نشست تخصصی علمسنجی و کرونا
با حضور:
دکتر محمدرضا قانع ( علمسنجی و بحران کوید 19: بایدها و نبایدها)
دکتر سعید اسدی ( آسیبشناسی پژوهشهای مرتبط با کرونا با رویکرد علمسنجی)
دکتر فیروزه دوخانی ( ارزیابی پژوهشهای کوید 19 با رویکرد آلتمتریکس)
دکتر شیما مرادی ( تفسیر سنجههای وبی و کارکرد رسانههای اجتماعی در ارزیابی پژوهشهای کوید 19)
مجری-کارشناس:
دکتر محمد زرهساز (عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی و مسئول کمیته پژوهش انجمن علمی کتابداری و اطلاعرسانی ایران)
پیادهسازی شده توسط:
اسراء زرهساز
تاریخ برگزاری: سهشنبه 6 خرداد 1399، ساعت: 21 – 23
این نشست به شکل لایو در صفحه اینستگرام انجمن (با آدرس @ilisa1345) برگزار شد.
دکتر زرهساز: عرض سلام و خوشامدگویی خدمت شما همه عزیزان دارم. اعضای هیئتمدیره انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران، دنبالکنندگان صفحه انجمن، کتابدارها و آرشیویستها و متخصصان علوم اطلاعات، دانشجویان عزیز و عزیزانی که در جاهای مختلف کشور حضور دارند و به برکت اینستاگرام این افتخار را داریم که میزبان آنها باشیم. همینطور خدمت مهمانان عزیز امشب هم سلام دارم و امیدوارم در مجموع مباحث خوبی داشته باشیم.
اولین نشست تخصصی از مجموع نشستهای تخصصی انجمن کتابداری و اطلاعرسانی با موضوع علمسنجی و کرونا را امروز خواهیم داشت. در کمیته پژوهش این نشستها به صورت ماهانه دنبال خواهد شد و به نوعی جایگزین نشستها و همایشهای ماهانه انجمن است که الحمدالله از طریق رسانه اینستگرام میتوانیم این نشستها را داشته باشیم و به صورت آنلاین برگزار کنیم و احساس من این است که مخاطبان زیادی خواهد داشت. پیش از این نشست، تا کنون ما دو نوع نشست مجازی زنده را برگزار کردهایم: 1- لایوهای عمومی (2 نشست). 2- لایوهای آموزشی (3 نشست). این نشستها به همت خانم دکتر خراسانچی و خانم دکتر صمیعی، مسئولین کمیتههای روابط عمومی و آموزش برگزار شده است. این نشست نخستین نشست از مجموعه لایوهای تخصصی است.
موضوع بحث امشب ما در رابطه با بحث علمسنجی و کرونا هست. ما در خدمت آقای دکتر محمدرضا قانع، آقای دکتر سعید اسدی، خانم دکتر شیما مرادی و خانم دکتر فیروزه دوخانی به ترتیب اولویت خواهیم بود. در ابتدا با آقای دکتر قانع صحبت میکنیم. البته آقای دکتر معرف همه هستند ولی چون این لایو ضبط میشود و ممکن است افرادی از خارج کشور این نشست را ببینند، وظیفه دارم که معرفی بکنم.
آقای دکتر محمدرضا قانع عضو هیئتعلمی مرکز منطقهای علوم و اطلاعرسانی ایران و رئیس شاخه جنوب کشور انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران میباشند. ایشان از یاران و بزرگان انجمن هستند که سالهاست برای ارتقای انجمن فعالیت میکنند. قرار است جلسه بدین گونه اداره شود: ما دو جلسه یک ساعته داریم زیرا مجبور هستیم بعد از یک ساعت لایو را به خاطر تنظیمات اینستاگرام قطع کنیم و اگر این کار را نکنیم خود لایو به صورت خودکار قطع میشود. ما در ساعت اول در خدمت آقای دکتر قانع و آقای دکتر اسدی هستیم. هر کدام از عزیزان بیست دقیقه صحبت میکنند و ده دقیقه هم پرسش و پاسخ که دوستان سوالاتشان را در قالب کامنت انشاءالله ارائه بدهند. در ساعت دوم که بلافاصله شروع میشود، در خدمت خانم دکتر مرادی و خانم دکتر دوخانی هستیم.
در نشست اول تأکید روی کلیات علمسنجی و کرونا و در رابطه با پژوهشهایی است که در حوزه علمسنجی در حال انجام میباشد.، همینطور در رابطه با پژوهشهایی که در رابطه با خود کرونا انجام میشود و قابلیت این پژوهشها برای مطالعات علمسنجی بحث میکنیم. ما با این دو بزرگوار(دکتر قانع و دکتر اسدی) صحبت میکنیم. در نشست دوم، تأکید ما بیشتر روی آلتمتریکس و سنجه تأثیر انتشارات علمی در محیطها و شبکههای اجتماعی است که در خدمت دو بزرگوار بعدی (دکتر دوخانی و دکتر مرادی) خواهیم بود.
آقای دکتر قانع! من با این سؤال اساسی شروع میکنم: آیا اکنون زمان مناسبی برای انجام پژوهشهای علمسنجی در رابطه با انتشارات کرونا هست و یا هنوز برای انجام این نوع پژوهشها زود است؟
دکتر قانع: عرض سلام خدمت همکار گرامی جناب دکتر زرهساز و همکارانشان در انجمن کتابداری ایران دارم و همچنین همکاران دیگری که خدمت آنها هستیم و از نظرات و مباحث آنها در لایو امشب استفاده میکنیم و عرض سلام خدمت عزیزانی که در لایو شرکت میکنند.
شما آقای دکتر به هدف زدید و مسئله اصلی را مطرح کردید که من میخواستم در طی صحبتها به این اشاره بکنم که آیا باید علمسنجها دقیقاً سر نکته اصلی هر بحران بروند؟ نه تنها بحران کوید19 هر بحرانی که پیش میآید. مثل سیل، زلزله، تغییرات آبوهوایی ما تا چه حد مجاز هستیم که ورود پیدا بکنیم؟ و باید سراغ اینها برویم؟ و وظیفه اصلی ما در رابطه با تحولاتی که در اجتماع صورت میگیرد، چه هست؟ من ترجیح میدهم ابتدا یک مقدار از علمسنجی که تقریباً همه میدانند، گذرا صحبت بکنم.
علمسنجی مطالعه کمی علم هست. این واقعیتی که همه میدانند و هدف آن پیشبرد علم است. این را ما باید مدنظر داشته باشیم میخواهیم دانش توسعه پیدا بکند و علمسنجی اساساً درباره پیشرفت علم و ارتباط درون علم را مورد بررسی قرار میدهد، از چه جنبههایی؟ از جنبههای اجتماعی، اقتصادی و فناوری که این جنبهها خیلی مهم است و ما باید به آنها توجه داشته باشیم. چون که از آن حالتی که ما یکسری ارقام را در علمسنجی بیان میکنیم وقتی این رویکرد را داشته باشیم از این حالت خارج خواهیم شد. بنابراین ما میتوانیم بگوییم علمسنجی مثل همه پژوهشهای دیگر اساساً مسئلهمحور است و دنبال مسئلهیابی است نه این که مسئلهسازی بخواهد انجام بدهد.
یک نکته که در ارتباط با علمسنجی ما باید همیشه به خاطر داشته باشیم ماهیتاً میانرشتهای است و به همین لحاظ یک پیوندی با رشته تاریخ، فلسفه، جامعهشناسی علم و به ویژه با رشته مدیریت از جنبههای برنامهریزی و سیاستگذاری دارد. هدف نهایی کسانی که در حوزه علمسنجی کار میکنند باید برنامهریزی و سیاستگذاری باشد و به مطالعات نوآوری توجه دارد و به ویژه رشته ما که علم اطلاعات و دانششناسی هست.
در کنار علمسنجی ما کتابسنجی هم داریم. کتابسنجی از دادههای انتشارات، دادههای مجلات، استنادها استفاده میکند و یکسری تحلیلهای برنامهای انجام میدهد. محور مطالعات ما برنامه هست و باید منجر به یک نوع برنامهریزی بشود و کارهایی که علمسنجها انجام میدهند. علمسنجی با تولید دانش ارتباط دارد.
ما بهتر است که از گیبونز و همکارانشان که در سال 1994 دو حالت از توزیع دانش را مطرح کردند، توجه داشته باشیم و کمک بگیریم. گیبونز میگوید ما یک دانش مود (حالت) یک داریم و یک دانش مود دو داریم. دانش مود یا حالت یک ما چه هست؟ رویکرد آن اجتماعی نیست و بیشتر در محیطهای آکادمیک کار انجام میدهد و هر تحقیقی که انجام میدهد، اگر چه در آن تحقیق میخواهد به هدفهایی برسد، ولی بیشتر خریدار دانشگاهی دارد و برای ارتقاء پژوهشگر، عضو هیئتعلمی در آن بعد دانشگاه انجام میگیرد. شاید به عبارتی بتوانیم بگوییم که پژوهش برای آن رشته خاص است. ولی در حالت دو، پا را فراتر از مرزهای دانشگاهی و آکادمیک میگذارد و وارد جامعه میشود و هدف جامعه هست. در قلمروهای موضوعی کار میکند که مربوط به صنعت میشود و در آزمایشگاههای دولتی و غیردولتی کار میکند و میخواهد یک مشکل و معضلی را از اجتماع حل بکند. در نتیجه باید به سمت دانشی رفت که مود دو هست و حالت دو را دارد.
باید این واقعیت را بپذیریم که علم حالت ایستاده ندارد و حالت پویا دارد، در یک تحول دائم حرکت میکند. در این رابطه باید به یک نکته اشاره بکنیم و آن بحث واگرایی و همگرایی در علم هست. زمانی که از واگرایی صحبت میکنیم یعنی علم به صورت جزیرهای عمل میکند و فقط در حوزه خودش هست و کمتر به رشتههای دیگر مرتبط میشود و این واگرایی در هزاره سوم میلادی جواب نمیدهد. ما باید به سمت میانرشتهای برویم که آن همگرایی در علم هست، حائز اهمیت است چون به چالشها و چشماندازهای کل علم و رشتههای موضوعی مربوط میشود و یک بحث میانرشتهای جلو میآورد. در نتیجه علمسنجی به این بخش همگرایی توجه دارد و مورد نظر علمسنجی هست. چون که با همگرایی که در قلمروهای موضوعی مختلف صورت میگیرد ما درک بهتری از پدیدهها میتوانیم پیدا بکنیم و درک ما جامعتر میشود.
علمسنجهای ما باید به این موضوع توجه داشته باشند که در کارهایی که انجام میدهند، به همه جهات باید توجه بکنند و روی یک حوزه فقط تمرکز نمیکنند. کما این که در خیلی از پژوهشهایی که در سطح جهان و ایران منتشر میشود ما این همگرایی و تعاون بین رشتهها را میبینیم نیست. علمسنجها رصد میکنند و مورد بررسی قرار میدهند و این همگرایی فکری که در میانرشتهای به وجود میآید به یک تفکرات مدیریتی شکل میدهد. همان چیزی که اشاره میشود بحث برنامهریزی و سیاستگذاری است. در شرایط فعلی که ما بحران کوید19 هستیم و حالا این بحران نباشد هر بحران دیگری، در شرایط طبیعی دیگر ما قرار داشته باشیم، هدف ما از فعالیتهای علمسنجی باید برنامهریزی و سیاستگذاری باشد. من میخواهم این پیام را بدهم که ما از اعداد و ارقام یک مقدار باید دوری بکنیم نه این که اعداد خوب یا مناسب نیستند و کمک نمیکنند. این اعداد بیشتر در قالب یک گزارش برای ما هستند و نمیتوانیم به عنوان یک پژوهش به آن نگاه بکنیم و بیشتر در قالب دادههای پژوهشی هستند که به ما برای اهداف بعدی کمک میکنند.
در نتیجه یک حرکتهای فرادانشی در علمسنجی باید انجام بشود. جزیرهای عمل نکنند، به چند رشتهای بودن توجه داشته باشند. خارج از رشتهها باید رویکرد داشته باشند و به آنها مراجعه بکنند تا بتوانند در تولید دانش سهم به سزایی داشته باشند. با تعریف ما از علمسنجی که گفتیم مسئلهمحور است، در نتیجه در همه قلمروهای موضوعی دخالت میکند و علم را رصد میکند.
عنوان یک پایاننامه دانشجویی را با اساتید بررسی میکردیم و یکی از اساتید خارج از رشته ما بود و در حوزه مهندسی و بحث میانرشتهای و تأثیرات این رشتهها بر همدیگر بود و آن استاد محترم از رشته مهندسی به ما گفت که چرا شما به این قضیه ورود پیدا میکنید؟ کار و تخصص شما نیست. بله ما تخصص خیلی از رشتهها را نداریم ولی تخصص این را در علمسنجی داریم که مورد تجزیه و تحلیل عمیق قرار بدهیم و تحلیل را مشخص بکنیم. و امروزه در مورد کوید 19 اگر ما صرفاً اعداد و ارقامی را بدهیم که این مقالات این تعداد منتشر شده، این تعداد استناد شده، در این مجلات با این مقدار ضریب تأثیر مشخص شدهاند، پراستنادترین پژوهش یا کشور اینها هست، خیلی به دانش موجود کمک نکرده است. در شرایط فعلی که ما در خود بحران هستیم، هنوز زود است که علمسنجی ورود پیدا بکند و اظهارنظر بکند. پس نگاه علمسنجی میتواند از دو رویکرد دانش حالت یک و دانش حالت دو مورد بررسی قرار بگیرد و آن بایدها و نبایدهای علمسنجی در این حالت میتواند خودش را نشان بدهد و بروز کند.
ما در شرایط بحرانی که قرار میگیریم آیا علمسنجی وظیفه دارد کاری را انجام بدهد؟ من عرض میکنم که ما متخصص این موضوع نیستیم. ما پژوهشهایی که دارد انجام میگیرد، در سطح عمیق رصد میکنیم و میخواهیم یک پیوندی را در یافتهها ایجاد بکنیم و یک همافزایی در دانش مشخص بکنیم و ببینیم کدام یک از رشتهها تأثیر و فعالیت بیشتری انجام میدهد. صرفاً دادن اعداد و ارقام و آماری به قضیه نگاه کردن مسئلهای را ما حل نخواهیم کرد.
ما این روزها شاهد هستیم که در داخل یا خارج از کشور یک عده سریع شروع به تولید مقاله میکنند. من به اینها گزارش میگویم، در ایران شاهد آن هستیم و برای خود من هم داوری فرستاده شده است. و در آن جا صرفاً یکسری آمار ارائه میدهند و اسم این تولید علم و مقاله پژوهشی گذاشته میشود و منتشر هم میشود. و کسانی که خیلی بر این باور نیستند که ما از کمیت میتوانیم به کیفیت برسیم، بر ما خرده خواهند گرفت که شما فقط ارقامی را ارائه میدهید، ولی کاری صورت نمیگیرد. من به همکاران محترم در این حوزه کار میکنند، این هشدار را میدهم که خود ما به این قضیه دامن میزنیم. خواهشاً زود دست به قلم نبرید و از این پایگاههای استنادی که وجود دارد، دادهها را استخراج بکنید و با استفاده از این دادهها یک آگاهیرسانی کنید، در حد یک گزارش خوب است. واقعیت امر این است انتظاری که از فعالیتهای علمسنجی میرود این هست که راهگشا باشد، برنامهریز باشد، سیاستگذاری بکند و این وجه مدیریتی است که در میانرشتهای وجه بسیار قوی برای علمسنجی هست و این جزو نبایدهای ما هست که صرفاً یک گزارش بدهند و تحلیلی نکنند، همه چیز را رها بکنند. ما باید تحلیل محتوایی بکنیم و بگوییم از این اتفاقاتی که الان در زمینه کوید 19، کرونا صورت میگیرد چه چیزی استخراج میشود؟
هفته گذشته من در آیاسآی (ISI) یک تورقی کردم، ببینیم در زمینه کوید 19 چه کارهایی صورت گرفته است؟ هفتصد و هفتاد و دو اثر پیدا شد که یکی مربوط به سال 2019 بود و بقیه 2020 در چه قلمروهایی بود؟ پزشکی عمومی، جراحی، بهداشت حرفهای، پزشکی هستهای، بیماریهای عفونی، گوش، حلق و بینی این چیزهایی هست که مرتبط با این رشته هست و ما اگر این جا صرفاً اعداد را ارائه بدهیم که کدام رشته بیشتر مقاله تولید کرده و کدام کمتر چه اتفاقی خواهد افتاد؟ سرمایهگذاران هم مشخص کرده و دو کشور چین و آمریکا سرمایهگذاری در این تحقیقات را انجام دادند. اچ- ایندکس، نسبت استنادها، شاخصها و مؤلفههایی که ما مدنظر داریم را مشخص کرده است و اگر چنین آماری را ما بیرون بدهیم برای کسانی که مطالعه میکنند کار خاصی را انجام ندادیم. چه بسا این تحقیقاتی که انجام میدهند هنوز به نتیجه نرسیده است. هنوز خودشان در شک و تردید هستند، ما به غلط یک کشور را یک پژوهشگر را یک حوزه موضوعی را بزرگ خواهیم کرد، بدون توجه به این که آیا آن کار تحقیقاتی که صورت گرفته، درست است یا نه؟
در نتیجه پژوهشگران ما در حوزه علمسنجی توجه عمیق به این موضوع داشته باشند، آن چه را که در قالب آمار و ارقام میخواهند بیان بکنند، پشت آن استدلال و تفسیر داشته باشند و به حالت هرمونتیک به قضیه نگاه بکنند. ما میتوانیم بگوییم علمسنجی بر تحول رشته علمی و تحلیل پژوهشها، در جهت کمک و برنامهریزی و سیاستگذاری دخالت دارد. برای چه برنامهریزی و سیاستگذاری بشود؟ غایت ما به زیستی و رفاه اجتماعی است.
دکتر زرهساز: به درستی اشاره کردید که جایگاه علمسنجی در حال حاضر روی بحث سیاستگذاری و برنامهریزی است و احساس میشود که این موضوع به خصوص در وزارت بهداشت خیلی کاربرد داشته باشد. شما چه پیشنهاداتی برای عزیزان دارید؟ چون این بحث سیاستگذاری و برنامهریزی خیلی مهم است، در این موضوع شما پیشنهاد مشخصی هم دارید؟
دکتر قانع: ما در بعد علمسنجی اگر الان بخواهیم روی مثلاً هفتصد و هفتاد و دو پژوهشی که در آیاسآی (ISI) نمایه شده است، یک تحلیلی بکنم، علمسنجها باید با یک تحلیل محتوایی به این قضیه نگاه بکنند و صرفاً این آماری که من عرض کردم را ارائه ندهند. باید ببینند چه رشتههایی با هم ارتباط برقرار کردند؟ از چه روشهایی استفاده شده است؟ و نتایج کار آنها به کجا رسیده است؟ این نتایج کار برای سیاستگذاران ما خیلی مفید است و میتواند به سیاستگذاران ما در وزارت بهداشت کمک بکند. حالا یک تجربهای ممکن در یک مقالهای ارائه شده باشد که مشابه آن در ایران باشد، یا در ایران اصلاً همچین کسی وجود ندارد و به این پرداخته نشود. ارتباط موضوعی و نتیجهگیری که از پژوهشها صورت گرفته است باید یک همافزایی و افزایش دانش برای سیاستگذاران و برنامهریزان وجود داشته باشد. من میگویم تحلیل محتوایی باید صورت بگیرد و خیلی موافق وجود این ارقام و آمار نیستم. بله وزارت بهداشت خودشان متخصص هستند و این تخصصهایی که اشاره کردم مقاله منتشر شده خود آنها میدانند و پیدا میکنند. شاید خیلی بهتر از ما باشند، ما چه کمکی میتوانیم بکنیم که اینها را به هم وصل بکنیم و یک شبکهای برای کسانی که در این حوزه تحقیق میکنند، ایجاد بکنیم.
دکتر زرهساز: الان به نظر شما برخی از گزارشهایی که در حوزه علمسنجی منتشر میشود، با توجه به وضعیت بیثبات این بیماری ممکن است گمراهکننده باشد یا نه؟
از لحاظ محتوایی بنده صاحبنظر نیستم که در قالب محتوای یک تحقیقی که انجام گرفته نظر بدهم که آن تحقیق درست است یا نه؟ متخصصین این امر باید دخالت بکنند. من میگویم به این فکر نیوزها خیلی دامن نزنیم. الان زود هست که بگوییم این کشور در تحقیقات کوید19 پیشرو است. شاید در سکوت برخی از کشورها و پژوهشگرها با تأمل کارهایی را انجام میدهند که نتایج کار آنها بعداً بیرون میآید. ما یک کسانی را در این زمینه برجسته نکنیم و بیشتر تأکید من روی این قضیه هست و قطعاً در شرایط فعلی باید با شک و تردید به یافتههای پژوهش نگاه کرد.
دکتر زرهساز: این یک نکته کلیدی است و به قول شما برجسته کردن برخی از کشورها، پژوهشگرها و حتی سازمانها در شرایطی که منشاء کرونا حتی مشخص نیست و بحثهای زیادی هست که آیا منشاء انسانی دارد یا منشاء حیوانی دارد؟ و تا اینها مشخص نشود…
دکتر قانع: خود متخصصان هنوز در جریان کار هستند. از لحاظ روششناسی علمسنجی یک روش پس رویدادی و علی- مقایسهای هست و سعی میکند از معلول به علتهای احتمالی برسد. پس باید منتظر باشیم تحقیقات تقریباً به یک حالت بلوغی برسد و آن زمان آن تحقیقات را پیدا بکنیم و در مورد آنها صحبت بکنیم.
دکتر زرهساز: خیلی ممنون آقای دکتر، آقای دکتر اسدی، عضو هیئتعلمی دانشگاه شاهد و از پژوهشگران این حوزه سخنران بعدی ما هستند. آقای دکتر اسدی خیلی خوشحالیم که در خدمت شما هستیم. صحبتهای خیلی مفید و کارشناسانهای را آقای دکتر قانع داشتند. صحبت شما با موضوع آسیبشناسی پژوهشهای مرتبط با کرونا بود که البته ما یک مقدار وارد این مباحث هم شدیم. حالا صحبتهای تکمیلی جنابعالی را بشنویم و برای ما خیلی جالب است که بتوانیم این موضوع را موشکافی کنیم. البته این موضوع جای بحث دارد ولی امیدوارم دیدگاههایی که امشب مطرح میشود بتواند از زوایای مبهم این موضوع را روشن بکند، در خمت شما هستیم.
دکتر اسدی: عرض سلام و ادب دارم خدمت شما، همکاران محترم و عزیزانی که در لایو حضور دارند و همراه ما در این برنامه زنده هستند. من خیلی لذت بردم از صحبتهای دکتر قانع ایشان به هرحال استاد ما هستند و خیلی از مطالبی را که گفتند من قبول دارم و به نوعی مطالبی را تکمیلی خدمت شما عرض میکنم که یک مقدار درک ما کسانی که در حوزه علمسنجی فعال هستند را بگوییم از وضعیتی که در حال حاضر در رابطه با پژوهشهایی به خصوص پژوهشهایی با رویکرد علمسنجی در زمینه کرونا وجود دارد.
من مطالعه مختصری در خصوص این که چه تحقیقاتی در زمینه کرونا ویروس انجام شده، داشتم و ظاهراً اینها ابتدا منشاء حیوانی را از سال 1930 بررسی کردند که الان اگر بخواهیم بررسی کنیم یعنی نود سال است که تحقیقاتی در این زمینه شده است و بعد از سال 1960، یعنی شصت سال پیش خانواده ویروسهای کرونا در انسان بررسی شدند. بنابراین مطالعه خانواده ویروسهای کرونا موضوع جدیدی نیست و خود شما بهتر میدانید اگر که تعداد سالهایی که این پایگاههای استنادی مثلاً آیاسآی (ISI)، اسکوپوس (Scopus) تحت پوشش قرار دارند و پژوهشها را مدنظر قرار بدهیم اصلاً عمر آنها به اینها نمیرسد. منظور این است که مطالعه موضوع ویروسها و به خصوص ویروس خانواده کرونا یک موضوع بالغ، مجهور و قدیمی هست. وقتی همچین حالتی وجود دارد مقالههای زیادی هم در این زمینه قطعاً وجود دارد. و من یک مروری کردم که ببینم چه کارهایی از نظر مطالعات علمسنجی انجام شده است؟ همانطور که آقای دکتر قانع اشاره کردند تحقیقات زیادی در زمینه علمسنجی در خصوص ویروسهای خانواده کرونا و جدیداً هم کوید 19 انجام شده است. برخیها یک سال، برخیها یک دوره پنج سال و برخی یک دوره ده سال، بیست سال و حتی پنجاه سال بررسی شده که چه مقالاتی وجود دارد؟ کارها هم اکثراً مشابه هم هستند همه در این پایگاههای معروف علوم پزشکی WHO، مدلاین (Medline) یا آیاسآی (ISI) و اسکوپوس (Scopus) رفتند. چون آن جا دادهها منظمتر است و براساس کلیدواژههایی که داشتند و آن معیارهای جستجو یک تعداد مقاله استخراج کردند و مطالعات رایج علمسنجی را روی آنها انجام دادند.
همانطور که اشاره شد و خود ما هم میدانیم اکثر اینها از نوع کمی هستند و به نوعی ارائه گزارش هستند. مثلاً ما بگوییم که بین سال 2000 تا 2020 مثلاً پنج هزار تا مقاله در زمینه خانواده ویروسهای کرونا منتشر شده است و فرضاً بیشترین آنها مربوط به این پژوهشگر بودند یا آمریکا رتبه اول و چین رتبه دوم را دارد. مؤسسه فلان بیشترین مقالات را تولید کرده است و غیره. یا مثلاً در سال 2005 مطالعات زیاد شده است و اخیراً هم در سال 2019 و 2020 خیلی بیشتر شده است. اینها یکسری کارهای پایهای هستند و خود دکتر قانع که در این زمینه استاد هستند میدانند که الان این نوع نوشتن مقاله در حوزه علمسنجی به لحاظ حرفهای چیزی به جز ارائه گزارش نیست. اما همین گزارش دادن الان تشویق میشود. مثلاً همین الان لبتاپ جلوی من هست و دارم میبینیم که خبر نوشته مشاور عالی وزیر بهداشت به محققان ایرانی توصیه کرد که برای تهیه و انتشار مقالات در زمینه کرونا متمرکز بشوند و این یعنی ما عملاً تشویق میکنیم که به سمت مقالات کرونا بروید، تولید بکنید. و اگر شما کلیدواژههایی در رابطه با مطالعات کرونا در گوگل جستجو بکنید، متوجه خواهید شد که درصد زیادی از مقالاتی که جدید هستند، توسط پژوهشگران ایرانی نوشته شدهاند. الان همکارانی در حوزههای ویروسشناسی و طب گرمسیری دانشگاه علومپزشکی ایران در مجله علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران مقالههایی است که همه 2020 و خیلی جدید هستند. مطالعاتی انجام گرفته و بلافاصله منتشر شده است و بعد افراد دیگری با ملیتهای کشورهای در حال توسعه، مثلاً الان از بنگلادش، هند که حالا یا در خود این کشورها یا در آمریکا و غیره هستند، اساساً نشان میدهد که تحقیقات جدید را میشود فهمید که چه حوزههایی بیشترین این سبک مقالات گزارشگونه و خط ابتدایی علمسنجی را منتشر میکنند و تحقیقات اکثر این پژوهشگران هم از علمسنجی نیست و خودشان محققان علوم پزشکی هستند. برخی از حوزههای پزشکی به خصوص همین حوزه ویروس، همهگیرشناسی، اپیدمیولوژی ماهیتاً کارشان با علمسنجی همپوشانی دارد. رشته کسانی که اپیدمیولوژی هست به ناچار دارند به نوعی کار علمسنجی انجام میدهند، اما نه با رویکرد و اهداف ما.
من یک نکتهای را این جا باید بگویم که نوعی دفاع از خود ما علمسنجها باشد. زیاد شدن مقالات علمسنجی در حوزه ویروسها و موضوعات جدید لزوماً به معنای فعال بودن و علاقه داشتن متخصصان علمسنجی نیست. به این معنا است که در آن حوزههای تخصصی ویروسشناسی، پزشکی و غیره کسانی هستند که اتفاقاً سواد و دانش علمسنجی هم دارند و شاید خیلی از این شاخصها را یاد دارند و این پایگاهها را درست کردند و الان این افراد پیشرو هستند. بحث الان بهداشتی است و کسانی در حوزه پزشکی و بهداشت هستند که مقالات علمسنجی را در این زمینه تولید میکنند. شش ماه پیش بحث زلزله و سیل و بحرانهای طبیعی بود و ممکن ما بررسی بکنیم و متوجه بشویم که کسانی که متخصصان آن رشتهها هستند، همچین علاقهای دارند. من ذاتاً فکر میکنم که البته انتشارات هم نشان میدهد، در درجه اول متخصصان علمسنجی نیستند که به این مقالات گزارشگونه علاقه دارند. ولی یک همچین تب و بازار گرمی وجود دارد و مشوقانه است.
عنوان بحث من این هست که این مقالات را آسیبشناسی بکنیم. به نظر من یک آسیبشناسی این هست که اصولاً در این پژوهشها در درجه اول و در آن بافت اولیه پژوهشگران علمسنجی خیلی فعال نیستند و این کار را افراد با تخصص دیگری انجام میدهند، ولی به علمسنجی و پایگاهها مسلط هستند و تا حدودی نتایج آنها درست است. دومین نکته این است که این پژوهشها با این که منتشر میشوند و بعضاً در مجلات خوبی هم هستند اما از آن سطح اولیه علمسنجی بالا نمیروند و در همان سطح گزارشدهی هستند، به نوعی ترند، یعنی بررسی روند انتشارات هست. البته برخیها شاید بیشتر از این کار میکنند مثلاً پژوهشگر برتر را معرفی میکنند یا تحلیل استنادی انجام میدهند که میانگین استنادی چه قدر بوده است؟ فرض کنید کدام مجله بیشتر استناد گرفته است؟ و غیره. البته اینها ارزشمند ولی خیلی تکراری و دارای همپوشانی هستند، باز ما چیزی از این فراتر نمیبینیم.
اگر ما بخواهیم بگوییم که پیشنهاد ما چه هست؟ آقای دکتر قانع هم اشاره کردند به سمت کیفیشدن پژوهشها حرکت کردن است. حداقل یکی از کارهای مفیدی که ممکن ما بتوانیم در آن مشارکت بکنیم بحث رشد علم و مصورسازی است. همین الان ما میبینیم که سایتهای خوبی ایجاد شده و گروههای بسیار قوی به لحاظ نرمافزاری، سرور و دیتاهایی که میگیرند هستند و بحث گسترش کرونا در جهان و میزان مرگومیر و همهگیری آن را روی نقشههای جغرافیایی نشان میدهند. حداقل ما که متخصصان علمسنجی هستیم و با این نرمافزارهای نمایه آشنایی داریم میتوانیم حداقل یک گام بالاتر برویم و تحلیلهای فراتری از این انجام بدهیم که البته نیاز به زمان دارد و عجله کردن در ارائه نتایج برای ما جالب نیست.
نکته دیگری که وجود دارد در زمینه همین پژوهشهایی انجام میگیرد این هست که ما نباید فکر کنیم که پژوهشهای علمسنجی در زمینه کرونا زیاد هستند. اتفاقاً پژوهشهای دیگری هستند که از جنس به نوعی کاریزما هستند آنها زیاد است از جمله مرورهای نظاممند. مرور نظاممند خیلی الان در حوزه پزشکی مبتنی بر شواهد جایگاه ویژهای دارد و به جای این که به آزمایشگاه بروند و به دنبال علت و منشاء بگردند، یک عده از متخصصان وزارت بهداشت هستند که در مدارک و منابع میگردند و پروتکلها و سایتهای قوی دارند و نتایجی که از این پژوهشها به دست میآید خودش با نتایج یک پژوهش آزمایشگاهی شاید برابری بکند.
من میخواهم توجه دوستان عزیز را به این نکته جلب کنم که مثلاً ما الان نگاه بکنیم مرورهای نظاممندی که الان در زمینه کرونا ویروس انجام میگیرد، چه هستند؟ و آیا اینها هم مثل پژوهشهای علمسنجی به نوعی فرصتطلبانه و به روز هستند یا نه؟ آیا ما میتوانیم به عنوان کتابدار پزشکی، به عنوان متخصص در حوزه اطلاعرسانی پزشکی عصای دست پژوهشگران پزشکی بشویم و با تیمهای پژوهشی بهداشت، پزشکی، اپیدمیولوژی برویم و عضوی از تیم مرور سیستماتیک بشویم.
الان بهترین مقالات از لحاظ کیفیت علمسنجی و به لحاظ تأثیرگذاری علمی مقالات اورجینال حداقل در حوزه پزشکی نیستند. یعنی مقالهای که یک نفر به آزمایشگاه برود و در زمینه مثلاً همان کرونا ویروس دارویی پیدا بکند، نیست. الان پر مخاطبترین و پراستنادترین و بیشترین مقالاتی که به آنها توجه میشود به خصوص درحوزه علوم پزشکی مقالات حاصل از مطالعات حوزههای پیشین است که ما به آنها مرورهای سیستماتیک میگوییم. ما متخصصین علمسنجی به این سمت نرفتیم و من مطمئن هستم که خیلی از ما، دانشجوها، کتابدارها و غیره اصلاً نمیدانند پژوهش مرور سیستماتیک چه هست؟ و آن پژوهشگرهایی که انجام میدهند متاسفانه از ظرفیت ما استفاده نمیکنند.
پیشنهاد من این است که ما حداقل به عنوان دستیار پژوهشی بشویم در این گروههایی که در پژوهشهای مرور سیستماتیک تخصص دارند و مطئن باشید پژوهشهایی که آن جا انجام میدهید خیلی کیفیتر و مبتنی بر شصت سال کرونا ویروس انسانی و مبتنی بر نود سال پژوهشها و حاصل مطالعات پزشکی و پیراپزشکی در مورد کرونا ویروسها به طور کلی است، حداقل ما بتوانیم همچین زمینه فعالیتی جدیدی را برای حرفه خود ایجاد بکنیم.
دکتر زرهساز: خیلی ممنون آقای دکتر، در رابطه با این نکته مهمی که درباره مرورهای سیستماتیک فرمودید، نشستهای علوم پزشکی دو سال این بحث مطرح بود و کتابداران علوم پزشکی به نوعی در این بحثها مشارکت دارند و آن جا هم خیلی به این نکته اشاره شده بود که یکی از نقاطی که میشود مشارکت کرد به خصوص در حوزه پزشکی و آن جا نقش ایفا کرد همین بحث مرور سیستماتیک هست.
دکتر اسدی: نه فقط حوزه علمسنجی، کتابداران ما یعنی حتی ما باید کتابدار بالینی تربیت بکنیم، کمک دستیاران پژوهشی میتوانیم باشیم. حالا از حوزه علمسنجی به نوعی بهتر میتوانند وارد این حوزه بشوند یا کسانی که در حوزه کتابداری پزشکی هستند. ما یک جامعه بزرگ کتابداری هستیم سوای این تقسیماتی که میشود من احساس میکنم در کنار ما علمسنجها که الان به ما یک نگاهی هست و انتظار میرود کاری انجام بدهیم، کتابداران پزشکی هم انتظار میرود کاری را انجام بدهند.
یک نکته دیگر یک تضادی هست که بین کیفیت پژوهش به لحاظ معیارهای علمسنجی و کیفیت پژوهش به لحاظ کاربرد بالینی است و من فکر میکنم شاید خانم دکتر دوخانی و خانم دکتر مرادی بهتر این را باز میکنند. ما الان در بهترین مجلات حوزه پزشکی مقالاتی در زمینه کرونا ویروس داریم، مقالاتی با بالاترین سطح ضریب استناد و بهترین مجلات با بالاترین ضریب تأثیر و غیره. یعنی مقالاتی که در زمینه کرونا ویروس منتشر شده در جاهای بسیار عالی است اما هیچ کدام از اینها به نوعی منجر به حل مسئله نشدند. البته من این را خیلی قطعی نمیگویم. منظور من این است کیفیت داشتن یک مقاله به لحاظ انتشار در یک مجله علمی و حتی داشتن استناد بالا لزوماً به معنای این که یک مسئله را رفع و رجوع کرده و یک مشکل بهداشتی- پزشکی یا انسانی را رفع کرده نیست. اگر انتشار در مجله نیچر یا لنست این قدر مهم است چرا یکی از این مقالات هنوز نتوانستند منجر به یک دارو یا واکسن بشوند.
یک نکته فراتر از این و یک آسیب دیگر زمانی که ما بررسی میکنیم متوجه میشویم که خیلی از اینها تضاد دارند که البته در تخصص ما نیست. ولی شما ممکن در زمینه دارو، واکسن برای کرونا ویروس ممکن در دو یا حتی یک مجله دو مقاله بسیار با کیفیت ببینید که اینها به لحاظ علمسنجی مقالات بسیار ارزشمندی هست، به لحاظ پژوهشگر قوی هستند ولی دو تا چیز متفاوت را میگویند و آن کسی که دستاندرکار واقعی پزشکی است و میخواهد به بیمارستان برود و به صورت بالینی دارویی را به بیمار بدهد، نمیداند به کدام یکی از اینها مراجعه بکند؟ و این جا سردرگم بشود و حتی به علمسنجی بدبین میشود.
به طور خلاصه اگر با رویکرد آسیبشناسی بخواهیم نگاه بکنیم:
- برخی از این کارها فرصتطلبانه هستند.
- این فرصتطلبیها اکثراً از سوی متخصصین علمسنجی و علم اطلاعات نیست در حوزه بزرگتر علوم پزشکی باید ببینیم و در بحرانهای دیگر توسط متخصصین آنها که گاهی اوقات ما خوب است که برگردیم و یک نهیب به خودمان بزنیم که غیر از این گزارش دادن و مقالات عادی الان دیگر خود یک دانشجو پزشکی به راحتی میتواند به این پایگاهها برود و به راحتی سرچ بکند. آیا ما متخصصین علمسنجی میتوانیم جای دیگری وارد بشویم و یک کار فراتر و ارزشمندتری انجام بدهیم یا خیر؟
دکتر زرهساز: در حوزه پزشکی که ما با جان انسانها سروکار داریم. یعنی علمسنجی برخی موارد را پررنگ میکند ما در سواد اطلاعات، سواد سلامت میگوییم وقتی این معیارها هست شما اعتماد کنید. بحث اعتماد به یافتههای علمی را مطرح میکنیم و بعد نتایج را پررنگ میکنیم که ضریب استنادی این است و معیارهای اعتبار سنجی را تعیین میکنیم. اگر یافته دقیق پزشکی نباشد و به جان انسانها آسیب بزند ما هم در این زمینه مسئول هستیم و نکته دوم شما که فرمودید ما باید وارد کارهای عمیقتر بشویم، همینطور که آقای دکتر قانع هم گفتند بحث کمک به سیاستگذاری و برنامهریزی در حوزههای پزشکی، این یک نکته خیلی وسیع و خیلی جای کار دارد و میشود خیلی روی آن فکر و برنامهریزی کرد. کاربرد علمسنجی را در سیاستهای کلان در حوزههای بهداشت و پزشکی مشخص کرد. ممنون
دکتر زرهساز: جلسه دوم با مباحث توسط خانم دکتر دوخانی و خانم دکتر مرادی ارائه خواهد شد با تأکید روی رویکرد آلتمتریکس یا سنجه رسانههای اجتماعی یکی از شاخصهای نسبتاً جدید در سال 2010 مطرح شده و امیدوار هستیم با معرفی این شاخص و کاربردهای آن به خصوص در رابطه با پژوهشهای مرتبط با کرونا ویروس بتوانیم یک برداشت مناسبی را داشته باشیم. من خانم دکتر دوخانی را به جمع اضافه بکنم.
خانم دکتر دوخانی: خدمت شما و دوستان عزیز که در لایو هستند، سلام عرض میکنم و یک تشکر ویژه از انجمن دارم.
دکتر زرهساز: حوزه تخصصی شما، پایاننامه دکتری روی شاخص آلتمتریکس بوده است؟
دکتر دوخانی: بله، با موضوعی در ارتباط با ارزیابی پژوهشهای کوید 19 با رویکرد آلتمتریکس در خدمت شما هستم. در ابتدای بحث یک تعریف مختصری در ارتباط با آلتمتریکس داشته باشم. آلتمتریکس یک معیار مبتنی بر وب هست با تأکید بر رسانههای اجتماعی به عنوان یک منبع داده که حضور انواع منابع پژوهشی در وب را رصد میکند و به میزان مشاهده، اقتباس، اشتراکگذاریها و ذکر آنها در وب یک نمره یا یک Score را به آنها میدهد و طیف وسیعی از تعاملات آنلاین را در ارتباط با یک رویداد پژوهشی بررسی میکند. حالا این Score که آلتمتریکس میدهد به دو صورت است:
- Altmetric Attention Score
- Score Altmetric Reader
توجه انواع و اقسام رسانهها در وبلاگها، ویکیها، نیوزها، دایرهالمعارفها، اسناد سیاستی را بررسی میکند و حضور آن منبع پژوهشی را در آنها رصد میکند و نمرهگذاری میکند. هر یک از این منابع وزن های مختلفی دارد و نمرههای مختلفی هم میگیرد. مثلاً اگر یک منبع پژوهشی در نیوزها مورد استناد قرار بگیرد هشت نمره میگیرد یا اگر در اسناد سیاستی قرار بگیرد سه نمره، در بلاگها پنج نمره، این وزندهی متناسب با میزان توجهای است که در آن رسانه به آن مقاله داده میشود. بدون شک اگر یک مقاله پژوهشی در نیوزها مورد استناد قرار بگیرد قطعاً بیشتر به آن توجه میشود تا زمانی که در فیسبوک قرار بگیرد و به آن توئیت بشود. بنابراین اگر در نیوزها باشد، هشت نمره میگیرد و اگر در فیسبوک باشد حتی کمتر از یک نمره ممکن بگیرد.
بعد صورت دوم که مثل ابزارهای مدیریت مراجع مثل Mendeley ، CiteULike و Connotea که اینها نمره ای را دریافت نمیکنند. آلتمتریکس آنها را رصد میکند و اگر به صفحه مشخصات آلتمتریکس یا جزئیات آلتمتریکس کلیک بشود، در جزئیات اشاره میکند که این مقاله چند بار توسط کاربران در لایبری مندلی ذخیره شده است و نمرهای به اینها اختصاص نمیداد.
دادههای آلتمتریکس توسط گردآورندگان مختلفی گردآوری میشود که یکی از آنها پلان آنلاتیکس هست که دادهها را در پنج طبقه دستهبندی میکند و آنها را رصد میکند. آلتمتریکس اکسپلور هست که توسط شرکت آلتمتریکس می باشد، یکسری خدمات را به سازمانها و پژوهشگرها میدهد و به صورت سازمانی عمل میکند. یا مثلاً پلاس ایمپکت اکسپلورر هست، پلاس وان یا وبومتریک آنالیز هست که دادههای آلتمتریکس را ارائه میدهد یا اسنوبال متریکس هست ویا دایمنژن که این اواخر در سال 2018 به وجود آمد و بالغ بر پنجاه میلیون داده را گردآوری میکند و از همه مهمتر گرندها، پتنتها را رصد میکند و دادههای آلتمتریکس در کنار دادههای سنتی آنها ارائه میدهد.
ما به ضرورت آلتمتریکس میخواهیم اشاره بکنیم که چرا میخواهیم در این بحرانی که الان قرار گرفتیم به آلتمتریکس توجه بکنیم؟ به خاطر این که انعکاس یک پژوهش در فضای مجازی از طریق آلتمتریکس خیلی سریعتر انجام میشود و آن اثری که آلتمتریکس در آن حوزه پژوهشی و حتی فراتر از علم داشته باشد از طریق آلتمتریکس خیلی زودتر اثراتش مشخص میشود و از طریق آلتمتریکس ارائه شواهد میزان دستیابی و جذب نتایج تحقیقات خیلی زودتر نسبت به استنادهای سنتی به دست میآید. همچنین رسانههای اجتماعی یک ابزارهایی برای توانمندسازی و آموزش ذیالنفعان سلامت و افرادی که درگیر در حوزه سلامت هستند می باشد ومیتوانند تجربیات خودشان را از طریق این رسانهها در اختیار بگذارند و از همه مهمتر دانش خودشان را افزایش بدهند و در تشخیص، درمان بیماریها به حوزه سلامت برای مدیریت بهتر این حوزه کمک بکنند.
و موضوع دیگر این که در شرایط بحرانی قرار داریم که تأثیرگذاری رسانههای اجتماعی موجب افزایش مشارکت کاربران میشود و در حقیقت این ابزارها به نوعی مثل یک رسانههای خبری هستند که برای درک واکنشهای عمومی در زمان کمتر برای تصمیمگیری به سیاستگذارها کمک میکنند و ما الان در شرایطی هستیم که نیاز داریم هر چه زودتر آن شواهد را بتوانیم گردآوری بکنیم و توسط سیاستگذارها بر این اساس تصمیمگیری بشود که الان آلتمتریکس خیلی میتواند در این زمینه کمک بکند. همین جا به پژوهشگرها توصیه میکنم که علاوه بر این که پژوهش خودشان را در مجلات معتبر چاپ میکنند، حتماً پژوهش را بعد از چاپ در انواع رسانههای مختلف اجتماعی به اشتراک بگذارند. که این باعث افزایش میزان اثرگذاری این پژوهشها در حوزههای اجتماعی، اقتصادی، سیاستی و به خصوص در حوزه سلامت میشود.
من در زمینه اثرگذاری صحبت کردم، یک تعریف مختصر از اثرگذاری بگویم که اصلاً منظور من از تأثیر چه هست؟ یک پژوهش زمانی میتواند تأثیرگذار باشد که موجب یک تغییر یا فایدهای برای جامعه، اقتصاد، فرهنگ، سیاست عمومی، بهداشت، درمان، محیط زیست بشود و این تأثیرات و فایده فراتر از دانشگاه باشد و طیف گستردهای از افراد را در بگیرد. یک نکته مهم این است که بیان تأثیر مهم نیست، اثبات آن مهم است که مستلزم یک شواهدی درباره چگونگی استفاده از آن نتایج است. و این که ببینیم یک پژوهشی اثرگذار هست یا نه؟ کار خیلی سختی است چون به نیروهای اقتصادی و ارادههای سیاسی آن کشور هم بستگی دارد. ولی در شرایط فعلی به وجود آمده آن اثرات اجتماعی و علمی آزمایشها خیلی مورد توجه سیاستگزارها و جامعه تحقیقاتی قرار گرفته، مورد توجه دانشمندان قرار گرفته به خاطر این که اولین عامل که باعث پارگی و از بین رفتن زنجیره تحقیقات می شود همین ارتباط محدود است که بین سؤالات تحقیق و بیماران وجود دارد یعنی پژوهشها اصلاً اثرگذار نیستند. سؤالات و فرضیههایی که در تحقیق مطرح میشود و پاسخهایی که هست اصلاً نیاز کاربرها را برآورده نمیکند و این شکستگی زمانی اتفاق میافتد که نیاز کاربران نادیده گرفته بشود. و شواهد آن تأثیرات خیلی کمی را روی مسائل بالینی دارد، به خصوص پژوهشهایی که درباره کوید 19 انجام میشود. الان پژوهشهای بالینی به خاطر طیبعت این بیماری خیلی زیاد انجام میشود و کاربران اصلی این پژوهش از یک طرف هم بیمارانی هستند که به نوعی درگیر این مسئله شدند و هم پزشکانی که به این بیماران خدمت میکنند. بنابراین ما این جا به یک ابزارهایی نیاز داریم که خیلی بیشتر از گذشته اثرگذاری این پژوهشها را نشان بدهد. ابزارهای کمی تا حالا زیاد داشتیم استنادهای سنتی به صورت و طیفهای مختلف اثرگذاریهای علمی را نشان میدهند، ولی ابزاری مثل آلتمتریکس یک مقدار پا را فراتر میگذارد و خارج از محیط دانشگاه اثرگذاری پژوهش را هم از جنبه سیاستی، به خصوص در حوزه بهداشت و درمان، سلامت و اقتصادی- اجتماعی و حتی روحی- روانی میتواند نشان بدهد.
آلتمتریکس کلاً تأثیر پژوهش را از جنبههای مختلفی نشان میدهد، جنبههای آموزشی، جنبه سیاستی با استناد به اسناد سیاستی که خانم دکتر مرادی حتماً به آن اشاره خواهد کرد. از لحاظ اجتماعی به خصوص تأثیر پژوهشهای کوید 19 از لحاظ اجتماعی الان خیلی مورد توجه است و یک اشتباهی که بین برخی از پژوهشگران وجود دارد این است که آلتمتریکس را فقط به تأثیر اجتماعی میشناسند، در صورتی که یکی از عوامل تأثیرگذار آلتمتریکس اجتماعی هست. آلتمتریکس زمانی میتواند تأثیر اجتماعی پژوهشها را نشان بدهد که منجر به افزایش دانش و تغییر رفتار جامعه پژوهش و کل جامعه بشود. اگر زمانی آلتمتریکس نتواند این کار را انجام بدهد و مشخص نشد این پژوهشی که انجام شد چه تغییری روی چه شخصی انجام داده و موجب افزایش چه دانشی شده است؟ آن اصلاً تأثیرگذار نبوده است و این جا آلتمتریکس فقط توصیف کرده و هیچ اثرگذاری را نشان نداده است.
آلتمتریکس باید بتواند مسیر مشخص را از زمانی که پژوهش تولید میشود تا زمانی که روی جامعه اثر میگذارد را رصد بکند. اگر این کار را بکند و بتوانیم از طریق آلتمتریکس این را نشان بدهیم در آن صورت است که با استفاده از آلتمتریکس به تأثیرگذاری پژوهشها اشاره کردیم و آن را نشان دادیم. هدف از ارزیابی اجتماعی پژوهشها توسط آلتمتریکس سنجش چگونگی استفاده از پژوهشها و ارزیابی آنها نه تنها در داخل دانشگاه بلکه فراتر از دانشگاه هست. یعنی میتواند به جامعه ما پزشکان و بیماران به بازیابی اطلاعات معتبر کمک بکند در آن صورت آن پژوهش تأثیر اجتماعی داشته و آلتمتریکس خیلی به ما کمک کرده است.
با توجه به اهمیت بیماری به وجود آمده من با همکاری خانم دکتر مرادی و خانم دکتر آلطاها، یک پژوهشی را با موضوع ارزیابی پژوهشهای کوید 19 با رویکرد سیاستی با استفاده از ابزار آلتمتریکس انجام دادم، با توجه به این که وظیفه اصلی سیاستگذاران و برنامهریزان هر کشور این است که در زمینه سلامت هر کشور توجه بکنند و حساس باشند، استفاده از پژوهشها این جا خیلی میتواند به آنها کمک بکند. از یک طرف حضور پژوهشگران ما در رسانههای اجتماعی خیلی زیاد شده است و خیلی از این پژوهشها در رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شدهاند و با استفاده از ابزار آلتمتریکس قابل رصد هستند. ما با موضوع کوید 19 در تعدادی از پایگاهها مثل Web of science، Scoups، PubMedو Cochrane رصد کردیم و کلیه پژوهشهای کوید 19 را گردآوری کردیم و برای گردآوری این دادهها با متخصصان این حوزه و همچنین آن کلیدواژههای Mesh و pubmed استفاده کردیم و سعی کردیم تخصصیترین کلیدواژهها را به دست بیاوریم که حتماً پژوهشهای کوید 19 را جستجو بکنیم.
همینطور که آقای دکتر اسدی فرمودند کرونا ویروس چیز جدیدی نیست و سالهای سال مورد پژوهش قرار گرفته و ما خواستیم فقط کوید 19 که در این سال اخیر بوده را استخراج کنیم و روی انتخاب کلیدواژهها خیلی حساسیت نشان دادیم و در مرحله بعد آنها را وارد آلتمتریکس کردیم تا دادههای آلتمتریکس آنها را به دست بیاوریم.
نتایج پژوهش به ما نشان داد که 95% و حتی بیشتر از 95% درصد از پژوهشها در توئیتر مورد استناد قرار گرفته است و تمام توئیتها و نقلقول توئیتها هم توسط آلتمتریکس توجه شده بود و رصد شده بود و به آنها نمره داده شده بود. حجم بالای مطالعات کوید 19 در توئیتر نشاندهنده این هست که این رسانه با حجم عظیمی از کاربرهای علمی و غیرعلمی میتواند منبع بسیار خوبی برای انتشار اطلاعات حوزه سلامت، بهداشت عمومی و درمان باشد. به خصوص در شرایط بحران همیشه انتظار میرود که کاربران اگر علمی هستند نتایج تحقیقات خود را توسط این وسیله به اشتراک بگذارند و اگر عامه مردم هستند احساسات، عواطف و یا تجربیات خودشان را از این بیماری به اشتراک بگذارند که نسبت به کوید 19 دقیقاً این اتفاق افتاده بود و حجم بالایی توئیت توانستیم گردآوری بکنیم و تحلیل این توئیتها به منظور درک وضعیت موجود کمک خیلی بزرگی به بهداشت و درمان میکند و از طرف دیگر یک پژوهش توسط بورنمان و همکارانش در همین سال 2020 انجام گرفته که نشان میدهد انتشار تحقیقات از طریق این رسانهها به خصوص توئیتر در مناطقی که از نظر بیماری پاندمی وسعت خیلی زیادی دارد ولی پژوهشهای علمی خیلی کمتر هست، برای انتشار اطلاعات کمککننده هستند و یک نسبتی(ویژگی) را به توئیتر دادند به عنوان این که توئیتر یک سنسورهای اجتماعی- مکانی هست یعنی حتی ما میتوانیم دادههای مکانی توئیتها را هم با استفاده از خصوصیت دموگرافیک که آلتمتریکس دارد، رصد بکنیم و بتوانیم اطلاعات خیلی خوب منطقهای از این بیماری به دست بیاوریم.
رسانه دیگری که خیلی دادهها در آن منتشر شده بودند، رسانههای خبری بودند. که این رسانه خبری دومین بستر بودند که با توجه به وظیفه رسانهها که همیشه موضوعات مهم و مورد توجه روز را برجسته میکنند، اهمیت و ضرورت آن را برای شهروندان نشان میدهند. این رسانه برای اعتبار بخشیدن به پژوهشهایی که در این رسانهها مورد استفاده قرار گرفته، کمک کننده است. رسانههای مختلف مثل CNN که یکی از خبرگزاریهای بسیار معتبر است، گاردین و مدیکال پرس خیلی به این قضیه اشاره کرده بودند.
از طرف دیگر یافتهها نشان میدهد که اشاره این پژوهشها در اسناد سیاستی کمتر بود که میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. یکی از دلایل آن راهبردهای ویژهای است که در تدوین اسناد سیاستی به کار گرفته میشود و در بیشتر اسناد سیاستی خود ما مشاهده کردیم که خیلی از آنها انتشاراتی که به آن استناد میکنند نام نمیبرند و هیچ اشارهای به آن نمیکنند، پس توسط آلتمتریکس هم رصد نمیشود. هرچند نسبت به توئیتر کمتر بود اما برای ما مورد توجه بود ما آنها را بررسی کردیم تا ببینیم چه ابعادی از کوید 19 مورد توجه اسناد سیاستی قرار گرفته است؟ و قبل از این که ابعاد آن را بگوییم آنها را تحلیل کردیم که چه کشورهایی به اینها توجه کرده و در چه اسناد سیاستی مورد استناد قرار گرفته است؟ کشورهای سوئیس، آمریکا، انگلستان، آلمان و هلند کشورهایی بودند که اسناد سیاستی آنها به پژوهشهای کوید 19 توجه کرده بودند و مهمتر این که اسناد سیاستی سازمان جهانی بهداشت و سازمان کنترل و پیشگیری از بیماریها این اسناد را مورد توجه قرار دادند و به آنها استناد کرده بودند. و بررسی کردیم که آن پژوهشهایی که در این اسناد سیاستی قرار گرفتند از چه مجلاتی هستند؟ و دیدیم مجلاتی مثل لنست که در انگلستان چاپ میشود، یا گزارش هفتگی عوارض مرگومیر در آمریکا، سالنامه طب داخلی آمریکا منتشر شده و اینها مجلاتی هستند که خیلی معتبر هستند.
یک نکتهای را آقای دکتر اشاره کردند که چرا برخی از این مقالاتی که در این مجلهها منتشر شده، اثرگذار نیست؟ باید تحلیل موضوعی بکنیم، سیر پژوهش را باید بررسی بکنیم. خیلی از این پژوهشها توصیفی هستند و به خاطر همین اثرگذار نیستند یا این که پژوهشها مبنی بر تفکر بالینی نیستند و توصیف بالینی هستند و باید ببینیم مثلاً پژوهشهایی که در لنست بوده چه نوع پژوهشهایی هستند؟ نیاز به تحلیلهای محتوایی دارند.
برای بررسی ابعاد کوید 19 که در اسناد سیاستی مورد استناد قرار گرفته بودند، موضوع این پژوهشها را از طریق آلتمتریکس بررسی کردیم. آلتمتریکس یک ابزاری دارد که موضوعبندی مقالات براساس کلیدواژه هر مقاله را تعیین میکند و حدوداً به چهار موضوع برای هر مقاله اشاره میکند. ولی ما این موضوعات را براساس اسکوپوس هم بررسی کردیم تا متوجه بشویم موضوعبندیهای ما درست است یا نه. جالب است که این طبقهبندی موضوعات دقیقاً مثل هم بود و براساس موضوعبندی ما خدمات بهداشت ودرمان عمومی موضوع اول ما بود، موضوع دوم هم که خیلی به آن اشاره شده بود موضوعات بالینی و میکروبیولوژی بودند که خیلی به اینها در اسناد سیاستی اشاره شده بود. به علم بیولوژی و ژنتیکی کمتر اشاره شده بود که با یکسری از متخصصین این حوزه صحبت کردیم متوجه شدیم علت کم بودن این پژوهشها، به این دلیل است که عوامل و متغیرهای مورد مطالعه در آنها خیلی پیچیده است و به همین راحتی و در زمان کم نمیشود این عوامل و متغیرها را مطالعه کرد و سنجید. با توجه به هزینه و زمان زیاد و شواهد خاص و گسترده، پژوهشهای این حوزه خیلی کمتر بودند و کوید 19 از این قاعده مستتثنی نبوده است. ولی علوم بالینی خیلی زیاد بود که ناشی از طبیعت این پژوهش است.
برای این که به هدف اصلی پژوهش که تأثیرگذاری بروندادهای پژوهشی کوید 19 در حوزه سلامت بود، پاسخ بدهیم، براساس مطالعات مبتنی بر شواهد مطالعات بالینی را انتخاب کردیم. در رأس هرم مطالعات مبتنی بر شواهد ما مطالعات متا آنالیر و مرور سیستماتیک را داریم که خیلی مطالعات ارزندهای هستند و بعد از آنها مطالعات بالینی هستند. علت انتخاب مطالعات بالینی به خاطر این است که هنوز مطالعات مرور سیستماتیک و متا آنالیز این بیماری در نیامده است و یک مدت باید از این بیماری بگذرد و این پژوهشها زیاد بشوند تا متا آنالیز را انجام داد. با این حساب طبقه دوم یعنی کارآزمایی های بالینی را به دلیل اهمیت این پژوهشها در حوزه سلامت انتخاب کردیم. کارآزمایی های بالینی در واقع استانداردهای طلایی پزشکی هستند که در راهنماها و دستورالعملها مورد استناد قرار میگیرد و از آن جا که این دستورالعملهای بالینی یک مطالعاتی هستندکه اثرات داروها را بیان میکند و رهنمودهایی در این زمینه ارائه میدهد، استناد این پژوهشهای بالینی در این دستورالعملها بیانگر تأثیر بسیار زیاد این پژوهشها در حوزه سلامت است. متوجه شدیم که تعدادی از این مطالعات در دستورالعملهای بالینی سازمان جهانی بهداشت و در مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها استناد شدند و نشاندهنده تأثیر این مطالعات در حوزه سلامت بود.
از طرف دیگر یک نگاهی کردیم و متوجه شدیم علاوه بر آن دو دستورالعمل پزشکی، تعدادی از مطالعات ما در اسناد سیاستی بانک جهانی و یا دفتر ملی تحقیقات اقتصادی منتشر شدند و مورد استناد قرار گرفتند. خود این بیانگر توجه سیاستگذارها به ابعاد اقتصادی پاندمی ایجاد شده است. و نگاه کردیم که در چه قسمتهایی از این اسناد سیاستی مورد استناد قرار گرفتند بیشتر در موضوعات اقتصادی به خصوص در کشورهای توسعه نیافته و یا در جاهایی که به مدل ریاضی این پژوهش فکر میکنند و در جاهایی که در زمینه تعداد مرگومیرها و این که چگونه از نظر اقتصادی این تعداد را کمتر بکنند و چه رهنمودهای اقتصادی میتوانند داشته باشند به این پژوهشها اشاره کرده بود. ما نتیجه گرفتیم که یکسری از پژوهشها هستند که در زمینه اقتصادی کوید 19 میتوانند تأثیرگذار باشند و مورد استناد قرار بگیرند.
در جمعبندی خیلی مختصر میگویم که آلتمتریکس مثل تمام استنادهای دیگر یکسری چالشهایی دارد این که مبتنی بر شناسههای پایدار هست یا این که بعضاً یکسری رباتهایی هستند که میتوانند در تأثیرگذاری آلتمتریکس اختلال ایجاد بکنند. ولی با توجه به این که خیلی از سیاستگذارها و سرمایهگذارها و فاندرها الان پژوهشگرها را به چالش کشیدند که حتماً مسیرهای تأثیرگذاری پژوهشهای خودشان را نشان بدهند و مخاطبان واقعی خود را نمایش بدهند، در آن جا پژوهش تأثیر اجتماعی خودش را نشان میدهد حتی اگر قابل اندازهگیری هم نباشد. با استفاده از ابزارهای آلتمتریکس میتوانیم تأثیر پژوهشها را رصد بکنیم و فقط توصیف نکنیم و این تأثیرات را اثبات بکنیم. ما میتوانیم از آلتمتریکس برای بیان اثرگذاری پژوهشها استفاده بکنیم و به حوزه سلامت، بهداشت و درمان خیلی کمک بکنیم و در کنار آنها باشیم. ممنون
دکتر زرهساز: یکی، دو تا سؤال و ابهام در مورد ابزار آلتمتریکس و کاربرد آن در بحث پژوهشهایی که در رابطه با بیماریهایی که هنوز تکلیف آنها مشخص نیست، چون تأکید آن روی شبکههای اجتماعی است، این سؤالها هست ولی چون خانم دکتر مرادی هم میخواهند صحبت کنند شاید بیشتر به صحبت ایشان برمیگردد. خانم دکتر مرادی عضو گروه علمسنجی مرکز تحقیقات و سیاست علمی کشور و از پژوهشگران این حوزه هستند.
صحبتهای من با خانم دکتر دوخانی نیمهتمام ماند چون احساس میکردم که شما توضیحات تکمیلی را بیان میکنید. فقط ابهام خود را بگویم شاید در صحبتهای شما مشخص بشود با توجه به این که این شاخص تأکید آن روی بحث بازتاب انتشارات علمی در شبکههای اجتماعی هست به خصوص اشاره کردند روی توئیتر، شبکههای اجتماعی مشابه، معمولاً ما میدانیم که در شبکههای اجتماعی موارد خاصی پررنگ میشود یا مورد توجه قرار میگیرد. به خصوص مواردی که دغدغه مردم هست و این برداشت شخصی من است ممکن از نظر بهداشتی و پزشکی کاملاً درست هم نباشد. مثلاً امروز میگویند هوا ویروس را منتقل میکند، فردا میگویند هوا این ویروس را منتقل نمیکند. یک مدت میگویند ماسک ضروری است و یک زمان میگویند ضروری نیست. یعنی یک چیزهایی در شبکههای اجتماعی بولد میشود که به مردم هشدار بدهد و بعد متوجه میشویم که از پایه بیاساس است. با توجه به این که در حوزههای پزشکی، بیماریهایی که هنوز ناشناخته هستند، آیا شاخصی مثل آلتمتریکس که تأکیدش روی بازتاب و تأثیرگذاری انتشارات علمی در شبکههای اجتماعی است، راهبردهای بهداشتی و درمانی میتواند سودمند باشد؟ یا صرفاً این برای پژوهشهای شناخت کاربر به خصوص در حوزه سواد اطلاعاتی و از نظر اجتماعی میتواند مؤثر باشد؟
خانم دکتر مرادی: خیلی خوشحال هستم با این موضوع که در فضای علمسنجی در دنیا خیلی کم مورد توجه قرار گرفته، در خدمت شما هستم. مبحث آلتمتریکس از بعد ارزیابی صرف پرداخته شده و کمتر از این ابعادی که فرمودید به آن نگاه شده است و خیلی منظر خوبی هست چون این ارتباط رشته ما را با رسانهها، ارتباط با رشته ارتباطات، ارتباط جامعهشناسی و روانشناسی فضای مجازی و رسانه را مشخص میکند.
من میخواستم اینگونه صحبت بکنم که چرا ارزیابی از بعد فضای مجازی مهم است و بعد بگویم چه ملاحظاتی باید درباره آنها باشد؟ اما چون این مبحث را شما پرسیدید من اول یک بخشی را با آن پاسخ میدهم و بعد وارد صحبت خود میشوم. ارزیابی تحت وب صرفاً به این جهت است که بعضی اوقات سیاستگذاران و سرمایهگذاران در فضای علم، نوآوری و فناوری میخواهند ببینند این هزینهای که کردند در فضای علمی یا فناوری درست است یا نه؟ ما اگر بخواهیم منتظر ابزارهای سنتی ارزیابی باشیم که به علمسنجی مرتبط هستند، یعنی با آن رویکرد طبیعتاً زمان میبرد. صحبتهایی که همکار خوبم آقای دکتر قانع فرمودند کاملاً درست است و تعجیل در انجام یکسری از فعالیتهای علمسنجی فقط به معنای گزارش صرف هست. ما در حوزه علمسنجی آمده بودیم که به سیاستگزار برای تصمیمگیری کمک بکنیم، یعنی هدف اصلی علمسنجی با سیاستگزاری علم و فناوری بوده است و اطلاعات صرف پاسخی نخواهد داد.
از سوی دیگر یکسری از دوستان با ورود به مبحث فضای مجازی و آلتمتریکس، سنگ آلتمتریکس را چنان محکم به سینه میزنند که انگار این کلاً یک رویکردی فراتر از علمسنجی هست و هر آن چه که در ارزیابی آلتمتریکس هست، صد در صد درست است. افرادی که در حوزه ارزیابی علم و فناوری هستند میدانند که هر دو بعد این را باید با همدیگر در نظر بگیرند، چرا؟ چون طبق صحبتهایی که خانم دکتر دوخانی فرمودند اثربخشی و اثرگذاری پژوهش یا بروندادهای علم و فناوری، نوآوری ما این جا فقط در مورد پژوهش صحبت نمیکنیم ما در مورد ارزیابی هر نوع اقدام علمی صحبت میکنیم که ممکن به محصول، دارو یا هر چیزی منجر بشود. برای این که اثربخشی اینها را ما متوجه بشویم بعضی مواقع نیاز است که فراتر از اثربخشی در فضای علمی برویم. به گونه دیگر من اگر بخواهم بگویم این است که هر کار علمی، هر فعالیت پژوهشی و هر فعالیتی که در حوزه علم، فناوری و نوآوری است ابعاد گستردهای دارد و یکسری از این ابعاد در کتابها پیدا نمیشود و در استنادها به آن پاسخی داده نمیشود. یعنی اینها از طریق روشهای تحلیل استنادی به اینها پاسخ داد. به این جهت ما مجبور هستیم از ابزارهای دیگری استفاده بکنیم که ابعاد دیگری از اثربخشی آنها را متوجه بشویم.
یکی از آن ابعاد استفاده از رویکرد آلتمتریکس است که به نظر من به اشتباه به آن رویکرد اجتماعی میگویند. برای این که الان مدلهای جدیدی مطرح شده است که از فضای مجازی بشود ابعاد دیگری را درآورد. مثل ابعاد سیاستی یا ابعاد نوآورانه یعنی از سنجههایی میشود استفاده کرد از شبکههای اجتماعی خاص استفاده کرد برای این که یکسری از ابعادهای خاص از پژوهشها یا مثلاً ثبت اختراع را دریافت کرد.
ما علمسنجی را کنار میگذاریم چون خیلی در مورد آن صحبت شد. وقتی یک تصویر کلی از یک علم و یک عملکرد به سیاستگذار داده بشود راحتتر میتواند تصمیم بگیرد و ما باید با آنها همراهی بکنیم که بتوانند جوابهای سریع و فوری بگیرند. در مورد موضوع کوید 19 چون من دوستانی دارم که در شرکتهای دارویی بزرگ در آمریکا کار میکنند که یکی از صمیمیترین دوستان من در بخش همین گیلند کار میکند که توانستند دارو را یک تغییرات کوچک بدهند و به بازار بدهند و تقریباً درمان خوبی داشته است 70 تا 72% درصد، من خیلی از این دوستم سؤال میکردم که ما چگونه میتوانیم به شما کمک بکنیم؟ به عنوان علمسنج چگونه میتوانیم این دستهبندی اطلاعات را انجام بدهیم؟ چون حجم تولید شده دادهها در این سه، چهار ماه بسیار زیاد بود. تقریباً سی و دو هزار رکورد اطلاعاتی در مورد کوید 19 وجود دارد که این رکوردها از مقاله، پتنت، فصلهای کتاب و غیره هست در این تعداد دو هزار هفتصد، هشتصد فقط بالینی بوده است. من پرسیدم که چگونه شما توانستید در این زمان کم این کارزمای بالینی را انجام بدهید؟ گفتند به خاطر فوریتی که در این بحران وجود دارد، برخی اوقات آن صنعت داروسازی حداقل در آمریکای شمالی چند تا کار را مجبور هستند با هم انجام بدهند.
حالا این وسط ما نمیدانیم به چه باید اعتماد بکنیم؟ به قول شما کلی داده غلط هم این وسط هست که ما نمیدانیم دقیق کدام درست است؟ به این دلیل بود که از سیاستگذاران قسمتهای مختلف در کشورهای مختلف درخواست کردند که یک ارزیابی روی این پژوهشها انجام بشود که در ایران قرعه به نام ما افتاد که از خانم دکتر دوخانی و خانم آلطاها که دانشجوی دکتری هستند با کمک یکسری از پزشکان ما دادهها را جمعآوری کنیم و یک ارزیابی کلی انجام بدهیم که پاسخی به سیاستگذار داده باشیم. به این جهت است که سیاستگذار میگفت که من چگونه باید بدانم که کدام یک از این دادهها درست یا غلط است؟ چون وقتی درست و غلط میشود که در فضای علمی استناد بگیرد و از طرف ما چند درصد مطمئن هستیم آن که استناد گرفته است، لزوماً کارش مورد استفاده است؟ به قول آقای دکتر اسدی چند تا از مقالات که در نشریات خوب منتشر شده است که اگر ما در آن مقاله چاپ بکنیم کلی جایزه میگیریم و از لحاظ نقدی کلی حمایت میشویم، این مقالات برای جامعه کاربرد داشتند وبه دارو منجر شدند، پتنت شدند یا مورد استفاده قرار گرفتند؟
این جا نقش یک رویکرد دیگر مشخص میشود که شاید ما از ابعاد دیگر بتوانیم اثربخشی یا سوددهی مثبت یا منفی یک فرآیند پژوهشی را متوجه بشویم که متوجه شدیم چه جایی بهتر از فضای مجازی، چون پژوهشگران ترغیب میشوند که در این فضا کارهایشان را ارائه بدهند و از طرفی همه مردم ما در فضای مجازی زندگی میکنند. در دوران قرنطینه دیدیم که چه مقدار تولید محتوا زیاد بود و چه قدر تولید محتوای زرد زیاد بود. این جا است که اثر فعالیتها با رویکرد آلتمتریکس کمی روشن میشود و یکی از چیزهای خوبی که میتوان در ارزیابیها استفاده کرد که ببینیم پژوهش مورد استفاده است یا نه؟ همین چیزی است که خانم دکتر دوخانی گفتندکه ما دیدیم برخی از این پژوهشها در سندهای سیاستی کشورها رفتند، یعنی حکمرانی کشورها از آن استفاده کردند و این نشان میدهد اگر پژوهشی در سند حکمرانی، دستورالعمل شده و به کشورها ابلاغ شده است ممکن استناد کمتری بگیرد به خاطر زمانی که در استناددهی وجود دارد. اما زمانی که در سند سیاستی قرار گرفته است اندکی نشان میدهد که توانسته اثربخشی داشته باشد و لزوماً در همان کشور هم نبوده و گاهی اوقات پژوهشی بوده که در چین انجام شده ولی در سوئیس استفاده شده، پژوهشی مثلاً در ایران بوده در جای دیگر مثلاً سند سیاستی آمریکا استفاده شده است. پس ما میتوانیم با آلتمتریکس تا حدی یک پژوهش را از ابعاد مختلف ارزیابی کنیم و این که حتی در آلتمتریکس میتوانیم ببینیم من از ابزار آلتمتریکس صحبت نمیکنم از رویکرد ارزشیابی فضای مجازی را میگویم که در این رویکرد حتی میشود دید چه کسانی این انعکاس را نشان دادند؟ چه کسانی را لایک را زدند؟ چه کسانی مثلاً کامنت گذاشتند؟ خیلی مهم است که همکار و همتای من این امتیاز را به مقاله داده باشد تا این که یک دانشآموز این کار را کرده باشد.
تا حالا چند نکته گفتم، ما در ارزیابیهای آلتمتریکس میتوانیم به سرعت تا حدی ابعاد مختلف از اثربخشی یک فعالیت علمی را از مقاله، کتاب یا یک متن و اثر علمی حتی پتنت متوجه بشویم و میتوانیم حتی کاربران را متوجه بشویم که کاربران از چه نوع و دستهای بودند و یک نکتهای که خدمتتان عرض کنم تفاوت در ماهیت شبکههای مجازی هست همه شبکههای مجازی یک ماهیت ندارند. شبکه مجازی توئیتر که این جا فیلتر است و ما فکر میکنیم که یک شبکه عادی که برای مقاصد سیاسی استفاده میشود در دنیا حداقل برای ویروس اچ وان ان وان که یک نوع آنفولانزای تنفسی در سال 2009 بود با توئیتر و فیسبوک در آمریکا به مردم اطلاعرسانی کردند. یعنی ابزار اطلاعرسانی و ارتقاء سواد رسانهای هست و خیلی مهم است. پس توجه به محیط ارائه محصول و برونداد و امتیازی که آن جا برای یک پژوهش دریافت میشود، خیلی مؤثر است و باید به آن توجه بشود.
چون علمسنجی عمر طولانیتری نسبت به آلتمتریکس دارد، باید این سنجهها مورد مقایسه و آزمایش قرار بگیرد تا متوجه بشویم کجاها چه ویژگیهایی دارد و کجاها ندارد. یک نکته دیگر که نباید از آن غافل بشویم این است که رفتار پژوهشگران در شبکههای مختلف، متفاوت است. یعنی ما به عنوان متخصصان موضوعی مثلاً اگر من کتابدار کتابخانه رشته کشاورزی هستم ببینم متخصصان ما چه روشی دارند؟ اینها بیشتر در کنفرانس هستند، در شبکههای مجازی چطور هستند؟ در این زمینه کارهای بسیار کمی انجام شده است که مثلاً متخصصان زلزلهشناسی کجا بیشتر کار میکنند؟ متخصصان آبوهوا کجا بیشتر کارهای خود را منعکس میکنند؟ اینها نکاتی است که ما به عنوان کسانی که در این حوزه کار میکنیم از اینها غفلت کردیم.
مبحثی که خدمتتان عرض کردم یکی توجه به ماهیت شبکههای مجازی و تفاوتهایی که باید در بررسیهای آلتمتریکس انجام بشود و باید با توجه به ماهیت و ظرفیت هر رشته و حوزه علمی این کار انجام بشود. من از دوستان در این حوزه استدعا دارم که براساس رفتار رشتههای مختلف بررسی بکنند. همانطور که اچ ایندکس در یک رشته با یک رشته دیگر متفاوت است مثلاً اچایندکس در حوزه دندانپزشکی خیلی بیشتر در حوزه علوم انسانی است همین داستان در فضای مجازی هم وجود دارد.
مبحث دیگر تفسیر سنجهها هست که مبحث طولانی است و دلیلی که این جا خواستم مطرح بکنم این که در داوری مقالاتی که هم در ایران هم در خارج میرسد، میبینم که خیلی علاقه به مبحث آلتمتریکس زیاد شده است و متاسفانه همان گزارشهایی که در علمسنجی تولید میشود، همان گزارشها در فضای آلتمتریکس و فضای مطالعات مجازی تولید میشود و خیلی از بزرگان رشته در دنیا این کار را انجام میدهند و هیچ تأثیری در آن وجود ندارد. حداقل در دو، سه کار آخر که خود من با پزشکان انجام دادم، در حوزه پزشکی متوجه شدم که چند تا نکته برای آلتمتریکس خیلی مهم است، چون داده خیلی مهم است که داده جامعی باشد ما اول یکسری کلیدواژه را گرفتیم یکسری داده به ما داد، یک ماه بعد یکسری پژوهش دیگر به دعوت سیاستگزاران یک حوزهای انجام دادیم و هفت هزار داده به ما داد، چون پایگاههایی که استفاده کردیم خیلی جامعتر بود و این به معنا نبود که کار اول ما مشکل داشت، آن جا هم دقیق عمل کردیم. ولی در مورد دوم وقتی کار تخصصی شد، وقتی متخصص استفاده بشود دادهها جامعتر است و وقتی جامعتر، تحلیل بهتری انجام میشود.
از طرفی پژوهشهایی که من میبینم وقتی یک فردی در یک حوزهای تخصص ندارد نمیتواند تحلیل بکند. مثلاً زمانی که داده در سال 2009 کم بوده و در سال 2010 زیاد شده است میگوید که زیاد شده و نمیداند چرا این زیاد شدن صورت گرفته است؟ واقعاً نیاز است که در پژوهشهای این چنینی از متخصص در آن حوزه استفاده بشود و هیچ تعصبی روی سنجههای آنلاین هم نباید وجود داشته باشد. چون همانطور که استنادها میتواند دستکاری بشود، من به دوست خود استناد بدهم و از فردی که خوشم نمیآید استناد ندهم عین این مورد در فضای مجازی هم وجود دارد. این مبحث دستکاری در منشنها، لایک و کامنتها در استناد هم وجود دارد. و به نظر من هیچ ارزیابی صد در صد درست نیست، چون ابعاد مختلفی دارد و ممکن از چشم ما دور بماند.
یک نکته عرض کنم مثلاً وقتی ما یک کاری را نگاه میکنیم ده تا استناد دارد آیا ده تا استناد مثبت، منفی یا خنثی است؟ این چه معنی دارد؟ همین موضوع در فضای مجازی در سطح وب در سنجهها وجود دارد. من از پست یک نفر، از نوشتن او خوشم میآید و دائماً لایک میکنم، ولی پست یک نفر دیگر را میخوانم و رد میشوم و این رصد نمیشود، توجه به این نکات هم باید مدنظر قرار بگیرد.
از طرف دیگر تأثیر سنجهها در کنار همدیگر جذاب میشود، مثلاً دانلود کلیک سطح مخاطب را نشان میدهد و اگر این دانلود کلیک در فضای عادی صورت بگیرد، میگویند مخاطبان عادی این کار را انجام میدهند یا دانلود میکنند یا کلیک ولی زمانی که طرف بحث یا نظر میدهد یعنی در بحث کامنت وارد میشود، توجه به یافتههای نتایج آن مطلب را نشان میدهد. برای همین کیفیت اینها خیلی با هم فرق دارد ما نمیتوانیم در جدول بگذاریم ده تا دانلود، بیست تا نظر اینها همسنگ هم نیستند. لذا برای تحلیل سنجههای وبی و آلتمتریکس به نظر من دانش اجتماعی و ارتباطات بسیار ضروری است.
و از یک نکته دیگر هم نباید غافل بود این که توجه کنیم اگر از رسانهای مثل توئیتر استفاده میکنیم، راهبرد دارد، جنبه تحلیل دارد، رسانه اجتماعی، اخبار، رسانههای خبری جهتگیریهایی دارند و ممکن خبر یک کشور را منتشر بکنند و خبر یک کشور دیگر را منتشر نکنند، اینها روی دادههای ما اثر میگذارد. مثل زمانی که ایرانیها تحریم میشود و مقالات آنها در مجلات فلان نشریه در آمریکا چاپ نمیشود و زمانی که ارزیابی میکنیم میبینیم که نویسنده ایرانی در این جا مقاله نداشته است. من صرفاً خواستم یادآوری کنم که نمیشود فقط صرفاً آلتمتریکس و علمسنجی را انجام داد بدون این که با دقت نتایج را تحلیل کرد و به ابعاد مختلف آن توجه کرد.
دکتر زرهساز: خیلی ممنون خانم دکتر، فقط یک نکتهای با توجه به توضیحات حضرتعالی، بسیاری از پژوهشها به نظر میرسد به دلیل فقدان سامانههای علمسنجی که آنلاین و به روز باشند، هست. من فکر میکنم اگر ما سامانههایی داشته باشیم چون آلتمتریکس یک شاخص است که در این سامانهها قابل برنامهریزی است بتواند به صورت روزآمد به ما اطلاعات را بدهد شاید خیلی به این پژوهشها که حالت گزارشگونه است نیاز نباشد.
دکتر مرادی: به نکته خوبی اشاره کردید، ما یک فصلنامه به اسم رهیافت داریم که ویژهنامه بهار آن به این موضوع اختصاص دارد. من سردبیر ویژه بودم و مقالات در حال داوری هست و ما به دو، سه گروه مختلف پیشنهاد دادیم که چه کار کنیم دوستانی که در حوزه علمسنجی در ایران هستند کنار هم بیایند و تفکیک موضوعی بشود و تفکیک ماموریت بشود و هرکسی ماموریت خودش را بشناسد و به همان عمل بکند تا موازیکاری نشود و یک آمار جامعی داشته باشیم. مضاف بر این ما دو سال که یک ماموریت ملی از طرف شورای عالی عطف به وزارت علوم و معاونت علمی ریاست جمهوری داده شده که بخشی از این ماموریت ملی به گروه ما داده شد به اسم پایش فناوری و نوآوری و دقیقاً همین کار را قرار است که اطلاعات و دیتاها را به صورت گسترده ما روی یک سامانهای ببریم که یک جا این اطلاعات دیده بشود. چون شاخصها از طریق شانزده سازمان مختلف تائید شده و دیتای آن از کل ایران جمعآوری میشود، تقریباً به این پاسخ دادیم ولی تا این مبحث باز شود زمانبر است.
برای مشاهده ویدئوی این نشست در اینستاگرام به لینک های زیر مراجعه کنید:
https://www.instagram.com/tv/CAqUdvLJjIB/?igshid=139ebxhgrnuvx
https://www.instagram.com/tv/CAqM89bJgAm/?igshid=kk1jxqxkyoue