همیشه مانی اندر یاد آزاد
بعد از تو دگر گل و بهاری ناید غم آید و چون تو غمگساری ناید
در ماتم تو روح بباریم نه اشک کز اشک در این واقعه کاری ناید[1]
اگر حافظه خطاکار نباشد، در روزی از روزهای زیبای سال 1382، استاد که به علائق دانشجوی کممایۀ خویش پی برده بود، وی را به دفترش فراخواند و دو دفتر حاوی گزیدهترین ابیات و ظرایف ادبی را در کَفش نهاد. این دو گنچ پُربها و کمنظیر به خطِّ زیبای استاد منقّش گشته و حاصل سالها مطالعه و گزیدهخوانی ایشان در عرصه بیانتهای ادبیات فاخر فارسی بود. استاد که مراحل کمال و رشد معنوی خود را از دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد آغاز و با بزرگان شعر و ادب این دیار محشور بود، کاملاً به گوشهها و لطایف این دنیای پر کشش و جاذبه آشنایی وثیقی داشت.