آنگونه که دوست داریم داوری شویم، داوری کنیم
بالأخره انتظار طولانی به آخر میرسد. نمیداند چند ماه و چند روز طول کشیده و دیگر حسابش را ندارد. سعی میکند خوشبین باشد و این انتظار را به پای دقت داورها میگذارد. با اشتیاق، نامه نظر داوران” را باز میکند. این اولین باری است که با زحمت فراوان مقالهای را تهیهکرده و برای مجله … فرستاده است. از مقدمه سر دبیر به سرعت میگذرد و میرود سراغ اصل مطلب تا ببیند نظر داوران چیست. نکته به نکته میخواند و پیش میرود. لحن تند و تیز نوشته، ناراحتش میکند. با خودش فکر میکند که چه فکر میکرد و چه شد! حتماً مقالهاش، مقاله نبوده که داور اینگونه نظر داده است. باورش نمیشود با آن همه وسواس و دقتی که به خرج داده، مقالهای نوشته که به قول داور کاملاً ناشیانه و سطحی است! با خودش فکر میکند حتماً مقالهاش رد شده است. با ناامیدی و از سر کنجکاوی به ادامه نامه نگاهی میکند. به سادگی میشود فهمید که بقیه نظرها را داور دیگری نوشته است. تعجب میکند! این یکی لحن کاملاً متفاوتی دارد. کمی آرام میشود و تکتک نظرها را تا انتها میخواند. احساس میکند راهنمایی کنار دستش نشسته و به او میگوید برای بهتر شدن مقالهاش چه بکند و چه نکند. به نظر نهایی داورها که میرسد، نفس راحتی میکشد. “با برخی اصلاحات قابل چاپ”. فایل مقالهاش را باز میکند و نظر داورها را کنار دستش میگذارد و… .
به احتمال زیاد این داستان برای من، شما هم اتفاق افتاده است. البته ممکن است با هربار ارسال مقاله برای یک مجله (داخلی) کمی این داستان تغییر کند. با این حال، به نظر میرسد اصل داستان یکی است: مصائب داوری در مجله داخلی. در این نوشته کوتاه قصد داریم به برخی نکاتی اشارهکنیم که میتواند مستقیم یا غیرمستقیم در داوری مقالهها تأثیرگذار باشد:
– تازهکاران یا کهنهکاران؟ بدون تردید تجربه داوری از عوامل تأثیرگذار بر کیفیت داوری مقالهها است. رابطه مستقیم و مثبت میان تجربه و کیفیت داوری قابل انکار نیست. تجربهای که این داوران طی سالها به دست آوردهاند، به احتمال فراوان کیفیت و به دنبال آن سرعت فرایند داوری مقالهها را افزایش میدهد. البته این به شرطی است که مشغلههای علمی و اجرایی فراوان کهنهکاران این عرصه، کیفیت و سرعت فعالیت داوریشان را تحت تأثیر قرار ندهد. این قاعده که کهنهکاران، نتایج باکیفیتتری در داوری ارائه میکنند، میتواند استثنا هم داشته باشد. شاهد این ادعا داوریهایی است که برخی تازهکاران و جوانان برخی مجلهها انجام میدهند. به نظر میرسد اعتماد به تازهکاران این عرصه و فراهم نمودن بستری برای انتقال دانش داوران کهنهکار به آنها، میتواند ضمن افزایش کیفیت داوریها، با افزودن نیروی جوان و درعینحال دارای دانش و تجربه داوری، سرعت این فرایند در مجلهها را به میزان قابلتوجهی افزایش دهد.
– جای خالی آموزش: نکته تأثیرگذار دیگر بر داوری مقالهها، نبود بستر مناسب آموزش داوری علمی برای مجلههای دارای درجههای مختلف علمی/بدون درجه است. به نظر میرسد بیشترِ داوران رشته، دانش و تجربه داوری خود را از طریق آزمون و خطا و شاید باکمی مطالعه یا جستجو و یا اگر اندکی بخت با آنها یار باشد، به طور غیررسمی از همسخن شدن و مشورت با تجربهمندان این حوزه به دست آوردهاند. به بیانی دیگر، در کشور ما به جز در مواردی معدود، به آموزش داوری توجه جدی نشده و اندک تلاشهایی که در این زمینه انجامگرفته، منحصر به نشستها و کارگاههای محدود و پراکندهای است که توسط برخی نهادها و انجمنها (به عنوان نمونه به اینجا، اینجا و اینجا بنگرید) برگزار شده است.
– اخلاق داوری: بازخوردهای غیررسمی نویسندگان مقالات از نظراتی که داوران در مورد آثارشان بیان کردهاند، گاه و بیگاه نشان از رعایت نکردن اخلاق داوری در میان آنها دارد. شاید بتوان یکی از دلایل این بیاخلاقیها را در مورد بالا (عدم آموزش داوری) جستجو کرد. آموزش اصول اخلاق داوری و مصداقهای داوری اخلاق مدار و نظارت و حساسیت سردبیران نشریهها نسبت به اظهارنظرهای داوران در مورد مقالات میتواند کیفیت داوری را تحت تأثیر قرار دهد.
– نقد یا داوری: گاه پیش میآید که داوران به جای داوری مقاله، سراسر به نقد آن میپردازند. اگر نقد جایگزین داوری شود و داور (بخوانید نقاد) نه بااخلاق داوری آشنا باشد و نه اصول و روش نقد را بداند، میتوان تصور کرد که نتیجه داوری چه خواهد شد (چیزی شبیه به نظر داور اول در داستان ابتدایی این نوشته!). (تفاوت نقد و داوری را در اینجا بخوانید).
– داوری ساختاری/ محتوایی/اثربخشی؟ برخی مسائل داوری برخاسته از چارچوبهایی است که مجلهها برای داوران تعیین میکنند. مجلههای که از داوران میخواهند بر اساس ساختار از پیش تعیینشده در مورد مقالات قضاوت کنند در اصل، اختیار داوری کامل را به آنها ندادهاند و بر همین مبنا نمیتوان انتظار برو نداد کاملی از کار آنها داشت. هرچند تکیه صرف بر معیارهای محتوایی و یا اثربخشی نیز مشکلی مشابه را به وجود میآورد. در پیش گرفتن رویکرد ترکیبی میتواند گزینه مناسبی برای سپردن مقالات به داوران باشد.
– برخی از مشکلات نانوشته:
متأسفانه برخی مسائلی که دامنگیر داوری مجلهها است، گاه به سبب انحصار خواهی داوران و تعصب آنها به حوزهای است که در آن فعالیت میکنند. این دسته از داوران که خود را صاحبنظر و سبک در یک یا چند موضوع میدانند، مغرضانه و با شاید با سختگیری نابجا در مورد مقالههایی که در حوزه فعالیتشان به دستشان میرسد برخورد میکنند. نتیجه چنین داوری را میتوان حدس زد!
§ نبود تخصص موضوعی، آسیبی جدی برای داوری قلمداد میشود. سرعت رشد علم و ظهور حوزههای نوین، آثاری را پدید میآورند که بدون تردید نیازمند داورانی متخصص برای قضاوت صحیح در مورد آنها است. رشد نامتناسب دو سوی این معادله (نویسندگان متخصص و داوران متخصص) به ویژه در رشتههایی که علم با سرعت زیادی در آنها رشد میکند و همچنین در حوزههای میانرشتهای، داوری را دچار مشکلات بسیاری کرده است.
§ طولانی شدن زمان داوری، از چالشهای عمدهای است که تقریباً صف انتظار نویسندگان و متقاضیان انتشار مقاله در مجلهها با آن آشنا هستند. بسیاری از عواملی که در بالا به آنها اشاره شد، زمینهساز به طول انجامیدن داوری هستند. این انتظار بنا به دلایل متعددی خارج از حوصله نویسندگان است و پتانسیل ایجاد چالشی دیگر در برابر داوری را دارد: ارتباطهای غیررسمی!
§ ارتباطهای غیررسمی، (در حالتی خوشبینانه) آخرین چاره برخی نویسندگان است. البته نه عامه نویسندگان. استفاده از ارتباطهای غیررسمی تنها در وسع کسانی است که خودشان عهدهدار داوری باشند، یا داد و گرفتهای علمی در میانشان برقرار باشد. در چنین حالتی میتوان انتظار داشت مقاله در موعد مقرر و به نحو رضایتبخش مورد داوری (بخوانید داوری صوری) قرار گیرد.
§ از دیگر عوامل نانوشتهای که منجر به طولانی شدن زمان داوری میشود، پاداش اندک در برابر کار طولانی داوری است. رعایت تمام جوانب و نکات داوری علمی، زمان قابلتوجهی را از داور میگیرد. به ازای زمانی که داور برای انجام کارش هزینه کند، انتظار کسب سود متناسبی را دارد. پاداش ناچیز و در بسیاری موارد، هیچی که به داوران داده (ن) میشود نمیتواند جبرانکننده زمان صرف شده باشد. داوران تازهکار ممکن است سود داوری را در کسب تجربه، آشنایی با حوزههای پژوهشی، تمرین نگارش علمی و مانند آنها و داوران کهنهکار، ادای دین به حرفه جبرانکننده هزینه صرف شده بدانند.
این عوامل و بسیاری عوامل دیگر، حلقههای زنجیری هستند که بسیار از آنها زاینده و بسیاری دیگر فزاینده قوتِ این نقاط ضعف هستند. کنترل و بهبود بسیاری از چالشهایی که برشمرده شد، و یا دستکم در نظر داشتن آنها به هنگام داوری، میتواند باعث شود اصلی دیرینه، پابرجا و اخلاقی را همیشه مد نظر قرار دهیم، یعنی:
“هر طور که دوست داریم داوری نکنیم، بلکه آن گونه که دوست داریم داوری شویم، داوری کنیم!”