دومین نشست تخصصی انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران
عنوان: آموزش مجازی و کتابخانه دیجیتالی
با حضور:
دکتر یوسف مهدوی نسب، عضو هیئتعلمی دانشگاه خوارزمی و عضو هیئت مدیره انجمن فناوری آموزشی ایران
دکتر سید مهدی طاهری، عضو هیئتعلمی و رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه علامه طباطبایی
تاریخ برگزاری: روز سه شنبه، 27 خرداد 1399
ساعت: 21 الی 23 در صفحه اینستاگرام انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران
مجری کارشناس: دکتر محمد زرهساز، عضو هیئتعلمی دانشگاه خوارزمی و مسئول کمیته پژوهش انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران
پیادهسازی شده توسط: اسراء زرهساز
بخش نخست:
دکتر زرهساز: با دومین نشست تخصصی آنلاین انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران، با موضوع (( آموزش مجازی و کتابخانه دیجیتالی)) در خدمت شما بزرگواران هستیم. امیدوارم که نشست خوبی را در خدمت شما عزیزان برگزار بکنیم و انشاءالله مباحث خوبی مطرح و باعث آشناتر شدن ما با وضعیت پدید آمده به خصوص بعد از شیوع بیماری کرونا در حوزه آموزش بشود. در ابتدا توضیح مقدماتی عرض کنم و بعد در خدمت مهمانان جلسه خواهیم بود که خدمت شما معرفی خواهم کرد.
بعد از شیوع بیماری کوید 19، یک تحول ناخواسته ولی انشاءالله مثبت در حوزه آموزش، به خصوص آموزش مجازی پدید آمد و ما شاهد توسعه آموزشهای مجازی در مدارس و دانشگاهها هستیم. به قول یکی از اساتید گویا ما به بیست سال آینده پرتاب شدیم. توسعه سیستمهای مدیریت آموزش الاماسها[1] در دانشگاههای ما در این چند ماه اخیر خیرهکننده بوده است و الحمدالله با اتفاقات مثبتی که در این حوزه افتاد؛ امروزه شاهد این هستیم که آموزشهای مجازی در دانشگاهها با قدرت در حال پیگیری است. هرچند نقصها، ضعفها و چالشهایی وجود دارد که غیرقابل انکارست؛ ولی عمده آموزشهای دانشگاهی الان به صورت مجازی در حال ارائه شدن است و سیستمهای مدیریت یادگیری الان در عمل آزمایش خود را پس میدهند و توسعه واقعی این سیستمها در حال رخ دادن است.
با این حال به نظر میرسد که اگر ما عناصر آموزش در فضای مجازی را به عنوان آموزشگر، دانشجو و محتوا در نظر بگیریم؛ بالاخره آموزشگر با دورههای آموزشی که دیده است؛ این آمادگی را به دست آورده که در این فضا بتواند محتوای آموزشی خود و تدریس خودش را داشته باشد. دانشجوها کم کم با این فضاها آشنا شده و به آن عادت کردهاند؛ به بیان دیگر ما شاهد هستیم که دانشجوها توانستهاند خودشان را با این فضا تطبیق بدهند؛ با این حال ما در زمینه محتوا هنوز دچار چالش هستیم. در فضای دانشگاهی، کتابخانههای دانشگاهی و در فضای مدارس، کتابخانههای آموزشگاهی این وظیفه را داشتند که محتوای علمی و محتوای آموزشی را در اختیار استاد و دانشجو از طریق امانت یا از طریق خدمات تحویل مدرک قرار بدهند. در فضای دیجیتال انتظار میرود که کتابخانه دیجیتالی بتواند نقش مؤثر خودش را در پشتیبانی از آموزشهای مجازی فراهم بکند.
برای مقدمه خدمت شما عرض بکنم زمانی که ما اسم کتابخانه دیجیتال را میآوریم؛ منظور ما نظامهای مدیریت اطلاعات است که به عنوان کتابخانه دیجیتال میشناسیم. اما اگر تاریخچه کتابخانههای دیجیتال را مطالعه بکنیم؛ نسلهای مختلفی را برای کتابخانه دیجیتال شاهد هستیم و در متون ما میبینیم:
- نخستین نسلی که ما کتابخانه دیجیتال داشتیم نسل آرشیوها بود؛ یعنی منابع اطلاعاتی در قالبهایی که عموماً جستجوپذیری آنها کم بود و به شکل آرشیوی حفظ و بازیابی میشدند؛ قابلیتها بسیار محدود بود.
- بعد نسل پایگاههای اطلاعاتی داشتیم که قابلیتها افزایش پیدا کرد و توانست خدمات بیشتری را ارائه بدهد.
- بعد از آن نسل اشتراک محتوا را داشتیم؛
- و بعد نسل نظامهای مدیریت کتابخانه دیجیتال را داریم؛ در این نسل ما شاهد توسعه نرمافزارهای کتابخانههای دیجیتال هستیم؛ قابلیتهای مختلفی برای آن پیشبینی شده است.
- نسل بعدی، نسل نظامهای یکپارچه هست؛ یعنی ما نظامهای اطلاعاتی و نظامهایی مانند نظامهای مدیریت یادگیری داریم که انتظار میرود اگر بتوانند در یک قالب یکپارچه همدیگر را تقویت بکنند؛ خدمات دارای ارزشافزوده بیشتری را بتوانند مدیریت بکنند.
در حوزه مدیریت یادگیری هم نظامهای مختلفی با عناوین الاماس یا مدیریت دروس را داریم که اینها سالیان سال در حال ارائه خدمت هستند. الان نظامهای مدیریت یادگیری ارزیابی واقعی و مدیریت عملکردی خود را نشان میدهند. به نظر میرسد که الان یک فرصت بسیار طلایی برای کتابخانههای دیجیتالی پدید آمده که از حالت دکوری و حالت شعاری خارج شوند. ببخشید من از این اصطلاحات استفاده میکنم، چون عقیده خود من این است و پای این حرفم میایستم. معتقد هستم تا الان به خصوص در کشور ما آنچه که به عنوان کتابخانه دیجیتالی راهاندازی شده، بیشتر حالت تبلیغاتی و نمایشی برای مدیران بوده است و متاسفانه ما شاهد تجلی قابلیتهای واقعی کتابخانههای دیجیتال نبودهایم. اگر سازمانی کتابخانه دیجیتال ایجاد کرده است؛ هزینههای گزافی هم بر خود سازمان تحمیل کرده، ولی متاسفانه آن کارکردها و عملکرد مناسبی را که باید در ارائه خدمات به کاربران باشد را پیشبینی نکرده و ما شاهد کتابخانههای دیجیتال به ظاهر بزرگی هستیم که سازمانهای بزرگ دارند؛ ولی با ضعفهای عدیدهای مواجه هستند و متاسفانه نتوانستهاند عملکرد و کارآیی خودشان را نشان بدهند؛ به طوری که جامعه کاربران ما با این نظامهای مهم مدیریت اطلاعات آشنا نیستند و کارآمدی آن نظامها برای کاربران ثابت نشده است.
به نظر میرسد که یک فرصتی پدید آمده که کتابخانههای دیجیتال میتوانند از آن استفاده ببرند و در راستای پشتیبانی از فضای آموزش مجازی عملکرد و کارکرد خودشان را توسعه بدهند؛ به خصوص در راستای تأمین محتوا و فراهم کردن خدماتی که انتظار میرود در این فضایی که دسترسی به کتابخانههای فیزیکی دشوار شده داشته باشند. بنابراین ما به خصوص در جامعه علم اطلاعات و دانششناسی باید در این رابطه بیشتر بیاندیشیم، بررسی کنیم، پژوهش کنیم و جلسات اینگونه را بیشتر تشکیل بدهیم تا بتوانیم از زوایای مختلف این موضوع را بررسی کنیم.
نشست امشب را با دو مهمان برگزار خواهیم کرد؛ نخستین مهمان جناب دکتر یوسف مهدوینسب، عضو هیئتعلمی دانشگاه خوارزمی و عضو هیئتمدیره انجمن فناوری آموزشی ایران و مسئول کمیته آموزشی این انجمن هستند؛ ما را با تغییرات پدید آمده با این تحولات اخیر در رابطه با فضای آموزش مجازی بیشتر آشنا میکنند و از دیدگاه تخصصی ایشان بهرهمند خواهیم بود. بخش دوم جلسه در خدمت دکتر سید مهدی طاهری، عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس کتابخانه مرکزی این دانشگاه خواهیم بود که در این دوره تجربیات خیلی خوبی را داشتند و کارهای خیلی خوبی را به خصوص در حوزه کتابخانه دیجیتال دانشگاه انجام دادند؛ با ایشان هم گفتگو مفصلی خواهیم داشت. در این راستا بعد از ارائهای که دوستان خواهند داشت یک فرصتی هم برای پرسش و پاسخ و ارائه نظرات، دیدگاههای عزیزانی که در لایو حضور دارند را خواهیم داشت و خواهش من این است که حتماً پرسشهای خود را یادداشت کنید؛ پس از ارائه دوستان زمانی که کامنتها را باز میکنیم، انشاءالله دوستان بتوانند پرسشهای خودشان را داشته باشند و ما هم بتوانیم مباحث را جمعبندی بکنیم.
دکتر مهدوینسب: خدمت شما و همه عزیزانی که در نشست حضور دارند و خدمت آقای دکتر طاهری سلام عرض میکنم. خیلی خوشحال هستم که از این طریق در خدمت بزرگواران هستم و من از آقای دکتر زرهساز تشکر میکنم که چنین شرایطی را فراهم کردند در خدمت شما باشیم؛ همچنین از انجمن علم اطلاعات و دانششناسی که جزو انجمنهای خوب رشتههای علوم انسانی هستند و همیشه در رتبهبندیها، به خاطر فعالیتهای ارزنده دوستان بزرگوار رتبه خوبی را کسب کردند.
دکتر زرهساز: انجمن ما به اسم قدیم رشته انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران وفادار مانده است؛ جهت مستند بودن عرض میکنم. من خیلی خوشحال هستم که امشب در خدمت شما هستیم و با یک سؤال شروع میکنم. فضای آموزش مجازی و تغییرات پساکرونایی وضعیت آموزشهای دانشگاهی ما الان چگونه است؟
دکتر مهدوینسب: خدا را شکر به نسبت شروع شرایط بهتر است؛ بالاخره یک مقدار به این فضا عادت کردیم. ولی همه میدانیم که ما با یک شرایط خاص وارد این بحران شدیم و از قبل هیچ طراحی برای آموزش مجازی نداشتیم؛ مخصوصاً برخی از دانشگاهها که شاید برای اولین بار اساتید الاماس، ادوب کانکت[2]، بلوباتن[3] را تجربه میکردند. شاید اگر از قبل یک تمرینهایی کوچکی داشتیم؛ مثلاً پنج درصد یا ده درصد از درسها با آموزش مجازی شکل میگرفت با یک آمادگی بیشتری وارد این فضا میشدیم. ولی خوشبختانه با توجه به شرایطی که پیش میرود؛ بودن انجمنهای علمی و در خود دانشگاهها کارگاههای زیادی برگزار میشود و خود این به مهارتافزایی و دانشافزایی عزیزان کمک کرده است. یک مقدار آن فوبیایی که در اول این شرایط بود؛ یعنی افراد حتی برخی از بزرگواران میترسیدند؛ تجربه خاصی در این زمینه نداشتند و ممکن سن آنها بالا بود یا آموزشها از نوع خاصی بود که اینگونه تصور نمیکردند که بتوانند به شکل الکترونیکی ارائه بدهند؛ برای آنها سخت بود. فکر میکنم الان یک مقدار شرایط عادیتر شده و ادامه پیدا کند، باز هم بهتر خواهد شد.
دکتر زرهساز: من دیگر مزاحم نمیشوم ارائه خود را داشته باشید و بعد از ارائه کامنتها را باز میکنیم که اگر دوستان سؤالی دارند، بفرمایند.
دکتر مهدوینسب: همانطور که مستحضر هستید، عنوان نشست (( آموزش مجازی و کتابخانههای دیجیتالی)) هست. بحثی که من در خدمت شما هستم راجع به یادگیری الکترونیک و یک بحث کوچک هم در مورد ضرورت استفاده از کتابخانههای دیجیتال هست؛ دوستان بزرگوار آقای دکتر طاهری و دکتر زرهساز با توجه به این که در این زمینه تجربیات عملیاتی داشتند بحث را تکمیلتر خواهند کرد.
ما اگر بخواهیم درباره یادگیری الکترونیک بحث بکنیم؛ دوست دارم ابتدا از ابعاد آن بگویم. ما در یادگیری الکترونیک چند بعد مهم داریم:
- بُعد پِداگوژی یا تعلیم و تربیت، بُعد آموزش که یک بعد مهم در یادگیری الکترونیک هست؛
- بُعد دستگاهها [4]هستند؛ همین موبایلی که الان من و شما به این لایو متصل شدیم یا همین کامپیوترهایی که از منزل با آن به سامانههای مدیریت یادگیری متصل میشویم؛
- بُعد دیگر محتوا [5]و منابع [6]هستند؛ اینها تکمیلکننده یادگیری الکترونیک هستند؛
- در کنار اینها بُعد قابلیت اتصال[7]، یعنی بودن اینترنت است.
هر کدام از این ابعاد اگر به خوبی ارائه نشود؛ در آموزش الکترونیک نتیجه اثربخش حاصل نمیشود. برای مثال، اگر دستگاه مناسب نداشته باشیم؛ کیفیت تصویر بد میشود؛ اگر اتصال خوب نداشته باشیم، قدرت اتصال پایین میآید؛ اگر پِداگوژی یا روش تعلیموتربیت مناسبی نداشته باشیم؛ قطعاً آن آموزشی که باید انتقال داده بشود، انتقال داده نمیشود و همه اینها اسراف میشود؛ اگر منابع خوب و محتوای خوبی نداشته باشیم؛ باز هم آموزش الکترونیک ما آسیب میبیند. این چهار موردی که جزو ابعاد مهم آموزش الکترونیکی و جزو مؤلفههای مهم هست ما را به دو تا رشدی که وجود داشته هدایت میکند و منجر به آموزش الکترونیکی مطلوب میشود:
- رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات (فابا)، ما هر چه قدر با گذر زمان پیش میرویم؛ متوجه میشویم که دستگاههای بیشتر و باکیفیتتری ابداع میشود. سرعت اینترنت، پهنای باند گستردهتر میشود؛ فناوریهای جدید در زمینه اتصال در بسترهای آموزشهای مجازی ارائه میشود که قبلاً نبودند و حتماً ده سال دیگر باز هم فناوریهایی ارائه خواهد شد که الان نیستند.
بحث دیگر، بحث رشتههای تعلیم و تربیت، روانشناسی رشتههایی که کمک میکند ما دانش پِداگوژیک و روش آموزش را به خوبی منتقل کنیم. من ذیل این دو تا بحث صحبت خواهم کرد و ابتدا فلشبک میزنم به تاریخچهای که ما در رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات داشتیم. ما اگر به عقب نگاه کنیم؛ همین کامیپوترها یا همین موبایلهایی که دم دست الان داریم و به خوبی از آنها کار میکشیم؛ کلی محاسبات مختلف، ارتباطات مختلف، تماسهای مختلف با آن انجام میدهیم، یک زمانی ابعاد بسیار بزرگی داشتند. اندازه فیزیکی یک کامپیوتر به اندازه اتاقی که من یا شما نشستید بود؛ با محاسبات خیلی پایینتر، قدرت کمتر و نگهداری بسیار سختتر شاید صد سال پیش این اتفاق بود و الان این کامپیوترها در موزهها قرار دارند. بشر پیشرفت کرد و به حدی رسید که ما الان دستگاههای خیلی کوچک را برای بزرگترین کارها استفاده میکنیم؛ یعنی قبلاً هارد سه ترابایت، هارد یک سازمان عریض و طویل بود و امنیتی بود؛ الان به راحتی هاردهای اکستنرال ما هاردهای دو ترابایت، سه ترابایت هستند و ما از آنها استفاده میکنیم. قطعاً این تحول ادامه خواهد داشت یعنی قطع نمیشود؛ پیشرفت تکنولوژی پویا و رونده است؛ ادامه خواهد داشت چون حاصل علوم مختلف است و ایستادگی ندارد؛ چه بسا بحران کرونا به این قضیه کمک کرد و در توسعه تکنولوژی تسریع ایجاد کرد. ما در این زمینه نظریههایی داریم و پیشبینیهایی هم میشود که در آینده چه اتفاقاتی در تکنولوژی خواهد افتاد. برای مثال شاید با نظریه سیگنولاتی یا تَکیِنگی دقیقه 38 که بحث میشود ما به عصر هوش معنوی خواهیم رسید که در آن جا آنقدر رشد تکنولوژی زیاد هست که ما نمیتوانیم تصاعد رشد تکنولوژی را پیشبینی کنیم. همین الان من و شما با هم صحبت میکنیم، تکنولوژی چه قدر رشد میکند؟ و آنها پیشبینی میکنند که سال 2040، 2045 این اتفاق میافتد و البته این پیشبینیها را کسی مثل کرزویل[8] که میگویند صدا را برای اولین بار وارد این موبایلها کرده و ابداعات خوبی دارد؛ در پروژههای مختلف فناوری در دنیا مشغول فعالیت هست یا مثلاً اینها قبلاً پیشبینی کردند که یک روزی هوش انسانی از هوش ماشینی یا هوش مصنوعی عقب میافتد و این غیرقابل باور بود. برای مثال یک مسابقه اطلاعاتی بین برترین افرادی که اطلاعات عمومی داشتند با یک ماشینی به نام واتسون و در عین ناباوری دیده شد که واتسون از این انسانهایی که خیلی خبره و رتبههای اول مسابقات مختلف بودند؛ برتر بود و نشان داد که قدرت ماشین و قدرت تکنولوژی چه قدر بالا است.
شاید الان برای ما قابل پذیرش باشد؛ ولی سال 2000 که این اتفاق میافتد؛ این چنین قابل پذیرش نبود و الان نوزده سال از آن دوران گذشته است. تحلیل آن شاید الان برای ما راحتتر باشد؛ مثلاً وقتی ما از یک ماشین سؤال اطلاعات عمومی میپرسیم که اگر در حال حاضر هخامنشیها بودند و صفویان بودند و با هم میجنگیدند، کدام برنده میشد؟ برای یک ذهن انسانی خیلی سخت است که این را در کسری از ثانیه جواب دهد؛ چون باید فکر کند و مؤلفههای مختلفی تعداد سپاه، خبره بودن افراد، میزان امکانات را در نظر بگیرد؛ ولی زمانی که دادهها وارد ماشین شدند اینها را سریع پردازش میکنند و در کسری از ثانیه میتواند پاسخ را بدهد و در مواردی برتر از هوش انسانی عمل کند. این بحث حتی در مسابقات شطرنج بین انسانها با کامپیوتر بود؛ دیده شده که بهترین افراد از این دستگاهها شکست خوردند. البته من نمیخواهم بگویم که تکنولوژی خیلی عالی است، ولی فعلاً درباره روی خوب تکنولوژی در این جلسه صحبت میکنیم و این که چه امکانات و شرایطی را برای ما فراهم کند و میخواهیم چشمانداز بحث برای ما روشن بشود و این موارد را درباره آینده تکنولوژی میگویم.
دکتر زرهساز: با توجه به محدودیت وقت اگر سریعتر وارد بحث سیستمهای آموزش مجازی بشوید، ممنون میشوم.
دکتر مهدوینسب: بله، من بحث را خلاصهتر میکنم. در ادامه بحث حالا از مواردی میگذرم و به یادگیری الکترونیکی که منشعب از این تحولاتی است که ما در رشد دستگاههای مختلف الکترونیکی و علوم تربیتی، روانشناسی داشتیم. بحث یادگیری الکترونیک همانطور که آقای دکتر گفتند جدید نیست و سالها از الاماس یا فناوری در آموزش استفاده میشود. برای مثال افرادی مثل اسکینر 1950 و خردهای یک دستگاهی به نام ماشین تدریس را ابداع میکنند و از طریق آن آموزش برنامهای صورت میگرفته است؛ یکسری موارد آموزشی داخل این ماشین میگذاشتند و فرد میخواند و یاد میگرفت؛ دکمهای را میزد و به بحث ارزشیابی میرسید و سؤالها را دکمه میزد، پاسخ میداد؛ اگر موفق بود به بخش بعدی میرفت و اگر موفق نبود باز برای او تکرار میشد و نشان میداد که ماشین میتواند در آموزش نقش داشته باشد که البته خیلی هم موفق نبودند؛ ولی ایدههایی برای افراد بعدی داد. مثلاً الان ما کتابهایی که در یادگیری الکترونیکی داریم قبل از این دوران کرونا مقدمه را میخوانیم از افرادی مثل بیلگیتس نقلقول میکنند؛ سال 2009 گفته که حوزه آموزش ما کمترین تأثیر را از رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات نسبت به حیطههای دیگر به خودش اختصاص داده است؛ اگر الان هم وارد کلاسهای درس بشویم چیزی که صد سال پیش بود یک معلمی پای یک تخته سیاه و حالا تخته سفید شده، مطالبی را ارائه میداد و یکسری افراد گوش میکردند. البته این کتاب پیشبینی میکند زمانی که یادگیری سیار [9]یا همراه میآید این تحول ایجاد خواهد شد و در آن کتاب گفته شده که ده سال بعد اینگونه نخواهد بود و الان تقریباً ده سال بعد هستیم و میبینیم که این پیشبینی درست بوده است و استفاده از فناوری در تعلیم و تربیت را لمس میکنیم.
بحران کرونایی که درکشورهایی مثل ما اتفاق افتاد؛ همه دانشگاهها به سمت آموزش الکترونیکی نرفته بودند؛ گرچه ما دانشگاههای پیشگامی در این زمینه داریم که سالها فعالیت میکنند؛ ولی برخی در این زمینه نوپا هستند و میبینیم که الان چه قدر در این زمینه فعال هستند. قبل ا ز این پژوهشها را که نگاه میکنیم؛ کلی پژوهش در این زمینه انجام شده است؛ چه تکنولوژی توسط اساتید، توسط معلمان، تأثیر خودکارآمدی افراد در پذیرش تکنولوژی یا مثلاً سیاستگذاریهای مختلف در زمینه تکنولوژی، چالشهای راهاندازی آموزش الکترونیکی، امکانسنجی برای برگزاری دورههای الکترونیکی ولی یکباره ما همه اینها را کنار گذاشتیم و وارد استفاده شدیم، چون چارهای جز این نداشتیم و الان از آموزش الکترونیکی استفاده میکنیم. در وبینارهای مختلف هم گفته میشود سالها آموزش الکترونیک را از آن سیری که باید خودش میداشت؛ جلوتر انداخت و البته گفتم تکنو فوبیا اساتید یا حتی معلمان و دانشجویانی که وارد این فضا نمیشدند و الان میبینیم که همه اسکرین شِیر [10]میکنند، ادوب کانکت وصل میکنند، پلاگینهای[11] مختلف تست میکنند و حتی من برخی مواقع با آنها صحبت میکنم خیلی از این قضیه استقبال میکنند و علاقهمند شدند.
به نظر من حتی بعد از بحران کرونا یا پَساکرونا این خیلی آموزش مجازی را تحت تأثیر قرار میدهد؛ سبک ما یک مقدار تغییر کرد. یک دستهبندی هست که میگویند بومیهای دیجیتال با مهاجرین دیجیتال، برخی افراد که مسنتر بودند را مهاجرین دیجیتال میگفتند و خیلی بومی این فضا نیستند و الان آنها یک مقدار بومیتر شدند. یک توفیق اجباری اتفاق افتاد اگر روی خوش این بحران را ببینیم که افراد بیشتر با تکنولوژی الفت گرفتند و این آینده استفاده از یادگیری الکترونیک را تحت تأثیر قرار میدهد و گسترش خواهد داد. پذیرش دانشگاه، مثلاً یک زمانی خود من مسئول تولید محتوای الکترونیک سازمانهای مختلف بودیم با دانشگاهها همکاری میکردیم و برای آنها محتوا تولید میکردیم؛ این قضیه برای پنج سال پیش است، دویست ساعت محتوا تولید میکردیم و گاهی مدیر که عوض میشد این محتوا آفلاین بود که افراد میتوانستند به صورت آنلاین ببینند؛ الان در جریان هستم که همان محتوا مورد استفاده قرار میگیرد و باز درخواستهایی بوده است که دوستان دیگر زحمت بکشند و فرآیند تولید محتوا را ادامه بدهند؛ در صورتی که آن زمان کلی باید از مراحل اداری گذر میکرد و خود وزارت علوم اجازه میداد. مثلاً دانشگاهها اجازه داشتند که یک ده، بیست درصد از درسها را به صورت مجازی ارائه بدهند باز این اتفاق با کشمکش مواجه بود در وضعیت حال حاضر اینها تمام شد و خود دانشگاهها از این به بعد استقبال بیشتری از تولید محتوا الکترونیکی خواهند کرد.
در دانشگاه روانشناسی الان میبینیم که جلسات دفاع حتی جلسات پروپزال دکتری به صورت آنلاین برگزار میشود؛ برخی از دانشگاهها به صورت آفلاین برگزار میکنند؛ یعنی دانشجو فیلم ضبط میکند و میفرستد، اساتید راهنما و داور نظر میدهند. من با خود فکر میکردم که هماهنگ کردن شش استاد در یک زمان در یک هفته به صورت حضوری چه قدر سخت است و الان که معاونت آموزش و پژوهش ما به این قضیه عادت میکند؛ آیا میتواند ترمهای بعدی به راحتی از کنار این قضیه بگذرد؟ ترجیح بدهد که دیگر از این استفاده نکند. به نظر من خود این به خود دانشجو و اساتید کمک میکند که خیلی راحتتر بخوانند و اتفاقاً فایل جلوی همه است و دیگر کاغذ هم در این زمینه اسراف نمیشود؛ منکر این نیستیم که قطعاً آموزش حضوری و به اصطلاح نفس استاد و آن نگاه چشم به چشم، عواطف خیلی مهم هستند که ممکن آموزش مجازی به راحتی نتواند این را جبران کند؛ ولی میتواند یک بخشی را به عنوان جایگزین برای آن باشد.
امکاناتی که الان ما و افراد مختلف دیدیم در الاماسهایی که فرمودید، هست. مدیریت کلاس را به راحتی انجام میدهیم؛ پشتیبان[12] میگیریم؛ مثلاً از درس این ترم من پشتیبان میگیرم و ترم بعد دوباره این درس را بارگذاری میکنم؛ یک چیزهایی را تغییر میدهم؛ تکالیف را همان میگذارم بارگذاری دوستان را پاک میکنم؛ توضیحات هست و این چه قدر میتواند در زمان ما صرفهجویی کند و این که مواردی که قبلاً گفته شده را داشته باشیم. یا بارگذاری تکالیف در آموزش الکترونیک از طریق الاماسها، قبلاً یا حضوری از طریق کاغذ دوستان در اختیار ما قرار میدادند یا ایمیل کنند؛ یا از طریق شبکههای اجتماعی بفرستند. منظم کردن، دانلود، مشخص کردن بازه زمانی چالشهای خاص خود را داشت؛ ولی الان تا یک هفته میگذارید که تا ده روز دیگر تمرینها ارائه بشوند، یک؟؟ دقیقه 26:30 برای آن میگذارید و بعد از آن مشخص است. البته دانشجو میتواند بارگذاری هم بکند؛ ولی مشخص است که چه زمانی تأخیر دارد و میتوانید همان جا بازخورد بدهید، این امکان کمی نیست. همانطورکه شما فرمودید این چیز جدیدی نیست و الاماس سالها بوده و خیلی از دوستان الاماس داشتند؛ یعنی قبلاً از این فضای آموزش مجازی هم از الاماس استفاده میشد و برای همین مدیریت کردن تکالیف و غیره؛ ولی این شرایط الاماس را همهگیرتر کرد. بحث اشتراک منابع خیلی راحت روی الاماس اتفاق میافتد؛ یعنی شما به راحتی میتوانید فایلهای مختلف، پاورپوینتها، پیدیافها را بگذارید تا همه دوستان دانلود کنند. قبلاً از طرق مختلف اقدام میشد، پراکنده روی آپارات، پیکوفایل، گوگل درایو میگذاشتند، ولی الاماس امکان را فراهم میکند که به راحتی انتقال اطلاعات صورت میگیرد و همیشه هم میتوانند آن را دانلود بکنند. حتی در کلاس مجازی آنلاین هم شما میتوانید این محتوا را به راحتی اشتراک بگذارید.
دکتر زرهساز: یکی از وظایفی که کتابخانهها و آرشیوها دارند، تلاش برای حفاظت از منابع اطلاعاتی برای یک زمان درازمدت است. الان نکاتی که شما میفرمایید اینها در کوتاهمدت روی الاماسها جواب میدهد؛ همین بحث حفاظت و نگهداری و اشتراک محتواهایی که اساتید تولید میکنند و دانشجوها استفاده بکنند؛ ممکن است برای چند سال استفاده بشود. ضمن این که جنبههای فنی ما مشکلات زیادی داریم؛ در همین دورهای که ما داشتیم حداقل دوبار سیستم ریست شد و کل اطلاعات پاک شد. به نظر شما زمانی که ما بخواهیم وارد بحث کتابخانه دیجیتال بشویم و من در ابتدا یک مقدمه عرض کردم که الان به سمت نظامهای یکپارچه و یکپارچگی نظامها میرویم؛ این دو مفهومی که مطرح است کتابخانه دیجیتالی چه کمکی میتواند برای نگهداشت و حفاظت از این نوع منابع داشته باشد؟
دکتر مهدوینسب: سؤال شما اینگونه است که ما چه استفادهای میتوانیم از کتابخانههای دیجیتال برای حفظ امنیت و مالکیت محتواهایی که روی الاماس گذاشته میشود، میتوانیم انجام بدهیم، درست است؟
دکتر زرهساز: هم حفاظت، هم نگهداری درازمدت و هم اشاعه برای سایر دانشجویان، چون استاد با یکسری از دانشجویان خاص در ارتباط هست؛ یکی از وظایف کتابخانهها افزایش دامنه دسترسپذیری به منابع است.
دکتر مهدوینسب: متشکرم سؤال خیلی خوبی هست و این سؤالی که پرسیدید یکی از نقاط ضعفی هست که با آن مواجه هستیم و با این که این امکان در الاماس و فضای مجازی مطرح است و با این که ادعا میکنیم که به اشتراکگذاری اطلاعات تسهیل میشود؛ ممکن است باز محدود باشد. یعنی یکسری افراد محدودی که نام کاربری و رمز عبور را دارند، بتوانند استفاده بکنند. یکی از مؤلفههایی که برای آموزش الکترونیک مطلوب ترسیم میشود، این است که خدمات پشتیبانی و فنی خوبی ارائه بشود. شما کتابخانه دیجیتال را میفرمایید در کنار آن احتمالاً همان کتابخانه دیجیتال شامل مرکز یادگیری هم میشود؛ یعنی مرکز یادگیری پشتیبانیهایی از این قضایا دارد. اگر یک بحثهای اداری پیش بیاید و سیاستگذاری از این طریق باشد که این اطلاعات ذخیره بشود و افرادی باشند که این اطلاعات را پخش کنند، اطلاعات را در اختیار افرادی که به دنبال چنین منابعی هستند، قرار بدهند واقعاً خیلی خوب است. همانطور که میبینیم همان مسائل فنی که فرمودید برخی از اساتید هنوز یاد ندارد که حتی کلاس را ضبط کنند و انتظار هم نمیرود که به همین زودی افراد یاد بگیرند. خود ما که خیلی کار کردیم انتظار نداشتیم که این حجم از اطلاعات را ضبط کنیم و من متوجه شدم که حجم لبتاب چه قدر پر شده است؛ از این کلاسهایی که ما مجبور بودیم به علت تازه کار بودن، حجم سرور تحمل نمیکرد که همه دادهها روی آن ضبط بشوند؛ خود ما روی سامانههای خود ضبط کنیم متوجه شدم که لبتاب دارد پر میشود؛ پنج، شش کلاس در هفته، دو ساعت بخواهید ضبط کنید؛ مدیریت این خیلی سخت است و اگر مرکزی باشد که در این زمینه بتواند کمک کند؛ اینها را دستهبندی کند و بعداً در اختیار متقاضیان قرار بدهد. من این وظیفه را از دانشجویان سر کلاس کمک میگیرم؛ خیلی بهتر است چون آنها زمان بهتری دارند و این فیلم را روی آپارات یا روی الاماس قرار میدهند، بارگذاری میکنند و خیلی هم خودشان استقبال میکنند؛ چون فایلهای کلاس زودتر به دست آنها میرسید. چرا دانشجو باید این کار را بکند؟ قاعدتاً اگر یک مرکزی باشد که این کار را انجام بدهد؛ هم امنیت دادهها میتواند مناسبتر باشد. ممکن است ما اینها را بعداً داخل نرمافزارهایی که اسکورم هستند و قابلیت دانلود ندارند، قابلیت پخش دارند و این فایلها را آن جا قرار بدهیم به نظر من خیلی به این بحث کمک میکند.
دکتر زرهساز: فکر میکنم من در ابتدای بحث هم عرض کردم، کتابخانه دیجیتال دغدغه اصلی ما نشده است. الان الاماس دغدغه اصلی ما شده است؛ چون چارهای نیست ما باید به سمت آموزش مجازی برویم. چرا میگویم کتابخانه دیجیتال دغدغه اصلی نشده است؟ چون که ما فکر میکنیم کتابخانه دیجیتال یعنی خرید نرمافزار، دوستانی که مدیریت کتابخانههای دانشگاهی یا معاونت پژوهشی دانشگاهها را دارند، من در مورد دانشگاهها صحبت میکنم و سازمانها بحث جدایی است. زمانی که بحث کتابخانه دیجیتال میشود فقط فکر میکنند که باید یک نرمافزاری تهیه بشود و قابلیتهای بیشتری از اپک که فهرست کتابخانههای آنلاین هست را داشته باشد. در حالی که وظایف خیلی زیادی هست که در رابطه با آموزش مجازی میشود برای آن پیشبینی کرد؛ بحث محتواهای آموزشی که در الاماسها تولید میشود؛ ولی متاسفانه ساماندهی درستی ندارد؛ ارائه خدمات درستی ندارد. گفتم که یکی از نسلهای کتابخانه دیجیتال، نسل آرشیوها است؛ بحث مخازن سازمانی را داریم. دانشگاه به عنوان یک سازمان باید مخزنی داشته باشد، حالا یکی از کارکردهای کتابخانه دیجیتال باشد که حداقل محتواهایی که در دانشگاه تولید میشود بتواند ساماندهی و عرضه بشود؛ ضمن این که برای استفاده درازمدت هم باقی بماند. ما چون سرمایهگذاری درست و حسابی نکردیم و تمرکز مناسبی درباره کتابخانه دیجیتال نداشتیم، یکی از وظایف است و اگر ما بخواهیم بحث کنیم وظایف مختلفی در رابطه با همین الاماسها و پشتیبانی از سامانههای یادگیری مجازی میتوانیم تعریف بکنیم. الحمدالله رشته شما فناوری آموزشی با این تغییراتی که رخ داده روی بورس آمده است و خیلی خوب است. من با شما هم عقیده هستم که بعد از داستان کرونا چون موقتی هست و به هر حال بعد از این داستان هم ما به راحتی نمیتوانیم از مزایای آموزش مجازی صرفنظر بکنیم. ما باید یک نگاه راهبردی درازمدت نسبت به کتابخانه دیجیتال داشته باشیم، نظر حضرتعالی چیست؟
دکتر مهدوینسب: کاملاً درست است، ما برخی مواقع در مورد آموزش مطلوب در فضای مجازی صحبت میکنیم باید ببینیم آن امکان در آموزش حضوری هم اتفاق میافتاد؟ شرایط مطلوب وجود داشت؟ بحث مراکز یادگیری که الان در دانشگاه خود یا دانشگاههای مختلف که در کتابخانه هست را داریم؛ باید ببینیم این قضیه در فضای حضوری چهقدر تأمین میشد؟ شاید همین کمبودهایی که گفتید کم توجهی شاید از همین منشعب بشود که ما در فضای واقعی فیزیکی هم ممکن بود آن توجه لازم را به این بسترها نکردیم و الان در این شرایط ضعفهایی که در این زمینه داشتیم را بیشتر احساس میکنیم و کاملاً با شما موافق هستم و امیدوارم ادامه این شرایط باعث بشود که به این مباحثی که میفرمایید توجه بیشتری بشود و برای مباحثی مثل کتابخانه دیجیتال به یک فرصت تبدیل بشود.
دکتر زرهساز: من کامنتها را باز میکنم، دوستان اگر نکات و صحبتی دارند بفرمایند. یک سؤالی که من دارم برای دوران پس از این تحولات است. ما الان یک پارادایمی را در بحث آموزش تجربه میکنیم؛ خود من در این قضیه به تجربههای خیلی جالبی در بحث آموزش رسیدم؛ به خصوص درسهایی که برعهده من بود؛ چون من این درسها را در چند ترم به صورت حضوری ارائه داده بودم و به شکل مجازی برای من این ترم تجربههای خیلی جالبی را پدید آورد و با توجه به این که به منابع کتابخانه در حالت فیزیکی دسترسی نداشتم؛ خیلی هم سختی کشیدم. به قول شما ما باید حالت ایدهآل را ببینیم؛ آموزشی کامل و ایدهآل یک زمان وظیفه شما رفع تکلیفی است که آن را با همان اطلاعاتی که خود دارید سرهم میکنید و تمام میشود؛ اما آموزش پویا و پایندهای که باید مدام روزآمد باشد؛ ما نیاز به منابعی داریم و نمیشود گفت که همه منابع در اینترنت هست؛ چون ما هنوز جزءیافتگی در ارتباط با منابع الکترونیکی هم نداریم. به نظر شما مسئولیت کتابخانه دیجیتال در تهیه محتواهای الکترونیکی به خصوص در ارتباط با منابع چاپی چیست؟ برای پشتیبانی از فرآیند آموزش مجازی عرض میکنم.
دکتر مهدوینسب: مسئلهای که شما فرمودید را ما هم داشتیم و در این روزها نمیتوانستیم به دانشگاه برویم یا حتی خود من کتابهایی گرفته بودم که نتوانستم پس بدهم و با اطلاعات تماس تمدید کردم؛ یا کتابهای جدیدی نیاز داشتم که به قول شما در اینترنت فراهم نبود یا خود دانشجویان در شرایط حاضر کتابهایی را برای منابع کلاسی به آنها معرفی کرده بودیم؛ میگفتند به کتابخانه دسترسی نداریم یا حتی برخی از قیمت کتابها که خیلی زیاد است گلایه دارند و نمیتوانند آن را تهیه بکنند یا نمیتوانند حضوری به تهران بیایند کتاب را بخرند و ممکن سفارش هم برای آنها سخت باشد. بودن کتابخانه دیجیتال خیلی میتواند این جا کمک بکند. من فکر میکنم باید این را پاسخ میدادم اگر باید بیشتر توضیح بدهم، بفرمایید.
دکتر زرهساز: همین نکته است و من فکر میکنم چون خود شما هم این ترم درگیر آموزش الاماسها برای اعضای هیئتعلمی دانشگاهها بودید؛ از نزدیک شاهد بودم و این را لمس میکردم که شما با اساتید یک تعامل نزدیکی داشتید. میخواستم بپرسم درباره بحث تأمین محتوای علمی الان اقدامات کوتاه مدتی که میتوانیم انجام بدهیم، چیست؟ چون شما یک بحثی هم درباره کتابهای الکترونیکی داشتید.
دکتر مهدوینسب: متوجه سؤال شما شدم، من همان تجربهای که در زمینه تأمین محتوا خدمت شما گفتم یکی از اساتیدی که یک مقدار سن ایشان بالا است و برای ایشان سخت است که به صورت آنلاین محتوایی را آموزش بدهند با من تماس گرفتند و گفتند که ای کاش به شیوه سابق دوباره تولید محتوا انجام بشود؛ یعنی به صورت آفلاین چون برخی از اساتید دانش تکنولوژی تولید محتوا را حتی پاورپوینت ندارند و باید به آنها حق داد. باید یک مرکزی باشد که به این افراد کمک کند و شرایطی را برای آنها فراهم بکند. خود ما قبلاً منازل این بزرگواران میرفتیم؛ چون میدانستم برای آنها سخت است جای دیگری با آنها قرار گذاشته بشود؛ به منازل آنها میرفتیم و همان جا من صدای آنها را ضبط میکردم و بعد در اختیار تیم تولید قرار میدادیم و دوستان این محتوا را تولید میکردند. به قول شما ما باید الان یک تحلیلی انجام بدهیم و ببینیم چه مسائلی در این آموزش الکترونیکی داشتیم؟ پنج درصد یا ده درصد از افراد قابلیت دسترسی به اینترنت را نداشتند، اینها چگونه باید محتوا را در اختیارشان قرار بدهیم؟ همان آرشیو منابعی که فرمودید باید در اختیار این افراد قرار بگیرد. ظاهراً برخی از دانشگاههای بزرگ دنیا این کار کردند؛ مثلاً دانشجویانی که دسترسی به اینترنت نداشتند و در مناطق صعبالعبور یا جایی بودند که اینترنت یا موارد دیگر نداشتند؛ با اینها به صورت مکاتبهای لینک میشدند و اینگونه محتوا را به آنها انتقال میدادند و این راهبرد کوتاه مدتی که میگویید شاید اگر واقعاً این چالش مداوم باشد و اساتیدی باشند که برخی از درسها را نتوانستند ارائه بدهند یا ما در برخی از درسها ریزش داشتیم، ترس بچهها بالا بوده است شاید چنین راهکارهایی بشود که محتوای آنلاین طراحی شده را در اختیار این بزرگواران قرار بدهیم یا منابعی که به عنوان کتاب دیجیتال طراحی شده و اصول طراحی را رعایت کرده و پشتیبانی مناسبی داشته باشد؛ به نظر من میتواند کاری باشد که یک مقدار این شرایط را ارتقاء بدهد.
دکتر زرهساز: الان در کامنتها دوستان به مسائل حقوقی اشاره میکنند، واقعاً دوستان مسائل حقوقی قابل حل است. دوستان شاخه قم دیروز در رابطه با کپیرایت یک جلسه خوبی گذاشته بودند که خود من استفاده کردم. الان راهکارهایی که به خصوص در کتابخانه دیجیتال از طریق ارائه قالبهای غیرقابل دانلود یا حتی غیرقابل پرینت مثل ویپیدیاف استفاده میشود که شما فقط قابلیت خواندن دارید یا بحث امانت مجازی، امانتهای کوتاه مدتی که قابلیت برگشت دارد و از طریق آیپیهای دانشگاه امکان آن هست خیلی از مسائل حقوقی را میشود حل کرد یا میشود روی میز آورد و بحث کرد. حتی نیاز به قانون و قاعده داشته باشد، ما میگوییم قانون استفاده منصفانه برای کتابخانهها وجود دارد و میتوانند از این قوانین استفاده بکنند. اما مشکل این است که به عنوان دغدغه مطرح نمیشود؛ کتابدارها همیشه این دغدغه را داشتند؛ منظور من مدیران و تصمیمسازان است. کتابخانه دیجیتال باید به عنوان یک دغدغه در دانشگاه مطرح بشود؛ به عنوان یک نقطهای که نیاز به توسعه دارد؛ معایب آن باید دیده بشود. مثل همین الان که بحث الاماس دغدغه شده است به سرمایهگذاری نیاز هست. یکی از دوستان هم فرمودند که چگونه کتابخانه دیجیتال را با نظامهای مدیریت یادگیری میشود، یکپارچه کرد؟ آقای دکتر اگر پاسخی دارید بفرمایید، من هم نکاتی را خدمت دوست عزیزمان اضافه میکنم.
دکتر مهدوینسب: آن ضرورتی که فرمودید ما باید از کتابخانه دیجیتال استفاده کنیم من نکات دیگری هم نوشته بودم که ارائه بدهم، یک مقدار از آن نکات بگویم و بعد سؤال دوست عزیز را پاسخ بدهم. نظریههای جدید یادگیری مثلاً سازندهگرایی یا ارتباطگرایی داریم، سازندهگراها برخلاف رفتارگراها که قبلاً یادگیری را فقط انتقال دانش میدانستند و نقش فعالی برای یادگیرنده قائل نبودند، بر نقش فعال یادگیرنده و آن جستجوگر بودن یادگیرنده بیشتر قائل هستند و بر محیط یادگیری غنی تأکید میکنند. اگر یک کتابخانه دیجیتال با آن مختصاتی که شما گفتید فراتر از یک ایبوک فراهم باشد و به موارد مختلفی که نیاز هست کمک بکند، خیلی میتواند به فراهمآورسازی این محیط کمک بکند.
بحث دیگر، بچههایی که الان در عصر دیجیتال هستند، عادت میکنند. الان نهضتهایی در کل دنیا هست که میگویند Bring your device هرکس دستگاه خودش را بیاورد یا مثلاً هر کودک، یک لبتاب اینها مطرح میشود و اینها عادت میکنند. بحث میشود که ما باید کتابخانههای عمومی را هم به صورت دیجیتال ارائه بدهیم که الان خود شما مستحضر هستید اکانت ایجاد میشود و هست. قطعاً این در دانشگاه مخصوصاً برای بچههایی که نسل جدید هستند، پررنگتر هست و باید این را ما برای کتابخانههای دیجیتال داشته باشیم. در یک گروهی بحث شد که به نظر شما خواندن کتاب دیجیتال خوب است یا کتاب حضوری و آن جا بحثهایی شد که یکی از دوستان نکات جالبی گفت که قیمت Ctrl+F چند است؟ شما یک Ctrl+F میزنید و یک منبعی را از یک کتاب پیدا میکنید. آن صحبتی هم که شما فرمودید اسکن کردن یک اطلاعاتی و قرار دادن آن روی یک دستگاه کتابخانه دیجیتال نیست و ما باید الزاماتی که یک کتابخانه دیجیتال باید داشته باشد را رعایت بکنیم؛ مثلاً قابلیت جستجو، قابلیت کلیک تعامل؛ فهرستگذاری مناسبی که افراد رابط کاربری و تجربه کاربری خوب را در استفاده از این رسانه لذتبخش حس کنند و پای آن بمانند. به نظر من در کنار آن فرمایشی که شما فرمودید ما باید فراتر فکر بکنیم و فقط با قرار دادن یک محتوا در کتاب دیجیتال نباشیم.
در رابطه با سؤالی که در مورد الاماس پرسیدند، این یک بحث فنی است. یکپارچهسازی که شما برای گلستان میخواستید چنین اقدامی را انجام بدهید و آقای دکتر طاهری هم در این زمینه اقداماتی انجام دادند که یک مقدار مباحث فنی است. حالا چگونه میشود آن را لینک داد، این اتفاق بعضاً میافتد. زمانی که کلاس مجازی الان در سامانه سما اتفاق قرار میگیرد و افراد از آن جا وارد کلاس مجازی میشوند. به نظر من میشود این زیرساخت را فراهم کرد که افراد بتوانند کتاب را از همان الاماس رزو کنند؛ یک سامانهای داخل الاماس باشد و یک پلاگینی داخل آن قرار داده بشود یا برعکس الاماس داخل گلستان قرار داده بشود و این یکپارچهسازی خیلی کمک میکند به این که افراد اکانتهای مختلف نداشته باشند. که داشتن اکانتهای مختلف خود کلی بارکاری و اضافه کاری ایجاد میکند و این که اساتید به نظر من به کتابخانه دیجیتال و منابع دیجیتال دسترسی داشته باشند و آنها بتوانند منابعی که برای تدریس مورد نیاز هست را داخل الاماس وارد کنند و دوستان بتوانند این منابع را آن جا مشاهده بکنند. من در این زمینه کاری نکردم؛ دوستان آقای دکتر زرهساز و آقای دکتر طاهری در این زمینه صاحبنظر هستند.
دکتر زرهساز: ما چون به پایان یک ساعت نزدیک شدیم، در لایو دوم راجع به نکتهای که شما فرمودید یک توضیحی خدمت دوستان عرض میکنم در رابطه با مدلی که سال 1393 برای یکپارچهسازی محیطهای مجازی و کتابخانههای دیجیتال، آموزش مجازی و کتابخانه دیجیتال ارائه دادیم. از صحبتهای شما خیلی استفاده کردم و فکر میکنم یک تعاملی باید بین رشته ما و شما به خصوص در مورد کتابخانه دیجیتال و آموزش مجازی انشاءالله انجام بشود و از این جلسات و بحثها باید بیشتر بین دو انجمن داشته باشیم و انشاءالله سرآغازی برای این تعامل و ارتباط باشد. امیدوارم بتوانیم یک بیس نظری و پژوهشی خوبی را حداقل من مطمئن هستم دوستانی که در این جلسه تشریف دارند؛ موضوعات پژوهشی زیادی را از لابهلای بحثها پیدا میکنند؛ اگر صیادان زبردستی هستند؛ موضوعات پژوهشی خوبی را میتوانند پیدا بکنند و انشاءالله ما شاهد باشیم پژوهشهای خوبی انجام میشود. ضمن این که مدیران و کتابداران و دوستانی که در نشست هستند میتوانند ایده بگیرند و حتی به ما کمک بکنند ایدههایی به ما بدهند که انشاءالله بشود این مباحث را اجرائی هم کرد و وارد حوزه اجراء بشود و فقط در تدریس و نظر باقی نماند، چون جای اجراء و کاربرد دارد و الان هم نیاز هست. اگر صحبت پایانی دارید استفاده میکنیم.
دکتر مهدوینسب: من خیلی با شما موافق هستم باید برای چنین منابعی یک طراحی خوبی انجام بشود. اگر پژوهشهایی که در حوزه رسانه انجام شده است را یک مرور بکنیم؛ این پژوهشها میگویند که صرف استفاده از رسانه نمیتواند بر یادگیری تأثیرگذار باشد. برخی موارد افراد گفتند یادگیری الکترونیک معجزه میکند و اثر زیادی میگذارد؛ ولی به صورت آزمایشی بررسی کردند و دیدند که برخی مواقع یک سخنرانی تأثیر بیشتری در واقع شبیهسازی روی آموزش دارد. یک کتاب دیجیتال هم اگر خوب طراحی بشود، قاعدتاً باید روی طراحی آن فکر بشود و آن نکتهای که شما گفتید را حتماً داشته باشیم و حتماً آقای طاهری و شما هم اشاره میکنید همان هزینههای هنگفتی که انجام شده ممکن به ثمر نرسیده باشد. ما یک بحثی داریم نهضت ارزشیابی تکوینی مثلاً در زمینه آزمایش تولید رسانهها بحث میشود که ما باید در ابتدا یک رسانه را، فناوری جدید را در گستره کوچک با ابعاد کوچک، مثلاً بحث کتابخانه دیجیتال فقط برای رشته علم اطلاعات دانشگاه خوارزمی منابع در اختیارشان قرار بگیرد؛ افراد، دانشجویان، اساتید استفاده بکنند؛ بازخورد بدهند؛ مشکلات آن حل بشود و بعد در ابعاد گسترده، وسیع این کار انجام بشود که حالا آن بحثی که شما فرمودید مشکل است به آن برخورد نکنیم و کار درست پیش برود.
دکتر زرهساز: خیلی ممنون آقای دکتر، استفاده کردیم. لایو دوم را در خدمت آقای دکتر طاهری هستیم.
بخش دوم:
دکتر زرهساز: قسمت دوم نشست تخصصی (( آموزش مجازی و کتابخانه دیجیتالی)) شروع میکنیم. جا دارد که ابتدا از حضور گرم شما عزیزان، دوستان، همکاران عزیز و همکاران عضو هیئتمدیره انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران، کتابداران و اساتید گرانقدر، دانشجویان عزیز تشکر بکنم که با حضور خود گرمابخش این نشستها هستید و به ما انگیزه میدهید که این نشستها را بتوانیم ادامه بدهیم و روی موضوعات بهتر و قابل بحثتری برنامهریزی کنیم؛ در خدمت بزرگواران بعدی باشیم و انشاءالله این نشستها ادامه پیدا کند.
در قسمت دوم این نشست در خدمت آقای دکتر سید مهدی طاهری، عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه علامه خواهیم بود که از تجربیات ایشان در این دوران بهره ببریم و برنامههایی که اجراء کردند را با ایشان بیشتر بتوانیم بحث بکنیم و تبادل نظر داشته باشیم. قبل از این که ایشان بحث خود را شروع کنند، در رابطه با سؤالی که پرسیده شد نحوه یکپارچهسازی قابلیت محیط آموزش دیجیتال، آموزش مجازی با کتابخانه دیجیتال در متون که نگاه میکردم، ما در طول دورانهای مختلف یکسری راهکارها را به عنوان متخصصان علوم اطلاعات ارائه دادیم. به یاد دارم مقالهای در همایش (( ششمین کنفرانس انجمن آموزش عالی ایران)) با عنوان (( یکپارچهسازی قابلیت محیط مجازی تعبیه شده در پرتال دانشجویی با منابع و خدمات کتابخانه دیجیتالی)) با همکار و دوست عزیز جناب دکتر زاهدی، سال 1393 ارائه کردیم (و بعد در نشریه الکترونیکی شمسه منتشر شد). در آن جا مدلی را ارائه دادیم که چگونه میتوان الاماسها یا پرتال دانشجویی را با کتابخانه دیجیتالی یکپارچه کنیم؟ در آن مقاله بر سیستم گلستان تمرکز کرده بودیم چون هنوز الاماسها خیلی توسعه پیدا نکرده بودند. خلاصه مقاله این است که یک قابلیتی در گلستان ایجاد بشود که استاد هر درسی بتواند منابع درسی یک ترم خود را تعبیه بکند و این دسترسی برای کتابخانه دیجیتالی به عنوان یک سازمان فراهم باشد که فایلها و فرادادههای آن منابع را بر طبق استانداردهای تعریف شده تهیه کند و بعد از آن، این امکان برای دانشجویان آن درس فراهم باشد که از طریق سیستم گلستان بتوانند به کتابخانه دیجیتال هدایت شوند و از آن منابع استفاده کنند و حتی بازخورد بدهند. به هرحال زمینهای برای تعامل کتابخانه دیجیتالی و بحث آموزش مجازی فراهم بشود. زمانی که یک استاد بیست منبع برای یک درس تعریف میکند این امکان برای دانشجویان فراهم باشد که بتوانند این بیست منبع را به صورت خدمات امانت مجازی، با استفاده از قالبهایی که کپیرایت رعایت میکند، فقط بخوانند، مشاهده بکنند و یادداشتبرداریهای لازم را داشته باشند. این یک مدل خیلی سادهای بود که به نظر میرسد کاربردی است و ارائه شد. مطمئن هستم که مدلهای خیلی متنوع دیگری ارائه شده یا میشود ارائه داد و باید اینها را بررسی کرد. باید توجه کرد که ما این را به عنوان یکی از نقاط مورد توجه و مهم در فعالیتهای پژوهشی و آموزشی حوزه خود علم اطلاعات و دانششناسی باید ببینیم و فرصت بینظیری را برای ما فراهم کرده است که بتوانیم جایگاه خود را در دانشگاهها بیش از گذشته باز کنیم؛ البته تهدیدی هم هست که اگر به این جنبه توجه نکنیم دچار مشکل خواهیم شد.
دکتر طاهری: سلام وقتتان بخیر، سلام عرض میکنم خدمت شما و خدمت جناب دکتر مهدوی و تشکر بابت نکات خوبی که فرمودند.
دکتر زرهساز: فکر کنم شما مباحث را از ابتدا دنبال میکردید؛ ما بحثی را با جناب دکتر مهدوینسب شروع کردیم؛ در رابطه با تغییراتی که به خصوص بعد از شیوع بیماری در حوزه آموزش و تأکید ما بیشتر حوزه آموزشعالی بود و آموزشوپرورش هم این تحول را داشته است. به طور کلی آموزش رسمی ما دچار تحول بنیادی شده است، ولی آموزش عالی بیشتر احساس میشود. روی الاماسها، سیستمهای یادگیری مجازی سرمایهگذاری شد و دانشگاهها روی آن کار کردند؛ آموزشهای لازم داده شد و توسعه پیدا کردند. خدمت آقای دکتر مهدوینسب هم عرض کردم به عنوان عناصری که در بحث یادگیری مطرح هستند؛ به عنوان آموزشگر، دانشجو و محتوا البته روی سیستم آن نرمافزاری که آموزشها ارائه میدهد، روی این سه عنصر خیلی کار شد، ولی روی محتوا به طور کلی عرض میکنم هنوز تمرکز کافی نشده است. به نظر میرسد که دانشگاه علامه و حضرتعالی به عنوان یکی از پیشگامان این بحث کارهای خوبی انجام دادهاید و ما خواستیم که هم نظرات شما در این حوزه را داشته باشیم و هم تجربیاتی که در این دوران در تعامل با مدیران و افراد صاحب تأثیر و تأثیرساز دانشگاه در این رابطه داشتید؛ هم فرصتها و برنامههایی که ما میتوانیم در آینده کوتاهمدت و بلندمدت داشته باشیم و انشاءالله از این فرصتها بتوانیم برای تدوین کتابخانه دیجیتالی به منظور پشتیبانی از آموزش مجازی استفاده بکنیم. مباحث خود را بفرمایید و بعد از سخنان شما، پرسش و پاسخ را خواهیم داشت و سعی میکنیم که بحث را جمعبندی بکنیم.
دکتر طاهری: عرض سلام و ادب دارم خدمت اساتید بزرگوار، جناب دکتر زرهساز و جناب دکتر مهدوینسب و شرکتکنندگان در این ایونت مجازی، از انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران تشکر میکنم که این برنامهها را مدیریت میکنند و به موضوعات روز به خصوص در دوران کرونا میپردازند. تغییر جهتی که از فعالیتهای فیزیکی به فعالیتهای مجازی که فقط در بحث آموزش نبود؛ مثلاً انجام کار به صورت دورکاری در سازمانها و غیره .
من بیشتر روی تجربیاتی که دانشگاه علامه داشت میخواهم تمرکز بکنم و این تجربیات را با شرکتکنندگان به اشتراک بگذارم؛ انشاءالله که این برنامه پیادهسازی بشود و دیگران هم بتوانند استفاده کنند؛ چون تعدادی که شرکت کردند به نظر مطلوب نیست. یک مقدمه کوتاه در رابطه با ارتباط کتابخانه دیجیتالی با آموزش مجازی بگویم و خیلی هم وارد جزئیات نمیخواهم بشوم و بعد تجربیاتی که داشتیم را به اشتراک بگذارم و چند تا پیشنهاد یا نکتهای که به نظر من در ادامه مسیر باید به آن توجه بشود. کتابخانه دیجیتال تعاریف زیادی دارد؛ ولی مهمترین تعریف از فدراسیون کتابخانه دیجیتال ارائه شد که مستند شد و همه بر روی آن تعریف تمرکز کردند: (( کتابخانههای دیجیتالی سازمانهایی هستند که به تخصص مدیریت و تفسیر و پردازش اطلاعات میپردازند)). من به طور خلاصه میگویم یک بخشی از تعریف این است که ارائه خدمات از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه و به صورت بلند مدت باشد؛ یعنی یکی از ویژگیهای خاصی که کتابخانه دیجیتالی دارد این است که بتواند برای یک مدت زمان طولانی ارائه خدمات بکند. اگر در اهداف یا فلسفه شکلگیری کتابخانههای دیجیتال نگاه بکنیم؛ یکی از اهداف مهمی که برای این کتابخانه تعیین شده مشارکت در آموزش مادامالعمر است. دقیقاً یکی از کارکردهایی که از یک کتابخانه دیجیتالی مدنظر هست این است که یک کتابخانه دیجیتالی بتواند در فرآیند آموزش وارد بشود و این آموزشها مادامالعمر باشد.
خود این بحث مادامالعمر بودن به نظر من دو تا نکته را باعث میشود که مدنظر قرار بدهیم:
- کتابخانهها مثل نسل پیشین خود یعنی کتابخانههای فیزیکی، البته من نسل پیشین نمیگویم مثل کتابخانههایی که هنوز وارد فضای مجازی نشده بودند؛ این کتابخانهها سعی میکردند از فناوریهای روز دنیا در حوزه مدیریت اطلاعات استفاده کنند و اگر نگاه کنید کتابخانه در حوزه استفاده از فناوریهای نوین اطلاعاتی پیشرو بودند؛ به دلیل این که آنها به این فناوریها برای ارائه خدمات خود نیاز داشتند. دهه 1960 در همان ابتدا که پیسیها[13] یا کامپیوترهای ماکرو [14]پا به عرصه وجود گذاشتند؛ اولین سازمانهایی که از اینها استفاده میکردند کتابخانهها بودند و این استفاده ادامه پیدا کرد تا نهایتاً به شکل یا نسل جدیدی از کتابخانهها رسیدیم که به آنها کتابخانههای دیجیتال میگویند. بنابراین مادام ارائه بودن خدمات آموزشی یا مشارکت به صورت مادامالعمر و ارائه خدمات برای یک مدت زمان طولانی، کتابخانهها را ملزم میکند که به فناوریهای روز دنیا مجهز بشوند و خود را همگام کنند و از این فناوریها استفاده کنند.
- نکته دوم این است که به هر حال زمانی که بحث آموزش مجازی بولد میشود؛ کتابخانهها باید مشارکت فعالی داشته باشند. اگر برای آموزش فیزیکی کمک میکردند؛ قطعاً در آموزش مجازی هم برای این که ماندگار بشوند و بتواند آموزش مادامالعمر داشته باشند باید مشارکت کنند.
خود بحث کتابخانه دیجیتالی من میخواهم یک همخوانی و تطبیقی بین این دو بحث بدهم؛ برای کتابخانه دیجیتالی از نامهای مختلفی استفاده میشود: کتابخانه دیجیتالی[15]، کتابخانه مجازی[16]، کتابخانه الکترونیکی [17]و غیره که در زمینههای مختلف از این اصطلاحات استفاده شده است؛ اما وجه مشترک آنها کتابخانههایی که در محیط الکترونیکی و در فضای مجازی منابع و خدمات خود را ارائه میدهند. درحوزه آموزش مجازی هم همین را داریم؛ البته درکتابخانه دیجیتال متدوالترین اصطلاح کتابخانه دیجیتال است و بقیه متخصصان از اصطلاحات دیگر استفاده کردند؛ ولی در منابع مرجع آن چیزی که متدوال شد، کتابخانه دیجیتالی بود. البته ما اصطلاحات دیگری شبیه سایبری داشتیم که آقای دکتر هم اشاره کردند به رویکرد Bring your device[18]که این جا نسلی از کتابخانههای سایبری را داریم که فضای فیزیکی دارد؛ افراد دستگاههای خودشان را میآورند و تمام خدمات، منابعی که استفاده میکنند از طریق همین دستگاهها است و ما چیزی به نام منابع یا خدمات فیزیکی در آن محیط نداریم.
طبیعی است زمانی که یکی از اهداف کتابخانه دیجیتالی، آموزش مادامالعمر میشود؛ به آموش مجازی، شیوه نوینی از آموزش توجه بکند. من خیلی به بحث شکلگیری آموزش مجازی در دوران کرونا نمیپردازم؛ پیشبینیهای بزرگی توسط اندیشمندان بزرگ جهان شده بود و حتی توسط مدیران شرکتها، مثلاً من یک بیانیهای را از طرف مدیرعامل شرکت مرسدس بنز آلمان، مدیر یک کارخانهای که اتومبیل تولید میکند؛ ایشان پیشبینی کرده بود که سال 2020، سال آموزش مجازی خواهد بود. آموزش مجازی چند سالی است که مطرح شده است و در حال استفاده است. مسئله این است که من فکر میکنم به هر حال این ویروس کرونا بدون تردید، بدون برنامهریزی نبوده است و یکی از اهدافی که این ویروس دنبال میکرد همین حرکت و تغییر جهت دادن به سمت آموزش مجازی بود که ما الان میبینیم به راحتی شکل گرفت. اگر همین روند میخواستیم داشته باشیم شاید به این زودی به این مسئله نمیپرداختیم. ولی یکی از اهداف کرونا همین بود و باعث شد بحث آموزش و خدمات مجازی، استفاده از محیطهای مجازی بولد بشود.
سراغ تجربه برویم؛ خیلی وارد مباحث نظری نمیشوم. در خصوص تجربهای که دانشگاه علامه داشت؛ دو تجربه را ما در طول این شش، هفت سال داشتیم:
- حدود سال 1393 یا 1394 که در پردیس تحصیلات تکمیلی دانشگاه علامه، بحث آموزش الکترونیکی [19]و برگزاری دورههای مجازی مطرح شد؛ یعنی برگزاری دورههای مجازی و ارائه مدرک و یک بحث دیگر چون پردیس تحصیلات تکمیلی، برای افرادی بود که شاغل هستند یا خیلی امکان حضور در کلاس را ندارند؛ خیلی کلاس جنبه اجباری نداشت و نیمی از کلاسها تشکیل میشد و نیمی تشکیل نمیشد. بنابراین این پردیس تصمیم گرفته که به سمت آموزش مجازی برود؛ هم دورههای کاملاً مجازی را برگزار بکند و بابت آن مدرک بدهد؛ ارشد فلان رشته به صورت مجازی و هم این که برای دورههای فیزیکی خودش هم بخشی از کلاسها را به صورت مجازی برگزار بکند. افرادی که شاغل هستند یا شرکت در کلاسهای فیزیکی برای آنها دشوار است بتوانند از این دورههای مجازی استفاده بکنند. همان زمان بحث تأمین منابعی که برای آموزش مجازی مورد نیاز است، مطرح شد. نقشی که الان کتابخانهها در محیط فیزیکی و در دانشگاهها دارند؛ یکی از مهمترین وظایف آنها تأمین منابع علمی است که دانشگاه برای آموزش و مدیریت رشتهها نیاز دارد. یک چیز طبیعی است جایی که باید این منابع درسی، کمک درسی و منابعی که برای پژوهشهای بیشتر مورد نیاز است را تأمین بکند، برعهده کتابخانه است. اما با همین رویکردها گفت که فضای مجازی داریم؛ یعنی ما در فضای فیزیکی چنین رویکردی وجود داشته است، کتابخانه است که باید منابع را تهیه بکند و همه انتظار دارند که منابع مورد نیاز برای آموزش توسط کتابخانه تأمین بشود. همین الان که وارد محیط مجازی شدیم و بحث آموزش مجازی را داریم؛ همان رویکرد ادامه پیدا میکند و تفاوتی نکرده است. این جا هم وظیفه کتابخانه است که منابع مورد نیاز آموزش را برای دانشجویان و اساتید تأمین کند. یک گروه تلگرامی در ابتدا تشکیل شده بود و منابعی که دانشجویان مجازی مورد نیاز آنها بود را درخواست میکردند و ما آن زمان از طریق تلگرام یا ایمیل ارسال میکردیم. آن زمان هنوز سیستمهای الاماس جدید نبودند و هنوز به صورت فراگیر استفاده نمیشد. به هر حال اولین تجربه این بود که ما یک گروهی برای دانشجویان در محیط شبکههای اجتماعی ایجاد کرده بودیم و آن جا درخواست میدادند؛ ما هم عضو بودیم و منابع را تأمین میکردیم. بعد از آن این آموزش همانطور که آقای دکتر مهدوی اشاره کردند خیلی پررنگ نبود و کمرنگ بود تا این که به داستان کرونا رسیدیم؛ که بحث آموزش مجازی حالا چه در آموزش عالی، چه در آموزشوپرورش وجود داشته باشد.
- نکته مهم این کار و تجربه جدیدی که شروع کردیم این بود، همانطور که خود شما اشاره کردید این نیاز مطرح شد به خاطر این که کتابخانهها تعطیل شدند و خدمات فیزیکی ارائه نمیدهند و منابع فیزیکی هم ارائه نمیدهند، با یک چالشی رو به رو شدیم. اساتید و دانشجویان شروع به درخواست کردند و اساتید میگفتند که دسترسی به منابع فیزیکی بوده و الان این امکان نیست ما برای دانشجویان چه کار بکنیم؟ و برای تدریس چه منابعی را معرفی بکنیم؟ از طرفی منابعی هم که معرفی میکردند برای دانشجویان قابل دسترسی نبود؛ به خاطر این که امانت و خدمات فیزیکی داده نمیشد و کتابخانهها تعطیل فیزیکی شده بود. یک بحث مهم برای ما بود به دلیل این که ما از سال 1393 یک بستر مناسبی برای کتابخانه دیجیتالی ایجاد کرده بودیم و تمرکز هم داشتیم، البته آن زمان کمتر به آن توجه میشد؛ ولی الان بسیار موردتوجه قرار گرفته است و به سمت این هستیم که نیازهای کاربران را تأمین بکنیم. در ابتدا کارهای مختلفی انجام شد، ما تمرکز داشتیم که منابع جدید را استفاده بکنیم. قبل از این که بحث کرونا پیش بیاید یا مقارن با آن چون در دی ماه این کاری که انجام دادیم، عملیاتی شد. ما یک سامانه همراه یک موبایل بیس سیستم به عنوان بهپژوه طراحی کردیم و شبیه کتابخانههای مثل کتابراه و غیره بود؛ یعنی امکان نشر الکترونیکی منابع را با دو تا ویژگی خاص میداد:
- امکان دسترسی یکپارچه به منابع دیجیتالی کتابخانه را فراهم میکرد. این امکان بود که بقیه دانشگاهها حتی به کتابخانههای دانشگاههای دیگر متصل بشوند و از منابع آنها استفاده بکنند. یعنی اولی که ما در پررفتارترین دستگاهها مثل موبایل و تبلت که کاربرها بیشتر از اینها استفاده میکنند، حضور پیدا کردیم. ما این نیاز را احساس کردیم و وارد این فضا شدیم؛ یعنی سمت نرمافزاری رفتیم که خدمات را میخواهد از طریق موبایل یا تبلت در محیطهای مثل اندروید و آیاواس[20] و غیره ارائه بدهد. آن جا ما منابع مختلف را قابل دسترس میکردیم و کاربرها میتوانستند مراجعه کنند و کتابها را جستجو کنند و در همان محیط اَپ[21] جدید، تمام متن را ببینند و استفاده کنند.
- یک کار دیگر این بود که ما دسترسی یکپارچه را گسترش بدهیم؛ فقط محدود به منابع دیجیتالی کتابخانه خود و منابعی که در محیط خود اَپ منتشر شده بود، اکتفاء نکنیم. با کتابخانههای مختلف مثل کتابراه، پاتوق و غیره شروع به مذاکره کردیم و از آنها آیپیها[22] را گرفتیم و در محیط اَپ قابل دسترس کردیم؛ به طوری که کاربر ما دیگر نیاز نبود وارد کتابراه، پاتوق، پژوهشیار و غیره بشود. داخل همین اَپ میتوانست سرچ بکند و عناوین را ببیند، اگر خواست استفاده بکند به آنها مراجعه بکند. بستر خیلی خوبی را فراهم کرد به خصوص که در دی ماه بود و ما آخر بهمن ماه با پدیده کرونا روبهرو شدیم. پس دو تا بستر داشتیم: 1- کتابخانه دیجیتال 2- یک اَپ مبتنی بر موبایل که علاوه بر دسترسی به کتابخانه دیجیتال به کارگزاران الکترونیکی هم دسترسی را ایجاد میکرد.
گام بعدی که براساس آن نیازی که عرض کردم، بود؛ یعنی درخواستها شروع شد که شما منابع فیزیکی را امانت نمیدهید و ما چه کار بکنیم؟ البته آن زمان هم ما یک محدودیتهایی داشتیم، ما از یک منبع درسی چند تا نسخه میتوانستیم تهیه بکنیم و این محدودیتها وجود داشت. اما در این محیط قطعاً محدودیتها حذف میشد و اگر ما هرکدام از منابع را تهیه میکردیم، همه دانشجوها و افراد میتوانستند از آن استفاده بکنند. کاری که کردیم این بود که درخواستی را برای { من عملیاتی میگویم برای این که الگو باشد} رؤسای دانشکدهها ارسال کردیم و اعلام کردیم هر دانشکدهای با اعضای هیئتعلمی خود صحبت کند و تمام منابعی که آنها برای تدریس درسهای ترم جاری دارند را به ما معرفی کنند. لیستهای مختلفی را از دانشکدهها دریافت کردیم؛ از لیستهای پنجاه، شصت عنوان تا دویست عنوان که اعلام کردند که برای تدریس این درسهایی که داریم اساتید ما این منابع را نیاز دارند که این منابع فیزیکی و قابل دسترس هستند. ما در منابع الکترونیکی خیلی مشکل نداشتیم به خاطر این که قوانین کپیرایت در ایران اجازه استفاده از منابع الکترونیکی خارج از ایران تولید شده را منع نمیکند و خیلی سختگیرانه عمل نمیکند و جزو قانون سازمان تجارت جهانی هم نیستیم و خیلی مشکلی نداریم. ما آن جا خیلی مسئلهای نداشتیم و میتوانستیم منابع مختلف را تأمین بکنیم و از طریق کتابخانه دیجیتال دسترسی ایجاد بکنیم و بحث ما هم دسترسی بود، بحث مالکیت نبود؛ ولی میتوانستیم با استفاده از پروتکلهای مختلف این سرویسها را بگیریم و استفاده بکنیم.
اما مهمترین چالش ما که دوستان در کامنتها اشاره میکنند؛ بحث منابع فارسی، منابعی که در ایران تولید شده و مشمول قانون کپیرایت هستند و دسترسی به اینها خیلی دشوار است. یک کار تیمی و خیلی گسترده را شروع کردیم یکی بخش کتابخانه دیجیتال و یکی هم بخش تأمین منابع علمی، رصد کردن این که چه تعداد از این منابع به صورت الکترونیکی وجود دارند؟ و کدام منابع الکترونیکی نیستند؟ گام بعدی این بود منابعی که الکترونیکی هستند؛ در چه محیطهایی قابل دسترس هستند؟ آیا کتابخانهها دارند یا فقط خود ناشر آنها را به صورت الکترونیکی قابل دسترس کرده است؟ بحث بعدی این بود آن منابعی که ناشر به صورت الکترونیکی قابل دسترس کرده است؛ اجازه دسترسی به کتابخانه دیجیتال ما هم میدهد یا خیر؟ یعنی ما میتوانیم از محیط موبایل اَپ خود یا از طریق کتابخانه دیجیتال به آنها دسترسی داشته باشیم؟ یک کار گستردهای انجام شد.
من اینها را به عنوان موارد خاص میگویم؛ عمدتاً با چالشهایی که طی کردیم خیلی میتواند برای دوستانی که در این حوزه کار میکنند، مفید باشد و امیدوارم با کتابخانههای دیگر هم به اشتراک گذاشته بشود و آنها از این تجربه استفاده بکنند. بخشی از منابع به صورت الکترونیکی و به صورت رایگان قابل دسترس بود؛ بنابراین اول سمت آنها رفتیم. اولویت را سمت آنهایی که قابل دسترس هستند و به صورت رایگان منتشر شدند، گذاشتیم. اما باز دو تا مسئله وجود داشت: 1- آیا اجازه میدهند که ما آن فایل را دانلود کنیم و در کتابخانه دیجیتالی آپلود کنیم و قابل دسترس کنیم؟ 2- یا فقط میتوانیم لینک دسترسی بدهیم؟ همه اینها منابع درسی و منابع فارسی بودند.کاری که انجام شد این بود، آنهایی که از ناشر اجازه گرفتیم و ناشرها اجازه دادند از آنها درخواست مجوز رسمی و کتبی کردیم که به ما اجازه بدهند این منابع روی کتابخانه دیجیتال ما هم قابل دسترس بشود و آینده هم در بحثهای کپیرایت مشکلی نداشته باشیم؛ چون فقط ذهنی و گفتگویی باشد، ممکن است بعداً یک نفر بگوید که ما موافق نبودیم و این اشکال دارد. نکته بعدی این بود که برخیها اجازه نمیدادند و میگفتند خود ما میخواهیم منتشر بکنیم. کار جالبی که برای اینها انجام دادیم این بود که برای آنها متادیتا درست کردیم و لینکهای دسترسی به آنها را در متادیتای خودمان ایجاد کردیم؛ یعنی کاربر سرچ میکند و در محیط کتاب نوشتار متادیتای آن منبع را میبیند. حالا به جای این که در محیط کتاب نوشتار تمام متن دسترسی داشته باشد، روی URL کلیک میکند و آن منبع باز میشود و از آن استفاده میکند. این جا بحث دسترسی ایجاد شد و میدانید در کتابخانههای دیجیتال اکثر دسترسی در برابر مالکیت است؛ یعنی موضوعیت برای کتابخانه دیجیتال مالکیت نیست، بحث این که دسترسی ایجاد بکند. این برای منابعی که به صورت رایگان منتشر و قابل دسترس شده بود.
گام بعدی این بود منابعی که الکترونیکی هستند و رایگان نیستند یا خود ناشر درست کرده یا خود کتابخانهها و ما با اینها برای ایجاد دسترسی و لینک مذاکره کردیم و این که بتوانیم یا از درگاه خود یا از پرتال یا امکانات دیگری منابع را برای کاربران دسترسپذیر کنیم. این منابع بیشتر کتابخانهها بودند؛ یعنی ناشرها وقتی خودشان منابع الکترونیکی تولید میکنند، دیگر خیلی بحث این نیست که خودشان هم به صورت الکترونیکی منتشر بکنند؛ بحث این است که به کتابخانهها ارائه بدهند. شروع به مذاکره با کتابخانهها کردیم، تخفیفهای خوبی از آنها گرفتیم چون بر روی موبایل اَپ امکان این بود که جستجو بشود، یعنی از ایپیها استفاده کرده بودیم. کاربر ما در نرمافزار بهپژوه جستجو میکرد، منبع را میدید و زمانی که میخواست دسترسی پیدا بکند باید به نرمافزار کتابخوان مثل کتابراه و غیره وصل میشد و بعد مستقیماً سراغ آن کتاب میرفت و آن جا میتوانست خرید کند. شروع به گرفتن تخفیفات ویژه از ناشرها کردیم که کاربر دانشگاه علامه اگر از اَپ دانشگاه علامه وارد شد، شما برای این تخفیف خاصی در نظر بگیرید که تخفیفات خیلی خوبی هم در اختیار کاربران ما قرار گرفت و حتی یک اعتبار رایگان هم از کتابراه، پاتوق، پژوهان برای دانشجویان سیهزار تومان و برای اعضای هیئتعلمی پنچاه هزار تومان اعتبار رایگان گرفتیم؛ یعنی تا پنجاه هزار تومان هر چه خرید میکردند رایگان بود و از آن به بعد هم با سی الی پنجاه درصد تخفیف برای کاربرهای دانشگاه علامه بود.
این نیازها فروکش کرد. من در مصاحبهای در لیزنا آن جا هم گذاشتم و دوستان میتوانند ببینند؛ شروع به اعلام کردن کردیم، لیست تهیه میکردیم؛ مثلاً از بین منابعی که درخواست شده فرض کنید صد و شصت عنوان، چهل عنوان برای دانشگاه فلان، شصت برای دانشگاه فلان اینها تأمین شده است و الان در محیط کتابخانه دیجیتال و هم در محیط موبایل اَپ یعنی بهپژوه قابل دسترس است. حتی از برخی ناشران مثل پژوهشکده بیمه اجازه رسمی گرفتیم؛ مثلاً شصت و خردهای از عناوین آنها که برای دانشکده علوم اجتماعی ما خیلی مناسب بود، در محیط موبایل اَپ خود آوردیم و آن جا قابل دسترس کردیم و آنها اجازه مالکیت هم دادند.
برخی از این منابع به صورت الکترونیکی نبود؛ یعنی فیزیکی بود. این جا مشکل جدی داشتیم کاری که انجام دادیم با دو گروه مذاکره کردیم: 1- ناشران منابع 2- کتابخانهها با کتابراه، فیدیبو و غیره صحبت کردیم و لیستها را به آنها دادیم و خواهش کردیم که شما اگر با این ناشرها همکاری دارید یا میتوانید ترغیب کنید و این منابع را تأمین بکنید، بعد ما از طریق اَپ شما دسترسی به این منابع را میدهیم و یک تخفیفاتی هم برای ما درنظر بگیرید. یک بخش دیگر ناشرانی که اصلاً در این کتابخانهها نبودند و کاملاً منابع آنها فیزیکی بود که ما با آنها مذاکره کردیم و ترغیب کردیم که حالا یا ما به آنها کمک بکنیم؛ چون سامانه بهپژوه ما همان کتابخانه هم هست یا منابع خود را در سامانه ما قابل دسترس کنند یا در کتابخانههای دیگر، منتهی به ما دسترسی بدهند. با خود ناشران دانشگاهی چند تا دانشگاه مثل، شهید بهشتی، تربیت مدرس اصفهان، علموصنعت هم صحبت کردیم و اینها همکاری کردند و آنها را ترغیب کردیم که منابعشان را در محیط اَپ ما قابل دسترس کنند. اینها باز اعلام میشد و این بحث تأمین منابع همچنان ادامه دارد و ما هنوز سعی میکنیم از آن فهرستهایی که دریافت کردیم، منابع بیشتری را قابل دسترس کنیم.
کار دیگر چه بود؟ کار دیگر ما در محیط سامانه همراه این بود که جزوات اساتید هم قابل دسترس بشوند؛ یعنی اساتیدی که جزوههای درسی دارند، جزوهها را به ما بدهند و ما در محیط اَپ به اشتراک بگذاریم. الان جزوههای درس نمایهسازی خود من آن جا هست و قابل دسترس است و بعد به دانشجویان مختلف دسترسی میدهیم و آن را تعریف میکنیم که این ترم دانشجویانی که مثلاً درس نمایهسازی دارند؛ میتوانند این جزوه را رایگان دانلود کنند و از آن استفاده بکنند. همزمان با انتشارات دانشگاه خود برای دوران کرونا صحبت کردیم و بین ما منابع درسی وجود داشت؛ منابع انتشاراتی فرض کنید از هفتصد عنوان، پانصد و پنجاه عنوان از انتشارات دانشگاه خود گرفتم و آنها را در همین محیط گذاشتیم و برای کاربران خود به صورت رایگان قابل دسترس کردیم.
یک کار دیگرکه شروع کردیم و هنوز ابتدای راه هستیم؛ مشکلات زیادی دارد و همینهایی هم که عرض کردم یک روند خیلی سختی را داشت. مذاکرهکردن، دسترسیگرفتن، مجوزگرفتن اینها زمانبر است و بعد آمادهسازی، فهرستنویسی منابع الکترونیکی زمانبر است و با کار تیمی که دوستان ما شبانهروزی انجام دادند؛ مثلاً ما در دوران کرونا از هشت صبح تا دوازده شب میز مرجع مجازی ما ارائه خدمات میکرد. خود میز مرجع مجازی ما هم از ویژگیهایی بود که به بحث آموزش مجازی کمک میکرد. یک کار مهمی که ما انجام دادیم این بود که با معاونت پژوهش جلساتی را به صورت آنلاین داشتیم و منابعی که آنها نیاز داشتند را گفتیم. شما در اطلاعیههای آموزشی رسمی دانشگاه علامه اگر ببینید آن جا عنوان شده است که کتابخانه دیجیتالی دانشگاه علامه عهدهدار تأمین منابعی هست که اساتید برای آموزش مجازی نیاز دارند و به صورت رسمی معرفی شد و URLمیز مرجع مجازی هم آن جا درج شد و به دانشجویان هم اعلام شد که هر منبعی به عنوان منبع درسی یا کمک درسی میخواهند از این میز مرجع مجازی درخواست بدهند تا ما در محیط موبایل اَپ و در محیط کتابخانه دیجیتال تأمین بکنیم تا بتوانیم تأمین منابع بحث آموزش مجازی دانشگاه را داشته باشیم.
یک کار دیگر که انجام دادیم این بود که قبلاً این فرصت وجود نداشت یا خیلی دشوار بود؛ به ندرت اتفاق میافتاد یا این که اساتید درسهای خیلی خاصی را که نیاز به تجهیزات زیادی هم داشت؛ مثلاً دوربین فیلمبرداری در کلاس بیاورند و کلاس را ضبط کنند و در اختیار بخشهای مختلف قرار بدهند که بتوانند افراد استفاده بکنند. مثلاً فرض کنید کلاس اساتیدی که خیلی شهرت دارند و آن استاد معروف و صاحبنظر است؛ آن کلاس ضبط میشد و خیلی محدود استفاده میشد. اما الان این سامانههای الاماس امکان ضبط کلاسها را داشتند، یک فرصت خیلی خوبی بودکه کلاسها ضبط میشود و بعد از آن قابل استفاده است. به خاطر این که پایلود بود و امکان آن وجود داشت.کلاسهای درسی که بنده طول ترم داشتم؛ چهار تا درس بود. کل فایل درسها را گرفتیم و تحویل بخش کتابخانه دیجیتالی دانشگاه شد و آن جا روی این فایلها کار کردند، فهرستنویسی و آمادهسازی کردند و به زودی در محیط کتابخانه دیجیتال و موبایل اَپ قابل دسترس میشود. فرض کنید کلاس ذخیره و بازیابی دکتر طاهری، مقطع ارشد به صورت کامل قرار میگیرد. البته یکسری ویرایش هم میخواهد؛ چون زمانبر هم بود و تجربه خیلی خوبی است. یک درختوارهای کتابخانه دیجیتال برای منابع درسی و یک درختوارهای هم برای منابع و کارگاهها درست کردیم و قصد ما این است که بقیه کلاسها را به آموزش اعلام بکنیم و کلاسهایی که کامل برگزار شدند؛ با اساتیدی که آن درس را چند دوره تدریس میکنند، آماده بشود و در محیط کتابخانه دیجیتال بگذاریم که خیلی میتواند مفید باشد و این فرصت هم آموزش مجازی و الاماسها فراهم کردند.
یک کار دیگر که شروع کردیم به عنوان یک نکته که دیدم در بین کامنتها بود و خیلی مهم است؛ قبل از این که نکته را بگویم این منابعی که گفتم محدود به منابع درسی، کتاب و مقاله نمیشد؛ غیر از اینها جزوات، فایلهای پاورپوینت اساتید و غیره هم هست که در دستور کار ما قرار دارد. یک بخش مختصری کار کردیم و بقیه بخشها جزوات و فایلهای پاورپوینت اساتید را بگیریم و اینها را در محیط بگذاریم و دانشجویان از آنها استفاده بکنند و کلی صرفهجویی در هزینهها میشود. لازم نیست هر بار آپلود بشود و دانشجو میتواند از طریق موبایل اَپ که طراحی کردیم جزوه استاد را ببیند و همان جا از آن استفاده بکند. اما یک نکته مهم که خیلی اشاره میشد، بحث یکپارچهشدن الاماس با دیال [23]بود؛ کاری که الان ما انجام میدهیم غیریکپارچه است. ما منابع را میگیریم، قابل دسترس میکنیم اما در محیط الاماس نیست و افراد در محیط دیگری از کتابخانه دیجیتال یا موبایل اَپ استفاده میکند. بحث یکپارچهکردن دیال با الاماسها خیلی مهم است. منابعی که موردنیاز آموزش هست از فایلهای پاورپوینت گرفته، جزوات، کتابهای درسی و دیگر منابعی که در کتابخانه دیجیتال قابل دسترس میشود. کتابخانه دیجیتالی قطعاً باید این منابع برای این که دسترسپذیر بکند یک بخشی از آن را خودش تهیه بکند و به عنوان ناشر یا مالک[24] آن جا باشد، آپلود و قابل دسترس کند؛ یک بخشی هم لازم است که دسترسپذیر کند یعنی خودش ندارد، امکان دسترسی را میدهد. که این جا سامانه کتابخانه دیجیتال ما باید با پایگاههای اطلاعاتی و سامانههای دیگر یکپارچه بشود تا بتواند چنین سرویسی بگیرد. یک پروژهای را با یکی از شرکتهای خوب در این حوزه شروع کردیم که دسترسی به منابع اطلاعاتی ا ز محیط اَپ فراهم بکنیم؛ یعنی علاوه بر محیط دیجیتال شما بتوانید پایگاههای دیگری که ما دسترسی داریم مثل یک پرتال، دروازه اطلاعاتی عمل کند و بتواند مقالات را از جاهای دیگر مثل ساینس دایرکت و غیره بگیرد و دیگر از این محیط خارج نشود.
در الاماس چگونه یکپارچهسازی صورت میگیرد؟ اساتید جزوات و فایلها را آن جا آپلود میکنند که هم زمانبر است و هم برخی از سامانهها نگه میدارند و بعد میتوانید استفاده بکنید؛ برخی هر بار شما باید آپلود بکنید. منابع مختلف را میگویند که از محیط کتاب نوشتار بگیرید و غیره. میدانید که اینها به راحتی با وب سرویس و پروتکلهای مختلف شبکهای این امکان وجود دارد که از طریق همان الاماس بدون این که نیاز باشد حالا کاربر چه استاد، چه دانشجو خارج بشود؛ منابعی که مورد نیاز او است همان جا در کتابخانه دیجیتالی سرچ بکند و منبع در همان سامانه الاماس برای او نمایش داده بشود. نیازی به رویکردهایی که اشاره شد نیست که نیاز به یک کتاب نوشتار در آن بخش دارید یا منابع را بدهد. کتابخانه دیجیتال سرجای خودش است و کار خود را انجام میدهد و این سرویس الاماس است که سرویس به کتابخانه دیجیتالی میدهد؛ یعنی میتواند منابعی که در محیط کتابخانه دیجیتالی قابل دسترس شده با راحتی در محیط الاماس با استفاده از ایپیآی، با استفاده از وب سرویس که خود ایپیآی هم میتواند وب سرویس باشد و پروتکلهای شبکهای دیگر منبع را درخواست بدهد؛ در محیط الاماس باز میشود و همان جا هم از آن استفاده میکنند و همیشه هم قابل دسترس است و قطع نمیشود. اگر کلاس تمام بشود دیگر آن منبع نیست؛ ولی همان جا میتوانند درخواست کنند و آن منبع را ببینند. یا خدماتی که مثل خدمات شخصی وجود دارد؛ شما سرچ میکنید و منابعی که مورد نیاز شما هست را رصد میکنید؛ در کتابخانه شخصی میتوانید به پروفایل آن کلاس اضافه کنید و هر کلاس یک پروفایل داشته باشد و آن جا چه دانشجوها، چه استاد از این منابع استفاده کنند؛ یک لینک است. یعنی خود منبع آپلود و دانلود نمیشود، یک لینک است که آن منبع در آن پروفایل قرار میگیرد و آن جا دانشجو یا استاد روی آن میزنند و باز میشود، در حین آموزش از آن استفاده میکنند.
بحث یکپارچهسازی خیلی مهم است. ما روی موبایل اَپ کار را شروع کردیم به خاطر این که خود ما توسعهدهنده موبایل اَپ بودیم و سورس[25] دست خود ما بود. حالا با مرکز پژوهشهای فرهنگ اسلامی کار کردیم که این امکان را میداد که خود ما بتوانیم تغییرات و کارهای مختلف را انجام بدهیم. سامانه کتابخانه دیجیتال برای یک شرکت دیگر است و دست ما آنقدر باز نیست و باید از شرکت درخواست کنیم و آنها هم در اولویتشان قرار بگیرد و توافق دیگر، در موبایل اَپ ما این کار کاملاً امکانپذیر است. بنابراین کاری که میکنیم این است که در محیط موبایل اَپ هم دسترسی به سامانه ایجاد بشود و هم از طریق سامانه دسترسی به موبایل اَپ ایجاد بشود. از لحاظ فنی اینها امکانپذیر است و خیلی ساده هم هست؛ کار فنی سخت و دشواری هم ندارد. مثلاً فرض کنید شما از ادوبکانکت، گوگل یا نرمافزارهای دیگر استفاده میکنید؛ میتوانید ایپیآی آنها را به سمت خود پیادهسازی کنید؛ هم میتوانید از موبایل اَپ وارد بشوید و آن جا دسترسی به منابع دارید و هم خدمات مدرن و الاماس مورد نیاز را در محیط موبایل اَپ داشته باشید و یا برعکس نرمافزارهایی مثل گوگل یا ادوبیکانکت پیادهسازی کرد و از آن جا سرویس بگیریم. این یکپارچهسازی به عنوان مهمترین هدف است و ما هم به سمت آن حرکت کردیم و قطعاً خیلی مطلوب خواهد بود که دیگر در محیط الاماس کاربرها بتوانند به راحتی به همه منابع، حتی جزوات، فایلهای پاورپوینت و هر آن چه که یک استاد فکر میکند برای تدریس نیاز دارد؛ آن جا قابل دسترس باشد و بتواند این خدمات را ارائه بدهد. باز هم اگر نکتهای هست در خدمت شما هستم.
دکتر زرهساز: خیلی ممنون آقای دکتر، من کامنتها را باز میکنم که اگر دوستان سؤال یا نکتهای دارند، بفرمایند. خود من آقای دکتر از این همه حجم کاری که یک مدیر جوان متخصص در دانشگاه علامه با همراهی همکاران خوشفکر خود انجام دادند، استفاده کردم. نظر شما را میخواهم در این رابطه بپرسم؛ یکسری اتفاقها اگر بیفتد، کار شما سادهتر میشود. یعنی این همه زحماتی که شما کشیدید مثلاً، مذاکره با ناشرها و مباحثی که دارید اگر یکسری کارهای اساسی چون الان به نظر میرسد که زمان انجام کارهای اساسی است؛ چون این نیاز احساس شده است. یکسری کارهای اساسی انجام بشود، خیلی از این کارها ممکن دیگر نیاز به این همه زحمت و تلاش، مذاکره با ناشرها نباشد. همانطور که خود شما میدانید ما یک فیر یوز [26]داریم (( قانون استفاده منصفانه)) که در سطح بینالملل برای کتابخانهها و کتابخانه دیجیتال به رسمیت شناخته شده است که میگوید شما میتوانید از منابع برای ارائه خدمات در قالبهایی که به ناشر ضربه نزند؛ حالا براساس فرمتهای مثل ویپیدیاف استفاده میکنید که قابلیت دانلود نداشته باشد، میتوانید از اینها برای ارائه خدمات استفاده بکنید. این از جنبههای فنی میتواند پیشبینی بشود و ناشران هم مطمئن بشوند که این فقط برای دانشجویان و اساتید آن دانشگاه است. یکسری موارد دیگر در رابطه با این یکپارچهسازی فرمودید به نظر میرسد علاوه بر این که در کتابخانه دیجیتال باید یک تغییراتی ایجاد بشود، در الاماسها باید یک تغییراتی داده بشود؛ یعنی من استاد باید بدانم که این جلسهای که برگزار میشود میتوانم با انتخاب یک گزینه برای آرشیو و برای کتابخانه دیجیتال برای استفاده درازمدت و حتی برای این که برای سایر افراد قابل دسترس باشد، میتوانم این گزینه را فعال کنم. ضمن این که کتابخانه دیجیتال هم باید ظرفیت فضایی پیشبینی کرده باشد که بتواند همه اینها را ذخیره بکند؛ چون این زمان اطلاعات خیلی زیادی تولید میشود و اطلاعات زیادی باید ذخیره بشود و طبیعتاً ما نیاز به دیتاسنترها و جایگاههای ذخیره زیادی داریم و نیاز به این است که دانشگاهها در این حوزه سرمایهگذاری بکنند. بحث من این است که این موارد نیاز به توجه و پرداختن بیشتر دارد و سرمایهگذاری بیشتری هم در این حوزهها بشود. شما فکر میکنید که چه نقاطی هست که اگر ما بیشتر روی آنها کار بکنیم؛ خیلی از این مراحل تسهیل میشود؟
دکتر طاهری: به نکته خیلی خوبی اشاره کردید؛ ولی اگر ما همین تجربیات در ایران و همچنین در خارج از ایران نگاه بکنیم و همچنین میدانید رویکردی که بنده دارم این است که اگر بخواهیم منتظر این اتفاقات باشیم، به همین شکل ادامه خواهیم داد؛ ما باید اتفاقات را ایجاد و فراهم بکنیم. من در بین کامنتها دیدم که دوستان به بحث این که به کتابخانه دیجیتالی کم توجه میشود، اشاره کردند. دلیل آن چیست؟ یک زمانی شرایطی مثل کرونا باعث میشود که همه به سمت خدمات مجازی بیایند. از وقتی کرونا شکل گرفت، دانلودهای پایگاههای اطلاعاتی خیلی بالا رفت و خود کتابخانهها اعلام کردند که چهقدر کاربر دارند که از این پایگاهها استفاده میکنند و در منزل هسستند، مجبورند که ایبوک بخوانند و به فایلهای فیزیکی دسترسی ندارند. سرچ کتابخانه دیجیتالی ما خیلی زیاد شد؛ ما نرمافزار بهپژوه را درست کرده بودیم و کلی اطلاعرسانی، تبلیغ که این همه امکانات دارد؛ ولی هیچ کس سراغ آن نمیرفت. ولی در اسفند ماه ما با پیک دانلودها و استفاده از این نرمافزار روبهرو شدیم یا مثلاً میز مرجع مجازی، گاهی اوقات یک شرایطی مثل کرونا پیش میآید و خود به خود افراد به استفاده از این خدمات سوق پیدا میکنند.
اما یک بحث دیگر که مهم است این که ما باید شرایط را ایجاد بکنیم. ما میتوانستیم در دوره کرونا یک رویکرد انفعالی داشته باشیم. دانشگاه تعطیل، خدمات فیزیکی تعطیل، کتابخانه تعطیل، مثل بقیه کتابخانهها؛ اما ما به این سمت رفتیم که این جا یک فرصت استثنائی ایجاد شده است و ما باید از این فرصت استثنائی برای جذب اقبال برای استفاده از کتابخانه دیجیتال استفاده کنیم. شروع به خدماتی که گفتم در مصاحبه لیزنا هست و دوستان آن جا میتوانند ببینند، این خدمات را تعریف کردن و یک نقش بسیار فعالانه انجام دادیم؛ خود به خود کتابخانه دیجیتالی جا افتاد. در اطلاعیههای معاونت پژوهشی دانشگاه اعلام شد منابع مورد نیاز این آموزش، دقیقاً زمانی که میگفتند معاونت آموزشی این کار را کرده برای این که بتواند آموزش مجازی به خوبی انجام بشود؛ ما به سمت این رفتیم که همان جا معرفی شد که کتابخانه دیجیتالی میتواند منابع را معرفی بکند و معاونت آموزش رسماً اعلام کرد؛ که تأمین منابع درسی برای آموزش مجازی به عهده کتابخانه دیجیتالی دانشگاه است. عرض من این است که اگر یک بخشی اقبال نیست به خاطر کمبود کاری رویکرد انفعالی ما است. من الان در برخی از کامنتها دیدم که گفتند این کار باید انجمن انجام بدهد و غیره. اصلاً اینگونه فکر نمیکنم و به این مسئله توجه نمیکنم، این کار را فرد دیگری باید انجام بدهد. من هم به عنوان کتابخانه دیجیتال علامه میتوانم نقشی داشته باشم؛ ما هم شروع به مذاکره بکنیم و اتفاقاً خود ما هم شرایط را فراهم میکنیم. ما زمانی که با کتابخانهها صحبت میکردیم این برای آنها تازگی داشت و میگفتند ما چنین درخواستی نداشتیم که یک دانشگاه منابع درسی را به ما بدهد و بگوید کدام یک از این منابع را شما میتوانید تأمین بکنید؛ به ما کمک کنید و ما هم حمایت میکنیم. خود این یک شروع است؛ میتوانستیم بگوییم به عهده ما که نیست انجمن باید این کار را بکند. اصلا ً اینگونه نیست، خود ما انجمن هستیم، انجمن را خود ما تشکیل میدهیم. قطعاً ما از رهنمودهای انجمن استفاده میکنیم و ما بخشی از انجمن هستیم و ما به عنوان جامعه و عضو حقیقی و حقوقی انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران سعی میکنیم که نقش فعالی داشته باشیم.
رویکرد فعالانه و استفاده از فرصتها در این زمان، من در جلسهای که با ریاست محترم دانشگاه هفته گذشته داشتیم؛ اول ایشان بسیار تشکر کردند و گفتند کتابخانه در این مدت بسیار فعال بود و نشان داد که میتواند خیلی تأثیرگذار باشد. کار بعدی که کردیم نه فقط آموزش مجازی، الان یک کارگروه مشترکی با معاونت فرهنگی دانشگاه ایجاد کردیم که کار آن این است که فعالیتهای فرهنگی دانشگاه در محیط کتابخانه دیجیتالی دانشگاه انجام بشود؛ مسابقات کتابخوانی، اطلاعرسانی مثل اردوها و برنامههای فرهنگی که دارند؛ انجمنها آن جا پروفایل داشته باشند و فعالیتهایشان را انجام بدهند؛ کانونها مثل کانون کتابخوانی و غیره. الان داریم روی این کار میکنیم چه چیزهایی را الان داریم و چه چیزهایی را باید پیادهسازی کنیم؟ این نقش کتابخانه دیجیتالی در فعالیتهای فرهنگی میشود.
به هرحال خدمات کتابخانههای دیجیتالی نامحدود است و ما هیچ محدودیتی در کتابخانههای دیجیتالی نداریم. کتابخانه دیجیتالی که در تمام امور آموزشی، فرهنگی، اجتماعی، پژوهشی حضور فعال داشته باشد و کمک بکند و هیچ بستری هم مثل کتابخانه دیجیتالی نداریم . هر بخشی شروع به این کار میکرد، قطعاً با مشکلات زیادی روبهرو میشد؛ حتی مراکز فناوری هم متوجه شدند که نمیتوانند چنین سرویسی را بدهند. اما کتابخانههای دیجیتالی به راحتی با امکانات بالقوهای که دارد توانست این نقش را داشته باشد. کتابخانه مرکز داده یک دانشگاه و یک سازمان است. علاوه بر این کارهای دیگری که انجام دادیم و مربوط به بحث مجازی میشود؛ مثلاً فرض کنید نهاد رهبری دورههای دانشافزایی برگزار میکند و این برنامهها ضبط میشود و همینگونه در آرشیو هست و خودشان هم برای پیدا کردین این آرشیوها با مشکل روبهرو میشوند. ما جلساتی با آنها برگزار کردیم و تمام کارگاهها، فیلمها، عکسها و فایلهای صوتی را گرفتیم و در کتابخانه دیجیتال قابل دسترس است؛ تمام دورههایی که نهاد رهبری برگزار کرده آن جا هست. با روابط عمومی صحبت کردیم و گفتیم تمام گزارشها و ایونتهایی که شما برگزار کردید که دیتای خیلی زیادی میشود؛ اینها را در اختیار ما قرار بدهید و ما برای شما سازماندهی و قابل دسترس میکنیم. فعالیتهای پژوهشی مثل روز استاد، سخنرانیها، همایشها همه اینها را به کتابخانه دیجیتال بردیم به عنوان یک موجودیت متادیتا برای آنها درست کردیم و قابل دسترس هستند. در حالی که خود آنها میگفتند ما زمانی که میخواهیم فایلی را پیدا بکنیم گاهی اوقات بیخیال میشویم؛ چون دسترسی به این حجم از دیتا نیست.کتابخانه دیجیتال به خصوص در این عصر و شرایطی که به وجود آمده میتواند بسیار نقش فعالی داشته باشد و خیلی از نیازها را برطرف کند و من سولوشن[27] بهتر از کتابخانه دیجیتالی در این حوزه نمیبینم.
دکتر زرهساز: بسیار عالی، سؤالات زیادی را مطرح کردند؛ متاسفانه فرصت نمیشود…
دکتر طاهری: من آخرین کامنتی که میبینم؛ آقای دکتر هادی هراتی نوشتند هر چند مطالعه دیجیتالی جای مطالعه فیزیکی را نمیگیرد و کاملاً درست میگویند. من یک سخنرانی دارم که در یوتیوب هم هست؛ آن جا گفتم که هیچ وقت منابع الکترونیکی جایگزین منابع فیزیکی نخواهند شد. منتهی یک رویکرد مهمی در کتابخانه دیجیتالی وجود دارد و این هست که محیط را به محیط فیزیکی نزدیک میکنند. الان شما در آرشیو آرکایو، اپن لایبری دات بوک زمانی که وارد میشوید و فرمتهایی که خود شما هم اشاره کردید؛ کیندل، فیلیپین بوک و غیره، میبینید که کاملاً فضایی را ایجاد میکنند که به محیط فیزیکی نزدیک بشوند. مثلاً شما همان کتاب را میبینید؛ با جلد خودش مثل یک کتاب ورق میزنید و میتوانید آن کتاب را در قفسه بگذارید و غیره. الان شما اگر در آرکایو ببینید فرمتهای جدیدی که برای ارائه منابع دیجیتالی بسیار عالی است.
دکتر زرهساز: خیلی ممنونم، خیلی از صحبتها شما و آقای دکتر مهدوینسب استفاده کردیم.
پایان
- LMS ( Learning Management System(
- Adobeconnect
- bluebutton
- Device
- content
- Resource
- connection
- Ray Kurzweil ( دانشمند علوم رایانه )
- Mobile Learning
- Screen share
- Plugin
- Backup
- PC
- Macro computer
- Digital library
- Virtual library
- Electronic library
- هر شخص، دستگاه خودش
- E-learning
- IOS
- App
- IP
- DL (Digital library)
- Ownership
- Source
- Fair use
- solution