از کمک‌های علوم انسانی می‌تواند این باشد که ملاک‌های پیشرفت علم و راه‌های آن را نشان دهد و بفهماند که برای توسعه علم باید شرایط را مهیا کرد و صرف التزام به نوشتن مقاله به زبان خارجی و چاپ آن در مجله‌های کشورهای دیگر کارساز نیست و شاید گاهی ناآشنایی با طبیعت علم باشد». وی انتشار مقاله در مجله‌های خارجی را نوعی فرار مغزها قلمداد می‌کند و می‌گوید «اگر وظیفه دانشمندان نوشتن مقاله و فرستادن آن به خارج است، چرا باید از فرار مغزها ناراضی باشیم».

بسیاری از موافقان انتشار مقاله در ISIاز جمله دکتر محمدعلی زلفی‌گل (۱۳۹۲) نیز با کلیات این سخنان موافق هستند، اما معتقدند توسعه علمی کشور، نه تنها توهم نیست، بلکه واقعیتی انکارناپذیر است. فرآیند پژوهش در مرزهای دانش، علاوه بر رشد تعداد مقاله‌های علمی کشور، پیامد‌های بسیار با ارزشتری به همراه داشته است. در این سال‌ها، نسل جدیدی از پژوهشگران کشور تربیت شده‌اند که علاوه بر آشنایی به روش تحقیق در مرزهای دانش، نگاهی جدی به حل مسایل و موضوعات مورد نیاز کشور دارند و در این زمینه به موفقیت‌های بزرگی نیز دست یافته‌اند.پیشرفت‌های اخیر علمی ایران در زمینه‌های پزشکی، صنایع دفاعی و هسته‌ای، از جمله بارزترین این دستاوردهای علمی است. از سوی دیگر، در این سال‌ها به موازات افزایش تولید مقاله‌های علمی، گفتمان علمی که قرن‌ها در این مملکت غریب و دور افتاده بود، به عنوان یکی از گفتمان‌های رایج مسیولان کشور تبدیل شده است (مختاری، ۱۳۸۶). از نظر این افراد انتشار مقاله در ISI نه تنها فرار مغزها نیست، بلکه منجر می‌شود صاحب‌نظران علم بتوانند آن را ارزیابی و کم و کاستی‌های آن را گوشزد کنند. به راستی آیا ما در همه زمینه‌های علمی علوم پایه و فنی و مهندسی به آن درجه از توانایی رسیده‌ایم که بی‌نیاز از ارزیابی دیگر دانشمندان جهان باشیم؟

گرچه انتقادی‌های دکتر داوری اردکانی جنبه کیفی مسیله را مورد توجه قرار داده است، اما جنبه‌های کمّی مسیله نیز در حال رخ دادن است. یکی از مهمترین این موارد، در میزگرد نقش ISI در رشد علمی ایران که در سال ۱۳۸۶ تشکیل شد، مطرح شد. در این میزگرد اعلام شد تنها ۲ درصد از مقاله‌هایISI در داخل کشور قابل استفاده است، به این معنی که ما با هزینه ایران به تولید مقاله‌هایی می‌پردازیم که به رشد علمی غرب کمک می‌کند (دیانی، ۱۳۸۹).

برای سنجش رشد علمی کشور صرف این که مقاله‌ای درISI منتشر شده، کافی نیست و نباید باقی عناصر پیشرفت ملی را نادیده گرفت. مقاله یکی از ابزارهای توسعه است، اما همه شاخص‌های توسعه، وابسته به چاپ مقاله در مجله‌هایISI نیستند و نباید برای سنجش شاخص‌های توسعه‌یافتگی تنها به چاپ مقاله‌ها در مجله‌های ISI اکتفا کرد.تولید علم مفهوم وسیعی را در بر می‌گیرد که مدارک علمی، بخش مهمی از آن محسوب می‌شوند. در میان مدارک علمی نیز مقاله‌ها جایگاه مهمی دارند. در عین حال، در علم‌سنجی علاوه بر شاخص‌های مربوط به نمایه‌سازی مقاله‌ها که اطلاعات آن با استفاده از پایگاه‌های استنادی به دست می‌آید، شاخص‌های دیگری همچون «میزان دستیابی به فن‌آوری»، «پروانه‌های ثبت اختراعات»، «ارزش قراردادهای حاصل دستاوردهای علمی» و مانند آن وجود دارد که مورد توجه قرار می‌گیرد. اگر شاخص‌های دیگر را به تناسب رشد مقاله‌ها تقویت نکنیم، مقاله‌گرا و مدرک‌گرا می‌شویم و در نهایت نتایج آن‌ها به صنعت، فن‌آوری و رفع مشکلات کشور پیوند زده نمی‌شود. هم‌اکنون بررسی‌ها نشان می‌دهد که به نسبت هر ۱۰۰ هیات علمی کشور، ۹۹ مقاله و تنها یک اختراع وجود دارد (نوروزی چاکلی، ۱۳۸۸) و این بیانگر این واقعیت است که در سال‌های اخیر تعداد مقاله‌های علمی دانشمندان ایرانی رشد قابل قبولی داشته، ولی از نظر میزان ثبت اختراع‌ها به عنوان یکی از شاخص‌های فناوری وضعیت مطلوبی نداریم. بنابراین صرف چاپ این مقاله‌ها فایده چندانی ندارد، بلکه در گردونه اقتصاد دانش‌بنیان باید علم ما به فن‌آوری تبدیل شود. یعنی ایده به محصول تبدیل شود تا ما بازار فن‌آوری داشته باشیم.

حتی چنانچه، به دلیل ضرورت رقابت ایران با سایر کشورهای در حال رشد، پژوهش از اولویت واقعی در دانشگاه‌ها برخوردار باشد، شاید یکی دیگر از نکاتی که در این راستا مورد غفلت واقع شده است، عدم توجه به نیازهای واقعی جامعه، بویژه نیازهای بومی در فعالیت‌های پژوهشی است. برعکس،

تاکید بر چاپ مقاله انگلیسی در مجله‌های خارجی می‌تواند جامعه دانشگاهی ما را از پاسخ به نیازهای بومی غافل کند و حتی موجب فرار مغزها شود، هرچند که فرد پژوهشگر (یعنی نویسنده مقاله) به لحاظ فیزیکی در ایران زندگی کند. در واقع، اندیشه و مغز وی مهاجرت کرده است (فتاحی، ۱۳۹۰).

نکته مهم دیگری که نباید از آن غافل بود این است که در جریان رقابت و رسیدن به توان بقا در محیط کنونی دانشگاه‌ها، گاه افراد ضعیف به‌ناچار از ترفندهای دیگری غیر از دانش خود سود می‌جویند. توسل به سوء استفاده از دستاوردهای پژوهشگران دیگر و نسخه‌برداری از مقاله‌های دیگران یکی از این راه‌های غیراخلاقی برای شرکت در مسابقه‌ای است که اعضای هییت علمی را به رقابت وادار می‌کند. در همین چند سال گذشته که نبرد گلادیاتوری در دانشگاه‌های ایران نیز شدت گرفته است، شاهد چنین سوء استفاده‌ها و دزدی‌های علمی بوده‌ایم. برخی از این موارد داخلی بوده و بازتاب آن تنها در محافل علمی داخل کشور مطرح شده است، اما برخی دیگر، مواردی بوده است که اعضای هییت علمی متاسفانه مقاله‌های منتشره پژوهشگران خارجی را آن هم به شکل کامل به نام خود در مجله‌های دیگر به چاپ رسانیده‌اند و از این بابت اعتبار دانشگاه‌ها و پژوهشگران ایران را در سطح بین‌المللی خدشه‌دار کرده‌اند(فتاحی، ۱۳۹۰). اینجاست که انسان باید از افتادن در ورطه علم غیرمفید به خداوند متعال پناه برد: اللهم انی اعوذ بک من علم لاینفع[۷].

در جهان پرشتاب امروز، لزوم ارتباط با جهانِ علم، امری بدیهی و روشن است و ارایه و نقد پیشرفت‌های علمی در مجامع بین‌المللی موجب قوام، هم‌افزایی و بالا رفتن جایگاه علمی کشور می‌شود. اکنون چه بخواهیم و چه نخواهیم، همه در همه جا حاضرند، اما اگر حضور موثر می‌خواهیم باید بکوشیم جهان پژوهش را بنیاد کنیم و در پی مسایل حقیقی و نه انتزاعی باشیم. در این صورت، هم علم کارساز داریم و هم در عرصه جهانی و در رتبه‌بندی علم کشورها جای مناسب پیدا می‌کنیم. اما اگر غایت اسم و شهرت و رتبه باشد، امکان و احتمال انحراف و ظاهرسازی بسیار است و اگر هیچ انحرافی هم نباشد دانشمندان در مسابقه پرنویسی از پژوهش جدی روی می‌گردانند و احیاناً به کارهای عادی و پیش پا افتاده که به درد هیچ چیز و هیچ کس و هیچ جا نمی‌خورد می‌پردازند. علم اگر بیگانه با جامعه باشد و جامعه نداند که دانشمندان خود چه می‌کنند و برای چه به پژوهش می‌پردازند و ثمره پژوهش‌آن‌ها در چیست، بیگانه و دورافتاده و بی‌اثر است. به هر حال علمی که برای توسعه کشور لازم است باید در سیستم علمی متناسب با توسعه علمی کشور جایی داشته باشد.

نکته‌ای که نباید از نظر دور داشت این است که چاپ مقاله‌ها در ISI در حوزه‌های مختلف علمی قابل مقایسه با یکدیگر نیست و به دلیل تفاوت‌های ماهوی علوم می‌توان گفت ISI متناسب با نیازهای علوم انسانی نیست. ما باید نگاه و زاویه دید خود را وسیع‌تر کنیم و البته نگاه بین‌المللی و نگاه بومی هیچکدام به تنهایی کافی نیست، بلکه باید جامع‌نگرتر باشیم و به موازات چاپ مقاله‌ها در مجله‌های بین‌المللی ISI،باید به فضای علمی و پژوهشی داخلی احترام بگذاریم و به مجله‌های علمی- پژوهشی داخلی نیز اهمیت بدهیم. در این میان، تقویت نشریات علمی داخلی و حذف وابستگی به ISI و جایگزینی مرکزی مثل ISC (پایگاه استنادی علوم جهان اسلام) را باید اقدامی مناسب برای برون‌رفت از چنین وضعیتی محسوب کرد.

عوامل مهم موثر در تولید علم شامل منابع انسانی، ملزومات پژوهشی، مدیریت کلان و عالمانه، سیستم نمایه‌سازی توانمند، استانداردهای علمی است و در استاندارد‌سازی باید به عواملی از جمله ماهیت رشته‌ها، ماهیت بومی علم، ماهیت بین‌المللی علم، موقعیت و محل، نوع سند علمی،‌ مقطع و نوع ارتقا، کمیت و کیفیت، نظری و عملی، محیط، دایره و محل انتشار، اخلاق علمی و کار تیمی و گروهی توجه شود (زلفی‌گل، ۱۳۹۲).

یکی از اهداف علم ایجاد ثروت و رفاه است، باید تلاش شود چرخه تولید علم و تبدیل آن به فن‌آوری کامل شود، فن‌آوری هم زندگی را راحت‌تر می‌کند. پس توسعه علمی به طور مستقیم با توسعه انسانی و رفاه رابطه دارد. برهمین اساس، شاخص‌های توسعه علم و فن‌آوری نقش مهمی در شاخص توسعه انسانی دارند. خوشبختانه با تدوین نقشه جامع علمی کشور[۸] و تعیین حوزه‌های راهبردی[۹] و تدوین سیاست علمی کشور افق روشنی در انتظار نهضت تولید علم و آینده علمی کشور است و بر این اساس کشور ما در چند سال اخیر رشد قابل توجهی در شاخص‌های زیرساختی علم داشته است.

و بالاخره نکته آخر اینکه تدوین سیاست علم موقوف به شناخت تاریخی علم و آشنایی با جهانی است که در آن به سر می‌بریم. سیاست علم و پژوهش باید متناسب با وضع علم در هر کشور باشد. سیاست علم را باید صاحب‌نظران هر کشور با توجه به شرایط و امکان‌های خود تدوین کنند. علم نور است و نور مخفی نمی‌ماند و همواره و در همه جا جوینده و خریدار دارد. ISI بدون علم هیچ است و نمی‌تواند به علم اعتبار دهد و یارای آن را ندارد که بر آفتاب علم سایه افکند، اما می‌تواند میزانی از اعتبار مقاله‌های علمی را از دید صاحب‌نظران آن علم نشان دهد

 قصد این نوشتار به هیچ صورت، کوچک شمردن علم نیست، بلکه حمایت از دیدگاه‌هایی است که به قوام جهان علم و پژوهش یاری می‌رساند. مطرح شدن دوباره این بحث‌ها می‌تواند به ما یادآور شود که چه کمبودها و کاستی‌هایی داریم. به نظر من حتی دانشِ تکراری و پژوهش رسمی را هم گرامی باید داشت، اما نباید به چنین دانش و پژوهشی اکتفا کرد.  

منابع

۱. جاسبی، عباس (۱۳۹۰). مقاله ISI، معیار یا نیازمند معیار؟. روزنامه آفرینش، ۱۴ آبان ۱۳۹۰، ص ۱.

۲. داوری اردکانی، رضا (۱۳۸۷). علم و سیاست‌های آموزشی – پژوهشی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

۳. دیانی ، محمدحسین (۱۳۶۱). کتابسنجی.نشر دانش، ۳(۲)، ص ۴۰-۴۷.

۴.دیانی، محمد حسین (۱۳۸۰). کوچ اندیشه‌ها. کتابداری و اطلاع رسانی، ۴ (۱)، ص. ۱-۷.

۵. دیانی، محمد حسین (۱۳۸۹). شواهد کاذب در بازنمون رشد علم ایران. کتابداری و اطلاع رسانی، ۵۲ (۴)، ص. ۵- ۸.

۶. زلفی گل، محمد علی (۱۳۹۲). گفت‌وگو با خبرنگار پژوهشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) بازیابی ۳ مهر، ۱۳۹۲ از http://www.isna.ir/fa/news

۷. فاضلی، نعمت‌الله (۱۳۸۶).چالش‌های علوم انسانی در ایران. علوم اجتماعی دانشگاه‌علامه‌طباطبایی،۳۱. بازیابی۱۷مهر،۱۳۹۲از http://www.farhangshenasi.ir/persian/node/۱۸۴

۸. فتاحی، رحمت الله (۱۳۹۰). گلادیاتورهای عصر دانش. بازیابی ۳ مهر، ۱۳۹۲ از http://www۲.atfmag.info/۱۳۹۰/۰۷/۱۶/gladiator

۹. گلشنی، مهدی و اکبر حیدری (۱۳۸۵). تحلیلی بر رشد مقالات ایران در تحت پوشش آی اس آی (ISI): چه باید کرد؟. پژوهشگران، ۸ و ۹. بازیابی ۱۷ مهر، ۱۳۹۲ از http://www.hawzah.net/fa/magazine/magart/۶۲۸۰/۶۲۹۳/۶۹۸۰۶

۱۰. مجمع تشخیص مصلحت نظام. (۲۰ آذر ۱۳۸۲). سیاست های کلی برنامه چهارم‌توسعه.بازیابی۱۷مهر،۱۳۹۲از http://old.maslahat.ir/Contents.aspx?p=۶e۳۸۶۸۹۷-۵۵۸۴-۴ac۰-۸۳۵c-۸۶۱۶۹۰ab۷۲f۸

۱۱. مختاری، بابک (۱۳۸۶). توسعه علمی ایران توهم نیست. بازیابی ۱ مهر، ۱۳۹۲ از http://www.afayaz.blogfa.com/post-۱۱.aspx                    

۱۲.نوروزی چاکلی، عبدالرضا (۱۳۸۸). علم‌سنجی ایرانی درگفتگوی تفصیلی با دکترنوروزی‌چاکلی.بازیابی۶مهر،۱۳۹۲از http://www.nrisp.ac.ir/find.php?item=۱.۳۹.۱۵۸.fa                    

[۱]. این مقاله با دید کلان‌نگر به این موضوع می‌پردازد و مسایل مرتبط با رشته علم اطلاعات و دانش‌شناسی را نیز در بر می‌گیرد. از طرف دیگر از آنجا که متخصصان رشته ما در حوزه علم‌سنجی در حوزه خرد (رشته علم‌سنجی در مقطع کارشناسی ارشد) و کلان (پایگاه استنادی جهان اسلام) مسیولیت و ارتباط با این موضوع پیدا می‌کنند، این مسیله برای پژوهشگران رشته اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

[۲]. کارشناس ارشد علم اطلاعات و دانش‌شناسی و کارشناس مسیول کتابخانه و مرکز منابع علمی دانشکده علوم پایه دانشگاه شاهد تهران

[۳].آیین‌نامه ارتقای مرتبه اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها و موسسه‌های آموزش عالی، پژوهشی و فناوری مصوب ۱۸/۸/۱۳۸۷

[۴]. شیوه‌نامه اجرایی آیین‌نامه ارتقای مرتبه اعضای هیات علمی مصوب جلسه ۶۷۹ مورخ ۱۴/۱۰/۱۳۸۹ لازم الاجرا از تاریخ ۱/۶/۱۳۹۰

[۵] . رییس فعلی فرهنگستان علوم

[۶] . برای اولین بار در ایران دکتر محمدحسین دیانی (۱۳۶۱) در مقاله‌ای با عنوان «کتابسنجی» نقش میزان استفاده از مقاله‌های مجله‌هایISI در گزینش مجله‌ها برای مجموعه کتابخانه‌ها را شرح داد و به نقد و بررسی شاخص‌های مورد استفاده این موسسه پرداخت.

[۷]. مفاتیح‌الجنان. تعقیبات نماز عصر.

[۸]. سند مذکور پس از تهیه در سال ۱۳۸۶ برای تصویب به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارایه گشت. پس از بحث و تبادل نظر و همچنین اصلاحات اساسی بر روی آن، در نهایت سند نقشه جامع علمی کشور در بهمن سال ۱۳۸۹ درجلسه ۶۷۹ شورای عالی انقلاب فرهنگی مورخ ۱۴/۱۰/۱۳۸۹ به تصویب شورا رسید.

 [۹]. در سیاست‌های کلّی برنامه چهارم توسعه کشور (بند نهم در زمینه امور فرهنگی، علمی و فناوری) ۶ حوزه علمی ریزفناوری، فناوری‌های زیستی، اطلاعات و ارتباطات، زیست محیطی، هوافضا و هسته‌ای به عنوان حوزه‌های راهبردی در نظر گرفته شده است.

حمیدرضا کیانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *