آیا تغییر نام رشته میتواند بر حرفه و خدمات آن تأثیر داشته باشد؟
تحولات اجتماعی و حرفهای نشانه پویایی جامعه به شمار میآید. در واقع، هر جامعهای در تعامل با روندهای اجتماعی، اقتصادی، آموزشی، علمی و غیره، تلاش میکند تا در راستای هدفها و رسالتهای خود واکنش نشان دهد. این امری طبیعی و بدیهی است. عکس آن نیز میتواند نشان از عقبنشینی و مرگ تدریجی جامعه باشد. حرفه کتابداری و اطلاعرسانی به عنوان حرفهای که نقش زیربنایی در دسترسی جامعه به اطلاعات و دانش دارد، همواره در تلاش بوده است تا خود را با تحولات جدید و ارائه خدمات مناسبتر به جامعه سازگار کند. این سازگاری نه تنها در محتوا، کارکردها و خدمات آن جلوه کرده و میکند بلکه تحول در نام حرفه نیز بخشی از سازگاری کلی به شمار می رود.
در ایران، هم راستا با تحولات جاری در حرفه کتابداری و اطلاعرسانی در سطح جهان، تلاشهای گوناگونی برای سازگاری و همسو شدن با نیازهای جامعه انجامشده و میشود. در طول سه دهه اخیر، سرآمدان حرفه تلاش کردهاند تا آموزش کتابداری را مناسب نیازهای امروز جامعه ایران متحول سازند. این تلاش در دهه اخیر و تحت تأثیر فناوریهای نوین، افزونتر شده و ما شاهد بازنگری در برنامههای درسی سه مقطع کارشناسی، ارشد و دکترا بودهایم. بر پایه همین تلاش، تعدادی گرایش و رشته جدید که مناسب نیازهای امروز و فردای ایران تشخیص دادهشده تدوین و تصویب شده است. برخی گروههای آموزش کتابداری و اطلاعرسانی اکنون برنامه جدید را اجرا میکنند که بسیار با برنامههای گذشته متفاوت است.
با توجه به تحولات گوناگون در قلمرو کتابداری و اطلاعرسانی و در نتیجه، بازنگری در برنامههای درسی و اجرای برنامههای جدید، ضرورت بازنگری در نام رشته نیز به شکلهای مختلف از جمله برگزاری میزگردهای بحث، مقالههای علمی، و طرحهای پژوهشی مورد توجه قرار گرفت. هرچند که در ابتدا مقاومتهایی از سوی قشرهای مختلف با تغییر نام ابراز میشد و آن را نامناسب میدانستند اما به تدریج و در مواجهه به درخواستهای متعدد از سوی اعضای هیئتعلمی، دانشجویان و کتابداران شاغل، سرانجام بحث تغییر نام داغ شد تا جایی که نهایتا در تابستان سال 1391 نام جدید “علم اطلاعات و دانش شناسی” برای آن برگزیده شد.
تغییر نام با واکنشهای بسیار و گوناگون مواجه شد. برخی آن را بیهوده و برخی آن را به موقع دانستند. در مجموع، این رخداد با استقبال روبرو شده و موجب نوعی شعف و پویایی در حرفه به ویژه در میان قشر جوان شد. یکی از پیامدهای این تغییر، شکلگیری این پرسش منطقی و اساسی بود که آیا تغییر نام میتواند تأثیری بر حرفه، بر بازار کار و اشتغال، و بر دیدگاه جامعه نسبت به حرفه دربر داشته باشد؟ هرچند که متولیان این تغییر تلاش داشتند تا تأثیر احتمالی را تبیین کنند اما به تدریج و در عمل، چالشهایی در برابر حرفه ایجاد شد که میبایست به آن پاسخ داده شود.
پیش از بیان تأثیرات احتمالی تغییر نام، باید به این نکته اشاره داشت که، همانگونه که روند تغییر نام به شکل تدریجی در طول حدود یک دهه انجام گرفت، تأثیرات آن نیز نیازمند طی زمانی طولانی است. دلیل آن نیز روشن است: ابتدا باید دید که برنامههای جدید درسی چه تأثیری بر دانش و مهارتهای دانشآموختگان دارد و آنها تا چه میزان خواهند توانست از دانش و مهارت خود در راستای ارائه خدمات جدیدتر و بهتر به جامعه استفاده خواهند کرد؟ نیز تا چه میزان دیدگاه جامعه نسبت آنها دچار تحول مثبت خواهد شد و اصولاً آیا جامعه این حرفه را دارای محتوای علمی و دانشی و موثر به حال خود میداند؟ اگر چنین دیدگاهی در جامعه شکل بگیرد آنگاه تغییر نام از توجیه منطقی برخوردار خواهد شد. این امر، همچنین مستلزم آن است که پستها و مشاغل تخصصی بتوانند جای خود را در تشکیلات اداری و ساختار سازمانی مراکز و نهادها باز کنند و مدیران با نامهای جدیدی که بیانگر کارکردها و خدمات جدید است آشنا شوند. بخش عمده این امر بر عهده خود متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی است تا محیط کار خود و کارکردها را تحت نامهای نوین شکل دهند تا جامعه و نیز مدیران به تدریج با زمینههای جدید کار آشنا شوند. از سوی دیگر، دانشآموختگان علم اطلاعات و دانش شناسی نباید تصور کنند که تنها در کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی میتوانند شاغل شوند. در تبیین درسها و محتوای جدید برنامه درسی تلاش شده تا نیازهای اطلاعاتی و دانشی انواع سازمانهای دولتی و غیردولتی مورد توجه قرار گیرد. دلیل این امر آن است که در مقایسه با گذشته، جریان اطلاعات و چرخه اطلاعات و دانش در سازمانها بسیار جدی تر و گستردهتر شده و موفقیت آنها بستگی به مدیرت کارآمد اطلاعات دارد. از این رو، دانشآموختگان باید بتوانند توانمندیهای خود در زمینه مدیریت اطلاعات و مدیریت دانش را در عمل و در حیات سازمانها پیاده کنند.
در راستای نکته فوق، برخی نهادها میتوانند تأثیرگذار باشند، از جمله انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران و نیز گروههای علم اطلاعات و دانش شناسی در دانشگاههای مختلف در سطح کشور. انجمن و شاخههای استانی آن وظیفه دارد همه مسائل حرفهای را مورد توجه و تحلیل قرار دهد و راه حل مناسب برای پاسخ به چالشهای کلان و ملی ارائه کند. پس از تغییر نام رشته، و به دلیل ابهامها و پرسشهای بیشماری که در زمینه محتوای جدید رشته و نیز بازار کار آن در ذهن بسیاری از اعضای حرفه به ویژه دانشجویان وجود دارد، ضرورت بررسی و واکاوی گسترده تأثیرات احتمالی این رخداد بر همه جنبههای ساختاری، محتوایی و حرفهای به روشنی احساس میشود. انجمن با ارتباط مناسبی که با اعضای هیئتعلمی و برخی مدیران کتابخانهها و مراکز اطلاعاتی بزرگ در کشور دارد میتواند بسترساز این امر باشد. برگزاری میزگردهای منظم با مشارکت اعضای هیئتعلمی، به ویژه آنهایی که عضو کمیته علم اطلاعات و دانش شناسی وزارت علوم هستند و موضوع تغییر نام را مطرح و به سرانجام رساندند، یکی از رویکردهای اثربخش در این زمینه است. اعضای هیئتعلمی به دلیل اشراف در زمینه نیازهای آموزشی قادرند در باره محتوای مناسب رشته پس از تغییر نام نظر دهند. از سوی دیگر، مدیران کتابخانهها و مراکز اطلاعاتی نیز با توجه به تجربههای کاری در محیطهای واقعی قادرند در باره نیازهای تخصصی کتابداران و دانش و مهارتهای مورد نیاز برای کار در این نهادها دیدگاههای واقعبینانه مطرح کنند. برآیند این بحثها میتواند آنچه را که باید در راستای بهسازی برنامههای آموزشی با توجه به تغییر نام و همچنین توانمندسازی کتابداران آینده مورد توجه باشد مشخص نماید. این رویکردی است که در کشورها پیشرفته معمول و نتیجه بوده است.
افزون بر رویکرد بالا، تشکیل یک کارگروه دائمی در زمینه بررسی ارتباط برنامههای آموزشی و نیازهای بازار کار میتواند یک اقدام ملی برای پاسخ به چالشهای اشتغال برای دانشآموختگان از یکسو و اثربخش نمودن وجود این دانشآموختگان در پیشبرد ماموریتها و کارکردهای کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی باشد. در این زمینه هم انجمن کتابداری و اطلاعرسانی باید پیشقدم باشد. یکی از برنامههای این کارگروه عبارت خواهد بود از بررسی پستهای سازمانی جدید در تشکیلات اداری و سازمانی کتابخانهها، مراکز اطلاعاتی، و نهادهای دیگر. بدیهی است با توجه به تحولات گسترده در محیطهای اطلاعاتی و در فرایندهای کاری سازمانها، که خود تحت تأثیر رشد بیسابقه فناوری اطلاعات است، باید پستهایی تعریف و ایجاد شود که مناسب محیط جدید، فرایندهای جدید و نیازهای جدید باشد.
بدون تردید، کتابخانهها و مراکز اطلاعاتی تنها نهادهایی نیستند که نیاز به متخصصی اطلاعاتی دارند. تقریباً همه نهادها و سازمانهای امروزی، اعم از دولتی و غیردولتی، بنا بر ماهیت کاری خود که وابسته به مدیریت اطلاعات است نیاز به کارشناسانی دارند که همه مراحل مدیریت اطلاعات (نیاز شناسی، گزینش، سازماندهی، پردازش، و اشاعه) را بتوانند برنامهریزی و اجرا کنند. در حقیقت، قادر باشند در چرخه تولید، توزیع و مصرف اطلاعات در حیات نهادها و سازمانها موثر واقع شوند. این امر مستلزم شناسایی مسائل و عوامل گوناگون در حیات سازمانهاست. تعریف و نامگذاری مناسب پستهای سازمانی مورد نیاز سازمانهای امروزی یکی از وظایف اصلی انجمن کتابداری و اطلاعرسانی است. تجربه نگارنده نشان میدهد که مثلاً در بخشهای مختلف یک دانشگاه و یا یک وزارتخانه، دانشآموختگان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی میتوانند به خوبی انجام وظیفه کنند زیرا در این بخشها، آنچه بااهمیت است، گردش اطلاعات به شکلی است که سازماندهی شده باشد و بتواند برای آن بخشها ارزش افزوده به همراه داشته باشد. با توجه به اینکه انواع سامانههای الکترونیکی و دیجیتالی در دانشگاه و سازمانهای دولتی و غیردولتی راهاندازی شده و مورد استفاده جدی است، دانشآموختگان این رشته به دلیل گذراندن انواع درسها در ارتباط با سازماندهی اطلاعات و پایگاههای اطلاعاتی، و نیز آشنایی با مباحث مختلف نظری و فنی در مراحل سهگانه درونداد، پردازش و برونداد اطلاعات و حتی اشراف نسبت به نیازهای اطلاعاتی و رفتارهای اطلاعیابی، به خوبی قادرند در این زمینه موثر واقع شوند. آنها به راحتی میتوانند محیط رابط کاربر در انواع سامانههای الکترونیکی را تحلیل و بهسازی کنند، چیزی که برای کارشناسان و کاربران نهایی سازمانها فوقالعاده اهمیت دارد. متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی با توجه به دانشی که در زمینه مسائل جانبی (به ویژه در زمینه مستندسازی، اصطلاحنامهها، هستیشناسی هاف و مدلهای مفهومی) دارند قادرند کارآمدی و استفادهپذیری آن سامانهها را ارتقاء دهند. بسیار مشاهده میشود که سامانههای الکترونیکی به دلیل عدم توجه به یکدستی در شکل نامها و عدم رعایت درست نشانهها و فاصلهها در فیلدهای طراحیشده، به درستی کار نمیکنند. یا آنکه، هنگام ورود داده در فیلدهای سامانهها، اشتباههای املائی و فاصلهگذاری فراوانی رخ میدهد که از کارآمدی و استفادهپذیری سامانهها میکاهد. و حتی آنکه، محیط رابط این سامانهها و واژگان بهکاررفته در آنها به گونهای طراحیشده که کاربران را سردرگم میکند و آنها غالباً نمیدانند که چگونه باید از آنها استفاده کنند. نگاهی به محتوای بسیاری از پایان نامههایی که در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی انجامشده نشان میدهد که دانشآموختگان این رشته آمادگی تأثیرگذاری مثبت در فرایندهای کاری سازمانها را به دست آوردهاند.
اما شاید آنچه به عنوان یکی از مهمترین دغدغهها پس از تغییر نام به شمار می رود بازنگری در رویکرد حرفه نسبت به موضوع خدمات به جامعه است. در واقع باید گفت که جامعه هر حرفهای را با خدمات و اثربخشی آن میشناسد. به خوبی آگاهیم که حرفه ما در این زمینه کاستیهای فراوان داشته است به گونهای که نتوانسته دیدگاه مثبتی را در میان جامعه برای خود کسب کند. اکنون با تغییر نام به نظر میرسد انتظارات جامعه نسبت به اثربخشی ما بیش از گذشته باشد. در این زمینه سخن فراوان است و نوشتههای زیادی تاکنون منتشر شده است. در مقایسه با گذشته، باید برونگرا شد، نیازهای و انتظارات و نیز رفتارهای کاربران را به خوبی و به طور پیوسته شناسایی کرد، خدمات برون کتابخانهای و شخصی سازی شده را به جای خدمات سنتی برنامهریزی و اجرا نمود، بازتاب خدمات خود را به روشهای گوناگون از جامعه به دست آورد و در برنامهها بازنگری نمود. کارگاهها و دورهای آموزشی جدیدی را برای کتابداران شاغل برگزار کرد تا آنها با روشها و رویکردهای جدید ارائه خدمات آشنا شوند.
سرانجام آنکه، میتوان با استفاده از تجربه سایر کشورهایی که در زمینه مدیریت اطلاعات و دانش جزو کشورهای سرآمد و نوآور به شمار می روند چگونگی تأثیرگذاری بر بازار کار را مورد بررسی و تحلیل قرارداد. رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران اکنون در شرایط حساسی قرارگرفته که نیازمند همفکری و همدلی همه پیشکسوتان، اعضای هیئتعلمی، کتابداران شاغل و دانشجویان است تا آنچه به مصلحت این حرفه است پیشگرفته شود. در این صورت است که تغییر نام برازنده ما خواهد بود.