گپ و گفت با مهدی رحمانی دانشجوی رشته علم اطلاعات و دانششناسی که به عنوان دانشجوی نمونه کشوری انتخاب شد.[1]
حاضران در جلسه: مهدی رحمانی- دکتر رضا رجبعلی بگلو- دکتر محمد زرهساز
زمان برگزاری جلسه: 16 اسفند 1395
زرهساز: در ابتدا موفقیتهای اخیرتان را ( به عنوان دانشجوی نمونه کشوری ؛ سخنرانی در مراسم روز دانشجو در دیدار ریاست جمهوری)، تبریک عرض میکنم. این موفقیتها واقعاً قابل تقدیر است و در کلاسهایم در دانشگاه خوارزمی، موفقیتها و موضوع سخنرانی شما را در مقابل ریاست محترم جمهوری مطرح کردم و واقعاً برای دانشجویان مقطع کارشناسی که تازه به این رشته وارد شدهاند، روحیه بخش بود. این موضوع که از بین تمام انجمنهای علمی کشور، یک نفر از رشته علم اطلاعات و دانششناسی، به عنوان نماینده انتخاب شود، جای بسی خوشحالی و افتخار است. در ابتدا، پیشینه و سابقهای از خودتان برای خواندگان نشریه شناسه بفرمایید؟
رحمانی: نخست از تلاش شما و حمایت انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران که این فرصت را در اختیار من قرار دادید تا مباحثی را در این زمینه مطرح کنم تشکر و قدردانی میکنم. مهدی رحمانی هستم، متولد 1371، در شهرستان دیواندره استان کردستان. رشته من در دوران دبیرستان، ریاضی بود. و رتبه من در کنکور، ده هزار شد و بدون هیچ آشنایی با رشته علم اطلاعات و دانششناسی، نام این رشته را به عنوان گزینه صدمم در برگه انتخاب رشته وارد کردم. دوران کارشناسی(ورودی1389) را در دانشگاه شهید مدنی تبریز (تربیت معلم آذربایجان) گذراندم. در این دانشگاه مهمترین چیزی که رشته علم اطلاعات به من داد، وقت آزاد زیادی بود که در این اوقات توانستم حداقل مباحث کامپیوتری را به طور کامل در این دانشگاه فرابگیرم. از لحاظ انجمنی، دبیر انجمن دانشجویی شدم و از لحاظ کامپیوتری هم مسئول سایت دانشگاه شدم. با توجه به علاقهمندیم در این رشته برای ادامه تحصیل، مقطع کارشناسی ارشد را در دانشگاه شهید بهشتی با رتبه 30 (1393) پذیرفته شدم. از الگوهای من در این رشته در آن زمان میتوانم به دکتر محسن حاجیزین العابدینی، دکتر علیمحمدی و دکتر مهراد بهخاطر ارتباط و آشنایی که از پیش با ایشان داشتم، اشاره کنم.
زرهساز: تعداد همکلاسیهایتان در مقطع کارشناسی چند نفر بود؟
رحمانی: هر ساله، تعداد پذیرش دانشجویان، حدود 30 نفر بود، اما در کل دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بهطور متوسط حدود 90 دانشجوی رشته کتابداری داشت.
زرهساز: از هم دورهایهایتان کسی در مقطع تحصیلات تکمیلی پذیرفته شد؟
رحمانی: دوره کارشناسی ما به نظرم بهترین دوره بود چون همکلاسیهای فعالی داشتیم و علاقهمند به رشته بودند. در آن دوره، این دانشجویان را با توجه به اینکه، دبیر انجمن بودم، سه یا چهار دفعه برای بازدید، به کتابخانه ملی آوردم و با توجه به بازدیدهای مختلفی که در این مقطع برای این دانشجویان گذاشتیم، همه به این رشته و ادامه تحصیل در آن علاقهمند بودند. از حدود، سی نفری که همکلاسی بودیم، تا جایی که من اطلاع دارم، حدود 15 نفر در حال تحصیل یا فارغ التحصیل در مقطع کارشناسی ارشد هستند. با توجه به ارتباطی که بین دانشگاه تبریز، شهید مدنی، علوم پزشکی تبریز و نبی اکرم بهوجود آمده و انجمن کتابداری و اطلاعرسانی شاخه آذربایجان هم تأسیس شد، دانشجویان فعالی در این دانشگاهها رشد کردهاند.
بگلو: زمانی که شما در دانشگاه شهید مدنی فعال بودید، دکتر زوارقی، شاخه انجمن آذربایجان را تأسیس کرده بودند؟
رحمانی: دکتر زوارقی، دانشگاه تبریز بودند. سالی که شاخه انجمن تأسیس شد، دانشجوی سال آخر کارشناسی بودم و یاد دارم که در آن زمان، دو اتوبوس از دانشجویان دانشگاهمان را به دانشگاه تبریز بردیم و صحبت کردیم که هزینه حق عضویت در انجمن کمتر شود تا دانشجویان حق رأی داشته باشند. به نوعی بیشتر دانشجویانمان علاقمند به شرکت در انتخابات و مجمع عمومی انجمن را داشتند.
زرهساز: به هرحال واقعیتی وجود دارد و آن این است که شما در مقطع کارشناسی در دانشگاهی درس خواندهاید که امکانات زیادی نداشته و از نظر گروه هم از گروههای اسم و رسمدار در کشور نبوده است. دانشجویان، خودشان با انگیزه زیاد، فعالیت کرده و با توجه به صحبتهایتان بیش از 50 درصد از آنها هم در مقاطع تحصیلات تکمیلی در حال تحصیل یا فارغالتحصیل شدهاند، یعنی در رابطه با ادامه تحصیل هم به موفقیت رسیدهاند. در حالی که ما در بعضی از دانشگاههای بزرگ و با حضور اساتید مطرح رشته، مشاهده میشود که دانشجویان خیلی بیانگیزه هستند. این در حالی است که شما با عنوان قدیم رشته (یعنی کتابداری و اطلاعرسانی) جذب شده بودید. شما چه تحلیلی از این وضعیت دارید؟ آیا کم توقعتر بودن بچههای شهرستان و تلاشی که این دانشجویان دارند باعث شده که این دانشجویان در برخی موارد موفقتر عمل کنند؟
رحمانی: در رابطه با بحث انگیزه در بین دانشجویان باید به نکتهای اشاره کنم و آن این است که در دانشگاههای کوچکتر، خود دانشگاه به دانشجویان و انگیزه آنها خیلی اهمیت میدهد. شما تصور بکنید در همین دانشگاه تبریز، دانشگاه به من اعتماد کرد و 3 سال سایت دانشکده را در اختیارم گذاشت تا دانشجویان رشته نیز بیایند و درس کارآموزیشان را در آنجا سپری کنند حتی مباحث آموزش و شبکه کردن سایت دانشگاه هم بر عهده من بود. اکثر دانشجویان، کارآموزی را به جای اینکه 35 کیلومتر مسافت دانشگاه شهید مدنی تا تبریز را طی کنند، نزد خود من گذراندند و با مباحث رایانهای آشنا شدند. البته من هم خیلی از آنها یاد گرفتم. کل سایت و شبکه دانشگاه، توسط دانشجویان علم اطلاعات اداره میشد. در دانشگاههای بزرگ، به عنوان مثال، دانشگاه تهران یا شهید بهشتی، مشاهده میشود که دانشگاه به قولی فکر میکند دانشگاه برتر است و انگیزه زیادی به دانشجو نمیدهند و دانشجو را به تلاش و نیل به موفقیتی سوق نمیدهند. برای مثال یادم میآید که دانشگاه شهید مدنی، یک دانشجوی نمونه دانشگاهی نه کشوری داشت و برای وی مراسم باشکوهی گرفته شد و از این دانشجو تقدیر شد. در این مراسم تمام اساتید شرکت داشتند. شک نکنید که برگزاری این مراسم، به دانشجو انگیزه میدهد. دانشگاه خودش را بالا نمیبیند و دانشجو هم تلاش میکند که به بالاترین سطح برسد و دانشگاهش هم طبیعتاً موفق باشد. ولی در دانشگاههای بزرگتر، برای دانشجویی که موفقیتی کسب میکند، به اعلان آن موفقیت تنها در سایت دانشگاه کفایت میشود. در دانشگاههای کوچک و در شهرستانها خیلی به کار دانشجویان اهمیت میدهند و خیلی زود هم به آنها اعتماد میکنند. دانشگاه شهید بهشتی شاید خیلی دیر به من برای سایتش اعتماد کرد، اما دانشگاه شهید مدنی، به محض اینکه توان مرا در این زمینه دید اعتماد کرد و کلیه کارهای مربوطه به سایتش را به من واگذار کرد. دانشگاههای بزرگ، به راحتی به دانشجو اعتماد نمیکنند، چون اساتید بزرگ زیادی دارند و در برابر آن، انتظارات آنها هم بزرگتر است. دانشگاههای کوچکتر همانند دانشگاه محل تحصیلم در مقطع کارشناسی، داری اساتید و انتظار کمتری بودند و به دانشجویان فعال، اعتماد بیشتری داشتند.
بگلو: با توجه به بافت شهر تبریز و استان آذربایجان شرقی، و به نوعی دور بودن آنها از فرآیندی که در دانشگاههای دیگر اتفاق میافتد، به خصوص ارتباط آنها با انجمنها، روحیه انجمنی عالی را در آنجا میبینیم، البته در خیلی از شهرهای دیگر هم این اتفاق افتاده، بنا به پیوندی که بین اساتیدی که در دانشگاههای فردوسی، تهران، چمران و سایر دانشگاههای مستقر در شهر تهران است، این پیوند انجمنیشان در آنجا قویتره و احساس میکنی که این دانشگاهها با همدیگر شبکهای را تشکیل دادهاند و همدیگر را میشناسند. همدیگر را تقویت میکنند و به سایر دانشگاهها هم همدیگر را میشناسانند. متأسفانه این اتفاق در برخی از دانشگاههایی که کمتر انجمنی هستند، دیده نمیشود. من این ویژگی را زمانی که در دانشگاه تبریز بودم شاهد بودم. زمانی که دکتر فتاحی، برای دانشجویان کارشناسی یک دانشگاه دیگری پیام میدادند، ما تعجب میکردیم،که استادی از دانشگاه دیگری به دانشجویان دانشگاه شهر دیگری پیام میدهد. انجمن این رسالت و ویژگیها را دارا است. حتی یادم است که ما در نشریه خودمان، مصاحبهای با دکتر فتاحی داشتیم. همکلاسیمان از تبریز به مشهد مسافرت کرد و با دکتر فتاحی مصاحبهای انجام داد. این ویژگیها را در دانشجویان چگونه میتوان تقویت کرد که حاضر باشند برای مثال به یک شهر دیگر بوروند و با استاد برجستهای مصاحبه کنند و در فعالیتهای انجمنی مشارکت داشته باشند؟ دلیل کمرنگ شدن این روحیه در دانشجویان چیست؟
رحمانی: همین تجربه را هم من در دانشگاه مدنی داشتم. در زمانی که من سردبیر مجله دانشجویی بودم. به سه بزرگوار از اساتید رشته ایمیلی فرستادم و کمتر از 2 ساعت به من پاسخ دادند. پاسخ هم در راستای پاسخ یک استاد به دانشجویشان بود و این پاسخ اساتید، برای من به عنوان یک دانشجوی کارشناسی، افتخار بزرگی بود. این اخلاقی که بعضی از اساتید دارند در دادن انگیزه به دانشجویان خیلی مهم است. اما در پاسخ به سؤال شما بحث انگیزه دانشجویان آفت بزرگی شده است و الان همه با آن درگیر هستند. تأثیر ارتباطات بین دانشگاهی بر کسی پوشیده نیست و انجمن نقش به سزای می تواند در این حیط ایفا کند.
بگلو: چرا برخی از دانشگاهها این گونه نیستند؟ در این مرحله، دانشجویان چه کاری میتوانند، انجام دهند؟ چگونه آقای رحمانی از دانشگاه شهید مدنی، این قدر انجمنی شد؟
رحمانی: علت انجمنی شدن من شاید حمایت یکی دو نفر از اساتید و به طور قطع حمایت دانشگاه بود، دانشگاه این پذیرش را داشت که مثلاً ما باید در جشنواره حرکت به فلان نقطه برسیم. این ظرفیت که در دانشگاه وجود دارد، من به عنوان یک دانشجو را به خودش جذب میکند. ما متأسفانه در حوزه دانشجویی بسیار ضعیف هستیم و اهمیتی به فعالیتهای انجمنی نمیدهیم. وجود اساتید جوان در دانشگاهها منجر به تقویت فعالیتهای انجمنی میشود و لازمه ورود به فضای انجمنی حمایت اساتید است. در رشته ما برخی از دانشگاهها یا انجمن علمی ندارند یا اگر دارند ضعیف عمل میکنند و این به نظرم معضل بزرگی هست دانشجو باید در کنار مسائل آموزشی مسائل مربوط به کار گروهی و انجمنی را هم یاد بگیرد و این کلید موفقیت است. من انجمنی شدم چون دانشگاه به من اهمیت داد، چون برخی از اساتیدم در شهید مدنی حمایتم کردند و من را در این مسیر ترغیب کردند. وجود اساتید انجمنی در دانشگاهها منجر به ایجاد و تقویت روحیه انجمنی میشود.
بگلو: فکر میکنید، اساتید مقصرند؟
رحمانی: به طور قطع، اساتید سهم بهسزایی در این امر دارند. اساتید، به این نوع مسائل توجه نمیکنند. اغلب آنها معتقدند که شما دانشجو هستید و باید فقط درس بخوانید. با توجه به این نادیدهگیریها از طرف اساتید، دانشجو دلزده میشود و شاید مجبور شود که انصراف دهد. دانشجویان توانمندی وجود دارند ولی متأسفانه زمانی که میبینند که در دانشگاه، هیچگونه انگیزهای برای آنها وجود ندارد، به سراغ کارهایی میروند که اصلاً با روحیهشان سازگار نیست.
بگلو: اساتید باید دانشجویان را به سمت انجمن هدایت کنند. باید دانشجویان را هدایت و پرورش دهند. حال، به هر شکلی که میتوانند، در قالب انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران و شاخههایش و یا در قالب انجمن علمی- دانشجویی.
رحمانی: دانشجویی که وارد کار انجمنی میشود تمام تلاشش کمک به اعتلای گروه، دانشکده و دانشگاهش است، بنابراین همتش را در جهت پیشرفت گروه علمی خود بهکار میگیرد و انتظار دارد استادش هم در عرصه ملی اسم و رسمی داشته باشد و کار انجمنی انجام دهد ولی زمانی که میبیند استاد تمایلی به کار انجمنی ندارد و به نوعی گوشهگیری را ترجیح میدهند که این منجر به کاهش انگیزه و بی رغبتی دانشجویان میشود.
زرهساز: اساتید باید بعضی از دانشجویان را درک کنند و با آنها با ملایمت رفتار کنند و عدهای از دانشجویان هم که ممکن است اشتباهی آمده باشند. آنها را باید هدایت کنند که به سر منزل مقصود خود برسند. تعدادی از دانشجویان نیز خنثی هستند و اگر تعداد آنها زیاد باشد، خطرناک است و یک استاد خوب می تواند از تعداد این افراد کم کند و بر تعداد افراد فعال، اضافه نماید.
رحمانی: دانشگاهها باید به این نحوه عملکرد دانشجو توجه نمایند، خصوصاً در مقطع دکترا. فقط به صرف یک رتبه نگاه نکنند. مصاحبهها باید کاملاً روانشناسانه و متکی بر بررسی پرونده عملکردی دانشجویان باشد. زمانی که دانشجوی توانمند و با علاقه ای نداریم نباید اجازه داده شود که ادامه تحصیل دهد و در آینده تبدیل به یک استاد بی علاقه و بی رغبت شود که این منجر به خارج کردن تعداد زیادی از دانشجویان از گردونه خواهد شد. بنابراین ما باید در گزینشمان تمام دقت و اهمیت را به کار گیریم.
زرهساز: با توجه به اینکه برای تحصیل در مقطع ارشد به دانشگاه شهید بهشتی آمدید، چه تفاوتهایی در این مقطع در فعالیتهای شما نسبت به گذشته رخ داد؟
رحمانی: اولین سؤالی که در اولین روزی که وارد دانشگاه شهید بهشتی شدم از دکتر اصنافی (مدیر گروه علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه شهید بهشتی) پرسیدم این بود که آیا انجمن دارید؟ پس از انجام بررسیهایی، انجمن علمی- دانشجویی را در دانشگاه شهید بهشتی راهاندازی کردیم و اساتید هم در این دانشگاه خیلی به من اعتماد کردند و هیچ وقت احساس این که یک دانشجو هستم را نکردم. در زمانی که من اشتباهی را انجام میدادم، اساتیدم (دکتر زین العابدینی، دکتر اصنافی و دکتر عرفانمنش) به من دوستانه و استادانه تذکر میدادند و یا راهنماییم میکردند، در سطح دانشگاه به من اعتماد شد و مدیران بعد از دیدن تواناییها اجازه ورود به کار به من دادند و به هیچ وجه به اینکه من یک دانشجوی ترم اولی هستم توجهی نداشتند. آنها زمانی که متوجه شدند من در مدیریت سایت توانایی دارم، این وظیفه را نیز به من محول کردند. در زمانی که وارد معاونت فرهنگی شدم نیز اساتید و مدیران دانشگاه خیلی از من حمایت کردند.
زرهساز: در چه سالی وارد ادکا شدید؟
رحمانی: در مهرماه 93 در مقطع کارشناسی ارشد شروع به تحصیل کردم و از آذرماه همان سال به تشویق اساتید گروه وارد ادکا شدم.
زرهساز: میخواهیم گفتگوی خود را کمی چالشی کنیم. ادکا در این سالها فعالیتهای خوب و ارزندهای داشته است اما نتوانسته آنگونه که انتظار میرفت ارتباط مناسبی با دانشجویان دانشگاههای شهرستانها برقرار کند. چه تحلیلی در این رابطه دارید؟
رحمانی: ادکا در این چند ساله تمام تلاش خود را در جهت ارتباط گیری با دانشجویان بهکارگرفته است و خوشبختانه با تعداد زیادی از دانشجویان رشته ارتباط مستقیم داشته است. همچنین در دو سه سال اخیر ارتباط بیشتری با وزارت علوم گرفته است و یکی از اتحادیههای مهم کشور به حساب میآید. در حال حاضر تعداد اتحادیه ها در وزارت علوم افزایش یافته است و این تعداد به 30 اتحادیه دانشجوئی در رشتههای مختلف رسیده است.
بگلو: نقدی که بنده دارم آن است که ادکا همایشهای خوبی را برنامهریزی میکند ولی اساتید این همایشها را اداره میکنند در حالیکه این نوع همایشها باید دانشحو محور باشند. حتی باید فرایندی باشد تا دانشجویان کارشناسی وارد حوزه فعالیتهای ادکا و انجمن شوند. نظر شما در این باره چیست؟
رحمانی: ادکا در سال 1393-1394 حدود 70 فعالیت انجام داده است. دانشگاههای بزرگ، ادکا را میشناختند. پس برای اینکه سایر دانشگاهها و اساتید، ادکا را بشناسند، برنامههای مختلفی اجرا کردیم. در دوره هشتم، بیشتر برنامهها در جهت شناخت بیشتر ادکا انجام شد. پس از اینکه شناخته شدیم وزارت علوم هم به این نتیجه رسید که دانشجویان هم میتوانند قدرت داشته باشند و به ما کمک زیادی کردند. ما در سالهای گذشته، نماینده انجمنهای علمی در دیدار با مقام معظم رهبری نداشتیم. ولی الان دو سال است که این اتفاق میافتد. در جلسات متعددی که در وزارت علوم گذاشتیم نشان دادیم که انجمن علمی هم وجود دارد و به تبع آن، ادکایی هم هست. در دوره نهم، کار را دانشجوییتر کردیم. حدود 60 فعالیت در شهرهای مختلف کشور برگزار کریم، از جمله برگزاری همایش، سخنرانی و برگزاری کارگاه. در این دوره، فعالیتهایمان را بیشتر متمرکز بر کارآفرینی کردیم. سه چهار لیب استارت آپ در دانشگاه شهید بهشتی به نام ادکا برگزار کردیم که چند نفر از کسانی که در این کارگاهها شرکت کردند، وارد حوزه کارآفرینی شدهاند. تأکیدم به اعضای دوره جدید ادکا هم این بود که فقط همایش برگزار نکنید و در این دوره، بیشترین تأکید بر تریبون دادن به دانشجو باشد.
زرهساز: من به شخصه با برگزار کردن همایش موافقم. اعتبار میبخشد. اما دانشجویان با ادکا آشنایی ندارند. بعضی از اساتید هم، در سر کلاسهایشان ادکا را معرفی نمیکنند و ادکا هم حضوری در آن دانشگاهها ندارد. درست است که در هر دوره فقط یک بار برای انتخابات نامهای برای دانشگاهها ارسال میشود، اما دانشگاهی که نماینده معرفی نمیکند، احساس میکنم رها شده است. در حالی که من همه محدودیتها را میدانم و با مشکلات دانشجویان آشنا هستم. در این دوره دانشجویان فعال انگشتشمارند، اما شاهد نقشآفرینی ادکا در جلب توجه دانشجویان به ویژه دانشجویان کارشناسی نیستیم. در سالهای گذشته همایشهای دانشجویی موفقی در دانشگاههای مختلف مانند دانشگاه الزهرا و دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی برگزار میشد که دانشجویان کارشناسی پایهگذار آن بودند. همایش دانشگاه الزهرا هنوز برگزار میشود. به نظرتان ادکا چه فعالیتی میتواند انجام دهد که دانشجویان کارشناسی را بیشتر درگیر فعالیتهای خود کند؟ برای فعال کردن خود دانشجویان چه کارهایی میتوان انجام داد؟
رحمانی: یک مسئلهای متأسفانه ادکا دارد و آن این است که ادکا حمایت مالی نمیشود. وزارت علوم هم معمولاً با دانشگاههایی همکاری میکند و ادکا را معرفی میکند که از ادکا حمایت کنند. یعنی برای ورود ادکا به هر دانشگاهی لازم است که آن دانشگاه آن را بپذیرد. با نامهای که ادکا به دانشگاهها برای معرفی نماینده مینویسد و با معرفی دانشجویان از سوی دانشگاهها زمینه ورود فراهم خواهد شد اما این اتفاق برخی مواقع نمیافتد.
زرهساز: این اجازه ورود را چه کسی نمیدهد؟ دانشگاه یا گروه؟
رحمانی: خود دانشگاه، دانشگاه زمانی اجازه میدهد که به وزارت علوم دانشجویی برای حضور در انتخابات ادکا معرفی کند.
زرهساز: آیا نمیتوان فارغ از اجازه دادن یا اجازه ندادن دانشگاهها، گردهمایی یا نشستی عمومی برای دانشجویان یه ویژه دانشجویان کارشناسی برگزار کرد تا آنها بتوانند دغدغههایشان را مطرح کنند؟
رحمانی: ما نشستی را برنامهریزی کردیم و سه الی چهار ماه با همه در تماس بودیم، ولی متأسفانه. فقط چهار نفر حضور پیدا کردند!!!!!!
بگلو: دلیل این اتفاق چه میتواند باشد؟ امکانات، بودجه، مبلغ یا تأثیر نگذاشتن مناسب بر روی دانشجویان جهت شرکت در چنین نشستی؟
رحمانی: دلایل زیادی می تواند دخیل باشد. یکی از دلایل بی اهمیتی اساتید به ادکا و انجمن علمی است زمانی که ما در سر کلاسها و جلسات خود ادکا را معرفی کرده و دانشجویان را جهت عضویت در ادکا ترغیب کنیم قطعا با حضور این دانشجویان زنجیره ارتباطی بین دانشجویان و ادکا برقرار میشود و این منجر به شناخت بیشتر ادکا و تقویت دانشجویان می شود. مشکلات مادی هم بی تاثیر نیستند. بسیاری از سازمانها برای برگزاری نشست و برنامه های ادکا درخواست پول دارند که پرداخت آن دور از دسترس است و ما مجبوریم در دانشگاه های بزرگ که دسترسی به آن ها کمی سخت تر هست مراسم مان را برگزار کنیم.
بگلو: من با این دیدگاه شما موافق نیستم. اگر ادکا، با انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران ارتباط مناسبی برقرار میکرد و درخواست خود را از طریق انجمن میداد، ایرانداک و سایر پژوهشگاهها نیز برای برگزاری نشستها به صورت همکار ترغیب میشدند.
رحمانی: همواره تلاش هایی برای کم کردن فاصله بین ادکا و انجمن صورت گرفته است و همیشه هم ادکا و هم انجمن تلاش هایی در این زمینه انجام داده اند. اما این کافی نیست انجمن و ادکا باید یک صدا شوند و شکاف به وجود آمده را پر کنند. روابط ادکا و انجمن نباید در حد یک آرم و لوگو در برنامه ها باشد، بلکه باید ارتباطات بیشتر و عمیق تر باشد. در کل عقیده دارم که باید شکاف بین ادکا و انجمن پر شود.
زرهساز: به عنوان یک دانشجوی موفق و نمونه که سابقه فعالیت در ادکا را نیز دارید، نقاط ضعف انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران را برشمرید؟ به نظر شما مشکل تعامل انجمن با ادکا در کجاست؟
رحمانی: رابطه بین انجمن و ادکا، در حد یک لوگو است. در پوستر فعالیتهای انجمن، لوگوی ادکا درج میشود و برعکس. انجمن هیچ اعتمادی به دانشجو نکرد. و اگر هم اعتمادی شد، در فضای بالایی مطرح شد و فردی که رفت تا اعتماد را جلب کند، شکست خورد و برگشت.
زرهساز: منظور شما از اعتماد چیست؟ اگر خواسته باشیم تعریف عملیاتی بکنیم، این اعتماد را در چه میبینید؟ اعتماد یعنی واگذار کردن بعضی کارها؟ مشکل دانشجویان کارشناسی را چگونه میتوانیم حل کنیم؟ با توجه به تغییر نام و سرفصلهای دروس، اما تحول مثبتی در جذب دانشجویان کارشناسی نداریم. اکثر ورودیهای ما، رتبههای پایین کنکور هستند. تا وروردیهای ما اصلاح نشوند طبیعی است که خروجیهای برجستهای نخواهیم داشت؟ انجمن در این زمینهها چه میتواند بکند؟
رحمانی: انجمن جزء اولین نهادهایی بود که به دنبال تغییر نام رشته بود و از آن حمایت کرد اما نام خودش چرا تغییر نمیکند؟ انجمن کتابداری و اطلاعرسانی با توجه به تغییر عنوان رشته گویا نیست. دانشجوی ما فارغ التحصیل چه رشتهای است؟ علم اطلاعات و دانششناسی یا کتابداری و اطلاعرسانی؟ با تغییر عنوان رشته، لوگو و عنوان کامل ادکا و سرصفحه سایت آن تغییر پیدا کرد، با این حال خود عنوان «ادکا» حفظ شد. هر جا هم سخنرانی داشتم خود را به عنوان نماینده اتحادیه انجمنهای علم اطلاعات و دانششناسی معرفی کردم. آنگاه یکی از اساتید برجستهمان، عنوان رشته خود را در رسانه چیز دیگری معرفی میکند. این مسئله در روحیه و انگیزه دانشجو تأثیرگذار است. پس باید خود انجمن در وهله نخست عنوانش را تغییر دهد. تغییر عنوان سبب ایجاد اعتماد میشود. انجمنی که حرف خودش را در تغییر عنوان قبول ندارد، من چگونه او را قبول کنم؟ همچنین به نظرم انجمن دارد در کارهای ریز وارد میشود. چرا انجمن در عرصه ارزیابی گروهها اقداماتی انجام نداده است؟ چرا از دانشجویان نظرسنجی نمیکند که ایا از اساتیدتان راضی هستید یا خیر؟ فقط این کار یک بار نصفه و نیمه انجام و بعدش تعطیل شد.
زرهساز: قرار است در انجمن، جلسات هماندیشی گذاشته شود، و در ابتدا هم قرار است با دانشجویان دکتری شروع کنیم. پس از آن اگر استقبال شود سراغ دانشجویان سایر مقاطع هم میرویم. اگر در این جلسات هماندیشی دانشجویان شرکت کنند، امکان دریافت نظرات و برنامهریزی جهت برآوردن توقعات با همکاری خود آنها وجود خواهد ذاشت. در حال حاضر انجمن از ضعف مشارکت رنج میبرد و خیلیها هم کار انجمنی را به رسمیت نمیشناسند.
رحمانی: بررسی که میکنیم میبینیم در این دوره از فعالیتهای انجمن کارهای خوبی در حال انجام است و حتی جلسات هیئت مدیره با حضور تعداد زیادی از افراد فعال برگزار میشود. البته بنده در همان ابتدای فعالیت خودم در ادکا تقاضای حضور در جلسه هیئت مدیره را داشتم اما این امکان برایم فراهم نشد. انجمن در حال حاضر حدود 50 هزار مخاطب مستقیم دارد و میتواند درآمدزدایی بکند. مشکل اصلی ما جدایی گروهها از همدیگراست. گروههای علم اطلاعات به صورت جزایر جداگانه عمل میشود. هیچ ارتباطی بین گروهها برقرار نمیشود. مبحث بعدی، نحوه بازتاب اخبار و رویدادهای رشته است. زمانی که اتفاق یا تغییری در حوزههای تخصصی و یا فضاهای رشته میافتد، انتظار میرود که انجمن ورود پیدا کند و خبر آن را بازتاب دهد. اما این صورت نمیگیرد یا خیلی جزئی است. انجمن باید به همه حوزهها ورود کند و با همه سطوح جامعه علم اطلاعات و دانش شناسی ارتباط برقرار کند.
زرهساز: برخی از صحبتهای شما را قبول دارم. البته انجمن در برخی موارد ورود کرده است. مثلا جلساتی را با حضور مدیران گروههای دانشگاههای تهران را برنامهریزی کرده و قرار است تداوم داشته باشد. با این حال معتقدم که ما باید دنبال شناخت و رفع نقاط ضعفمان برویم. شاید به آن مطلوب نرسیم ولی نباید در چاله هم بمانیم. شاخههای انجمن باید بازوان انجمن باشند. اینها باید بیشتر رشد کنند. به جز چند شاخه، مابقی شاخهها فعالیتی انجام نمیدهند. البته توان ما هم محدود است. ضمن اینکه تا کنون ندیدهام محدودیتی برای حضور افراد مختلف در نشستهای هیئت مدیره انجمن باشد. مشتاقانه چنانچه تمایل داشته باشید پذیرای حضور شما در جلسات هستیم. از این موضوع که بگذریم، به نظرتان چه ویژگیهایی از شما، مورد توجه وزارت علوم قرار گرفت که به عنوان دانشجوی نمونه کشوری انتخاب شدید؟
رحمانی: قبلاً روال بر این بود که هر کسی کار پژوهشی داشت، به عنوان دانشجوی نمونه انتخاب میشد، اما در دو سال اخیر، 15 امتیاز به فعالیتهای فرهنگی، 48 امتیاز به فعالیتهای پژوهشی 32 امتیاز هم به فعالیتهای آموزشی و 5 امتیاز به شئونات اختصاص پیدا کرده است. امتیازهای آموزشی شامل معدل، مدرک زبان و امتیازهایی که دانشجویان در المپیادها و اختراعات کسب کردهاند، میشود. معدل مقطع کارشناسی و کارشناسیارشد نیز مد نظر قرار میگیرد. نمره معدل هم در مقطع کارشناسی باید بالای 16 و در کارشناسی ارشد بالای 17 باشد. در فعالیتهای پژوهشی نیز انتشار مقالهها، کتاب و انجام طرحهای پژوهشی مورد نظر است. در فعالیتهای فرهنگی هم فعالیتهای انجمنی و نشریات، فعالیتهای کانونهای قرآن، عضویت در کمیسیون نشریات وزارت علوم مدنظر است. دانشجوئی که به عنوان دانشجوی نمونه انتخاب میشود باید رزومهاش در همه این زمینهها پربار باشد. به نظرم دانشجوی نمونه کشوری شدن تقریبا راحت است. هر کسی از دوران دانشجویی خود خوب استفاده کند، میتواند دانشجوی نمونه باشد. بنده تمام کارهای کلاسیم را بعد از اتمام کار و تحویل به استاد، به مقاله تبدیل کردم. بزرگترین قوت من این بود که دانشجوی رشته علم اطلاعات بودم. رشتهام رشته بسیار خوبی است که در کنار تخصص، وقت اضافه مناسبی برای انجام فعالیت دیگر به من داد. آرزوی من درس خواندن رشته عمران بود، اما در همان ترم دوم کارشناسی به این نتیجه رسیدم که تحصیل در این رشته را با هیچ رشته دیگری عوض نکنم. ورود به کارهای انجمنی در کنار حضور در کلاس و انجام کارهای پژوهشی برای شکلگیری شخصیت علمی و فردی و توانمدسازی دانشجویان خیلی مؤثر است. در کلاسهای درس، فقط شما درسهای تخصصی را فرا میگیرید. اما در کارهای انجمنی، دروس مربوط به آینده شما و تحول آینده مهم است و یاد میگیرید که هر شخص موفقی نیاز دارد تا به این حوزهها ورود پیدا کند.
زرهساز: به عنوان پرسش پایانی، این شماره از نشریه الکترونیکی شناسه به موضوع «پاسخ به تحولات کنونی و آینده: راهکارها و رویکردهای نوین برای پویاسازی حرفه و رشته» اختصاص دارد. به نظر شما، دانشجویان چه نقشهایی را میتوانند برای پویاترساختن حرفه و رشته ایفاء کنند؟
رحمانی: به نظرم دانشجویان نقش مؤثری در این عرصه دارند و بازوی توانمندی در کنار اساتید رشته هستند. اساتید باید از توان دانشجویان در این زمینه استفاده کنند. با توجه به فکر جدید و انگیزهای که بین دانشجویان وجود دارد میتوان با حمایت و راهنمایی اساتید به پویایی رشته کمک کرد، این اقدام منجر به پویاتر شدن حرفه و رشته میشود. همه باید در کنار هم و با برنامه ریزی مشخص حرکت کنیم. آنگاه موفقیت از آن همه اعضای جامعه علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی خواهد بود.
زرهساز: با تشکر از فرصتی که برای مصاحبه در اختیار ما قرار دادید.
دیدگاهها
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا